👆۲۹ اسفند: سالروز درگذشت #ریاضی_یزدی
🌷او از مشاهیر شاعران آیینی و ملکالشّعرای آستان #حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها بود.
🌿پدرش سیّد ابراهیم نام داشت. طبع شعر از نوجوانی در او آشکار گشت. تا ۱۶ سالگی در یزد به تحصیل علوم دینی و حوزوی پرداخت. در ۱۷ سالگی به اصفهان سفر کرد و با توقّف یک ساله موفّق به کسب سیکل اوّل شد. سپس به خدمت نظام درآمد و بعد از آن بار سفر به تهران بست و در دانشکده معقول و منقول دانشگاه تهران در رشتهی الهیّات به تحصیل پرداخت و به کسب مدرک کارشناسی علوم تربیتی نائل آمد.
🔸پس از اخذ لیسانس در دانشگاه تهران، صاحب جمع اموال دانشکده پزشکی شد و سالیانی در این منصب بود تا بازنشسته شد.
◼️متولّد ۱۲۹۰ش یزد و متوفّی ۲۹ اسفند ۱۳۶۰ که در قبرستان ابن بابویه دفن شد.
✳️دو قصیدهی او بر درهای حرم #حضرت_امام_رضا_علیهالسلام و یک قصیده در کتیبهی بالاسر حرم #حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها منقوش است.
روحشون شاد!
هنوز جا دارد که دیوان اشعار او تصحیح تازهای شود.
کاش این مطلب به تولیت آستان حضرت معصومه سلاماللهعلیها برسد!
(به نیابتش برای فرج، صلوات)
#ریاضی_یزدی
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
@Abedi_Aaeini
🤦🏻🙏🏻 تقدیم به #حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
#همشهری
..........
در روزهای سرد و لبریز از یخ اسفند
خورشید رویت می زند بر کوچه ها لبخند
من کاسبی هستم که در شهر شما گل کرد
همشهری قیصر، جوان خامی از گتوند
اینکه من اینجایی شدم هم ماجرا دارد
پشتش هزاران قصه است و مِهر یک دلبند
قم، مقصد ماهِ عسل بود آن زمان و... کرد
ما را نمک گیر خودش این خاک ارزشمند
اوقاتمان در جمکران و در حرم طی شد
اینجا برامان دلنشین تر باشد از دربند
قرآن و عترت در زمین قم چه پربارند
بیش از هزاران آیه، هر آیه... جهانی پند
در شهرتان هر سمت و سویی روی گرداندم
بر سینه آمد دستم و گفتم: ارادتمند!
گاهی به هم می ریزم از حال بد مردم
بالا و پایین می پرم، آتش تر از اسپند
از مردمی که جیبشان خالی تر از خالی ست
از کسب و کاری که شده سرتاسرش سوگند
از وام هایی که ربا اندر ربا هستند
از سودهایی با هزاران حیله و ترفند
باید که سر بر شانه ی یک کوه بگذارم
تا دردهای خویش را کمتر کنم یک چند
گاهی حرم، گاهی کنار رود پر ماشین
این رودخانه کم ندارد چیزی از اروند
در شهرتان گنبد زیاد است و خدا را شکر
خورده به کاشی های آبی، قلب من پیوند
آشفتگی می بارد از گیسوی هر گنبد
گلدسته ها از این جهت، در ربنا غرقند
بگذار قلبم -این کبوتر بچه ی زخمی-
باشد کماکان در ضریحِ خاطرت در بند
با اینکه دلتنگ دیارم می شوم گاهی
ماندم چرا اینقدر پابندم به تو پابند!؟
دیگر خودم را یک قمی می دانم ای بانو
همشهری ام دلگیر خواهد شد از این هرچند
تنها امید ما قمی ها، صحن آیینه ست
اصلا مگر که می شود از این حرم دل کَند!؟
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🕊️✋🏻 به پیشگاه #حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
از تو
..............
#ریسهبندان شد خیابان، کوچه ها #پرچین شد از تو
#اشک ها وقتی درآمد، چشم ها #آذین شد از تو
#شورهزاری بود قم تا اینکه #باران تو بارید
#آب_قم تنها نه بانو، کاممان #شیرین شد از تو
تا زمینش بوسه ای زد، بر سرانگشتت به نرمی
#خاک سخت و محکم آن، بستر و بالین شد از تو
سوز «#آبان» را نگاهت، نوبهاری ناگهان کرد
میوه ها از باغ آمد، سفره ها تزیین شد از تو
شانه ات شد لانه ی صدها #پرستوی_مهاجر
ربّناهامان #کبوتر، دست ها #آمین شد از تو
ابر رحمت بوده ای و... رعد و برقت روشنی بخش
#خاک بر پای تو افتاد، #آسمان تأمین شد از تو
از #مدینه تا به #ساوه، بر شترها رنج دیدی
عاقبت در این #مدینه، اسبِ مذهب زین شد از تو
کیمیاگر بود چشمت، شاهدم «#بازار_کهنه»
مس، طلا شد با طلوعت، #گنبدی زرّین شد از تو
#حوزه_علمیهی_چشمت به شهر مرده جان داد
ای #مسیحامریم... اینجا، #مرکز_آیین شد از تو
دختری با شعرهایش در شبِ ظلمت درخشید
در #حرم شد خاکِ پا و #خوشهی_پروین شد از تو
#زمزمِ_حوضت به هنگام #اذان، لبیک می گفت
زائرت غرق #وضو بود و #شرابُالدّین شد از تو
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#سالروز_ورود_حضرت_معصومه_س
........................................
بازار کهنه قم: این بازار که در آن مسگران هم به ساخت و تجارت می پردازند از بخشهای مختلفی تشکیل می شود که ساخت برخی از آنها از دوره سلجوقی و ایلخانی شروع شده؛ اما بخش اصلی بازار در دوره صفوی و دوره قاجار شکل گرفته است.
*******
نقاش: حسن روح الامین
صحنه ورود حضرت معصومه (س) به قم
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
😭🖤 پیشکش به #حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
سروده شده در #شب_شهادت_بیبی در #بالاسر_حرم_مطهر
چه توفیقی!
..................
#کبوتر لانه کرده روی #گلدسته، چه تلفیقی!
#نماز_جعفر_طیار و #بالاسر، چه توفیقی!
هزاران تکه ام اما #شکستن را نمی دانم
چقدر #آیینهها الماسی اند اینجا... چه تطبیقی!
شرابی از #زیارتنامه نوشیدم گرفتم گُر
#حدیثی خواند از چشمت برایم #اهل_تحقیقی
گمانم #گوشهْچشمی کرده ای بر زائری دیگر
شنیدم از میان صحن هایت می رسد جیغی
#حرم، #شبهای_جمعه حال و روز دیگری دارد
خودش #کربوبلایی می شود بی هیچ تبلیغی
همینکه می رود #خورشید با دستان بر سینه
#حرم با #زائرانش می رود در حال تعلیقی
#محمد_عابدی
قم المقدسه
.........................................
عکاس: امیر پاشایی
مسجد طباطبایی در بالاسر
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🤦🏻🙏🏻 تقدیم به #حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
#همشهری
..........
در روزهای سرد و لبریز از یخ اسفند
خورشید رویت می زند بر کوچه ها لبخند
من کاسبی هستم که در شهر شما گل کرد
همشهری قیصر، جوان خامی از گتوند
اینکه من اینجایی شدم هم ماجرا دارد
پشتش هزاران قصه است و مِهر یک دلبند
قم، مقصد ماهِ عسل بود آن زمان و... کرد
ما را نمک گیر خودش این خاک ارزشمند
اوقاتمان در جمکران و در حرم طی شد
اینجا برامان دلنشین تر باشد از دربند
قرآن و عترت در زمین قم چه پربارند
بیش از هزاران آیه، هر آیه... جهانی پند
در شهرتان هر سمت و سویی روی گرداندم
بر سینه آمد دستم و گفتم: ارادتمند!
گاهی به هم می ریزم از حال بد مردم
بالا و پایین می پرم، آتش تر از اسپند
از مردمی که جیبشان خالی تر از خالی ست
از کسب و کاری که شده سرتاسرش سوگند
از وام هایی که ربا اندر ربا هستند
از سودهایی با هزاران حیله و ترفند
باید که سر بر شانه ی یک کوه بگذارم
تا دردهای خویش را کمتر کنم یک چند
گاهی حرم، گاهی کنار رود پر ماشین
این رودخانه کم ندارد چیزی از اروند
در شهرتان گنبد زیاد است و خدا را شکر
خورده به کاشی های آبی، قلب من پیوند
آشفتگی می بارد از گیسوی هر گنبد
گلدسته ها از این جهت، در ربنا غرقند
بگذار قلبم -این کبوتر بچه ی زخمی-
باشد کماکان در ضریحِ خاطرت در بند
با اینکه دلتنگ دیارم می شوم گاهی
ماندم چرا اینقدر پابندم به تو پابند!؟
دیگر خودم را یک قمی می دانم ای بانو
همشهری ام دلگیر خواهد شد از این هرچند
تنها امید ما قمی ها، صحن آیینه ست
اصلا مگر که می شود از این حرم دل کَند!؟
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
دیشب توفیق زیارت بیبی رو داشتم و در جوار شیخ فضل الله نوری، نور گرفتم و غزلی متولد شد👇🏻
🙏🏻🕊️ به پیشگاه #حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
#نور
............
ای که هستی در نهاد و باخبر از مشکلم
تو پی فعل من و من در پی مستفعلم
لرزش دستانم از پیری نباشد، از حیاست!
بیدم و جز سایه ای کوچک نبوده حاصلم
دیدنت، واجبترین رزق است و می بخشی مرا
گاه در انجام این واجب اگر که کاهلم
آمدم بارانی از #نورت بریزد بر سرم
#شیخ_فضلالله را دادی حوالت بر دلم
در پریشانحالیِ امواج، دلخواهم تویی
ای که هم دریای امّید منی، هم ساحلم
جَلد این درگاهم و بیگانه ام با هرچه کوچ
شکر می گویم خدا را وقف این آب و گلم
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15