eitaa logo
نردبان فقاهت
4.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
42 ویدیو
89 فایل
رضاحسینی ارتباط با ادمین @Rezahosseini7575 انتشار مطالب حوزوی، دروس خارج فقها، ادبیات، اصول، فقه
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ (4) ✔️ درس خارج فقه آیت الله کتاب البیع 92/09/16 🔸 «عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام». 🔹 ما این اسناد را معتبر می‌دانیم ولو اینکه در مورد اسماعیل بن مَرّار توثیق صریحی وجود ندارد، ولی کتب یونس معمولاً به وسیله همین شخص به ما رسیده و مورد قبول هم قرار گرفته است. حالا یا جهت قبول این بوده که از کتب مشهور بوده و به همین جهت هم از ناحیه‌ی اسماعیل بن مرّار اشکالی وارد نشده است، یا اینکه خود اسماعیل بن مرار تضعیف نشده و مورد توثیق فقهاء بوده و از قدیم به روایاتش اخذ شده است. 🔸 به هر حال روایتی که با این طریق به یونس می‌رسد که به جهت تکرر سند معلوم می‌شود که از کتاب یونس نقل شده است، به خاطر اسماعیل بن مرار محل اشکال نمی‌باشد. @Nardebane_feghahat
✳️ (5) ✔️ خارج اصول استاد شب زنده دار ۹۲/۷/۱۵ ◾️ شهادت ابن ولید در تصحیح اسماعیل بن مرار 🔸 این راه می گوید شهادت ابن ولید بر اینکه «کتب منقوله یونس بن عبدالرحمن همگی صحیح هستند»، به این معناست که همه راویانی که کتاب های یونس را نقل کرده اند ثقه هستند، چون قدما روایاتی را صحیح می دانسته‌اند که همه راویان آن ثقه باشند، و این‌گونه نیز نبوده که این بزرگان برای هر روایتی قرینه ای بر صحت، غیر از وثاقت راوی داشته باشند. در نتیجه وثاقت اسماعیل بن مَرّار ثابت می‌شود، چون او نیز جزء راویان کتب یونس بوده است. @Nardebane_feghahat
🔹 « حماد بن عیسی می‌گوید: در محضر امام صادق (علیه السّلام) بودم، به من فرمود: آیا می توانی نماز را خوب بخوانی؟ عرض کردم: چگونه نمی توانم و حال آنکه کتاب «حریز» را که درباره نماز نوشته شده است، از حفظ دارم. حضرت فرمود: برخیز و نمازی بخوان تا من ببینم که چگونه می‌‌خوانی. رو به قبله ایستادم و شروع به خواندن نماز کردم. تمام نماز را از نظر رکوع و سجود به جای آوردم، اما حضرت آن را نپسندید و فرمود: نماز را خوب نخواندی. واقعا چقدر زشت است برای مردی که شصت هفتاد سال از عمرش می گذرد و حال آنکه نمی تواند یک نماز کامل با مراعات حدود کامله آن بخواند...» 🔸 یکی سخنرانان مشهور نقل می‌کرد که از آیت الله (حفظه الله) پرسیدم که چطور حماد بن عیسی با آن جایگاه و موقعیت نمازش مشکل داشته است؟! ایشان جواب داده بودند: «خیر، امام (علیه السلام) انتظاری که از حماد بن عیسی داشته، بالاتر از این حرف‌ها بوده است» @Nardebane_feghahat
✅ کتب اربعه رواییِ متقدمین: 1⃣ کافی- مرحوم کلینی 2⃣ من لایحضره الفقیه- شیخ صدوق 3⃣ استبصار- شیخ طوسی 4⃣ تهذیب- شیخ طوسی ✔️ نام هر سه نفر «محمد» است لذا به «محمدون ثلاث اُوَل» معروفند. ✅ کتب اربعه رواییِ متأخرین: 1⃣ وافی- فیض کاشانی 2⃣ وسائل الشیعة- شیخ حر عاملی 3⃣ بحارالأنوار- علامه مجلسی 4⃣ مستدرک الوسائل- محدث نوری ✔️ نام سه نفر اول از این‌ بزرگواران «محمد» است لذا به «محمدون ثلاث اُخَر» معروفند. @Nardebane_feghahat
✔️ آیت الله (حفظه الله تعالی): «...این حديث صحيح السند است، آن هم به تصحيح قُدما. از جهت رجالي تصحيح سند در مقام فقاهت، امر لازمي است؛ تارة تصحيح از متأخّرين است، مثل: وحيد بهبهانی ، علامه مجلسی، مير داماد. امّا تارة صحّت سند از طريق تصحيح و توثيق قدماست، مثل: نجاشی، شيخ الطائفه (شيخ طوسي)...» @Nardebane_feghahat
✔️ درس تفسیر آیت الله (مدظله العالی): ۲۸ فروردين ۱۳۸۷ 🔸 توثيقات دو قسم است: يك قسم توثيقات متأخرين، مثل توثيق ميرداماد، توثيق مجلسی؛ يك قسم توثيق قدما، مثل شيخ، نجاشي و أضرابهما. در توثيقات متأخرين مورد بحث است كه آيا حجت است، يا نه. 🔹 البته بايد اهل دقتِ بحث خوب دقت كنند، سه قسم مي‌شود: يك قسم قدما مثل شيخ طوسي و نجاشي و غضائري؛ يك قسم متأخرين از قبيل ميرداماد و مرحوم مجلسي؛ يك قسم هم متوسطين بين متقدمين و متأخرين، مثل علامه. هر يك حكمي دارد كه بحثش را ان شاءالله در فقه. به قدري كه اينجا لازم است، توثيقات متأخرين مورد اين شبهه شده كه حدسي است و اجتهادي است؛ چون سند براي توثيق از مثل ميرداماد، يا شيخ بهائي به صدر اول در دست نيست؛ قهرا توثيق يا حدسي است يا محتمل الحدسيه. 🔸 در احتمال حدسيت در اخبار، در اصول تنقيح شد كه در خبر، احتمال حدسيت مضر نيست. اصل، حسيت است. ولي در اينجا خصوصيتي است؛ چون در كلمات متأخرين توأم شده توثيقات با استدلالات؛ قهرا وقتي خبري توأم شد با استدلال، از حيث حسيت كه اين از كسي، او از كسي و هكذا شنيده باشد، خارج مي‌شود و أصالة الحس در اين گونه إخبارات ساقط است. اين وجه عدم اعتماد بر توثيقات متأخرين است. 🔹 اين اشكال در توثيقات قدما نیست. @Nardebane_feghahat
✳️ درس مهدویت استاد طبسی 94/10/01 🔸 از معاصرین استاد بزرگوار آقای در درس اصولشان در بحث حرمت صوم یوم عاشورا به روایتی استناد می‌کنند که مشکل سندی دارد و می‌فرمایند: «اعتمادنا علی المزار المشهدی نتیجۀ لاعتماد سید عبدالکریم و ولده علیه» ما به خاطر اعتماد دو شخصیت بزرگ مثل ابن طاووس و فرزندش بر این کتاب اعتماد داریم. ✅ پ.ن: «و قد تبنى الأستاذ هذا الطريق واعتمد عليه نتيجة لاعتماد السيد عبد الكريم بن طاوس وولده عليه». 📚 صوم عاشورا بین السنة النبویة و البدعة الامویة، ص48 @Nardebane_feghahat
✳️ درس خارج فقه آیت الله سید احمد (حفظه الله تعالی) 1398/3/20 🔸 مرحوم آقای ابطحی (قدس الله سرّه) می‌فرمودند: «منتجب الدین» خیلی‌ها را که بعد شیخ طوسی هستند تا زمان خودش را آورده، نوشته «فقیهٌ واعظٌ» شوخی می کرد می گفت: فقهای منبری بودند نه فقیه فقیه! شوخی ایشان است. @Nardebane_feghahat
✔️ آیت الله سید احمد مددی (مدظله الشریف): 🔸 در فهرست منتجب الدین - که علمای بعد از شیخ طوسی را بیان کرده - حدود 200 - 300 نفر از علما را اسم برده و شاید از دو سوم آنها با عنوان «فقیه» یاد کرده. @Nardebane_feghahat
✔️ در نامه به آقای قدیری آمده است: 🔸 و اما راجع به دو سؤال، یکی بازی با شطرنج و در صورتی که از آلت قمار بودن به کلی خارج باشد، باید عرض کنم که شما مراجعه کنید به کتاب «جامع المدارک» مرحوم آیت الله آقای حاج که بازی با را بدون رهن جایز می‌داند و در تمام ادله خدشه می‌کند، درصورتی که مقام احتیاط و تقوای ایشان و نیز مقام علمیت و دقت نظرشان معلوم است. @Nardebane_feghahat
🔸 آیت الله نقل کرده که از سوال کردم: آیا احکام قضایی، موضوعیت دارد یا طریقیت؟! یعنی آیا موضوعیت دارد بدین معنا که موظفیم حدود را جاری کنیم و نتیجه هر چه باشد، چه بازدارندگی داشته باشد و چه نداشته باشد؟! یا طریقیت دارد و تنها اگر بازدارندگی داشته باشد، باید اجرا شود؟! ایشان پاسخ دادند: بدیهی است که طریقیت دارد. @Nardebane_feghahat
✔️ آیت الله سید احمد (مدظله العالی): 🔸 مرحوم سید بن طاووس از قول ورام بن أبی فراس نقل می کند که 200 سال علمایِ ما مقلّد شیخ طوسی بوده‌اند. در معالم هم این عبارت آمده است. 🔹 منتجب الدین از خاندان بابویه برادر صدوق است. ایشان علمای بعد از شیخ طوسی را بیان کرده. فهرست منتجب الدین شأنش این است. شاید (عددش در ذهنم نیست) شاید 300 یا 200 نفر از علما را اسم برده است. شاید مثلاً دو سوم این علما را نوشته فقیهٌ... فقیهٌ... فقیهٌ. 🔸 این دو تا عبارت را اگر با همدیگر جمع بکنیم، آن می گوید: 200 سال مقلد بوده اند. این میگوید همه فقیه‌اند. «فقیه مقلد». بعضی اش هم تصادفاً دارد: «فقیهٌ واعظٌ». 🔹 یکی از بزرگان (خدا رحمتشان کند) به شوخی می‌فرمودند: «این‌ها فقیهان روضه خوان بوده‌اند» به تعبیر ایشان. 🔸 فهرست منتجب الدین از این تعبیرات زیاد دارد. البته «فقیهٌ» تنها هم دارد، «فقیهٌ مقرئٌ» یعنی قاری قرآن و «فقیهٌ واعظٌ» هم دارد. @Nardebane_feghahat
✔️ آیت الله سید احمد (حفظه الله تعالی): 🔹 علامه حلی (رحمه الله) خودشان را قبول ندارند. 🔸 مرحوم آقای یک مواردی را در «معجم» دارند که به علامه (رحمه الله) حمله می‌کنند که شاید فلانی را به خاطر اصالة العدالة قبول کرده است! 🔹 مرحوم علامه در «مختلف» تصریح دارند که اصالة العدالة را قبول ندارند. @Nardebane_feghahat
✔️ از یکی از علما شنیدم که: حسین بن عبدالصمد (پدر شیخ بهایی) در عالم رؤیا دید که قیامت برپا شده و قطعه ای از زمین را برداشتند و داخل بهشت گذاشتند و آن جزیره اُوال (بحرینِ امروز) بوده. 🔹 همین باعث می‌شود که پس از زیارت حرمینِ شریفین (مکه و مدینه) به بحرین برود و در همان‌جا ساکن شود. وقتی به بحرین می رود، به پسرش (یعنی شیخ بهایی) می‌نویسد: 🔸«إنك إن تطلب محض الدنيا تذهب إلى الهند، و ان كنت تريد العقبى فلا بد أن تجىء إلى بحرين، و إن كنت لا تريد الدنيا و لا العقبى فتوطن ببلاد عراق العجم!» 🔹 «اگر دنیای محض می خواهی، به هند برو، و اگر عُقبای محض می خواهی به بحرین بیا، و اگر نه دنیا می خواهی و نه عُقبی در بلاد عراق عجم (یعنی: ایران) ساکن بشو! 📚 ریاض العلماء ج2 ص121 ✔️ و برخی از شعرای عجم همین وصیت را به شعر درآورده‌اند: دنيا خواهى بجانب هند گذر عقبى خواهى بكربلا ساز مقر ور آنكه نه دنيا و نه عقبى خواهى زنهار ز ايران ننهى پاى بدر !! ✍ رضا حسینی @Nardebane_feghahat
🔸 چند روز پیش، متنی را در کانال ارسال کردم که با واکنش های متفاوتی از سوی سرورانِ عزیزم روبرو شد. لذا صلاح دیدم که توضیحاتی پیرامونِ آن عرض نمایم. 🔹 غرض بنده از بیان مطلبی که از پدر شیخ بهایی(ره) نقل نمودم، صرفاً بیان یک مطلب تاریخی بود که در کتاب ریاض العلماء بیان شده است، نه آن‌که اسائه ادبی به ملت بزرگ ایران باشد. 🔸 شکی نیست که ما به ایران با فرهنگ اصیل آن افتخار می‌کنیم و برای سربلندی ایران عزیز تلاش خواهیم کرد. 🔹 قصد نوشتن نداشتم، اما اینک که شروع به نوشتن کردم، چند کلمه‌ای هم درد و دل نمایم. من «گفتگو» را معجزه می‌دانم و معتقدم امروز بستری فراهم شده که کسانی که چهل سال نمی‌توانستند با هم بنشینند و سخن بگویند، امروز می‌توانند گفتگو کنند، و این یک گامِ رو به جلوست. 🔹 مسأله دیگر آنکه ای کاش برخی منبری‌ها که برای خودشان کرّ و فرّی دارند، این روزها «حق مَسْنَد» را رعایت کنند و چهار کلمه حرفِ حساب به مردم یاد بدهند، نه آنکه خودشان باعث اختلاف در جامعه باشند. 🔸 مطلب دیگری که این روزها شاهد آن هستیم، بی اخلاقی در مناظرات و عدم رعایت ادب است. فقط می‌توانم بگویم: «ادب مــرد بــه ز دولـت اوسـت!» 🔹 مسئله دیگری که یادم آمد این است که مدتی است برخی از افراد در کشور حر‌ف‌هایی می زنند و گفتگوهایی را تشکیل داده‌اند که برخوردی با آنها نمی‌شود. این هم یک گام به جلو است و آفرین بر جمهوری اسلامی بابت این مسأله. این نکات مثبت را نباید نادیده گرفت. ✍ رضا حسینی @Nardebane_feghahat
✳️ (۱) 🔸 ابراهيم بن هاشم، أبو اسحاق القمي، اصله من كوفة و انتقل الى قم... ولم أقف لأحد من أصحابنا على قول في القدح فيه، و لا على تعديله بالتنصيص، والروايات عنه كثيرة، والأرجح قبول قوله. 📚 خلاصة الاقوال، العلامة الحلي ج1 ص49 ❓❓ آیا این عبارت علامه حلی(ره) دلالت بر قبول أصالة العدالة توسط ایشان می‌کند؟ پاسخ در فایل صوتی 👇👇 @Nardebane_feghahat
✳️ (۲) 🔹 أحمد بن اسماعيل بن سَمَكة بن عبد الله... و لم ينص علماؤنا عليه بتعديل، ولم يرو فيه جرح، فالأقوى قبول روايته مع سلامتها من المعارض. 📚 خلاصة الأقوال، العلامة الحلي ج1 ص66 ❓❓ آیا این عبارت علامه حلی(ره) دلالت بر قبول أصالة العدالة توسط ایشان می‌کند؟ پاسخ در فایل صوتی 👇👇 @Nardebane_feghahat
✳️ (۳) 🔹 بشير النَّبّال: روى الكشي حديثا في طريقه محمد بن سنان وصالح بن ابي حماد، وليس صريحا في تعديله، فإنا في روايته متوقف. 📚 خلاصة الاقوال، العلامة الحلي ج1 ص79 ❓❓ آیا از این عبارت علامه حلی(ره) میتوان نتیجه گرفت که ایشان أصالة العدالة را نپذیرفته است؟ پاسخ در فایل صوتی 👇👇 @Nardebane_feghahat
✳️ (۴) 🔸 ثُوَيْر بن ابي فاخِتَة... وهذا لا يقتضي مدحاً ولا قدحاً، فنحن في روايته من المتوقفين. 📚 خلاصة الاقوال، العلامة الحلي ج1 ص87 ❓❓ آیا از این عبارت علامه حلی(ره) میتوان نتیجه گرفت که ایشان أصالة العدالة را نپذیرفته است؟ پاسخ در فایل صوتی 👇👇 @Nardebane_feghahat
✳️ (۵) 🔹 أحمد بن حمزة. روى الكشي عن حمدويه، عن أشياخه قال: كان في عداد الوزراء. وهذا لا يثبت به عندي عدالته. 📚 خلاصة الأقوال، العلامة الحلي ج1 ص69 ❓❓ آیا از این عبارت علامه حلی(ره) میتوان نتیجه گرفت که ایشان أصالة العدالة را نپذیرفته است؟ پاسخ در فایل صوتی 👇👇 @Nardebane_feghahat
✳️ (۶) 🔹 علامه حلی(ره) پس از نقل روایتی در مدح اسماعیل بن الخطاب می‌نویسد: 🔸 ولم يثبت عندي صحة هذا الخبر ولا بطلانه، فالأقوى الوقف في روايته. 📚 خلاصة الاقوال، العلامة الحلي ج1 ص57 ❓❓ آیا از این عبارت علامه حلی(ره) میتوان نتیجه گرفت که ایشان أصالة العدالة را نپذیرفته است؟ پاسخ در فایل صوتی 👇👇 @Nardebane_feghahat
اصاله العداله .mp3
4.08M
✳️ (۷) 🔹 آیا علامه حلی قائل به اصالة العدالة بوده است؟ شواهد و رد آنها (قسمتی کوتاه از جلسه 38 تدریس مقدمه معجم رجال الحدیث) 🎤 رضا حسینی @Nardebane_feghahat
✳️ (۸) ✔️ استاد حاج شیخ جواد مروی 93/6/26 🔸 آیت الله می‌فرمایند: توثیقات و تصحیحات ایشان برای ما فائده ندارد؛ زیرا مرحوم علامه حلی مبنایی در رجال دارند که به خاطر آن مبنا، توثیقات و تصحیحات ایشان نه می‌تواند دلیل بر وثاقت و نه قرینه بر وثاقت باشد! توثیقات ایشان مبتنی بر «أصالة العدالة» است، به این معنا که علامه حلی معتقدند هر راوی از روات امامی که جرح و تضعیفی از او در کتب رجال نقل نشده باشد، شک داریم فاسق است یا نه أصالة عدم الفسق جاری می‌کنیم و عدالت او را نتیجه می‌گیریم. 🔹 محقق خوئی می‌فرمایند: «أصالة العدالة» یا «أصالة عدم الفسق» را در رجال مثبت وثاقت و عدالت نمی‌دانیم. لذا هر جا علامه حلی، سندی را تصحیح کرده باشد، یا شخصی را توثیق کرده باشند چون احتمال می‌رود بر اساس أصالة العدالة باشد به این گفته ایشان اعتماد نمی‌کنیم. @Nardebane_feghahat
✳️ (۹) ✔️ استاد حاج شیخ جواد مروی 93/6/26 🔹 انتساب «اصالة العدالة» در مسائل رجالی به قدما و و و که آیت الله فرموده اند قابل قبول نیست. @Nardebane_feghahat
✔️ آیت الله سید احمد (مدظله العالی): 🔸 مبنای از شدیدترین مبانی است، چون روایت هم باید صحیح باشد (یعنی راوی، ثقه و عدل و امامی باشد) و توثیق راوی هم باید به شهادت دو نفر باشد. شاید أضیقِ از این در مبانی حدیثی نداشته باشیم! 🔹 و عجیب است که توثیقات طولی را هم دو توثیق می داند. با اینکه واضح است که علامه عینِ عبارت نجاشی را دارد. علامه حلی خیلی وقت‌ها توثیق نجاشی را نقل می کند، اما صاحب مدارک در آن موارد می گوید: این شخص، دو توثیق دارد! @Nardebane_feghahat