eitaa logo
نویسندگان حوزوی خراسان
426 دنبال‌کننده
809 عکس
123 ویدیو
18 فایل
✍️یک نویسنده، بی تردید نخبه است✍️ 🌤نوشتن، اکسیژن است و نویسندگی، نان شب. 🍃اینجا فضایی برای نشر دیدگاه نخبگان حوزوی استان خراسان رضوی است. https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b ✒✒✒ارسال یادداشت‌ها و نظرات 👇 @Saleh117 #جهاد_روایت
مشاهده در ایتا
دانلود
☕️چایی رو بذار، دارم می‌آم ✍️ زهرا کبیری پور، عضو تحریریه مجتهده امین چند وقتِ پیش در یک گروه تاریخی یکی از اساتید متنی گذاشت با این عنوان "چایی را بذار دارم می‌آم" و شروع کرده بود به توصیف اینکه یک جمله چقدر می‌تواند با خودش محبت و عشق به ارمغان بیاورد. من اما قبل از اینکه متن را کامل بخوانم به یاد مادر افتادم و جمله‌ی معروف او که می‌گفت: چایی‌اَم آماده‌ی آماده است، نمی‌یای؟! و من دوباره پرت شده بودم به روزهایی که مادر داشتم و یک خانه‌ی امید. روزهایی که وقتی خسته بودم، می‌رفتم و در کنارش خستگی‌ام را درمی‌کردم. می‌رفتم تکیه به پشتیِ اتاقش می‌دادم، پایم را دراز می‌کردم و می‌گفتم: آخیش. مادرم هم برایم یک لیوان چای می‌ریخت، تا جانی به جانم اضافه شود. آدمیزاد چه چیز غریبی است. چقدر می‌تواند از خودش خاطره بسازد، حتی به اندازه‌ی درست کردن یک چای. @HOWZAVIAN
🏴محتاج یک واژه ✍️نجمه صالحی، مدیر تحریریه مجتهده امین گاهی چه‌قدر محتاج شنیدن یک جمله، یک عبارت، حتی یک واژه می‌شویم! آن روز هم فرزندان او محتاج شنیدن صدای مادر بودند، حتی شده یک کلمه! حتی شده یک آه! پایین پای مادر حلقه زده بودند. اولین گل باغ زندگی‌اش با بغض می‌گفت: «ی‍َا أُمَّاهْ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِي بَدَنِي...» پیکر مقدّس او را حرکت می‌داد و می‌فرمود: «مادر جان! قبل از اینکه روح از بدن من مفارقت کند با من تکلم کن!» برادرش می‌گفت:«يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ»« مادر جان! من پسر تو حسینم. قبل از اینکه هلاک شوم و بمیرم با من صحبت کن!»* آن روز مادر نتوانست‌ سخن بگوید، نشد که درخواست پسرانش را اجابت کند اما یک روز دیگر، در صحرایی داغ و نفس‌گیر، شاید حوالی غروب، صدای مادر می‌آمد: «بُنَیّ...» 🔗متن کامل در صفحه نویسنده @HOWZAVIAN
دیدید گاهی یه زخم یا دمل که سر وا نمیکنه رو با نوک سوزن و یا یه چیز تیز سوراخ می کنن و از شرش خلاص میشن؟ یا دیدین بعضی وقتا که بغض گلوتونو میچسبه، فقط بازشدن کیسه اشک چشمتونه که گره گلوگیر بغضتونو باز می کنه؟ برای من، نیش قلم مثل همون نشتریه که راه نفس کشیدن رو برام باز میکنه. وقتی حرفی تو دلمه که هیچ گوش شنوایی براش پیدا نمی کنم، پناه می برم به نوشتن و اگه ننویسم، اون حرف تو دلم ورم می کنه و میشه اسباب دق. بعضی حرفا رو واقعا نمیشه به زبون آورد، اما میشه نوشت و جاودانه کرد. @Deebaj
✍️یک نویسنده، بی تردید نخبه است 🌤نوشتن، اکسیژن است و نویسندگی، نان شب. 🍃اینجا فضایی برای نشر دیدگاه نخبگان حوزوی استان خراسان رضوی است. ✒ارسال یادداشت‌ها و نظرات 👇 @Saleh117 @HOWZAVIAN_khorasan
⚫️ فهرست غم علی(ع) ✍️ استاد جواد محدثی فاطمیه، سرود غم می‌خواند و منظومۂ اندوه می‌سراید. ایام فاطمیه، موسم تجدید داغهای علی و تکرار «رنجنامه شیعه» است. مزار پنهان فاطمه، پنهان هارا آشکار می سازد، و گریه‌های زهرا، پرده از خنده های ناحق بر می دارد. و...رفتن زودهنگامش، رفته ها را به یاد می آورد. امروز شیعه، در فاطمیه ای به وسعت ایران، سر بر شانۂ «مظلومیت» می‌گذارد و اشک می ریزد. ایام فاطمیه سند مظلومیت اهل بیت عصمت و ادعانامه شیعه و پیروان ولایت است. خدا را شاکریم که نعمت «غم زهرا» و «عشق فاطمه» را ارزانی ما کرده و نسل فاطمی مارا نمک گیر سفرۂ گستردۂ «اهل بیت» ساخته و جان ما را از «کوثر ولایت» سیراب کرده است. مرور این «فهرست غم»، مارا به فاطمه زهرا نزدیک تر می‌سازد و ضربان قلبمان با عترت، هماهنگ‌تر می شود. گریه‌ها و اشک‌ها، شفیع ما می شود تا در آستان عترت،عزت یابیم و مهمان سفرۂ «تولّا» و جرعه‌نوش جام نوشین «ولا» شویم. داغ غمش هنوز هم تازه است. در سوگ زهرای اطهر آسمان دل ماابری است، و... هوای چشمانمان، بارانی‌! سلام بر مادر مظلومیت و گل پرپر بوستان رسالت. سلام بر آن «صدف عصمت»،که پرورانندۂ یازده گوهر ناب است. سلام بر او که «تفسیرکوثر»، «آیینه شرف» و «گنجینه عفاف» است. @HOWZAVIANخ
📌فاطمیه‌ی سکولارها ✍ عباس بابائی با ارسال یادداشتی به تحریریه مدادالفضلاء به جمع نویسندگان حوزوی پیوست: وقتی سکولارهای مذهبی، داعیه‌دار سیاسی‌ترین اقدام صدیقه‌ی طاهره(سلام‌الله‌علیها) می‌شوند، به خنثی‌ترین شکل ممکن اقداماتی پرهزینه و کم‌بهره را در قالب عزاداری و نمایش‌نامه و تعزیه و پرده‌خوانی و پرده‌نویسی، به خورد مخاطب حیرانی می‌دهند که درنهايت تمام وظیفه‌اش را در همان لعن و لطمه و آه جستجو می‌کند. کیست که نداند، یکی از اصلی‌ترین و اصولی‌ترین خاکریزهای مکتب علوی، فاطمیه‌ای است که «ناموس دهر» در جایگاه یک «سرباز و سردار و لشکر»، تمامْ‌قامت و در نهایتِ غربت، برای دفاع از ولایت و امامت و رهبری جامعه و خروشیدن علیه غاصبان ناجوانمرد زمانه، فرزند و جان و جوانی‌اش را فداکرد؟! از آن «اقدام انقلابی» و «خروش میدانی» چقدر این روزها در خطابه‌ها و مرثیه‌ها و کتیبه‌های فراوان خیابانی می‌توان‌دید؟! قرار نیست هر مجموعه و هیأت و مسجدی را واکاوی کنیم که چگونه به فلان انجمن و عالم و ذاکرِ سکولار می‌رسد؛ همین‌که تاریخ‌ِ انسان‌ساز و جامعه‌ساز و تمدن‌ساز اهل‌بیت را نتوانند یا نخواهند در جغرافیا جاری‌کنند و در همان‌ زمان و مکانِ پرغربت و مظلومیت بمانند، درحال ترویج اسلام و تشیع خنثی هستند. از نشانه‌های روشن سکولاربودن‌ این قوم، آن‌است که «فدک» برای‌شان، بیش از آن‌که رمزی باشد از «ولایت و حکومت»، زمینی است حاصل‌خیز که فقط باید غاصبانش را نفرین کرد؛ اما آن‌هنگام که تاریخ‌ِ فدک همچون چشمه‌ای جوشان در بستر زمان جاری‌ بشود و به‌دست امام کاظم(علیه‌السلام) برسد، حدودش را نه فقط زمین زراعی و نخلستان فدک، بلکه تمام مملکت و فرمانروایی و حکومت هارون معرفی می‌کنند؛ همان حکومتی که مرز بین «امام حقّ» و «حاکمِ جور» است و اکنون توسط او غصب شده‌است! ✍ متن کامل @HOWZAVIAN
🔖یک یلدا دلتنگی ✍️آمنه عسکری منفرد، عضو تحریریه مجتهده امین آرامش و امنیت مثل هر روز و هر شب، شادی و اطمینان خاطر و دورهمی مانند تمام یلداهای سالهای گذشته، پدر و مادر، خاله و عمه‌ها، دایی‌ها و عمو‌ها، هفته‌ای است که غرق برنامه‌ریزی برای خرید و پخت و پز و آماده کردن شرایط برای یک مهمانی بزرگ خانوادگی هستند که همه به رسم ادب دست‌بوس پدر بزرگ و مادر بزرگ‌ها برسیم و البته این روزها وشبها، به خصوص شب خاطره‌انگیز یلدا، سهم بچه‌های کوچک و بزرگِ فامیل از همه بیشتر است، این دورهمی‌ها نهایتِ شور و شادی را برای آنها به ارمغان می‌آورد. اما امسال در همسایگی خانه و حتی شهر ما، بعضی از خانه‌ها نشاط سالهای قبل را ندارند، هر چه هست سکوت است و حسرت روزهای بودنِ عزیزانی که امسال پر کشیدند. مانند خانه‌ی خانواده‌ی کوچک سرایداران که چند روزی است این طور، کوچک وکم جمعیت شده و یلدای امسال از همه‌ی سالهای قبل متفاوت است، آرتین مانده و خواهر تازه عروس و همسرش و سه قاب از سه پرستوی شهید، خانه‌ی شهید عجمیان هم امسال رنگ و بوی یلدا ندارد، مادرِ آرمان هم، مانند نوعروس و مادر شهید دانیال رضا‌زاده، یلدای طولانی‌تری را سپری خواهند کرد. و امسال این ما هستیم و این همه آرامش که آن را مدیون خون شهدای مدافع امنیت این مرز وبوم هستیم. آنها که پر کشیدند و آسمانی شدند تا ملت ایران از میان آن همه آشوب واغتشاش، آن همه ظلم و دروغ و نیرنگ که دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران به کشور تزرریق کرده بودند، بار دیگر رنگ و بوی امنیت و آرامش را تجربه کند. پرستوهای شهید! ما هم امسال، شریک یلدای دلتنگی خانواده هایتان می‌شویم. آن لحظه که از عمق جان، شادی را در وجودمان حس کردیم، حتما به یاد شما هم خواهیم بود و عطر فاتحه و صلوات را نثارتان خواهیم کرد. عهد می‌بندیم که چون شما و خانواده‌های صبور و مقاومتان، برای سرافرازی پرچم و خاک این کشور تا پایِ جان در مقابل همه‌ی بدخواهان این نظام مردانه بایستیم و حتما قصه‌ی از خود گذشتگی و مردانگی شما و صبر و حلم خانواده هایتان را برای فرزندانمان روایت خواهیم کرد، تا روایت دلاوری و عاشقی شما قصه‌ی یلدای سالهای آینده‌ی کودکان این سرزمین باشد. @HOWZAVIAN
💠 یلداهای مادرانه ✍️ زهرا کبیری پور مادرم خانمِ باسلیقه و هنرمندی بود، از آن خانم‌هایی که همه چیز را با آداب و رسومش به جا می‌آورند. درخانه‌ی ما یلدا از یک هفته قبل‌تر شروع می‌شد و مادر یک هفته زودتر بساط تهیه‌ی خوراکی‌های شب یلدا رو جور می‌کرد. یک مدل قاووت خانگی درست می‌کرد که در هیچ جای دنیا پیدا نمی‌شود. تمام خشکبار این قاووت را خودش با آسیاب دستی، آسیاب می‌کرد و با شیره‌‌ی انگور از آن‌ها گردالی‌هایی درست می‌کرد که سرش دعوا بود، گردالی‌های خوشمزه‌ای با طعم بهشتیِ دستان زحمت‌کشش. مادرم یک سینی بزرگ می‌آورد، پایش را دراز می‌کرد و تمام انارها را با حوصله دانه دانه می‌کرد تا در طولانی‌ترین شب سال زیباترین و خوشمزه‌ترین خاطرات را برای ما رقم بزند. من همیشه آرزو می‌کردم ای کاش عمر مادرم طولانی باشد، تا شب‌ِ یلداهای طولانیِ بسیاری در کنارش باشم اما نشد... شادی روح تمام مادران آسمانی صــــــــــ🌷ــــــــــلوات @HOWZAVIAN
. هرچند دل از هجر تو در بند بلاست شادیم که دین و هستی ما زهراست کی این شب تیره را سحر خواهی کرد بی روی دلارای تو هر شب، یلداست ✍️محمدتقی عارفیان @HOWZAVIAN
🔻حرف‌های گلوگیر ✍️ علیرضا مکتب‌دار دیدید گاهی یه زخم یا دمل که سر وا نمیکنه رو با نوک سوزن و یا یه چیز تیز سوراخ می کنن و از شرش خلاص میشن؟ یا دیدین بعضی وقتا که بغض گلوتونو میچسبه، فقط بازشدن کیسه اشک چشمتونه که گره گلوگیر بغضتونو باز می کنه؟ برای بعضیا مثل من، نیش قلم حکم همون نشتر رو داره که راه نفس کشیدن رو برام باز میکنه. وقتی حرفی تو دلمه که هیچ گوش شنوایی براش پیدا نمی کنم، پناه می برم به نوشتن و اگه ننویسم، اون حرف تو دلم ورم می کنه و میشه اسباب دق. بعضی حرفا رو واقعا نمیشه به زبون آورد، اما میشه نوشت و خود را از بار سنگینیش رها کرد. @HOWZAVIAN
اسراف؛ آری یا خیر؟! ✍️ احمد سعیدی اسراف، خیر؛ مثل مصرف بیش از اندازه، چون از گناهان کبیره است و خدا اسراف کنندگان را دوست ندارد (اعراف آیه ۳۱) مانند اسراف در خرید، در غذا، در کار، در مهمانی، در محبت حتی... ✅ اما اسراف، آری؛ ◀️ در کار خیر، ◀️ در کمک به دیگران، ◀️ در علم آموزی، ◀️ در قرائت قرآن، ◀️ جهاد در راه خدا... ◀️ در خرید کفن، چون انسان به ملاقات خدا می رود. ◀️ در قربانی کردن، بدین صورت که به مرغ و خروس قناعت نکند، اگر برای خداست، پس چه بهتر که گاو و شتر و گوسفند قربانی کند و از هر کدام نیز بهترینش را، همانطور که ابراهیم، بهترین دارایی‌اش را قربانی کرد. 👌البته با این خصوصیات، این موارد اسراف محسوب نمی شود. 🌸و در حدیث آمده است: 🌸 «لاسرف فی الخیر و لاخیر فی السرف» در کار خیر اسراف نیست و در اسراف نیز خیری نیست. @HOWZAVIAN
🔳فدک فدک همه جا را بهار می‌کردی ✍️ عاطفه جوشقانیان در مجله‌ی افکار بانوان حوزوی نوشت: کنار فضه صمیمانه کار می‌کردی به کار کردن خود افتخار می کردی درخت‌های بهشتی به پایت افتادند همان شبی که هوای انار می کردی فقیر هر چه می‌آمد اسیر برمی‌گشت تمام عالمیان را دچار می‌کردی دلیل خنده حیدر! چه شد که بعد پدر مدام گریه بی اختیار می کردی؟! چه شد محبت همسایه‌ها؟ دعایت را چه مادرانه به آن‌ها نثار می‌کردی..! تمام مردم اگر کور و کر، علی دیده ست فدک فدک همه جا را بهار می‌کردی و شقشقیه به نهج‌البلاغه رو آورد شبی که پشت به این روزگار می‌کردی چقدر خانه مرتب شد آن شب آخر اگر مریض نبودی چکار می‌کردی؟ @HOWZAVIAN
. 🌹 سه دلیل ساده بر عصمت حضرت زهرا(س) ✍️ بابک شکورزاده ۱- آیه تطهیر که پاکی و عصمت اهل البیت را بیان می‌کند و بی‌تردید حضرت زهرا سلام الله علیها از اهل بیت هستند. ۲- حدیث معروف نبوی مبنی بر اینکه خداوند با رضایت حضرت راضی می‌شود و با غضب او غضبناک می‌شود. اطلاق این مطلب که شرطی ذکر نشده دلالت بر عصمت می‌کند؛ مانند آیه اطاعت از اولی الامر که بدون قید و شرطی اطاعت را واجب کرده است. ۳- روایت ائمه علیهم‌السلام مبنی بر اینکه ما حجت خدا بر خلق هستیم و فاطمه علیها‌السلام حجت خدا بر ما است. این که شخصی حجت خدا بر ائمه‌ای باشد که خود آن‌ها معصوم هستند گویای عصمت آن شخص است؛ در نتیجه حضرت فاطمه سلام‌الله علیها معصومه هستند‌. @HOWZAVIAN
🍃دستپخت نظام یا تجاوز تربیتی غرب؟! ✍🏻 فاطمه شکیب رخ، عضو تحریریه مجتهده امین در حدود ۱۵۰ سال پیش غرب گرا ها با بنیان مبانی نواندیشی توانستند دیدگاه های منتقد و مخرب‌ حجاب را نهادینه سازند و‌ در نهایت حجاب زدایی عصر رضاخانی را محقق نمایند؛ در سال های اقدام حکومتی رفع حجاب رضا پهلوی، بی حجابی عادی انگاری شد و با وقوع انقلاب اسلامی مدتی عادتی که شکل گرفته بود در لایه های زیرین اجتماعی پنهان ماند… همپای تلاش ۴۰ ساله مذکور، فرهنگ سازی با متد غرب گرایی توسط رسانه های ضد انقلاب و فعالیت حدود ۲۰۰ شبکه ماهواره برون مرزی به طور شبانه روز، برگه برنده را بر دوش رسانه های مخالف ایران وحجاب اسلامی قرار داد. تحرکات این رسانه ها، متمرکز بر خانواده ایرانی به منظور ترویج اقسام مختلف فساد بوده و هست و در نتیجه آن، امروز با گذشت کمتر از یک‌قرن دوباره شاهد مطالبه جدی حجاب برداری هستیم. اما در ارزیابی این دو مقطع زمانی یعنی رفع حجاب رضاخانی و مطالبه رفع حجاب در نظام اسلامی چند نکته قابل توجه است: 🌀 اول اینکه حکومت اسلامی در طول چهار دهه حیات خود، به انواع تجاوزات فرهنگی مبتلا بود و با چالش انواع تحریم ها و فشارهای اقتصادی روبرو گردید و طبیعتا انرژی و هزینه تلاش برای ترویج فرهنگ اسلامی را بسیاری از این فشارها کاسته است. این مسئله در عین اهمیت، توجیه کننده ی ضعف مدیریت فرهنگی داخلی نیست و مطالبه جدی فرهیختگان مومن را می طلبد. 🌀دوم‌ اینکه تجربه دوران رضاخانی و طعم آزادی بی قید و‌ شرط که در کام عده ای باقی مانده بود با سرمایه گذاری مخالفان درون و برون مرزی، به نسل بعدی انتقال یافت و خلاء فقدانِ عزم جدی در رواج فرهنگ مذهبی را درحال پر کردن است. 🌀سوم اینکه چنانچه اضطرار مشکل فرهنگی توسط متصدیان و مردم دین مدار درک نشود این احتمال وجود دارد که ریزش های بیشتری در آینده گریبان گیر جامعه بشود. ❓در آخر این سوال مطرح می شود که آیا آن‌چنان که رضا پهلوی و اعوانش در گسترش فرهنگ غرب جدیت و اصرار داشتند، مدافعان و مسئولان نظام اسلامی در طی این سال ها چنین عزمی را ارئه کرده اند؟! @HOWZAVIAN
🟨 برده خانگی قانع نمی‌شود! ✍️ سمیه محسنی، عضو تحریریه مجتهده امین در سایت تحلیلی فکرت نوشت: واقعیت، تلخ‌تر از شکست بازی ایران و آمریکا، غصه و دردی بود که بعد از بازی از صدای هلهله و شادی و بوق و کرنای خیابان، به سراغم آمد. هر چند قطعاً می‌دانم که تعداد آن شادی‌کنان به نسبت مردم ایران بسیار اندک است. غصه از اینکه چقدر آدم‌ها می‌توانند غافل باشند که علیه وطن و ریشه خود این اقدام را انجام دهند. نمی‌دانم این شادی ریشه در رذالت داشت یا جهالت!؟ شاید هر دو، نمی‌دانم! بعد که کمی فکر کردم یادم آمد نه تنها تاریخ ایران بلکه تاریخ جهان بارها شاهد این رفتارها بوده است! گاه از روی جهالت(خطای شناختی) و گاه از روی عناد و دشمنی، گاه بی‌ریشگی، گاه منفعت‌طلبی و گاه خیانت.‌ مگر نه اینکه وقتی کودتای انگلیسی _ آمریکایی ۲۸ مرداد سال ۳۲ دولت ملی و قانونی مصدق را سرنگون کرد، عده‌ای در داخل برای‌شان سوت و کف زدند!؟ مگر نه اینکه بسیاری از حرکت‌ها و جنبش‌های آزادی‌بخش با خیانت افراد به ظاهر خودی و دوست، شکست خوردند؟! گاندی وقتی حرکت ضد استعماری خودش را آغاز کرد یکی از مشکلاتش همین گروه خائن و وطن فروش بود! همچنین نلسون ماندلا و تمام جنبش‌های رهایی‌بخش تاریخ! حال که دقت می‌کنم می‌بینم این خودباختگان به قول جلال، هرهری مذهبِ التقاطیِ بی‌اصالت، پدیده جدیدی نیستند! گاه در موقعیت یک فرد معمولی بروز می‌کنند و گاه در جایگاه یک فرد به ظاهر فرهیخته و اندیشمند! گاه در کسوت عوام و گاه در کسوت خواص، گاه در جامه‌ی یک کارگر و گاه در لباس یک سلبریتی که با پشتوانه شهرت ضریب می‌گیرد و تصاعدی شیوعی طاعونی پیدا می‌کند. بصیرتمندی که طبقه و شغل و عوام و خواص نمی‌شناسد. نمی‌دانم آیا برای این احمد کسروی‌ها و تقی‌زاده‌ها علاجی وجود دارد؟! البته که به آگاهی و بیداری آن کارگر و آدم معمولی بیشتر می‌توان امید داشت. 🔗 متن کامل در سایت فکرت @HOWZAVIAN
. 🔆 رسم بنده پروری ✍️ علیرضا مکتبدار، عضو تحریریه نویسندگان حوزوی هنوز بهار دوم زندگیش فرا نرسیده بود که از دامن پاک مادر جدا شد. مادر دیده از جهان فروبست. دو یا سه بهار دیگر را که سپری کرد، زندگی اش رنگ خزان گرفت. پدر و مربی اش به سرای باقی شتافت. او ماند و برادرش که به وصیت پدر، تحت سرپرستی و تربیت روحانی و معلمی وارسته قرار گرفتند. آموزشهای لازم و فنون هنری و دانشهای نقلی و عقلی را فرا گرفت و از دریای معنویت، جرعه ها نوشید. او و برادرش همچون یک جان در دو کالبد بودند. با هم قد کشیدند، رشد کردند و از درجات دانش و نردبان معنویت بالا رفتند. پیر عارفان معاصر، آسید علی آقای قاضی او و برادرش را چون جان خویش گرامی می داشت. او که در مکاشفه برادر علامه اش، با انبیا جلسه می گیرد، دیو فقر چنان گلوی زندگی اش را می فشرد که بخاطر دو هزار تومان بدهی، روزگاری را در کنج زندان سپری می کند. او صاحب کرامات بود اما اساساً کرامت را مقام نمی دانست. همیشه می فرمود ما طلبی از خدا و حقی بر او نداریم. ما به وظیفه مان عمل می کنیم، خواجه هم خود رسم بنده پروری می‌داند. @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃سروها با دستِ بسته هم سرفرازند! ✍️زهرا سعادت، عضو تحریریه مجتهده امین سروها با دستِ بسته هم سرفرازند! سروهای "غواص" را می گویم... همان‌هایی که به دل دریایی" اروند" زدند، غافل از اینکه عملیات‌شان لو رفته!! همان" گل‌هایی" که سال‌ها در قلب اروند به امانت گذاشته بودیم! همان سروقامتانی که با دست‌های بسته، وفاداری به خاک وطن را بر سطور سرخ تاریخ دفاع از حریم انقلاب به یادگار نوشتند! همان غیرتمندانی که پای حفظ ناموس وطن ماندند! همان اروندی که امانت داریِ آستان مقدس "شهادت" در راه خداست! همان"گلزار شهدا"یی که زیارتگاه خیل عاشقان حسینی است! همان"امامزادگان عشق"...‌ @HOWZAVIAN
✔️ سربازِ گره‌گشایِ‌امام ✍️ عباس بابائی زندگی کوتاه فاطمه زهرا(سلام الله علیها) مصداق بارزی است برای کلمه‌ی «برکت»؛ آخر چگونه می‌شود انسانی با آن شرایط سخت دوران مکه و مدینه و با آن همه دشمنی و صدالبته عمر کوتاه، بتواند فعالیت‌هایی این‌گونه اثرگذار در راستای انسان‌سازی و جامعه‌سازی و تمدن‌سازی داشته باشد؟! مخالفان«اسلام سیاسی» هرچقدر تلاش کنند و محافل خنثی تشکیل دهند و سخنان خنثی بگویند و بنویسند، نمی‌توانند زندگی سیاسی این بانو را به حاشیه برند تا بتوانند در سایه‌ی این «مبارزِتحریف‌شده»، به حاشیه‌نشینی و حاشیه‌گویی و حاشیه‌نویسی ادامه‌دهند! وقتی به زندگی این بانو نگاه می‌کنیم او را «سرباز گره‌گشای امام جامعه» می‌بینیم؛ سربازی که در بسیاری از میادین، گره از ابروان امام خویش بازکرد. اولین گره‌گشایی او به‌هنگام ولادت بود؛ آن‌هنگام که اتهامات بی‌اساس دستگاه رسانه‌ای مشرکین باعث شده بود تا نبی مکرم اسلام «ابتر» خوانده شود و بی‌دنباله؛ ولادت این بانو از یک‌طرف و نسل مبارک‌شان از طرف دیگر برای همیشه دشمن آن‌زمان و هرزمان را ناامید کرد. او کوثری شد جوشان و خروشان که ذریه‌اش علی‌رغم مظلومیت‌ها و آوارگی‌ها و شهادت‌ها، اکنون در تمام تاریخ و جغرافیا نورافشانی می‌کنند. مخالفان «اسلام سیاسی» چه بخواهند چه نخواهند، بزرگ‌ترین رهبران و مبارزان مکتب شیعی، فرزندان این مادرند؛ سید روح‌الله‌ الموسوی‌ الخمینی، سیدعلی‌ حسینی‌ خامنه‌ای، سیدعلی‌ حسینی‌ سیستانی، سیدمحمدباقرصدر، سیدحسن‌نصرالله، سیدابراهیم زکزاکی، سیدمحمدعلی نقوی و... گره‌گشایی دوم این بانو از امام جامعه زمانی بود که به‌تنهایی جای پنج حامی بزرگ نبی را پر کرد و به «ام‌ابیها» لقب یافت.«ام ابیها» یعنی «مادرِپدر» و فاطمه زمانی این لقب را از پدر گرفت، که تمام آن‌چه را که یک مادر برای فرزند نثار می‌کند، فدای پدر کرد. او از ۵ سالگی اگرچه مادرارجمندش را از دست‌داد، اما تا آخر عمرِپدر، مادرِپدر شد و برای این امام، غمگسار و یاور. آن‌هنگام که این «امامِ‌مقتدرِمظلوم» با سرورویی آغشته از جفای جاهلان به خانه‌ی بی‌خدیجه بر می‌گشت، دستان نوازشگرِ مادری به‌نام «فاطمه» مرهمی‌بود بر زخم‌های جسم و جان پدر و بازوانی بود برای پیش‌برد آرمان‌های این «امامِ‌بشر». ادامه دارد... @HOWZAVIAN
▪️«کوثر» و معنای تمدنی آن (1) ✍️ حبیب الله بابایی تمدن در نگاه فلسفی و اجتماعی به مثابه «کلان‌ترین نظام مناسبات انسانی» و در نگاه اخلاقی به مثابه «انباشتِ خیرات کثیر و کلان» همواره با مقولات کلان انسانی و مسائل بزرگ اجتماعی ارتباط دارد. یکی از نکته‌های مهم در قرآن در صورت‌بندی تمدن اسلامی، مقولۀ «خیرِ کلان» و صورت‌بندی اجتماعیِ آن است، اینکه اساسا «خیر» از منظر قرآنی در چه فرایندی تبدیل به «خیر بزرگ» می‌شود و در مقیاس امت اسلام و یا در مقیاس کلان بشری نقش‌آفرینی می‌کند؟ این پرسش، محور اصلی و مرکزی در این مقاله خواهد بود تا با تأکید بر آیه 261 از سورۀ بقره («مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ‏ في‏ كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليم‏»)، فرایند کلان‌شدگیِ خیر در ادبیات و در منطق قرآنی را نشان داده و از آن خوانش تمدنی ارائه بکند. آیۀ مزبور یکی از شاخص‌ترین آیاتی است که به خیر کلان و مکانیسم این کلان‌شدگی اشاره کرده است. این آیه با بیان مثالی به تبیین چگونگی کلان‌شدگیِ خیر و نیکی پرداخته و مهمترین عامل این رشد و کلان شدگی را «فی سبیل الله» بودن معرفی می‌کند.آیه سنبله به انفاق مال در راه خدا پرداخته و آن را به منزله حبه و دانه گندم می‌شمارد که این دانه رشد کرده و از آن هفت خوشه می‌روید و از هر یک از این خوشه‌ها صد دانه گندم به بار می‌آید. سپس آیه این نوید را می‌دهد که خدا این مقدار را برای هر که بخواهد چند برابر می‌کند. بدین‌ ترتیب هر حبه مالی که در راه خدا انفاق می‌شود، برکت می‌یابد و به صدها و بلکه هزاران دانه خیر تبدیل می‌شود و از این خیرها و نیکی‌های فرد، خیرات بزرگِ اجتماعی و نیک‌های کلان در مقیاس امت رخ می‌نماید. در این چند یادداشت به نسبت بین «فی سبیل الله» بودن (در یک مرحله) و «فی الله» بودن (در مرحله دیگر) و «کلان‌شدگی» و فرایند زایش خیرات کثیر و کلان از عمل فی‌سبیل‌الله و عمل فی‌الله خواهیم پرداخت تا شاید از این رهگذر بتوان به قاعده‌ای تمدنی در تبدیل خیرات اجتماعی به خیرات تمدنی دست یافته و آن را به مثابه یک سنت در فرایند تمدنی مسلمانان مورد توصیه و تأکید قرار داد. @HOWZAVIAN
مادر چقدر به فکر ما بود! گفت: "بابا اگر مهریه همه دختران درهم و دینار باشد و مهریه من هم، پس فرق دخت نبی(که باید الگو باشد) با دیگران چیست؟"  فرمود: "دخترم می خواهی مهرت چه باشد؟"   گفت: "از خدا می خواهم اذن شفاعت شیعیان امتتت را مهرم قرار دهد"  و وقتی بابا تأیید خدا را به او ابلاغ می کند، دختر سراپا شوق و شور می شود . . . .  امشب هم وقتی می خواهد برود، از همسرش می خواهد برگ شفاعت را با او به خاک بسپارد تا روز محشر با مدرک نزد خدا حاضر شود و شیعیان را گلچین کند؛  مادر چقدر به فکر من و تو بود، پیش از خودش و بیش از خود ما!!!!  🖋 زهرا شریعتی
به بهانه شام غریبان مادر؛ اشک، صبر، مادر آسمان چه بیقرار می بارد امشب در غم رفتنت  ای اول شهیده علی(علیه السلام) ! سلام بر قلب بیتاب علی(علیه السلام) که این لحظات، سپندوار دور شمع وجودت می گردد و ملتمسانه تکرار می کند: "کلِّمینی یا فاطمه" .... و سلام بر بغض فروخورده و دل شکسته یتیمانت مادر... به راستی که غم هجرت را کوه تاب نمی آورد در شگفتم از صبر اهل این خانه سلام بر دل شکستگان و ماتم زدگان غریب خانه علی(علیه السلام) 🖋 زهرا شریعتی
دغدغه مند بود و نگران . . . . . چنانکه هر که نمی دانست، فکر می کرد یک دنیا قرار است در تشییع جنازه اش حضور داشته باشند؛ . . . چشمش که به تابوت افتاد، بچه ها پس از مدت ها اولین لبخند مادر را دیدند!  در پوست خود نمی گنجیدند، با خود می گفتند این "چیز" هر چه هست لابد چیز خوبیست که مادر را اینگونه دلشاد کرده!!! مدام از مادر می پرسیدند: "مادر! این چیست؟ اسمش چیست؟ و . . . "  گذشت تا چند روز بعد که دیدند آن وسیله خوب!، مادرشان را با خود برد . . .. . حیران و مضطرب از خود می پرسیدند، خدا مادرم را کجا می برند؟  دلخوش کردند که نکند "برای شفا" می برند!؟ اما وقتی بابا بی مادر به خانه بازگشت،  کنج خانه نشست و غریبانه گریست،  وقتی شب بعد هم آمد و مادر نیامد،  دیگر باور کردند که آن چیز، خوب نبود!  اسمش هرچه می خواهد باشد، خوب نبود!  پس چرا مادر را آنقدر خوشحال کرد؟ اسماء این بار لب به سخن گشود: «مادر حیا می کرد که حتی جنازه اش را نامحرم ببیند» . . آری همه هستند ولی هیچ کسی "زهرا" نیست! اَلسَّلامُ عَلَیکِ أَیَتُهَا الصِّدیقَةُ الشَّهیدَة *** بعدنوشت: و تو گویی فروخوردن بغض و در خفا و آستین به دهان گریستن، از همان شب بر پیشانی مدینه مهر شد! همان شب که در مقابل پرکشیدن "انسیة الحوراء"، در سکوتی از سر عداوت، خاموش ماند و دم برنیاورد!!! 🖋 زهرا شریعتی
از ولنگاری فضای مجازی تا اغتشاشات راهی نیست زهرا شریعتی - تیرماه 78، تابستان و پاییز 88، سال 96،  آبان 98 و امثال آن ها، همه و همه یادآور حوادث تلخی برای مردم ایران اند و هر یک به بهانه ای رقم خورده اند و آسیب ها و هزینه های متعدد و گاه جبران ناپذیر فکری، فرهنگی، انسانی، اجتماعی و امنیتی را موجب شده اند؛ بنابراین نمی شود و نباید با پایان یافتن این وقایع به سادگی از کنارشان گذشت و آن ها را به تاریخ سپرد؛ زیرا در این صورت باید منتظر تکرارشان با عمق وگستره و تبعات بیشتر باشیم؛ چنان که طی ماه های اخیر شاهد بودیم این تسامح ها و جدی نگرفتن ها چگونه بار دیگر آرامش و امنیتمان را بر هم زد و خانواده های بسیاری را داغ دار کرد. پرواضح است که یکی از راه های جلوگیری از این گونه تجارب پرهزینه و دردآور، بررسی موشکافانه و شناخت ابعاد و عوامل زمینه ساز آن ها با دید باز و به منظور رفع و جبران است. در این راستا گزارش پیش رو، به تحلیل اجمالی عوامل اغتشاشات پاییز گذشته از نگاه اساتید دانشگاه و صاحب نظران می پردازد. https://shahraranews.ir/fa/publication/13580/127594?to_date=1401/10/07&p_id=3
در روزهایی که شاید برخی دهه هشتادی ها به تحریک عوامل بیگانه، همه هویت اجتماعی شان را در حضور بی هدف در خیابان ها و اغتشاشات می بینند، برخی دیگر از آن ها آگاهانه و با تمام وجود، در راه عقاید و ارزش هایشان، هزینه کرده و ره صدساله را یک شبه طی می کنند؛ معین قدمیاری از این دست دهه هشتادی هاست که هم سن وسالانش در سایه امنیتی که او و امثال او فراهم کرده اند، این روزها کف خیابان نفی غیرت می کنند و از آزادی دم می زنند، غافل از اینکه در مرزهای این کشور و صحنه تقابل با دشمن واقعی، «معین »ها مردانه پای غیرتشان به وطن و حراست از آزادی آن جان می دهند. روز گذشته، ساعتی را پای صحبت خانواده و دوستان شهید نشستیم تا بیشتر با این الگوی جوان آشنا شویم.. 🖋 زهرا شریعتی https://shahraranews.ir/fa/publication/13529/127136?to_date=1401/09/20&p_id=3