eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.3هزار عکس
35.1هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
016.mp3
1.75M
صحبت های دکتر حبشی در مورد رابطه صحیح زن و شوهر در خانواده "بخش شانزدهم" ❤️ فقط باید به وظیفمون عمل کنیم. 💥 دکتر حمید
1400-02-29(tarashion).mp3
12.39M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 📚 موضوع: ( تلاش در جهت بهبود روابط خانواده )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔞💑 خیانت مجازی در رابطه زناشویی! 🔸اگر در گذشته خیانت بیشتر به شکل قرار های پنهانی بود حالا خیانت‌ها وارد بستر فضای مجازی شده است. 🔸برخلاف تصــورات خیانت‌هــای مجــازی ضربه‌ های مهلکی به زندگی مشترک می‌زند و می‌تواند تبعات هولناکی داشته باشد. 🔸در این ویدئو همراه ما باشید تا نگاهی به پدیده خیانت مجازی داشته باشیم و صحبت‌های متخصصین درباره تبعات آن را بشنویم.
💑 چه زمانی باید خانواده‌ها در جریان آشنایی دختر و پسر قرار بگیرند؟🤔 🔸از بدو آشنایی باید پای خانواده‌ها وسط کشیده بشه چون نفس حضور خانواده روابط رو کنترل و از عمیق شدن احساسات قبل از بررسی‌ های عاقلانه جلوگیری می‌کنه. 🔸وقتی والدین زود خبردار بشن، دو خانواده‌ از همــون ابتــدا با هـم آشنــا میشن. شناخت خانواده‌ها یک معیار مهم برای سنجش تناسب ازدواج هست. 🔸در جریان قرار دادن خانواده صرفاً به این معنا نیست که پدر، مادر یا خواهر صرفاً بدونند. بلکه به این معنیه که وارد گود بشن و طرفین همدیگر رو ببینند. 🔸البته ممکنه بعضی خانواده‌ها جوون‌ها رو تحت فشار بذارن تا زود جواب بدن. در این موقعیت‌ها مشاوره می‌تونه این روند رو کنترل کنه و اونارو نسبت به فرایند انتخاب آگاه کنه.
4_5990284788601195216.mp3
10.27M
۳۶ 🏆 این جهان میدان مسابقه‌ای است برای رسیدن به عظیم‌ترین پاداش هستی. ✿ و معصومین علیهم‌السلام به عنوان مربیان این مسابقه؛ - قدم به قدم همراه با انسان‌ هستند - و ابزاری بسیار قدرتمند را به او معرفی کرده‌اند؛ ⚡️[ ابزاری که با آن می‌توان ره صدساله را یک شبه پیمود...] - این ابزار چیست؟ - چگونه باید از آن استفاده کرد؟ 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️آموزش دفاع و زمین گیر کردن مهاجم، رهایی و زمین گیر کردن حریف با یک حرکت 🔸استفاده از زور و توان حریف علیه خودش در این تکنیک بسیار مهم است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️دوستان خیلی درخواست داشتن که یه سری تمرین ها برای بالا بردن آمادگی جسمانی آموزش بدیم. با احترام به درخواست همه ی این عزیزان کلیپ آموزشی امروز رو تقدیمتان میکنم. 🌷 🔸این کلیپ آموزشی و تمرینی جهت بالابردن توانایی اجرای تکنیکهای دفاع شخصی و تقویت دست و پا و بالا بردن سطح میباشد.
🔖🔖🔖 📝 تبعيد و اقامت بهاء الله و بهائی ها در عکّا ؛ 🖌 عکّا در فلسطين اشغالي و نزدیکی بندر حيفا قرار دارد. آب و هواي نامطبوع عكّا در نخستين سالها به بيماري و فوت برخي ياران بهاءالله منجر شد تا حدي كه بهاءالله نتوانست به آن بی توجه باشد و در آثار خود از آن ياد نكند. وي در يكي از آثار خود ميگويد: «كذلك امر ربك اذكان مسجوناً في أخرب البلاد؛ پروردگارت چنين امر كرد؛ زماني كه در خراب‌ترين شهرها زنداني بود.» به هر صورت ميرزا حسينعلي به عنوان يک زنداني تبعيدي در سال ۱۸۶۸م به آن شهر وارد شد. نکته قابل توجه اينکه بهاء و پسرش عبدالبهاء در آنجا همواره خود را مسلماناني متدين و مبادي آداب شريعت اسلام معرفي ميکردند، در نمازهاي جماعت حضور يافته، به پيروان خويش دستور اکيد داده بودند که از تبليغ خودداري کنند. عمده الواح بهاءالله از اين شهر ارسال شده است که برخي از آنها براي شاهان و رؤساي جمهور کشورهاي مختلف بوده است و سرانجام در دوم ذي‌القعده (هفتادم نوروز) سال ١٣٠٩ق برابر با ٢٩ مي١٨٩٢م در هفتاد و پنج سالگي در قصر بهجي نزديک شهر عکّا طومار عمر پر حادثه بهاءالله در هم پيچيده شد. وي به علت بيماري اسهال خوني درگذشت و در همان جا به خاک سپرده شد که امروز قبله بهائيان است. مزار بهاء الله هم قبله نماز بهائیان است و هم عوض حج آنان .این یک بدعت آشکار و زشت از این جماعت است . https://eitaa.com/zandahlm1357
قسمت 6️⃣1️⃣ ♦️ تصویری که او با جزئیاتش در بیش از 90 سال پیش کشید شباهت عجیبی با "بیگانه های فضایی خاکستری"”Gray Aliens” دارد که این روزها درباره آنها زیاد بحث می شود و در فیلمهای هالیوودی زیاد آنها را می بینیم. ♦️ برای مثال،نژادی از بیگانه ها که از آنها با نام draconis (اژدها) یاد می شود،نژادی شبیه خزنده ها Reptilians هستند که از نماد خورشید بال دار Winged-Sun Disk استفاده می کنند. 🔷 این نماد به وفور در ادیان و مناسک و مراسم های شرک آمیز باستانی استفاده می شده است. این نماد٬ بیانگر عروج روح به سوی عالم غیب با کمک مارهای خرد و آگاهی است: 🔶 “و معنای خورشید بالدار این است: نمادی از عروج تمام عیار به سوی عالم غیب با تطهیر عالم پائین تر٬ و صعود نهائی برای وحدت با یگانه ی واحد.” 🔷 جادوگران مصری از خورشید بالدار در مراسم سحر و احضار روح استفاده می کردند: “ عنصر هوا از بعد نمادین ٬ متشکل از صفحه ای مدور یا شبیه خورشید است که درمیان دو بال قرار گرفته است. 🔘 ادامه دارد ... 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم، با ذکر ، بدون ذکر منبع هم مجاز است.
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
نه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی گفت قلیون کشیدن رو می‌خوان ممنوع کنند در ایران. (حالا فلسفه‌اش چیه؟ خطر شدیدی که برای سلامتی ریه و قلب ومغز نوجوانان و جوانان داره. که ظاهراً معادل ۱۷ نخ سیگار کشیدن در یک روز میشه). گفت: واقعا که! جوونا تو ایران هیچ تفریحی ندارن... دیگه یه قلیون هم نکشن چه کنن؟!...... این بخش گیشه اسنپ هست. با انواع تخفیفات. این مدت که ایرانم، تصادفی دیدم. از این حد تنوع مکان‌های تفریحی و ورزشی و سرگرمی با این کیفیت با خبر هستید؟ تنوعی که ما در غرب سراغ نداشتیم... نمی‌دونم واقعا چه کسانی چه جوری ایران رو معرفی کردند، اما بارها ازم پرسیدن تو ایران سینما هست؟ پارک دارید؟ رستوران وجود داره؟... متحیر میشن وقتی اینها رو بهشون نشون میدم. باور نمی‌کنن‌... 🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 در فرانسه، هلند و ایران
📊 | دشمنی با امیدِ مردم 👈 نگاهی به مهم‌ترین اقدامات دشمن به روایت رهبر انقلاب 🔻 «دشمن ملّت ایران، دشمن اسلام، دشمن کشور، دشمن جمهوری اسلامی، تکیه‌اش امروز به است.» ۱۴۰۱/۰۳/۲۲ 🔺️ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار دست‌اندرکاران کنگره‌ی شهدای جامعه‌ی عشایری کشور به برخی «توطئه‌ها و اقدامات دشمن» در مقطع فعلی اشاره کردند فرمانده صلوات @zandahlm1357
🔰 فرمانده جوان و پرانرژی | ملاقات با احمد در جریان غائله کردستان در دزلی سال ۱۳۵۹ ▫️آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۵۹ در جریان غائله کردستان راهی مریوان شده بود. در مریوان فرمانده‌ی سپاه شهر به دیدن آیت اللّه خامنه‌ای آمد؛ جوانی رشید و پرانرژی. آیت‌اللّه خامنه‌ای همراه با احمد متوسلیان راهی دزلی شد. به ارتفاعات دزلی رفت و خطاب به آیت‌الله خامنه‌ای ایستاد به توضیح دادن: «شما خودتان الان ناظر هستید که ما از بالا به پایین نگاه می‌کنیم و شهرها و پادگانها و پاسگاه‌های عراق زیر دید ماست و ما کاملاً رفت و آمد به آنها را می‌توانیم کنترل بکنیم و دقیقاً آنها را می‌زنیم.» 🗓 ۱۴ تیرماه؛ سالروز ربوده شدن فرمانده صلوات @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | ازدواج باید پیمودن راه الهی را آسان کند 🗓 ۱۳۵۶/۰۱/۱۱ فرمانده صلوات @zandahlm1357
📝 | برائت از مشرکین، اتّحاد با مسلمین 🔻 گزیده‌ای از بیانات رهبرانقلاب درباره‌ی مسئله‌ی وحدت مسلمانان در و مقابله با بلای صهیونیسم 🔺️ رهبر انقلاب در دیدار کارگزاران حج (۱۴۰۱/۰۳/۱۸) بر اهمیت دو مسئله‌ی اتحاد مسلمانان و افشای بلای صهیونیست‌ها برای دنیای اسلام تأکید فرمودند 🕋 فرمانده صلوات @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ادامه داستان يک فنجان چاي با خدا 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 قسمت 104: آن شهید.. پدریِ مردی که دچارش شده بودم، پدرانه ها خرج کرده بود. حسام با انگشترِ عقیقِ خفته در انگشتانِ کشیده و مردانه اش بازی میکرد (وقتی مامان همه ی ماجرا رو تعریف کردن. خشکم زد.. نمیدانستم باید خوشحال باشم؟؟؟ یا ناراحت.. تمامِ دیشب رو تا صبح نخوابیدم. مدام ذهنم مشغول بود. یه حسی امید میداد که جوابِ منفی تون واسه خاطرِ حرفایِ مادرِ.. اما یه صدایِ دیگه ایی میگفت: بی خیال بابا، تو کلا انتخابِ سارا خانوم نیستی و حرفِ دلشو زده. گیر کرده بودم و نمیدونستم کدوم داره درست میگه. پس باید مطمئن میشدم. نباید کم میذاشت تا بعدا پشیمون شم. خلاصه صدایِ اذون که از گلدسته ها بلند شد، طاقت نیاوردمو با دانیال تماس گرفتم تا اجازه بده با خودتون صحبت کنم. که الحمدالله موافقت کردو گفت که صبحها به امامزاده میرین. از ساعت هفت تو ماشین جلو درِ امامزاده کشیک کشیدم تا بیاین، اما وقتی دیدمتون ترسیدم. نمیدونستم دقیقا چی باید بگم و یا برخورد شما چی میتونه باشه..) مردِ جنگ و ترس؟؟ این مردان با حیا، از داغیِ سرب نمیترسند اما از ابراز احساسشان چرا.. کمی خنده دار نبود؟؟ صورتش جدیت اما آرامش داشت( تا اذان ظهر تو حیاط امامزاده قدم زدم و چشم از ورودی خواهران برنداشتم.. تو تمام این مدت مدام با خودم حرف زدمو کلمات رو شست و رُفته، کنار هم چیدم که گند نزنم. تا اینکه شما اومدین و من عین.. استغفرالله.. هر چی رشته بودم، پنبه شد.. همه ی جملات یادم رفت.. و من فقط به یه سوال که چرا به مادرم “نه” گفتین اکتفا کردم. شما هم که ماشالله اصلا اعصاب ندارین.. کم مونده بود کتک بخورم.. حرفهاتون خیلی تیزو برنده بود. هر جمله تون خنجر میشد تو وجود آدم.. اما نجاتم داد.. باید مطمئن میشدم و اون عصبانیت شما، بهم اطمینان داد که جوابِ منفی تون، دلیلش حرفهایِ مادرم بوده.. و من اجازه داشتم تا امیدوار باشم.. اون لحظه تو امامزاده اونقدر عصبی و متشنج بودم که واسه فرار از نگاهتون به ماشین پناه آوردم.) صدایِ کمی خجالت زده شد ( میدونستم اگه یه مو از سرتون کم بشه باید قیدِ نفس کشیدنو بزنم، چون دانیال چشمامو درمیآورد.. واسه همین تا خونه دنبالتون اومدم و از مامان خواستم تا از طریق پروین خانووم گزارش لحظه به لحظه از حالتون بده..) و این یعنی ابرازِ نگرانی و علاقه ایی مذهبی؟؟ با مایه گذاشتن از دانیال؟؟ نگاهش هنوز زمین را زیرو رو میکرد ( عصر با دانیال تماس گرفتم و گفتم امشبم میخوام بیام خواستگاری و شما نباید چیزی از این ماجرا بدونید.. اولش مخالفت کرد. گفت شما راضی نیستین و نمیخواد بر خلاف میلتون کاری رو انجام بده. اما زبون من چرب تر از این حرفا بود که کم بیارم..) سارایِ بی خدا، مدرن، به روز و غربیِ دیروز. حالا به معنایِ عمیق و دقیقِ کلمه، عاشقِ این جوان با خدا و سر به زیر و شرقیِ امروز شده بود.. در دلش ریسه ریسه، آذین میبستند، اما میدانست باید برق مرکزی را قطع کند.. حسام حیف بود.. لبخندِ شیرینِ پهن شده رویِ لبهایم را قورت دادم.. کامم تلخ شد ( اما نظرِ من همونِ که قبلا گفتم..) چشمانش را بست و نفسش را با صدا بیرون داد (نمیپرسم چرا. چون دلیلشو میدونم. پس لطف کنید افکارِ بچه گونه رو بذارین کنار.. من امشب نیومدم اینجا تا شما استغفرالله از مقام خدایی و علم غیبتون بگین..) به میان حرفش پریدم، باید برایِ منصرف کردنش نیش میزدم. ( من اصلا به کسی مثه شما فکر هم نمیکنم.. پس وقتتونو هدر ندین..) سرش را کمی به سمتم چرخاند. اما رد نگاهش باز هم زمین را کنکاش میکرد. ابرویی بالا انداخت و تبسمی عجیب بر صورتش نشاند ( عجب.. پس کاش امروز تو امامزاده، اون اعترافاتو با جیغ جیغ و عصبانیت نمیگفتین.. چون حالا دیگه من کوتاه بیا، نیستم.. بهتر شمام وقتو تلف نکنید..) چشمانم گرد شد و این یعنی اعلام جنگ؟؟ با خشم روبه رویش ایستادم ( تو مگه عقل تو کله ات نیست؟؟ ادامه دارد.. رمان های عاشقانه مذهبی بامــــاهمـــراه باشــید🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357
اخلاق مهدوی 111.MP3
3.31M
💠 🎤 با توضیحات 🎬 جلسه 87 👈حکمت و مصلحت دعا و اصرار کردن بر مستجاب شدن دعا ❇️ 90 جلسه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا