eitaa logo
میوه دل من
4.5هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.8هزار ویدیو
23 فایل
بسم الله النور انجام کارهای روزمره والدین در کنار بچه ها بازی های مناسب طبایع مختلف شعر و قصه های کاربردی بازی و خلاقیت و... ویژه کودکان زیر۷سال👶 ارتباط با ما:👈 @Rahnama_Javaher زیر نظر کانال طبیبِ جان: @Javaher_Alhayat
مشاهده در ایتا
دانلود
┄━━•●❥-☀️﷽☀️-❥●•━━┄ «به نام خدای مهربون» توی یک جنگل کوچک و سرسبز که پر بود از درخت های کوتاه و بلند، پایین یک روستا، خرس کوچولویی با مامان و بابا خرسی زندگی می کرد.🐼 خرس کوچولو عاشق ماهی بود و هر روز کنار رودخانه ای که از کنار روستا و وسط جنگل می گذشت می رفت و از رودخانه ماهی می گرفت و می خورد.🐠 مامان خرسی هم هر روز تو جنگل چرخی می‌زد و میوه های جور واجور و رنگارنگ از درخت ها می چید تا بخورند. ولی هر وقت به خرس کوچولو میوه می داد تا بخورد، خرس کوچولو هیچ کدام از آنها را نمی خورد و به مامان خرسی می گفت: «من فقط ماهی دوست دارم و دوست ندارم میوه بخورم. فقط ماهیِ که خیلی خوشمزه ست.» مامان خرسی به خرس کوچولو می گفت: «کوچولوی من، ما باید همه چی بخوریم تا قوی بشیم و هیچ وقت مریض نشیم. میوه ها هم خیلی خوشمزه هستند و هر کدوم یه مزه دارن و برای بدنمون مفیدند.» ولی خرس کوچولو باز هم میوه نمی خورد.🙁 هوا گرم شده بود و زمستان برف و باران کمی باریده بود و مردم روستا به آب برای کشاورزی نیاز داشتند.☔️ تصمیم گرفتند که بالای رودخانه سدی درست کنند و آب رودخانه را به طرف زمین های کشاورزی ببرند. با درست کردن سد، بالای رودخانه آب کمتری به پایین رودخانه می رسید. خرس کوچولو هر روز کنار رودخانه می‌رفت تا ماهی بگیرد و بخورد اما آب رودخانه آنقدر کم بود که دیگر هیچ ماهی نمی توانست در آن شنا کند.🐟 خرس کوچولو از اتفاقی که افتاده بود خیلی ناراحت شد. چند روز گذشت. خرس کوچولو غذا نخورده بود و خیلی گرسنه اش بود. مامان خرسی هم که خیلی نگران خرس کوچولو بود مریض نشود هر روز برایش میوه های جور واجور از درختان جنگل می چید و به خرس کوچولو می داد که بخورد اما خرس کوچولو می گفت: «من میوه نمی خورم، من میوه دوست ندارم و دلم فقط ماهی می خواد.»🍎 مامان خرسی به خرس کوچولو می گفت: «اما توی رودخونه ماهی نیست و برای اینکه مریض نشی باید از این میوه ها بخوری عزیزم، اگر غذا نخوری بدنت کم کم ضعیف میشه. ولی باز هم خرس کوچولو هیچ کدوم از میوه ها رو نمی خورد.» خرس کوچولو کم کم ضعیف و مریض شد و بعد از چند روز حالش خیلی بد و رنگ صورتش زرد شد. خرس کوچولو دیگر توان ایستادن روی پاهایش را نداشت و دیگر نمی توانست در جنگل بچرخد و بازی کند و تو رختخواب افتاده بود.🤒 مامان و بابا خرسی خیلی ناراحت بودند. تصمیم گرفتند که جغد دانا که دکتر جنگل بود را پیش خرس کوچولو بیاورند تا چاره ی کار را پیدا کنند.🦉 بابا خرسی سریع خودش را به خانه جغد دانا رساند و اتفاقی که افتاده بود را برای او تعریف کرد. جغد دانا همراه بابا خرسی پیش خرس کوچولو رفتند. جغد دانا وقتی خرس کوچولو را دید به مامان و بابا خرسی گفت: «خرس کوچولو بدنش خیلی ضعیف شده و حتما باید غذا بخورد اما چون میوه نمی خورد بهتر است هر طور شده آب میوه های مختلف را برای او بگیرید و به او بدهید تا بخورد و دوباره حالش خوب شود.»🍹 جغد دانا به بابا و مامان خرسی گفت که از جنگل برای او میوه هایی بچینند و بیاورند. مامان و بابا خرسی سریع رفتند و چند نوع میوه چیدند و به جغد دانا دادند.🍎🍊🍋 جغد دانا آب میوه هایی که بابا و مامان خرسی چیده بودند را گرفت و معجون چند میوه درست کرد. جغد دانا کنار رختخواب خرس کوچولو رفت و به خرس کوچولو که در حال ناله کردن بود گفت: «خرس کوچولو، بیا این دارو معجون سلامتیه بخورش تا حالت بهتر بشه.» بعد به مامان خرسه گفت که سر خرس کوچولو رو بالا بیاورد و کم کم معجون چند میوه را در در دهان خرس کوچولو ریخت.🍹 خرس کوچولو بعد از خوردن معجون کمی حالش بهتر شد. جغد دانا به مامان و بابا خرسی گفت: «تا وقتی خرس کوچولو خوب خوب بشه از این معجون به او بدهید تا بخورد.» مامان خرسی هر روز به خرس کوچولو از معجون چند میوه که جغد دانا درست کرده بود می‌داد تا بخورد. حال خرس کوچولو هر روز بهتر و بهتر می شد و بعد از گذشت چند روز خرس کوچولو خوب خوب شد و دوباره قوی و سالم شد و توانست که در جنگل بچرخد و بازی کند.😍 خرس کوچولو که از طعم معجون جغد دانا خیلی خوشش آمده بود به مامان خرسی گفت: «مامان خرسی، میشه به جغد دانا بگی که از معجونی که درست کرده بود بازم برام درست کنه. آخه خیلی خوشمزه بود!»⏬
صدا ۰۰۲.m4a
8.98M
┄━━•●❥-☀️﷽☀️-❥●•━━┄ داستان خرس کوچولو ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ┄━━•●❥-☀️🌼☀️-❥●•━━┄
❀ೋ❀💕💕═ ﷽ ═💕💕❀ೋ❀ جهت دسترسی راحت تر به همه ی داستان های کانال میوه ی دل من را جستجو کنید. 1⃣ (تشویق کودک به میوه خوردن) 2⃣ (عید قربان) 3⃣ (عید غدیر) 4⃣ (عید غدیر) 5⃣ (هنر حل مسئله با فکر جمعی و ...) 6⃣ (گوش دادن به حرف پدر و مادر و اجازه گرفتن برای انجام هر کاری) 7⃣ (به اشتراک گذاشتن اسباب بازی ها با دوستان و بازی دسته جمعی) 8⃣ (کنترل خشم و عذرخواهی و ...) 9⃣ (حضرت رقیه س) 0⃣1⃣ (تلاش و کار و زحمت و آینده نگری) 1⃣1⃣ (تشویق کودک به خوردن میوه) 2⃣1⃣ (تشویق کودک به حمام کردن و نظافت و پاکیزگی) 3⃣1⃣ (دیدن نعمت ها و نیمه ی پر لیوان و شکرگزاری بخاطر اون) 4⃣1⃣ (حضرت علی اصغر علیه السلام ) 5⃣1⃣ (دوست یابی و مهربانی) 6⃣1⃣ (اربعین حسینی ع) 7⃣1⃣ (در مورد مسواک زدن و راستگویی) 8⃣1⃣ (تشویق کودک به بازی های حرکتی و دوری از گوشی و تبلت و ...) 9⃣1⃣ (شکلک درآوردن کار خوبی نیست) 0⃣2⃣ (در مورد از پوشک گرفتن) 1⃣2⃣؟! (امانت داری) 2⃣2⃣ (مهارت های رفتاری مختلف) 3⃣2⃣ (از پوشک گرفتن) 4⃣2⃣🌹 (یکی از صفات نیکوی پیامبر اسلام(ص)، اول سلام کردن) 5⃣2⃣! (در مورد آسیب های بازی زیاد با گوشی و تبلت) 6⃣2⃣ (در مورد لباس مناسب فصل پوشیدن) 7⃣2⃣! (در مورد تنها بازی کردن کودک) 8⃣2⃣ (صرفه جویی در مصرف آب) 9⃣2⃣ (در مورد خوابیدن به موقع) 0⃣3⃣ (فداکاری و مهربانی) 1⃣3⃣ (در مورد بخشش و انفاق) 2⃣3⃣ (در مورد مسخره کردن و عیب جویی) 3⃣3⃣! (مضرات استفاده از تلفن همراه) 4⃣3⃣ (آشنایی با اورژانس) 5⃣3⃣ (در مورد نظافت و پاکیزگی) 6⃣3⃣؟ (بهداشت) 7⃣3⃣ (اثرات بد بازی های رایانه ای) 8⃣3⃣ (در مورد همکاری و همدلی) 9⃣3⃣؟ (فرزندآوری) 0⃣4⃣ (فداکاری) 1⃣4⃣ (زندگی زنبور عسل و ...) 2⃣4⃣ (خواب دیدن کودک) 3⃣4⃣ (در مورد زود قضاوت نکردن و کمک کردن به دیگران) 4⃣4⃣ (در مورد غذاخوردن کودک) 5⃣4⃣ (مسئولیت‌پذیری و قدردان نعمات بودن) 6⃣4⃣ (شهید سلیمانی عزیز) 7⃣4⃣ (در مورد عفو و بخشش) 8⃣4⃣ (مضرات تک فرزندی) 9⃣4⃣ (در مورد مسواک زدن) 0⃣5⃣ (دهه فجر) 1⃣5⃣ (تفکر خلاق و سازنده) 2⃣5⃣ ( در مورد عدم مخفی کاری از والدین) ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ❀ೋ❀💕💕══════💕💕❀ೋ❀