eitaa logo
نسیم ادب
283 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
300 ویدیو
1 فایل
گلستانی از شعر و ادب و حکمت برای ساختن لحظاتی زیبا تفرجی برای روح و خلوتی برای آرامش پرسه ای در کوچه پس کوچه های ادب و هنر و حکمت و اندرز ارتباط با ادمین: @bigharar9
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 این چه تیغ است که در هر رگ من زخمی از اوست گر بگویم که تو در خون منی؛ بهتان نیست 🔸 🔹 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 وأحـبّهــا وتـحـبُّـنـي ويحبّ ناقتَها بعيري --------------- دوستش دارم و دوستم دارد شترم هم عاشقِ ناقه‌ی اوست 🔸 (شاعر و دریانورد عصر جاهلی) ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 ﺑﺎﺭ ﻏﻤﺖ ﻣﯽ ﮐﺸﻢ ﻭﺯ ﻫﻤﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﺧﻮﺷﻢ 🔺 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 دیدارِ تو گر صبحِ ابد هم دهَدَم دست! مـن سَرخوشم از لذتِ این چشم به راهی...! 🔸 🔹 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 یک شهر به‌تنهایی من، سردِ سکوت و یک شهر به‌زیبایی تو گرمِ گناه است من متهمِ قتل خودم  پای جنون و در باور تو عشق کم از یک پَر کاه است صبر از دل سرمازده سر رفته تو هربار بیرون نکن از نعش زمین حوصله‌ام را ماهیت زیبایی تو در خور کاخ و آرامش و آزادی من در خور چاه است من وارث اجداد بیابانی خویشم، تو پاره‌ ای از دردِ به‌ ناچاری مایی آمیزش ما خلقت بیهوده‌ی هستی، افزایش ما گرمی بازار سیاه است فردا خبری از من و تو پیش کسی نه، فردا خبری از من و تو روی جهان نیست افسانه به افسانه درین شهر مِه‌آلود، چیزی که به‌جا مانده همین حسرت و آه است من دام رها کرده به تسخیر گوزنی، تو موی رها کرده و مغرور فراری معمول‌ترین خواب پلنگان دم مرگ، در چنگ در آوردن و بوسیدن ماه است 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 وقتی می‌گویم دیگر به سراغم نیا فــــکر نکن که فراموشت کرده‌ام یا دیگر دوستت ندارم‌، نه! من فقط فهمیدم وقتی دلــت با من نیست بودنت مشکلی را حل نمی‌کند تنها دلتنگ‌ترم می‌کند! 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 گفتم: آباد توان ساخت دلم را؟ گفتا: حُسنِ این خانه همین است که ویران مانَد! 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 آنرا که غمی چون غم من نیست چه داند؟! کز شوق تواَم دیده چه شب می‌گذراند . 🔺 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 اغلب آدم‌ ها همیشه همین طورند اگر کسی را پذیرفتند ، همهٔ عیوبش را حُسن می بینند و کوچک ترین انتقادی بر شخص مورد پسند ایشان وارد نیست و اگر از کسی نفرت پیدا کردند از همهٔ خصلت های نیکوی او چشم ‌پوشی می‌کنند و عیوب او را بزرگ می نمایانند... 📙 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 در این دنیا هر کامی که گرفتم ناکامی‌ام را بیشتر حس کردم. وقتی دیگر حتی آغوش هم جواب نمی دهد، دیگر جهنم برای چیست و چه اهمیتی دارد؟ آیا همین که خداوند ما را در دو جسم مختلف آفرید بس نیست؟! 🔺 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 صبح زیبای من آن لحظه ی ناب است که تو، چشم خود را بگشایی و طلوعم باشی... 🔸 🔹 سلام دوستان. 💐صبحتون زیبا و پرنشاط.💐 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 ‏━━━━━━━━━━━ لبخندهات، معدنی از شوخ و شنگی‌اند تصویر چشم‌‌هات، دوتا حوض رنگی‌اند سیب و انار، از سر و رویت درآمده‌ست مردم به صف نشسته و مات قشنگی‌اند برخیز، قصرِ قامت خود را نشان بده ابراز کن که ساختمان‌ها کلنگی‌اند! گیسو رها نکن، به دل دشت‌ها نزن باشد، قبول... چشم و دهانت پلنگی‌اند! دنیا دچار حیرت و سردرگمی شده‌ست نقش و نگارهای تو پارینه‌سنگی‌اند! کاوشگرانه روی تو را دیده‌ایم ما بسیار از نقوش تو ابزار جنگی‌اند! اخبار اکتشاف جدیدم رسیده‌است: لبخندهات، معدنی از شوخ و شنگی‌اند... ‏ 🔺 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 یوسف مصری را دوستی از سفر رسید. گفت: جهت من چه ارمغان آوردی؟ گفت: چیست که تو را نیست و تو بدان محتاجی؟ الا آن‌که از تو خوب‌تر هیچ نیست، آینه آورده‌ام تا هر لحظه روی خود را در وی بنگری. چیست که حق تعالی را نیست و او را بدان احتیاج است؟ پیش حق تعالی دل روشنی می‌باید بردن تا در وی خود را ببیند. 🔺 📒 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖  و تو آن شعر محالی که هنوز، با دو صد دلهره در حسرت آغاز توام؛ چشم بگشای و مرا باز صدا کن " ای عشق"، که من از لهجه ی چشمان تو  شاعر بشوم؛ و تو را سطر به سطر و تو را بیت به بیت و تو را عشق به عشق ... شاید این بار تو را پیش تو  با مرگ خود آغاز کنم ... 🔹 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 ﻫﻴﭻ ﺩﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺯ ﻫﺠﺮﺍﻥ ﺗﻮ ﺣﺎﻟﻢ ﭼﻮﻥ ﺷﺪ؟ ﺟﮕﺮﻡ، ﺧﻮﻥ ﻭ ﺩﻟﻢ، ﺧﻮﻥ ﻭ ﺳﺮﺷﮑﻢ، ﺧﻮﻥ ﺷﺪ. 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 ای دل اگر فراق او آتش اشتیاق او در تو اثر نمی‌کند، تو نه دلی، که آهنی... 🔺 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 ما با همیم،باده از این خوشگوار تر؟! سرو بلندِ عشق از این شاخه دار تر؟! تقویم ما کتیبه ی احوال عمر ماست هر روز عید و فصل به فصلش بهار تر هر روز حس و حالِ جدیدی است بینِ ما هر لحظه تو جوان تر و من بی قرار تر در آستانٍ عشق و غزل زنده می شویم هر صبح سعدیانه تر و خواجه وار تر ما باهمیم و دلبر و دلداده ی همیم پیوندِ عاشقانه از این پایدارتر؟! بادا که از عنایتِ عشق و خدای عشق غم نیست باد و شادیِ ما بی شمار تر 🔸 از کتاب : از اینجا که منم انتشارات:فصل پنجم چاپ اول پاییز ۱۳۹۴ ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 گر به صحرا دیگران از بهر عشرت می روند ما به خلوت با تو ای آرام جان آسوده ایم 🔺 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 روی دنیا ببند پنجره را، تا کمی در هوای من باشی چون قرارست بعد ازاین تنها، بانوی شعرهای من باشی چند بیتی به یاد تو غمگین؛چند بیتی کنار تو لبخند عصرها عشق می زند به سرم، تلخ و شیرینِ چایِ من باشی من بخوانم تو سر تکان بدهی، تو بخوانی دلم تکان بخورد آخرِ شعر از خودم بروم، تو بمانی؛صدای من باشی من پُرم از گناه و آدم و سیب، از تو و عاشقانه‌های نجیب نیتت را درست کن این بار، جای شیطان خدای من باشی با چه نامی تو را صدا بزنم!؟ آی خاتون با شکوهِ غزل! "عشق" هر چند اسم کوچک توست، دوست دارم «شما»ی من باشی کاش یک شب به جای زانوی غم، شانه‌های تو بود در بغلم در تبِ خواب‌ها و حسرت‌ها، کاش یک لحظه جای من باشی شاید این بغضِ آخرم باشد، چشم های مرا ندیده بگیر فکر دیوانه‌ای برای خودت؛ فکرِ چتری برای من باشی بیتِ آخر همیشه بارانی‌ست... هردو باید به خانه برگردیم این غزل را مرور کن هرشب، تا کمی در هوای من باشی... 🔸 🔹 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 مصراع نخست: من تو را می بوسم در مصرع بعد هم تو را می بوسم ایراد ندارد! به کسی چه! اصلا شعر خودم است من تو را می بوسم!* 🔻 🔺* این رباعی فاقد قافیه است و از حیث ادبی قابل نقد، ولی پر واضحه که آقای صفربیگی که ید طولایی در رباعی دارند می تونستند این رباعی رو بدون این اشکال بسرایند ولی همون طور که از محتوای شعر بر میاد شاعر عمداً و از سر دیوانه بازی عاشقانه این کار رو کردند تا حس و حال شعر زیباتر بر دل مخاطب بنشینه در هم بسیار مرتکب این روش شده اند و گاهی هم رسماً اون رو اعلام کردند مثلاً جایی گفته: قافیه و مغلطه را گو همه سیلاب ببر مفتعلن مفتعلن مفتعلن کُشت مرا یا در : قافیه اندیشم و دلدار من گویدم مندیش جز دیدار من ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 عكاس برزيلي پس از ۳ سال تلاش، موفق به ثبت اين لحظه شده است. ماه بر دوش تندیس مسیح  (به پرتغالی: Cristo Redentor) مجسمه مشهوری که در در شهر  قرار دارد. این تندیس با ۳۹٫۶ متر بلندی در سال ۱۹۲۶ و در ارتفاع ۷۱۰ متری نوک کوه کورکووادو ساخته شده‌است. مجسمه مذکور حالت ایستاده عیسی مسیح را در حالیکه دستان خود را کاملاً باز کرده‌است نشان می‌دهد که این حالت نشان دهنده پذیرش همه انسانها در آغوشش است. منبعِ اطلاعاتِ تندیس: 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖
گر تیغ بارد در کوی آن ماه
گردن نهادیم اَلْحُکمُ لِلّٰه

آیین تقوا ما نیز دانیم
لیکن چه چاره با بخت گمراه

ما شیخ و واعظ کمتر شناسیم
یا جام باده یا قصه کوتاه
♦️ ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 دوست داشتنت، بوسیدنت طعم سیب و انار و شراب انگور می دهد هر بار گواراتر ،متشابه و متفاوت تر،هر بار دلپذیرتر مثل میوه های بهشت. تو باید خود بهشت باشی اما نه، بهشت نسیه است و تو نقد. تو فقط مال منی اما بهشت مال همگان تو را من توبه نکردم و بهشت مال توبه کاران تو را بی بهشت می خواهم اما بهشت را بی تو نه. تو زیباترین عذاب لذت‌بخش منی بهشت که طعم عذاب ندارد. پس تو تویی فقط تو و بهشت باغی است برای دیگران 🔺 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛