.
🌻 پرداخت بدهی
امام حسین علیه السّلام نزد اسامة بن زید که مریض بود رفت، شنید که اسامه میگفت: وا غماه!
امام حسین فرمود: ای پسر برادرم! غم و اندوه تو چیست؟ گفت: قرض من که به شصت هزار درهم رسیده است.
امام حسین علیه السّلام فرمود: قرض تو را من ادا میکنم. اسامه گفت: میترسم بمیرم.
فرمود: تو نخواهی مرد تا من قرض تو را ادا نمایم. راوی میگوید: امام حسین علیه السلام قبل از فوت اسامه قرض وی را ادا کرد.
امام حسین علیه السّلام فرمود: بدترین خصال پادشاهان ترس از دشمنان و قساوت قلب داشتن نسبت به ضعیفان و بخل ورزیدن در هنگام بخشش است.
📔 بحار الأنوار، ج۴۴، ص١٩٠
#امام_حسین #داستان_کوتاه
🔰 @DastanShia
.
✨ کریم ترین مردم
اعرابی وارد مدینه طیبه شد و از کریم ترین مردم جویا شد. امام حسین علیه السّلام را به وی معرفی کردند.
او داخل مسجد شد و دید که امام حسین مشغول نماز است. مقابل آن حضرت ایستاد و این اشعار را سرود:
کسی که الان چشم امید به تو دارد و حلقه درب خانه تو را حرکت دهد ناامید نخواهد شد.
تویی که بخشنده و مورد اعتماد هستی. پدر تو قاتل افراد فاسق و نابکار بود. اگر مقام نبوت پدران و نیاکان شما نمی بود، دچار آتش دوزخ میشدیم.
راوی میگوید: امام حسین علیه السّلام سلام کرد و به قنبر فرمود: آیا چیزی از مال حجاز باقی مانده؟
گفت: آری، مبلغ چهار هزار اشرفی باقی مانده است. فرمود: آنها را بیاور. زیرا کسی که از ما بیشتر به آنها احتیاج دارد آمده است.
سپس برد یمانی را از تن خویش در آورد و آن اشرفیها را در میان آن پیچید و آن را به این خاطر که به نظر مبارکش اندک بود و بدین جهت که از اعرابی خجل بود، از شکاف در به آن اعرابی عطا کرد و این اشعار را خواند:
این اشرفیها را بگیر و من به خاطر اینکه به تو پول مختصری عطا کردم پوزش میطلبم. بدان که من نسبت به تو مهربان هستم.
اگر حق ما را به ما میدادند باران بذل و بخشش از آسمانها بر تو فرو میریخت.
ولی چه باید کرد که حوادث روزگار وضع انسان را تغییر میدهند و دست من فعلا خالی از پول است.
راوی میگوید: اعرابی آن اشرفیها را گرفت و شروع به گریه کرد. امام حسین به وی فرمود: آیا برای اینکه بخشش ما قلیل و اندک بود گریه میکنی؟
گفت: نه. برای این گریه میکنم که چگونه خاک تو را میرباید و این گونه بذل و بخشش هایت را از بین میبرد.
این حدیث در مورد امام حسن علیه السلام هم روایت شده است.
📔 مناقب آل ابی طالب: ج۴، ۶۵
#امام_حسین #داستان_بلند
🔰 @DastanShia
.
💠 تعیلم قرآن
عبد الرحمن سلمی سوره مبارک حمد را به یکی از کودکان امام حسین علیه السّلام یاد داد.
هنگامی که آن کودک سوره حمد را برای امام حسین علیه السلام خواند، آن حضرت مبلغ هزار اشرفی و هزار حله به عبد الرحمن عطا کرد و دهان او را از درّ پر نمود.
وقتی از آن حضرت راجع به این بخشش فراوان پرسش کردند فرمود: این عطا در مقابل آن حمدی که وی به فرزند من تعلیم داد ناچیز است. آنگاه این شعر را خواند:
هر گاه دنیا به تو جود و بخشش نمود، تو نیز قبل از اینکه دنیا را از دست داده باشی به همه مردم بخشش کن.
هر وقت مال دنیا به تو روی آورد، بذل و بخشش آن را فانی نخواهد کرد و هر گاه دنیا از تو اعراض نماید، بخل کردن آن را باقی نمی گذارد.
📔 بحار الأنوار: ج۴۴، ص١٩١
#امام_حسین #داستان_کوتاه
🔰 @DastanShia
.
✨ تکبیر هفتم
امام جعفر صادق علیه السّلام فرمود: یک روز رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله میخواست مشغول نماز شود، امام حسین علیه السّلام هم در کنار آن حضرت بود.
وقتی پیامبر اعظم تکبیر گفت، امام حسین نتوانست تکبیر بگوید.
رسول خدا دوباره تکبیر گفت و امام حسین باز هم نتوانست پیروی نماید.
پیغمبر خدا همچنان گفتن تکبیر را به امام حسین یاد میداد تا اینکه امام حسین در تکبیر هفتم توانست تکبیر بگوید.
امام جعفر صادق علیه السّلام فرمود: پس از این جریان بود که گفتن هفت تکبیر در ابتدای نماز مستحب و سنت شد.
.
💠 تواضع امام حسین (ع)
نمونه تواضع امام حسین علیه السلام این است که روزی از کنار چند فقیر عبور کرد که نان خشک خود را روی پارچهای گذاشته بودند و میخوردند،
به آنها سلام کرد و آنها او را به جمع خود دعوت کردند، با آنها نشست و فرمود: اگر این طعام صدقه نبود با شما میخوردم،
سپس فرمود: برخیزید و به خانه من بیایید. پس به آنها غذا و لباس داده و دستور داد برایشان چندین درهم بیاورند.
📔 بحار الأنوار: ج۴۴، ص١٩١، ١٩۴
#امام_حسین #داستان_کوتاه
🔰 @DastanShia
.
✨ بخشش حسینی
از امام حسین علیه السّلام روایت شده که فرمود: این سخن از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نزد من صحیح است که فرمود:
بعد از نماز، بهترین اعمال نزد خدا این است که انسان بدون معصیت در قلب مؤمن ادخال سرور نماید.
من روزی غلامی را دیدم که با سگی غذا میخورد، به وی گفتم: چرا این کار را انجام میدهی؟
گفت: یا ابن رسول اللّه! من مغموم هستم، میخواهم این سگ را خوشحال کنم شاید من هم مسرور گردم.
غم و اندوه من این است که مالک من شخصی است یهودی و من تصمیم دارم از وی جدا شوم.
امام حسین علیه السّلام مبلغ دویست اشرفی نزد مالک آن غلام برد.
یهودی گفت: این غلام من فدای قدم تو باد و این باغ و بستان را نیز به آن غلام بخشیدم، و این مبلغ پول را هم که دادی به شما تقدیم نمودم.
امام حسین علیه السّلام فرمود: من نیز این پول را به تو بخشیدم. یهودی گفت: من هم قبول کردم و این پول را به آن غلام بخشیدم.
امام حسین فرمود: من نیز آن غلام را آزاد نمودم و این پول و باغ را به او بخشیدم.
زن آن یهودی گفت: من همین الآن اسلام آوردم و مهریهام را به شوهرم بخشیدم،
شوهرش گفت: من نیز مسلمان شدم و این خانهام را به زنم بخشیدم.
📔 بحار الأنوار: ج۴۴، ص١٩۵
#امام_حسین #داستان_کوتاه
🔰 @DastanShia
.
🔹 پاسخ بهتر
انس بن مالک روایت کرده است: من در حضور امام حسین علیه السّلام بودم که کنیزکی از کنیزان آن حضرت به حضور آن بزرگوار آمد و یک شاخه گل تقدیم نمود.
امام حسین علیه السّلام به وی فرمود: من تو را در راه خدا آزاد کردم. من به آن حضرت گفتم: یک کنیزک را برای یک شاخه گل آزاد میکنی؟
فرمود: خدا ما را این طور پرورش داده است. زیرا در قرآن میفرماید: «وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا»
«هرگاه به شما تحیّت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید؛ یا (لااقل) به همان گونه پاسخ گویید!»
(نساء، ۸۶)
بهتر از این شاخه گل، آزاد نمودن این کنیز بود.
.
🔸 دینداران حقیقی
فرزدق میگوید: هنگامی که من از کوفه برمی گشتم، امام حسین علیه السلام با من ملاقات نمود و به من فرمود: ای ابو فراس! از کوفه چه خبر؟
گفتم: راست بگویم؟ فرمود: آری. گفتم: قلبهای مردم با تو ولی شمشیرهای آنان با بنی امیه است، تا بنگریم خدا که را یاری نماید.
امام حسین علیه السلام فرمود: راست میگویی، چرا که مردم بندگان مال و ثروت هستند، و دین را برای خالی نبودن عریضه بر زبان جاری میکنند. دین را زمانی میخواهند که دنیای آنان به وسیله دین تأمین شود. اما هنگامی که با مصیبتی مورد آزمایش قرار میگیرند، دین داران حقیقی اندک هستند.
📔 بحار الأنوار: ج۴۴، ص١٩۵، ١٩۶
#امام_حسین #داستان_کوتاه
🔰 @DastanShia