واژههای مرکب «خط»دار!
کسرهٔ واژههای زیر بهاصطلاح خفیف است و بنابراین تکیۀ اصلی آنها برروی هجای آخرشان قرار میگیرد. این واژهها معمولاً یک معنای واحد و مجازی دارند و اگر وندی (مانند نشانهٔ جمع «-ها») به آنها بیفزاییم، در پایانشان افزوده میشود: «خطِمشیها»، نه «خطهای مشی». پس علیالقاعده با نیمفاصله نوشته میشوند:
- خطِآهن
- خطِابرو
- خطِاتو
- خطِترمز
- خطِتیره
- خطِچشم
- خطِریش
- خطِفاصله
- خطِفقر
- خطِقرمز
- خطِلب
- خطِلوله
- خطِمشی
- خطِمقدّم
- خطِواحد
- خطِویژه
#فاصلهگذاری
۱۴۰۲/۰۱/۲۴
سید محمد بصام
@Matnook_com
یک نکتهات بگویم!
یکی از کاربردهای نقطهویرگول قبل از جملهای است که از نظر دستوری کامل است، ولی نمیتواند بهتنهایی بهکار رود، چون فقط با جملۀ پیش از خود معنا مییابد و کاملاً به آن مرتبط است. بنابراین جملۀ تصویر را اینگونه نشانهگذاری میکنیم:
«جدایی مانند قطعِعضو است؛ زنده میمانی، اما کمتر از پیش هستی.» (مارگارت اَتوود)
یادآوری:
کسرۀ «قطعِعضو» خفیف است و بنابراین با نیمفاصله نوشته میشود، مانند «قطعِامید»، «قطعِرابطه»، و «قطعِنظر» (گذاشتن کسرهها الزامی نیست).
#نشانهگذاری #فاصلهگذاری
۱۴۰۲/۰۱/۲۸
سید محمد بصام
@Matnook_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فاصلهگذاری «بیآنکه» و «بی هیچ»
#دستورزبان #فاصلهگذاری
۱۴۰۲/۰۲/۰۵
سید محمد بصام
@Matnook_com
28.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عکسهایی دیدنی از سیمین دانشور
بهمناسبت ۸ اردیبهشت، زادروز وی
به کوشش مجلۀ بخارا (علی دهباشی)
#منهای_ویرایش
۱۴۰۲/۰۲/۰۸
سید محمد بصام
@Matnook_com
تقدیم به نور چشم عزیزم علی دهباشی که در آغاز کار قدمهای درخشان در راه ادبیات برداشته: باش تا صبح دولتت بدمد/ کاین هنوز از نتایج سحر است. هرچند ممکن است آن روز من نباشم، اما چشمبهراه موفقیتهای این جوان فاضل هستم.
۶۱/۱۰/۲۲
سیمین دانشور
یک نکتهات بگویم!
«هرچند ...، اما ...»، که در آخرین جملۀ سیمین دانشور نیز بهکار رفته، از ساختهای نحوی رایج در زبان فارسی است و معمولاً برای تقویت مفهوم تضادی که در جمله وجود دارد بهکار میرود:
«اگرچه اندر آن عالَم نیز تن را نصیب است، ولکن اصلْ دل است و تن تَبَع است.» (غزالی، کیمیای سعادت، ج ۲، ص ۱۴)
گرچه شیریندهنان پادشهاناند ولی
او سلیمان زمان است که خاتم با اوست (حافظ)
بنابراین، چنانکه برخی از ویراستاران پنداشتهاند، این ساخت نحوی (یا «اگرچه ...، ولی ...» و مانند آن) نه حشو است و نه گردهبرداری و نه نادرست.
#ویرایش_زبانی
۱۴۰۲/۰۲/۰۸
سید محمد بصام
@Matnook_com
بهمناسبت ۱۰ اردیبهشت
روز ملی خلیج فارس
کهنترین نامی که از خلیج فارس بهجا ماندهاست نامی است که آسوریان، پیش از ورود نژاد آریا به فلات ایران، بر این دریا گذاشتهاند. در کتیبههای کهنِ آسوری، از این دریا به نام «نارمرتو»، به معنی «رود تلخ»، یاد شدهاست. در کتیبهای از داریوشِ کبیر نیز، در تنگهٔ سوئز، «دریایی که از پارس آید» ذکر شدهاست. در روزگار ساسانیان، این خلیج را «دریای پارس» میگفتند.
بطلمیوس، دانشمند معروف علم هیئت، که در قرن دوم میلادی زندگی میکرد، در کتاب جغرافیای خود، که به زبان لاتین نوشتهاست، از این دریا به نام «پرسیکوس سینوس» یاد کردهاست، که درست به معنای «خلیج فارس» است. قرنهاست که ترجمهٔ لاتینی «سینوس پرسیکوس» در دیگر زبانهای زندهٔ جهان باقی ماندهاست و همهٔ ملل جهان خلیج فارس را به همین نام خواندهاند. در دوران اسلامی نیز نام این خلیج «بحر فارس»، «البحر الفارسی»، «الخلیج الفارسی»، و «خلیج فارس» یاد شده و در دایرةالمعارف اسلامی نیز همین نامها برای خلیج فارس ضبط گردیدهاست.
اینک نام خلیج فارس در دیگر زبانها، که نام «پارس» نیز در آنها وجود دارد:
- آلمانی: Persischer Golf؛
- انگلیسی: Persian Gulf؛
- ایتالیایی: Golfo Persico؛
- روسی: Persidskizaliv؛
- ژاپنی: Perusha Wan؛
- فرانسوی: Golfe Persique.
برگرفته از: احمد اقتداری، «خلیج فارس و نام آن»، اطلاعات سیاسی ــ اقتصادی، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۹، شمارهٔ ۲۷۱ و ۲۷۲، ص ۶۲-۶۹ (با اندکی تلخیص).
#واژهشناسی
۱۴۰۲/۰۲/۱۰
سید محمد بصام
@Matnook_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا میدانستید «بچه» در اصل «وَچَّگ» (waččag) بوده و املای «بچهگانه» نادرست است؟
#واژهشناسی #املا_رسمالخط
۱۴۰۲/۰۲/۱۴
سید محمد بصام
@Matnook_com
«-ی» نکره را بنویسیم!
اگر واژهای پایانیافته به i باشد (مانند «ایرانی» و «کشتی») و پس از آن نیز «-ی» نکره بیاید، به این صورت نوشته میشود: ایرانیای؛ کشتیای. ولی معمولاً نویسندگان «-ی» نکره را در پایانِ این واژهها نمینویسند، که درست نیست:
نادرست:
- هر ایرانی باید از میهنش دفاع کند.
- آنها از کشتی که در حال سوختن بود خارج شدند.
درست:
- هر ایرانیای باید از میهنش دفاع کند.
- آنها از کشتیای که در حال سوختن بود خارج شدند.
یادآوری:
«-ی» نکره، در پیوند با واژههای پایانیافته به «...های» و «...یی»، به این صورت نوشته میشود:
- خانۀ اجارهایای که در آن زندگی میکردیم.
- ترکیبات شیمیاییای که در کِرِمها وجود دارد.
نادرست: *اجارهایی، *اجارهاییی، *اجارهاییی، *اجارهایئی
نادرست: *شیمیاییی، *شیمیاییایی، *شیمیایییی، *شیمیاییئی
#املا_رسمالخط
۱۴۰۲/۰۲/۱۵
سید محمد بصام
@Matnook_com
۳ کاربرد رایج نقطهویرگول
۱) برای شمردن یا جدا کردن بخشهای یک مجموعه یا فهرست:
- کارگاه متنوک سه سرفصل اصلی دارد: دستورزبان فارسی؛ ویرایش صوری؛ ویرایش زبانی.
یادآوری:
بخشهای تککلمهای را میتوانیم با ویرگول جدا کنیم و بخشهایی که جملۀ کاملاند را با نقطه:
الف) بخشهای تککلمهای:
- اسم بهلحاظ شمار سه نوع است: مفرد، جمع، مجموعه.
ب) جملههای کامل:
«واژه» در زبان فارسی معمولاً در سه معنا بهکار میرود:
- آنچه نزد فارسیزبانان تداول دارد و با «لغت» مترادف است.
- آنچه در حوزۀ صرف بهکار میرود و lexeme نامیده میشود.
- آنچه در نهادهای واژهگزینی بهکار میرود و معادل term است.
۲) در پانوشت یا پینوشت، میان دو یا چند منبع مستقل و پیاپی:
- فرهنگ بزرگ سخن، ج ۱، ص ۴؛ فرهنگ فارسی عمید، ص ۲۱۱.
- بقره، آیۀ ۵؛ تحریم، آیۀ ۳؛ یس، آیۀ ۲۱.
۳) در کتابنامه، میان ارکان اصلی مشخصات کتاب یا مقاله (در این کاربرد، شیوهنامهها متفاوت است):
- نجفی، ابوالحسن؛ غلط ننویسیم: فرهنگ دشواریهای زبان فارسی؛ چاپ اول: تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۶.
- صادقی، علیاشرف؛ «برگزار یا برگذار»؛ مجلهٔ فرهنگنویسی، شمارۀ ۴، بهمن ۱۳۹۰، ص ۲-۱۵.
#نشانهگذاری
۱۴۰۲/۰۲/۱۵
سید محمد بصام
@Matnook_com
دستور خطّ فارسی (ویراست جدید)
چاپ اول: تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۴۰۱ (اردیبهشت ۱۴۰۲)، ۸۸ ص
پس از گذشت دو دهه، ویراست جدید دستور خطّ فارسی بیرون آمد. این چاپ نیز، مانند نسخۀ قبلی، همچنان کاستیها، لغزشها، و حتی نادرستیهایی دارد که شایستۀ نهادی چون فرهنگستان نیست. به نظر من، با اینکه ویراست جدید، کمابیش و بهطور کلی، برتریهایی دارد، باز هم نمیتواند مرجعی برای اهل قلم بهویژه ویراستاران باشد، زیرا با این وضع نهتنها از نایکدستی و آشفتگی در رسمالخط و املا جلوگیری نمیکند، بلکه بیتردید به آن دامن میزند.
امیدوارم که فرهنگستان از کارشناسانِ صاحبصلاحیت و خبرهتری برای گردآوری دستور خط یاری بجوید و نسخهای دقیقتر و دستکم بیاشکال بیرون دهد.
#کتاب_خوب_بخوانیم #املا_رسمالخط
۱۴۰۲/۰۲/۱۹
سید محمد بصام
@Matnook_com
شستوشوی مغزی
۱) در علم زبانشناسی و فن ویرایش زبانی، «گردهبرداری» (یا به یک اعتبار، «ترجمۀ قرضی») یکی از فرایندهای رایج واژهسازی برای بیان مفاهیم جدید در زبان است که از رهگذر آن، هریک از بخشهای یک واژه یا عبارت از زبان مبدأ به زبان مقصد ترجمه میشود. گردهبرداری لزوماً ناپسند و نادرست نیست و معمولاً موجب غنای واژگانی زبان میشود.
۲) در فارسی، هزاران واژۀ گردهبرداریشده وجود دارد که یکی از آنها «شستوشوی مغزی» (brainwashing) است. این اصطلاح به معنای «کوشش سازمانیافته برای از میان بردن باورهای شخص و جایگزینی باورهای دیگر از راه جدا کردن او از محیط فکریاش و ایجاد محیطی متفاوت با آن» است و درست است:
«امروزه شستشوی مغزی بهسادگی صورت میگیرد و [...] تجربه اثبات کردهاست کسانی که شستشوی مغزی میشوند از عقاید خود تا پای جان دفاع میکنند.» (جلالالدین قیاسی، مبانی سیاست جنایی حکومت اسلامی، ص ۳۰۴)
«باید شما را شستوشوی مغزی داد. باید این افکار منجمدِ مبتذل را از مغزتان بیرون کرد.» (امیرحسن چهلتن، دخیل بر پنجرۀ فولاد، ص ۱۲۲، به نقل از فرهنگ بزرگ سخن، ذیل سرواژۀ «شُست»)
«مردم رو شستشوی مغزی میده و نمیذاره حرفهام رو باور کنن.» (مهناز کریمی، سنج و صنوبر، ص ۱۱۱)
۳) سخن پایانی (the last word): اگر ترجمۀ آزاد (free translation) کردیم یا برای مثال (for example) کتابی بازچاپ (reprint) شد، با آغوش باز (with open arms) به پیشواز هرگونه ترجمۀ قرضیِ (loan translation) مفید برویم و البته غلطهای املایی (spelling mistake) را هم بگیریم، زیرا کسانی که تحصیلات دانشگاهی (university education) دارند، در کشورهای جهان سوم (the Third World) و درحال توسعه (developing country)، با آسایش خاطر (peace of mind) گردهبرداریها را بهکار میبرند و آنها را بیشتر موجب آزادی بیان (freedom of speech) میدانند تا تهدیدی (threat) برای زبان. این فرسته (post) صرفاً جهت شستوشوی مغزی (brainwashing) شماست! 😊
#زبانشناسی #گردهبرداری
۱۴۰۲/۰۲/۲۱
سید محمد بصام
@Matnook_com
#چالش_ویرایش
موضوع: داستان و رمان
مخاطب: عموم
پاسخ:
زندگی به من آموخت آدمها نه دروغ میگویند نه زیر حرفشان میزنند؛ اگر چیزی میگویند، صرفاً احساسشان در همان لحظه است. نباید رویَش حساب کرد.
مهمترین نکتهها:
۱) اگر پیوند همپایگیِ «نه ... نه ...» بدون «و» بیاید، میان آن ویرگول نمیگذاریم.
۲) همیشه پس از جملهٔ شرطی ویرگول میگذاریم، چه کوتاه باشد و چه بلند.
۳) پیش از جملهای که نهاد آن به قرینهٔ لفظی حذف شده باشد نقطهویرگول میگذاریم.
۴) عبارت «روی کسی یا چیزی حساب کردن» یکی از هزاران گردهبرداریِ رایج در زبان فارسی است. این عبارت در گونۀ غیررسمی و گفتاری بهکار میرود و، مانند هزاران تعبیر مَجازی دیگر، درست است. بسنجید با «سر کسی توی حساب بودن» و «کسی را بهحساب آوردن»، و مانند اینها.
#نشانهگذاری #گردهبرداری
۱۴۰۲/۰۲/۲۴
سید محمد بصام
@Matnook_com