eitaa logo
شیخ غلامعلي بدرلو
1.2هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
294 فایل
یاهو زَكَاةُ الْعِلْمِ بَذْلُهُ لِمُسْتَحِقِّهِ وَ إِجْهَادُ النَّفْسِ فِي الْعَمَلِ بِهِ تصنیف غررالحکم، حدیث ۱۳۲ http://eitaa.com/Arshiv_Gholam ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Sheikh_Gholamali
مشاهده در ایتا
دانلود
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنِ ابْنِ عَرَفَةَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ (علیه السّلام) قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ (عَزَّ وَ جَلَّ) فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ مُنَادِياً يُنَادِي "مَهْلًا مَهْلًا عِبَادَ اللَّهِ عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ فَلَوْ لَا بَهَائِمُ رُتَّعٌ وَ صِبْيَةٌ رُضَّعٌ وَ شُيُوخٌ رُكَّعٌ لَصُبَّ عَلَيْكُمُ الْعَذَابُ صَبّاً تُرَضُّونَ بِهِ رَضّاً". حضرت ابو الحسن (عليه السّلام) فرمود: خداى (عزّ و جلّ) يك جارچى دارد كه در هر روز و شب جار می زند "ايست، ايست بندگان خدا، از رفتن به سوى نافرماني هاى خدا، كه اگر چارپايان چرنده و كودكان شيرخوار و پيران به ركوع رفته نبودند، عذابى بر سر شما فرو مي ريخت كه نرم و كوبيده شويد". الكافي، ج‏2، ص 276 @Arshiv_Gholam
حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الرَّازِيُّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي عُثْمَانَ عَنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ (علیه السّلام) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی اللّه علیه و آله)‏: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى اخْتَارَ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ أَرْبَعَةً، اخْتَارَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ وَ إِسْرَافِيلَ وَ مَلَكَ الْمَوْتِ (علیهم السّلام) وَ اخْتَارَ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ أَرْبَعَةً لِلسَّيْفِ إِبْرَاهِيمَ وَ دَاوُدَ وَ مُوسَى وَ أَنَا وَ اخْتَارَ مِنَ الْبُيُوتَاتِ أَرْبَعَةً فَقَالَ‏ "إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِينَ‏" وَ اخْتَارَ مِنَ الْبُلْدَانِ أَرْبَعَةً فَقَالَ (عَزَّ وَ جَلَ‏) "وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ وَ طُورِ سِينِينَ وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ‏" فَالتِّينُ الْمَدِينَةُ وَ الزَّيْتُونُ بَيْتُ الْمَقْدِسِ وَ طُورُ سِينِينَ الْكُوفَةُ وَ هَذَا الْبَلَدُ الْأَمِينُ مَكَّةُ وَ اخْتَارَ مِنَ النِّسَاءِ أَرْبَعاً مَرْيَمَ وَ آسِيَةَ وَ خَدِيجَةَ وَ فَاطِمَةَ وَ اخْتَارَ مِنَ الْحَجِّ أَرْبَعَةً الثَّجَّ وَ الْعَجَّ وَ الْإِحْرَامَ وَ الطَّوَافَ فَأَمَّا الثَّجُّ فَالنَّحْرُ وَ الْعَجُّ ضَجِيجُ النَّاسِ بِالتَّلْبِيَةِ وَ اخْتَارَ مِنَ الْأَشْهُرِ أَرْبَعَةً رجب [رَجَباً] وَ شوال [شَوَّالًا] وَ ذو القعدة [ذَا الْقَعْدَةِ] وَ ذو الحجة [ذَا الْحِجَّةِ] وَ اخْتَارَ مِنَ الْأَيَّامِ أَرْبَعَةً يَوْمَ الْجُمُعَةِ وَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ وَ يَوْمَ عَرَفَةَ وَ يَوْمَ النَّحْرِ. رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) فرمود: خداى تبارك و تعالى از هر چيزی چهار مورد برگزيد، از فرشتگان جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و فرشته مرگ (عزرائيل) را و از پيمبران چهار نفر براى مبارزه به وسيله شمشير، ابراهيم و داود و موسى و من و از خاندان ها چهار خاندان كه فرمود "خداوند آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر جهانيان برگزيد" و از شهرها چهار شهر برگزيد و فرمود "سوگند به تين و زيتون و طور سنين و اين بلد امين" پس مقصود از تين مدينه است و از زيتون بيت المقدّس و از طور سينين كوفه و از بلد امين مكّه و از زن ها چهار زن برگزيد مريم و آسية و خديجة و فاطمة و از اعمال حجّ چهار عمل را برگزيد قربانى كردن و صدا به لبّيك بلند كردن و احرام و طواف و از ماه ‏ها چهار ماه كه ماه هاى حرامند برگزيد رجب و شوّال و ذى قعدة و ذى الحجّة و از روزها چهار روز برگزيد روز جمعة و روز تروية (هشتم ذى الحجّة) و روز عرفة و روز عيد قربان. الخصال، ج‏1، ص 225 @Arshiv_Gholam
"تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزردۀ گزند مباد" شنیده‌ام که گدا موج می‌زند به درت سرای جود تو خالی ز مستمند مباد تو خود مراد منی، پس چه حاجت است به باب به جز به سوی تو این ناله‌ها بلند مباد به آفتاب، مبادا که پیکرت افتد جمال شمس تو در دست نیشخند مباد بساط گریه، فراهم برای مرد غمین اگر به گریۀ او خنده می‌کنند، مباد لب کبود تو ای وارث حسین عزیز ز چوب دستی کفّار، بند بند مباد "محمد سهرابی" @Arshiv_Gholam
عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را خواندیم بعد از ربّنا باب الحوائج را روزیّ ما کرده خدا باب الحوائج را از ما نگیرد کاش یا باب الحوائج را هرکس صدایش کرد بیچاره نخواهد شد کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد یادش بخیر آن روزها که مادر خانه گه گاه می زد پرچمی را سر در خانه پُر میشد از همسایه ها دور و بر خانه یک سفره ی نذری، قدر وسع شوهر خانه مادر پدرهامان همین که کم می آوردند یک سفره ی موسی بن جعفر نذر می کردند عصر سه شنبه خانه ی ما رو به را میشد یک سفره می افتاد و درد ما دوا میشد با اشک وقتی چشم مادر آشنا میشد آجیل های سفره هم مشکل گشا میشد آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود نان و پنیر سفره ی موسی بن جعفر بود گاهی میان روضه ی ما شور می آمد پیرزنی از راه خیلی دور می آمد با دختری از هر دو چشمش کور می آمد بهر شفای کودک منظور میِ آمد یک بار در بین دعا ما بین آمینم برخاست از جا گفت دارم خوب می بینم آنکه توسّل یاد چشمم داد مادر بود آنکه میان روضه می زد داد مادر بود آنکه کنار سفره می افتاد مادر بود گریه کن زندانی بغداد مادر بود حتّی نفس در سینه ی او گیر می افتاد هر بار که یاد غل و زنجیر می افتاد می گفت چیزی بر لبش جز جان نیامد آه در خلوت او غیر زندانبان نیامد آه این بار یوسف زنده از زندان نیامد آه پیراهنش هم جانب کنعان نیامد آه از آه او در خانه ی زنجیر شیون ماند بر روی آهن تا همیشه ردّ گردن ماند این اتّفاق انگار که بسیار می افتاد نه نیمه ی شب موقع افطار می افتاد هر شب به جانش دست بد کردار می افتاد آنقدر می زد دست او از کار می افتاد وقتی که فرقی بینشان در چشم دشمن نیست صد شکر که مرد است زیر دست و پا زن نیست "محسن عرب خالقی" @Arshiv_Gholam
سجّاده ها ز جلوه روحانى توأند زندانى خدا، همه زندانى توأند با دست‌هاى بسته مناجات دیدنی ست یک گوشه اى نشسته مناجات دیدنى ست در زیر تازیانه خدا را صدا بزن آه اى غریب، قید ملاقات را بزن جایت کم است، بال و پرت را تکان مده دیوار محکم است، سرت را تکان مده تا ساقه ات خمید خمیده شدى تو هم زنجیر را کشید، کشیده شدى تو هم خورشیدى و به جانب گودال می‌روى ساقت تکان که می‌خورد از حال می‌روى بالت به میله هاى قفس گیر می‌کند با این گلوى بسته نفس گیر می‌کند این چهار تا غلام غریبت کشیده اند انگار تخته ها به صلیبت کشیده اند یک گوشه دختران خودت را صدا زدى با دست و پاى بسته شده دست و پا زدى پا جاى دست‌هاى توسّل گذاشتند جسم تو را سه روز روى پل گذاشتند رد میشدند مردم بى عار بارها رد میشدند از بغل تو سوارها أمّا کسى به رخت و لباس تو پا نزد أمّا کسى دهان تو را با عصا نزد @Arshiv_Gholam
کیست این مرد که اوصاف پیمبر دارد از قدم تا به سرش هیبت حیدر دارد بی عصا آمده و حضرت موسی شده است ریشه در سلسله‌ی حضرت جعفر دارد بی سبب نیست اگر حاجت ما را داده به لبش زمزمه‌ی سوره‌ی کوثر دارد دلم از سوز غمش در تب و تاب افتاده دلم از سوز غمش داغ مکرّر دارد چند وقتی است که دنبال أجل می گردد کنج زندان بلا روضه‌ی مادر دارد چند وقتی است تنش سخت به هم ریخته است اینقَدَر زخم، روی پیکر لاغر دارد از روی تخته‌ی در، پیکر او بردارید چند تا خاطره‌ی سوخته از در دارد با عبا زود بپیچید به هم پایش را اینکه اینگونه تنش ریخته دختر دارد پیکرش از چه چنین بین گذر افتاده یک نفر نیست تنش را ز زمین بر دارد لاأقل چند کفن بهر تنش آوردند دست کم روی تن سوخته اش سر دارد پسرش آمده بالای سرش أمّا باز روضه خوانِ دل من روضه‌ی اکبر دارد همه جا را تن صد چاک علی می‌بینم بس که در پیکر خود زخم ز خنجر دارد «وحید محمدی» @Arshiv_Gholam
🔰ابْنُ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى (علیه السّلام) فِي رَجُلَيْنِ يَتَسَابَّانِ قَالَ: 🔻الْبَادِي مِنْهُمَا أَظْلَمُ وَ وِزْرُهُ وَ وِزْرُ صَاحِبِهِ عَلَيْهِ مَا لَمْ يَعْتَذِرْ إِلَى الْمَظْلُومِ. 📜الكافي، ج‏2، ص 360 @Arshiv_Gholam
شیخ غلامعلي بدرلو
⛔️خیلی بده آدم برای اینکه اشتباهات و کم‌کاری‌های خودشو کم‌رنگ و کوچیک جلوه بده، ضعف‌های بقیه رو پررن
🔰أَبُو عَلِيٍّ اَلْأَشْعَرِيُّ عَنْ عِيسَى بْنِ أَيُّوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنِ اَلْفَضْلِ بْنِ يُونُسَ عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ: 🔸أَكْثِرْ مِنْ أَنْ تَقُولَ «اَللَّهُمَّ لاَ تَجْعَلْنِي مِنَ اَلْمُعَارِينَ وَ لاَ تُخْرِجْنِي مِنَ اَلتَّقْصِيرِ». 🔺قَالَ قُلْتُ: أَمَّا اَلْمُعَارُونَ فَقَدْ عَرَفْتُ أَنَّ اَلرَّجُلَ يُعَارُ اَلدِّينَ ثُمَّ يَخْرُجُ مِنْهُ، فَمَا مَعْنَى لاَ تُخْرِجْنِي مِنَ اَلتَّقْصِيرِ؟ 🔸فَقَالَ: كُلُّ عَمَلٍ تُرِيدُ بِهِ اَللَّهَ (عَزَّ وَ جَلَّ) فَكُنْ فِيهِ مُقَصِّراً عِنْدَ نَفْسِكَ، فَإِنَّ اَلنَّاسَ كُلَّهُمْ فِي أَعْمَالِهِم فِيمَا بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ اَللَّهِ مُقَصِّرُونَ إِلاَّ مَنْ عَصَمَهُ اَللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ). 🔹از فضل بن يونس، از امام کاظم (عليه السّلام) نقل شده که فرمود: بسيار بگو كه «بارخدايا مرا از عاريه‌داران(ايمان) قرار مده و از تقصير خود بيرونم مبر». 🔺گويد گفتم: عاريه‌داران ايمان را دانستم، آن کسی است كه دين را عاريه دارد و سپس از آن بيرون رود و آن‌ را واگذارد. معنى اينكه مرا از مقصّران مكن چيست‌؟ 🔹در پاسخ فرمود: هركارى را براى خداى (عزّ و جلّ) كنى خود را مقصّر دان، زيرا همۀ مردم در كردار خود ميان خودشان و خدا مقصّرند، جز كسى‌ كه خدايش او را معصوم سازد. 📜الکافي ج ۲، ص ۷۳ @Arshiv_Gholam
🔰عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: 🔻رَأَيْتُ عَبْدَ اَللَّهِ بْنَ جُنْدَبٍ بِالْمَوْقِفِ، فَلَمْ أَرَ مَوْقِفاً كَانَ أَحْسَنَ مِنْ مَوْقِفِهِ، مَا زَالَ مَادّاً يَدَيْهِ إِلَى اَلسَّمَاءِ وَ دُمُوعُهُ تَسِيلُ عَلَى خَدَّيْهِ حَتَّى تَبْلُغَ اَلْأَرْضَ، 💎 فَلَمَّا اِنْصَرَفَ اَلنَّاسُ قُلْتُ لَهُ: يَا أَبَا مُحَمَّدٍ مَا رَأَيْتُ مَوْقِفاً قَطُّ أَحْسَنَ مِنْ مَوْقِفِكَ، 🔑 قَالَ: وَ اَللَّهِ مَا دَعَوْتُ إِلاَّ لِإِخْوَانِي وَ ذَلِكَ أَنَّ أَبَا اَلْحَسَنِ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ (عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ) أَخْبَرَنِي: «أَنَّهُ مَنْ دَعَا لِأَخِيهِ بِظَهْرِ اَلْغَيْبِ نُودِيَ مِنَ اَلْعَرْشِ وَ لَكَ مِائَةُ أَلْفِ ضِعْفِ مِثْلِهِ»، فَكَرِهْتُ أَنْ أَدَعَ مِائَةَ أَلْفِ ضِعْفٍ مَضْمُونَةً لِوَاحِدٍ لاَ أَدْرِي يُسْتَجَابُ أَمْ لاَ. 🔹على بن ابراهيم از پدرش اين‌گونه نقل مى‌كند: عبد اللّه بن جندب را در موقف عرفه ديدم كه هيچ وقوفى را بهتر از وقوف او نديده بودم، او پيوسته دست‌هايش را به سوى آسمان بلند نموده بود و اشك‌هايش بر گونه‌اش جارى مى‌شد تا به زمين مى‌ريخت. چون مردم رفتند به او گفتم: اى ابو محمّد! هرگز موقفى بهتر از موقف تو نديده‌ام. 🔸گفت: به خدا سوگند! به جز براى برادرانم دعا نكردم، چرا كه امام كاظم (عليهما السّلام) به من خبر داد كه هركس براى برادر خود در نبودنش دعا كند از عرش ندا شود «بر تو باد صد هزار برابر مانند آن»، پس اكراه داشتم كه صد هزار برابر تضمين‌شده را در مقابل يك دعايى كه نمى‌دانم قبول شده يا نه، رها كنم. 📜الکافي، ج ۴، ص ۴۶۵ @Arshiv_Gholam
🔰 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنِ ابْنِ عَرَفَةَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ: 🔻إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ مُنَادِياً يُنَادِي مَهْلًا مَهْلًا عِبَادَ اللَّهِ عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ فَلَوْ لَا بَهَائِمُ رُتَّعٌ وَ صِبْيَةٌ رُضَّعٌ وَ شُيُوخٌ رُكَّعٌ لَصُبَّ عَلَيْكُمُ الْعَذَابُ صَبّاً تُرَضُّونَ بِهِ رَضّاً «1». 📜 الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 276 🔰کانال آرشیو غلام (شیخ غلامعلی بدرلو) 🌐 نشانی کانال https://eitaa.com/Arshiv_Gholam
👥 مرحوم محمد بن عمر بن عبد العزیز کشی، متوفّی قرن ۴، می‌نویسد، امام کاظم (علیه السّلام)، محمد بن حکیم را امر می‌کرد تا با مردم مدینه (مذاهب دیگر) در مسجد مدینه بنشیند و با آن‌ها بحث و مناظره و مخاصمه کند. 👌در ادامه نوشته است، وقتی برمی‌گشت محضر امام، امام از او می‌پرسید، چه گفتی و چه گفتند. بعد امام اعلام رضایت می‌کرد. 🔰حَمْدَوَيْهِ، قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى، قَالَ حَدَّثَنِي يُونُسُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، عَنْ حَمَّادٍ، قَالَ: 🔻كَانَ أَبُو الْحَسَنِ (علیه السّلام) يَأْمُرُ مُحَمَّدَ بْنَ حَكِيمٍ أَنْ يُجَالِسَ أَهْلَ الْمَدِينَةِ فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ (صلّی اللّه علیه و آله) وَ أَنْ يُكَلِّمَهُمْ وَ يُخَاصِمَهُمْ! حَتَّى كَلَّمَهُمْ فِي صَاحِبِ الْقَبْرِ، فَكَانَ إِذَا انْصَرَفَ إِلَيْهِ، قَالَ لَهُ: «مَا قُلْتُ لَهُمْ وَ مَا قَالُوا لَكَ» وَ يَرْضَى بِذَلِكَ مِنْهُ. 📜رجال الكشي - إختيار معرفة الرجال، ص 449 📎پ،ن: این کتاب که در دسترس ماست در حقیقت تعلیقه و شرح و خلاصه رجال کشی است که توسط شیخ طوسی ارائه شده است. 👇 🌀 https://fa.wikifeqh.ir/%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%84_%DA%A9%D8%B4%DB%8C# 🌐 https://eitaa.com/Arshiv_Gholam
🔰قَالَ: وَ كَانَ يَقُولُ قَبْلَ أَنْ يُؤْخَذَ بِسَنَةٍ، إِذَا اِجْتَمَعَ عِنْدَهُ أَهْلُ بَيْتِهِ: 🔻«مَا وَكَّدَ اَللَّهُ عَلَى اَلْعِبَادِ فِي شَيْءٍ مَا وَكَّدَ عَلَيْهِمْ بِالْإِقْرَارِ بِالْإِمَامَةِ، وَ مَا جَحَدَ اَلْعِبَادُ شَيْئاً مَا جَحَدُوهَا» 🔹على از برادر خود موسى (عليه السّلام) نقل كرد كه آن جناب يك سال قبل از اينكه گرفتار شود هر وقت بستگان و خويشاوندان اطرافش جمع مي‌شدند مى‌فرمود: خداوند سفارش نكرد و تأكيد ننمود درباره چيزى به اندازه تأكيدى كه درباره اقرار به امامت نمود و مردم چيزى را به اندازه امامت انكار ننمودند. 📜قرب الإسناد ج ۱، ص ۳۰۰ 🌐 https://eitaa.com/Arshiv_Gholam