🙏💐 برای #ثامنالحجج_امام_رضا (ع)
#ما_را_ببخش_ساقی
...............................
ما را ببخش #ساقی، مست از سبو نبودیم
با چشمه های اشکت، در گفتگو نبودیم
#دریاترین_زمین...تو، #خورشیدْ آفرین... تو
با آیه های نورت، ما روبرو نبودیم
گاهی #سکوت کردیم، گاهی زدیم #فریاد
دور از توایم اما بی آرزو نبودیم
#ما_داغدار_خویشیم، ما را نده خجالت
در اوج روسیاهی! بی آبرو نبودیم
در #روضههای_چشمت، آتش زدیم دل را
رسوای عالمیم و رازی مگو نبودیم
#غسل_زیارتِ_ما با #اشک بود و #باران
در آستانت ای جان، ما #بیوضو نبودیم
#محمد_عابدی
#اشعار_رضوی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
✋🏻😭 به آقاجانم امام رضا (ع)
#سوغات_سفر_مشهد
#شهریور_۱۴۰۳
#غرق_دریا
..........
#زائری بود شبیهِ همه اما غمگین
#غم_نان داشت و رزقش همهْ شب، #باران بود
منتظر بود که #مادر بشود همسفرش
او که ده سال کم و بیش، پی درمان بود
جمعیت، موج زنان دور #حرم می چرخید
غرق دریا شده بود از تبِ بارانِ عطش
صف شکن شد همه را با هیجان پس می زد
تا #دخیلی بشود روی #ضریح_سلطان
زیر لب گفت روا نیست بسوزد عشقم
#روضه خواند از #در و #دیوار و... هوا ابری شد
گفت از غربت #شیری که به دست #کفتار
تازیانه به سرش خورد و تنش #ببری شد
جمعیت گریه کنِ #روضه او بودند و
ذکر #یا_فاطمه تا #صحن_گوهرشاد رسید
ضامن این بار خودش آمده بود از #کوچه
#آهویی، ماتِ #رضا بود و به #صیاد رسید
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
😭🤦🏻 به پیشگاه #امام_رضا (ع)
#سوغات_سفر_مشهد
#شهریور_۱۴۰۳
#چهارشنبههای_امامرضایی
#داغ_فراق
....................
چشمِ صحراگَردم از #داغ_فراقت شد #فرات
ای #رضایی که دلم را #کربلا کرده نگات
تا لبی از نام زیبای تو دفتر، تر کند
خوشنویسم کن #مسیحارود، خشک است این دوات!
حال ما #مردم به #چشمِ_بینیازت بسته است
#سنگ را #آیینه کن با پرتوی از #نور_ذات
#نور و #باران و #نفس را با تو باید بو کشید
#روحِ ما بی توست مثل خانه های بی حیاط
رنگ و بوی دیگری می گیرد اصلاً #زندگی
#زعفران، حل می شود وقتیکه در #چای_نبات
کاش من هم #کودکی بودم که #نزدیک_حرم
با سلامی می کند هر روز یک گوشه، بساط
کاش من هم #زائری بودم که هر طوری شده
رد شده از #مرز و آورده سلامی از #هرات
کاش من هم حال خوب #آذریها بودم و
#انقلابت را به #آتش می کشیدم با #بیات ۱ و ۲
تا #موذنزاده، با عطر #نماز آمد به صحن
پیرمردی گفت: «مَردم... #الصلوة و #الصلوة»!
روضه ی #جد تو را سربسته خواندم در #حرم
پیش #زهرا می کنم #شبهای_جمعه، احتیاط
هر که #فانی شد در آغوش خدا، با خلق گفت:
دیدن روی تو باشد #باقیاتُالصّالحات
#مقصدی دیگر نمی بینم برای #ماه_عسل
#شاهِ طوسیّ و منِ #سرباز، پیشت #کیش و #مات
#محمد_عابدی
#اشعار_رضوی
قم المقدسه
............................................
۱. صحن انقلاب
۲. آواز بیات که اذان موذن زاده هم در این دستگاه (بیات ترک) اجرا شده
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🕊️✋🏻 به پیشگاه #حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
از تو
..............
#ریسهبندان شد خیابان، کوچه ها #پرچین شد از تو
#اشک ها وقتی درآمد، چشم ها #آذین شد از تو
#شورهزاری بود قم تا اینکه #باران تو بارید
#آب_قم تنها نه بانو، کاممان #شیرین شد از تو
تا زمینش بوسه ای زد، بر سرانگشتت به نرمی
#خاک سخت و محکم آن، بستر و بالین شد از تو
سوز «#آبان» را نگاهت، نوبهاری ناگهان کرد
میوه ها از باغ آمد، سفره ها تزیین شد از تو
شانه ات شد لانه ی صدها #پرستوی_مهاجر
ربّناهامان #کبوتر، دست ها #آمین شد از تو
ابر رحمت بوده ای و... رعد و برقت روشنی بخش
#خاک بر پای تو افتاد، #آسمان تأمین شد از تو
از #مدینه تا به #ساوه، بر شترها رنج دیدی
عاقبت در این #مدینه، اسبِ مذهب زین شد از تو
کیمیاگر بود چشمت، شاهدم «#بازار_کهنه»
مس، طلا شد با طلوعت، #گنبدی زرّین شد از تو
#حوزه_علمیهی_چشمت به شهر مرده جان داد
ای #مسیحامریم... اینجا، #مرکز_آیین شد از تو
دختری با شعرهایش در شبِ ظلمت درخشید
در #حرم شد خاکِ پا و #خوشهی_پروین شد از تو
#زمزمِ_حوضت به هنگام #اذان، لبیک می گفت
زائرت غرق #وضو بود و #شرابُالدّین شد از تو
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#سالروز_ورود_حضرت_معصومه_س
........................................
بازار کهنه قم: این بازار که در آن مسگران هم به ساخت و تجارت می پردازند از بخشهای مختلفی تشکیل می شود که ساخت برخی از آنها از دوره سلجوقی و ایلخانی شروع شده؛ اما بخش اصلی بازار در دوره صفوی و دوره قاجار شکل گرفته است.
*******
نقاش: حسن روح الامین
صحنه ورود حضرت معصومه (س) به قم
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🕊️✋🏻 به پیشگاه #حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
از تو
..............
#ریسهبندان شد خیابان، کوچه ها #پرچین شد از تو
#اشک ها وقتی درآمد، چشم ها #آذین شد از تو
#شورهزاری بود قم تا اینکه #باران تو بارید
#آب_قم تنها نه بانو، کاممان #شیرین شد از تو
تا زمینش بوسه ای زد، بر سرانگشتت به نرمی
#خاک سخت و محکم آن، بستر و بالین شد از تو
سوز «#آبان» را نگاهت، نوبهاری ناگهان کرد
میوه ها از باغ آمد، سفره ها تزیین شد از تو
شانه ات شد لانه ی صدها #پرستوی_مهاجر
ربّناهامان #کبوتر، دست ها #آمین شد از تو
ابر رحمت بوده ای و... رعد و برقت روشنی بخش
#خاک بر پای تو افتاد، #آسمان تأمین شد از تو
از #مدینه تا به #ساوه، بر شترها رنج دیدی
عاقبت در این #مدینه، اسبِ مذهب زین شد از تو
کیمیاگر بود چشمت، شاهدم «#بازار_کهنه»
مس، طلا شد با طلوعت، #گنبدی زرّین شد از تو
#حوزه_علمیهی_چشمت به شهر مرده جان داد
ای #مسیحامریم... اینجا، #مرکز_آیین شد از تو
دختری با شعرهایش در شبِ ظلمت درخشید
در #حرم شد خاکِ پا و #خوشهی_پروین شد از تو
#زمزمِ_حوضت به هنگام #اذان، لبیک می گفت
زائرت غرق #وضو بود و #شرابُالدّین شد از تو
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#سالروز_ورود_حضرت_معصومه_س
........................................
بازار کهنه قم: این بازار که در آن مسگران هم به ساخت و تجارت می پردازند از بخشهای مختلفی تشکیل می شود که ساخت برخی از آنها از دوره سلجوقی و ایلخانی شروع شده؛ اما بخش اصلی بازار در دوره صفوی و دوره قاجار شکل گرفته است.
*******
نقاش: حسن روح الامین
صحنه ورود حضرت معصومه (س) به قم
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
😭🤦🏻 پیشکش به #اسب_وفادار_اباعبدالله_الحسین_علیهالسلام جناب #ذوالجناح
#ابری_که_باران_بود
..................
#ابری که #باران بود و #زیر_پای_دریا بود
#اسبی که #طوفان بود و #روی_دست_صحرا بود
#بالَش، شُکوهِ راهِ شیری بر شبِ ظلمت
#یالش خروش موجِ خون بر بیکرانها بود
برداشتند از او #نقابِ_اسب_بودن را
او چون #سگ_اصحاب_کهف، #انسان_والا بود ۱
هر آن، #صراطالمستقیمش را #سفر میکرد
از #میمنه تا #میسره همراه #مولا بود
در #تعزیه، چشم عزاداران از او #تر شد
#تصویرِ او #زیباترین_شعر_تکایا بود
در «#ناحیه» خواندهست او را «#الجواد» آقا
این گوشهای از #صورتِ آن #کوهِ_معنا بود
این وصفِ #اسبی بود در چشمان یک #شاعر
که در میان #موزهای غرق تماشا بود
در «#عصر_عاشورا» جهان در #تابوتب افتاد ۲
نزدیک بود آن #داغ، دنیا را کند نابود
#مشهد نگو، #کربوبلا شد آن #حرم آن روز
#شاعر میان #قتلگاهِ_شاه، تنها بود
#چشمان_تارش دید #ابرِ_در_مِهای را که
#خورشید را پوشیده و #روحش_مسیحا بود
#پیشانیاش را #پرچمی از #خون_حلقش کرد
برگشت و از #شیهه، #سکوتِ خیمه #غوغا بود
آمد ولی #زخمیتر از #پیراهن_یوسف
در #چاهِ_چشمِ_خونیاش یک #تشنه پیدا بود
در امتدادِ آن #غروب_سرخ و #بالنده
چشمان #عاشوراییاش دنبال #فردا بود
زد بر #فرات و در #غبارِ_حادثه گم شد
#آیینهای که پرکشید و یک #معما بود
#محمد_عابدی
قم المقدسه
.............................................
۱. این معنا را از دکتر محمدی مبارز به یادگار دارم
۲. تابلوی عصر عاشورا اثر استاد محمود فرشچیان که در موزه آستان قدس رضوی میباشد.
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15