eitaa logo
بشنو از زن چون حکایت می‌کند
411 دنبال‌کننده
266 عکس
171 ویدیو
12 فایل
🌹ضیافتی اندیشه ورزانه به نام حضرت مادر سلام الله علیها . 📩راه ارتباطی جهت پیشنهادات خوب شما رفیقان طریق: @Beshnoazzan
مشاهده در ایتا
دانلود
دایی شوهرم یک بار یقه بچه‌ها رو گرفته بود و گفته بود: "شماها فامیلتون بارفروش هست، ما هم پرفروش هستیم، این‌قدر نرید توی خیابون ها بلوا درست کنید؛ اگه شما را بگیرند، ما رو هم می‌گیرند." من می گفتم:"مامان گوش به این حرفا ندید و کار خودتون رو بکنید." نوجوان بودند و قد و نیم قد. با اینکه می‌دونستم کجا می‌روند و چه کار می‌کنند، اما مانعشون نمی‌شدم. من راضی بودم ولی پدرم راضی نبود؛ می‌گفت اگه بچه هات رو بگیرند، چه کار خواهی کرد؟ می‌گفتم توکلت علی الله. بعضی‌ها می‌گفتند بچه هات رو خواهند گرفت و شکنجه خواهند کرد. گفتم: "امام حسین رفت سر داد، بچه‌های من فدای امام حسین." بچه‌هام رو دوست داشتم ولی اسلام را بیشتر .خدا را بیشتر دوست داشتم که این بچه‌ها را به من داد. این‌ها نعمت بودند. حاجی هم هر طور من می‌گفتم موافق بود. اذر ۵۷ بود. کماندوها آمده بودند در شهر بین مردم و مأمورها درگیری شده بود. بچه‌هایم بیرون بودند. محسن وقتی به خانه رسید گفت: "مامان مأمورها دوچرخه ام رو آتیش زدند. " محسن دوچرخه را با پول رنگ کاری برای خودش خریده بود .اون‌ یکی پسرم‌، امیر می‌گفت: "این‌قدر به من کتک زدند و جیب هایم را گشتند وقتی دیدند چیزی توش نیست ولم کردند." گفتم: "عیبی نداره مادر جون. آدم برای دین اسلام کتک بخوره بد نیست که." 📚عزيز خانم‌‌؛ روایت کبری حسین‌زاده حلاج. مادر شهیدان بارفروش @ziafat_andishe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادری که فرزندش را به توبه قبل از اعدام توصیه می‌کند : : آری ! این است معنای حضور زنان ما در تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شد با روح مادرانه‌ای بسی بزرگ‌تر از مادری که مادریِ خود را در حدّ فرزند خود معنا کرده باشد. مادرانه‌ای که بنا دارد انسانیت را پاس دارد، حتی اگر در این مسیر از فرزند خود بگذرد. ✍️و به راستی با چه زبانی می‌توان از تعلق ‌مقدس مادرانه گفت ؟ تعلقی که فقط در نسبت با حقیقت دوران خود را می‌یابد و در این تعلقِ مقدس، بودن خود را معنا می‌کند ؛ پس چه جایی دارد آنگاه که فررندش روی از حقیقت برتافته و حضور در خیل منافقین را به همراهی با کشتی نوح انقلاب خمینی که بر اقیانوس متلاطم امواج تاریخ به حرکت درآمده است، ترجیح می‌دهد و مادری یعنی پاسداشت حقیقتی که با ندای روح‌الله او را در برگرفته، پس او مادر رسالت تاریخی خویش است ونه مادر فرزندش که خورشید حقیقت را به حجاب می‌بَرد و این گونه امام ، زن را به حضور نهایی انسانیت بشارت داد تا مادر انسانیت باشد و نگاهبان حقیقت تاریخ خویش . يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَّكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِن تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ. ﺍﻱ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ! ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻲ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮﺍﻥ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺘﺎﻥ [ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺘﻦ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺍﺟﺮﺍﻱ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻫﺎﻱ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ]ﺩﺷﻤﻦ ﺷﻤﺎﻳﻨﺪ ; ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺍﺯ [ ﻋﻤﻞ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﺑﻲ ﺟﺎﻱ ] ﺁﻧﺎﻥ [ ﻛﻪ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺍﺣﻜﺎم ﺧﺪﺍﺳﺖ ]ﺑﭙﺮﻫﻴﺰﻳﺪ .... 📖سوره تغابن آیه ۱۴ 💠@ziafat_andishe
در ماه شعبان ماه پیامبر رحمت هستیم و امروز سالروز میلاد حضرت ابالفضل است. عباس یعنی علمدار پرچم حسین در کربلا و فدایی مولایش و می‌شود به قصه کربلا اندیشید و در طلب راز های ان نبود؟ کربلا، راز در راز است!!! و عجیب است که سالروز تولدشان دقیقا بعد از تولد برادرشان حسین علیه السلام واقع شده است. چه می توان گفت از این توالی، آن گاه که صائب می گوید: "یک کف خاک در این میکده ضایع نشود". پس باید به قصه کربلا هم چنان، رازآمیز نگاه کرد. ام البنین از رازهایی است که هم هست و هم نیست؛ آری او هست، چرا که مادر چهار شهید کربلاست و مادر قمر بنی هاشم و نیست، چرا که وقت ورود به بیت امیرالمؤمنین دیگر خود را دیگر نمی بیند. به راستی می شود گفت که حماسه کربلا با حضور ام البنین تلألو می یابد. مادری که چهار شهید می دهد و باز هم سراغ حسین را می گیرد. گویی ما به جای روشن‌کردن رازها، به آن‌ها باید رنگ بیشتری بدهیم. آیا می‌توان گفت مادری از رازهایی است که اکنون خود را از ما نهان کرده است و در خفاست؟ حکایت زن و تاریخش حکایت گل و گلاب است... در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود کاین شاهد بازاری، وآن پرده نشین باشد @ziafat_andishe
همه ساله در ۱۱شعبان به بهانه میلاد علی اکبر علیه السلام، به استقبال پاسداشت جوان می رویم. این تقارن بسیار مبارک تر است، هرگاه به مرور مولود این روز و رویش های آن متذکر شویم. قصه او را شنیده ایم: امام حسین علیه السلام، کلمه استرجاع را پس از یک خواب، سه بار تکرار می کنند؛ "انا لله و انا الیه راجعون" و علی اکبر علیه السلام علت را می پرسند و پدر قصه اجمالی کربلا را از زبان جدشان نقل می کنند؛ اینجا بود که حضرت علی اکبر سؤال کرد: یا أبَتِ! ألَسنَا عَلَی الحَقِّ؟!! مگر ما بر حق نیستیم؟ حضرت فرمود: بَلَی وَاللهِ. آری به خدا سوگند که ما بر حقّیم! علی اکبر علیه السلام عرض کرد: فَاِنَنَّا اِذَاً مَانُبَالِی اَن نَمُوتَ مُحِقِّینَ! اگر مسیر ما مسیر حق است، دیگر باکی از مرگ نداریم! امام حسین علیه السلام با شنیدن این جمله، فرمود: جَزَاک اللهُ مِن وَلدٍ خَیرَ مَا جَزَی وَلَداً عَن وَالِدِهِ خدایت پاداشی نیکو عطا کند. نیکوترین پاداش که باید فرزندی از پدر خویش دریافت کند. شاید باور دل باختگی این جوان به حقیقت، برای اکنون تاریخ کمی سخت باشد ، اما با مرور رویش های معاصر، می توان عمق این بینش توحیدی را دریافت، آن گونه که در تمنای این چرخشِ پروانه وارِ پسر و پدر، نَفَس بکشیم ؛ و راستی کدام شمع است و کدام پروانه؟ فقط عشق است که حکم می راند. و مگر این قصه پایان پذیر است؟ پس از ۱۴۰۰ سال باید حکایت شمع و پروانگی را در این تاریخ دید و شنید، آن گاه که در مکتب خمینی ، پروانگانی متولّد شدند که در تمنّای سوختن، شب و روز را نمی شناختند. امام ، پس از فتح بستان در عملیات طریق القدس، نامه ای خطاب به سید علی خامنه ای و سایرین می نویسد. نامه ای که بسیار قابل تامّل است. امام فتح الفتوح بزرگ را تربیت جوانهایی می دانند که قلوبشان سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادت طلبی است. و مگر این جوان ها همان تجلّی علی اکبر نیستند؟ و این رویش هایی که امام به آنان می بالد، از دامن کدامین زن به معراج رسیده اند؟ زنانی که عاطفه ورزی مادرانه را به عرفان ناب تبدیل کرده اند، عرفانی که با آن فرزندانشان، واجد چشمی زرشناس و شه شناس شده اند. دامن مادر همان کیمیایی است که خاک را طلا می کند. @ziafat_andishe
تلگراف های شریف، که بشارت پیروزی قوای مسلح شجاع را بر قوای شیطان امریکایی صدامیان که با هجوم ظالمانۀ خود ،فتح قادسیه را به مغزهای تهی از ایمانِ به غیب وعده می‌ دادند، واصل گردید. اتکا به مسلسل و تانک، و غفلت از خداوند قادر و جنود الهی،انسانها را به ورطۀ هلاکت و فضاحت می‌ کشاند. آنانکه رمز پیروزی را مجهز به جهاز شیطانی و «میگ»ها و «میراژ»ها می‌ دانند و ایمان به غیب و خداوند قادر را به حساب نمی‌ آورند و دم از پیروزی قادسیه می‌ زنند و رمز پیروزی قادسیه و مؤمنان صدر اسلام را باز نیافته‌اند و قدرت ایمان و شهادت طلبی را نمی‌ فهمند، باید با شکست مفتضحانه روبرو شوند و گوشمالی الهی ببینند. اینان از پیروزی های صدر اسلام ـ که پیروزی ایمان و خون بر شمشیر و قوای جهنمی بود ـ باید عبرت بگیرند. مردم ایران و ارتش و سپاه و بسیج و سایر قوای نظامی و غیرنظامی برای حفظ اسلام و کشور اسلامی و رسیدن به لقاء اللّه‌ دفاع می‌ کنند، و فرق است بین این عزیزان و آن گولخوردگان که برای مقاصد پلید امریکا و وابستگان آن به جنگ برضد اسلام و قرآن مجید برخاسته‌ اند. آنچه برای اینجانب غرورانگیز و افتخارآفرین است روحیۀ بزرگ و قلوب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادت‌ طلبی این عزیزان ـ که سربازان حقیقی ولی‌اللّه‌ الاعظم ـ ارواحنا فداه ـ هستند، و این است فتح الفتوح. من به ملت بزرگ ایران و به فرماندهان شجاع قبل از آنکه پیروزی شرافتمندانه و بزرگ خوزستان را تبریک بگویم، وجود چنین رزمندگانی را که در دو جبهۀ معنوی و صوری و ظاهر و باطن از امتحان سرافراز بیرون آمده‌ اند، تبریک می‌ گویم. ✒روح الله الموسوی الخمینی @ziafat_andishe
با بهاران روزی نو می‌رسد و ما همچنان چشم انتظار روزگاری نو! اکنون که جهان و جهانیان مرده اند، آیا وقت آن نرسیده مسیحای موعود سر رسد؟؟؟! @ziafat_andishe
آیا می‌توان در جهانی که همه چیز را با نگاه بدیهی و تکرار آمیز از سر مسامحه می گذرانند، از حدیث انتظار گفت و شنید؟ آیا می‌توان کمی درنگ کرد و دوباره بشنویم:"افضل الاعمال امتی، انتظار الفرج" چگونه است که برترین عمل، انتظار فرج است؟ اگر انتظار، بزرگترین عمل است؛ پس راه و رسم آن چیست؟ شاید اکنون راحت تر بپذیریم که به اندازه کافی به فقر تفکر دچاریم؛ همه ما در فکر کردن آنقدر سهل انگاریم که به حضور این زائر مرموز و زیرک، در همه جا توجهی نداریم. چرا که در این روزگار، ما همه چیز را به سریع ترین و منحط ترین وجه، تلقی می کنیم فقط برای اینکه فوراً و آناَ فراموش کنیم و انتظار نیز هم... چگونه است که تجمّعات و انجمن ها و جشن های نیمه شعبان، هر ساله و پی‌درپی برپا می شوند ولی انگار که از جهت فکری روی در فقیرتر شدن دارند؛ آن قدر که نتوانسته ایم که در لابلای این شور های پرازدحام، گریز از تفکّر را تذکر بدهیم که کجاست انتظار و چیست؟ می‌شود که به نسبت خود با این مفهوم و واژه دوباره فکر کنیم؟ آیا ما نسبت به انتظار، از بسیاری از مشهورات عبور کرده‌ایم؟ ساده‌انگاری ما برای انتظار، آن‌قدر عمق یافته که هیچ پروایی برای فرهنگ آن در فکر و عمل نداریم؛ اگر مقام انتظار، مقام بالاترین عبادت است و ما نیز واجد آن شده ایم، باید در اکنون تاریخ راهی باز شود، راهی که شدن ها را میسر می کند. و مگر انتظار چیزی جز نوید آینده ای درخشان است؟ آینده ای که گرچه مسیرش صعب العبور هست ولی غیر ممکن نیست. و مگر بشری که بی عالَم است را می‌توان به انتظار دعوت کرد؟ با کدامین زبان باید او را شنوا کرد؟ انگار انتظار را در مادر شهید می‌توان به نظاره نشست، آنگاه که او هنوز منتظر فرزندش است؛ همان که با ناوچه پیکان در عرصه دریا شناور بوده است. گرچه به او گفته بودند که ناوچه با سرنشینانش در عملیات بسیار مهم مروارید، در طی یک جنگ دریایی، در دل آب های خلیج فارس آرام گرفته است؛ اما هیچ گاه مادر را نمی توان ناامید کرد. گویی تولد انتظار در مقام مادری به بلوغ و ظهور می رسد، او امیدوارانه، بازگشت فرزندش را که آموزش دیده آمریکا هم بود انتظار می کشید؛ آن قدر که شب ها درب منزل را باز می گذاشت: "...درب حیاط باز باشد، شاید مَمَّد بیاید، پشت در معطل نماند.." در عصر بی‌خانمانی و تنهایی بشر، در مقام مادر می‌توان انتظاری مَملُوّ از امید را درک کرد؛ او در هر حادثه‌ای با آن که آینده برایش مشخص نیست، اما امیدوار به بازگشت فرزند است و این امید جزء لاینفک انتظار اوست. و این امید و توکل به وعده های الهی همان گم شده بشر در تمدن تکنیک زده است. روزگاری که همه چیزش مدیریت شده و روشن است؛ آن هم به اتّکای شرایطی که از پیش، برای خود تعیین کرده است و خلاف آمد آن، یعنی بی آیندگی و یأس و سوء مدیریت. و حال آن که انتظار یعنی در دل هر حادثه ای از ان عبور کنی و به وجودی فراتر از آن بیندیشی. @ziafat_andishe
شاید بتوان گفت که دنیای امروز، دنیای بی‌تعلقی امور به یکدیگر است، در این دنیا انسان همه‌ی توان خود را به کار می‌گیرد تا شرایط تاثیر و تأثر پدیده‌ها را فراهم کند و اگر نتیجه‌ و اثری در کارها نبیند، احساس بیهودگی و سرخوردگی به او دست می‌دهد و البته ممکن است در این بین انسان به اثرات ظاهری و سطحی دل خوش کند و آنها را ثمره‌ی واقعی کارها بداند و عمر خویش را با خیال خوش و توهم سپری کند.... «زن» نیز از این حال خارج نیست، شاید او هم به دنبال اثر حقیقی خود در دنیای پیرامونش است و می‌خواهد ردپایی از خود در زمینه‌های مختلف بر جای بگذارد، چه‌بسا بتوان گفت زن امروز بیش از هر کس و هر چیز، اضطرارِ مجسم و ظاهر شده‌ی انسان است که به هر وسیله‌ای بغض فروخورده‌ی خود را فریاد می‌زند. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم، وضع کنونی انسان را در وجود زن، ظاهرتر و واضح‌تر می‌توان دید...زن در پایان راه خود قرار دارد، نه در خانه خود را می‌بیند و نه در مادری کردن، نه در تحصیلات، نه در شغل و نه حتی در بذل تن خود به نگاه‌های کاسب‌کار.... با همه‌ی اینها آنچه در این دنیای معلق، زن را ملجأ است و باعث سکونت او می‌شود و به بیان دیگر، به او «وجود» هبه می‌کند، کجاست؟ وجودی که او را واجد اثر می‌کند چگونه یافت می‌شود؟ 💠شاید زن تشنه‌ی وجود کسی‌ست که بتواند، دستان ناتوان او را بگیرد و حرف‌های ناگفته‌ی او را بشنود و دردِ دلش را التیام بخشد، وجود مبارک کسی که چشم به راه بازگشتِ زن باشد، و در پس احوالات زن امروز انتظار او را ببیند... 💠از این‌رو که زن پایان راه را بیشتر تجربه می‌کند، پس در وجود او انتظار و تمنای شروع راه جدید، نگاه جدید و دنیای جدید بیشتر رخ می‌نماید و چه بسا از این حیث زن به شروع و بنیان عالم دِگر نزدیک‌تر است، و به همین سیاق این زن است که راه آینده را می‌گشاید... @ziafat_andishe
🔷 شهید آوینی: «نوروز رستاخیز خاک است و عید صیام، رستاخیز جان. خاک محتاج زمستان است تا پذیرای بهار شود و جان محتاج صوم است تا روح به اعتدال ربیع واصل شود، تا خورشید عشق از افق جان طلوع كند و نسیم لطف بوزد و درخت دل به شكوفه بنشیند و این بهار درون است!» @ziafat_andishe
اکنون که سال ۱۴۰۱ را پشت سر گذاشته ایم، ضروری است که قدری درنگ کنیم و نظری به راه طی شده بیندازیم. ضرورت این درنگ آن گاه بیش تر می‌شود که یادمان باشد سال ۱۴۰۱ یکی از سخت ترین و ویژه ترین زمان های معاصر ما بود؛ از این جهت که موضوع "زن و آزادی " برای نیل به تمام مقاصد ضد انسانی تمدن غرب انتخاب شد. یقینا بدون نظر به گذشته نمی‌توان چشم به آینده دوخت، با این چشم می‌توان به استقبال آینده دوست داشتنی رفت؛ وگرنه توهّم هم چنان برای ترسیم مسیر آینده سایه می‌اندازد و نمی‌توانیم درک درستی از واقعیت ها در اکنون خود داشته باشیم. قصد داریم که قصّه زن را با یکدیگر بازخوانی کنیم؛ چراکه اگر برای آینده‌ ای مطلوب راهی باشد، شاهراهِ آن، شناخت جایگاه زن و تبیین رازهای نهفته( که به مثابه گنج هر تاریخ می باشند) در این مسأله است. حتما باید که با نگاهی دوباره به این مسئله حیاتی، فاصله نگاه رایج با نگاه ویژه و خاص امام و رهبری به زن را درک کنیم. @ziafat_andishe
زندگی زنِ امروز در روزگاری است که انقلاب تکنولوژیکی، اصلی ترین و اساسی ترین معیارهای زندگیِ بشر را در جهان صنعتی زیر و زبر کرده و دامنه تاثیراتِ آن در زندگیِ بشر نیز فراتر رفته و تمام موجوداتِ جان دار و بی جان و به طور کلی تمامِ کره زمین را در بر گرفته است. بشر امروز با اختراع اتومبیل از زمین جدا شد و با ساخت هواپیما و سیاره پیماها از زمین ریشه‌کن شد و با دستاوردهای تکنولوژی ارتباطاتی مانند رادیو، تلفن، اینترنت و...به فواصل و مسافات غالب آمد و همه این‌ها به دگرگونی نحوه تفکر ما در عالم طبیعت منجر شد. این دگرگونیِ نحوه تفکر، آن چنان شدت داشت که او در نسبتِ ذات خود با عالَم، به خودبنیادی رسید‌‌؛ آن گونه که دَخل و تصرّفِ در طبیعت و استثمار آنها در جهت مقاصد و اراده و خواست‌های خود را دائما عملیاتی می‌کرد. بر اساس تفکرِ خودبنیاد که او خود را اساس همه عالم می دانست، به ورطه نیست انگاری و نهیلیسم وارد شد؛ چرا که تا قبل از آن بی ارزش شدن ارزش ها(پوچ انگاری و نیهیلیسم) وجود نداشت و بشر خود را به چیزی متعلق می دانست؛ به عبارتی با اعتقاد بشر به اخلاق ، بد اخلاقی مفهوم داشت، اما با ورود به نیست انگاریِ ناشی از خود بنیادی بشر، "بی اخلاقی"حاکم شد. در بداخلاقی و فی المثل بی نمازی، بشر می‌دانست که از چه چیز باید توبه کند و به کجا تعلّق دارد؛ و هر بهشتی، دوزخ خودش را داشت؛ و از همین روست که امروز نمی‌توان با امیرالمؤمنین هم ندا شد آن‌گاه که می سرایند: "و لَئِن اَدخَلتنیِ النارَ، اَعلمتُ اَهلَها اَنّی اُحِبُّک" (تعلق انسان به جایی یا چیزی موجب می شود که حتی در جهنّم نیز اشتیاق خود را اعلام کند و ناله دوری وفراق را سر دهد.) اما در نیست انگاری و بی تعلّقی و حرمت زدایی از همه حریمها، دیگر اصل و اساسی وجود ندارد که او در باب فاصله خود در نسبت با آن تفکر کند و حدیث مهجوری سردهد. بدین سان با آغاز غلبه نیست انگاری، همه انسان‌ها خود را از وطنِ خویش، دور افتاده دیدند و درست در همین نقطه در طلب وطنِ خویش است که آشوب‌ها ظاهر می شود و حکایت بی وطنیِ زن امروز مشهودتر از مرد است. نکته مهم اینجاست که اگر زنِ امروز بی تاب و مضطرب است، در جستجوی چیست؟ و وطنش کجاست تا بتواند از این آشوب خود را برهاند؟ در یافتن معنایی برای "بودنِ" خود به هر کجا سر کشید: او از خانه به غوغای جمعیت و اجتماع پناه برد، اما در قیل و قال تحصیلات و مدرک و شغل گم شد و خود را نیافت. در تبعیت از عادات فکری رایج و روزمره، در سودای مطرح بودن و مطابق مُدِ روز زندگی کردن نیز طی مسیر کرد؛ و آنچنان تحت تاثیر قرار گرفت که از ذات خود اعراض کرد، و مسئله مهم اینجاست که مگر اصالت او به چیست که از آن غافل شد؟ مسئله این است که آیا بودن زن امروز بودنی حقیقی است؟ آیا با وسعت امکانات کنونی، ما قادریم به اینکه خود را در کمال صفا و روشنی ادراک کنیم؟ و یا اینکه از خود میگریزیم و به غفلت پناه می بریم؟ ما باید تأمل کنیم تا با این حقیقت رو به رو و بلکه درگیر شویم که: زن امروز شاید بیش‌تر از هر نسل دیگر، گویی همواره آماده مطرح کردن آن بوده و هنوز در جواب آن لکنت دارد: این پرسش که زن امروز کجاست؟ و آیا حضور زن در جهان امروز مسئله ساده ای است؟ آیا ما از کنار آن به سادگی نگذشته ایم؟ @ziafat_andishe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به راستی اگر جنگیدن برای مرد، با این درد و غم، سنگین است و حقیقتا استقامت را معنا می دهد؛ اما تاملی کوتاه ما را به این نکته متذکر می شود: مادری که در نبود همسر رزمنده خود، خبر فقدان و اسارت دو فرزند خویش را می شنود ، برای ادامه مسیر، در کدامین عالَم حاضر است ؟ "رنجی" که او متحمّل می شود را چگونه می توان وصف کرد؟ نبود همسر ،خود ،به تنهایی کافی است تا او برای زندگی به سختی بیفتد؛ چه رسد به اینکه دو جگر گوشه خود را نیز، یکی پس از دیگری تقدیم کند. به راستی سرچشمه الهام وانرژی و امیدِ این زن ، در دو نسبت ویژه مادری و همسری ، چیست؟ او از کجا تسلّی خاطر و شادمانی می یابد؛ آن گونه که هرگز از حضور همسر، پس از اسارت و فقدان دو پسر ، پروایی ندارد؟ او در کدامین طلب ،خود را مستقر ساخته ،که بی قرار است و ارام نمی گیرد؟ به نظر می رسد که پاسخ این سوالات، همان گنج های نهفته تاریخ ما هستند. باید کمی از ساده اندیشی به درآییم تا به هدف یا انگیزه زحمت و تلاش این زن تاریخ خود نزدیک شویم. و حکایت این زن شنیدن دارد... @ziafat_andishe
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی( در ۱۵ اسفند سال ۱۳۹۱) به کنگره‌ی «هفت هزار زن شهید کشور»، نقش زن مسلمان ایرانی در معرفی الگویی جدید از «زن» را تاریخ‌ساز خواندند و با اشاره به ظهور هزاران زن با روحیه‌ی کربلایی در صحنه‌ی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، خاطرنشان کردند: اقتدار و جَذبه‌ی تازه‌ای به برکت خون این زنان مجاهد در عصر جدید، ظهور کرده است که دیر یا زود در سرنوشت و جایگاه زنان جهان، اثرگذار خواهد شد. متن پیام رهبر انقلاب اسلامی که در افتتاح این کنگره قرائت شد، به شرح زیر است: بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم امروز در این‌جا برای تعظیم به ارتش هزاران نفره‌ی زنان شهیدی گرد آمده‌اید که در تغییر مسیر تاریخ اسلام و کشور، نقشی شایسته ایفاء کردند و سربلند به محضر خدای متعال رفتند؛ لشکری از فرشتگان که از جان مقدس خویش در راه اسلام مایه گذاردند، تماشاچی نبودند و قدم در میدان عمل نهادند و در👌نقش معماران ایران جدید ظاهر شدند. اینان زنان بزرگی بودند که تعریف جدیدی از «زن» به شرق و غرب ارائه کردند. زن در تعریف غالباً شرقی، همچون عنصری در حاشیه و بی‌نقش در تاریخ‌سازی، و در تعریف غالباً غربی، به مثابه‌ موجودی که جنسیت او بر انسانیتش می‌چربد و ابزاری جنسی برای مردان و در خدمت سرمایه‌داری جدید است، معرفی می‌شد. شیرزنان انقلاب و دفاع مقدس نشان دادند که الگوی سوم، «زن نه شرقی، نه غربی» است. زن مسلمان ایرانی تاریخ جدیدی را پیش چشم زنان جهان گشود و ثابت کرد که می‌توان زن بود، عفیف بود، محجبه و شریف بود و درعین حال، در متن و مرکز بود. می‌توان سنگر خانواده را پاکیزه نگاه‌داشت و در عرصه‌ی سیاسی و اجتماعی نیز👌 سنگرسازی‌های جدید کرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد. زنانی که اوج احساس و لطف و رحمت زنانه را با روح جهاد و شهادت و مقاومت درآمیختند و مردانه‌ترین میدان‌ها را با شجاعت و اخلاص و فداکاری خود فتح کردند. در انقلاب اسلامی و در دفاع مقدس، زنانی ظهور کردند که می‌توانند تعریف زن و حضور او در ساحت رشد و تهذیب خویش، و در ساحت حفظ خانه‌ی سالم و خانواده‌ی متعادل، و در ساحت ولایت اجتماعی و جهاد امر به معروف و نهی از منکر، و جهاد اجتماعی را جهانی کنند و 👌بن‌بست‌های بزرگ را در هم بشکنند. اقتدار و جذبه‌ی تازه‌ای به برکت خون این زنان مجاهد در عصر جدید ظهور کرده است که زنان را ابتداء در جهان اسلام تحت تأثیر قرار داد و دیر یا زود در سرنوشت و جایگاه زنان جهان دست خواهد برد. تا آفتاب درخشان خدیجه‌ی کبری علیها‌السلام و فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام و زینب کبری علیهاالسلام می‌درخشد، طرح‌های کهنه و نو «ضدّ زن» به نتیجه نخواهد رسید و هزاران زن کربلایی ما نه‌تنها خطوط سیاه ستم‌های ظاهری را در هم شکسته‌اند، بلکه ستم‌های مدرن به زن را نیز رسوا و بی‌آبرو کرده و نشان داده‌اند که حق کرامت الهی زن، بالاترین حقوق زن است که در جهان به اصطلاح مدرن، هرگز شناخته نشده و امروز وقت شناخته‌شدن آن است. به خانواده‌ی این شهیدان والامقام تبریک می‌گویم و امیدوارم که به برکت خون این زنان شریف و مجاهد، رسانه‌ها و هنرمندان و فرزانگان و سینماگرانی بتوانند جهاد بزرگ زن ایرانی مسلمان را به دنیا که سخت محتاج شناختن آن است، بنمایانند. زن مجاهد مسلمان ایرانی، 👌معلّم ثانی برای زنان جهان خواهد بود؛ پس از معلم اول که زنان مجاهد صدر اسلام بودند. سلام خدا بر بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه‌ی زهرا و بر همه‌ی زنان بزرگ صدر اسلام و بر بانوان فداکار و از جان گذشته‌ی ایران اسلامی. سیّد علی خامنه‌ای ۱۵ اسفند ۱۳۹۱ @ziafat_andishe
🔸مسئله خانمها فقط پوشش نیست، تحصیل، اشتغال، ازدواج، فعالیت سیاسی، حضور اجتماعی، پست‌های مدیریتی هم جزو مسائل زنان است 🌸 رهبرانقلاب: 👇 🔺مسئله‌ِی خانمها که فقط پوشش نیست زن مسئله‌ی تحصیل دارد، مسئله‌ی اشتغال دارد، مسئله‌ِی ازدواج دارد، مسئله‌ِی فعالیت سیاسی دارد، مسئله‌ی حضور در مسائل اجتماعی دارد، مسئله‌ی حضور در مدیریتهای بالای دولتی دارد، اینها همه مسائل زن است. در کدام از اینها در کشور آزادی وجود ندارد؟ جمهوری اسلامی در کدام یک از این موارد در کار زنها دخالت کرده و جلوی آزادی‌شان را گرفته؟ 🔺این همه دختر محصّل، این همه دختر دانشجو، این همه زن دارای مشاغل بالای دولتی، این همه خانمهای تشکیل دهنده‌ی اجتماعات بزرگ، این حضور فعال زنها در اجتماعات مؤثر دوران مبارزات، قبل از پیروزی انقلاب، بعد از پیروزی انقلاب در جنگ، در پشت جبهه، تا امروز در تظاهرات، در راهپیمایی‌ها، در بیست و دوم بهمن، در روز قدس حضور زنها کجای دنیا این همه فعالیت، زن انجام میدهد؟ که بانوان ایرانی با افتخار و سربلندی دارند انجام میدهند.‌‌ 🌻 ۱۴۰۲/۱/۱۵ @ziafat_andishe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی آقای علیرضا نورعلی‌پور در محضر رهبرانقلاب با موضوع در دست های ظرفِ گلِ سرخی‌اش مدام یک قاچ سیب و چند پر پرتقال بود! یادش بخیر! آمدن از خانه‌ی "عزیز" بی پاکت نخودچی و کشمش محال بود! با او همیشه قصه و سوغاتی و غزل با او به قول ما نوه ها عشق و حال بود! شبها به میهمانی او هرکه می‌رسید قسط و حقوق و دغدغه را بیخیال بود! غیر از "علی" نداشت به لب نام دیگری! پیشش"پدربزرگ" تمام و کمال بود! مادربزرگ سوی خدای بزرگ رفت! او مرد؟؟! این همیشه برایم سوال بود "هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق" او هست! شعر حافظ شاهد مثال بود! رهبرانقلاب در تقدیر از این شعر گفتند: «چه کار خوبی کردید برای مادر بزرگ شعر گفتید» 🌸دیدار رمضانی شعرا و اساتید ادبیات فارسی با رهبر انقلاب 🌻 ۱۴۰۲/۱/۱۶ بزرگ @ziafat_andishe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✒شهید اوینی: یکی از زیباترین آثاری که به وظیفه عظیم زنان در جنگ و انقلاب اشاره دارد، تابلو ایست اثر قلم توانای " کاظم چلیپا" به نام" کویر"؛ زنی با چادر سیاه و مقنعه سفید، همان زنی است که از دامن او مرد به معراج می رود .این زن مرواریدی است .که در رحِمِ پوشیده صدف عفت پرورش یافته است. این زن با آن زنانی که زیبایی ها و اسرار وجودی خویش را به نمایش گذاشته اند، بسیار متفاوت است .سبد شقایقی که در بغل دارد رحِمی است که نطفه نور در خود پرورده است. چلیپا کویر را چون مظهری برای کرامت انسانی و عدم تعلقات بر گرفته و اگر این چنین باشد ،آن درِ چوبی راهیست که از باطنِ کویر به باغ آزادگی گشوده است . هنرمند باید اهل درد باشد و این درد نه تنها سرچشمه زیبایی و صفای هنری،بلکه معیار انسانیت است. آدم بی درد هنرمند نیست که هیچ؛ اصلا انسان نیست. کاظم چلیپا چگونه می تواند از کنار یکی از اساسی ترین عللی که جنگِ شرف و عزتِ اسلام را به سرنوشتی این چنین کشاند، بی اعتنا عبور کند؟ (✒کتاب انفطار صورت) @ziafat_andishe
. ...دیدار آوینی... 🔹 در سی‌امین سالگرد شهادت سید شهیدان اهل قلم ۱۹، ۲۰، ۲۱ فروردین ماه ۱۴۰۲ کتابخانه مرکزی شهر اصفهان از ساعت ۴ بعد از ظهر تا مغرب 🔹 نگاهی به آثار سینمایی و مکتوب شهید آوینی؛ ▫️سینمای آوینی و آینه جادو ▫️اقتصاد، توسعه و فرهنگ/ توسعه و مبانی تمدن غرب ▫️فردایی دیگر/ شعر و فلسفه ▫️آغازی بر یک پایان/ انقلاب اسلامی؛ مواجهه با دنیای امروز ▫️رستاخیر جان/ ادبیات، فرهنگ و رسانه ▫️هنر گرافیک و تبلیغات/ انفطار صورت @soha_sima @ziafat_andishe
. دیدار آوینی... در جهانی که دیدار بی معناست و انسان‌ها اگر کاری با هم نداشته باشند خبری از یکدیگر نمی‌گیرند، دیدار آوینی چه معنایی خواهد داشت؟ دیدار آوینی یک بزرگداشت نیست و یا حتی یک همایش برای بررسی اندیشه‌های او... این دیدار در شرایط امروز پناهی است برای آنانکه می‌خواهند حضوری موثر در جنگ ترکیبی داشته باشند. او سید شهیدان اهل قلم است و افق شهادت در جهاد تبیین را به روی ما می‌گشاید. چرا که تا این افق برای اهل قلم گشوده نشود، عبور از تنگناهای ثروت و قدرت ممکن نیست و لاجرم زمین‌گیر خواهند شد. به فرموده حضرت روح الله: هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی است. در تبیین این کلام امام(ره) شهیدآوینی چنین می گوید: "راه خروج از بن بستی که شیاطین در دنیای امروز ساخته‌اند عشق است... خداوند مقرب ترین بندگان خویش را از میان عشاق بر می‌گزیند و هم آنان‌اند که گره کور دنیا را به معجزه عشق می‌گشایند و شر (نفاثات فی العقد) را به تعویذ عشق دفع می‌کنند و راه جهان را به سوی عدل هموار می‌دارند؛ اگر نه عقل نیز در این دایره سرگردان است و راه به جایی نمی‌برد... وقتی شیاطین کار را بدان جا می‌کشانند که دیگر همه راه‌ها مسدود می‌نماید جز قنوط و قبول بندگی شیطان، حل مشکل تنها در ید بیضای عشق است." سید شهیدان اهل قلم امام زاده عشق اهل هنر است و با دیدار او عشق می‌جوییم. چه می‌جویی، عشق اینجاست... دیدار آوینی یک نوع حضور یافتن در تخاطب با آوینی است. آثار او مجال این حضور است و ما نیز در سالگرد شهادت او به این تجربه دست خواهیم زد. @soha_sima @ziafat_andishe
بسم الله الرحمن الرحیم اِنّا اَنزلناهُ فی لیله القدر. و ما ادراک ما لیله القدر ... اگر خدا از رسولش در باب عظمت شب قدر سوال می پرسد ،ما باید چه بگوییم؟ به راستی جستجوگری از درک مقام شب قدر که در بین شبهای سال مخفی شده، کاری ساده نیست؛ اما زمانی این دشواری و عظمت، بیشتر رخ می نماید که می بینیم از یک سو در هر سه شبِ منتسب به قدر ، توجهِ ما به شهادت امیرالمومنین و تقدیر های آینده هست؛ و از سوی دیگر ، شنیده ایم: ✒من اَدرکَ فاطمةَ حقّ معرفتها ،فقد ادرک لیله القدر. هرکس فاطمه(سلام الله) را حقیقتاً درک کند به واقع لیله القدر را درک کرده است. اکنون باید چه کرد؟ از طرفی شبی است که از هزار ماه بهتر است ،یعنی شبی است که ظرفیت فضیلت های بیشتر از یک عمر معمولی را پیدا می کند، درست مثل قیامت که ظرفیت اعمال یک عمر در آن جمع است، و از طرف دیگر هرکس زهرا را آنطور که حقّ معرفت اوست ، درک کند، لیله القدر را درک کرده است. یعنی فاطمه(سلام الله) نیز مقام جمع حقایق بسیار بسیار در وجودشان هستند. حالا باید از خود پرسید: ما در شب قدر در کدامین طلب مستقریم؟ از طرفی عزادار امیر المومنین هستیم، از طرفی نگران تقدیرمان هستیم و توجه به انسان کامل تاریخ حضرت مهدی(عج)؛ امّا از یک مسئله غافلیم ،و آن درک مقام زهرا(سلام الله) برای درک لیله القدر!!! دوباره انگشت اشاره به 👌زنی است که هم‌هست و هم‌نیست؛ آیا زهرا همان رازی نیست که در عالم رخ می نماید و سپس به خفا می رود؟ گویی در روشنای خیره کننده شهادت همسرش علی ،به خفایی می رود که می شود به سادگی از ان گذشت. اگر درک شبی معادل هزار ماه در افق فکری ما سخت است ( و ماادریک ما لیله القدر...)و مارا به شناخت فاطمه حوالت می دهند ، مگر شناخت فاطمه آسان است؟ واز سویی اگر راهی برای شناخت فاطمه(سلام‌الله) نیست ،پس چرا ما را به این راه فراخوانده اند ؟! برای درک پدیده بزرگ باید رنج راه تحمّل کرد؛ باید چشممان رازبین شود؛ و راز شناس شویم ، باید در قعرِ این اقیانوس عمیق ، شناگر باشیم، و گرنه درک فاطمه و درک لیله القدر توهّمی بیش نیست و حکایتِ راز در این شریعت مفصّل است ؛ مگر قرآن خود رازی نیست ،آنگاه که می فرمایند : ✒کتاب الله عزّ وجلّ علی اربعه اشیاء: علی العبارت والاشارت واللطائف والحقائق ، فالعبارت للعوام و الاشاره للخواص و واللطائف للاولیاء والحقائق للانبیاء علیهم السلام. ما به کدامین بطن قران راه یافته ایم؟ از طبقه "عوام" که بهره ای از عبارات قرآن دارند، عبور کرده ایم؟ در افق وجودیمان،اشارت خوان شده ایم تا به خواص راهمان دهند؟ اشاره خوانی، ما را به راز خوان شدن می رساند ، راز فاطمه ، راز زن و... ای دل امشب چه بگوییم، آنگاه که قران بر سر ، قسم می دهیم: اللّهم بحقّ هذا القرآن ...کدام قرآن؟! گویا امشب باید در وضع " هیبت و حیرت "به سر بریم، 👌 هیبت قران ، 👌هیبت لیله القدر، 👌و هیبت فاطمه!!! و"حیرت "از این همه ساده انگاری ، غفلت از قرآن، آن گونه که شکایت از مهجوری می کند، غفلت از رازِ فاطمه، آنگونه که پیدای ناپیدای ماست، و غفلت از لیله القدر ... . امشب شب "درنگ و تامل" است.... @ziafat_andishe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا