🔶🔸 بحران هویت
وقتی درخصوص #هویت صحبت می کنیم؛ می توانیم برای او ابعاد و اقسام مختلفی را درنظر بگیریم.مثل هویت ملی که جزئی از کلان واژه هویت است.
اما #هویت_انسان به لحاظ فلسفی در دو بخش قابل تعریف است. سایر اقسام و ابعاد ناظر به اجتماع و نقش ها ایجاد می شوند.
#هویت_انسانی: وجودی که دارای ظرفیت ها، محدودیت ها، قابلیت ها و ضعف و قوت های انسانی است.به عبارتی، شخص را به مثابه یک #انسان تعریف کنیم.
اگر شخص دروجود خود و سایر موارد فوق به بحران برسد و نتواند خود را به عنوان انسان تعریف کند درگیر #بحران_هویت از نوع #وجودشناختی شده است. درحقیقت، بین خود، هستی، خداوند و سایر انسان ها و موجودات نمی تواند به تعریف و مرزبندی مشخصی برسد.
(پرداخت به مسئله حیا هم باید ازاین قاعده پیروی کند)
#هویت_جنسیتی: شخص پس ازاینکه خود را به عنوان یک انسان تعریف می کند، بتواند به ویژگیها، ظرفیتها، محدودیتها، قابلیتها و ضعف و قوت های جنسیتی(مذکر و مونث) خود هم بپردازد. اگر در #پذیرش، #فهم و #ترسیم جنسیت خود دچار اختلال و نقص شود. در حقیقت درگیر #بحران_هویت از نوع #جنسیت شده است.
(جنبش ز،ز،آ می تواند از نوع همین بحران و اختلال باشد)
به عنوان مثال: خانم، در تطبیق و قیاس خود با مردان، دچار #تعارض و دوگانگی شده و ازجنسیت خود ناراضی می شود.
نمی تواند خود را به عنوان:
#اولا: یک انسان با تمام محدودیت ها ، قابلیت ها و وظایف تعریف کند.
#ثانیا: خود را به عنوان یک زن، با ویژگی ها، ظرفیت ها و محدودیت های طبیعی و ذاتی ترسیم کند.
https://eitaa.com/AhrarThinkTank
🌻خرده نویسی یک معلم🌻
💡گلخانه یا مدرسه؟
یکی از مطلوب ترین محیط ها برای تربیت، #مدرسه است.
جامعه هدف در مدرسه حتی از منزل هم بهتر تعریف می شود.
همه دانش آموزان در یک #دوره_رشدی و سنی و در یک #جنسیت قرار دارند.
بهترین #زمان ممکن برای فعالیت های تربیتی، مطلوب ترین بستر برای #تعریف_گروه و مربی، مجهزترین محیط به فرآیند و محتوای تربیتی و پذیراترین محیط برای تعریف #قوانین_اجتماعی، مدرسه است.
❓اما چرا مدرسه در ایجاد ارتباط، بین جامعه هدف(دانش آموز) و محیط تربیتی کمتر موفق است؟
❗️جامعه هدف او شبیه هر محیطی(رسانه،فضای مجازی،گروه همسال ناهنجار و...) می شود الا مدرسه !؟
یکی از اصلی ترین عوامل در این ناکامی، تمایل به دانش آموز #مصرفگرا به جای دانش آموز #کنشگر است.
تا زمانیکه فرآیند و مدرسه براساس تربیت دانش اموز #مصرف_گرا باشد؛ کمترین رابطه معنادار بین مفاهیم و دانش آموز ایجاد می شود:
۱.دانش اموز در کلاس درس مستمع و فراگیر است.
۲.مدل ارزیابی در حیطه شناختی و اولین سطح(فهم ودانش) ایست می کند.
۳.فعالیت های فوق برنامه و پرورشی اولویت ثانویه پیدا می کنند.
۴.فعالیت های فوق برنامه توسط اولیای مدرسه برنامه ریزی و عملیاتی می شوند و دانش اموز مصرف کننده است و...
دانش اموز در محیط مصرف گرا، نه تنها تمایلی به #مشارکت ندارد بلکه با مفاهیم و اهداف برنامه #رابطه_معنادار برقرار نمی کند.
محیطی که اولیای مدرسه درآن برنامه ریز و مجری باشند درواقع یک نوع #تربیت_گلخانه ایست که دانش اموز درگیر هیچ حقیقت و تجربه ای نمی شود.درنهایت مدرسه برشی از اجتماع و دنیا نخواهد بود.
https://eitaa.com/AhrarThinkTank
📚خرده نویسی یک معلم📚