eitaa logo
نویسندگان حوزوی خراسان
440 دنبال‌کننده
908 عکس
145 ویدیو
24 فایل
✍️یک نویسنده، بی تردید نخبه است✍️ 🌤نوشتن، اکسیژن است و نویسندگی، نان شب. 🍃اینجا فضایی برای نشر دیدگاه نخبگان حوزوی استان خراسان رضوی است. https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b ✒✒✒ارسال یادداشت‌ها و نظرات 👇 @Saleh117 #جهاد_روایت
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 مهدی نصیری؛ از «توهین به اولیاء خدا» تا «دفاع از اسلام سکولار و لیبرال» ▪️ به‌مناسبت فرارسیدن ۱۲ رمضان، سالروز رحلت حاج سید هاشم حداد رضوان الله علیه ✍ سید محمدحسین دعائی درست است که «مهدی نصیری» به‌خودی‌خود اصلا مهم نیست، اما از بد حادثه، در موقعیتی قرار گرفته است که اگر مواجهۀ درستی با او صورت نگیرد، می‌تواند جمعیتی را با افکار بی‌اعتبار خود همراه کرده و بر زحمت اساتید فکر و مجاهدان راه خدا بیفزاید. از همین رو، لازم است که گاه و بی‌گاه، یکی از اهالی اندیشه و قلم، با ایثار فراوان، از اولویت‌های کاری خود صرف نظر کرده و به نقد سخنان او بپردازد؛ همان سخنانی که بررسی سیر آن‌ها، حاوی درس‌ها و عبرت‌های فراوانی برای اهل بصیرت است. بگذارید جور دیگری بگویم: وضعیت این روزهای مهدی نصیری، انسان را یاد این شعر عارف شوریده‌دل و شاعر شیرین‌سخن، جناب مولوی می‌اندازد: چون خدا خواهد که پرده کس درد میلش اندر طعنۀ پاکان برد آری؛ آن زمان که نصیری، علی‌رغم همۀ دلسوزی‌ها، تلاش‌ها و اتمام حجت‌ها، مرزهای «استدلال»، «انصاف» و «ادب» را زیر پا گذاشته و بی‌محابا زبان به هتک حرمت جمعی از پاک‌ترین پاکان عالَم، یعنی حکماء و عرفاء راستین می‌گشود، کاملا معلوم بود که روزی، نه تنها از «آرمان‌های انقلاب اسلامی»، بلکه از «اصول اساسی دین» نیز عدول کرده و چنین بنویسد: «زنانی شجاع عزم جدی کرده‌اند تا با برداشتن روسری خود در اعتراض به اسلام جباری، از حق آزادی انتخاب خود دفاع کنند و استبداد و تمامیت‌خواهی نظام را به چالش بگیرند و از همین رو تسلیم پروپاگاندا و تهدیدهای حکومت نمی‌شوند. شاید تنها در یک حکومت دینی، از نوع و مدل جمهوری اسلامی و مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه است که عمل‌نکردن به یک حکم شرعی مانند حجاب، دستاورد بزرگ‌تر آزادی‌خواهی و استبدادستیزی را در پی دارد و در مقام تزاحم بین اهم و مهم، در جایگاه اهم قرار می‌گیرد. آیا فقیه شجاعی یافت شود که فتوا به مأجوربودن بی‌حجابانی دهد که برای‌ اصلاح یا محو حاکمیت استبدادی که ام المفاسد است، مقاومت می‌کنند؟!» ۱۲ ماه مبارک رمضان، سالروز رحلت یکی از برجسته‌ترین شاگردان مکتب عرفانی نجف، یعنی «جناب حاج سید هاشم حداد رضوان الله علیه» است؛ همان عارف بزرگی که بعد از برگزاری مراسم بزرگداشت او در سال ۹۸، مهدی نصیری در یادداشتی با عنوانِ «غلو عرفانی؛ خطری برای شریعت و عقلانیت در حوزه‌های علمیه»، نوشت: «پنج‌شنبه مجلس گرامیداشتی برای سید هاشم حداد ـ موسوم به روح مجرد ـ در مشهد مقدس، با سخنرانی چند تن از روحانیون، از جمله امام جمعۀ موقت تهران جناب آقای صدیقی برگزار شد. ... سید هاشم حداد که در اطلاعیۀ مراسم، از او با عنوان عارف کامل شیعی یاد شده کیست و شاخصه‌ها و اندیشه‌های عرفانی او کدام است؟ ... نعل‌بندی عوام و متوهم ... که کمترین ارزشی برای علم و فقاهت و تفکر و عقلانیت قائل نیست. ... [پیروان این جریان] برای چند انسان معمولی، مقامات خدایی و فوق مقامات انبیاء و اهل بیت علیهم السلام قائل هستند و عن قریب است که کارگاه تولید انبوه خدا و یا حداقل کارگاه معصوم‌سازی دایر کنند و همۀ مقدسات را به بازی بگیرند. ... [این جریان] شریعت و عقلانیت را به مسلخ می‌برد و مردم را مریدان گوسفندصفت خود می‌خواهد.» نگارنده نیز در همان ایام، جوابی به این یادداشت نصیری داد که شاید بازنشر آن خالی از لطف نبوده و به فهم علت این همه انحراف و التقاط او در این روزها کمک کند. اعاذنا الله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا. 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 عرفانِ شیعیِ فقاهتی، عصارۀ شریعت، معنویت و عقلانیت ✍️ سید محمدحسین دعائی انا لله و انا الیه راجعون. خبر رسید که یکی از مخالفان لَدود حکمت و معنویت ناب شیعی ـ به حکم «الناس اعداء ما جهلوا» ـ مجددا خامۀ خامی در دست گرفته و در یادداشتی با عنوانِ «غلو عرفانی؛ خطری برای شریعت و عقلانیت در حوزه‌های علمیه» نوشته است: «پنج‌شنبه مجلس گرامیداشتی برای سید هاشم حداد ـ موسوم به روح مجرد ـ در مشهد مقدس، با سخنرانی چند تن از روحانیون، از جمله امام جمعۀ موقت تهران جناب آقای صدیقی برگزار شد. ... سید هاشم حداد که در اطلاعیۀ مراسم، از او با عنوان عارف کامل شیعی یاد شده کیست و شاخصه‌ها و اندیشه‌های عرفانی او کدام است؟ ... نعل‌بندی عوام و متوهم ... که کمترین ارزشی برای علم و فقاهت و تفکر و عقلانیت قائل نیست. ... [پیروان این جریان] برای چند انسان معمولی، مقامات خدایی و فوق مقامات انبیاء و اهل بیت علیهم السلام قائل هستند و عن قریب است که کارگاه تولید انبوه خدا و یا حداقل کارگاه معصوم‌سازی دایر کنند و همۀ مقدسات را به بازی بگیرند. ... [این جریان] شریعت و عقلانیت را به مسلخ می‌برد و مردم را مریدان گوسفندصفت خود می‌خواهد.» آری! خواندن این جملات، دل هر آن کسی که از عشق به اولیاء خدا، نور ایمان، ذوق سلیم و فهم حقیقت، اندک بهره‌ای داشته باشد را به درد آورده و او را به عکس العمل وامی‌دارد: ... 📌 متن کامل یادداشت در: mehrnews.com/xPhmz 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 نه هر که چهره برافروخت دلبری داند ▪️ گذری بر تفاوت‌های «مهدی نصیری» با «شهید آوینی» در «نقد تجدد» ✍️ سید محمدحسین دعائی https://eitaa.com/Smh_Doaei/318 ده سال قبل، در سالروز شهادت «شهید آوینی رحمة الله علیه»، یادداشتی از مهدی نصیری منتشر شد با عنوانِ «آوینی و افسانۀ بی‌طرفی تکنولوژی مدرن» که در همان روزها، به‌خاطر محبت فراوان به آن شهید والامقام، به‌سبب علاقه به وادی «رسانه» و به‌دلیل احساس وظیفه برای مقابله با تحریف جبهۀ فکری انقلاب اسلامی، این یادداشت را نقد کرده و بنا بر ملاحظاتی آن را به نامِ «سید محمدحسین سجادی» منتشر کردم؛ نقدی که شاید بازنشر آن خالی از فائده نباشد: 🔸 چندی پیش مقاله‌ای با عنوانِ «آوینی و افسانه بی‌طرفی تکنولوژی مدرن» به قلم جناب آقای نصیری منتشر شد؛ مقاله‌ای که نویسنده در آن، ابتداء به بیان نظرات خود دربارۀ ماهیت تکنولوژی مدرن و نسبت آن با اسلام و آموزه‌های دینی پرداخته و سپس اندیشه‌های سلالۀ سلسلۀ سادات و دودۀ شجرۀ طوبای شهادت، یعنی شهید سعید سید مرتضی آوینی رحمة الله علیه در این حوزه را بر نظرات خویش منطبق می‌داند. غافل از آن‌که هر دو بخش مقالۀ مذکور، محل اشکال است. 🔹 مطالبی که جناب آقای نصیری، به‌شکل مختصر در این مقاله بیان می‌کند را پیش از این، مفصلا در کتاب «اسلام و تجدد» تشریح کرده است؛ کتابی که در کنار دیگر آثار و سخنان مخدوش نویسنده دربارۀ موضوعاتی هم‌چون «فلسفه و عرفان اسلامی»، نیازمند فصل مشبعی از نقادی است. حتی می‌توان گفت که ریشۀ نگاه تار و بی‌هویت او به «حکمت و معنویت ناب شیعی» را باید در زاویۀ غلط دید او نسبت به «هویت دین» و «حقیقت هستی» جست‌وجو کرد؛ زاویۀ دیدی که با دقت در ابعاد کتاب «اسلام و تجدد»، به‌خوبی می‌توان مختصات آن را به‌دست آورد. 🔸 به‌عنوان مقدمۀ بحث، باید توجه داشت که: افراد صاحب‌نظر در حوزۀ نسبت «دین» و «تکنولوژی» یا «دین» و «رسانه» (به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مصادیق تکنولوژی‌های مدرن) را می‌توان به دو دسته کلی تقسیم کرد: قائلان به «تعامل»، «تناسب» و «تقارب» این دو پدیده و قائلان به «تعارض»، «تناقض» و «تضاد» آن‌ها. قائلان به «تعارض دین و تکنولوژی» یا «ذات‌گرایان»، با درنظرگرفتن ذات و هویتی مستقل برای هر یک از دو پدیدۀ «دین» و «تکنولوژی» یا «رسانه»، آن‌ها را دارای اقتضائاتی مختص به خود و متعارض با دیگری دانسته و ترکیب یا تعامل آن‌ها را زمینه‌ساز تغییر و تخریب هویت هر یک از این دو می‌پندارند. اما قائلان به «تعامل دین و تکنولوژی»، در سه دستۀ «ابزارگرایان»، «کارکردگرایان» و «فرهنگ‌گرایان»، هر یک به‌نحوی، تعامل این دو پدیده را ممکن و بلکه لازم می‌دانند. 🔹 به‌طور طبیعی و بر اساس روند منطقی بحث، برای فهم و تبیین نسبت «دین» با «تکنولوژی» یا «رسانه»، ابتداء باید فهم واقعی و تبیین صحیحی از هویت هر یک از این پدیده‌ها داشت. چرا که فهم و تبیین یک نسبت، بدون فهم و تبیین طرفین آن نسبت، ممکن نیست. از همین رو «دین‌شناسی» از یک سو و «تکنولوژی‌شناسی» از سوی دیگر، برای نسبت‌سنجی میان «دین» و «تکنولوژی» امری ضروری است؛ و به همین خاطر با ضعف در مرحلۀ «دین‌شناسی» یا نقص در فضای «تکنولوژی‌شناسی»، نتیجه بحث در نسبت‌سنجی میان این دو پدیده نیز تابع اخس مقدمتین بوده و محکوم به حکم بطلان است. بسیار دیده‌ایم رسانه‌شناسانی را که به‌جهت قصور در شناخت دین، سر از ویرانه‌های تجدد غربی درآورده و یا دین‌شناسانی را که به‌خاطر خطای در فهم رسانه، پا در بیابان تحجر و جمود نهاده‌اند. در این میان، طبیعی است که حال بی‌خبران از دو سوی ماجرا، از همه وخیم‌تر باشد. 🔸 سخن جناب آقای نصیری در یادداشت مورد بحث نیز اگر چه عموما ناظر به بحث «تکنولوژی‌شناسی» است، اما به‌انضمام مطالب ایشان در کتاب «اسلام و تجدد» که حوزۀ «دین‌شناسی» را نیز پوشش می‌دهد، ظاهرا مصداق همین دسته سوم است. توضیح مطلب آن‌که: ... 📌 متن کامل یادداشت در: yun.ir/ien0a8 @Smh_Doaei @HOWZAVIAN
🔰 افراط در نفهمیدن! ▪️ نقیضه‌ای بر سه یادداشت اخیر مهدی نصیری با عنوانِ «آری؛ من یک افراطی بودم» ✍️ سید محمدحسین دعائی 🔸 مهدی نصیری اخیرا نوشته است اگر من، در دورۀ مدیریت روزنامۀ کیهان، افراطی بوده‌ام ـ که بوده‌ام ـ معلوم می‌شود رهبری هم افراطی بوده‌اند؛ زیرا عملکرد من در آن دوره، مورد تأیید و حمایت ایشان بوده است. اما: 🔹 اولا، این‌که رهبری ـ به‌مقتضای جایگاه خود و ضرورت‌های ادارۀ جامعه ـ از جهت‌گیری اصلی او حمایت می‌کرده‌اند، هیچ منافاتی با این ندارد که بعضی از کارهایش را هم صحیح نمی‌دانسته‌اند. 🔸 ثانیا، اصل افراط نصیری، نه مربوط به دورۀ فعالیت او در کیهان، که اتفاقا مربوط به دوره‌های بعد از آن است؛ دورۀ کناره‌گیری از سیاست، دورۀ اخباری‌گری، دورۀ غرب‌ستیزی، دورۀ مخالفت با فلسفه و عرفان و دورۀ تضاد با اساس انقلاب اسلامی؛ همان دوره‌هایی که در هیچ‌کدام، از حمایت رهبر معظم انقلاب خبری نیست. 🔹 و ثالثا، این سخن، شاهد دیگری است بر این‌که نصیری، نه تصور درستی از جایگاه رهبری در جامعه دارد، نه تلقی کاملی از واقعیت‌های ادارۀ کشور. یعنی واقعا نمی‌فهمد که نه دفاع رهبری از یک نیروی فعال در بدنۀ اجرائی، به‌معنای تأیید همۀ کارهای اوست و نه ادارۀ امور کشور، جز با مدارا، تعامل، واقع‌بینی، مصلحت‌اندیشی، بهره‌گیری از توان موجود و تربیت تدریجی نیروها ممکن است. 🔸 آری؛ واقعیت آن است که گاه به‌خاطر بعضی از ضرورت‌ها و مصلحت‌ها، باید با کسی مثل مهدی نصیری هم کار کرد؛ همو که پایه‌های فکری و روحی محکمی نداشت، اهل استقامت در راه خدا نبود، قدر حمایت‌ها و هدایت‌های رهبری را ندانست، خودش را به‌دست تردیدها سپرد، قدم به قدم از جبهۀ انقلاب فاصله گرفت، با دشمنان کینه‌توز اسلام و جمهوری اسلامی هم‌پیاله شد، گوی التقاط و سقوط را از همگان ربود، زیر علم لیبرالیسم و پلورالیسم سینه زد و این روزها متوهمانه در اندیشۀ برپایی یک جمهوری سکولار است. 🔹 پناه می‌بریم به خدا ... 🏷 🆔 https://eitaa.com/HOWZAVIAN_khorasan
🔰 وقتی کینه کورت می‌کند ▪️ نگاهی گذرا به دفاعیۀ «مهدی نصیری» از «فیروز نادری» ✍ سید محمدحسین دعائی ۱. همان‌طور که قبلا گفتم، «مهدی نصیری» مسخ شده؛ و هرچه می‌گذرد، این مسخ‌شدگی در او رسوخ بیشتری پیدا می‌کند؛ به‌گونه‌ای که این روزها، در گاه‌شمار فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کشور، از شرّ هیچ اتفاق کوچک یا بزرگی برای لگد زدن به جمهوری اسلامی و البته رسوا کردن خود نمی‌گذرد. ۲. دفاع اخیر نصیری از «فیروز نادری»، به‌قدری سست و سطحی است که با هیچ منطقی جز «کینه‌ورزی نسبت به انقلاب اسلامی» نمی‌توان آن را توجیه کرد. او از یک سو با بی‌دقتی یا غرض‌ورزی تمام، مخالفت نادری با «اساس اسلام» و «نهاد روحانیت» را به مخالفت با «جمهوری اسلامی» تقلیل داده و از سوی دیگر زمین و زمان را برای اثبات حقانیت و برائت او به یکدیگر می‌دوزد. به میان کشیدن بحث از اقسامِ «کفر»، ارائۀ تحلیلی خام از مقولۀ «استضعاف» و ارائۀ یک بسته‌بندی دینی از «تکثرگرایی» و «اباحه‌گری» در قالب انگارۀ التقاطیِ «عصر حیرت»، بخشی از تلاش مذبوحانۀ نصیری برای دفاع از «شخصیت فیروز نادری» است. آری؛ اشتباه نشود! این‌که «شخص فیروز نادری» و ذات او چه موقعیتی دارد یا این‌که پروندۀ عمر او با چه وضعیتی بسته شد، مورد بحث نیست؛ بلکه سخن در تحلیل آراء و افکاری است که شخصیت او را شکل داده و در آیینۀ گفتار و رفتار او بروز و ظهور پیدا کرده‌اند. ۳. شخصیت فیروز نادری، حتی اگر مستحق مذمت نباشد ـ که هست ـ قطعا شایستۀ تجلیل نیست. زیرا او نه فقط به‌مقتصای مبانی متقن معرفتی، بلکه بر اساس انگاره‌های سست نصیری نیز وضعیت قابل‌دفاعی ندارد. به عبارت دیگر، حتی اگر ملاک قضاوت دربارۀ انسان‌ها، فقط «انسانیت و ارزش‌های اخلاقی» باشد هم نمی‌توان نادری را انسان شایستۀ تجلیلی دانست. زیرا او نه تنها هیچ احترامی برای صاحبان عقیده‌ای غیر از عقیدۀ خود ـ یعنی متولیان نهاد دین ـ قائل نیست، بلکه به‌دنبال شکنجه و کشتن آن‌ها در سیاره‌ای دیگر است؛ و این یعنی اگر دستش برسد و قدرتش را داشته باشد، هم دیکتاتور است و هم مردم‌آزار. ۴. در پایان، این نکته نیز گفتنی است که: دفاعیۀ «نصیری» از نادری، عرصه‌ای است برای رصد تناقض‌های فکری و ریاکاری‌های رفتاری او. به‌راستی چگونه می‌توان نگران دست کوتاه نادری از دنیا، شخصیت او، احترام او و حقوق انسانی و طبیعی او بود، اما در هجمه همه‌جانبه به مخالفان فکری و سیاسی خود، ذره‌ای از این نگرانی‌ها را نداشت؟ یا چگونه می‌توان به «حیرت حداکثری» معتقد بود، اما به‌جای «احتیاط حداکثری»، به «ولنگاری و وادادگی حداکثری» رسید؟ و بالاخره این‌که چگونه می‌توان در مسائل اعتقادی و در مواجهه با دین‌گریزی‌ها و دین‌ستیزی‌های صریح، از آزادی‌خواهی، تکثرگرایی و رواداری دم زد، اما در عرصۀ تقابل‌های سیاسی با جبهۀ انقلاب، اهل موضع‌گیری‌ها و کنشگری‌های بنیادگرایانه، تندورانه و جزم‌اندیشانه بود؟ درست است؛ این‌ها همه نتیجهٔ «کینه‌ورزی» و «مسخ‌شدگی» است. اعاذنا الله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا. 🏷 https://eitaa.com/HOWZAVIAN_khorasan
افاضه جدید : آهای روحانیت شیعه! از مجتهد جوان، یاد بگیرید! برای حفظ دین و محو ظلم و فساد، با آمریکا نباید درافتاد، اما با جمهوری اسلامی چرا. چون با آمریکا می‌توان همزیستی مسالمت‌آمیز داشت، اما با جمهوری اسلامی نه. آری؛ ما یک حکومت دموکراتیک می‌خواهیم؛ [مثل ]. پ.ن: ۱. مناظرۀ با ، بیش از آن‌که نشانۀ جسارت حائری باشد، نشانۀ آزادی بیان در جمهوری اسلامی است. ۲. جناب نصیری تا به حال اجازۀ اجتهاد صادر نکرده بودند که کردند. ۳. همان‌گونه که نصیری اعتراف کرده «نظریه ولایت فقیه»، نه یک سلیقۀ شاذ شخصی، بلکه یکی از بروندادهای جدی حوزه علمیه است. ۴. قطعا عالمان موافق این نظریه در اکثریت‌اند. ۵. وقتی کینه کورت می‌کند و به تعصب جاهلی دچار می‌شوی، مهندس‌معمار انقلاب کبیر اسلامی می‌شود «آقای خمینی»، اما شاگرد مردود او می‌شود «مرحوم آیة الله منتظری». 🏷 https://eitaa.com/HOWZAVIAN_khorasan
🔰 ... و این داستان ادامه دارد! ✍ سید محمد حسین دعایی در یادداشت اخیر خود نوشته: «آیا اسرائیل و نتانیاهوی صهیونیست اجازه سوگواری برای قربانیان فلسطینی را مانند نظام ولایت فقیه نمی‌دهند و مادران قربانیان را مانند مادر کیان پیرفلک محصور می‌کنند؟! اسرائیل و نتانیاهو کدام مبارز مسلح فلسطینی را که دستگیر و اسیر شده‌اند، اعدام کرده است که نظام مقدس در دادگاه‌های خود و با گرفتن اعتراف زیر شکنجه، برخی شهروندان معترض در خیابان را اعدام می‌کند؟» تخطئۀ حماس، نه! تبری از جبهۀ مقاومت، نه! توصیۀ طرفین به اخلاق‌مداری و انسان‌دوستی، نه! دفاع از پیشنهاد صلح با دشمن، نه! بلکه: تبرئه و تطهیر اسرائیل! این، اثر وضعی تیر انداختن به‌سمت جمهوری اسلامی است. خدایا! به‌حرمت قسم‌های حاج قاسم، ما را عاقبت به‌خیر بفرما ... ‌ ‌╭─══════‌══════•❖‌•─╮ ‌ 🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان (کانون مداد الفضلاء) ‌╰─•❖‌•════════════─╯ ‌ https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b