eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
405 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
116 ویدیو
23 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
🙏💐 برای (ع) ............................... ما را ببخش ، مست از سبو نبودیم با چشمه های اشکت، در گفتگو نبودیم ...تو، آفرین... تو با آیه های نورت، ما روبرو نبودیم گاهی کردیم، گاهی زدیم دور از توایم اما بی آرزو نبودیم ، ما را نده خجالت در اوج روسیاهی! بی آبرو نبودیم در ، آتش زدیم دل را رسوای عالمیم و رازی مگو نبودیم با بود و در آستانت ای جان، ما نبودیم قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
شما عزیزان در محضر هستم🙏 👌🤦🏻غزلی به (ع)، (ع) و (س) همقدم ................ با اینکه جهانِ هر کسی محترم است پایان جهان و جان هر کس است باید که وجود را صدا زد همه شب معنای در و کرم است او مثل ، زیاد بخشید... زیاد هر قدر بگویم از باز کم است در و و ، می گردم آنجا که فرشته با بشر همقدم است بر هر نگاه می اندازم در سینه ام انگار که دنیای غم است آنقدر که کردند تو را تو از این داغ، خم است بارانیِ روضه ات شدم تا دیدم هر ، کبوتری رها در است هنگام نفس می گیرم نور ، در دم و بازدم است هر ضربه ی استاد، گُلی شد به صد رازِ شگفت در زبان است را سر ذوق آورده این کعبه که هم ، هم است هنگام طوافش بگو این ، صفا و مروه ای مغتنم است قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
در اجرای شعر دوم بیت زیر جا افتاد👇 در انتظار دیدن روی توام آنجا که می دهندم تلقین، دم لحد و بیت زیر کلمه «» جا افتاد که اصلاح میکنم👇 در خلوت همیشه ی خود با خدای خویش خرمای اشک اوست رسیده سبد سبد
🕊️✋🏻 به پیشگاه از تو .............. شد خیابان، کوچه ها شد از تو ها وقتی درآمد، چشم ها شد از تو بود قم تا اینکه تو بارید تنها نه بانو، کاممان شد از تو تا زمینش بوسه ای زد، بر سرانگشتت به نرمی سخت و محکم آن، بستر و بالین شد از تو سوز «» را نگاهت، نوبهاری ناگهان کرد میوه ها از باغ آمد، سفره ها تزیین شد از تو شانه ات شد لانه ی صدها ربّناهامان ، دست ها شد از تو ابر رحمت بوده ای و... رعد و برقت روشنی بخش بر پای تو افتاد، تأمین شد از تو از تا به ، بر شترها رنج دیدی عاقبت در این ، اسبِ مذهب زین شد از تو کیمیاگر بود چشمت، شاهدم «» مس، طلا شد با طلوعت، زرّین شد از تو به شهر مرده جان داد ای ... اینجا، شد از تو دختری با شعرهایش در شبِ ظلمت درخشید در شد خاکِ پا و شد از تو به هنگام ، لبیک می گفت زائرت غرق بود و شد از تو قم المقدسه ........................................ بازار کهنه قم: این بازار که در آن مسگران هم به ساخت و تجارت می پردازند از بخش‌های مختلفی تشکیل می‌ شود که ساخت برخی از آنها از دوره سلجوقی و ایلخانی شروع شده؛ اما بخش اصلی بازار در دوره صفوی و دوره قاجار شکل گرفته است. ******* نقاش: حسن روح الامین صحنه ورود حضرت معصومه (س) به قم 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
😭🖤🔥 پیشکش به (ع) در هوای او ........... اشک است قوت غالبش، خرما غذای او نان می پزد ، پا به پای او از قتلگاه مادرش رد می شود هر روز نان می برد وقتی برای او هر چاه را که می کَند پر می کند با پیچیده در گوش زمین، زخم صدای او گاهی کلنگش را می اندازد میان کار با خاک، بازی می کند انگشت های او ترین مرد زمین، شد از آن ابری تر از باران شده حالا او گرفت از میخ در، مزد رسالت را تیغ خوارج هم شود روزی بهای قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15