eitaa logo
Matnook | ﻣﺘﻨﻮک
533 دنبال‌کننده
63 عکس
62 ویدیو
10 فایل
مؤسسۀ متنوک مجری کارگاه‌های آنلاین ویرایش و درست‌نویسی در ایران نشانی: قم، خ شهدا، کوی ممتاز، پ ۳۲ تلفن: ۰۲۵۳۷۸۳۸۸۹۵ ثبت‌نام، پشتیبانی کارگاه و سفارش ویرایش: zil.ink/matnook_com تلگرام: https://t.me/Matnook_com وبگاه (به‌زودی): Matnook.com
مشاهده در ایتا
دانلود
👆تخفیف ۵۱٪ کارگاه آنلاین «نخبگان ویرایش» + ۴ هدیهٔ ۱٫۸۰۰٫۰۰۰ (هرگز تمدید نخواهد شد!) شروع دوره: ۱۵ مهر 📍هدایا و مزایا: اینجا 👩🏻‍💻ثبت‌نام سریع و آسان:👇 @MatnookAdmin3 @Matnook_com
«آندرلاین» یا «آندرسکور»؟ آندرلاین (underline): خطی که در زیر نویسه‌ها کشیده می‌شود و به آن «زیرخط» نیز می‌گویند: این آندرلاین / زیرخط است. کلید میانبر آندرلاین Ctrl + U است. آندرسکور (underscore): خطی کوتاه که در میان نویسه‌ها گذاشته می‌شود و در زیر خطِ زمینه می‌نشیند. مثلاً آنچه میان واژه‌های هشتگ گذاشته می‌شود آندرسکور است، نه آندرلاین: . کلید میانبر آندرسکور - + Shift است. ۱‌۴۰‌۲‌/‌۰‌۷/‌۰‌۸ سید محمد بصام @Matnook_com
یک نکته‌ات بگویم! «آلودگی صوتی» ترجمۀ قرضی noise pollution و یکی از گرده‌برداری‌های رایج در فارسی است (گرده‌برداری یکی از مرسوم‌ترین روش‌های واژه‌سازی در زبان است و به‌خودی‌خود درست و نادرست ندارد). فرهنگستان زبان و ادب فارسی «آلودگی نوفه‌ای» را برای noise pollution تصویب کرده و ترجیح داده‌است، ولی به‌کار نمی‌رود («نوفه» /nufe/ در فارسی قدیم به معنای «بانگ و فریاد» بوده‌است. ازاین‌رو فرهنگستان، برای زنده کردن این واژه، آن را به‌عنوان معادلی برای noise گذاشته و در ساخت چندین واژۀ مصوّبِ دیگر نیز به‌کار برده‌است). این را هم ببینید: شست‌وشوی مغزی. ۱‌‌۴‌۰‌۲‌/‌‌۰‌۷/‌۱‌۰‌‌ سید محمد بصام @Matnook_com
ویراسته: آدمی که نمی‌خواند یا کم می‌خواند یا فقط پرت‌وپلا می‌خواند بی‌گمان اختلالی در بیان دارد؛ چنین آدمی بسیار حرف می‌زند، اما اندک می‌گوید. نکته‌ها: ۱) ویرگولِ اول اضافی است، چون پس از جمله‌ای آمده که در حکم نهاد است. ۲) به‌جای ویرگولِ دوم باید نقطه‌ویرگول گذاشت، چون جملهٔ پس از آن از نظر دستوری کامل است، ولی به‌تنهایی به‌کار نمی‌رود و فقط با جملۀ قبلی‌اش معنا می‌یابد. ۳) پیش از حرفِ ربطِ «اما» و «ولی»،‌ اگر مفهوم تقابل یا تباین را برسانند، ویرگول می‌آید. پس قبل از «اما» ویرگول لازم است. ۴) ویرگول‌گذاری نحوبنیاد است، نه گفتارمحور؛ مرزنماست، نه درنگ‌نما. پس مستلزم درک دقیقی از دستورزبان زبان‌شناختی است. ۵) ترکیب‌های عطفیِ واژگانی با نیم‌فاصله نوشته می‌شوند، مانند «پرت‌وپلا» (ترکیب عطفی واژگانی غیر از گروه نحوی عطفی است). چند مثال دیگر: حمل‌ونقل، دَم‌ودستگاه، رفت‌وآمد، کسب‌وکار. یادآوری: اگر قواعد ویرایش و دلایل آن‌ها را براساس دستورزبان زبان‌شناختی بیاموزید، خودتان می‌توانید درست و نادرست را تشخیص دهید. ۱۴‌۰‌۲/۰‌۷/۱‌۳ سید محمد بصام @Matnook_com
12.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«درب» یا «در»؟ «درب» و «در» هردو درست‌اند، ولی به دو دلیل معمولاً «درب» می‌نویسند: ۱) «درب» را معمولاً گونهٔ رسمیِ «در» تلقی می‌کنند، درصورتی‌که «در» غیررسمی نیست و از قدیم (حتی پیش از «درب» و با بسامد فراوان) در فارسی به‌کار رفته و هنوز هم می‌رود: - «حاجبان [...] بر درِ سرای بودند.» (ترجمۀ تفسیر طبری، ۱۴۶‌۸/۶) - «چون به درِ خانه رسیدم، [...] درِ خانه بزدم.» (پند پیران، ۱۲۸) - «آرام‌آرام مرگ بر در می‌کوبد.» (اسلامی ندوشن، روزها، ۱۳/۱) - «مرد، بر درِ این معبد، مسحور شده‌است.» (شریعتی، هبوط در کویر، ۵۲۲) ۲) برای اشتباه نشدنِ «در» با حرف اضافهٔ «در»، معمولاً «درب» می‌نویسند، درصورتی‌که بافت زبانی ابهام‌زداست و بهتر است همه‌جا «در» بنویسیم («درب» نیز البته غلط نیست، هرچند نشان‌دار است). یادآوری: در گذشته، «درب» بیشتر به معنای «دروازۀ شهر یا کاروان‌سرا» به‌کار می‌رفته: قرن۹: «قم را چند راه است و چند درب و چند میدان.» (تاریخ قم، ۲۰) و گاهی به معنای «درِ» ورودی خانه و مانند آن: قرن ۱۰: «چون شام شود، درب خانه را مضبوط نمایند.» (ارشادالزراعه، ۲۷۹) ‌‌۱‌‌۴‌‌۰‌۲/‌۰‌‌۷/‌۲‌۰ سید محمد بصام @Matnook_com
فرق_است_از_آب_خضر_که_ظلمات_جای_اوست_حسین_آهی.mp3
2.38M
نقدی از حسین آهی بر بیتی از حافظ و پاسخی به نقد او (اینجا)، به‌مناسبت ۲۰ مهر، روز بزرگداشت حافظ ۱‌‌۴‌‌۰‌۲‌/‌۰‌‌۷/‌۲‌‌۰‌‌ سید محمد بصام @Matnook_com
نقدی بر نقد حسین آهی بر بیتی از حافظ به‌مناسبت ۲۰ مهر، روز بزرگداشت حافظ شیرازی این بیت از حافظ است (تصحیح خانلری، غزل ۴۰، بیت ۹): فرق است از آب خضر که ظلْمات جای اوست/ تا آب ما که منبعش الله‌اکبر است. آقای آهی (اینجا) بر این باورند که ساخت «فرق است از ... تا ...» در بیت حافظ نادرست است،‌ زیرا حرف اضافۀ مناسب برای «فرق است» «درمیانِ/ بینِ» است. پس صورت درست، به گفتۀ ایشان، چنین است: «فرق است درمیانِ آب خضر و آب ما» یا «از آب خضر تا آب ما تفاوت بسیاری است». پاسخ به نقد ایشان: ۱) برخی از واژه‌ها یا عبارت‌ها با دو حرف اضافه به‌کار می‌روند و ممکن است تفاوت‌‌هایی به‌لحاظ معنایی یا سبکی داشته باشند یا نداشته باشند. برای مثال، «آگاه/ آگاهی» با «از» و «به» به‌کار می‌رود (در کاربرد امروزی، با «از» معمولاً به معنای «خبر داشتن از چیزی» است و با «به» گاهی به معنای «اطلاع دقیق و کامل از چیزی»)؛ یا «آفرین» با «به» و «بر» هردو به‌کار می‌رود که فقط تفاوت سبکی دارد (یعنی «آفرین بر ...» ادبی و رسمی‌تر از «آفرین به ...» است)؛‌ یا «اثر» با «در» و «بر» به‌کار می‌رود و تفاوت چندانی ندارد. ۲) عبارت «فرق است (/ باشد/ بوَد)» معمولاً با «درمیانِ/ بینِ» به‌کار می‌رود، ولی با استناد به پیکره‌های زبانی از قدیم‌ترین زمان‌ها با «از» و «تا» نیز به‌کار می‌رفته‌است: قرن ۴: «هم‌چندان‌که از مَرکب تا مَرکب فرق بوَد، رسول را صلی‌الله‌علیه‌وسلم بر رسولان دیگر فرق بوَد.» (سمرقندی، سواد اعظم، ص ۷۲) قرن ۵: «صید کردن [...] تن را سرد و خشک گردانَد، خاصه کسی را که عادت صید کردن نباشد؛ چه که بسیار فرق بوَد از همیشه ساکن بودن تا به‌یک‌بار حرکتی قوی کردن چون صید.» (ابن‌بُطلان، تقویم‌الصحه، ص ۱۴۱) قرن ۷: - سیم را کِی بوَد مثابت زر؟/ فرق باشد ز شمس تا به قمر (نظامی) - اگرچه هردو خون‌ریزند لکن/ هم از جلاد تا فصّاد فرق است (خاقانی) - در نظم‌ها اگرچه بسی لاف می‌زنند/ فرق است از آن‌که ناطق تا آن‌که ناهق است (کمال‌الدین اصفهانی) - از مقامت تا ثریا همچنان/ کز ثریا تا ثریٰ فرق است و بین (سعدی) قرن ۸: تو را هم هست شوقی لیک فرق است/ بتا! از سوختن تا خوی گرفتن (امیرخسرو دهلوی) قرن ۹: از گوش مجوی کار دیده/ فرق است ز دیده تا شنیده (جامی) قرن ۱۰: خود چه فرق است از آن خار که بر چوب گل است/ تا از آن خار که پَرچین سر دیوار است (وحشی بافقی) قرن ۱۲: بگو به شیخ که از کفر تا به دین فرق است/ ز خودپرستی تو تا به مِی‌پرستی ما (بیدل دهلوی) قرن ۱۴: ای کعبهٔ معظمه! فرق است از زمین/ تا آسمان ز جاه تو تا جاه کربلا (ادیب‌الممالک فراهانی) معاصر: «از مقام امین (= جبرئیل) تا حبیب (= پیامبر) بسی فرق است.» (مهدی الهی قمشه‌ای، حکمت الهی، ج ۲، ص ۳۵۹) و گاهی هر دو ساخت در کنار هم به‌کار رفته‌اند: قرن ۶: «فرق میان حال و محال بسیار است. چندان‌که از ایمان تا کفر فرق است و از نفاق تا اخلاص فرق است، از حال تا محال فرق است.» (ژنده‌پیل، سراج‌السائرین، ص ۵) در نتیجه، از آنجا که یکی از معیارهای اصلی و اساسیِ درستی و نادرستیِ صورت‌های زبانی «کاربرد اهل زبان» (به‌ویژه بزرگان آن) است، ساخت «فرق است از ... تا ...» نیز در بیت حافظ، چنان‌‌که برخی شواهد آن آمد، کاملاً درست است و نمی‌توان آن را نادرست خواند. ۳) گفتنی است ساخت «فرق است درمیانِ/ بینِ چیزی و چیزی» یعنی «میان دو چیز تفاوت وجود دارد»، ولی «فرق است از چیزی تا چیزی» یعنی «تفاوت دو چیز با هم بسیار بسیار زیاد است». تفاوتِ معناییِ این دو ساخت همین است. به بیان دیگر، در ساخت «فرق است از چیزی تا چیزی» نوعی اغراق و تأکیدِ بیشتر به تفاوت وجود دارد. برای همین، حافظ آن را در شعر خود به‌کار برده تا آن فاصله و تفاوتِ بسیار را نشان دهد که آب خضر کجا و آب رکن‌آباد ما کجا. اما آنجا که تفاوتی در کار نباشد، این ساختِ نحوی به‌صورت سؤالی (به‌اصطلاح، استفهام انکاری) می‌آید و پاسخ آن منفی است، یعنی تفاوتی در کار نیست: ساکنی ورنه چه مابین است و فرق/ از تو تا این گنبد گیتی‌نورد؟ (انوری) گر دلی داری و دلبندیت نیست/ پس چه فرق از ناطقی تا جامدی؟ (سعدی) ۱‌‌۴‌‌۰‌۲‌/‌۰‌‌۷/‌۲‌‌۰‌‌ سید محمد بصام @Matnook_com
ویراسته: فیروزه ادای او را درمی‌آورد: «فکر کن الآن توی جزایر هاوایی بودی، یه ماشینم زیر پات بود و یه کسی هم بغل‌دستت مرتب قربون‌صدقه‌ت می‌رفت. بازم می‌نوشتی؟» ترلان جواب نمی‌دهد. وقت لازم دارد تا به جزایر هاوایی برود. - معلومه ترک‌علی. اگه اونجا بودی، دیگه احتیاجی به این مزخرفات نداشتی! زندگی می‌کردی. فریبا وفی، ترلان (چاپ شانزدهم: تهران، نشر مرکز، ۱۳۹۶)، ص ۱۰۰ اشکال‌‌ها: فاصله‌گذاری نادرست، نشانه‌گذاری نابجا، بی‌دقتی در پاراگراف‌بندی، غلط املایی. تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مجمل! یادآوری: گفتاری‌نویسیِ گفت‌وگوهای داستان به اختیار نویسنده است. ۱۴‌۰۲/‌۰‌‌۸‌/‌‌۱۶ سید محمد بصام @Matnook_com
گافتار نیک، پاندار نیک، کاردار نیک! 😊 یادآوری: ۱) املای درستِ این نام «زردشت» و آیین او «زردشتی» است. ۲) برای آگاهی بیشتر و دقیق‌تر از نام زردشت، مقالهٔ «نام زردشت» از رودیگر اشمیت را بخوانید و برای آشنایی با آموزه‌ها و آیین او، کتاب آموزه و آیین زردشت: سه گفتار در گاهان‌پژوهی از ایلیا گرشویچ، ترجمهٔ منیژه اذکایی و جواد دانش‌آرا، نشر ثالث. ۱۴‌۰۲/‌۰‌‌۸‌/‌‌۱‌۷ سید محمد بصام @Matnook_com
۱) «درعوضِ» حرف اضافه است و بی‌فاصله نوشته می‌شود و باید کسرۀ آن را هم گذاشت: «هر خانواده‌ای آنچه را که مورد احتیاج اوست درعوضِ جنس خود می‌گیرد، بی‌آن‌که پولی ردوبدل کنند.» (مجتبی مینوی، پانزده گفتار، ص ۱۲۶) یادآوری: «عوضِ» و «به‌عوضِ» نیز حرف اضافۀ مرکب‌اند (شاهدها از فرهنگ بزرگ سخن، ذیل سرواژۀ «عوض» است): - «یک مأموریت جزئی داشتم. عوضِ یک ماه یک سال ماندم.» (بزرگ علوی) - «ای کاش به‌عوضِ تو من می‌سوختم.» (محمد حجازی) ۲) «در عوض» گروه حرف‌اضافه‌ای است و در نقش قید به‌کار می‌رود. بنابراین بافاصله نوشته‌ می‌شود و پس از آن نیز باید ویرگول گذاشت: «اگر بچه‌اش نشد، غصه نخورَد. در عوض، زیبایی اندامش محفوظ خواهد ماند.» (علی‌محمد افغانی، شوهر آهو خانم، ص ۴۱۹) ۱۴‌۰۲/‌۰‌‌۸‌/‌‌۱‌‌۸‌‌ سید محمد بصام @Matnook_com
ساده‌نویسی چیست؟ من ساده‌نویسی را این‌گونه تعریف می‌کنم: نوشتن جمله‌ به‌ شیوه‌ای که آسان خوانده و بی‌درنگ فهمیده شود، چه کوتاه باشد و چه بلند. به سخن دیگر، هر جمله‌ای ـ با هر موضوعی و برای هر مخاطبی که باشد ـ فقط باید یک بار خوانده شود و با یک بار خوانده شدن هم فهمیده شود (روشن است که ساده‌نویسی دربرابر پیچیده‌نویسی قرار می‌گیرد، نه لزوماً درازنویسی). اینک دو نمونه: پیچیده: آقای خمینی در نامه‌ای که برای مجلس خبرگان قانون اساسی، یعنی مجلس بازنگری قانون اساسی که خودش قبلاً تشکیل داده بود، نوشت گفت: مرجعیت دیگر لازم نیست، فقط شرط اجتهاد کفایت می‌کند. ساده: آقای خمینی در نامه‌ای به مجلس خبرگان قانون اساسی، که پیش‌تر آن را تشکیل داده بود، نوشت: «مرجعیت دیگر لازم نیست، فقط شرط اجتهاد کفایت می‌کند.» پیچیده: پدرش عبدالله از مردم بلخ در روزگار نوح پسر منصور سامانی كه در آن عهد از شهرهای بزرگ بود، كار دیوانی در روستای خرمیثن در نزدیكی روستای افشنه پیشه و با دختری به نام ستاره ازدواج كرد. ساده: پدرش، عبدالله، اهل بلخ بود و در زمان نوح،‌ پسر منصور سامانی، می‌زیست. در آن زمان، بلخ از شهرهای بزرگ بود. عبدالله در روستای خُرمَیثَن در نزدیکی اَفشَنه به پیشۀ دیوانی پرداخت و با دختری به نام ستاره ازدواج کرد. اما این‌که چگونه ساده بنویسیم و جمله‌ها را ساده کنیم بحث دیگری است که باید روش‌های آن را آموخت. این را هم ببینید: جمله‌های «دیریاب» و «زودیاب». ۱۴‌۰‌۲‌/۰‌۹/‌۰‌‌۴‌ سید محمد بصام @Matnook_com
دربارۀ واژۀ «آخوندک» «آخوندک» نام حشره‌ای است با تنه‌ای دراز و دو جفت بال که خود را به‌ شکل شاخه‌های کوچک درختان درمی‌آورَد. «-‌َک» در نام این حشره پسوند شباهت است، زیرا دو پای جلویی‌ آن مانند دستی است که به دعا و نیایش برداشته شده‌است. ازاین‌رو به آن «آخوندک» می‌گویند. گاهی از باب به‌گویی (حُسن تعبیر) به آن «راهبک» نیز می‌گویند. جالب است که نام این حشره، در زبان آلمانی (Gottesanbeterin) و روسی (богомол)، لفظاً به‌ معنای «ستایشگر خدا» است. در انگلیسی نیز به آن mantis می‌گویند که برگرفته از واژۀ یونانی μάντις (= «پیامبر») است. در عربی، «فَرَسُ النّبيّ» (یعنی «اسب پیامبر») نامیده می‌شود. در فارسی، گاهی به آخوند کم‌سواد یا کم‌سن‌وسال،‌ به طعنه و کنایه، «آخوندک» می‌گویند، که پسوند «-‌َک» در آن نشانۀ تحقیر یا تصغیر است. ۱‌۴۰‌۲‌/۰‌‌۹/‌۰‌‌۷ سید محمد بصام @Matnook_com