eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
405 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
116 ویدیو
23 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
🙏🏻😭 و فریاد کربلا😭 ................. ویرانم از حکایتِ آباد کربلا پیچیده در سکوتم فریاد کربلا غیر از تمام هفته که قلبم حسینیه ست می کُشدم گفتم به هر که غیر امامم ، نه! آری منم منم من... معتاد کربلا مُهر نماز: تربت خونینِ قتلگاه رو به خداست در دل سجاده، کربلا خورشیدِْ عصر روز دهم توبه کرد و رفت اما چه ها نکرد به اولاد کربلا با تیغ آفتاب به جنگ رفت بر زخم ها نمک زد جلاد کربلا اصحاب، گِرد شمع وجود ، جمع پروانه ها طلیعه ی میعاد کربلا! از رقص عارفانه چه گویم! چنان وهب او که مسیح بوده و داماد کربلا پیشِ نگاهِ منتظرِ باغبانِ نور پرپر شده ست شاخه ی شمشاد کربلا ای که حج خدا را وداع گفت آرام شد به «ناد علی»... «ناد کربلا» بیش از سخت گاهی عجیب می شود اعداد کربلا هر «قطعه» شد رباعی نابی میان دشت اینگونه شد وسیع تر ابعاد کربلا حالا یتیم، دختر شیرین زبان او حالا وخیم، وضعیت حاد کربلا آتش زدند دامن سبز رباب را بالا گرفت شدت بیداد کربلا در خیمه ی قضای الهی اسیر شد با شعله های حرمله، سجاد کربلا با آن همه مصیبت عظمی که بر تو رفت شام بلاست! روضه ی همزاد کربلا انکارِ قتل عامِ خدا بی نتیجه است ریشه دوانده در دل، اسناد کربلا! یک شنیده ای از راه دور، آه صدها برابر است استعداد اینجا کویر نیست که دریای رحمت است باید که بود ماهیِ آزاد کربلا! قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🖤😭 تقدیم به (ع) و ممنون از (ع)🌷 خواب و بیدار ........................ این شعرِْ پاره، شد آتش گرفت سینه، پر از «» شد شاعر به خواب رفت در آن شب که دفترش برگ درخت بود و سرِ شاخه، بوف شد طوفان به شکل سایه ای از دور زوزه کرد جنگل، اسیر صحنه ی مرگی مخوف شد سر بریده به نی ها طلوع کرد به خون نشست و نگاهش خسوف شد خواب از سر جهانِ پس از حرمله پرید به هوش آمد و غرق شد همراه رعد و برقِ ، زد نفس نفس از میمنه به میسره، مات صفوف شد در کشاکش و... ، اسیر پنجه ی داغ سُیوف شد سعی و بماند برای بعد به ، دچار شد قربانِ ای که کِش آمد به دست آنقدرها کشیده که آخر، شد قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15