فرق_است_از_آب_خضر_که_ظلمات_جای_اوست_حسین_آهی.mp3
2.38M
نقدی از حسین آهی بر بیتی از حافظ
و پاسخی به نقد او (اینجا)، بهمناسبت ۲۰ مهر، روز بزرگداشت حافظ
#ادبیات #دستورزبان
۱۴۰۲/۰۷/۲۰
سید محمد بصام
@Matnook_com
نقدی بر نقد حسین آهی بر بیتی از حافظ
بهمناسبت ۲۰ مهر، روز بزرگداشت حافظ شیرازی
این بیت از حافظ است (تصحیح خانلری، غزل ۴۰، بیت ۹): فرق است از آب خضر که ظلْمات جای اوست/ تا آب ما که منبعش اللهاکبر است. آقای آهی (اینجا) بر این باورند که ساخت «فرق است از ... تا ...» در بیت حافظ نادرست است، زیرا حرف اضافۀ مناسب برای «فرق است» «درمیانِ/ بینِ» است. پس صورت درست، به گفتۀ ایشان، چنین است: «فرق است درمیانِ آب خضر و آب ما» یا «از آب خضر تا آب ما تفاوت بسیاری است».
پاسخ به نقد ایشان:
۱) برخی از واژهها یا عبارتها با دو حرف اضافه بهکار میروند و ممکن است تفاوتهایی بهلحاظ معنایی یا سبکی داشته باشند یا نداشته باشند. برای مثال، «آگاه/ آگاهی» با «از» و «به» بهکار میرود (در کاربرد امروزی، با «از» معمولاً به معنای «خبر داشتن از چیزی» است و با «به» گاهی به معنای «اطلاع دقیق و کامل از چیزی»)؛ یا «آفرین» با «به» و «بر» هردو بهکار میرود که فقط تفاوت سبکی دارد (یعنی «آفرین بر ...» ادبی و رسمیتر از «آفرین به ...» است)؛ یا «اثر» با «در» و «بر» بهکار میرود و تفاوت چندانی ندارد.
۲) عبارت «فرق است (/ باشد/ بوَد)» معمولاً با «درمیانِ/ بینِ» بهکار میرود، ولی با استناد به پیکرههای زبانی از قدیمترین زمانها با «از» و «تا» نیز بهکار میرفتهاست:
قرن ۴: «همچندانکه از مَرکب تا مَرکب فرق بوَد، رسول را صلیاللهعلیهوسلم بر رسولان دیگر فرق بوَد.» (سمرقندی، سواد اعظم، ص ۷۲)
قرن ۵: «صید کردن [...] تن را سرد و خشک گردانَد، خاصه کسی را که عادت صید کردن نباشد؛ چه که بسیار فرق بوَد از همیشه ساکن بودن تا بهیکبار حرکتی قوی کردن چون صید.» (ابنبُطلان، تقویمالصحه، ص ۱۴۱)
قرن ۷:
- سیم را کِی بوَد مثابت زر؟/ فرق باشد ز شمس تا به قمر (نظامی)
- اگرچه هردو خونریزند لکن/ هم از جلاد تا فصّاد فرق است (خاقانی)
- در نظمها اگرچه بسی لاف میزنند/ فرق است از آنکه ناطق تا آنکه ناهق است (کمالالدین اصفهانی)
- از مقامت تا ثریا همچنان/ کز ثریا تا ثریٰ فرق است و بین (سعدی)
قرن ۸: تو را هم هست شوقی لیک فرق است/ بتا! از سوختن تا خوی گرفتن (امیرخسرو دهلوی)
قرن ۹: از گوش مجوی کار دیده/ فرق است ز دیده تا شنیده (جامی)
قرن ۱۰: خود چه فرق است از آن خار که بر چوب گل است/ تا از آن خار که پَرچین سر دیوار است (وحشی بافقی)
قرن ۱۲: بگو به شیخ که از کفر تا به دین فرق است/ ز خودپرستی تو تا به مِیپرستی ما (بیدل دهلوی)
قرن ۱۴: ای کعبهٔ معظمه! فرق است از زمین/ تا آسمان ز جاه تو تا جاه کربلا (ادیبالممالک فراهانی)
معاصر: «از مقام امین (= جبرئیل) تا حبیب (= پیامبر) بسی فرق است.» (مهدی الهی قمشهای، حکمت الهی، ج ۲، ص ۳۵۹)
و گاهی هر دو ساخت در کنار هم بهکار رفتهاند:
قرن ۶: «فرق میان حال و محال بسیار است. چندانکه از ایمان تا کفر فرق است و از نفاق تا اخلاص فرق است، از حال تا محال فرق است.» (ژندهپیل، سراجالسائرین، ص ۵)
در نتیجه، از آنجا که یکی از معیارهای اصلی و اساسیِ درستی و نادرستیِ صورتهای زبانی «کاربرد اهل زبان» (بهویژه بزرگان آن) است، ساخت «فرق است از ... تا ...» نیز در بیت حافظ، چنانکه برخی شواهد آن آمد، کاملاً درست است و نمیتوان آن را نادرست خواند.
۳) گفتنی است ساخت «فرق است درمیانِ/ بینِ چیزی و چیزی» یعنی «میان دو چیز تفاوت وجود دارد»، ولی «فرق است از چیزی تا چیزی» یعنی «تفاوت دو چیز با هم بسیار بسیار زیاد است». تفاوتِ معناییِ این دو ساخت همین است. به بیان دیگر، در ساخت «فرق است از چیزی تا چیزی» نوعی اغراق و تأکیدِ بیشتر به تفاوت وجود دارد. برای همین، حافظ آن را در شعر خود بهکار برده تا آن فاصله و تفاوتِ بسیار را نشان دهد که آب خضر کجا و آب رکنآباد ما کجا. اما آنجا که تفاوتی در کار نباشد، این ساختِ نحوی بهصورت سؤالی (بهاصطلاح، استفهام انکاری) میآید و پاسخ آن منفی است، یعنی تفاوتی در کار نیست:
ساکنی ورنه چه مابین است و فرق/ از تو تا این گنبد گیتینورد؟ (انوری)
گر دلی داری و دلبندیت نیست/ پس چه فرق از ناطقی تا جامدی؟ (سعدی)
#ادبیات #دستورزبان
۱۴۰۲/۰۷/۲۰
سید محمد بصام
@Matnook_com
ویراسته:
فیروزه ادای او را درمیآورد: «فکر کن الآن توی جزایر هاوایی بودی، یه ماشینم زیر پات بود و یه کسی هم بغلدستت مرتب قربونصدقهت میرفت. بازم مینوشتی؟»
ترلان جواب نمیدهد. وقت لازم دارد تا به جزایر هاوایی برود.
- معلومه ترکعلی. اگه اونجا بودی، دیگه احتیاجی به این مزخرفات نداشتی! زندگی میکردی.
فریبا وفی، ترلان (چاپ شانزدهم: تهران، نشر مرکز، ۱۳۹۶)، ص ۱۰۰
اشکالها:
فاصلهگذاری نادرست، نشانهگذاری نابجا، بیدقتی در پاراگرافبندی، غلط املایی. تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مجمل!
یادآوری:
گفتارینویسیِ گفتوگوهای داستان به اختیار نویسنده است.
#تمرین_ویرایش
۱۴۰۲/۰۸/۱۶
سید محمد بصام
@Matnook_com
گافتار نیک، پاندار نیک، کاردار نیک! 😊
یادآوری:
۱) املای درستِ این نام «زردشت» و آیین او «زردشتی» است.
۲) برای آگاهی بیشتر و دقیقتر از نام زردشت، مقالهٔ «نام زردشت» از رودیگر اشمیت را بخوانید و برای آشنایی با آموزهها و آیین او، کتاب آموزه و آیین زردشت: سه گفتار در گاهانپژوهی از ایلیا گرشویچ، ترجمهٔ منیژه اذکایی و جواد دانشآرا، نشر ثالث.
#واژهشناسی #کتاب_خوب_بخوانیم
۱۴۰۲/۰۸/۱۷
سید محمد بصام
@Matnook_com
۱) «درعوضِ» حرف اضافه است و بیفاصله نوشته میشود و باید کسرۀ آن را هم گذاشت:
«هر خانوادهای آنچه را که مورد احتیاج اوست درعوضِ جنس خود میگیرد، بیآنکه پولی ردوبدل کنند.» (مجتبی مینوی، پانزده گفتار، ص ۱۲۶)
یادآوری:
«عوضِ» و «بهعوضِ» نیز حرف اضافۀ مرکباند (شاهدها از فرهنگ بزرگ سخن، ذیل سرواژۀ «عوض» است):
- «یک مأموریت جزئی داشتم. عوضِ یک ماه یک سال ماندم.» (بزرگ علوی)
- «ای کاش بهعوضِ تو من میسوختم.» (محمد حجازی)
۲) «در عوض» گروه حرفاضافهای است و در نقش قید بهکار میرود. بنابراین بافاصله نوشته میشود و پس از آن نیز باید ویرگول گذاشت:
«اگر بچهاش نشد، غصه نخورَد. در عوض، زیبایی اندامش محفوظ خواهد ماند.» (علیمحمد افغانی، شوهر آهو خانم، ص ۴۱۹)
#فاصلهگذاری #دستورزبان
۱۴۰۲/۰۸/۱۸
سید محمد بصام
@Matnook_com
واژههای «بی»دار.pdf
360.9K
فاصلهگذاری ۴۵۶ واژۀ «بی»دار (رایگان)، با امکان جستوجو + ۱ قاعدۀ فاصلهگذاری (۳ صفحه، پیدیاف)
#فاصلهگذاری
۱۴۰۲/۰۹/۰۲
سید محمد بصام
@Matnook_com
واژههای «پر»دار.pdf
324.8K
فاصلهگذاری ۲۵۷ واژۀ «پُر»دار (رایگان)، با امکان جستوجو + ۱ قاعدۀ فاصلهگذاری (۲ صفحه، پیدیاف)
#فاصلهگذاری
۱۴۰۲/۰۹/۰۲
سید محمد بصام
@Matnook_com
واژههای «هم»دار.pdf
327.9K
فاصلهگذاری ۲۶۵ واژۀ «هم»دار (رایگان)، با امکان جستوجو + ۱ قاعدۀ فاصلهگذاری (۲ صفحه، پیدیاف)
#فاصلهگذاری
۱۴۰۲/۰۹/۰۲
سید محمد بصام
@Matnook_com
واژههای «یک»دار.pdf
342.4K
فاصلهگذاری ۳۳۵ واژه و عبارت «یک»دار (رایگان)، با امکان جستوجو + ۲ قاعدۀ فاصلهگذاری (۳ صفحه، پیدیاف)
#فاصلهگذاری
۱۴۰۲/۰۹/۰۲
سید محمد بصام
@Matnook_com
سادهنویسی چیست؟
من سادهنویسی را اینگونه تعریف میکنم:
نوشتن جمله به شیوهای که آسان خوانده و بیدرنگ فهمیده شود، چه کوتاه باشد و چه بلند. به سخن دیگر، هر جملهای ـ با هر موضوعی و برای هر مخاطبی که باشد ـ فقط باید یک بار خوانده شود و با یک بار خوانده شدن هم فهمیده شود (روشن است که سادهنویسی دربرابر پیچیدهنویسی قرار میگیرد، نه لزوماً درازنویسی). اینک دو نمونه:
پیچیده:
آقای خمینی در نامهای که برای مجلس خبرگان قانون اساسی، یعنی مجلس بازنگری قانون اساسی که خودش قبلاً تشکیل داده بود، نوشت گفت: مرجعیت دیگر لازم نیست، فقط شرط اجتهاد کفایت میکند.
ساده:
آقای خمینی در نامهای به مجلس خبرگان قانون اساسی، که پیشتر آن را تشکیل داده بود، نوشت: «مرجعیت دیگر لازم نیست، فقط شرط اجتهاد کفایت میکند.»
پیچیده:
پدرش عبدالله از مردم بلخ در روزگار نوح پسر منصور سامانی كه در آن عهد از شهرهای بزرگ بود، كار دیوانی در روستای خرمیثن در نزدیكی روستای افشنه پیشه و با دختری به نام ستاره ازدواج كرد.
ساده:
پدرش، عبدالله، اهل بلخ بود و در زمان نوح، پسر منصور سامانی، میزیست. در آن زمان، بلخ از شهرهای بزرگ بود. عبدالله در روستای خُرمَیثَن در نزدیکی اَفشَنه به پیشۀ دیوانی پرداخت و با دختری به نام ستاره ازدواج کرد.
اما اینکه چگونه ساده بنویسیم و جملهها را ساده کنیم بحث دیگری است که باید روشهای آن را آموخت.
این را هم ببینید: جملههای «دیریاب» و «زودیاب».
#ویرایش_زبانی
۱۴۰۲/۰۹/۰۴
سید محمد بصام
@Matnook_com
دربارۀ واژۀ «آخوندک»
«آخوندک» نام حشرهای است با تنهای دراز و دو جفت بال که خود را به شکل شاخههای کوچک درختان درمیآورَد. «-َک» در نام این حشره پسوند شباهت است، زیرا دو پای جلویی آن مانند دستی است که به دعا و نیایش برداشته شدهاست. ازاینرو به آن «آخوندک» میگویند. گاهی از باب بهگویی (حُسن تعبیر) به آن «راهبک» نیز میگویند. جالب است که نام این حشره، در زبان آلمانی (Gottesanbeterin) و روسی (богомол)، لفظاً به معنای «ستایشگر خدا» است. در انگلیسی نیز به آن mantis میگویند که برگرفته از واژۀ یونانی μάντις (= «پیامبر») است. در عربی، «فَرَسُ النّبيّ» (یعنی «اسب پیامبر») نامیده میشود.
در فارسی، گاهی به آخوند کمسواد یا کمسنوسال، به طعنه و کنایه، «آخوندک» میگویند، که پسوند «-َک» در آن نشانۀ تحقیر یا تصغیر است.
#واژهشناسی
۱۴۰۲/۰۹/۰۷
سید محمد بصام
@Matnook_com
#چالش_ویرایش
ویراسته:
معاون بازرگانی سازمان صمت اصفهان با اشاره به استفاده از کنجد در نانواییها گفت:
هیچیک از نانواییهای یارانهایِ استان نباید از کنجد استفاده کنند و تنها موظف به پخت نان مصوب هستند.
نکتهها:
۱) وقتی «افزود» درست است که ابتدا سخنی گفته باشد و سپس چیزی بر آن بیفزاید.
۲) در این جمله، با فعل منفیِ «ندارند» باید «هیچیک» بیاید، نه «همه».
۳) «نانوای یارانهای» نداریم، «نانوایی یارانهای» داریم.
#ویرایش_زبانی
۱۴۰۲/۰۹/۰۸
سید محمد بصام
@Matnook_com