eitaa logo
مجله میدان آزادی
99 دنبال‌کننده
439 عکس
28 ویدیو
1 فایل
هنر، میدان آزادی است. www.azadisq.com ارتباط با ادمین 👤 @Azadi_sqart www.AzadiSq.com
مشاهده در ایتا
دانلود
با فراگیر شدن گوشی‌های هوشمند و استفاده از اینترنت، نسل جدیدی از پخش‌کننده‌ها روی کار آمد: VODها. VOD چیست؟ واژه‌ی VOD اختصار کلمات Video on demand یا ویدئو به درخواست (ویدئوی درخواستی) است؛ ویدئویی که در بستر اینترنت بارگذاری می‌شود. پلتفرم‌های پخش فیلم که در ایران به «سکو»های پخش فیلم معروفند از همین‌جا آمدند و به سرعت تبدیل به رقیبی جدی برای تلویزیون شدند. چرا؟ چون وی‌او‌دی‌ها مانند شبکه‌ی نمایش خانگی سابق کم‌جان نبودند؛ مانند ماهواره و ویدئو ممنوعیت قانونی نداشتند؛ حداقل از قید بخشی از محدودیت‌های زمانی و خط قرمزهای نوشته و نانوشته‌ی سریال‌سازی تلویزیونی رها بودند؛ به مخاطب امکان انتخاب محتوای متنوع می‌دادند و جز این‌ها، VODها از نظر سهولت استفاده هم به خاطر سازگاری با سیستم عامل اندروید حرف اول را می‌زدند و تلویزیون که آمادگی رقابت با این رقیب چغر و بدبدن را نداشت بر بحرانش افزوده شد؛ بحران کاهش آمار مخاطبان و کاهش کیفیت سریال‌هایش. متن کامل یادداشت فراز و نشیب سریال‌سازی ایرانی در شبکه نمایش خانگی و سایر مطالب پرونده هزار و یک سریال را اینجا بخوانید. 2⃣8⃣4⃣ @azadusqart
اوایل زمستان ۱۴۰۱، فیلیمو از مینی‌سریالی با سوژه و مضمونی ملتهب و خاص رونمایی کرد. مینی‌سریال «سقوط» در یک فصل نُه قسمتی با ژانر محوری جاسوسی، درام و اکشن از این پلتفرم منتشر شد و روی خروجی قرار گرفت. این سریال به بازنمایی زمانه‌ی حاکمیت داعش بر موصل و با روایتی خطی متمرکز بر دو اتفاق عاطفی و امنیتی تولید شده است. «سقوط» تنها تجربه‌ی شبکه‌ی نمایش خانگی با سوژه‌ی داعش و پروداکشن و لجستیک سنگین است. پیش از آن، سینمای ایران با معرفی و پخش «آوازهای سرزمین من» به کارگردانی عباس رافعی و «به‌وقت شام» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا و سیمای ملی با تولید و پخش سریال «پایتخت ۵» به کارگردانی سیروس مقدم و سریال «حبیب» به ‌کارگردانی جود سعید، از زوایای مختلفی به این سوژه پرداخته بودند. مسئله‌ای که نشان می‌دهد ایران همچنان در روایت خود از صحنه‌پردازی محور مقاومت و مبارزه با داعش غافل مانده و حتی در تبلیغ حفظ تمامیت ارضی و جان شهروندان خود از عملیات‌‌های انتحاری تکفیری‌ها عاجز است. به همین دلیل می‌توان پذیرش چنین تجربه‌ای در فضای شبکه‌ی نمایش خانگی را تحسین کرد. متن کامل ریویوی سریال سقوط و سایر مطالب پرونده هزار و یک سریال را اینجا بخوانید. 2⃣8⃣6⃣ @azadisqart
شاید بتوان گفت عوامل فیلم خواسته‌اند با توجه به اینکه شخصیت اصلی داستان یک زن یهودی است، تمرکز سریال تنها روی فمینیسم و شناساندن فرهنگ یهودیان باشد. اما حضور فردی سیاه‌پوست در فصل سوم که از شخصیت‌های محوری داستان است، باعث انتقاد برخی از مخاطبان بابت نپرداختن به مسائل تبعیض نژادی در دهه‌ی پنجاه میلادی شده است. شاید سریال می‌توانست با اشاره به تبعیض‌ها و جنبش‌های نژادی دهه‌ی پنجاه این اتهام را علیه خود رد کند ولی ترجیح می‌دهد تنها به مسائل انتخابی و مورد تأیید خود بپردازد. اگر کمی با سیاست‌های صنعت نمایش در آمریکا آشنا باشیم ممکن است در اینکه این سریال، اثری واقعاً خوب باشد شک کنیم اما جدای از اینکه سریال گاهی دچار فمینیسم شعاری و تطهیر یهودیان می‌شود، سریالی خوش‌ساخت، خوش‌رنگ و لعاب، با خط داستانی موفق و خنده‌دار است. و از آنجایی که معمولاً یافتن سریالی بامزه که خوش‌ساخت و حرفه‌ای باشد کار راحتی نیست می‌توان از این مسائل چشم‌پوشی کرد. متن کامل ریویوی نقد و بررسی سریال میس میزل شگفت‌انگیز و سایر مطالب پرونده هزار و یک سریال را اینجا بخوانید. 2⃣8⃣8⃣ @azadisqart
حواشی سریال «قورباغه» بارها و بارها باعث توقیفش شد. اما چرا؟ برخی علت توقیف این سریال را خشونت و پلیس‌کشی می‌‌دانستند. در آن روزها روزنامه‌ی کیهان در این رابطه نوشت: «سازندگان یکی از سریال‌های شبکه‌ی نمایش خانگی حاضر به انجام اصلاحیه‌های نهاد‌های نظارتی نیستند. این اثر، یکی از خشن‌ترین سریال‌های شبکه‌ی نمایش خانگی است که در نخستین قسمت مخاطب خود را به پلیس‌کُشی ترغیب و تشویق می‌کند! نقطه عطف روایت قسمت اول این سریال، کشته شدن مأمور انتظامی است و این ماجرا طوری طراحی شده که مخاطب به این کار تشویق می‌شود.»! همچنین این روزنامه تأکید کرده بود: «مسئولان نیروی انتظامی به‌خصوص ناجی هنر از محتوای ملتهب این سریال مطلع نیستند و سازندگان هم از حذف مفهوم پلیس‌کشی در این سریال امتناع می‌کنند.» در حالی که نماوا به‌عنوان پلتفرم پخش‌کننده‌ی این سریال تأکید کرد که «قورباغه» پروانه‌ی نمایش از «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی»، مجوز از «سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر (ساترا)» و تأییدیه از «مؤسسه‌ی ناجی هنر» دارد. البته بعد‌ها‌ ساترا سن تماشای این سریال را از مثبت پانزده به مثبت هجده تغییر داد که با واکنش‌هایی از سمت سیدی و پلتفرم‌ها همراه شد. متن کامل ریویوی نقد و بررسی سریال قورباغه و سایر مطالب پرونده هزار و یک سریال را اینجا بخوانید. 2⃣8⃣8⃣ @Azadisqart
پروفسور تاکید می‌کند که در این گروه و حین عملیات اعضا نباید به هم اطلاعات شخصی بدهند و به هیچ وجه نباید وارد رابطه‌ی عاطفی با یکدیگر بشوند، ولی خب، قضا در کمین است و کار خودش را می‌کند. نتیجه‌ی آن‌ همه تأکید و پروتکل‌های شدید امنیتی پروفسور این می‌شود که با تقریب خوبی نصف اعضای گروه با هم رابطه‌ی عاطفی برقرار می‌کنند، یکی از اعضای گروه به یکی از گروگان‌های داخل بانک که قرار بود بکشدش دل می‌بندد و خود پروفسور عاشق بازرس زن مسئول پرونده‌ی سرقت می‌شود! شاملو اصلاً بعد دیدن این سریال گفته بود: سلاخی می‌گریست، به قناری کوچکی دل باخته بود! حالا در نظر بگیرید ترکیب نبوغ پروفسور، نقشه‌های دقیق، علاقه‌ی ممنوع بین اعضای تیم، پلیس پیگیر و مصمم اسپانیا، یک ضراب‌خانه‌ و بانک بزرگ، یک‌عالمه گروگان، لباس قرمزی که تن گروگان‌ها و سارقان است و ماسک سالوادور دالی روی صورت سارقان، چه ترکیب عجیب‌وغریب، مهیج و زیبایی‌ است!  متن کامل نقد و بررسی سریال مانی هیست یا خانه کاغذی یا سرقت پول را بخوانید. 2⃣8⃣9⃣ @Azadisqart
«جنگل آسفالت» از نظر فرم واقعاً خوب است. داستان پرکششی دارد که البته بعضی جاها ضربانش می‌افتد ولی سریع هم به هوش می‌‌آید. دیالوگ‌هایش هم درست و دلنشین است. با اینکه تعداد شخصیت‌های داستان زیاد است ولی هم شخصیت‌پردازی‌ها عالی و باورپذیر است و هم بازی اکثر بازیگران. اگر بازی نه‌چندان جالب علیرضا جعفری (امیر) و بازی تکراری و آشنای نوید محمدزاده را کنار بگذاریم، تیمورتاش به‌خوبی توانسته از بازیگرانش بازی بگیرد؛ از فرشته حسینی در نقش یک دختر نچسب، مرجان اتفاقیان در نقش عاشق آویزان، امیر جعفری، آزاده صمدی و ریما رامین‌فر تا مریلا زارعی در نقش یک مادر معتاد بیمار. همچنین موسیقی فیلم و تیتراژ با آن نام‌گذاری‌های خلاقانه‌ی هر قسمت از ویژگی‌های مثبت این سریال است. پایان غیرمنتظره و البته مبهم فیلم هم آخرین برگ برنده‌اش است و مخاطب را برای فصل دوم تشنه نگه می‌دارد. متن کامل ریویوی سریال جنگل آسفالت و سایر مطالب پرونده هزار و یک سریال را اینجا بخوانید. 2⃣9⃣2⃣ @azadisqart
در یکی از پوسترهای شاخص فیلم، بازیگران اصلی فیلم را می‌بینیم که کنار هم ایستاده‌اند و در پس‌زمینه‌شان درختی قرار گرفته. پدر و مادر وسط، بچه‌ها دورشان، همسر بچه‌ها کنارشان و پشت سرشان درختی است که شاخه‌هایش در هم پیچیده. درست همان‌طور که اعضای خانواده‌ی پیرسون در هم تنیده‌اند. در همان پوستر زیر عنوان اصلی سریال نوشته: Family is forever. همین جمله‌ی کوتاه گویای همه چیز است. This Is Us درباره‌ی خانواده است و می‌خواهد بگوید خانواده تا همیشه با ماست. پیش خودتان فکر نکنید چقدر خسته‌کننده. این سریال خانواده را طوری به شما نشان می‌دهد که زندگی شما به قبل و بعد از دیدنش تقسیم می‌شود. خانواده‌ای که در This Is Us می‌بینیم با انگاره‌ی ترند امروز (نه فقط در ایران، که در جهان) که خانواده را افرادی سمی (تاکسیک) معرفی می‌کند و در صورت لزوم باید از آن‌ها فاصله بگیرید، بسیار تفاوت دارد. نه به این معنا که خانواده در This Is Us رفتارهای مخرب ندارد، به این معنا که خانواده در کنار این‌طور رفتارها خاصیت شفابخشی هم دارد. شاخه‌های یک درخت کجا می‌توانند درد خود را التیام دهند جز با رجوع به تنه و ریشه؟ جز با حمایت دیگر شاخه‌ها؟ متن کامل ریویوی سریال این ما هستیم (This is us) و سایر مطالب پرونده‌ی هزار و یک سریال را اینجا بخوانید. 2⃣9️⃣4️⃣ @azadisqart
بیایید تعارف‌‌ها‌ را کنار گذاشته و به‌جای اینکه به قول شاعر آخرین ضربه را محکم‌تر بزنیم، اولین ضربه را محکم‌تر زده و فاتحه‌ی این سریال را بخوانیم. سریالی که فاصله‌اش از یک اثر هنری، دقیقاً از اینجا تا قطب شمال است. امین محمودی یکتا احتمالاً عاشق کارش است. تجربه‌ی همکاری در نویسندگی آثاری چون «عقرب عاشق»، «ملکه‌ی گدایان» و حضور به‌عنوان دستیار کارگردان و بازیگر در آثاری مانند «مانکن»، «آخرین بازی» و «زنونه» نشان‌دهنده‌ی همین علاقه است. ولی به نظر می‌رسد برداشتن گامی بزرگ به‌سمت کارگردانی یک سریال نمایش خانگی، آن هم هم‌زمان با نویسندگی همان اثر، برای او زود بوده است. متن کامل ریویوی سریال قطب شمال را در پرونده‌ی هزار و یک سریال بخوانید. 2⃣9️⃣5️⃣ @azadisqart
آنچه در رمزگزاری شخصیت فرهاد رخ داد، تا نیمی از سریال درست بود؛ فردی که دغدغه‌ی اجتماع پیرامونش را دارد و نسبت به رویدادهای اطراف حساس است. کنشگر است و سعی می‌کند به‌قدر وسع خود برای اصلاح جامعه تلاش کند. در مطبوعات اثرگذار است. می‌خواند، می‌نویسد، فکر می‌کند و رفتارش با کسی که عاشقش بوده در چارچوب اصول درستی است و درک مناسبی از شرایط دارد، گرچه کمی تند و تیز به استقبال حوادث می‌رود. تا اینجا شخصیت فرهاد درست شکل گرفته، اما در ادامه به ناگاه این شخصیت افول می‌کند و از شخصی دلسوز و دغدغه‌مند به فردی خودخواه مبدل می‌شود. بی‌توجه به وضعیت خانواده‌اش دست به خطر می‌زند و از دیگران توقع ریسک دارد و در مقابل قادر به درک از خودگذشتگی شهرزاد نیست و نجات جانش به دست او را درست تفسیر نمی‌کند. اینجا نقطه‌ای است که مخاطب فرهاد را از دست می‌دهد چون انتظار تحلیل و درک عمیقی از او دارد و چنین نشانه‌هایی نمی‌بیند و بعد از آن شاهد به قهقرا رفتن فرهاد هستیم. انتقام‌جویی او به شیوه‌هایی دور از تفکر روشنفکرانه و خودخواهی‌اش تا پایان قصه باقی می‌ماند و بدیهی است که مخاطب در جدال فرهاد و قباد طرف قباد را بگیرد. اگر افول فرهاد در چارچوب شخصیت او صورت می‌گرفت، ایرادی متوجه فیلم‌نامه نبود ولی اینجا معادلات تعریف‌شده‌‌ی نویسندگان به هم ریخته است و گویی فراموش کرده‌اند چه قراردادی برای فرهاد تعیین شده بود. متن کامل ریویوی نقد و بررسی سریال شهرزاد را در پرونده هزار و یک سریال بخوانید. 2⃣9⃣9⃣ @Azadisqart
🔹فهرست: بهترین سریال‌های عاشقانه ایرانی در شبکه نمایش خانگی سبک رمانتیک یا عاشقانه در اواخر قرن هجدهم ظهور کرد. در تعریف آن معمولاً گفته می‌شود که رمانتیسم واکنشی به عقل‌گرایی و دیگر کنش‌های اجتماعی بود. با همه‌ی این‌ها این ژانر با گذشت سالیان سال و ظهور و بروز ژانرهای جدید، همچنان پرقدرت به حیات خود ادامه می‌دهد و در جای خود محکم ایستاده است.  با نگاهی به شبکه‌ی نمایش خانگی ایران هم می‌بینیم که سریال‌های ژانر عاشقانه پیشتاز هستند. در فهرست پیش رو سعی شده بهترین سریال‌های عاشقانه‌ی ایرانی شبکه‌ی نمایش خانگی را به‌صورت کوتاه معرفی کنیم. شهرزاد، جیران، رهایم کن، هم‌گناه و جزیره عنوان برخی از سریال‌های معرفی شده در این فهرست هستند. متن کامل فهرست بهترین سریال‌های عاشقانه ایرانی در شبکه نمایش خانگی را بخوانید. 3⃣0⃣0⃣ @Azadisqart
یکی از نقاط قوت اصلی «اوزارک» شخصیت‌پردازی عمیق و پیچیده‌ی کاراکترهاست. مارتی بیرد به‌عنوان شخصیت اصلی به‌خوبی نمایانگر فردی است که تحت فشار شدید، تصمیمات اخلاقی و غیراخلاقی اتخاذ می‌کند. شخصیت او نه‌تنها به‌عنوان یک مشاور مالی که مجبور به همکاری با کارتل است، بلکه به‌عنوان یک پدر و همسر که تلاش می‌کند خانواده‌اش را در شرایط دشوار حفظ کند، بسیار خوب پرداخت شده است. این تعارضات درونی و فشارهای خارجی باعث می‌شود مارتی به‌تدریج به فردی تبدیل شود که شاید در ابتدا هرگز فکر نمی‌کرد. مارتی همچون یک شطرنج‌باز عمل می‌کند. درست در لحظه‌ای که فکر می‌کنید مارتی و خانواده‌اش این بار می‌بازند، او چنان ماهرانه مهره‌ها را جابه‌جا می‌کند که همراه او می‌نشینی و موفقیتش را جشن می‌گیری. متن کامل ریویوی سریال اوزارک را در پرونده هزار و یک سریال بخوانید. 3⃣0️⃣6⃣ @azadisqart
در عصری که یک خبر در عرض یک ثانیه جا‌به‌جا می‌شود، تأثیر شگرفت رسانه حتی در بانفوذترین خاندان سلطنتی آثار مخرب می‌گذارد. پس چه بهتر که با ساخت سریالی، تمام این اخبار و حقایق تاریخی به‌شکلی دلخواه مدیریت شود تا دیگر کنجکاوی‌های پاپاراتزی کار دست خاندان سلطنتی ندهد. انگلیس در عصر حاضر دریافته است که دیگر تاریخ را فاتحان نمی‌نویسند، تاریخ را رسانه و هنر می‌نویسد! پس چه بهتر که با به راه انداختن یک نمایش سلطنتی، صفحات تاریخ را به نفع خود رقم بزنند. جالب توجه است که بدانیم پیتر مورگان کارگردان اثر همان کسی است که ده سال قبل از این در سال ۲۰۰۶ فیلم «ملکه» را ساخته است و سابقه هنری و سینمایی‌اش سرشار از آثاری در خدمت به خاندان‌های پادشاهی است، او حتی در یکی از ازدواج‌هایش هم با یک شاهزاده خانم ازدواج کرده بود و در سال ۲۰۰۶ به دلیل خدمات هنری و دراماتیکش به خاندان سلطنتی «نشان فرمانده والامقام امپراتوری بریتانیا» را از پادشاهی انگلستان دریافت کرده است! متن کامل نقد و بررسی سریال تاج را در پرونده هزار و یک سریال بخوانید. 3⃣0⃣8⃣ @Azadisqart
سریال «دندون‌طلا» را می‌توان درامی اجتماعی‌هنری دانست با درونمایه‌ی نمایش بومی روحوضی و سیاه‌بازی و قهوه‌خانه‌ای؛ یک سریال شبه‌موزیکال که رد هویت نمایش ایرانی و موسیقی روحوضی را دنبال می‌کند. میرباقری در آثار قبلی خود هم به‌نوعی از این نمایش‌ها استفاده کرده بود. مثلاً در «آدم‌برفی» نقش زن‌پوش را از این نمایش‌ها الگو گرفته بود یا در «مختارنامه» صحنه‌ی نمایش خیابانی در کوفه یا نوع آوازخوانی در نزاع رنگرزان ایرانی و کوفیان بی‌شباهت به این نوع نمایش‌های عمومی نیست. بعضی صفحات در معرفی این سریال آن را در ژانر کمدی قرار داده‌اند که عجیب‌ترین و نارساترین تعریف از این سریال است. اگرچه در قسمت‌هایی از سریال فضای بسیار مفرحی وجود دارد و سریال به شیوه‌ی‌ نمایش‌های کهن فارسی که انتقادات را گاهی در قالب طنز، گاهی به زبان تلخک و گاهی در روپوش خنده پنهان می‌کردند تا زهر اثر را بگیرند، لحظات فرح‌بخش یا دل‌نشین کم ندارد؛ خصوصاً در قسمت‌های میانی. اما بار تراژیک آن به‌خصوص در قسمت‌های آخر، آن‌قدر بر فضای کلی سریال حاکم است که جز سوگواره، به‌سختی بتوان نام دیگری بر آن نهاد. نقد و بررسی سریال دندون طلا اثر داود میرباقری را بخوانید. 3⃣1⃣3⃣ @Azadisqart
درون‌مایه‌ی «فرار از زندان» از مضامینی بهره می‌گیرد که باب سلیقه‌ی تماشاگران آمریکایی و جهانی است؛ همان نبرد خیر و شر ازلی و ابدی. مایکل در مقام قهرمانی که قرار است تماشاگر با او هم‌ذات‌پنداری کند ممکن است خودش ماشه را نکشد اما برای نجات برادرش حاضر است هر کاری بکند. موضوع شورش فرد علیه سیستم‌های سلطه‌گر و مبارزه با فساد سازمان‌یافته نیز همیشه برای تماشاگران جذابیت داشته است. مردم دوست دارند از مافیای پشت پرده‌ی قدرت باخبر شوند و قهرمان‌شان موفق شود همه‌ی دست‌های پشت پرده را نابود کند و صلح و عدالت را برقرار سازد. مایکل می‌تواند نماد آمریکا باشد که باید با یک سیستم مخوف قدرت‌گرفته در ساختار دموکراسی آمریکا مبارزه می‌کند. متن قصه به جدال شهروندان با سیستم امنیتی‌قضایی پیچیده و هزارلایه‌ی ایالات متحده می‌پردازد و نقد بسیار صریحی را ارائه می‌دهد که لایه‌های مختلف سیستم را آلوده تصویر می‌کند. اما در نهایت مثل بیشتر فیلم‌ها و سریال‌های آمریکایی کلیت سیستم زیر سؤال نمی‌رود، بلکه جریانی انحرافی افشا می‌شود که باید نابود شود تا دموکراسی مقدس آمریکایی سالم بماند. موضوع تهدید دائمی در جامعه‌ی آمریکا یک مسئله‌ی حیاتی است. متن کامل ریویوی سریال فرار از زندان را در پرونده هزار و یک سریال بخوانید. 3⃣2⃣4⃣ @azadisqart
🔹فهرست: بهترین‌ سریال‌های خانوادگی خارجی وقتی صحبت از فیلم خانوادگی به میان می‌آید حداقل دو مفهوم همزمان در ذهن شکل می‌گیرد. یکم اینکه فیلم خانوادگی یعنی فیلمی مناسب از لحاظ اخلاقی و هم داستانی که بتوان آن را با همه‌ی رده‌های سنی خانواده تماشا کرد. دوم اینکه فیلم خانوادگی یعنی فیلمی که داستانش حول محور خانواده و تمام مشکلات ریز و درشتش بگذرد؛ مشکلاتی در زمینه‌ی روابط روزمره و مسائل اقتصادی و سنت‌شکنی‌های عاطفی و اختلافات فکری؛ مشکلاتی که می‌تواند درون‌خانوادگی باشد یا بین خانواده و سیستم اجتماعی موجود. در هرحال چه با تفکر اول و چه با تفکر دوم، درام‌های خانوادگی همیشه طرفداران پروپاقرص خود را دارند. ما هم در این فهرست سعی کردیم از بین انبوه درام‌های خانوادگی فهرست ده تا از بهترین سریال‌های خانوادگی ایرانی و خارجی را برای شما تهیه کنیم. متن کامل فهرست بهترین سریال‌های خانوادگی خارجی را در پرونده هزار و یک سریال بخوانید. 3⃣3⃣1⃣ @azadisqart
از نقاط برجسته‌ی سریال که در دیده‌ شدن آن نقش بسزایی داشت، حضور رضا عطاران است که بعد از گذشت یازده سال از بازی در فصل سوم سریال «قلب یخی»، دوباره در شبکه‌ی نمایش خانگی دیده می‌شود. علاوه‌بر او، فهرست بلندبالای دیگر بازیگران شناخته‌شده‌ی سریال هم که جای همه‌ی شخصیت‌های اصلی و فرعی ایفای نقش می‌کنند، به جذب مخاطب کمک کرده ولی حضور آن‌ها نتوانسته ضعف‌های مشهود در فیلم‌نامه را بپوشاند. مهم‌ترین خلأ فیلم‌نامه ضعف در ترکیب ژانر جنایی و کمدی است. این ژانر ترکیبی که در سریال‌سازی دنیا سابقه دارد نیازمند پرداختن دقیق به محتوا و عناصر کمدی داستان و همچنین نیازمند تمرکز بر جزئیات جنایی آن است؛ به‌طوری که هیچ ‌یک قربانی دیگری نشوند. در حالی‌‌که در «دفتر یادداشت» بخش جنایی فدای کمدی شده و حتی به نظر می‌رسد از کمدی برای پرداختن رقیق به بخش جنایی سوءاستفاده شده است. فیلم‌نامه از طنزی که البته بیشتر به هزل شباهت دارد، استفاده کرده تا نیازی نباشد به جزئیات و ظرایف داستان جنایی‌اش بپردازد و آن‌ها را باورپذیر و منطقی از کار دربیاورد. متن کامل ریویوی سریال دفتر یادداشت را در پرونده هزار و یک سریال بخوانید. 3⃣3⃣2⃣ @azadisqart
معلم شیمی خوبی که بد می‌شود چطور می‌تواند بی‌تأثیر از «بریکینگ بد» باشد؟ اما با این حال من را عمیقاً به یاد داستان «لافکادیو» می‌اندازد. قصه‌اش را شنیده‌اید؟ لافکادیو، شیری که در جنگل برای خودش مشغول بود و روزی در مواجهه با شکارچیان ثروتمند در برابر تفنگ‌شان ایستاد. این عمل ثروتمندان را به وجد آورد. او را به شهر بردند و در حمام مارشمالو و شهرت و پول غرقش کردند. کم‌کم مثل آدم‌ها روی دو پا ایستاد و دستمال‌گردن بست. به‌قدری که فراموش کرد زمانی شیر بوده. روزی از روزها با دوستان اعیان خود برای تفریح به جنگل رفت و به شکار شیر پرداخت. در آن لحظه به خود آمد، زندگی انسانی را رها کرد و دیگر کسی از او خبر ندارد. لافکادیو شیری است که جواب گلوله را با گلوله داد. در سریال «هیولا»، شرافت (فرهاد اصلانی) هم همین است. روزی زندگی کوچک خودش را داشت اما ... متن کامل نقد و بررسی سریال هیولا را در پرونده هزار و یک سریال بخوانید. 3⃣4⃣0⃣ @azadisqart
🔹فهرست: برندگان جایزه امی ۲۰۲۴ در همه بخش‌ها در تب تند سریال‌بینی این سال‌ها حتما جوایزی مثل جایزه‌ی امی که بر برنامه‌های تلویزیونی، و پرطرفدارترین آن‌ها یعنی سریال تمرکز دارد، نقش بسیار چشمگیری در دیده شدن یک سریال تلویزیونی دارند. مراسم جوایز امی ۱۵ سپتامبر برگزار شد و برندگان امسال سریال‌های تلویزیونی نیز مشخص شدند. هفتاد و ششمین دوره‌ی جوایز تلویزیونی امی با رکوردشکنی سریال «شوگان» با ۲۵ نامزدی و دریافت ۱۸ جایزه همراه بود. پس از شوگان، سریال کمدی «خرس» برای فصل سوم خود با ۲۳ نامزدی و دریافت ۱۱ جایزه در رتبه‌ی بعدی قرار گرفت. اگرچه سریال «فقط قتل در ساختمان» ۲۱ نامزدی داشت اما مینی‌سریال «بچه گوزن» با ۱۱ نامزدی و دریافت شش جایزه اصلی، در رتبه‌ی سوم این فهرست قرار گرفت. متن کامل گزارش و فهرست برندگان جایزه امی ۲۰۲۴ را در پرونده هزار و یک سریال بخوانید. 3⃣4⃣3⃣ @Azadisqart
یکی از نشانه‌هایی که ثابت می‌کند یک فیلم یا سریال موفق بوده است این است که مخاطبان، به جای نام اصلی بازیگران از نام کاراکتر آنها استفاده کنند. این اتفاق برای برایان کرینستون در بریکینگ بد افتاد و کرینستون از بعد از این سریال تبدیل شد به «والتر وایت»؛ همان معلم شیمی نابغه! با این سریال استعداد فوق‌العاده‌ی برایان کرانستون بر همه ثابت شد، چراکه این بازیگر توانست ظرفیت بسیار بالایی را برای بازی در دو نقش کاملاً متضاد از خود نشان ‌دهد. در این باره همین بس که آنتونی هاپکینز که بیشتر با فیلم درخشان سکوت بره‌ها شناخته می‌شود دست به قلم شد و برای همکارش نامه‌ای ستایش‌آمیز نوشت و گفت بازیگران این سریال و به نظر نگارنده‌ی این متن کلیت فیلمنامه، یک کلاس درس کامل است. نگارنده‌ی این متن، در کمال تواضع  به فیلمنامه‌نویسان جوان، توصیه می‌کند این سریال را نه فقط از سر سرگرمی بلکه به دیده‌ی یک کتاب آموزش فیلمنامه‌نویسی تماشا کنند.  متن کامل ریویوی نقد و بررسی سریال بریکینگ بد را در پرونده هزار و یک سریال بخوانید. 3⃣4⃣4⃣ @azadisqart
داستان دوخطی مجموعه قهوه تلخ ساده بود: یک دانش‌آموخته‌ی سرخورده‌ی رشته‌ی تاریخ با خوردن یک فنجان قهوه به اواخر زندیه و پیش از آمدن قاجاریه برمی‌گردد و متوجه می‌شود در این فاصله، گروهی مسند قدرت را به دست گرفته‌اند. او سعی می‌کند از اتفاق عجیب حضورش در یک برهه‌ی تاریخی استفاده کند تا شاید بتواند مسیر تاریخ را تغییر دهد. زهی خیال باطل! شاید همین سادگی داستان دوخطی مجموعه باعث شد که خیلی زود مدعیانی هم پیدا کند؛ از کسی که شاکی بود ایده و طرح قبلی او دزدیده شده تا گروهی که معتقد بودند این مجموعه برداشتی از کتاب «ماشاالله‌خان در دربار هارون‌الرشید» نوشته‌ی ایرج پزشکزاد معروف است. چنین ادعاهایی البته راه به جایی نبرد و نمی‌برد چون اساساً داستان خطی بیشتر تولیدات نمایشی و داستانی مشترک و محدود است و تفاوت در پرداخت‌ها، جزئیات و زاویه‌دید است که لایه‌های اثر را معنادار و متفاوت می‌کند. در پرداختن به جزئیات داستان می‌توانیم بگوییم که «قهوه‌ی تلخ» به خلق فضایی دست زد که در آن به‌طور نمادین یک حاکمیت سنتی به تصویر کشیده شد: از شاه و بستگان تا درباریان متملق و رشوه‌بگیر و از شیوه‌ی ارتباطات خارجی و داخلی تا برخورد با مردم کوچه و بازار. نهایتِ تصویر کاریکاتورگونه‌ای که از فساد، توهم و حماقت می‌توان ترسیم کرد. متن کامل ریویوی نقد و بررسی سریال قهوه تلخ را بخوانید. 3⃣4⃣7⃣ @azadisqart
کوین اسپیسی در مصاحبه‌ای گفته بود: «در مکالمه‌ای که با بیل کلینتون داشتم او جمله‌ی بسیار جالبی بیان کرد؛ کلینتون خطاب‌ به من گفت: نود و نه درصد کارهایی که شما در آن سریال انجام می‌دهید کاملاً واقعی هستند، ولی یک رئیس‌جمهور هیچ‌ وقت نمی‌تواند لایحه‌ی آموزش و پرورش را به آن سرعت به‌ مرحله‌ی اجرا برساند.» شاید نود و نه درصد کمی اغراق‌آمیز به نظر برسد اما گفته‌ی بیل کلینتون به موضوع واقعی بودن اتفاقات سیاسی سریال اشاره دارد. به این ترتیب، «خانه‌ی پوشالی» نه‌تنها بستری برای نشان دادن اختلافات و فساد داخل سیستم دولتی آمریکا بود، بلکه مضامین سیاسی‌اش خصوصاً پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ و رسوایی‌های انتخابات ترامپ با اتفاق‌های واقعی پیوند خورد. همه‌ی این‌ها سریال را به موضوعی قابل بحث در میان مخاطبان تبدیل کرد، باورپذیری آن بیشتر شد و حتی توانست عنوان سریالی «پیشگامانه» را به خود اختصاص دهد. شاید یکی از مهم‌ترین دلایل این توفیق، حضور عوامل اصلی سازنده همچون بو ویلیمن و مشاور سیاسی او، جی کارسن در عرصه‌ی سیاسی و در کنار سیاستمدارانی همچون هیلاری کلینتون و هاوارد دین باشد. ضمن اینکه نویسنده‌ی رمان، مایکل دابز نیز رئیس ستاد مارگارت تاچر بود. همچنین کوین اسپیسی نیز برای درک و دریافت حال و هوای یک سیاستمدار چند روزی را در کنار کوین مک‌کارتی، یکی از اعضای حزب جمهوری‌خواه مجلس گذراند. از سوی دیگر، سریال موضع‎‌گیری این کشور در ارتباط با کشورهای دیگر ازجمله روسیه و ایران را نیز نشان داد. عوامل سازنده‌ی این سریال به‌صورت آشکار و پنهان روسیه را تحقیر کردند و این کشور را ظالم و عقب‌مانده‌ی فرهنگی نشان دادند. در جایی هم از زبان یکی از شخصیت‌ها، ایران را کشوری با مردمی وحشی معرفی کردند. کلر آندروود نیز ایران را کشور تروریستی می‌داند که با کمک روسیه به لحاظ موشکی مسلح می‌شود. متن کامل ریویوی سریال خانه پوشالی را در پرونده هزار و یک سریال بخوانید. 3⃣5⃣5⃣ @azadisqart
سعید آقاخانی برای ساخت این سریال، همکاری موفقیت‌آمیز خود را با امیر وفایی تکرار کرده است. امیر وفایی در هر پنج فصل از سریال «نون خ» نویسندگی کار را بر عهده داشت و توانست با یک قصه‌ی روان، داستانی روایت کند که به تجربیات فرهنگی مخاطب ایرانی نزدیک است. چنین داستانی همراه با مهارت آقاخانی در کارگردانی، سریالی شد که در مجموع توجه مخاطبان را به خود جلب کرد. «راز بقا» نیز به همین منوال از داستانی ساده، روان و نزدیک با فرهنگ مخاطب ایرانی ساخته شده که می‌تواند لحظات خنده‌دار بسازد. «راز بقا» در مقایسه با سایر آثار طنز شبکه‌ی نمایش خانگی توانسته استقلال خود را حفظ کند؛ چراکه به تکرار نیفتاده و فرمول‌های پول‌سازی و مخاطب‌ خریدن را بی‌رویه مصرف نمی‌کند. مثلاً در حالی‌که شاهد مصرف بی‌رویه‌ی ستاره‌های بازیگری در آثار نمایش خانگی هستیم، «راز بقا» در کنار چند چهره، ترکیب بقیه‌ی بازیگران را مستثنا از چنین قاعده‌ای چیده است. همچنین این سریال در برهه‌ای توانست رضایت مخاطبان را با روایت بی‌آلایش خود جلب کند که سریالی مانند «نیسان آبی»، کمدی را غوطه‌ور در لودگی ارائه می‌کرد و سریالی مانند «هیولا»، نمایشی پرزرق‌وبرق در طراحی صحنه و لباس به راه انداخته بود. متن کامل ریویوی سریال راز بقا را در پرونده‌ی هزار و یک سریال بخوانید. 3⃣5⃣7⃣ @azadisqart
🔹فهرست: بهترین سریال‌های جنایی ایرانی و خارجی ژانر جنایی همواره طرفداران زیادی داشته و دارد. برای کسانی که درگیر مسائل عادی روزمره‌اند، تماشای داستان‌های جنایی یکی از بهترین راه‌های قطع ارتباط از اتفاقات ساده‌ی پیرامون است. این موضوع از چشم کارگردان‌ها نیز مخفی نمانده، تا جایی که سالانه بیش از بیست سریال هالیوودی در این ژانر ساخته یا به‌روز می‌شوند. آلفرد هیچکاک، اسطوره‌ای که امروزه از شیوه‌ی روایتش در انواع قصه‌گویی سینمایی استفاده می‌شود، پیشگام ساخت این‌گونه فیلم‌ها و سریال‌ها بود. شاید بتوان گفت حتی بهترین کارگردان‌ها بخواهند یا نخواهند، در ساخت آثارشان وام‌دار ژانر جنایی و هیچکاک هستند. در این ژانر کارآگاهان، پلیس‌ها، وکیل‌ها، جنایتکاران و بی‌گناهان در برابر یکدیگر قرار می‌گیرند و حل پرونده‌های جنایی برای مخاطبی که فقط در جایگاه تماشا قرار گرفته ‌است، هیجان‌انگیز به نظر می‌رسد. در ادامه فهرستی از برترین سریال‌های این ژانر به انتخاب شما را معرفی می‌کنیم. متن کامل فهرست بهترین سریال‌های جنایی را در پرونده‌ی هزار و یک سریال بخوانید. 3⃣5⃣8⃣ @azadisqart
در بی‌بی‌سی نیوز ژاپن ذکر شده که درام اوشین جهان را مجذوب خود کرد و در فرهنگ دیگر کشورها نیز بسیار تأثیر گذاشت، در حدی که لغت اوشیندروم (اوشین+سندروم=سندروم اوشین) ساخته شد. گفته می‌شود که شخصیت اصلی این داستان تقریباً با الهام از زندگی کاتسو وادا و شیزوئه مارویاما ساخته شده است. کاتسو وادا همسایه‌ی کارگردان سریال بوده و الهام‌بخش او برای خلق این شخصیت. کاتسو وادا مادر کازو وادا رئیس فروشگاه‌های زنجیره‌ای یاوهان (Yaohan) بود که در جنگ‌جهانی دوم با سخت‌کوشی فراوان توانست تا کسب و کار خانوادگی‌شان را از ورزشکستگی نجات دهد. شیزوئه مارویاما نیز الگوی دیگری بود که شخصیت اوشین از آن برگرفته شده است. داستان زندگی او توسط دخترش در کتاب «میراث مادران ما» به چاپ رسید و سوگاکو هاشیدا صحنه‌هایی از کتاب را در اثر خود به تصویر کشید، مانند صحنه‌ای که اوشین روی الوارهای بهم وصل شده‌ای که به عنوان قایق استفاده می‌شده در رودخانه‌ای طولانی در حال حرکت است. دختر شینزوئه مارویاما بیان می‌کند که مادرش با اشک به تماشای این سریال می‌نشسته و داستان سخت زندگی‌اش را به یاد می‌آورده است. در ژاپن معتقدند اشک‌هایی که برای زندگی سخت اوشین ریخته شد باعث تقویت این کشور شده و از این سریال به‌عنوان «قدرت زندگی» یاد می‌کنند. به عبارت دیگر، مردم ژاپن زندگی سخت اوشین تانوکورا و تلاش‌های او برای حفظ زندگی و خانواده توام با کار طاقت‌فرسا را الگوی موفقیت در زندگی خود قرار دادند. متن کامل ریویوی سریال اوشین را در پرونده هزار و یک سریال بخوانید. 3⃣5⃣9⃣ @azadisqart
🔹 فهرست: بهترین مینی سریال‌های خارجی در دنیای کم حوصله‌ای که همه دنبال نسخه خلاصه و مختصر و مفید از هر چیزی هستند، مینی‌سریال‌ها هم روایت کوتاه و جذاب و شسته رفته از داستان‌ها را به عهده گرفته‌اند. روایتی که اتفاقا بسیار عمق دارد و مخاطب را با خود به جهان سریال و شخصیت‌ها می‌برد. مینی‌سریال‌ها نه به کوتاهی نسخه سینمایی هستند و نه به تفصیل سریال‌های چند فصلی و معمولا از ۱۰ قسمت آن هم در یک فصل فراتر نمی‌روند. مگر در مواردی که آنقدر مخاطب پیدا کنند که شبکه‌ها وسوسه شوند ساخت فصل جدید را در برنامه بگذارند. از آنجا که مینی‌سریال‌ها در سال‌های اخیر بسیار پرطرفدار شده‌اند ما هم در یک نظرسنجی از هیئت تحریریه‌ی میدان آزادی، فهرستی از ۲۰ مینی‌سریال‌ خارجی برای شما تهیه کرده‌ایم. سعی ما در تدوین این فهرست بر این بوده که بهترین ژانرهای مختلف را در آن بگنجانیم. مینی سریال بیگانه، صحنه‌هایی از یک ازدواج و... از جمله‌ی این فهرست می‌باشند. متن کامل فهرست بهترین مینی سریال‌های خارجی را در پرونده‌ی هزار و یک سریال بخوانید. 3⃣7⃣3⃣ @azadisqart
🔹 فهرست بهترین سریال‌های اقتباسی خارجی اقتباس در دنیای امروز مفهومی چنان گسترده و در عین حال منعطف است که به‌سختی می‌توان آن را در چهارچوب و تعریف معینی جای داد. از فیلم‌های سینمایی گرفته تا نمایش‌نامه‌، کتاب مصور، اپرا، سریال و... اقتباس می‌تواند به هر شکل و رنگی درآید و برای بیان مضمون و هدف خود هزار لباس رنگارنگ به تن کند. هدف اینکه داستانی را انتخاب کنیم، از دریچه‌ی چشم خود به آن نگاهی تازه بیندازیم و با پرداختی جدید آن را به تصویر بکشیم. دریچه‌ی نگاه نو معمولاً اقتباسگر را به یکی از این دو مسیر متفاوت می‌کشاند: یا نویسنده‌ی اقتباس را به تحسین و تأیید نویسنده‌ی اثر مبدأ وادار می‌کند تا جایی که در اقتباس خود بر «تز» اولیه صحه بگذارد و تأکید کند، یا او را با یک «چه می‌شد اگر...» بزرگ تنها می‌گذارد و به مسیری هدایتش می‌کند که با استفاده از عناصر و اسکلت داستان قبلی، «آنتی‌تز»ی برای داستان مبدأ ارائه دهد. این متن، فهرستی از ده سریال اقتباسی است که از دیدن آن‌ها هم به‌عنوان سریال، هم به‌عنوان اثری اقتباسی پشیمان نمی‌شوید. شرلوک، جنگ و صلح و جین ایر و... از در این فهرست حضور دارند. 🔸 متن کامل فهرست بهترین سریال‌های اقتباسی خارجی را در پرونده‌ی هزار و یک سریال بخوانید. 3⃣7⃣5⃣ @azadisqart
سریال «افعی تهران» به کارگردانی سامان مقدم و با تهیه‌کنندگی جواد فرحانی در چهارده قسمت از شبکه‌ی نمایش خانگی فیلم‌نت در سال ۱۴۰۲ پخش شد و توانست مخاطب قابل توجهی را به خود جذب کند. نگارش فیلم‌نامه‌ی این اثر به عهده‌ی پیمان معادی بود و ترکیب باتجربه و به نام معادی و مقدم باعث شد علاوه‌بر بازیگرانی مانند سحر دولتشاهی، آزاده صمدی، مریلا زارعی، پژمان جمشیدی و... بازیگرانی همچون مهران مدیری، هومن سیدی، امین حیایی، سروش صحت و رضا یزدانی نیز به‌صورت افتخاری در این سریال نقش‌آفرینی کنند. مهم‌ترین نکته‌ای که این سریال، بر روی آن دست گذاشته وجود کودک‌آزارهایی است که در این شهر بدون محاکمه می‌گردند و کودکانی آسیب‌دیده از کودک‌آزاری که اتفاقاً برخی از آن‌ها قربانی آزار نزدیک‌ترین افراد خانواده‌شان بوده‌اند. برگ برنده افعی تهران، برخی پرداخت‌های متفاوت آن است. یکی از این نکات، پرداختن به شخصیت قاتل داستان است. در «افعی تهران» همه چیز جوری چیده می‌شود که مخاطب نه تنها از نگاه پلیس یا قربانی که از نگاه قاتل و اینکه چرا او فراتر از قانون عمل کرده هم به ماجرا نگاه کند. همچنین تلاش مداوم آرمان و در نهایت شکست او در فیلم‌سازی از نکاتی است که پایان‌بندی این سریال را از کلیشه دور کرده و مخاطب‌پسند می‌کند. متن کامل ریویوی سریال افعی تهران را در پرونده‌ی هزار و یک سریال بخوانید. 3⃣8⃣9⃣ @azadisqart
یادداشت: آیا گسترش سکوهای نمایشی مخاطب تلویزیون و سینما را کم می‌کند؟ 🔎 باید بپذیریم که مخاطب به‌دنبال موضوع جذاب و فرم هنری با ارزش‌های زیباشناسانه است و اگر یک اثر نمایشی واجد این دو وجه نباشد، به‌طور طبیعی او را دلسرد می‌کند. حالا اگر یک فیلم سینمایی یا یک تلویزیونی نتواند مخاطبش را راضی کند، طبیعی است او راه دیگری برای برطرف کردن «نیاز تصویری» خود پیدا خواهد کرد؛ نیازی طبیعی و بدیهی مثل غذا خوردن و نفس کشیدن. انسان سده‌ی بیست‌ و یکم نمی‌تواند بدون تصویر سر کند. 📺 پس حالا که نیاز تصویری امری طبیعی و بدیهی است، مخاطبی که نتواند نیاز بصری‌اش را با تلویزیون برطرف کند، راه دیگری پیدا می‌کند و اینجاست که وجود سکوهای نمایشی که اقدام به پخش فیلم سینمایی و سریال‌های سکوهای مختلف جهان می‌کنند که اصولاً هم ساختار جذابی دارند و موضوع هیجان‌انگیزی را دستمایه‌ی ساخت قرار داده‌اند، مخاطب را شیفته و «پاگیر» می‌کنند. 🔗 متن کامل این یادداشت را در پرونده هزار و یک سریال بخوانید. 4⃣1⃣8⃣ @azadisqart
▫️ بازنده: هیچ برنده‌ای وجود ندارد می‌خواهم گریزی بزنم به کارگاه‌های داستان‌نویسی‌ای که لبریز شده از هنرجوها و علاقه‌مندانِ داستان‌نویسی. افرادی که هرکدام می‌خواهند با داستان‌شان تاریخ را به دو بخش قبل و بعد از خودشان تقسیم کنند. دقت کنید: این علاقه به نوشتن است نه خواندن! (چه‌بسا این، علاقه‌ای به نوشتن هم نباشد، بلکه شهوت شهرتی است که گمان می‌کنند با چاپ کتاب می‌توانند به دست بیاورند.) جمع کثیری از این افراد بی‌آنکه خودشان را محتاج خواندن بدانند سعی دارند به‌طور مداوم از خودشان متن‌هایی را ثبت و منتشر کنند که ارتباطی با شمایل یک داستان استاندارد ندارد. مثلاً یکی از فرم‌های مبتذل در نوشتن داستان استفاده از «جک» و «ریچارد» به‌جای نام‌های ایرانی و در نظر گرفتن «لندن» و «نیویورک» به‌جای مثلاً «تهران» و «تبریز» است. داستان‌ها و رمان‌هایی را تصور کنید که نویسنده‌ی ایرانی در آن از شخصیت‌هایی با هویت و اسامی غیرایرانی در زمان و مکانی بی‌ارتباط با این سرزمین استفاده کرده و قصه‌اش را روایت می‌کند. تجربه نشان می‌دهد که اصولاً چنین آثاری جدی گرفته نمی‌شوند. در مدیوم تصویر نیز چنین انتخاب‌هایی ممکن است به یک اثر بی‌خاصیت منجر شود اما واقعیت این است که «بازنده» با شکل و شمایلی که کمتر از یک اثر فارسی ایرانی انتظار می‌رود موفق می‌شود بدون اینکه احساس بیگانگی و غربت به مخاطب دست بدهد قصه‌اش را روایت کند.  کلیدواژه‌ی به‌عنوان یک درام جنایی البته نوآر، فرم است. 🔗 متن کامل نقد و بررسی سریال بازنده را بخوانید. 4⃣3⃣6⃣ @azadisqart
▫️ سریال «صد سال تنهایی»، اقتباسی نه فراتر از کتاب 🎬 سریال «» اقتباسی تلویزیونی از رمان معروف گابریل گارسیا مارکز نویسنده‌ی کلمبیایی، با همین نام است که نتفلیکس در دو فصل هشت‌قسمتی آن را تولید و عرضه می‌کند. رمان «صد سال تنهایی» مارکز داستانی در سبک رئالیسم جادویی است؛ سبکی که حوادث واقعی زندگی را چنان با اتفاقات غیرواقعی در هم می‌آمیزد که تفاوتی میان آن‌ها نیست و همه‌ی پدیده‌ها قابل باور هستند. سریال نیز همین رویه را در پیش گرفته و به متن وفادار است. 👤 تا زمانی که زنده بود اجازه‌ی اقتباس سینمایی این اثر را به هیچ کارگردانی نداد. بعد از مرگ او در ۲۰۱۴ خانواده‌اش با فروش امتیاز اقتباس این رمان به نتفلیکس اجازه‌ی ساخت این پروژه‌ی عظیم را دادند. 📕 شهرت عالم‌گیر این اثر مارکز به‌تنهایی برای این حجم از اشتیاق جهت دیدن اقتباس تصویری آن کافی است. اما اقتباس تصویری در عین حال می‌تواند به‌علت تفاوت میان تخیلات و دریافت‌های درونی خواننده‌ی کتاب با آنچه در صفحه‌ی تلویزیون پخش می‌شود، انتظارات بیننده را برآورده نکند و موجب دلزدگی شود. 🔗 متن کامل ریویو: نقد و بررسی سریال «صد سال تنهایی»، ساخته «لائورا مورا» و «الکس گارسیا» را بخوانید. 4⃣8⃣8⃣ @azadisqart