#عطارباشی
خواص ریواس
به گزارش ایسنا، ریواس یک گیاه کوهی است که در فصل بهار تابستان در
Lدامنه های کوه ها یافت می شود و در زبان ترکی به آن اوشقون نیز می گویند، این گیاه از جمله گیاهان اصیل ایرانی به حساب می آید و از لحاظ طب سنتی سرد است، اما اگر با مقداری شکر یا عسل مصرف شود، از سردی آن کاسته می شود. دکتر حورا آموزگار، داروساز و مسئول فنی مرکز خدمات تخصصی تولید فرآورده های دارویی پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی در خصوص خواص این گیاه بهاری اظهار کرد: «ساقه ی زیرزمینی این گیاه دارای خواص درمانی و متعادل کننده حرکات روده ای است و در اسهال کاربرد دارد. از طرفی به دلیل دارا بودن مواد آنتراکینونی در انتهای ساقه اثرات ضد یبوستی دارد. ریواس دارای برخی عناصر نظیر پتاسیم ـ کلسیم است و از نظر ویتامین ها نیز تا حدودی غنی است.» وی افزود: «دم برگ ریواس که قسمت قابل استفاده آن است، دارای مقداری اسیدهای آلی مانند اسید مالیک است که برای رفع عطش و ایجاد سهولت در هضم غذا مفید است. همچنین دم برگ خوراکی ریواس، پایین آورنده ی میزان کلسترول و فشار خون است. ترشی اگزالیکی ریواس دارای اثر صاف کنندگی خون است. همچنین در طب سنتی از ریواس برای دفع بعضی از باکتری های مضر استفاده می شود.»
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#جیک_جیکستان
هر محجبهای انقلابی نیست
و هر کمحجابی دختر حاج قاسم نیست.
این روزا این نکته رو گوشه ذهنتون داشته باشید. لازمتون میشه!
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#داستان_هفته
جنگ ستارگان
کیمیا یحیاییفر
مریم ابراهیمی شهرآباد
خورشید خانه است و مادر مرکز آن و فرزندان ستارگانی که حول محور مادر میچرخند و بندِ منظومه شمسی مادرند. خورشید همیشه به فکر ستارگانش هست و با آنها دشمنی ندارد، گیر دادن هایش، امر و نهیهایش، مخالفت کردنها و کنترلهایش و حتی دمپاییهایی که به سرعت نور به طرفت پرت میکند، همه و همه در مدار مهربانی و محبتهای مادرانه اوست، مادر چون خورشید است و با همه اخم و سختگیری و نقد و انتقادهایش، نور خانه و تمثال خدا روی زمین است... .
دختر، تک ستاره ی درخشان قلب مادر، خوب میداند که نور خود را مدیون خورشید خانه است… اما گاها جنگ ستارگان، جرقه های جدل را به هوا می خیزاند و منظومه ی همیشگی مادر دختری را می لرزاند!
طنز دنبالهدار امسال مجلهی ما ماجرای همین جنگ ستارگان است که یکبار از زبان دختر و یکبار از زبان مادر روایت میشود...
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#اطلاعیه
بسم الله الرحمن الرحیم...
✨🪴دو هزار و هشتصد و پنجاه و نهمین شماره هفته نامه فرهنگی اجتماعی «زن روز» منتشر شد🪴✨
آنچه در این شماره میخوانیم:
🌼زوج درمانی
🌺آخرین کیک بیسکوییتی
🌸چرا دندانپزشکی در بارداری خطرناک است؟
🪡ضمیمه خیاطی
🌻و بخشهای متنوع آموزشی، علمی، داستان و...
🍃«زن روز» را به قیمت چهل هزار تومان از روزنامهفروشیها تهیه کنید.🍃
✨شما همچنین میتوانید برای داشتن اشتراک مجله با شماره تلفن
02135202278 تماس حاصل فرمایید.✨
@zane_ruz
بسم الله الرحمن الرحیم...
🖤اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🖤
سلام! عصر شنبهتون بهخیر. فرا رسیدن سالروز شهادت مظلومانه امام جعفر صادق علیهالسلام رو به محضر حضرت مهدی (عج) و شما بزرگواران تسلیت عرض میکنیم.
«أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا. آیا درباره قرآن نمیاندیشند؟! اگر از سوی غیر خدا بود، اختلاف فراوانی در آن مییافتند.» (سوره مبارکه نساء، آیه ۸۲)
@zane_ruz
هفتهنامه زن روز
#نگاه_نو
جهان در حال پوست اندازی است
نیلوفر حاج قاضی
بعد از طوفان الاقصی، ایران که به اسرائیل حمله کرد ورق برگشت. همه شیر شدند. ندای آزادی و موج بیداری کل دنیا را در بر گرفت. شاید قرار است معجزه ای به وقوع بپیوندد و دل های نگران را شاد کند. این معجزه از دل دانشگاه ها و از میان جوانان دنیا شروع شده است. موضوع این هفته «نگاه نو» را به خیزش دانشجویان جهان در حمایت از فلسطین اختصاص دادهایم. در بخشی از این نوشتار میخوانیم:
دانشگاه های آمریکا با ترکیبی از اقدامات پلیسی و احکام انضباطی در تلاش هستند دانشجویانی را که در حال اعتراض مسالمت آمیز به نسل کشی در غزه هستند، به عقب نشینی وادار کنند علیرغم موج گسترده ی دستگیری ها و تشدید سرکوب ها، نه تنها اعتراضات فروکش نکرده است بلکه آتش خشم معترضان شعله ور شده است.
با این وجود دانشگاه های آمریکا با ترکیبی از اقدامات و شگردهای سرکوبگرانه ی پلیسی و احکام انضباطی در تلاش هستند دانشجویان را به عقب نشینی وادار کنند. شبکه ی خبری سی ان ان گزارش داده در روز گذشته ده ها دانشجویی که به جنگ غزه اعتراض کرده اند در دانشگاه های نیویورک و ییل دستگیر شدهاند. در دانشگاه تگزاس در آستین، پلیس با تجهیزات ضد شورش و سوار بر اسب تلاش کرده معترضان را متفرق کند. در دانشگاه اموری در آتلانتا پلیس با شلیک گلوله های فلفل به معترضان حمله کرد و ۲۸ نفر از جمله چندین استاد را دستگیر کرد. مسئولان دانشگاه هم با مجموعه ای از احکام انضباطی از تعلیق از دانشگاه گرفته تا اخراج و محرومیت از امتحان و کلاس به جنگ دانشجویان رفته اند. در شرایطی که دانشجویان اصرار دارند که تظاهرات آن ها مسالمت آمیز است مسئولان دانشگاه تجمعات را «یهودستیزانه» یا «اخلال گرانه» توصیف می کنند.
شما میتوانید متن کامل این نوشتار را در شماره ۲۸۵۹ هفتهنامه زن روز مطالعه فرمایید.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#پزشکی
خطرات احتمالی دندانپزشکی در بارداری
🔹عفونت: عفونت های دهانی و دندانی می توانند وارد جریان خون شده و به جنین آسیب برسانند. عفونت های شدید حتی می توانند منجر به زایمان زودرس یا کم وزنی نوزاد شوند.
🔹اشعه ایکس: در حالی که مقدار کمی از اشعه ایکس که در دندان پزشکی استفاده می شود، برای جنین خطرناک نیست، اما به طور کلی توصیه می شود که در دوران بارداری از قرار گرفتن در معرض اشعه ایکس غیرضروری خودداری شود.
🔹داروها: برخی از داروهای بی حسی و آنتی بیوتیک هایی که در دندان پزشکی استفاده می شوند، می توانند برای جنین مضر باشند.
🔹استرس: استرس ناشی از عمل دندان پزشکی می تواند برای مادر و جنین
مضر باشد.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#منبرک
کمک نمیکنیم که کسی از پیش ما برود
استاد محمدرضا عابدینی
اهلبیت علیهمالسلام کریم مطلق هستند و با کرامت خویش به استقبال مؤمنانی میآیند که به آنها رجوع کردهاند. جمعی به محضر امام صادق علیهالسلام آمدند. حضرت با کمال گرمی از ایشان استقبال کردند و دستور دادند بارهای آنها را بر زمین بگذارند و در آن چند روزی که در بیت امام بودند، به احسن ضیافتها از آنها پذیرایی کامل کردند. وقتی عزم بازگشت کردند، امام به خدمتکاران فرمودند: «بگذارید خودشان بارشان را بردارند و به آنها در رفتن کمک نکنید.» مهمانان احساس کردند که شاید امام از آنان ناخشنود شدهاند و ناراضی هستند که در هنگام ورود و در طول این چند روز بهگرمی از آنان پذیرایی کردند اما اکنون بستن زاد رحیل را بهعهدهٔ خودشان گذاشتند و با آنها همراهی نکردند! هنگام حرکت، علت را از امام جویا شدند. ایشان فرمودند: «دأب ما اهلبیت علیهمالسلام این است که از محبان و مشتاقانمان استقبال میکنیم ولی کمک نمیکنیم که کسی از پیش ما برود.» خیلی تعبیر لطیفی است! حضرت فرمودند: از شما ناراحت نیستیم اما بنای ما بر این نیست که کمک کنیم برای رفتن از پیش ما، و دور شدن را تسهیل نمیکنیم.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#یار_مهربان
معرفی کتاب «سین مثل سودابه» نوشته کاوه میرعباسی
ماه منیر داستانپور
اگر قرار باشد داستانی اقتباسی از شاهنامه ی فردوسی بنویسم به سراغ چه ماجرایی می روم؟ این سؤالیست که هر نویسنده ای می تواند از خودش بپرسد. ممکن است برخی به فکر بخش های حماسی بیفتند و داستانی در رابطه با جبهه و جنگ بنویسند؛ یا بعضی متوجه قسمت های عاشقانه ی آن رفته و از بیژن و منیژه برای داستان خود وام بگیرند. اما کمتر کسی به یک ماجرای کاراگاهی فکر می کند. شاهنامه و داستانی معمایی و کاراگاهی؟ جدا عجیب به نظر می رسد.
کاوه میرعباسی در کتاب سین مثل سودابه دست به کار نگارش داستانی شده که در آن کاراگاهی به نام فردوس قاسمی مأمور به یافتن معشوقه گمشده ی رستم نکره می شود که نامش با سین شروع می شود. حالا این سین می تواند هر کسی باشد، مثلا سین مثل سودابه...
در بخشی از این کتاب می خوانیم: سودابه برایم جاذبه داشت. همه چیزش مسحورم می کرد: زیبایی اش، شخصیت شگفتش، سرشت پلیدش. نمی توانستم بیش از این حقیقت را از خود پنهان کنم. ندیده، با تمام وجود شیفته اش شده بودم و در اشتیاق ملاقاتش می سوختم. یکباره بی قراری ام مانند آتش فشان فوران زد و گدازه های کلمات بی امان بر زبانم جاری شدند: «سودابه نمک دنیاست. بی وجودش زندگی لطفی نداره. افسونش برام مثل نفس می مونه. اگه افسون نباشه، چطور می شه یکنواختی هستی رو تاب آورد؟ چطور می شه از چنگ روزمرگی خلاص شد؟ افسون سودابه همتا نداره!»
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#بر_سر_دوراهی
چراغها را خاموش نمیکنند
مریم ابراهیمی شهرآباد
کودکی من در دنیای تخیلی ام گذشت، دنیایی که برای من باورپذیرتر از دنیای واقعی بود. کودکی من، همه ی اشیاء جان داشتند، می دیدند، حرف می زدند و می ترساندند. از دمپایی خودم توی توالت تا عروسک هایم. حتی زمانی که ماشین لباس شویی روی دور تند می چرخید، با من حرف می زد. من از شب می ترسیدم، به محض تاریک شدن هوا دنیای خیالی درونم هم تاریک و ظلمات می شد، جوری که حتی از سایه ی خودمم هم هراس داشتم. من تک فرزند خانواده بودم. همیشه تنها بازی می کردم، مادرم می گفت لجباز بودی، اگر چیزی را می خواستی و به تو نمی دادیم خانه را به هم می ریختی، سروصدا راه می انداختی، این قدر روی اعصابمان می رفتی که یا تسلیمت می شدیم و به خواسته ات جواب می دادیم یا تنبیهت می کردیم. توی حمام حبس می شدی. از حمام می ترسیدم، تاریک بود، وانش برایم حکم استخر را داشت...
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97