#چالش_ویرایش
ویراسته:
معاون بازرگانی سازمان صمت اصفهان با اشاره به استفاده از کنجد در نانواییها گفت:
هیچیک از نانواییهای یارانهایِ استان نباید از کنجد استفاده کنند و تنها موظف به پخت نان مصوب هستند.
نکتهها:
۱) وقتی «افزود» درست است که ابتدا سخنی گفته باشد و سپس چیزی بر آن بیفزاید.
۲) در این جمله، با فعل منفیِ «ندارند» باید «هیچیک» بیاید، نه «همه».
۳) «نانوای یارانهای» نداریم، «نانوایی یارانهای» داریم.
#ویرایش_زبانی
۱۴۰۲/۰۹/۰۸
سید محمد بصام
@Matnook_com
9.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ننویسیم «کمپین»!
۳ معادل برای «کمپین» در فارسی
معنای سوم را اینجا ببینید.
#ویرایش_زبانی #واژهشناسی
۱۴۰۲/۱۰/۳۰
سید محمد بصام
@Matnook_com
6.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۳ شیوه برای تغییر «عدمِ» عربی در جمله
#ویرایش_زبانی
۱۴۰۲/۱۲/۲۴
سید محمد بصام
@Matnook_com
«میباشد» غلط نمیباشد!
۱) مضارع اِخباری فعل «بودن» سه صورت صرفی دارد:
- -َم، -ی، -َست، -یم، -ید، -َند؛
- هستم، هستی، هست، هستیم، هستید، هستند؛
- میباشم، میباشی، میباشد، میباشیم، میباشید، میباشند.
۲) صورت اول و دوم بهاصطلاح «بینشان»اند (یعنی متعارف و رایجاند و در زبان گفتار و نوشتارِ معیار بهکار میروند)، ولی صورت سوم «نشاندار» است (یعنی در گفتار مردم و نوشتار معیار بهندرت بهکار میرود). بنابراین هر سه صورتِ صرفی «درست»اند و فقط تفاوت «سبکی» و «کاربردی» دارند.
۳) در متون قدیم فارسی، کمابیش فعل «میباشد» بهکار رفتهاست:
- «پیرزنِ درویشی بود و معاش او از آن گاو بودی و آن گاو را ازو بخواستند. گفت: من این گاو را نفروشم، که معاش من و عیالگان ازین گاو میباشد.» (ترجمۀ تفسیر طبری)
- «چون بوعلی درآمد، شیخ گفت: ما را اندیشۀ زیارت میباشد. بوعلی گفت: ما در خدمت میباشیم.» (اسرارالتوحید)
- «مریدی گفت پیر را: چه کنم کز خلایق به رنج اندرم، از بس که به زیارت من همی آیند و اوقات مرا از تردد ایشان تشویش میباشد.» (گلستان)
- موشکافی هنر نمیباشد/ چشم از عیب دوختن هنر است (صائب)
۴) گاهی، برای پرهیز از تکرارِ «است» یا رسمیت بیشتر، از «میباشد» استفاده میشود. از آنجا که تکرار همیشه ناپسند نیست و «میباشد» نیز صورت نشاندار و نامتعارف فعل «بودن» در فارسی امروز ایران است، بهتر است آن را بهکار نبریم و همهجا «است» بنویسیم. بنابراین:
⛔️ ننویسیم:
- همسر اینجانب کارمند شهرداری بوده و متقاضی یک وام دهمیلیونتومانی میباشد.
✅ بنویسیم:
- همسر اینجانب کارمند شهرداری و متقاضی یک وام دهمیلیونتومانی است.
⛔️ ننویسیم:
- دانشجویانی که متقاضی حذف نیمسال تحصیلی میباشند.
✅ بنویسیم:
- دانشجویانی که متقاضی حذف نیمسال تحصیلی هستند.
⛔️ نگوییم:
- مخاطب در دسترس نمیباشد.
✅ بگوییم:
- مخاطب در دسترس نیست.
یادآوری:
در فارسیِ تاجیکی و افغانستانی، «میباشد» و دیگر صیغههای «باشیدن» در زبان مردم رایج است و بنابراین در آنجا و در میان آنان صورتی بینشان (= متعارف) بهشمار میآید و کاربرد آن نیز بیاشکال است.
#دستورزبان #ویرایش_زبانی
۱۴۰۳/۰۱/۰۵
سید محمد بصام
@Matnook_com
27.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۵ فعل ممنوع در نامههای اداری!
#ویرایش_زبانی
۱۴۰۳/۰۳/۰۶
سید محمد بصام
@Matnook_com
www.matnook.com
پدر خیال میکرد آدم وقتی در حجرۀ خودش تنها باشد تنهاست؛ نمیدانست که تنهایی را فقط در شلوغی میشود حس کرد.
(عباس معروفی)
دو نکته:
۱) امروز بهجای «خیال کردن» (مانند جملۀ بالا) معمولاً میگوییم و مینویسیم «فکر کردن». در محاوره اشکالی ندارد، ولی در نوشتار نباید این دو را بهجای هم بهکار ببریم، چون «فکر کردن» چیزی است و «خیال کردن» (/ «گمان کردن»، «تصور کردن»، «پنداشتن») چیزی دیگر. پس مثلاً ننویسیم «او فکر میکرد اگر بلوز و شلوار بپوشد، شکل پسرها میشود»، بنویسیم «او خیال میکرد اگر بلوز و شلوار بپوشد، شکل پسرها میشود». البته توجه داریم که «خیال کردن» صورت غیررسمی «گمان کردن» (/ «تصور کردن» و «پنداشتن») است.
۲) برخی مترجمان از سر بیدقتی فعل think را بیشتر به «فکر کردن» ترجمه میکنند، ولی این فقط یکی از معانی آن است. think به معنای «گمان کردن، پنداشتن، باور داشتن، در نظر داشتن، بررسی کردن»، و جز اینها هم هست که از بافت و کاربرد آن در جمله مشخص میشود. بنابراین نباید همهجا آن را به «فکر کردن» ترجمه کنیم.
#ویرایش_زبانی #گردهبرداری
سید محمد بصام
@Matnook_com
www.matnook.com
10.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک نکتۀ نگارشی که باید بدانید!
«آنچه» یا «آنچه که»؟ چرا؟
#ویرایش_زبانی
سید محمد بصام
@Matnook_com
www.matnook.com
دو نکته از کتاب نگارش و ویرایش، نگارش احمد سمیعی گیلانی (چاپ نوزدهم: تهران، سمت، ویراست سوم، با اصلاحات و اضافات، ۱۳۹۹)، ص ۵۰ و ۵۱
نکتۀ اول:
ایشان در صفحۀ ۵۰ گفتهاند که نوشتاری شدن زبان از «دو جهت» آن را از صورت گفتاری جدا کردهاست. سپس یک جهت را نام بردهاند و آن ـ به تعبیر من و خلاصهوار ـ اینکه عناصر زبَرزنجیری زبان ویژۀ گفتار است و بهندرت در نوشتار منعکس میشود. سپس دو راهکار برای غیبت این عناصر پیشنهاد کردهاند. اما متأسفانه «جهت دوم» را فراموش کردهاند نام ببرند و این بخش از کتاب را بدون ذکر جهت دوم به پایان بردهاند.
نکتۀ دوم:
چنانکه در تصویر میبینید، یکی از راهکارهای ایشان برای رفع ابهام معنایی تغییر ساختاری جمله است. اولاً مثال ایشان ابهام معنایی ندارد، بلکه ممکن است به دو صورت خوانده شود. این «ابهام معنایی» نیست. ثانیاً تا جایی که میتوانیم با گذاشتن یک ویرگول از خوانش نادرست جلوگیری کنیم، چرا ساختار جمله را تغییر دهیم؟ هنر ویراستار این است که با کمترین کار جمله را اصلاح کند. پس: در عداوت رسول، با کفار عرب همداستان بودند.
#ویرایش_زبانی #نشانهگذاری
سید محمد بصام
@Matnook_com
www.matnook.com
نکتهای دربارۀ «بهعنوانِ»
میدانیم که واژهها در گذر زمان و بر پایۀ نیاز اهل زبان و بهدست آنان ساخته میشوند و رفتهرفته گسترش مییابند. حروف اضافۀ مرکب هم از این قاعده مستثنا نیستند، مانند همین «بهعنوانِ» که ویراستارانِ ناکاربلد معمولاً آن را نادرست میپندارند.
این که «بهعنوانِ» (یا هر واژۀ دیگری) چرا و چگونه ساخته و وارد زبان شده، یک مسئله است و مسئلۀ دیگر این است که: اکنون که بهعنوان یکی از واژههای زبان پذیرفته و رایج شده، کجا میتوان آن را به کار برد و کجا نباید به کار برد. پس نمیتوانیم بگوییم چون مثلاً در گذشتۀ زبان سابقه نداشته یا به شیوۀ گردهبرداری ساخته شده، باید همهجا حذف شود (سخن غیرعلمی و نادرستی که متأسفانه در کارگاهها و کتابهای ویرایش تکرار و تجویز میشود). روشن است هر واژه یا عبارتی اگر نابجا به کار رفته باشد، یا باید حذف شود یا تغییر کند؛ اختصاصی به «بهعنوانِ» ندارد.
اما چگونه میتوان این بجایی یا نابجایی را تشخیص داد؟ از یک راه: بافت زبانی¹ و غیرزبانی² که همیشه باید چراغ راه اهل قلم (بهویژه ویراستاران) باشد تا بتوانند بهترین تصمیم را بگیرند و اشتباه نکنند. برای مثال، به این جملۀ ترجمهای بنگرید:
چه میشد اگر میتوانستیم به هر مانع بر سر راه خود بهعنوان یک فرصت بنگریم؟
اینجا بافت زبانی به ما میگوید طبیعیتر و فارسیتر آن است که «بهعنوانِ» را تغییر دهیم:
چه میشد اگر میتوانستیم به موانع پیشِروی خود به چشم فرصت بنگریم؟
چرا؟ بهخاطر تناسب و کاربرد «چشم» با «نگریستن»، نه اینکه «بهعنوانِ» غلط است (عبارت «به هر مانع بر سر راه» نیز برای خوانش آسانتر و کوتاهتر شدن جمله به «موانع پیشِروی» تغییر داده شد. «یک» هم «اینجا» زائد است).
یا حتی میتوان با تغییر بیشتر «بهعنوانِ» را حذف کرد:
چه میشد اگر میتوانستیم موانع پیشِروی خود را فرصت ببینیم؟
ولی نیازی به اینهمه تغییر نیست، چون در ویرایش زبانی همیشه باید سعی کنیم متن را با کمترین تغییر اصلاح کنیم و تغییرمان هم باید ضرورت و توجیه داشته باشد (سلیقهای نباشد). این نکتۀ طلایی را هرگز فراموش نکنید.
۱) «بافت زبانی» (linguistic context) معمولاً به واژهها، عبارتها، و جملههایی گفته میشود که در متن قبل و بعد از یک واژه میآیند.
۲) «بافت غیرزبانی» (non-linguistic context) یا «بافت موقعیتی» (context of situation) به موقعیت زمانی و مکانی و دیگر قرائن برونزبانی گفته میشود که در فهم معنای متن تأثیر میگذارد (در فقهالحدیث، از دیرباز به این اصطلاح زبانشناسی «اسباب ورود حدیث» میگفتهاند، ولی امروز معمولاً به آن «فضای صدور» میگویند. سه مقولۀ زمان و مکان و اسباب صدور حدیث از قرائن مهم برای فهم حدیث است).
#ویرایش_زبانی #زبانشناسی
سید محمد بصام
@Matnook_com
www.matnook.com
انواع ویرایش
به یک اعتبار، ویرایش را از دو جهت میتوان بررسی و تقسیمبندی کرد:
۱) از جهت کیفی: صوری و زبانی؛
۲) از جهت کمّی: حداقلی و حداکثری.
در ویرایش صوری چه میکنیم؟
مهمترین و رایجترین کارها: اصلاح غلطهای املایی؛ یکدست کردن رسمالخط؛ اصلاح فاصلهگذاری؛ اصلاح یا اِعمال نشانهگذاری؛ اِعمال قواعد عددنویسی، فرمولنویسی، آوانویسی، حرکتگذاری، و کوتهنوشتها؛ بررسی تیترهای اصلی و فرعی، سرصفحهها، پانوشت و/یا پینوشت، عناوین بخشها و فصلها، جدولها، نمودارها، عکسها؛ تنظیم و اصلاح پاراگرافها، نقلقولها، و ارجاعات درونمتنی و/یا برونمتنی مطابق با شیوهنامههای معتبر (مانند APA)؛ تنظیم و تصحیح کتابنامه.
در ویرایش زبانی چه میکنیم؟
مهمترین و رایجترین کارها: معیارسازی متن بر پایۀ موضوع و مخاطب؛ سادهسازی و روانسازی؛ کوتاه کردن یا بازنویسی بندهای پیچیده و دیریاب؛ حذف، کاهش، یا تلخیص مطالب تکراری، غیرضروری، نامستند، مبتذل، و نامتعارف؛ اصلاح، تنظیم، و جابهجایی مطالب برای انسجام متن و رعایت سِیر منطقی آن (ترجیحاً با هماهنگی و مشورت با نویسنده)؛ افزودن برخی مطالب مفید یا فراموششده در متن، پانوشت، یا پینوشت؛ رفع خطاهای دستوری، ساختاری، و جملهبندی؛ ابهامزدایی از عبارتهای نارسا و نامفهوم؛ انتخاب برابرهای مناسب (در صورت لزوم)؛ بازخوانی کامل متن (دستکم دو بار).
یادآوری:
در ویرایشِ صوری همیشه حداکثری ویرایش میکنیم (یعنی کامل و مطابق با شیوهنامه) و در ویرایشِ زبانی گاه حداقلی و گاه حداکثری. به خاطر داشته باشیم که اصل در ویرایشِ زبانیْ حداقلی است (یعنی اصلاح زبان متن با کمترین تغییر)، مگر متن یا بخشی از آن نیازمند ویرایش حداکثری باشد.
#ویرایش_زبانی
سید محمد بصام
@Matnook_com
www.matnook.com