eitaa logo
بشنو از زن چون حکایت می‌کند
409 دنبال‌کننده
261 عکس
165 ویدیو
11 فایل
🌹ضیافتی اندیشه ورزانه به نام حضرت مادر سلام الله علیها . 📩راه ارتباطی جهت پیشنهادات خوب شما رفیقان طریق: @Beshnoazzan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻در تمنای امروز: ✍شاید از خود بپرسیم: در آستانه شب های قدر ؛ این حرف ها و بحث ها به چه کارمی آید ؟ اما گویی در شب های قدر است که باید خود را بدانیم تا یادمان باشد که کیستیم و از عهده چه کاری می توانیم ‌برآییم؟ اگر شب قدر ، شب تقدیر است و شب اندازه زدن ها ، پس چه خوب که بدانیم‌ اندازه زن تاریخ چه قدر است؟ و مگر جز در وادی است که می توانیم به درک قدر و اندازه زن امروز نائل شویم؟ می توان به وسعت بی نهایت خودمان واقف شویم و در گرفتاری مکر لیل و نهار روزگار ،غافل نگردیم . شاید کار مهم ما پس از شنیدن این بیانات زیبا، درنگی باشد برای نوشیدن جرعه جرعه . وچه مجالی برای بهتر از است تا باهم دیگر بیندیشیم که: 🔹️ های_کور جامعه امروز چیست؟ 🔹️و چه حضوری ، زن امروز را در بازکردن گره های کور تاریخ توانمند خواهد کرد؟ آن گاه می توانیم در محضر نماز و قرآن و دعا با همین درک از قدر واندازه خود حاضرشویم و این گونه هم زبان با هم ،نماز بخوانیم: 🔹️اهدناالصراط المستقیم خدایا مرا به راهی هدایت فرما که زنِ قابلِ این تاریخ در گره گشایی باشم. 🔹️و قرآن می خوانیم : ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قره اعین واجعلنا للمتقین اماما(۷۴فرقان) 🔹️و می خوانیم : ...یا دلیلی عند حیرتی... ...و یا من الیه یلجا المتحیرون... خدایا در حیرت و نمی دانم ها ، دلیلم باش . و ای آن که متحیران عالم به او پناه می برند. حکایت مادری و ها؛ حکایت مادری و ها؛ و حکایت مادری و ها. آری مادری با حیرت و نمی دانم ها ، ولی با یقینش به کسی پناه می برد که می تواند در پناهش سکنی گزیند، خانه ای بَنا کند تا همه، اهل آن بیت شوند، این خانه است برای اهل آن، ، با جانی آزاد از تعلق ها ،همه را متعلق به این خانه می کند، آن گونه که همه آرام وقرار می گیرند ، اهل سکونت می شوند ، و نه چون مسافران وگردشگران ... @ziafat_andishe
از دیرباز فردوسی با لقب"حکیم" شناخته شده و حکیم هم صاحب فکر و تفکر است. پس از ورود مدرنیته به وطن، نگاه به شعر و شاعری تدریجا تفنن انگاشته شد و از حقیقت عالَم شعر دور گشتیم. شاعرانگی در زبان ظاهر می شود و زبان شعر ، حکایت سکنی گزینی شاعر در عالَمی است که عقل و علم ، کارساز امور آن نیستند . اکنون چه باید گفت که انسان امروز ساکن عالمی شده که عقل و علم همه کارو بارش را بسته و در بی عالمی خویش هر روز بی خانمان تر و سرگردان تر از قبل ،غریب و بیگانه گشته است؟ و اکنون چگونه در وضع بیگانگی و بی سکنایی بشر می توان انتطار ظهور شعر و شاعری را بکشیم؟ اگر بخواهیم بی پیرایه و ساده بگوییم باید گفت: اکنون در کجا امکان سکنی گزیدن ممکن است تا تفکر به زبان آید و شاعری متولّد گردد؟ آیا جز در ، سکنی گزیدن میسر است؟ ومگر ساختن خانه از هر کسی بر می آید ؟ آیا زن همان پیامبری نیست که امروز می تواند به ما برپاکردن خانه را راه نما باشد؟ خانه ای متفاوت از آن چه که هست که آن ها خانه نیستند ، مسافر خانه هستند؛ انبار نگهداری وسایل هستند... و حال آن که خانه جایی است که در آن : زمان و وقت تلف نمی شود، هوای خانه خالی از توهمات ناشی از محاسبات امروزی و حسابگرانه است، چرا که مادر خانه چشمانش همواره رو به آسمان است و متصل به بالا، اما پایش متصل به زمین و همواره در سعی صفا و مروه زندگی خویش مشغول ، آری زمین وآسمان این خانه، به هم‌ است؛ وهوای این خانه، است و . اکنون می شود گفت : ما به دنبال شاعر نیستیم !! ما درجست وجوی؛ که ، زبان سکنی گزیدن است؛ وزبان شاعرانگی ؛ و زبان تفکر . و فقط در پناه این زبان می توان امید وار به استواری بنیاد هستی باشیم و در فقدانش نیز جهان زیر و رو خواهد شد( شده ) زبان مادری ،همان گشایش راه بسته در وقت سخت و دشوار امروز ماست. @ziafat_andishe