📚 هر چه بیشتر فکر میکردم چیزهای بیشتری را از ته حافظهام بیرون میکشیدم که قبلا هیچ توجهی به آنها نکرده بودم یا فراموششان کرده بودم. آن وقت بود که متوجه شدم آدمی که حتی فقط یک روز زندگی کرده باشد، میتواند صد سال را در زندان بگذراند. چون آنقدر یاد و خاطره خواهد داشت که حوصلهاش سر نرود.
#یک_پیاله_کتاب
#کتاب_بیگانه
@Negahe_To
سلام کرد. جواب دادم و بلافاصله با حالتی نیمه عصبانی ازش پرسیدم: "شماها آخه چرا اینجوری هستین؟!" فقط خندید. صبر کرد تا خودم چجوری بودن را توضیح بدهم. حوصله توضیح نداشتم. فقط سوال داشتم. قطار کردم جملهها را پشت هم.
چرا من با اینکه خیلی تلاش میکنم اما بازم یجاهایی نمیتونم نسل شما رو درست بفهمم؟ چجوری بعضیهاتون رابطه برقرار میکنین اما درگیر احساسات نمیشین؟ بود بود، نبود هم نبود! چجوری یسری چیزا انقدر براتون بیاهمیته؟ چجوری میتونین فقط سکوت تحویل آدم بدین حتی وقتی سوال مهمی داره ازتون پرسیده میشه؟ چرا درست حرف نمیزنین از فکرا و حسهاتون؟
خودش اینطوری نبود. خیلیهای دیگر از دهه هفتادی و هشتادیها را هم میشناختم که اینطوری نبودند. اما خیلیهای دیگر را هم میشناختم که اینطوری بودند. شاید او بدشانسی آورده بود که کلافگیام از بچهها، تلاقی کرده بود با دیدنش وسط دانشگاه. فهمید آشفتهام. فقط گوش کرد. سوالاتم که تمام شد، گفت: "استاد، سر فرصت میام براتون میگم."
هفته بعد آمد. کتاب بیگانه آلبر کامو را داد دستم. "اینو بخونین شاید یسری از سوالاتتون حل بشه. بعدش بازم اگه سوالی بود من در خدمتم." صفحه اول کتاب برایم نوشته بود: "همیشه در نوشتن این متنها مشکل داشتم! صریح بگویم، ممنون که برایم خورشید بودید!"
چند ماه به انتظار فرصتی نشستم برای با حواسِ جمع، خواندنش. میدانستم فایده ندارد قطرهچکانی بخوانم. خیلی زود فهمیدم این انتظار هم بیفایده است. بالاخره امروز همه کارهایم را با هم هُل دادم عقب. انگار که دست کشیدم روی میز مطالعه شلوغم و هر چه بود را یکباره از روی میز هل دادم روی زمین. بیوقفه خواندمش تا تمام شد. حالا به جای همه آن سوالها این جمله از کتاب در ذهنم تکرار میشود:
"آدم همیشه تصورهای اغراقآمیزی راجع به چیزهایی دارد که چیزی دربارهشان نمیداند. بالاجبار متوجه شدم که برخلاف فکری که داشتم، همه چیز خیلی ساده بود."
پ.ن. اگر سوالاتی شبیه سوالات من توی ذهنتان وول میخورد و با آدمهای اینجوری در تعامل هستید و میخواهید آن آدمها را بیشتر بشناسید، این کتاب را بخوانید. در غیر این صورت، شاید با خواندنش، رنج زیادی را متحمل شوید.
#دانشجوهای_عزیز_من
#روایت_زندگی
#کتاب_بیگانه
#آلبرکامو
@Negahe_To
📚 مامان همیشه میگفت بالاخره آدم یک چیزی پیدا میکند که دلش را به آن خوش کند.
#یک_پیاله_کتاب
#کتاب_بیگانه
@Negahe_To
📚 مامان همیشه میگفت بالاخره آدم یک چیزی پیدا میکند که دلش را به آن خوش کند.
#یک_پیاله_کتاب
#کتاب_بیگانه
@Negahe_To