🇮🇷 عکسی ماندگار از عملیات کربلای ۵
🔸۱۹ دی، سی امین سالگرد عملیات کربلای ۵ است و عکس بالا از معروف ترین تصاویر این عملیات. اما ماجرای این تصویر ماندگار:
🔸احمد دهقان، نویسنده کتاب "سفر به گرای ۲۷۰ درجه" و شاهد عینی این تصویر، نوشته است:
☘ "عکس مربوط به ۲۱ دی ماه سال ۶۵، سومین روز عملیات کربلای ۵ در شلمچه است؛ وقتی که گروهی از نیروهای ایرانی در محاصره نیروهای عراقی گیر افتاده بودند. توی یکی از سنگرها، عباس حصیبی (شهید سمت چپ در عکس) و علی شاه آبادی (شهید سمت راست و از سیمینوف چی های دسته ادوات)، کنار هم نشسته بودند که تیر سیمینوف عراقی می خورد به سر حصیبی و رد می کند و می خورد به سر دومی. سر حصیبی را باند پیچی کرده بودند… عکس را هم رضا احمدی با دوربین علی شاه آبادی [شهید بالا] گرفته است."
#شادی روح امام وشهیدان صلوات 🌷
@zarrhbin
✅ #زندگی_کنیم...
💠 آنهایی که کمتر تو را میشناسند همیشه میگویند خوش به حالت! فکر میکنند آرامش تو و شادیات نتیجهى بیخیالیهاست. فکر میکنند تو بلدی دنیا را ندیده بگیری. به خیالشان میرسد بدیها را حس نمیکنی. آنها فکر میکنند دیوار شادی تو به اندازهی صدای خندههایت بلند است.
💠 اما کسانی هستند که بیشتر میشناسندت. بیشتر در کنار تو بودهاند و یا عمیقتر تو را دیدهاند. آنها میفهمند و میدانند که بدیهای دنیا را خوب دیدهای. میبینند ناراحتیهایی را که روی دلت سنگینی میکند را بلدی با چند تا خندهى بلند از سرزمین قلبت بیرون کنی.
💠 آنهایی که تو را بیشتر بشناسند حساب نفسهای سنگین شدهات را دارند و میبینند گاهی با تهماندهى اُمید، تاریِ چشمهایت را پاک میکنی. آنهایی که تو را بهتر میشناسند خوب میدانند همیشه قاعدهها برعکس است:
💠 آدمهایی که زیاد میخندند، زیاد نمیخندند؛ آنهایی که دوست زیاد دارند، دوستهای کمی پیدا میکنند و آنهایی که میخواهند غمگین به نظر برسند غمهای کوچکتری دارند.
🍃قدرِ #شادی را کسانی میدانند که قلب سنگینتری داشته باشند.❤️
✍ #بابک_حمیدیان
@zarrhbin
▪️وقتی #شادی رفت، آمار خودکُشی و اختلالهای روانی در جامعه خودبهخود بالا میرود. البته عدهای در خلوت خوشگذرانی میکنند. عدهای خوشگذرانی پرخرج در خارج از کشور دارند. در مقابل هم هستند عدهای که میخواهند کار و کاسبی را رونق دهند. آنها پشت سر هم دهه اضافه میکنند. برای یک مجلس نیمساعته، میلیونی پول میگیرند. پول میگیرند تا مردم را به گریه وادار کنند.
▫️البته، در مصیبت ائمهی اطهار (ع) باید گریه کرد. ولی آیا در شادی آنان هم باید گریست؟ در روز تولد ائمه (ع) هم باید گریه کرد؟ مردم را یکربع میگریانند و چندمیلیون پول میگیرند. پولها را که جمع کردند، راهی دوبی، آنتالیا، قبرس، تایلند و هند و پاریس میشوند. بذرِ #نفاق و کینه در مملکت میپاشند. حرفهای کفرآمیز میزنند. با این مداحهای کاسبکار خدا عاقبت منطقه را ختم به خیر کند! خدا عاقبت مرا با خاطره نویسیهایم ختم به خیر کند!
▪️آشنایی دارم که #مداح است. اهل روستایی در پشت سد کارده مشهد است.روزی با یکی بحث میکرد. دوست مداح ما دائم به امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (س) قسم میخورد. طرف مقابل به خدا قسم میخورد. بعد از تمام شدن بحث به دوست مداحم گفتم: "چرا دائم به امام حسین (ع) و ابوالفضل (س) قسم میخوری و او به خدا؟" گفت: "ما مداحها خیلی طرفدار خدا نیستیم. برای خدا چه میتوانیم بکنیم؟ خدا نه رحلت دارد، نه شهادت، نه دههی عزاداری. حتی تولد هم ندارد که ما یک روضهی مولودی بخوانیم.
▫️ما باید مردم را از #خدا بترسانیم تا به ائمه (ع) پناه ببرند. آن وقت ما خدای قهار و جبار را به واسطهگری ائمه (ع)، برای مردم مهربان میکنیم. خدا منشاء کار و کاسبی ماست، ولی ائمه (ع) اربابان ما هستند. ما به اربابمان وفاداریم. همه مداحان حسینی طرفدار حرفهای من هستند."
▪️همهی مداحان یزدی دشمن خونی من و امثال من هستند. در مملکت #ستادبحران وجود دارد. دنبال مطالعهی بحرانهایی مثل زلزله، سیل و آتشسوزی و...هستند. منِ معلم دانشگاه به مسئولان مملکت و ستاد بحران میگویم که بسیاری از این مداحها منشاء بحرانی عظیمتر از بزرگترین زلزلهها و سیلها هستند! حالا خود دانید!
▫️این مداحهای کاسبکار منشاء بحران، تفرقه و دهدستگی هستند. اینها منشاء #کینه هستند. اینها اساس و پایهی فرهنگی کشور را به هم میریزند. #همزیستی_مسالمتآمیز را زیر سئوال میبرند. تفکر اینها و کاسبیشان، منطقه را به جنگ و آشوب میکشد. اینها در آینده مشکلاتِ جدیِ امنیتی برای کشور درست میکنند. حالا خود دانید!
▪️من هم با این نوشتهها آبرو و حیثیتم را خدشهدار میکنم و جانم را به خطر میاندازم. من قدرت برخی از مداحان کاسبکار یزیدی را میدانم. قدرت آنها از قدرتِ #شیطان بیشتر است! از شرّشان باید به #خدا پناه برد! یک روحانی ۳۰_۲۰ ساله به حوزه میرود و درس میخواند. به او منبری سیهزارتومان میدهند.
▫️یک نفر ده روز ۵۰ تا خط شعر یاد میگیرید و عربده میکشد، جلسهای یک دو میلیون میگیرد! مردم هم این پول را میدهند، چون میخواهند پُز بدهند. چون میخواهند محلهی خود را به رُخ محلّهی رقیب بکشند. #دشمنتراشی بس است!
✅ ادامه دارد...
📚 شازده حمام، جلد۴
✍ #دکتر_محمدحسین_پاپلی_یزدی
@zarrhbin
📜 اندیشههای ناب...
💠 خدایا آرامش را روزیمان کن...
✅ بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم ♡ یا مَن تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ المَکارِهِ، وَ یا مَن یُفثَاُ بِهِ حَدُّ الشَّدائِد، وَ یا مَن یُلتَمَسُ مِنهُ المَخرَجُ اِلی رَوحِ الفَرَجِ♡
✅ به نام خداوند بخشندهی مهربان ♡ ای #خدائی که گره ناگواریهای عالم به او گشایش مییابد، ای #خدائی که سختیهای جهان به دست او آسان میگردد، ای آنکه برون شدن از #غم و اندوه به حقیقتِ #شادی و خرّمی از تو درخواست میشود. ♡
📚 صحیفهی سجادیه، دعای هفتم
✍ #امام_سجاد_علیهالسلام
@zarrhbin
▫️آقارضا و مهری به خانهی خودشان رفتند. رضا از خانه خوشش آمد. آبگرمکن نفتی آب را گرم کرده بود. دو روزی آقارضا با مهری تنها در خانه ماند. ردّ شلاق بر تنش باقی بود؛ #ردهایی که برخی از آنها تا پایان عمر روی تنش باقی ماند. رضا به مهری قول داد برای همیشه از سیاست و سیاستمداران و سیاستزدهها فراری باشد. او به "دانشکده" مراجعه کرد. مسئولان گفتند: برای ادامهی تحصیل او مانعی نمیبینند. در آن زمان با همهی دیکتاتوری، بروکراسی اداری چندان پیچیده نبود. رئیس دانشکده همه کاره بود. اگر نوکر بود، اگر وابسته بود، هر چه بود خودش میتوانست تصمیم بگیرد. ده تا آقا بالاسر و #پروندهساز دور و برش نبودند. رضا از ترم بعد میتوانست درس را شروع کند.
▫️او حالا کولهباری از تجربه با خود همراه داشت. میخواست وکیل شود. شاید ذرهای در احقاقِ #حق_مردم، مفید باشد. او در مدتی کوتاه، سه وکیل دیده بود. "حاج بمانعلی حسنی" وکالت او را رایگان انجام داده بود. پول تمبر و مخارج دادگستری را خودش داده بود. هیچچیز هم از رضا و مهری قبول نکرده بود.
▪️یک وکیل حرّاف و ناحقکُنِ تهرانی به یزد آمده بود. آن وکیل به خاطرِ پول علیه رضا حرف زده بود. حالا #دکترعبدالحمیدابوالحمد را هم میدید. استادی که وکالتش را قبول کرده بود. نه تنها پول نگرفته بود، بلکه خواسته بود به مهری پول هم قرض بدهد. این #مملکت سراسر پر از تضاد است. این فرهنگ چقدر فراز و نشیب دارد! اینجا مثل همهی دنیاست!
▫️هزاران نفر به زلزلهزدگان کمک میکنند. چند نفر هم باندی درست میکنند و اموال زلزلهزدگان و کمکهای مردم به آنها را میدزدند. کجای دنیا اینطور نیست؟ رضا میخواست جزءِ #نیکان باشد. میخواست وکیل مظلومان فقیر باشد. او به سختی با حکومت و دولت مخالف بود. او عاقل بود. وقتی مهری میگفت ندانسته کتابهای مارکس، تروتسکی و لنین را خوانده است، رضا بر خودش لرزید.
▪️ولی مایل بود آن کتابها را بخواند. مگر در آنها چه چیزی نوشته شده بود؟ چرا او را آنقدر به خاطر آن کتابها کتک زدند؟ او گفت صدها بار بازجوها او را کتک زدند و دربارهی آن کتابها از او پرسیدند. سه سال بعد، آقارضا همهی کتابها را خوانده بود، ولی ذرهای طرفدار مارکس و انگلس نشده بود. او میگفت: "عقیدهی من پنج رکن دارد: #آزادی، #نماز، #عدالت، #شادی، #مردمداری و کمک به مردم"....و تا آخر عمرش (سال ۱۳۸۹) به این اصول پایبند ماند. هر روز به روح #شهربانو درود میفرستاد. دو رکعت نماز برای او میخواند و...
(۱۳۹۳/۱۰/۲۳ اوپسالای سوئد. داخل کافه نشستهام و دارم خاطراتم را مینویسم)
✅ پایان، هفتهی آینده با "زندگی پس آزادی" #ذرهبین را همراهی کنید.
📚شازدهی حمام، جلد ۴
✍ #دکتر_محمدحسین_پاپلی_یزدی
@zarrhbin
ذرهبین درشهر
#راز_فردوسی #وارثان_پر_سوم_سیمرغ #ایران؛ #خانه_سیمرغ تدوین :امراله مروتی @zarrhbin
#راز_فردوسی
#وارثان_پر_سوم_سیمرغ
#ایران؛ #خانه_سیمرغ
به خاطر داریددر وانفسای #کرونا که البته هنوز هم از بار آن کاسته نشده است؛ عده ای خائن و فرصت طلب با سواستفاده
از نگرانی و دلهره مردم؛ بازار کرونا هراسی را داغ کرده بودند و کاسبان کرونا با رد و بدل کردن شایعات و نشر اکاذیب در رسانه ها؛ توصیه های ضد و نقیض و بعضا خرافاتی نظیر معجزات روغن بنفشه و سماق و سیر و انواع ادعیه ساختگی ارائه میدادند و بنیاد تمام اینها بر تنها چیزی که استوار نبود و نیست؛ #خرد و #دانش و مبانی #علمی و #پزشکی است. برای انبساط خاطر شما مشترکان ارجمند هم که شده به اشتراک پستی متفاوت؛ آن هم از دل ادبیات حماسی و اسطوره ای ایرانیان که شاید بی ارتباط نباشد با #خرد و #دانش که این روزها بیش از هر زمان ارزش آن بر عوام و خواص خرافاتی آشکار شده است (اگر اهل بصیرت باشند)؛بپردازیم
👇👇👇
در شاهنامه ی فردوسی روایت عجیبی وجود دارد.
داستان از این قرار است که ؛
وقتی زال می خواست از سیمرغ خداحافظی کند و او را ترککند، #سیمرغ #سه_پَر از پَرهای خود را به زال می دهد و به او می گوید : "هر وقت در #تنگنا و #تیره_روزی قرار گرفتی پرها را به آتش بکش تا من ظاهر شوم و به #یاری ات بشتابم"
...سالها می گذرد؛ رودابه،همسرِ زال،#رستم را آبستن می شود و ناتوان از وضع حمل؛ در بستر مرگ می افتد. زال؛ هراسان اولین پر سیمرغ را به آتش میکشد؛ سیمرغ به یاری همسر و فرزندش می آید و از مرگ می رهاندشان.
زال در اواخر عمر و قبل از مرگش دو پر دیگر را به رستم می دهد تا در تنگنا آنها را به آتش بکشد.
...سالها می گذرد و رستم در جنگ با پهلوانی به نام اسفندیار دچار زخم های فراوان می شود و مستاصل از شکست او .رستم پر دوم را به آتش می کشد.
سیمرغ آشکار می گردد.رستم را #درمان می کند و راز شکست اسفندیار را بر ملا می نماید.رستم پیروز می شود.اما راز سر به مُهری که فردوسی قرنهاست آن را پنهان کرده اینجاست.فردوسی تکلیف #پر_سوم را مشخص نکرده است.در هیچ جای شاهنامه نشان وخبری از پر سوم نیست.سرنوشت پر سوم در پرده ی معماست.
حتی هنگامی که رستم در هفت خوان در نبرد دیو سیاه و سپید گرفتار می گردد و یا در رزم اول از سهراب شکست میخورد پر سوم را به آتش نمیکشد. یا هنگامی که در چاه شغاد نابرادر به تیرهای زهر گون گرفتار می آید، کشته می شود ولی پر سوم را به آتش نمیکشد.
چه چیز با ارزش تر از جانش است که #مرگ را می پذیرد ولی پر سوم را نگاه می دارد؟ چرا؟ رستم پر سوم را به چه کسی سپرده است؟ پر سوم باید به دست چه کسی برسد؟ و در چه زمانی به آتش کشیده شود؟
ادبیات اساطیری ایران شعله گاهِ دیرنده ای از اشارات و کنایه ها و نشانه های ژرف و رازآلود است.اشاراتی که خاستگاه اش همان تجسمِ آمال و آرزوهای ساکنان فلات ایران می باشد.فردوسی با هوشِ تاریخی و جامعه شناس اش #پیش_بینی روزهای #تیرگون میهنش را نموده بود.
او نیک می دانست گردش گردون بر ایرانیان روزهای هم دیسِ حاکمیتِ ضحاک را بازمی آورد؛
چو ضحاک شد بر جهان شهریار،
برو سالیان انجمن شد هزار.
نهان گشت آیین #فرزانگان،
پراگنده شد نام #دیوانگان.
#هنر #خوار شد جادویی ارجمند،
نهان #راستی آشکارا گزند.
ندانست جز کژی آموختن،
جز از کشتن و غارت و سوختن.
فردوسی در تعبیری عاشقانه و رازآلود صبح #امیدِ رهایی بخش از #تیره_بختی ایرانیان در هر دوره ای از این تاریخ را درصدف مکتومی قرار داده است.
باور اینکه هنوز راهی بر سعادت مندی ایرانیان وجود دارد.
تاریخ گواه این مدعاست.
#ایران؛#خانه ی_سیمرغ است و ما نوادگان رستم و زال ایم .#سومین_پر_سیمرغ را به آتش خواهیم کشید تا سیمرغ #خِرَد و #شادی و #سعادتمندی از پس این #ظلام_وحشت و #تیره_روزی بر فلات ایران لبخند بزند.
#ما_وارثان_پر_سوم_سیمرغ_ایم!!!!
@zarrhbin
هدایت شده از مجموعه فرهنگی هنری شمیم آسمان
6.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شما_هم_دعوتید
💠به مناسبت فرارسیدن میلاد امام علی علیه السّلام و روز پدر❤
🎉رونمایی از سرود زیبای "پدر" توسط گروه سرود شمیم آسمان امروز چهارشنبه ساعت۹:۱۵دقیقه صبح، ورودی شهرداری شهر اردکان همراه با جشن خیابانی و پذیرایی😍🎊
✅تهیه شده توسط روابط عمومی شهرداری و شورای اسلامی شهر اردکان
✅کاری از گروه فرهنگی هنری شمیم آسمان
✅رونمایی از نماهنگ "پدر" پنج شنبه مورخ ۹۹/۱۲/۷ در روز ولادت امام علی علیه السّلام⚘
#پدر #ولادت_امام_علی_علیهالسّلام
#روز_پدر #جشن #شادی #ولادت
#سرود #گروه_سرود #اجرای_خیابانی
#روابط_عمومی_شهرداری_اردکان
#جهاد_ادامه_دارد
#گروه_فرهنگی_هنری_شمیم_آسمان
@shamim_e_aseman
#شاد باشید تا سالم بمانید !
▫️طبق تحقیقات، غلظت پلاسمای خون افراد شاد کمتر از حدی است که اکثر بیماریها توان فعالیت را داشته باشند. به همین دلیل #شادی اولین دلیل برای بیمار نشدن است
#پیام_سلامتی
@zarrhbin
📌شاد باشید تا سالم بمانید !
▫️طبق تحقیقات، غلظت پلاسمای خون افراد شاد کمتر از حدی است که اکثر بیماریها توان فعالیت را داشته باشند. به همین دلیل #شادی اولین دلیل برای بیمار نشدن است
#پیام_سلامتی
@zarrhbin
#حدیث_بزرگان
✍حضرت امام صادق (سلام الله علیه) فرمودند:
✨در گرفتاریِ برادر دینیات اظهار #شادی مکن؛ زیرا خداوند متعال به او رَحم میکند و تو را به همان گرفتاری دچار میسازد. هرکس به سبب #مصیبتی که بر برادر دینیاش رسیده #شادی کند، تا #خودش گرفتار آن نشود از دنیا نمیرود.
📚الکافی، جلد ۲، کتاب الإیمان و الکفر، باب الشماتة، حدیث ۱
@zarrhbin
#مکث
براي اثبات ثروتمندي تان همه چيزهايي كه نميتوانيد با پول بخريد را در يك ليست بنويسيد...
#فرهنگ
#شعور
#اصالت
#درك
#پدر_مادر
#شادي
#آرامش
#عشق
#لبخند
#محبت
حال جلوي دارايي هايتان علامت بزنيد
اگر همه اينها را با يك وضع مالي متوسط داريد ثروتمند هستيد.
و اگر هيچ يك را نداريد ولي در بهترين نقطه شهر خانه داريد ، و يك ماشين آخرين مدل را و معتبرترين حساب بانكي داريد
متاسفم!
شما فقير ترين انسان كره ي زمين هستيد.
@zarrhbin🕊