eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.5هزار دنبال‌کننده
47.2هزار عکس
34.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
اثرات منفى جداكردن فرزندان از دامن مادر توطئه در جهت مخدوش كردن خدمات ارزنده مادران اينها مي‌خواستند كه اين طبقه (را) هم با زور و با فشار نابود كنند. آن مآثري كه اينها دارند، آن خدمتهايي كه اين قشر مي‌توانند به ملت بكنند، آن خدمتهاي ارزنده اي كه بانوان ما عهده دار آن هستند، از دستشان گرفته بشود؛ و نگذارند اينها آن خدمت اصيلي كه بايد بكنند و آن تربيت بچه ها، كه بعدها مقدرات مملكت به دست آنهاست، اينها نگذارند كه اين خدمت انجام بگيرد؛ مبادا بچه‌ها در دامن اينها تقوا پيدا بكنند؛ در دامن اينها تربيت اسلامي بشوند؛ تربيت ملي بشوند؛ و بعد در دبستانهاكه آمدند و بعد در دبيرستانهاكه رفتند، نتوانند آنها با تبليغاتي كه آنجا مي‌كنند و استادهايي كه از خودشان آنجا مي‌گذارند و مبلغيني كه در آنجا دارند نتوانند اينها را برگردانند. از اين جهت، نقشه اين بود كه اين بانوان را از آن مقام اصيل بزرگي كه دارندكنار بزنند، و به خيال خودشان نيمى از اين جمعيت ايران را آزاد كنند! (۲۲۴) ۲۶/۲/۵۸ انحطاط مقام زن البته شغل براي زن، شغل صحيح براي زن، هيچ مانعي ندارد؛ لكن نه آنطوري كه آنها مي‌خواستند. آنها نظرشان به اين نبود كه زن يك اشتغالي پيدا بكند. نظرشان به اين بود كه زن را مثل مردها هم، زنها را و مردها را، از آن مقامي كه دارند منحط كنند، نگذارند يك رشد طبيعي از براي قشر زن پيدا بشود؛ يا يك رشد طبيعي از براي قشر مرد. نگذارند بچه‌هاي ما تربيت صحيح بشوند. و لهذا از آن اول جلويش را گرفتند. دامن بانوان كه مركز تربيت اطفال است بسياري اش از اين (موهبت) محروم شد. بعد در دبستانها بچه‌ها رفتند، آنجا هم با تبليغات سوئي، با كتابهاي منحرفي، آنها را منحرف كردند. بعد در دانشگاه كه رفتند، عمال خود آنها نگذاشتند رشد صحيح بكنند. نگذاشتند دانشمندان صحيح تربيت بشود. اشخاص ملي صحيح، اشخاص اسلامي صحيح، تربيت بشود. (۲۲۵) ۲۶/۲/۵۸ https://eitaa.com/zandahlm1357
سبک زندگی شاد 12.mp3
9.92M
۱۲ 💡عقل؛ قدرت تشخیص حقیقت از غیرِ آن، است! کسی که توانِ تمییزِ حقیقت را دارد؛ خود را برای امور وَهمی و خیالی و حسی، به غم مبتلا نمیکند.
🕌در محضر امام روح الله (۲۳۵) 📌امام خمینی (ره) : منطق ما، منطق ملت ما، منطق مومنین، منطق قرآن است (انا لله و انا الیه راجعون) با این منطق هیچ قدرتی نمی تواند مقابله کند. جمعیتی که، ملتی که خود را از خدا می دانند و همه چیز خود را از خدا می دانند و رفتن از اینجا را به سوی محبوب خود، مطلوب خود می دانند، با این ملت نمی توانند مقابله کنند. آنکه شهادت را در آغوش همچون عزیزی می پذیرند آن کوردلان نمی توانند مقابله کنند. 📚صحیفه نور ،جلد ١۵،صفحه ١١٣ 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر ، بدون ذکر منبع هم مجاز است. @zandahlm1357
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
زيارت سال ۸۲ بود که روزي خانمي که بچه اي به بغل و ساک بزرگي هم در دست داشت نزد ما آمد مي‌خواست براي زيارت برود تا خواستم ساکش را بازرسي کنم عذر خواهي کرد و گفت: در داخل ساک لباسهاي کثيف بچه است که دو سه روزي است که همينجا انباشته ام. و بدون اينکه من چيزي بپرسم زد زير گريه و گفت دو روز است که ما در مشهد هستيم اما هنوز به زيارت آقا نيامده ايم. دزد کيفمان را زده و بي پول و بي رمق دو روز است که در اين شهر راه مي‌رويم. از يک مغازه دار فقط کمي شير براي بچه گرفته ايم. از او خواستم بعد از اينکه زيارتش تمام شد به منزل ما بيايد و آدرس را هم به او دادم خودم هم آن شب با عجله خانه آمدم و شامي برايشان مهيا کردم . اعضاي خانواده نگران بودند که من چطور به اين راحتي به آنها اعتماد کرده‌ام و آنها را به خانه راه داده‌ام امام من اصلا نگران نبودم. آن شب غذا و جاي خواب در اختيارشان گذاشتم و صبح روز بعد که مي‌خواستند بروند مقداري پول به آنها دادم و گفتم اينهم شيريني بچه اتان! .......: امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
قياس احاديث با قرآن «حسن بن جهم» از امام صادق عليه السلام نقل مي‌كند و مرحوم فيض «قدس سره» آن را در باب «اختلاف حديث و حكم» در كتاب وافي آورده است: راوي مي‌گويد: به امام رضا عليه السلام عرض كردم: روايت‌هاي مختلفي از شما به ما مي‌رسد، ما چه كار كنيم؟ آن حضرت فرمودند: «هر روايتي كه از ما به شما رسيد، با قرآن و احاديث ما مقايسه كنيد؛ اگر به آن دو شباهت داشت، راست است و اگر شباهت نداشت، دروغ است و آن را نگفته ايم. » [۲۷]. صاحبان چهره‌هاي نوراني صدوق «قدس سره» در باب حادي عشر از كتاب عيون اخبار الرضا عليه السلام با اسناد از «ابراهيم بن ابي محمود» نقل مي‌كند [صفحه ۳۱] كه: حضرت امام رضا عليه السلام در مورد سخن خداوند متعال: «چهره‌هايي در آن روز خرم و شادابند و به سوي پروردگارشان نگاه مي‌كنند، فرمود: «يعني چشم به خداوند دوخته اند و آنان منتظر ثواب پروردگارشان هستند. » [۲۸]. (ع) در آثار استاد علامه حسن زاده https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻ببینید حجم عظیم نفوذی و جاسوس در اولین دولت بعد از انقلاب رو... برای حالا اون رو صد برابر کنید❗️ ⬅️همین الان، می بینیم که برخی جریانات، حرفهای همونها رو تکرار میکنند❗️ (شناسایی و کنار زدن آنها از جریان مدیریتی کشور برعهده مردم فهیم ایران در انتخابات!) @zandahlm1357
چشم به راه - قسمت هفتاد و ششم.mp3
28.81M
🎬 قسمت: هفتاد و ششم 👇👇👇👇👇👇 قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 نواهای ماندگار بانوای: حاج صادق آهنگران همه آماده بهر عملیات دیگر @zandahlm1357        ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄
🍂 🔻 4⃣2⃣ سردار علی ناصری رژیم صدام برای عراقی های بومی که با ایرانی ها همکاری می کردند مجازاتهای سختی وضع کرده بود. اگر یک عراقی متهم به همکاری با ایرانیان می شد، خود و خانواده اش در خطر اعدام و نابودی بود. رژیم عراق به مراتب رفتار بهتری با ایرانیانی که اسیر می شدند، داشت عراقی هایی که با ما همکاری می کردند و به دام آنها می افتادند. بیشتر آنان با خطر مرگ و جوخه های اعدام مواجه بودند. همین خطر بالا، باعث تضعیف روحیه بومی های عراقی شده و آنان را زیر فشارهای روانی و عاطفی زیادی قرار داده بود. بیشتر کسانی که با ما همکاری می کردند، خانواده هایشان در داخل خاک عراق بودند و کافی بود لو بروند تا برای آنها دردسرهای پایان ناپذیری آغاز شود؛ دردسرهایی که معمولا به قمیت جان چند تن از خانواده ها به پایان می رسید. گاه می شد گروه های عراقی را مدتها آموزش می دادیم؛ اما هنگامی که آنان را پای کار می بردیم، تسبیحی در می آوردند، سه صلوات می فرستادند، تسبیح می انداختند و بعد می گفتند: - امروز، روز خوبی نیست! امروز نمی رویم! سه روز دیگر می رویم! در کار خیره. تأخیر جایز نیست. - نه، نمیشه. ما نمی رویم. آنها برخی روزها را نحس می دانستند. مثلا در ایام هفته، روزهای چهارشنبه را روز نحس تلقی می کردند و حاضر نبودند در این روز به مأموریت بروند. همین اعتقادات خاص، گاه موجب تنش هایی می شد و مشکلاتی هم برای ما ایجاد می کرد؛ اما چاره ای نبود و با صبوری و متانت می بایست با آنها سلوک می کردیم تا به هدفمان که شناسایی كامل منطقه بود، می رسیدیم. پیگیر باشید @zandahlm1357
اَلسَّلامُ عَلی صاحِبِ المُعْجزات (سلام بر صاحب معجزات) اشاره در این فراز زیارت به حضرت با عنوان «صاحب المعجزات» سلام داده شده است. معجزه از سوی پیامبر و امام: دلیلی بر حقانیت نبوت و امامت آن هاست که توضیحات آن در مقدمه تحت عنوان «توضیح نکاتی پیرامون معجزه» گذشت. در طول زندگانی رسول خدا، امیرالمؤمنین و ائمه معصومین (علیهم السلام) معجزات فراوانی از حضرات بروز کرد. دانشمندان اسلامی کتب مستقلی پیرامون معجزات معصومین (علیهم السلام) جمع آوری و تدوین کرده اند، به عنوان نمونه: عیون المعجزات، نوادر المعجزات، الباهر من المعجزات، تثبیت المعجزات، الروضه فی المعجزات و الفضائل، ثاقب المناقب فی المعجزات الباهرات، الخرائج و الجرائح،‌ام المعجزات، مدینه المعاجز، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، کنز المعجزات، ربیع المعجزات، اشرف المعجزات، روضة المعجزات، غرفه المعجزات، کتاب المعجزات، نخبة المعجزات، نوادر المعجزات، الوجیز العلیه فی المعجزات العلویه، الهائیه فی المعجزات، الروضات الزاهرات فی المعجزات، المعجزات الخالدات، معجزات مرتضوی و... بی شک آنچه از فضائل و معجزات به دست ما رسیده و در کتب نقل گردیده اندکی از بسیار، و قطره ای از اقیانوس بیکران است که غیر از معصومین (علیهم السلام) احدی احاطه بر آن نخواهد داشت. ما به جهت اختصار - علاوه بر معجزاتی که در طول این نوشتار نقل شد - در این قسمت - تیمناً و تبرکاً - اکتفا به ذکر شش معجزه از حضرت نموده و خوانندگان محترم را به کتب مربوطه ارجاع می‌دهیم. ۱- به کشور یمن برو و از وادی برهوت سؤال کن از امام رضا (علیه السلام) از پدران بزرگوارشان روایت شده که فرمودند: روزی یک یهودی نزد شخصی آمد و گفت: پدرم مرده است و گنج هایش را پنهان کرده و جای آن را به ما نشان نداده است، اگر جای آن را به من نشان بدهی یک سوم آن را برای تو و یک سوم دیگر آن را برای مسلمانان و یک سوم آخرش را برای خودم می‌گذارم و اسلام خواهم آورد. آن شخص گفت: هیچ کس به جز خدا از غیب مطّلع نیست. مرد یهودی نزد حضرت علی (علیه السلام) آمد و از ایشان سؤال کرد، حضرت فرمودند: به کشور یمن برو و از وادی برهوت سؤال کن، وقتی به آنجا رسیدی بنشین تا خورشید غروب کند، سپس دو کلاغ سیاه پیش تو می‌آیند و با هم بازی می‌کنند، در این هنگام پدرت را به اسم صدا بزن و به او بگو: «من فرستاده وصی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هستم، با من سخن بگو من هم با تو سخن می‌گویم» سپس جای گنج را از او بپرس، همانا جای آن را به تو نشان می‌دهد. مرد یهودی به یمن رفت و از وادی برهوت سؤال کرد، پس به آنجا رفت و نشست تا وقتی که خورشید غروب کرد، آن گاه دو کلاغ سیاه آمدند همان گونه که حضرت توصیف کرده بود. پدرش را صدا زد، پدرش نزد او آمد و گفت: وای بر تو! چرا به اینجا آمده ای؟ اینجا یکی از سرزمین‌های آتش است. مرد یهودی گفت: آمده‌ام تا از تو جای گنج را سؤال کنم. پدرش گفت: در فلان مکان است، سپس به او گفت: وای بر تو! بر دین محمّد (صلی الله علیه و آله) وارد شو و اسلام بیاور. همانا آن راه، راه نجات است. سپس آن دو کلاغ رفتند و آن یهودی برگشت و گنج را پیدا کرد. گنج از طلا و نقره بود. آن را نزد امیرالمؤمنین (علیه السلام) آورد در حالی که می‌گفت: «أشهد أن لا اله إلّا الله و أنّ محمداً رسول الله و أنّ علیاً وصی رسول الله و أخوه و أمیرالمؤمنین کما سمیت؛ شهادت می‌دهم به اینکه معبودی به جز خدای منان نیست و حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) رسول اوست و علی (علیه السلام) جانشین رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و برادر او و امیر مؤمنان است». سپس عرض کرد: این هدیه ای از طرف من به شما است، آنچه را که دوست دارید انجام بدهید، همانا شما جانشین خداوند رب العالمین هستید. [۱] ---------- [۱]: . الخرائج والجرائح ۱ / ۱۹۲؛ مشارق انوار الیقین ۱۲۲؛ بحار الانوار ۴۱ / ۱۹۶؛ مدینة المعاجز ۲ / ۴۶. https://eitaa.com/zandahlm1357
توبه در نهج البلاغه آمده است: مردی در حضور امام علی علیه السلام استغفار نمود. امام فرمود: مادر بچه مرده به عزایت بنشیند، می‌دانی استغفار چیست؟ استغفار درجه علیین است و آن اسمی است که از شش چیز درست شده است. اول پشیمانی بر گذشته. دوم: عزم بر ترک عمل در آینده. سوم: اداء حق به مخلوقان تا وقت ملاقات با خدا گرفتاری در پی نداشته باشد. چهارم: هر واجبی را که تباه کرده قضا کند. پنجم: گوشتی که از گناه بر او روییده است با حزن و اندوه آب کند تا پوست بر استخوانش بچسبد و گوشت جدید بروید. ششم: به جسم خود سختی عبادت را بچشاند همانطورکه شیرینی گناه را چشانده بود. وقتی چنین کردی، آنگاه بگو استغفراللّٰه. عید عبداللّٰه مبارک می‌گوید: به راهبی گفتم: عید شما کی است؟ گفت: روزی که نافرمانی خدا نکنیم. * زاهدی با لباس چرکین در روز عید از خانه خارج شد، به او گفته شد: در چنان روزی با این هیبت خارج می‌شوی در حالی که مردم زینت کرده اند؟ گفت: به چیزی مانند اطاعت برای خدا زینت نتوان کرد. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
وفای به عهد وفای به عهد یکی از عواملی است که اعتماد را در کودک به وجود می‌آورد و در رشد شخصیت او بسیار مؤثر است. پیشوایان راستین اسلام درباره وفای به عهد نسبت به کودک سفارشهای فراوانی کرده اند که چند نمونه آن را یادآور می‌شویم. حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: شایسته نیست انسان به جدّی و یا به شوخی، دروغ بگوید. شایسته نیست کسی به فرزند خود وعده ای بدهد و به آن وفا نکند. [۱۰]. علی علیه السلام گوید: رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود: اگر یکی از شما به فرزند خود وعده ای داد، باید به آن وفا کند و از عهد خود تخلف ننماید. [۱۱]. در مصادر و مدارک حدیث شیعه از قول امامان بزرگوار تشیع، درباره وفای به عهد از سوی پدران و مادران، روایات بی شماری نقل شده که به جهت اختصار، از نقل آنان خودداری می‌کنیم. آشنا کردن کودک با سختیها یکی دیگر از راههای شخصیت دادن به کودکان آشنا ساختن فرزندان خصوصاً پسران با سختیهاست تا بتوانند در آینده با مشکلات مبارزه کنند، زیرا کودکان باید عملاً درک کنند که به دست آوردن هر چیزی نیاز به کوشش و زحمت دارد، و اگر کودکی با مشکلات و سختیها آشنا نباشد، در آینده در برابر ناملایمات گوناگون زندگی ناراحت و در نهایت سر خورده خواهد شد. این حقیقت در روایات پیشوایان دینی نیز بیان شده است. امام موسی بن جعفرعلیه السلام فرمود: بهتر است که کودک در کوچکی با سختی و مشکلات اجتناب ناپذیر حیات که غرامت زندگی هستند روبرو شود، تا در جوانی و بزرگسالی، بردبار و صبور گردد. [۱۲]. لازم به تذکّر است که، آشنا کردن کودکان با مشکلات نباید باعث ناراحتی کودک شود. یعنی، نباید کارهایی که به وی واگذار می‌شود بیش از توانایی او باشد، بنابراین توانایی کودک را باید در نظر داشت. رسول خداصلی الله علیه وآله در همین راستا چهار نکته را یادآور می‌شود: ۱ - آنچه را که کودک در توان خود داشته و انجام داده است از او قبول کنند. ۲ - آنچه را که انجام آن برای کودک سنگین و طاقت فرساست از او نخواهند. ۳ - او را به گناه و سرکشی وادار نکنند. ۴ - به او دروغ نگویند و در برابر او مرتکب اعمال احمقانه نشوند. [۱۳]. در روایات دیگری چنین نقل شده است: هنگامی که رسول خداصلی الله علیه وآله هفت ساله بود روزی از دایه اش (حلیمه سعدیه) پرسید، برادرانم کجا هستند؟ (چون در خانه حلیمه بود، فرزندان او را برادر خطاب می‌کرد). جواب داد: فرزند عزیز، آنان گوسفندانی را که خداوند به برکت وجود تو به ما مرحمت کرده است به چرا برده اند. طفل گفت: مادر، درباره من به انصاف رفتار ننمودی. مادر پرسید: چرا؟ گفت: آیا سزاوار است که من در سایه خیمه بمانم و شیر بنوشم ولی برادرانم در بیابان زیر آفتاب سوزان باشند؟ [۱۴]. https://eitaa.com/zandahlm1357