eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
【• 🗣 •】 😍🍃 [🍃]وقتے خدا بہ لبہ‌ى مشڪلا هُلتــ میدهـ....... [🌺] بہش اعتماد ڪن....... ]🌹]چون يا مےگيردتــ...... يا بہت ياد ميده چطور پرواز ڪنے.... از اینجآ صآف بـرو ٺو بغـل خـدا😍👇 [•❣🍃•] @Heiyat_Majazi
【• 👒•】 . . از بین بردن بوے بد تخته گوشت:👩🏻‍🍳 روی تخته مقداری جوش ‌ شیرین بمالید چند دقیقه صبر کنید سپس آن را بشویید ... هر چند وقت یکبار با یک اسفنج تمیز و خشک که روی آن سرکه سفید ریخته‌اید روی تخته را تمیز کنید ... روی تخته گوشت مقداری نمک بپاشید و نیمی از یکی از مرکبات را روی تخته بمالید تخته گوشت را با آب داغ و صابون بشویید ... . . یہ عالمہ نڪتہ ،جانمونے😍👇 [•🌻🍃•] @heiyat_majazi
【• 🔑 •】 🍃بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـ🍃 😎 واینکـــ برترین و بهترین غُرفه تعلق می‌گیره به....... 😜 غرفه لبنیات محلییی. 😎 خیر. برترین غرفه متعلق است به(کسی که به یتیما پناه میده و توجه می کنه و براشون پدر مهربان هست. 📕|• . ص: ۴۰۳ . . نڪتہ‌ ـهای نابِـــ👌 زندگے بـا😌👇 [°☀️°] @Heiyat_Majazi
••🍃🎙•• تعداد صفحات تلاوت شده👇👇 •• ۵۳ •• اعلام تعداد صفحات تلاوت شده😃👇 •| @f_delaram_313 @heiyat_majazi ••🍃🎙••
【• •】 . . +⚠️‌‌ . . [• مۍگفت: ‹‹از‌یڪ‌گناه‌بزرگ‌ڪہ‌بگذرۍ اوازتمام‌گناهانت‌‌‌‌‌‌‌‌‌میگذرد! بیابرگردیم🍃 [تـ‌وبیـا مـن‌همہ‌گـناهاتـ‌و همہ‌خطاهـاتـ‌و همہ‌جـ‌وونـی‌ڪردناتـ‌و همـرو‌باهـم‌مـی‌بخشـم‌ بنـده‌مـَن...🙂💔] . . +⚠️ ↫ ✋🏻         . . | |💚 😌☝️ @heiyat_majazi •🍃•☝️•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
【• 🎤 •】 . . |😎| همیشه به روز سردار سلیمانے، بروز‌تر‌ازنیروهاے ڪف‌میدان |😔|جبران نميشوے حتے به گریه‌هاے شدید... 💔 . . متـفاوت بشنـویـد🙃👇 [•🍃🎧•] @Heiyat_Majazi
【• 🗣 •】 همــچو آهـن گرچـہ تیـره هیــکلے ؛ صیقلے کن ؛ صیقلے کن؛ صیقلے! . . . از اینجآ صاف بـرو ٺو بغـل خـدا😍👇 [•❣🍃•] @Heiyat_Majazi
Mohammad Hossein Poyanfar - Khiale Rooye To.mp3
3.11M
{• 🌱 •} . . |🌻خیال روے تـو... 💔|حرفآے من با خـدام :) . . ⏱• اولِ راهیآ؛ اینجا تپشے از نو 👇 [°•💓•°] @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_چهاردهم بعضي از دوستان حتي برخي از بچه هاي مذهبي را مي ش
【• 📚 •】 بارها ديده بودم كه توي هيئت يا مسجد، كارهايي را انجام مي داد كه كسي سراغ آن كارها نمي رفت؛ كارهايي مثل نظافت و شستن ظرفها و... من شاهد بودم كه برخي دوستان مسجدي ما به دنبال استخدام دولتی وپشت ميز نشيني بودند و مي گفتند تا كار دولتي براي ما فراهم نشود سراغ كار ديگري نمي رويم. آنها شخصيت هاي كاذب براي خودشان درست كرده بودندومی گفتند خيلي از كارها در شأن ما نيست‼ اما هادي اين گونه نبود. شخصيت كاذب براي خودش نمي ساخت. او براي رهايي از بيكاري كارهاي زيادي انجام داد. مدتها با موتور، كار پيك انجام مي داد. در بازار آهن مشغول بود و... مي گفت: در روايات اسلامي بيكاري بدترين حالت يك جوان به حساب مي آيد. بيكاري هزاران مشكل و گناه و ... را در پي خود دارد. ٭٭٭ هادي يك ويژگي بسيار مثبت داشت. در هر كاري وارد مي شد كار را به بهترين نحو به پايان مي رساند. خوب به ياد دارم كه يك روز وارد پايگاه بسيج شد. يكي از بچه ها مشغول گچ كاري ديوارهاي طبقه ي بالای مسجد بود. اما نيروي كمكي نداشت. هادي يكباره لباسش را عوض كرد. با شلوار كردي به كمك اين گچ كار آمد. او خيلي زود كار را ياد گرفت و كار گچ كاري ساختمان بسيج، به سرعت و به خوبي انجام شد. مدتي بعد بحث حضور بچه هاي مسجد در اردوي جهادي پيش آمد. تابستان 1387 بود كه هادي به همراه چند نفر از رفقا از جمله سيد علي مصطفوي راهي منطقه ي پيراشگفت، اطراف ياسوج، شد. ✍ ادامه دارد ... ✍🏻شهـید محمد هادی ذوالفقاری 😍🖐 🚫⇜ ...🚫‌ 🌹 🌿 🍃 @heiyat_majazi 💐🍃🌿🌹🍃🌼
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_پانزدهم بارها ديده بودم كه توي هيئت يا مسجد، كارهايي را
【• 📚 •】 هادي بعد از دوراني كه در فلافل فروشي كار مي كرد، با معرفي يكي از دوستانش راهي بازار شد. در حجره ي يكي از آهن فروشان پامنار كار را آغاز كرد. او در مدت كوتاهي توانايي خود را نشان داد. صاحب كار او از هادي خيلي خوشش آمد. خيلي به او اعتماد پيدا كرد. هنوز مدت كوتاهي نگذشته بود كه مسئول كارهاي مالي شد. چك ها و حساب هاي مالي صاحبكار خودش را وصول مي كرد. آن ها آنقدر به هادي اعتماد داشتند كه چك های سنگين و مبالغ بالا را در اختيار او قرار مي دادند. كار هادي در بازار هر روز از صبح تا عصر ادامه داشت. هادي عصرها، بعد از پايان كار، سوار موتور خودش مي شد و با موتور كار مي كرد. درآمد خوبي در آن دوران داشت و هزينه ي زيادي نداشت. دستش توي جيب خودش بود و ديگر به كسي وابستگي مالي نداشت. يادم هست روح پاك هادي در همه جا خودش را نشان مي داد. حتي وقتي با موتور مسافركشي مي كرد. 📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش ✍ ادامه دارد ... ✍🏻شهـید محمد هادی ذوالفقاری 😍🖐 🚫⇜ ...🚫‌ 🌹 🌿 🍃 @heiyat_majazi 💐🍃🌿🌹🍃🌼
【• 📞 •】 . . سوره 👈 هود آیه 👈 114 . . الابِذِڪــرالله تَطمَئِنّ القلـــوب🤩👇 [•♥🍃•] @heiyat_majazi
【• 👒•】 . . |🍭|شیشہ‌هاےخالے رو رنگ آمیزے و روشون رو هم میتونید طراحے ڪنید و براےنظم دادن به خودڪار و مدادهاتون استفاده ڪنید👌😌‌ ‌ . . یہ عالمہ نڪتہ ،جانمونے😍👇 [•🌻🍃•] @heiyat_majazi
【• ☺️ •】 . . 😇•• امام حسن مجتبی علیه‌السلام: 😃•• نيكوترين نيكو، خُلق نيكو است. 📚•• الخصال ، ص ۲۹ . . یـه حبـه مـوعــظـه‌ِ شیریـن😉👇 [•📿🍃•] @Heiyat_Majazi
【• 🔑 •】 🍃بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـ🍃 😜 تا کسی نیست من وضومو بگیرم بیان ببینن آب نیست مجبورن تیمم کنن. ☺️ آب و بده من لطفا! 😜 باید وضو بگیرم. ☺️ چه معنی میده تا این حیون تشنه است شما وضو بگیری؟؟ 📕|• . ص: ۶۷۵ . . نڪتہ‌ ـهای نابِـــ👌 زندگے بـا😌👇 [°☀️°] @Heiyat_Majazi
agham.wav
480.3K
【• ☎️ •】 . . 💞🍃 یا رضا زندگیم رو بدهکارم به تو . . . همــراه اول ⬅️ ارسال کد 10934 به شماره ۸۹۸۹ ایراݩــسل⬅️ ارسال کد 44133644 بہ شماره۷۵۷۵ رایتــل⬅️ ارسال کد on40010636 بہ شماره ۲۰۳۰ . . پـیشوازِ صـداتـو خوشگل ڪن😃👇 [•📱🍃•] @heiyat_majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
【• •】 . . +⚠️‌‌ . . [• "من‌براۍدیگران‌زندگۍنمیکنم؛ که‌اگر‌قرار‌بود‌همانطورباشیم‌ که‌فلانی‌دوست‌دارد یک‌روز‌فلانی‌ِدیگرپیدامیشود‌ که‌دوست‌ندارد! وتو‌دراین‌میان‌شده‌اۍبازیچه‌فلانی‌ها! خودت‌باش‌! همان‌که‌از‌اول‌قرار‌بود‌باشی |بنده‌‌ی‌ِ‌خاص‌ِخدا| :) . . +⚠️ ↫ ✋🏻         . . | |💚 😌☝️ •🍃•☝️•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
{• 🌱 •} . . •\ ماجراے ضدخـ📱ـش😍 /• بسیار زیبا،دیدنے و البته قابل تامـل😉☝️ نـ👣ـوشت: اینطورے امـر به معروف ڪردنِ قشنگه👌😌 . . •⏱• اولِ راهیآ؛ اینجا تپشے از نو 👇 [°•💓•°] @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_شانزدهم هادي بعد از دوراني كه در فلافل فروشي كار مي كرد،
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 【• 📚 •】 ...دوستش مي گفت: يك بار شاهد بودم كه هادي شخصي را با موتور به ميدان خراسان آورد. با اينكه با اين شخص مبلغ كرايه را طي كرده بود، اما وقتي متوجه شد كه او وضع مالي خوبي ندارد نه تنها پولي از او نگرفت، بلكه موجودي داخل جيبش را به اين شخص داد از همان ايام بود كه با درآمد خودش گره از مشكالت بسياري ازدوستان و آشنايان باز كرد. به بسياري از رفقا قرض داده بود. بعضي ها پول او را پس مي دادند و بعضي ها هم بعد از شهادت هادي ... من از هادي چهار سال بزرگتر بودم. وقتي هادي حسابي در بازار جا باز كرد، من در سربازي بودم. دوران خدمت من كه تمام شد، هادي مرا به همانمغازهاي برد كه خودش كار مي كرد. من اين گونه وارد بازار آهن شدم. به صاحب كار خودش مرا معرفي كرد و گفت: آقا مهدي برادر من است و در خدمت شما. بعد ادامه داد: مهدي مثل هادي است، همانطور ميتوانيد اعتماد داشته باشيد. من هم ديگر پيش شما نيستم. بايد به سربازي بروم. هادي مرا جاي خودش در بازار مشغول كرد. كار را هم به من ياد داد و رفت براي خدمت. مدت خدمت او به خاطر داشتن سابقه ي بسيجي فعال كم شد. فكر ميكنم يك سال در سپاه حفاظت مشغول خدمت بود. از آن دوران تنها خاطرهاي كه دارم بازداشت هادي بود هادي به خاطر درگيري در دوران خدمت با يكي از سربازان يك شب بازداشت شد. تا اين كه روز بعد فهميدند حق با هادي بوده و آزاد شد. 🗣راوی مهدی ذوالفقاری (برادر شهید) 📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش ✍ ادامه دارد ... ✍🏻شهـید محمد هادی ذوالفقاری 😍🖐 🚫⇜ ...🚫‌ 🌹 🌿 🍃 @heiyat_majazi 💐🍃🌿🌹🍃🌼
هیئت مجازی 🚩
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 【• #قصه_دلبرے📚 •】 #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_هفدهم ...دوستش مي گفت: يك بار شاهد
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 【• 📚 •】 شخصيت هادي براي من بسيار جذاب بود. رفاقت با او كسي را خسته نمي كرد. در ايامي كه با هم در مسجد موسي ابن جعفر فعاليت داشتيم، بهترين روزهاي زندگي ما رقم خورد. يادم هست يك شب جمعه وقتي كار بسيج تمام شد هادي گفت: بچها حالش رو داريد بريم زيارت گفتيم: كجا وسيله نداريم. هادي گفت: من ميرم ماشين بابام رو مييارم. بعد با هم بريم زيارت شاه عبدالعظيم . گفتيم: باشه، ما هستيم. هادي رفت و ما منتظر شديم تا با ماشين پدرش برگردد. بعضي از بچها كه هادي را نمي شناختند، فكر مي كردند يك ماشين مدل بالا و... چند دقيقه بعد يك پيكان استيشن درب داغون جلوي مسجد ايستاد. فكر كنم تنها جاي سالم اين ماشين موتورش بود كه كار مي كرد و ماشين راه مي رفت. نه بدنه داشت، نه صندلي درست و حسابي و... از همه بدتر اينكه برق نداشت. يعني لامپ های ماشين كار نمي كرد.... ⬅ادامه دارد..... 🗣راوی یکی از دوستان شهید 📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش ✍ ادامه دارد ... ✍🏻شهـید محمد هادی ذوالفقاری 😍🖐 🚫⇜ ...🚫‌ 🌹 🌿 🍃 @heiyat_majazi 💐🍃🌿🌹🍃🌼
【• 💕 •】 . . ✍️|| آثار نماز شب موجب - رضايت پروردگار، - دوستى فرشتگان، - سنت پيامبران، - نور معرفت، - ريشه ايمان، - آسايش بدن‏ها، - مايه ناراحتى شيطان، - سلاحى بر ضدّ دشمنان، - مايه اجابت دعا، - قبولى اعمال و بركت - در روزى است. 📚|| ارشاد القلوب(دیلمی) ج۱، ص۱۹۱ :) 💪 . . سیم دلتو ــوصل ڪن😌👇 [•🍃🌙•] @heiyat_majazi
【• 📞 •】 . . سوره 👈 عنڪبوت آیه 👈 49 . . الابِذِڪــرالله تَطمَئِنّ القلـــوب🤩👇 [•♥🍃•] @heiyat_majazi
【• 👒•】 . . ﴿شربتِ بهارنـارنج🍹﴾ شربت سنتے رو جایگزین نوشابه‌سر‌سفره‌هاتون‌ڪنید☺️👌 شڪر یا عسل رو با آب رقیق کنید تخم‌شربتے یا خاکشیر رو خیس کنید و عرق بهار نارنج و زعفران و چند برگ نعنا رو هم بهش اضافه کنید و نوش‌جآن کنید😋💗 در صورت تمایل مےتونید از لیمو تازه هم استفاده کنید🍋🍃 . . یہ عالمہ نڪتہ ،جانمونے😍👇 [•🌻🍃•] @heiyat_majazi
【• ☺️ •】 . . 😇|• امام جواد عليه‌السلام: 😊|• با ارزش ترين اعمال شيعيان ما انتـظار فـرج است. 📚|• منتخب‌الأثر، ص ۲۲۳ . . یـه حبـه مـوعــظـه‌ِ شیریـن😉👇 [•📿🍃•] @Heiyat_Majazi
【• 🔑 •】 🍃بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـ🍃 😔 هییییی!! این چند وقتیی فقط ضرر دادم. داره سرمایه‌م از بین میره. ☺️ ببین . چیز کن. 😔 چیکار کنم؟ ☺️ آهاان . چی می‌فروختی؟ یه چیز دیگه بفروش. جنس تجاری‌ت و عوض کن. 📕|• . ص: ۶۰۸ . . نڪتہ‌ ـهای نابِـــ👌 زندگے بـا😌👇 [°☀️°] @Heiyat_Majazi