#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
اثرات منفى جداكردن فرزندان از دامن مادر توطئه در جهت مخدوش كردن خدمات ارزنده مادران اينها ميخواست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مبتذل كردن شغل بزرگ مادري
شغل مادري؛ كه مع الأسف اجانب اين شغل را پيش ما مبتذل كردند؛ و مادرهاي بچههاي ما را از بچهها جدا كردند، نه همه، مقداري را؛ اين شغل بزرگ را مبتذل كردند كه از دامن اين مادر، بچه- بچه ي صحيح بيرون نيايد. و بعد كه به دبستان ميرود و بعد كه تحت حمايت پدر ميآيد، پدر را هم يك كاري بكنند كه توجهش به بچه نباشد؟ تربيت نكند. بعد هم در دبستان؛ بعد هم در دبيرستان؛ بعد هم در همه جاي ديگر؛ در بالاتر از اين. اينها ميخواهند كه انسان در اين كشورها نباشد. اگر انسان در اين كشورها باشد، دست آنها كوتاه خواهد شد. ميخواهند مسلمانِ صحيح مؤمن، مؤمن بالله، آنكه شهادت را فوز ميداند، در اين مملكت نباشد. (۲۲۶)
۲/۳/۵۸
منحط كردن شغل شريف مادري
مع الأسف در آن حكومت طاغوتي اين شغل را ميخواستند از اين مادرها بگيرند. تبليغ كردند به اينكه زن چرا بچه داري بكند... اين شغل شريف را منحطش كردند در نظر مادرها؛ براي اينكه ميخواستند كه مادرها از بچهها جدا بشوند، بچهها را ببرند در پرورشگاهها بزرگ كنند؛ مادرها هم علي حده بروند يك كارهايي كه آنها دلشان ميخواهد بكنند و بچه در پرورشگاه وقتي كه بزرگ بشود، يك بچه اي كه در دامن مادر بزرگ بشود نيست؛ عقده پيدا ميكند. وقتي بچه در پرورشگاه و بدون مادر با اجنبي بخواهد سر و كار داشته باشد و محبت مادر از سر اوكم بشود، اين بچه عقده پيدا ميكند. بسياري از اين مفسدههايي كه در جامعه واقع ميشود، از اين بچههايي هستند كه عقده دارند؛ از اين انسانهايي هستند كه عقده دارند. مبدأ يك عقده بزرگ، اين جدا كردن بچه از مادر است. محبت مادري لازم دارد بچه. بنابراين، اين شغل كه شغل انبيا است و انبيا هم آمدند براي اينكه انسان درست كنند، اين شغل اول شما هست؛ در اول تربيت بچه. (۲۲۷)
۲۱/۳/۵۸ جداكردن بچهها از مادرها
در اين طول سلطنت، اينها كوشش كردند كه مادرها را از بچهها جدا كنند. به مادرها تزريق كردند كه بچه داري چيزي نيست، شما توي ادارات برويد. جدا كردند اين بچههاي معصوم را كه بايد تربيت بشوند از دامنهاي مادر و بردند در پرورشگاهها و جاهاي ديگر و اشخاص اجنبي، اشخاص غير رحيم، آنها را تربيت ميكردند، تربيت فاسد. بچه ايي كه از مادرش جدا شد پيش هر كه باشد عقده پيدا ميكند، عقده كه پيدا كرد، مبدأ بسياري از مفاسد ميشود. بسياري از اين قتلهايي كه واقع ميشود روي عقدههايي است كه پيدا ميشود، و عقدهها بسياري اش از اين پيدا ميشود كه مادر از اولاد جدا ميشود. (۲۲۸)
۲۶/۴/۵۸ عقدهها منشأ مفاسد
بچههايي كه از دامن مادر جدا شده اند و در پرورشگاهها رفتند اينها چون پيش اجنبي هستند و محبت مادر نديده اند، عقده پيدا ميكنند. اين عقدهها منشأ همه مفاسدي است، يا اكثر مفاسدي است، كه در بشر حاصل ميشود. اين جنگهايي كه پيدا ميشود از عقدههايي است كه در قلوب اين خونخوارها هست. اين دزديها، اين خيانتها، اينها اكثراً از عقدههايي است كه در انسان هست. بچههاي شما را اگر از شما جدا كردند، به واسطه نداشتن محبت مادر، عقده پيدا ميكنند؛ به فساد كشيده ميشوند. مأمورند اينها، مأمور بودند اين دستگاه به اينكه بچههاي ما را به فساد بكشند؛ از آن اول نگذارند در يك دامن محبت بزرگ بشود، تربيت بشود تا عقده پيدا بشود. بعد هم زيردست معلمهايي كه خودشان تعيين كردند، و بعد هم در دانشگاهي كه خودشان تأسيس كردند، از اين پايين تا آن بالا فساد؛ «اخراج من النور الي الظلمات»، ۱ نگذاشتنِ اينكه يك تربيت انساني پيدا بشود. (۲۲۹)
#جایگاه_زن_از_دیدگاه_امام_خمینی
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#سبک_زندگی_شاد ۱۲ 💡عقل؛ قدرت تشخیص حقیقت از غیرِ آن، است! کسی که توانِ تمییزِ حقیقت را دارد؛ خود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سبک زندگی شاد 13.mp3
9.63M
#سبک_زندگی_شاد ۱۳
⭐️ عقل؛ یه مرکَبِ تند و تیــزه!
برای رسوندن تو به رهایی و شادی،
اون هم در مدت زمان خیــلی کوتاه!
عقل، تو رو از انتخابها و ارتباطاتِ اضطراب آور و غم انگیز، دور میکنه.
🕌در محضر امام روح الله (۲۳۶)
📌امام خمینی (ره) :
جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمیشناسد.
📚صحیفه نور ،جلد ٢٠،صفحه ٢٣۶
#شهید_گمنام
#جمهوری_اسلامی_حَرم_است
#امام_خمینی
📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر #صلوات، بدون ذکر منبع هم مجاز است.
@zandahlm1357
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
زيارت سال ۸۲ بود که روزي خانمي که بچه اي به بغل و ساک بزرگي هم در دست داشت نزد ما آمد ميخواست براي
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زيارت قاچاقي
زيارت قاچاقي)
آقا ميرزا اسحق لنكراني نقل نمود:
هنگاميكه اوضاع مملكت روسيه بهم خورد من قصد نمودم از آنجا بطرف ايران حركت كنم بقصد زيارت حضرت ثامن الائمه (عليه السلام) و چون تذكره (گذرنامه) براي آمدن بايران نمي دادند ناچار بودم كه قاچاقي بيايم و قاچاق آمدن هم بسيار سخت بود در وقت گذشتن از سرحد و اگر كسي دچار مستحفظين سرحد ميشد مجازاتش هم سخت بود لكن من با اين حال متوكلاً علي الله براهنمائي يك نفر از قاچاقچيها روبراه نهادم تا از پشت قراولخانه روسيه كه سرحد بود رد شده و گذشتم.
چون نزديك قراولخانه ايران رسيدم سه نفر از سالدات روسي جلوي من آمدند و مرا گرفتند و گفتند برگرد آنگاه چند شلاق بمن زدند و در نهايت خشم مرا بجلو انداخته و آزارم مينمودند وبرگردانيدند.
من در آنوقت بسيار مضطرب و گريان شدم و اشك در چشمم جاري گرديد و روي بجانب خراسان نموده عرضكردم يا امام رضا من بقصد زيارت و خاك بوسي آستان تو ميآمدم از كرم تو دور است كه نجات مرا از خدا نخواهي همين كه اين توسل از دل من گذشت فوراً مثل اينكه يكباره
آبي روي خشم ايشان ريخته شد. دست از من برداشته و با كمال آرامي و ملاطفت گفتند:
هركجا ميخواهي برو ما ديگر بتو كاري نداريم و چون رها شدم خودم را بقراولخانه ايران رسانيدم قراول ايراني گفت من ديدم كه آنها تو را گرفته بودند و راهي هم بر مساعدت با تو نداشتم خوب شد كه خداوند بقلب آنها انداخت از تو دست برداشتند.
(- الكلام يجر الكلام. )
دلا بسوي رضا هركس كه راه ندارد
اميد مرحمت از رحمت اِله ندارد
هر آن كس كه زكوي رضا پناه نگيرد
يقين بدان بدو عالم دگر پناه ندارد
نسيم روضه او زنده ميكند دل مرد
ضياء شمع ورا هيچ مهر و ماه ندارد
گذار سر به حريمش بريز اشك زديده
بگو جلال تو را هيچ پادشاه ندارد
بگو زراه دراز آمده بَرِ تو فقيري
كه زاد و بود بجز نامه سياه ندارد
نهادهام چو سگي در ره تو روي تضرع
به سويم ار نظري افكني گناه ندارد
غريق جهلم و مقهور نفس و مانده و حيران
رهي گشا به كسي كه دليل راه ندارد
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
قياس احاديث با قرآن «حسن بن جهم» از امام صادق عليه السلام نقل ميكند و مرحوم فيض «قدس سره» آن را در
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عدم رؤيت خدا
كليني قدس سره از «احمد بن ادريس» از «محمد بن عبدالجبار» از «صفوان بن يحيي» ميگويد: «ابو قره» محدث از من خواست تا او را خدمت امام رضا عليه السلام ببرم. من هم از آن حضرت اجازه گرفتم و ايشان هم اجازه دادند. ابو قره خدمت امام رسيد و از حلال و حرام و احكام شرعي سؤال كرد، تا آنكه به بحث توحيد رسيد و گفت: ما رواياتي داريم كه خداوند ديدن و سخن گفتن با خودش را ميان پيامبران عليهم السلام تقسيم كرده است و سخن گفتن را به موسي عليه السلام داده است و ديدن را به حضرت محمد صلي الله عليه و آله عنايت كرده است.
امام رضا عليه السلام فرمودند: «پس كيست كه از جانب خداوند اين پيام را براي جن و انس تمام جهانيان آورده است كه هيچ چشمي خداوند را نمي بيند و هيچ كس با علم به خداوند احاطه پيدا نمي كند و هيچ چيز همانند خداوند نيست، آيا آن كس حضرت محمد صلي الله عليه و آله نيست؟! »
[صفحه ۳۲]
ابو قره پاسخ داد: آري!
امام رضا عليه السلام دوباره فرمود: «چگونه ميشود انساني به سوي تمام مردم فرستاده شود و بگويد كه از جانب خداوند آمده و به دستور خداوند مردم را هدايت ميكند و بگويد: هيچ چشمي او
را در نمي يابد و هيچ كس به او با علم احاطه پيدا نمي كند و هيچ كس همانند او نيست، ولي بعد بگويد: من با چشمم او را ديدم و به او علم پيدا كردم و با علم به او احاطه پيدا كردم و خداوند به شكل يك انسان است! آيا خجالت نمي كشيد! زنادقه و كفار جرأت نكردند كه چنين نسبتي را به حضرت رسول صلي الله عليه و آله بدهند و بگويند كه اين پيامبر از جانب خداوند چيزي ميآورد، اما خودش چيزهاي ديگري ميگويد؟ »
ابو قره گفت: خداوند متعال در قرآن ميفرمايد: «و لقد رآه نزلة اخري؛ [۲۹] [۳۰].
يعني و يكبار ديگر هم او را مشاهده كرد. »
امام رضا عليه السلام فرمودند: «بعد از اين آيه، آيه ديگري هست كه دلالت بر آنچه پيامبر ديده است، ميكند؛ آنجا كه خداوند ميفرمايد: «ما كذب الفؤاد ما رأي؛ يعني آنچه را كه چشم محمد صلي الله عليه و آله ديده بود، دل پذيرفت و تكذيب نكرد. »
سپس از آنچه كه ديده است، خبر ميدهد: «و لقد رأي من آيات ربه الكبري؛ يعني آن حضرت آيات بزرگ پروردگارش را
[صفحه ۳۳]
ديد و آيات خداوند غير از خداوند است و خداوند ميفرمايد: «و لا يحيطون به علما؛ [۳۱] [۳۲] يعني خلق را به هيچ به او احاطه و آگاهي نيست.
حال اگر چشمها بتوانند خداوند را ببينند، به او علم و احاطه علمي نيز پيدا خواهند كرد و او را خواهند شناخت. »
ابو قره گفت: پس بگوييم روايات دروغ است و آنها را تكذيب كنيم؟
امام رضا عليه السلام فرمودند: «هرگاه روايات با قرآن مخالف باشد، ميگوييم آنها دروغند و همچنين آن روايات، مخالف با اجماع مسلمانان
است كه ميگويد: هيچ كس به خداوند احاطه و آگاهي پيدا نمي كند و چشمها او را در نمي يابند و هيچ چيز همانند او نيست. » [۳۳].
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مدح زیبای امام حسین(ع) توسط اهل سنت کردستان
اجرای پر شور آیین چهل دف اهل سنت کردستان در حسینیه معلی
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#دهه_فجر #انتخابات 🔻ببینید حجم عظیم نفوذی و جاسوس در اولین دولت بعد از انقلاب رو... برای حالا اون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#انتخابات
#مجلس
🔻 آقا مجلس چه اهمیتی برای کشور داره؟
بود و نبود آن برای کشور مساوی است❗️
پاسخ شنیدنی استاد...
@zandahlm1357
چشم به راه - قسمت هفتاد و هفتم.mp3
28.81M
🎬 قسمت: هفتاد و هفتم
👇👇👇👇👇👇
قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🍂 نواهای ماندگار بانوای: حاج صادق آهنگران همه آماده بهر عملیات دیگر @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 نواهای ماندگار
🔻 با نوای
حاج صادق آهنگران
ای که بستی عهد و پیمان با خدا
شو روان با راهیان کربلا
@zandahlm1357
🍂
🔻 #پنهان_زیر_باران 5⃣2⃣
سردار علی ناصری
در ابتدای کار، برخی از بومی های عراقی با ما بودند و با ما همکاری می کردند. برخی دیگر در حین کار به ما معرفی شدند و ما آنها را به کار گماشتیم، برای رعایت مسائل امنیتی، سعی می کردیم شناختی از فرد با افرادی که به ما معرفی می شدند، از طریق دوستان و آشنایانشان پیدا کنیم و پس از اطمینان از وفاداری شان، آنها را به کار می گرفتیم. برای همه افراد، پرونده پرسنلی تشکیل می شد؛ عکس پرسنلی یا غیر پرسنلی آنان حتما در پرونده شان بایگانی می شد و اطلاعات مربوط تهیه و وارد هر پرونده می شد. علی هاشمی نظارت کامل و تامی روی این پرونده ها داشت. مندرجات پرونده ها کاملا محرمانه بود و امکان دسترسی به آنها فقط در انحصار چند نفر، از جمله على هاشمی، بنده و حمید رمضانی بود. این عده، هر ماه از ما حقوق، حق مأموریت و در موارد انجام کارهای درخشان، پاداش می گرفتند. سالی چند بار نیز کالاهایی مثل مواد غذایی، کولر، فرش، یخچال یا ... به آنان داده می شد.
بیشتر بومی های عراقی و ایرانی، در پوشش صیاد و ماهیگیر به مأموریت های شناسایی می رفتند. روی همین اصل، تهیه کلیه لوازم صیادی، از قایق تا تور ماهیگیری و غذا و کنسرو، با ما بود و ما همه تجهیزات را برایشان فراهم می کردیم و در اختیارشان قرار می دادیم. ماهی هایی هم که در مأموریت صید می کردند، مال خودشان بود و همین کمک مالی مناسبی برایشان به شمار می رفت.
* * *
برای رعایت مسائل امنیتی سعی می شد نیروهای بومی، خصوصا عراقی، تحت کنترل قرار گیرند تا احیانا برای عراق جاسوسی نکنند و اطلاعات این طرف را به آن طرف نبرند. دست کم در سال ۱۳۶۳ که ما روی هور کار شناسایی و اطلاعات انجام می دادیم، از نیروهای بومی خیانت یا جاسوسی ثابت شده ای دیده نشد و این از الطاف الهی و رعایت دقیق و شدید مسائل امنیتی و گزینشی بود. مهم ترین دلیلی که می توان برای وفاداری عمومی این نیروها اقامه کرد، این بود که عملیات خیبر با غافلگیری کامل انجام شد و دشمن وقتی مطلع شد که کار تمام بود و ما توانسته بودیم از هور به آن بزرگی و وسعت عبور کنیم و خود را به دشمن که خیال چنین عملیات متهورانه ای در مخیله اش هم نمی گنجید، برسانیم و به او ضربه مهلکی بزنیم
پیگیر باشید
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
اَلسَّلامُ عَلی صاحِبِ المُعْجزات (سلام بر صاحب معجزات) اشاره در این فراز زیارت به حضرت با عنوان «ص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲- ای طاووس! پایین بیا...
از «سلمان فارسی» روایت شده است میگوید:
روزی نزد سرورم امیرالمؤمنین (علیه السلام) در زمین بی آب و علفی نشسته بودم، یک باره یک جوجه تیغی از محلی که حضرت علی (علیه السلام) برای عبادت به آنجا رفته بودند گذشت، حضرت وقتی جوجه تیغی را دیدند با آن حرف زده و فرمودند:
چند سال است در این صحرا بدون آب و علف زندگی میکنی؟ آب و غذایت را چگونه تهیه میکنی؟ هماندم به اذن خدای تبارک و تعالی جوجه تیغی به زبان فصیح جواب داد:
«یا امیرالمؤمنین! من چهارصد سال است که در این صحرا زندگی میکنم و آب و غذایم را خداوند برایم میفرستد با این شرط که اگر گرسنه شدم بر شما و اهل بیت شما صلوات بفرستم و اگر تشنه شدم بر دشمنان شما و دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) لعنت بفرستم، آنگاه خداوند تشنگیام را برطرف میکند».
سلمان میگوید: به مولایم عرض کردم:
صلوات و سلام خدا بر شما باد یا امیرالمؤمنین! این کاری که انجام دادی عجیب است؛ زیرا هیچ کس با حیوانات حرف نمی زند، مگر سلیمان بن داود (علیه السلام) که فقط او با پرندگان حرف میزد.
حضرت علی (علیه السلام) فرمودند:
ای سلمان! آیا نمی دانی که ما علم حرف زدن با پرندگان را به ایشان آموختیم؟ ای سلمان! دوست داری عجیب تر از آن را به تو نشان دهم؟
عرض کردم: بله، پدر و مادرم فدایت ای سرورم، یا امیرالمؤمنین، ای وصی رسول رب العالمین!
سلمان فارسی میگوید: حضرت علی (علیه السلام) به آسمان رو کرده و خطاب فرمود:
ای طاووس! پایین بیا. طاووس پایین آمد، سپس به قرقی خطاب کرد: قرقی! پایین بیا. او نیز پایین آمد، سپس به باز و کلاغ خطاب کرد و آنها نیز به دستور حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) پایین آمدند، آنگاه به من فرمودند:
ای سلمان! سر آنها را بزن و پاهای شان را بکن و آنها را تکه تکه کن و سپس گوشتهای شان را با هم مخلوط کن. من نیز به دستور حضرت این کار را انجام دادم. من در کار امیرالمؤمنین (علیه السلام) به شک افتادم، که حضرت رو به من کرد و فرمودند:
ای سلمان! چه چیزی با خودت میگویی؟ آیا در کار ما شک کرده ای؟
عرض کردم: بله، از کاری که انجام دادید متحیّر شدم؛ زیرا پرندگان هیچ گناهی ندارند، آنها پرواز میکردند، شما امر فرمودید که پایین بیایند، آنها نیز پایین آمدند و سپس به من دستور فرمودید که آ نها را سر ببرم، پرهای شان را بکنم، قطعه قطعه کنم و گوشتهای شان را با هم مخلوط بکنم. من هم این کارها را انجام دادم امّا با خود میگویم: چرا من این کار را کردم؟ سپس به من فرمودند:
ای سلمان! دوست داری آنها را در همین لحظه برایت زنده کنم؟
عرض کردم: پدر و مادرم به فدایت! این کارِ خیلی مشکلی است.
حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) به گوشتهای مخلوط شده پرندگان اشاره کردند و چیزی زمزمه نمودند که مفهوم آنها را نمی دانستم، یک باره دیدم آن پرندگان به اذن خدای تبارک و تعالی پرواز کردند. [۱]
سلمان میگوید: از کار امیرالمؤمنین (علیه السلام) خیلی تعجب کردم، عرض کردم: مولای من! این کار خیلی عظیم است، حضرت فرمودند:
ای سلمان! از امر خدای تبارک و تعالی تعجب نکن، همانا خدای عزوجل بر همه چیز قادر است و هرچه دوست دارد انجام میدهد.
سلمان! مواظب باش هرگز به کاری که انجام دادهام شک نکنی؛ زیرا من بنده خدا هستم، دستورم دستور او و نهی من نهی او، قدرتم قدرت او و قوتم قوت او است. [۱]
----------
[۱]: . زنده شدن مردگان - آدمی، حیوان، پرنده - توسط اولیاء الهی و به اذن پروردگار مستند قرآنی دارد، و در آیات متعددی بیان شده است. متن و ترجمه آیات مربوطه در پاورقی شماره ۲-۴ صفحه ۱۳۰ گذشت.
[۱]: . مدینة المعاجز ۱ / ۲۵۷؛ نفس الرحمن ۴۸۸ و الخرائج والجرائح ۵۶۰ به صورت مختصر و به نقل از جابر.
#هفتمین_زیارت
#فاطمه_سادات_درچه_ای
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
توبه در نهج البلاغه آمده است: مردی در حضور امام علی علیه السلام استغفار نمود. امام فرمود: مادر بچه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سجده
شب دراز و دل جمع و پاسبان در خواب
چه سجدهها که بر آن خاک در توان کردن
جزای شوخی
مردی، زنی را دید که کفش پاره ای به پا داشت. به وی گفت: ای زن کفش تو میخندد. زن گفت: کفش من بی ادب است و چون دیوثی را ببیند، نمی تواند خودش را نگه دارد و میخندد. آن مرد گفت: آری این پاداش کسی است که شوخی میکند.
دوستی
عبداللّٰه معتز گفته است: کسانی که برای یافتن دوست مطابق طبع خود از جایی به جایی کوچ کنند، وقتی به فرد مورد نظر رسیدند، عصای سفر را میاندازند و به خانه مینشینند.
آن وقت است که لشکر نصایح به آنان هجوم میآورد، رازهای دل آرامش مییابند، گره محافظت باز شده و لباس زینت کنده میشود.
*
عبداللّٰه معتز گوید: از گناه کسی که جز اقرار به گناه راهی ندارد بگذر، تا از آرزویش به عفو تو، دوست جدیدی بیابد.
گویند
زاهد نکند گنه که قهاری تو
ما غرق گناهیم که غفاری تو
او قهارت خواند و ما غفارت
آیا به کدام نام خوشداری تو
گویم
رندان گاهی ملک جهان میبازند
گاهی به نگاهی دل و جان میبازند
این طور قمار را نه چند است و نه چون
هر طور بر آید آنچنان میبازند
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
خانۀ پدری یا مسکن مستقل؟ اگر پسری در نظر دارد پس از ازدواج در خانۀ پدری زندگی کند، الزاماً در جلسات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ب. شیوههای تعامل با خانوادهها
رسیدگی به خانوادهها
اشاره
حفظ حقوق والدین و رعایت احترام آنها مربوط به همۀ زمان هاست. شما قبل و بعد از ازدواج، فرزند خانوادۀ پدری تان هستید و همسرتان هم فرزند خانواده اش است؛ بنابراین از همسرتان نخواهید از انجام وظایفش در قبال پدر و مادرش کوتاهی کند؛ همان طور که خود نیز نباید چنین کنید. «ارج نهادن به والدین نشانۀ حیات عاطفی و رشد عقلی و وظیفه شناسی در قبال یک عمر زحمت و جان فشانی و رنج کشیدنهای بی توقع و بدونِ چشمداشت آنان است». [۱]
----------
[۱]: جواد محدثی، راه زندگی: الفبای سعادت خانواده، ص۱۶.
می گیرد، درحالی که هرروز باهمسرش در تماس است، احساس میکند وجود این خانم، عامل بی توجهی به او شده است. همین عامل به خودیِ خود، زمینۀ نگرانی بین مادر و همسر را فراهم میآورد که برای زندگی آسیب زاست.
به طورخاص،
فرزندانِ افراد سال خورده باید مواظب باشند که بعد از ازدواج، به والدین خود بی مِهری نکنند؛ چراکه آنها احساس ناایمنی و اضطراب و حقارت خواهند کرد و ازطرف دیگر باید مراقب باشند حمایت بیش ازحد، احساس اتکا و وابستگی آنها را تشدید میکند. همچنین نباید توجه به پدر و مادر موجب کم توجهی به همسر شود.
غالباً بچهها به مادر خود نزدیک ترند و احساسی که مادر از دوری فرزند یا ازدواج او تجربه میکند، باعث میشود تا در مدت زمانی که هنوز به این جدایی عادت نکرده اند، بهانه جویی کند و همین امر، زمینۀ اختلاف شود. راه حل این مسئله نیز چیزی جز تحمل این دوران و گذشت زمان نیست.
#تار_و_پود_عاشقی
https://eitaa.com/zandahlm1357