eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
905 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
160 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
safiraftab_335916.mp3
زمان: حجم: 7.6M
💫🌺🍃 یه آهنگ زیبا😊❤️ ‌‌‌ㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ 🎼 ستاره‌ها به شوق ✨ 🎵 شب نجف نشستند🌿 🎶 فرشته ها تو صحنش💐 🎵 همه به صف نشستند💞 ﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
علی برای عید غدیر مسابقه داستان نویسی بگذاریم؟🤔 پول جایزه را باید بدهیم، پول آب جدا. اگر بگذاریم می‌نویسید؟ یا مثل قبل روی مبل یله هستید و فقط لب می‌جنبانید و درباره فوائد داستان نویسی کلام قلمبه تولید می‌کنید؟ هان؟ بگویید؟ اگر آره پس بدوعید. بدوعید یعنی بدو بدو عید در راه است. فکر کردی من هم مثل شما غلط غولوط می‌نویسم و آخرش می‌گویم یاع یاع یاع. ماذلک ظن بی یعنی همان زهی خیال باطل در مورد انا...انا یعنی من...انار یعنی میوه بهشتی مورد علاقه حضرت مادر. مادر یعنی نور. نور یعنی ضد ظلمت‌. ظلمت یعنی چیزی که قرار بود با غدیر برطرف شود که خب نشد. و بشر الان تا زانو مثل خر در گل گیر کرده. پس از غدیر بنویسید تا این خر بندری را از گل نجات دهید و به گل برسانید. من گلی دارم که عالم را گلستان می‌کند. و تو اگر سعدی باشی بوستان هم خواهی نوشت، گلستان جدا. منتظر حضور پر حرارت شما هستم.🔥 هرکس اعلام آمادگی کرد خطبه غدیریه را حفظ کند و شمشیر زمردی اش را حمایل کند و وسط باغ روی سکوی های یاقوت بایستد. ﷽؛اینجابا هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می کنیم. باهم ساقه می‌زنیم وبرگ می‌دهیم. به زودی به اذن خداانارهای ترش و شیرین وملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344 ❤️ @ANARLAND
3.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا امیرالمومنین علیه السلام.  رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در غدیر خم فرموده: «اللهم من انصر من نصره واخذل من خذله؛ خدایا! یاری کن هر کس علی را یاری کند و خوار کن کسی که علی را خوار کن. اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ. من علی را دوسش دالم بوخودا. یکی سمت علی بیاد من می‌تشم، من لهش می‌تنم. ﷽؛اینجابا هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می کنیم. باهم ساقه می‌زنیم وبرگ می‌دهیم. به زودی به اذن خداانارهای ترش و شیرین وملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344 @ANARLAND
🌱بسم الله الرحمن الرحیم🌱 ✨ «اونو» ✨ وقت زیادی ندارم. منم و یک خط قرمز طولانی که باید ویرایشش کنم؛ چون به خودم قول داده‌ام ویرایش دومش باید روز عید غدیر منتشر شود. نهار خورده و نخورده، قدم تند می‌کنم به سمت لپ‌تاپ که ناگاه، دوتا دخترها از دو سو می‌دوند سمتم و هریک از یک طرف لباسم آویزان می‌شوند: خاله بیا باهامون بازی کن! سر هردوشان را می‌بوسم و می‌گویم: نمی‌شه. امروز خیلی کار دارم. باشه برای یه روز دیگه. هردو در یک حرکت هماهنگ، حالتی مظلومانه به نگاه و چشمانشان می‌دهند و لب برمی‌چینند: تو رو خدا! -آخه واقعا امروز سرم شلوغه... یکی از دخترها جعبه بازی «اونو» را به سمتم می‌گیرد: فقط یه دور! راستش دربرابر بازی اونو اصلا نمی‌توانم مقاومت کنم؛ و البته در برابر نگاه‌های مظلومانه بچه‌ها. انگشت اشاره‌ام را در هوا تکان می‌دهم و می‌گویم: فقط یه دور. باشه؟ ذوق می‌کنند و می‌نشینیم به بازی. پنج دقیقه‌ای طول نمی‌کشد که می‌بازم(یا بهتر بگویم: خودم را می‌بازانم) و می‌خواهم بروم سراغ خط قرمز که دوباره دستم را می‌گیرند و مظلومانه نگاهم می‌کنند. می‌گویم: نه! باور کنین کار دارم. نگاهشان مظلومانه‌تر می‌شود و لبشان برچیده‌تر. بین دوراهی دل بچه‌ها و خط قرمز می‌مانم و ناگاه فکری در ذهنم جرقه می‌زند: باشه. به عنوان عیدی عید غدیر یه دور دیگه بازی می‌کنیم. جیغ خوشحالی می‌زنند و می‌گویند: می‌خوایم گروهی باشیم! آه از نهادم بلند می‌شود. این دوتا بروند توی یک گروه، بازیِ ده دقیقه‌ای را یک ساعت کش می‌دهند. محکم می‌گویم: نه! بیشتر لوس می‌کنند خودشان را: خواهش! خواهش! خواهش! -باشه. ولی به شرطی که بگین روز غدیر چی شده؟ یکی‌شان سریع می‌گوید: امام علی جانشین پیامبر شد. مثل معلم‌ها حرفش را اصلاح می‌کنم: امام علی از اول جانشین پیامبر بودن، ولی روز غدیر پیامبر اینو برای چندمین بار به همه اعلام کردن. بازی شروع می‌شود و این‌بار من می‌برم. با شادیِ پس از پیروزی، خیز برمی‌دارم به سمت لپ‌تاپ که دوباره دستم را می‌گیرند: یه دور دیگه! -این دفعه باید دقیق‌تر بگید چی شده. چون خیلی کار دارم. دختر کوچک‌تر می‌زند به بازوی بزرگ‌تر و می‌گوید: من دینیم خوب نیست تو بگو. دختر بزرگ‌تر هم کمی به مغزش فشار می‌آورد و نتیجه نمی‌گیرد. دست به دامن گوشی‌اش می‌شود و با هم، درحالی که نخودی می‌خندند و توی سر و کله هم می‌زنند، درباره غدیر جست‌وجو می‌کنند. دختر بزرگ‌تر صفحه گوشی را می‌چرخاند به سمت من و می‌گوید: بیا بخون ببین چی شده! سایت ویکی‌شیعه است. می‌گویم: نچ! خودت بخون برام. با هم و با تپق‌های بسیار، متن را می‌خوانند و می‌خندند. یک دور دیگر، اونو می‌شود طلبشان که باز هم برد با من است؛ آن هم با اختلاف بسیار. ✍🏻فاطمه شکیبا ( ) http://eitaa.com/istadegi
سلام و به ۱۴ نفر اولی که دارای شرایط 👇 باشند، داده می‌شود. شروط: کسانی که خواهر، برادر یا فرزند ۱ تا ۱۲ سال دارند می‌توانند به آیدی👇 @sedaghati_20 پیام داده و اسم خواهر، برادر یا فرزندان خود را به اضافه‌ی یک شماره کارت(نام دارنده‌ی کارت هم نوشته شود) بفرستند تا به ازای هر نفر از اسامی‌ای که می‌فرستند ۵۰۰۰ تومان هدیه دریافت کنند. 🔺 این هدیه فقط شامل کودکان ۱ تا ۱۲ سال می‌شود و به مناسبت باید والدین برای کودک خود بستنی، خوراکی یا لوازم تحریر یا اسباب بازی و... بخرند و با این عنوان به فرزندان خود بدهند. پس فرصت را از دست ندهید تا از عیدی روز جا نمونید. فقط فرصت دارید🤩🤩 از بانیان خیر ویژه تشکر می‌کنم. اجر همه‌شون با حضرت علی علیه‌السلام.
() برنامه‌ها و فعالیت‌هایی که بیلچه‌های ناربانو برای رشد قلم ناربانویی‌ها در طول سال تدارک دیده بودند و با توکل بر خدای متعال و همت شما بزرگواران انجام شد، به این شرح می‌باشد: 1⃣ تمرین‌های در نوروز ۱۴۰۱ با هشتگ‌های تا ( به این صورت بود که برشی از یک کتاب یا رمان داده می‌شد و دوستان باید با ذهن خلاق خود آن را ادامه می‌دادند. علاوه بر آن اگر کسی اسم کتاب مورد نظر را حدس می‌زد برای سلامتی‌اش توسط بیلچه‌ی ناربانو ۱۴ صلوات فرستاده می‌شد.) 2⃣ به شرکت‌کنندگان فعال در تمرین‌های 3⃣ تمرین ماه رحمت ویژه ماه مبارک رمضان با هشتگ تا 4⃣ آموزش غذاهای ساده و محلی در ماه مبارک رمضان برای خوردن افطار یا سحری با هشتگ 5⃣ برگزاری کارگاه هنری ( آموزش خمیر حنا و ساختن گل رُز با آن) به مناسبت ولادت حضرت معصومه( سلام الله علیها) و روز دختر به ناربانویی‌ها داده شد. این کارگاه را هم با هشتگ می‌توانید در گروه پیدا کنید. 6⃣ کارگاه شیوه‌ی داستانک‌نویسی2 توسط باغبان محترم، خانم زینب عسکری برگزار شد. که شماره1 آن در اواخر سال ۱۴۰۰ برگزار شده بود. 7⃣ دادن به مناسبت روز به کودکان، خواهر یا بردارهای ناربانویی‌ها. 8⃣ در محرم هم تمرین تا 4 را داشتیم. 9⃣ تمرین که بسیار متنوع بود و در اوایل شهریور ماه آغاز و در آخر مهر ماه به پایان رسید. این تمرین هم با هشتگ‌های ، ، ، و یا با هشتگ قابل رؤیت هست. 0⃣1⃣ مطالب آموزش نویسندگی با هشتگ‌های تا 3 و هشتگ یا 1⃣1⃣ برنامه‌ای تحت عنوان برگزار شد. به این صورت که رمان نوشته‌ی خانم نرجس شکوریان فرد، هر جمعه با مدیریت خانم فهیمه ایرجی( نویسنده) نقد شد. ناربانویی‌ها هم در طول هفته محدوده‌ی مشخص شده را مطالعه ‌کرده و نظرات خود را جمعه شب‌ها در گروه با هشتگ تا به اشتراک گذاشتند. 2⃣1⃣ تمرین‌های مناسبتی مثل تمرین ، تمرین برای شهدای و ایام و... انجام شده. 3⃣1⃣ دعوت از سه نویسنده‌ی خانم در ناربانو برای معرفی کتابی که چاپ کردند. ( در ایام الله دهه فجر میزبان خانم سلطانزاده بودیم. در شب ۲۲ بهمن هم خانم فهیمه ایرجی مهمان ما بودند. خانم فردوس مضیق رشادی هم در شب ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام در ناربانو حضور پیدا کردند.) 4⃣1⃣ برگزاری مصادف با نیمه شعبان ۱۴۰۱ با موضوعات مهدویت، جهاد تبیین و امید به آینده‌ی کشور که همچنان در حال برگزاری است. 5⃣1⃣ و در آخِر هم، به نویسنده‌های فعال در تمرین‌های که امشب( شب عید ۱۴۰۲ ) داده شد. الحمدلله. ان‌شاءالله که این اقدامات مورد قبول درگاه حق تعالی و حضرت زهرا سلام الله علیها قرار گرفته باشد. تشکر ویژه دارم از بیلچه‌های ناربانو و از همه‌ی شما ناربانویی‌های عزیز که در این برنامه‌ها ما را همراهی کردید. برای سلامتی و عاقبت ‌بخیری همه‌ی ناربانویی‌ها و به ویژه برگ اعظم که این شرایط را فراهم کردند تا ما دور هم جمع شویم و یاد بگیریم و مطالب ناب و آموزنده بنویسیم، پنج صلوات کنید.
12.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 غدیر از آن دست ایام‌الله ویژه‌ای بود که کتابِ خوبی برای معرفی‌اش نداشتیم. کتابی که دستت را بگیرد ببرد وسط ماجرا. 🔸 این خلا را پر کرد. بهزاد دانشگر با زبانی ساده، روان و جذاب، لحظه‌لحظه این ماجرا را جلوی چشم مخاطب تصویر می‌کند. 🔸 از آنجایی که چند سال است در این کتاب را به دوستان و آشنایان هدیه می‌دهم؛ گفتم اینجا هم به شما بزرگواران معرفی کنم. 📚 ماه بلند ⬅️ روایتی پر کشش از ماجرایی کنار یک برکه ✍️ بهزاد دانشگر 🌐 https://eitaa.com/revayat_khane 🆔️ @m_ali_jafari
@Taalei_eduروایت غدیر.mp3
زمان: حجم: 7.36M
🤝 دستی که در غدیر بالا رفت ✨ روایتی از تجلی نور در غدیر ✨ بانگ پیامبر که می‌فرمود: «مَن کُنتُ مَولاه فَهَذا عَلی مَولاه»... ✨ ولوله‌ی مردم .... ❤️ @ANARSTORY@Taalei_edu
3.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الحَـمــدُالله‌الذۍجَعلنـــا‌ مِن‌المُتمسکین‌بـِولایة‌امیـرالمؤمنین... ♥️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@anarstory