کتابخانه دیجیتالی سامرا
با بیش از ۵۰۰ کتاب دیجیتالی پیرامون سامرا و امام هادی علیه السلام و امام عسکری علیه السلام و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
https://www.ghbook.ir/index.php?option=com_otherghbooklibrary&view=library&id=23&Itemid=772&lang=fa
امکانات نرم افزار موبایل
۱- جستجوی قدرتمند و سریع در یک یا همگی کتابها
۲- سادگی مطالعه متن
۳- امکان سفارشیسازی متن با تغییر فونت،اندازه متن، تغییر حاشیه صفحه، رنگی کردن اعراب و ...
۴- نوشتن یاداشت و نشانهگذاری یا اشتراکگذاری متن
۵- دریافت لیست کتابها به صورت آفلاین
6- چند زبانه بودن برنامه : فارسی ، عربی ، انگلیسی ، آذربایجانی، چینی و اردو
7- و امکانات متنوع دیگر....
✅ #کانال_طلاب_المصطفی↙️
🆔 https://eitaa.com/almustafauni
📁 بسته ویژه «نگاهی به آراء و اندیشههای دکتر داود فیرحی»
📜برخی از آنچه در این پرونده به آن پرداخته شده است🔻
🔹 در تکاپوی راه سوم/ سیدعلی میرموسوی
🔹 فیرحی و دغدغه «ایرانِ امروز»/ علی اشرف فتحی
🔹 روشنفکری دینی و دکتر فیرحی/ علی صارمیان
🔹 دکتر فیرحی، الگوی کارآمد برای چگونگی تعامل با مهمترین دوگانههای جامعه
🔹 نظریهپردازی فقهی و نقش آن در استقلال فقیه؛ گزارشی از آراء دکتر فیرحی در باب نظریهپردازی فقهی/ علی شفیعی
🔹 نگاهی به زندگینامه و آثار مرحوم داود فیرحی/ اندیشمندی که «قدرت، دانش و مشروعیت در اسلام» را واکاوی کرد
ادامه مطالب و تفصیل آن👈 https://b2n.ir/firahi
#داوود_فیرحی
🆔 https://eitaa.com/ijtihad
سایت کتابخانه مدرسه فقاهت
اين سايت شامل دو بخش کتابخانه بخش شیعه (اصلی) و بخش اهل سنت
ک در هر بخش بیش از 6 هزار عنوان کتاب دارد.
جستجو راحت تر و نسخه های متعدد از کتب و نسخه تصویری و متنی از تمام کتب
(تمام کتب معتبر شیعه و اهل سنت در تمام رشته ها وجود داره)
لینک سایت 👇
http://lib.eshia.ir/
کوخ
🌱صدای زن و دختر بی پناه را منتشر کردند. جرم نیست؟ همان قانونی که برای فیلمبرداری از دیوارهای خانه مسوول انقلابی _یمن نه ببخشید_ ایران، جرم در نظر گرفته لابد باید اینجا هم پخش صدای غربت این خانواده را جرم بداند. به همان دلیل که انتشار عکس خانه ها و زندگی آقازاده ها و اعلام درآمدهای نجومیشان جرم است لابد فریاد زدن زن بی پناه و دخترک ترسانش در برابر حجم بی تفاوتی چشمها هم جرم است.
🌱سالها است این مردم مظلوم را میشناسم. و خیلی وقت است جرم میبینم. آن روز که دخترکان روستایی که باید کیلومتر ها راه میرفتند تا به مدرسه برسند، تصادف کردند و پر کشیدند، یا در راه مدرسه به خانه در رودخانه غرق میشدند. آن روز که بچه کوچک تب دار قبل رسیدن به نزدیکترین دکتر روی دست پدر تشنج کرد و بعد هم جان داد. آن روز که مسوول رای گیری، مدیر مدرسه را تهدید میکرد که اگر رای مردم روستایی را تغییر ندهی تا به فلانی رای دهند از کار بیکارت میکنم، آن روز که چند هفته دعوای فامیلی در یک روستا در بلوچستان جان بیگناه ها را میگرفت و مسوولین نگاه میکردند، آن روز که معلمهای تبعیدی و معتاد را برای بچه های مظلوم روستایی میفرستادند که تدریس کنند. آن روز هم گفتم خواندن کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی» مخصوصا بخش «جامعه بی طبقه توحیدی» اش جرم بود جرم.
🌱آی مردم انقلابی بپاخیزید! فقط یک دقیقه صبر کنید اول ببینیم الان دقیقا یقه چه کسی را باید بگیریم؟
🌱یک عده معتقدند مقصر مامور شهرداری است. یک عده البته ریشه یابی کرده اند متوجه شده اند خود شهردار هم مقصر است. یک عده هم نظارت استصوابی شورای نگهبان در انتخاب شهردارها و شخص آقای جنتی را مسوول میدانند.
🌱لاشخورهای غربگرا و جماعت جاهل آرمانجو نیز میگویند یقه نظام را بگیریم. چرا؟ چون ساده ترین راه حل همین است. هم پرستیژ انقلابیت حفظ میشود. هم دلت خنک میشود. مثل پیرمردهای صف نانوایی که معتقدند ریشه مشکلات خودشونند. خود کی؟ خودشون دیگه.
🌱 ولی به نظر من مشکل را در فرهنگ غربگرایی و دنیا پرستی ببینید که در هر طایفه ای یک طور نمایان میشود. آن روز که رهبر ما در انتهای دهه شصت ناله های امام در توجه به محرومین را برای نقد مسوولین یادآوری میکرد، آن روز که در دهه هفتاد از خواص دنیاپرست بعد انقلاب نبوی سخن گفت. آن روز که در دهه هشتاد جریان عدالتخواه و جهادی را به ثمر نشاند. آن روز که در دهه نود، مجلس و دولت را به عدالتخواهی و به فکر مستضعفین بودن فراخواند، او در اندیشه نابود کردن فرهنگ اشرافیت و دنیاپرستی و غربگرایی بود. ریشه را باید دید ریشه را باید زد.
🌱راه حل را هم در بیانیه گام دوم گفت و باز نشنیدیم. او گفت جوانان! تماشاچی نباشید. بیایید وسط. انقلاب کنید. همه نظام مددتان خواهد داد. انقلاب را پیش ببرید. دست امام را شما میتوانید به دست امت برسانید. و آن وقت ببینید که ذره ذره همه چیز عوض میشود. از قوانین ضعیف و مدیران فرتوت و نالایق تا همه امور دیگر. آینده را با انقلاب رقم بزنید و با همین نظام.
پ ن. التماس میکنم بیانیه گام دوم و سخنان رهبری با دانشجویان در سبک پیاده سازی آن را دوباره بخوانید.
@ali_mahdiyan
خروج از "المعرفة الدينية"
https://play.google.com/store/apps/details?id=com.dijlah.almaerifa
📱آیا مفاهیم دینی در شبکه های اجتماعی در حال کاهش است؟
🔹با بررسی و آنالیز بیش از ۵۰۰ میلیون توییت، ۴۰۰ میلیون پست عمومی اینستاگرام و بیش از ۵۰۰ میلیون پست کانالهای تلگرام، پستهایی که مرتبط با مفاهیم دینی بوده استخراج و از نظر آماری تحلیل شده است.
🔹بر اساس این تحلیل کلانداده، «۱۰ تا ۱۵ درصد» محتواهای منتشرشده در یک سال گذشته، مرتبط با مفاهیم دینی است. مفاهیم مرتبط با «خدا»، «اهلبیت» و همچنین «عبادات» و «شهادت» بیشترین محتواهای دینی را به خود اختصاص دادهاند.
🔹در بعضی از مفاهیم و موضوعات مانند اهلبیت به ویژه اربعین، محتواهای تولید شده در امسال در مقایسه با سال قبل با رشد ۵۰ درصدی همراه بوده است.
fna.ir/f0s121
@daghdagheha
به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، همایش ملی فلسفه دین اسلامی، آذرماه جاری توسط قطب علمی فلسفه دین با همکاری جمعی از موسسات و نهادهای علمی کشور برگزار خواهد شد. از این رو نخستین پیش نشست علمی این همایش با عنوان نشست “چیستی و امکان فلسفه دین اسلامی ” توسط قطب علمی فلسفه دین اسلامی با همکاری برخی نهادهای علمی و فرهنگی کشور تحت نرم افزار اسکایپ برگزار میشود.
این نشست علمی با حضور آقایان حجتالاسلام و المسلمین علیرضا قائمینیا، حجتالاسلام والمسلمین محمد جعفری، دکتر رضا اکبری و دکتر رسول رسولیپور برگزار خواهد شد.
دبیر علمی این نشست آقای حمید امیرچقماقی خواهد بود.
نشست علمی با عنوان “چیستی و امکان فلسفه دین اسلامی ” روز چهارشنبه مورخ ۵ آذرماه ۱۳۹۹ به صورت مجازی از ساعت ۱۸ تا ۲۰ به صورت مجازی و تحت نرم افزار اسکایپ برگزار میشود.
جهت حضور در این نشست، اینجا 👇👇کلیلک کنید. http://meeting.iict.ir/farhang
2020_11_25 18-31-29 .cid.d722b35ebfee2fd8.mp3
26.21M
🔶 نخستین پیش نشست علمی همایش #فلسفه_دین_اسلامی
🔺به همت #قطب_علمی_فلسفه_دین اسلامی و موسسه امام خمینی و مجمع عالی حکمت اسلامی
✅ مناظره علمی با موضوع "چیستی و امکان فلسفه دین اسلامی"
🎙با حضور آقایان:
#رضا_اکبری
#محمد_جعفری
#علیرضا_قائمی_نیا
#رسول_رسولی_پور ✅ قسمت دوم 🌐 @meshkatnoor
2020_11_25 17-56-09 .cid.d722b35ebfee2fd8.mp3
16.47M
🔶 نخستین پیش نشست علمی همایش #فلسفه_دین_اسلامی
🔺به همت #قطب_علمی_فلسفه_دین اسلامی و موسسه امام خمینی و مجمع عالی حکمت اسلامی
✅ مناظره علمی با موضوع "چیستی و امکان فلسفه دین اسلامی"
🎙با حضور آقایان:
#رضا_اکبری
#محمد_جعفری
#علیرضا_قائمی_نیا
#رسول_رسولی_پور ✅ قسمت اول 🌐 @meshkatnoor
🔴"فیزیک، عرفان از مسیر طبیعت است"
آنچه در ادامه می آید، مطلبی است که در وبلاگ "عرفان و فلسفه" دیدم. این وبلاگ ظاهرا متعلق به محسن فخری زاده است که دو روز پیش ترور شد و به شهادت رسید. ایشان فیزیک خوانده بود و درس میداد و از نوشته ها اینطور بر میآید که دغدغه های فلسفی دقیقی داشت. 8 مطلب در این وبلاگ بود که من خواندم و با همه آنها همراه بودم.
دل انسان از این میسوزد که افراد نجیب و باسواد و سر به زیری که بدون هیاهو کار میکنند، از ما گرفته میشوند:
"فیزیک و فلسفه نه تنها به هم ربط دارند بلکه در صورت رعایت مرزها می توانند برای یکدیگر خوراک تهیه کنند. پشتیبان هم باشند و در بسیاری از موارد یکدیگر را اصلاح نمایند. این مطلب فوق العاده دقیق است، و کمی بی دقتی فرد را به خلط بین این دو علم که از یک دیگر مستقل هستند و ابزارهای خاص خود را هم دارند وا می دارد. بیان این مطلب را در کتابی که در دست تالیف دارم به طور مفصل آورده ام. رمز این مطلب هم در این است که مبنای "ایدئولوژی" "جهان بینی" است و مبنای "جهان بینی" "شناخت" است. مهمترین ابزار "شناخت" "حس" است که اینجانب تعبیر تعمیم یافته "مشاهده" را برای "حس" جعل کرده ام. البته توالی بین این موضوعات توسط برخی از فلاسفه مثل آقای دکتر سروش رد شده است که مورد قبول اینجانب نیست. حال نقش فیزیک در به وجود آوردن "شناخت" مشخص است. یعنی فیزیک یکی از بهترین دریچه ها برای "مشاهده" است. البته در بین علوم به نظرم زیست شناسی هم همین نقش را به صورت مستقل دارد. البته علوم شناختی که شاید توسعه یافته روانشناسی قدیم باشد نیز نقش خاصی در مباحث فلسفی دارد. باز تذکر می دهم که ذکر این ارتباطات با تکیه بر مرزها و وظایف هریک از این علوم باید باشد.
از دید من فیزیک عرفان از مسیر طبیعت است. من بنا ندارم از فیزیک به خدا برسم. چرا که به خدا رسیدن نه با فلسفه امکان پذیر است نه با فیزیک. بلکه با فیزیک جلوه های زیبای حضرت حق را می یابم، لذت می برم و انشاءالله بر ایمانم افزوده می شود."
به نقل ازکانال دکترجواد درویش.
45879582217000190774_201117_135049 (1).pdf
1.97M
کتابی در روش مطالعه و یادگیری و تقویت حافظه و آماده شدن برای امتحانات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 وبینار الهیات رنج تطبیقی
🎧🎤 ارائه توسط دکتر یوسف دانشور عضو هیأت علمی موسسه امام خمینی 🔴 بخش اول @meshkatnoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 وبینار الهیات رنج تطبیقی
🎧🎤 ارائه توسط دکتر یوسف دانشور عضو هیأت علمی موسسه امام خمینی 🔴 بخش دوم @meshkatnoor
Sound_2020_12_01_19_04_52_631 00_00_00-01_25_00.mp3
20.4M
🔸 وبینار بررسی و نقد تقابل نظریه فرگشت داکینز با برهان نظم از دیدگاه داوکینز ( جلسه دوم ) 🎤 دکتر حامد ساجدی 🌐 @meshkatnoor
✨﷽✨
📌 فرقه شناسی
🔹نام فرقه: نعمت اللهیه سلطانعلیشاهی گنابادی
🔹تخلص فرقه: گنابادی
🔹موسس فرقه: محمد سلطانعلیشاه
🔹سال تاسیس: ۱۲۹۴ هجری قمری
🔹قطب کنونی: نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه
🔹محل مرکزی فعالیت: تهران خانقاه امیر سلیمانی
🔹مهمترین مراکز جمعیتی: بخش بیدخت گناباد و بخش ششده فسا
🔰مهمترین منابع اقتصادی:
🔹علاوه بر عشریه (دریافت یک دهم مال اعضای فرقه) که از اتباع فرقه گرفته میشود این فرقه دارای شرکتهای اقتصادی و بنگاههای درآمدی هست که به برخی اشاره میشود:
🔺الف:-صنایع شیر دامداران
🔺ب:-صنایع کیک وکلوچه شکوهی(پچپچ)
🔺ج:-حدود ۶ چاپخانه و انتشاراتی مانند چاپ جنت بروجرد، حافظ شیراز ، انتشارات حقیقت تهران و...
🔰مهمترین خطرات سیاسی اجتماعی فرقه گنابادی:
🔺رشد سریع
🔺حرکت رسانهای قوی
🔺داشتن نیروهای مخالف نظام وآماده درگیری
🔺نفوذ در دستگاه
🔰تشکیلات:
🔹در راس فرقه قطب قرار دارد. بعد از قطب شیوخ فرقه هستند که در بسیاری از مناطق فعالند وبه عنوان شیخ نامیده میشوند. مهمترین شیوخ فرقه عبارتند از:
🔺۱-یوسف مردانی شیخ کرج
🔺۲-محجوبی شیخ ملایر
🔺۳-خواجه گراشی شیخ فارس و ...
📝 توضیحات:
🔹سلطان محمد بيچاره (فامیل نامبرده) گنابادی در سال ۱۲۹۴ اين فرقه را تاسیس کرد.
انحرافات عقیدتی وی باعث شد كه مرحوم آيت الله آخوندخراسانی (صاحب كفايه) وی را مرتد اعلام نمايد كه در سال ۱۳۲۷ هجری قمری توسط عده ای از شيعيان در بيدخت گناباد در توالت خانهاش ، خفه شد و بعد از آن، قطبيّت در خاندان وی موروثی شد.
🔹فرقه نعمتاللهی گنابادی كه گستردهترين شبكه صوفی در ايران به شمار می رود، همانگونه كه از نام آن معلوم است، نسبت طريقتی خود را به نعمتالله ولی (شاعر) میرسانند که بیشک از اهل سنت بود
🔹تفسیر بیان السعادة به سلطان محمد نسبت داده میشود لکن رجال شناس خبیر شیعه، مرحوم آقا بزرگ تهرانی كتابشناس بزرگ معاصر در كتاب ارزشمند الذريعه مینويسد:
🔹برخی معتقدند اين تفسير مربوط به ملا سلطان است. اما نگاهی به اعراب اول آن نشان ديگری دارد. سپس میگويد:
📚عين عبارات اين تفسير در رساله شيخ علی ابن احمد مهائمی كوكنی متولد سال ۷۷۶ ومتوفی ۸۳۵ مشهور به مخدوم علی مهائمی موجود است. همچنين الفاظ آن را سيد غلامعلی آزاد بلگرامی در كتابش سُبحۀ المرجان، تاليف سال ۱۱۱۷ آورده است. (الذريعه جلد ۳ ص۱۸۱.)
❌ برخی از انحرافات این فرقه :
🔺۱_تجسم صورت مرشد در عبادات.
🔺۲ _عُشريه: اينها بر خلاف نصّ صريح قرآن به جای خُمس، عشريه را درست كردهاند كه به قطب يا نماينده وی داده میشود.
🔺۳_غُسل اسلام: شخص قبل از تشرف به محضر قطب باید غسل اسلام كند!
🔺۴_ امام دانستن قطب (مهدویت نوعیه).
🔺۵_سماع: یعنی رقص به نیت مدهوش شدن در یاد خدا!! اقطاب این فرقه از مروجین و افراطگرایان در موضوع سماع بوده اند.
🔺۶_اعتقاد به بی نیازی از عبادت هنگام فناء فی الله!
🔰سخنی در رابطه با قطب فعلی فرقه:
🔹نورعلی تابنده مشهور به مجذوب علیشاه در ۲۱ مهر ماه ۱۳۰۶ هجری شمسی متولد شد. وی تحصیلات قبل از دیپلم خود را دریکی از دبیرستان های تهران و پس از آن در سال ۱۳۲۷ رشته حقوق قضایی در دانشگاه تهران گذراند و سپس برای تكمیل تحصیلات خود به فرانسه عزیمت كرد. در سال ۱۳۳۶ پس از اتمام تحصیلات در رشته ادبیات فرانسه و اخذ دكترا در رشته حقوق به ایران بازگشت و پس از مدتی در دولت بازرگان در وزارت دادگستری، وزارت ارشاد و سازمان حج، سمتهایی کسب کرد. او فرزند محمد حسن تابنده صالحعليشاه، قطب دراويش گنابادی است كه پس ازبرادرش سطان حسين ملقب به رضاعليشاه و پسر برادرش يعنی علی تابنده معروف به محبوب عليشاه به عنوان قطب سی و نهم سلسله نعمتاللهی سلطانعليشاهی گنابادی رسيد.
🔹نورعلی تابنده به دلیل تحصن دراویش گنابادی در سوم اسفند سال ۱۳۸۷ مقابل مجلس شورای اسلامی در میدان بهارستان تهران، روز سوم اسفند را که همزمان با کودتای شاه و روز اول سلطنت پهلوی است به عنوان روز درویش نامگذاری نمود. این تعیین روز خاص، یک برنامه سیاسی به حساب میآید که در طول دوران تصوف بیسابقه بوده است.
⚛⚛⚛⚛⚛
✍کانال رسمی حجتالاسلام دکتر غفاری
📖@gh
تفاوت عرفان اصیل اسلامی با معنویت سکولار
معنویت سکولار تقریرهای گوناگون دارد. طبق یک تقریر معنویت رسیدن به شادی، امید و آرامش است. برخی رضایت باطن و احساس معناداری را هم افزوده اند. روح چنین معنویتی مادیگری و خودمحوری است و عنوان معنویت تناسبی با آن ندارد. در این معنویت ادعایی نه جایی برای خدا هست و نه جایگاهی برای خلق. انسان معنوی در این دیدگاه فقط به خود می اندیشد؛ نه دغدغۀ خدمت به خلق دارد، نه بندگی خدا. او فقط در پی آن است که شاد باشد و لذت ببرد. برای عارف نیز این عناصر مطلوب است و عرفان راستین تأمین کنندۀ آنهاست. اما هدف عارف محدود به این خواسته ها نیست. عارف هم به دنبال شادی و آرامش است، اما دغدغۀ او بندگی خدا و خدمت به خلق است. منبع شادی و آرامش و امید و رضایت خداست و بستر بهره¬مندی از این مواهب حیات ابدی است. اگر خدا نباشد منبعی برای این مواهب نخواهد بود. اگر معاد و حیات پس از مرگ نباشد بستر و فرصتی برای برخورداری از این مواهب نخواهد بود. معنویت عرفانی مبتنی بر اعتقاد به مبدأ و معاد است و سلوک عرفانی بندگی خدا و خدمت به خلق است.
لازمۀ آنچه گفتیم این نیست که عارف خوشی را فقط در حیات پس از مرگ جستجو می کند. خیر؛ عارف در همین حیات دنیا شادمان و کامیاب است و بهشت نقد را میطلبد، اما آنچه این بهشت نقد را برای او تأمین میکند اعتقاد به خدا و حیات جاوید و زندگی بر وفق این اعتقاد است. این را عرفا گفته اند که:
من که امروزم بهشت نقد حاصل می شود
وعدۀ فردای زاهد را چرا باور کنم
صائب تبریزی نیز به تبع از حافظ میسراید:
این چه حرف است که در عالم بالاست بهشت
هر کجا وقت خوشی رو دهد آنجاست بهشت
از درون سیه توست جهان چون دوزخ
دل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت
عمر زاهد به سر آمد به تمنّای بهشت
نشد آگاه که در ترک تمنّاست بهشت
مقصود این است که عارف برای شادی منتظر قیامت نمی ماند و در همین حال او شاد است، نه اینکه بهشت پس از مرگ وجود ندارد. اما چه چیز است که او را شاد میکند؟ آیا اگر اعتقاد به خدا و حیات جاوید نبود او می-توانست شاد باشد؟ ابدا. دلیل و توجیهی برای شادی حقیقی و پایدار نداشت. ملحد یا ندانمگرا ممکن است گاهی خود را به غفلت زند و با سرگرم شدن به لذایذ دنیا شادی محدودی را تجربه کند، اما این حالت پایدار نیست و احساس تنهایی و بی پناهی در این عالم و کابوس مرگ هر لحظه به سراغش می آید و کامش را تلخ می¬کند. هرکسی به وجدانش رجوع کند می یابد که بدون اعتقاد به مبدأ و معاد راهی برای رسیدن به شادی و آرامش حقیقی و پایدار نیست. اگر هم به فرض برای اقلیتی ممکن باشد که بدون اعتقاد به خدا به شیوه ای خود را شاد و آرام نگهدارند، برای اکثریت آدمیان این امر میسر نیست.
جای این سؤال هست که حال که ایمان به خدا و حیات پس از مرگ از مؤلفه های چنین معنویتی نیست، این امید و شادی و آرامش و رضایت از کجا می آید. عمر کوتاه آدمی سراسر مشحون از رنج و پریشانی و مصیبت و ناکامی است و سرانجام با مرگ و نابودی و از دست دادن همۀ آنچه که به آن دلبستگی دارد به پایان میرسد. انسان در چنین جهانی از کجا شادی و امید و آرامش و رضایت می-آورد و به چه چیزی میتواند دلگرم باشد؟ این تصویر از معنویت مانند آن است که کسی بگوید ما به آب نیازمندیم و با نوشیدن آب لذت می¬بریم و تشنگی خود را برطرف میسازیم، اما اعتقادی به وجود چشمه و منبعی برای آب نداشته باشد. البته چنانکه گفته¬اند شرط چنین معنویتی انکار خدا و دین نیست؛ نه دینداری در آن شرط است و نه بی دینی؛ اما در هر حال دینداری از مؤلفه های آن نیست و امری بیرون از این معنا از معنویت است. پس طبق
تصویر سکولار از معنویت، منبع آرامش و شادی و امید و رضایت باید چیزی غیر از خدا و حیات جاوید باشد. آن چیست که در غیبت خدا میتواند برای ما شادی و آرامش حقیقی و پایدار بیاورد و همۀرنج ها و مصائب و ناکامی ها را جبران و تحمل پذیر کند؟
عارف، اما، هم از زندگی خرسند است و هم از مرگ هراسان نیست. او با اتصال و انس با سرچشمۀ حیات و علم و قدرت و زیبایی و رحمت شادمان و مسرور است و عالم را بوستان زیبای هزار رنگی می بیند که جمال آن محبوب ازلی در آن نمودار است. «دلی را کز آسمان و دایرۀ افلاک بزرگتر ست و فراختر و لطیفتر و روشنتر، بدان اندیشه و وسوسه چرا باید تنگ داشتن و عالم خوش را بر خود چو زندان تنگ کردن؟ چگونه روا باشد عالمِ چو بوستان را بر خود چو زندان کردن؟ همچو کرم پیله، لعاب اندیشه و وسوسه و خیالات مذموم بر گِرد نهاد خود تنیدن و در میان زندانی شدن و خفه شدن! ما آنیم که زندان را بر خود بوستان گردانیم. چون زندان ما بوستان گردد، بنگر بوستان ما خود چه باشد!»
البته عارفان هم اهل خوف و حزن هستند، اما خوف آنها از عظمت و کبریایی خداست و حزن آنها از قصورها و تقصیرها و از فراق است، که آن نیز همراه با رجاء و اشتیاق است. اما نسبت به دنیا خوف و حزنی ندارند.
مرگ برای عارف نه پایان خوشی ها بلکه پایان رنجها و آغاز شادی است. غیر عارف نیز ممکن است مرگ را بپذیرد و با آن کنار آید، اما پذیرفتن و تن دادن به مرگ از روی ناچاری غیر از مطلوب دیدن و مشتاق بودن است.
در کف شیر نر خونخواره ای
غیر تسلیم و رضا کو چاره ای
اما عارف طربناک و غزلخوان به سوی مرگ می شتابد.
ای خوش آن روز که پرواز کنم تا برِ دوست
به هوای سر کویش پر و بالی بزنم
آنان «همین که به لب گور رسیدند صد هزار شعلۀ نور بینند. ملک الموت کجاست؟ ایشان را ملک الحیاة است. گور کجاست؟ ایشان را خلاص است از گور و زندان. الدنیا سجن المؤمن.» (شمس تبریزی)
البته زندان بودن دنیا با بوستان بودنش منافاتی ندارد. دنیا با همۀ فراخی-اش نسبت به آخرت زندان و تنگنا است. همچنین عارف گرچه در دنیا نیز با خدا مأنوس و در محضر اوست، اما همچنان حجاب و جدایی برقرار است. با مرگ این حجاب برداشته می شود و این فراق به وصال مبدل می شود.
عارفان در بیان تصویرشان از مرگ از استعاره های گوناگونی استفاده میکنند، همچون آزاد شدن مرغ از قفس، بازگشت غریبی به وطن مألوفش، و رسیدن عاشق به وصال محبوبش. این است که مرگ برای آنها شیرین و خواستنی است، چنانکه حضرت مولی فرمود: «وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِىطالِبٍ انَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْىِ أُمِّهِ.» (نهج البلاغة، خطبۀ 5) به خدا سوگند که اُنس پسر ابو طالب به مرگ بیش از انس كودك شيرخوار به پستان مادر است.
چون بلال از ضعف شد همچون هلال
رنگ مرگ افتاد بر روی بلال
جفت او دیدش بگفتا وا حرب
پس بلالش گفت نی نی وا طرب
تا کنون اندر حرب بودم ز زیست
تو چه دانی مرگ چون عیشست و چیست
این همی گفت و رخش در عین گفت
نرگس و گلبرگ و لاله میشکفت
گفت جفتش الفراق ای خوشخصال
گفت نی نی الوصالست الوصال
گفت جفت امشب غریبی میروی
از تبار و خویش غایب میشوی
گفت نی نی بلک امشب جان من
میرسد خود از غریبی در وطن
گفت رویت را کجا بینیم ما؟
گفت اندر حلقۀ خاص خدا
حلقۀ خاصش به تو پیوسته است
گر نظر بالا کنی نه سوی پست
اندر آن حلقه ز رب العالمین
نور میتابد چو در حلقه نگین
گفت ویران گشت این خانه دریغ
گفت اندر مه نگر منگر به میغ
کرد ویران تا کند معمورتر
قومم انبُه بود و خانه مختصر (مولوی)
@dreshkevari. 🌹🌺🌸💐🌼🌷🌻🌹
moalefe-shakhes.mp3
32.28M
#صوت
💯🔊 #بشنوید
🔶 دومین پیش نشست علمی #همایش فلسفه دین اسلامی
🔰 نشست علمی "مولفهها و شاخصههای #فلسفه_دین_اسلامی"
🎙 سخنرانان:
#حمیدرضا_شاکرین، #محمد_محمدرضایی و #رسول_رسولی_پور
🆔 @iictchannel
📚طریقههای شیعی ایران
ناشناخته بودن درویشگری ایرانی در حوزۀ شرقشناسی، انگیزهای بود برای عرفانپژوه سرشناس آلمانی، ریشارد گراملیش، که دست به پژوهشی علمی بزند و از این رهگذر خلاء موجود را جبران کند. حاصل تحقیقِ دقیق و کار طاقتفرسای او اثری گرانسنگ است در معرفی سه طریقة بزرگ ایران: ذهبیّه، نعمتاللّهیّه و خاکساریّه.
کتاب حاضر در سه بخش به ترتیب در شرح سلسلهها و دستاوردهای ادبی بهویژه در ارتباط با تاریخ جدیدتر، شرح عقاید و قیاس آنها با میراث بهجا مانده از تصوف پیشینه و شرح آداب و سنن آنها برپایۀ تحقیقات میدانی، منابع شفاهی مورد اعتماد و استناد به انبوه منابع کهن و معاصر عرفان اسلامی شکل گرفته است. به قول بِرند راتکه، این اثر فشردهای فوقالعاده از پژوهش میدانی و شناخت منابع است که در آن برای نخستینبار دنیای صوفیگری مدرن ایرانی باز نموده شده است.
طريقههای شيعی ايران؛ ذهبيه، نعمتاللهيه و خاكساريه، ريشارد گرامليش، ترجمۀ شيرين شادفر، نشر نامک، چاپ اول ۱۳۹۹، ۸۶۳صفحه، ۱۹۰۰۰۰تومان
@Bookcitycc