🌷🙏🏻 به ساحت #ثامنالحجج_علیبنموسیالرضا (ع)
#روشندل
...................
#قطرهای_گم بوده و #پیداترین_دریا شده
#تشنه_دیروز، حالا #چشمه_فردا شده
صورتش خیس از #حسین است و #عطش را کشته است
#کربلایی در خودش دارد لبش #سقا شده
رد شده از آسمانِ ربنایش، «یا علی»
#کاشی_گلدسته ات وقتی که از جا پا شده
#گنبدت، از سر کلاهِ خلق را انداخته
پیرمردی دیده #ایوان تو را و... تا شده
#مُهر تو از #کودکی بر سینه ما خورده است
#مِهر تو از #کودکی در سینه ما جا شده
#همسری_نازا کنار #پنجره_فولادِ_اشک
دست بر #دامان_سبزِ مادرت #زهرا شده
#دختری جیغی کشید و روی پایش راه رفت
بین زائرها سر #پیراهنش دعوا شده
خوش به حال #شیخ_حر_عاملی که چشم او
هر سحر رو به تو و #ایوانْطلایت وا شده
خوش به حال هر کسی که در شلوغی های صحن
با #زیارتنامه ی پُر معنی ات، تنها شده
ذکر «#یا_شَمسُالشُّموسَ» ت، #شمس را دیوانه کرد
آنکه #لکنت داشت، با نام تو #مولانا شده
تَقْ تَتَق تَقْ می زنم در، تا صدایی بشنوم
در اگر وا شد به رویم، از سرِ #تقوا شده
#نور می بارد...! چراغانی ست قلب زائران
هرکه #روشندل شده در این #حرم، بینا شده!
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🖤😭🌹 #روضه_وداع_امام_حسین_علیهالسلام و #شهادت_عبدالله_بن_حسن_ع
آه...
.........
دیگر ندارد آسمانِ خیمهگاهش ماه
دیگر ندارد در بساط خویش حتی آه
فصل وداعِ حضرتِ خورشید بود و کوه!
شد #کربلا تاریک و سر زد روضهای جانکاه
مهتابِ قرآن بود در دستان اقیانوس
تا اهل ساحل را کند از موجها آگاه
دیدند آهوها که شیری روی خاک افتاد
تیری، کمانی کرد #زینب را در اردوگاه
این است پاداش امامی که به #صلح آمد
تا مردمان خویش را قدری کند #اصلاح
شمشیرها بیپرده تا بالا و پایین رفت
#زینب گریبان چاک داد و گفت: «یا الله»!
دستی رها شد تا #عمو_عباس باشد باز
شاید #حسن بود آنکه آنگونه رسید از راه
خون میکِشد خون را و... در مقتل، همه دیدند
مخلوط شد با خون #اصغر، خون #عبدالله
با چنگ و دندان، گرگها گودال را کندند
چیزی نماند از #یوسف و #پیراهنش در چاه
#زینب، زمین افتاد تا گرد و غبار افتاد
حالا فقط او بود و اسبی بیخبر از شاه
دارد خودش را میزند #مهدی، نگو! کافیست
از حالْ رفته #مادرش، دیگر نخوان مداح!
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🌷🙏🏻 به ساحت #ثامنالحجج_علیبنموسیالرضا (ع)
#روشندل
...................
#قطرهای_گم بوده و #پیداترین_دریا شده
#تشنه_دیروز، حالا #چشمه_فردا شده
صورتش خیس از #حسین است و #عطش را کشته است
#کربلایی در خودش دارد لبش #سقا شده
رد شده از آسمانِ ربنایش، «یا علی»
#کاشی_گلدسته ات وقتی که از جا پا شده
#گنبدت، از سر کلاهِ خلق را انداخته
پیرمردی دیده #ایوان تو را و... تا شده
#مُهر تو از #کودکی بر سینه ما خورده است
#مِهر تو از #کودکی در سینه ما جا شده
#همسری_نازا کنار #پنجره_فولادِ_اشک
دست بر #دامان_سبزِ مادرت #زهرا شده
#دختری جیغی کشید و روی پایش راه رفت
بین زائرها سر #پیراهنش دعوا شده
خوش به حال #شیخ_حر_عاملی که چشم او
هر سحر رو به تو و #ایوانْطلایت وا شده
خوش به حال هر کسی که در شلوغی های صحن
با #زیارتنامه ی پُر معنی ات، تنها شده
ذکر «#یا_شَمسُالشُّموسَ» ت، #شمس را دیوانه کرد
آنکه #لکنت داشت، با نام تو #مولانا شده
تَقْ تَتَق تَقْ می زنم در، تا صدایی بشنوم
در اگر وا شد به رویم، از سرِ #تقوا شده
#نور می بارد...! چراغانی ست قلب زائران
هرکه #روشندل شده در این #حرم، بینا شده!
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
برخی اشعار آیینی با #پیراهن👇🏻
تیرها در چله آمد تا به خاک افتاد ماه
ابر، #پیراهن درید و بعد از آن، باران گرفت
#محمد_عابدی
آغوشِ مولا مقتل چندین نفر بوده
خون علی، تازه ست بر #پیراهن یوسف
#محمد_عابدی
قصه یوسف و گرگ است و برادرها خواب
آمدم «شعر» کنم #پیرهنش را و نشد
#محمد_عابدی
به لطف دوک نخ ریسی، عبا و #پیرهن می دوخت
برای زینبش چادر نمازی قد دنیا داشت
#محمد_عابدی
چقدر
..............
چقدر لِه شده ای تو!؟ چقدر سنگینی!؟
چه کرده اند با تو!؟ حسین می بینی!؟
چقدر روزنه دارد تن و سرت ای ماه!؟
کجاست #پیرهنت!؟ ای که چون عرق چینی
#محمد_عابدی
حسین آنکه به خون غلتید و غارت شد
اگرچه تا ابد... آن #پیرهن سبز است!
#محمد_عابدی
بگو کجاست #پیرهن، حسین من حسین من!؟
چرا به قتلگاه رفته ساربان، دو مرتبه!؟
#محمد_عابدی
#پیراهن تو رفت در آن معرکه... تا من
در گوشه ای از «جامه دران» شعر بخوانم
#محمد_عابدی
دختری جیغی کشید و روی پایش راه رفت
بین زائرها سر #پیراهنش دعوا شده
#محمد_عابدی
عاشقان در مدح او #پیراهن از تن می درند
با گریز روضه ای، گاهی نجف، کرب و بلاست
#محمد_عابدی
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤😭🌹 #روضه_وداع_امام_حسین_علیهالسلام و #شهادت_عبدالله_بن_حسن_ع
آه...
.........
دیگر ندارد آسمانِ خیمهگاهش ماه
دیگر ندارد در بساط خویش حتی آه
فصل وداعِ حضرتِ خورشید بود و کوه!
شد #کربلا تاریک و سر زد روضهای جانکاه
مهتابِ قرآن بود در دستان اقیانوس
تا اهل ساحل را کند از موجها آگاه
دیدند آهوها که شیری روی خاک افتاد
تیری، کمانی کرد #زینب را در اردوگاه
این است پاداش امامی که به #صلح آمد
تا مردمان خویش را قدری کند #اصلاح
شمشیرها بیپرده تا بالا و پایین رفت
#زینب گریبان چاک داد و گفت: «یا الله»!
دستی رها شد تا #عمو_عباس باشد باز
شاید #حسن بود آنکه آنگونه رسید از راه
خون میکِشد خون را و... در مقتل، همه دیدند
مخلوط شد با خون #اصغر، خون #عبدالله
با چنگ و دندان، گرگها گودال را کندند
چیزی نماند از #یوسف و #پیراهنش در چاه
#زینب، زمین افتاد تا گرد و غبار افتاد
حالا فقط او بود و اسبی بیخبر از شاه
دارد خودش را میزند #مهدی، نگو! کافیست
از حالْ رفته #مادرش، دیگر نخوان مداح!
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤😭🌹 #روضه_وداع_امام_حسین_علیهالسلام و #شهادت_عبدالله_بن_حسن_ع
آه...
.........
دیگر ندارد آسمانِ خیمهگاهش ماه
دیگر ندارد در بساط خویش حتی آه
فصل وداعِ حضرتِ خورشید بود و کوه!
شد #کربلا تاریک و سر زد روضهای جانکاه
مهتابِ قرآن بود در دستان اقیانوس
تا اهل ساحل را کند از موجها آگاه
دیدند آهوها که شیری روی خاک افتاد
تیری، کمانی کرد #زینب را در اردوگاه
این است پاداش امامی که به #صلح آمد
تا مردمان خویش را قدری کند #اصلاح
شمشیرها بیپرده تا بالا و پایین رفت
#زینب گریبان چاک داد و گفت: «یا الله»!
دستی رها شد تا #عمو_عباس باشد باز
شاید #حسن بود آنکه آنگونه رسید از راه
خون میکِشد خون را و... در مقتل، همه دیدند
مخلوط شد با خون #اصغر، خون #عبدالله
با چنگ و دندان، گرگها گودال را کندند
چیزی نماند از #یوسف و #پیراهنش در چاه
#زینب، زمین افتاد تا گرد و غبار افتاد
حالا فقط او بود و اسبی بیخبر از شاه
دارد خودش را میزند #مهدی، نگو! کافیست
از حالْ رفته #مادرش، دیگر نخوان مداح!
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15