┄━━•●❥-☀️﷽☀️-❥●•━━┄
#داستان_کودکانه
✨#فرشتهی_کوچولو
خورشید خانم توی آسمون از پشت ابرها بیرون آمد.
همه جا را گرم و روشن کرد.
بچهها از تشنگی و گرمای هوا خسته بودند. دیگر حوصله بازی کردن نداشتند.
شترها هم از تشنگی بی تاب شدند.
مادر، فرشتهی کوچولو را محکم به سینه چسباند تا او را آرام کند.
برایش لالایی خواند.
فرشته کوچولو سرش را این طرف و آن طرف میچرخاند و گریه می کرد.
قطره های اشک گونه های مادر را خیس کرد.
رباب زیر لب گفت:
-فرزندم آرام باش. می دانم که تشنه و گرسنه هستی؛ ولی من شیری ندارم. آبی هم در خیمه نداریم. حتما بابا فکری می کند.
سربازان بی رحم آن طرف خیمه ها آب را به روی همه بسته بودند.
بابا و عمو برای گرفتن آب به سمت سربازان رفتند؛ ولی آن ها با رفتار بدشان مشک عمو را سوراخ کردند و نگذاشتند آب برای بچه ها بیاورند.
بابای مهربان، وارد خیمه شد.
منتظر بود تا مادر فرشته کوچولو را در آغوشش بگذارد.
فرشته کوچولو بیتابی می کرد.
چشمان رباب خسته و گریان بود.
با نگرانی به چهره فرشته کوچولو نگاه کرد.
بابا جلوتر آمد.
فرشته کوچولو انگار ذوق و شوق داشت تا زودتر به آغوش بابا برود.
بابا او را بغل کرد و بوسید و نوازش کرد. آرام شد و خندید.
بابا به طرف سربازان رفت. فرشته کوچولو را روی دستش بلند و گفت:
-به این طفل رحم کنید. لبهایش خشکیده.
فقط کمی آب می خواهد.
اما یک دفعه دست بابا گلگون شد. فرشته کوچولو
آرام شد. دیگر بی تابی نمی کرد.
بابا او را به طرف آسمان گرفت و گفت:
- خدایا این هدیه را از من قبول کن.
فرشته کوچولو پدربزرگ را دید که منتظر اوست.
خودش را در آغوش پدر بزرگ انداخت.
❁م.احمدزاده «مجنون الزهرا»
#میوه_ی_دل_من
#داستان_کودکانه
#فرشته_ی_کوچولو
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅──🏴—🏴—🏴——┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅──🏴—🏴—🏴——┅╯
┄━━•●❥-☀️🌼☀️-❥●•━━┄
❀ೋ❀💕💕═ ﷽ ═💕💕❀ೋ❀
جهت دسترسی راحت تر به همه ی داستان های کانال میوه ی دل من #داستان_کودکانه را جستجو کنید.
#فهرست_داستانها
1⃣#خرس_کوچولو
(تشویق کودک به میوه خوردن)
2⃣#جایزه_خدا
(عید قربان)
3⃣#ادب
(عید غدیر)
4⃣#دستان_پر_مهر
(عید غدیر)
5⃣#جغد_دانا_و_شیر_مغرور
(هنر حل مسئله با فکر جمعی و ...)
6⃣#جوجه_طلایی
(گوش دادن به حرف پدر و مادر و اجازه گرفتن برای انجام هر کاری)
7⃣#پشمالو_و_توپ_رنگارنگش
(به اشتراک گذاشتن اسباب بازی ها با دوستان و بازی دسته جمعی)
8⃣#جوجه_تیغی_کوچولو
(کنترل خشم و عذرخواهی و ...)
9⃣#شاهزاده_کوچولو
(حضرت رقیه س)
0⃣1⃣#خرگوش_بازیگوش
(تلاش و کار و زحمت و آینده نگری)
1⃣1⃣#شربت_قدرت
(تشویق کودک به خوردن میوه)
2⃣1⃣#برفی_حمام_را_دوست_دارد
(تشویق کودک به حمام کردن و نظافت و پاکیزگی)
3⃣1⃣#نوک_حنا_در_شهر
(دیدن نعمت ها و نیمه ی پر لیوان و شکرگزاری بخاطر اون)
4⃣1⃣#فرشته_ی_کوچولو
(حضرت علی اصغر علیه السلام )
5⃣1⃣#دوست_مهربون
(دوست یابی و مهربانی)
6⃣1⃣#آرزوی_زنجیرک
(اربعین حسینی ع)
7⃣1⃣#فرصت_جبران
(در مورد مسواک زدن و راستگویی)
8⃣1⃣#تبلت_خوابالو
(تشویق کودک به بازی های حرکتی و دوری از گوشی و تبلت و ...)
9⃣1⃣#وروجک
(شکلک درآوردن کار خوبی نیست)
0⃣2⃣#حلما_و_حنانه
(در مورد از پوشک گرفتن)
1⃣2⃣#اگر_مدادرنگی_هایم_غصه_بخورند؟!
(امانت داری)
2⃣2⃣#قایقو_و_جیک_جیکو
(مهارت های رفتاری مختلف)
3⃣2⃣#صندلی_کوچولو
(از پوشک گرفتن)
4⃣2⃣#در_کار_خوب_اول_بود🌹
(یکی از صفات نیکوی پیامبر اسلام(ص)، اول سلام کردن)
5⃣2⃣#چهارگوش_بازیگوش!
(در مورد آسیب های بازی زیاد با گوشی و تبلت)
6⃣2⃣#مهمانی
(در مورد لباس مناسب فصل پوشیدن)
7⃣2⃣#تنهایی_بازی_نکن!
(در مورد تنها بازی کردن کودک)
8⃣2⃣#شام
(صرفه جویی در مصرف آب)
9⃣2⃣#شکرپاش
(در مورد خوابیدن به موقع)
0⃣3⃣#فیل_های_دوقلو
(فداکاری و مهربانی)
1⃣3⃣#گل_قالی
(در مورد بخشش و انفاق)
2⃣3⃣#قارقاری
(در مورد مسخره کردن و عیب جویی)
3⃣3⃣#اگه_گوشی_دستم_نبود!
(مضرات استفاده از تلفن همراه)
4⃣3⃣#دوستان_تیغ_تیغی
(آشنایی با اورژانس)
5⃣3⃣#جوراب_راهراه
(در مورد نظافت و پاکیزگی)
6⃣3⃣#چی_بهتر_است؟
(بهداشت)
7⃣3⃣#ماشین_زرد
(اثرات بد بازی های رایانه ای)
8⃣3⃣#رود_پر_آب
(در مورد همکاری و همدلی)
9⃣3⃣#برادر_من_می_شوی؟
(فرزندآوری)
0⃣4⃣#بچه_آهو
(فداکاری)
1⃣4⃣#شیرین_ترین_عسل
(زندگی زنبور عسل و ...)
2⃣4⃣#پرواز
(خواب دیدن کودک)
3⃣4⃣#راز_مورچه
(در مورد زود قضاوت نکردن و کمک کردن به دیگران)
4⃣4⃣#علی_و_کفشدوزک_ها
(در مورد غذاخوردن کودک)
5⃣4⃣#اجاقی_و_یخچالی
(مسئولیتپذیری و قدردان نعمات بودن)
6⃣4⃣#دوست_مهربان
(شهید سلیمانی عزیز)
7⃣4⃣#فیل_کوچولو
(در مورد عفو و بخشش)
8⃣4⃣#هدیه_عید
(مضرات تک فرزندی)
9⃣4⃣#شکلات_مینا
(در مورد مسواک زدن)
0⃣5⃣#پرچم_های_نورانی
(دهه فجر)
1⃣5⃣#توپ_بافتنی
(تفکر خلاق و سازنده)
2⃣5⃣#شیشه
( در مورد عدم مخفی کاری از والدین)
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
❀ೋ❀💕💕══════💕💕❀ೋ❀