#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم:
[ صفحه ۱۲۹] در ص ۱۴۱ نبيل ميگويد:
«حضرت باب قبلا در ضمن توقيعي به پيروان خويش فرموده بودند كه پس از سفر مكه هيكل مبارك به عتبات تشريف خواهند برد لذا جمعي از مؤمنين در آن اقليم منتظر ورود هيكل مبارك بودند مدت قليلي كه از نوروز ۶۱ سپري شد توقيعي از حضرت اعلي از طريق بصره براي احبائي كه در عتبات منتظر بودند رسيد و در آنجا تصريح فرموده بودند كه آمدن من به عتبات ممكن نيست و فرموده بودند بروند در اصفهان بمانند تا تعليمات لازمه به آنها برسد و از جمله فرمودند اگر مصلحت شد شما را به شيراز خواهم خواست بعضي در اين امتحان لغزيدند و گفتند چطور شد كه سيد باب به وعده ي خود وفا نكرد آيا اين خلف وعده ي خود را هم به امر خدا ميداند؟. » ايضا ضمن خطاب به ملاحسين در ماجراي شب بعثت نقل ميكند ص ۵۷ نبيل: «از آنجا (يعني از مكه) به كوفه خواهم رفت و در مسجد كوفه امر الهي را آشكار خواهم ساخت. » در حقيقت براي چنين اجتماعي عتبات موقعيت مناسبي داشت زيرا به علت وفور زائرين شيعه مخصوصا ايراني اجتماع افراد بابي در آنجا جلب توجه نمي نمود و به علاوه باب ميتوانست در آن محل ياران جديدي نيز به دست آورده تشجيعات لازمه را نيز نسبت به ياران معمول داشته و نقشههاي بعدي را تنظيم نمايد، و ضمنا باب ميتوانست در مسجد كوفه نيز در گوشي با يك فرد ديگر صحبت داشته و بگويد حديث كوفه نيز تحقق يافت ولي عدم
موفقيت حروف حي در جلب افراد لازم و نرسيدن صورتهاي درخواستي حاكي از اسامي مؤمنين از طرفي و
وحشتي كه سفر حج در او توليد نموده بود ياراي چنا تظاهر علني را در كوفه هم در خود نمي ديد و از طرف ديگر جلب شدن او توسط اولياي حكومت و اجبارش به حركت به شيراز و اقامت در آن موجب تعطيل شدن قطعي كليه اين نقشهها گرديد. باب براي اينكه قبل از ورود به شيراز زمينه شروع كار خود را بسنجد قدوس [ صفحه ۱۳۰] بيچاره را آلت قرار داده و او را با دستوراتي مبني بر انجام پاره ي تظاهرات پيش از خود به شيراز ميفرستد تا به بيند اگر زمينه وخيم است خود بدانجا نرود و احيانا به عتبات رود زيرا در غير اينصورت لازم نمي بود قدوس را جداگانه به شيراز بفرستد در حالي كه خود بلافاصله نيز بدان صوب ميرفت و همانطور كه سه ماه با هم بودند تا آخر سفر و برگشت به شيراز نيز ميتوانستند با يكديگر بمانند. نبيل در ص ۱۲۵ نقل ميكند: «حضرت باب از مدينه به جده مراجعت فرمودند و از آنجا تا بوشهر با كشتي مسافرت كردند پس از ورود به بوشهر در همان كاروانسرائي كه سابق تشريف داشتند ورود فرمودند.... آنگاه قدوس را مخاطب داشته و با كمال مهر و محبت به او فرمودند كه به شيراز مسافرت نمايد. » ولي تظاهر قدوس و ملاصادق اثر خود را بخشيده و قبل از اينكه باب بتواند از تدبير خود استفاده برد و در صورت بروز جنجال و آشوب خود را به كناري كشاند مأمورين حكومتي به
دستگيري او موفق ميشوند. ولي نبيل قصه ي مجعولي دائر بر اينكه باب خود را تسليم داشته نقل ميكند (ص ۱۳۲):
#بابیت
#بهائیت
✍#امان_الله_شفا
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📹 قسمت 4 |درس اخلاق آیت الله مصباح یزدی 👈 موضوع: معنی محبت 🔺سلسله جلسات درس اخلاق آیت الله مصباح ی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 قسمت 5 |درس اخلاق آیت الله مصباح یزدی
👈 موضوع: مقام محب
🔺سلسله جلسات درس اخلاق آیت الله مصباح یزدی با موضوع «محبت خدا»
#آیت_الله_مصباح_یزدی
#درس_اخلاق
#محبت_خدا
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سعدی
چه لطيفست قبا بر تن چون سرو روانت****آه اگر چون كمرم دست رسيدي به ميانت
در دلم هيچ نيايد مگر انديشه وصلت****تو نه آني كه دگر كس بنشيند به مكانت
گر تو خواهي كه يكي را سخن تلخ بگويي****سخن تلخ نباشد چو برآيد به دهانت
نه من انگشت نمايم به هواداري رويت****كه تو انگشت نمايي و خلايق نگرانت
در انديشه ببستم قلم وهم شكستم****كه تو زيباتر از آني كه كنم وصف و بيانت
سرو را قامت خوبست و قمر را رخ زيبا****تو نه آني و نه ايني كه هم اينست و هم آنت
اي رقيب ار نگشايي در دلبند به رويم****اين قدر بازنمايي كه دعا گفت فلانت
من همه عمر بر آنم كه دعاگوي تو باشم****گر تو خواهي كه نباشم تن من برخي جانت
سعديا چاره ثباتست و مدارا و تحمل****من كه محتاج تو باشم ببرم بار گرانت
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
آری، خداوند برای امثال حضرت ابراهیم که در کلاسهای ابتدایی و متوسطه قبول شده اند، مرحله ی بالاتری دار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
* «ألَیس ذلِکَ بِقادرٍ علی أن یُحیِی المَوتی» (۱۲۳) آیا خدایی که شما را از نطفه آفرید، نمی تواند دوباره مردگان را زنده کند؟
* «أفَعَیِینا بِالخَلقِ الاوّلِ بل هم فی لَبسٍ من خَلقٍ جَدید» (۱۲۴) مگر ما از خلقت اول وامانده شدیم که (که قادر بر آفرینش رستاخیز نباشیم) ولی با این همه دلائل روشن، باز از خلقت جدید در شک و شبهه افتاده اند.
* «أوَلَم یَروا انّ اللّه الّذی خَلَق السّمواتِ
و الارضَ قادِرٌ علی أن یَخلُقَ مِثلَهم» (۱۲۵) آیا مشاهده نمی کنند خدایی که آسمانها و زمین را آفرید، میتواند مثل ایشان را نیز بیافریند؟
* «أوَلا یَذکُر الانسان أنّا خَلقناه من قَبل و لم یَکُ شَیئا» (۱۲۶) آیا کسی که معاد را باور ندارد به یاد ندارد که ما از اوّل او را آفریدیم در حالی که هیچ نبود؟
چون بنای این نوشتار بر فشرده گویی است، بنابراین از نمونههای دیگری که در قرآن آمده و از ماجراهایی نظیر داستان اصحاب کهف که بیدارشدن یک عدّه جوانمرد خداشناس بعد از ۳۰۹ سال خواب است، صرف نظر میکنیم.
«۸۱» أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَی أَن یَخْلُقَ مِثْلَهُم بَلَی وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِیمُ
آیا کسی که آسمانها و زمین را آفرید، توانا نیست که مثل آنها را بیافریند؟ آری، (می تواند) و او آفریدگار بسیار داناست.
نکته ها:
انسان مرکّب از جسم و روح است؛ جسم انسان با مرگ متلاشی میشود و در حال حیات نیز دائماً در حال تغییر است، ولی روح و شخصیّت انسان ثابت است.
در قیامت روح انسان همان روح دنیوی است، ولی جسم انسان در قالبی مشابه قالب جسم دنیوی او میباشد. «یخلق مثلهم»
پیام ها:
۱- گاهی باید سؤال را با سؤال و یا با چند جواب، پاسخ داد. «مَن یحیی العظام... أولیس الّذی... »
۲- سؤال راهی است برای بیدار کردن وجدان ها. «أو لیس الّذی... »
۳- در گفتگو با منکران، از مسائل کوچک آغاز کنیم تا به مسائل بزرگ برسیم. (ابتدا نطفه، سپس درختِ سبز و آنگاه آفرینش آسمان ها. ) «خلق السموات»
۴- چون که صد آمد نود هم پیش ماست. کسی که آسمانها و زمین را آفرید میتواند انسانها را هم بیافریند. «خلق السموات... بقادر»
۵ - کار او خلق کردن است، چه در دنیا و چه در قیامت. «هو الخلاّق»
۶- دلیل معاد، علاوه بر حکمت و عدالت الهی، داشتن قدرت و علم اوست. «هو الخلاّق العلیم»
#تفسیر_سوره_یس
✍#محسن_قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
✨سوره قریش ✨ همراه با تکرار کودک روزتون منور به آیات الهی 🤲 #آموزش #قرآن #کودک ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@za
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا