یا مَن هُوَ علی عِبادِه رَحیم...
#دعای_جوشن_کبیر
#صبح_شد_خیر_است
#لذت_عکاسی
@Negahe_To
او میدانست "تفاوت" تاوان دارد.
#یک_پیاله_کتاب
#کتاب_دوستداشتنی_نا
#شهید_سید_محمدباقر_صدر
#انجمن_کتابخوانهای_مبنا
@Negahe_To
حالیا! دست کریم تو برای دل ما
سرپناهی است در این بیسر و سامانیها
وقت آن شد که به گل، حکم شکفتن بدهی
ای سرانگشت تو آغاز گلافشانیها
#صبح_شد_خیر_است
#نرگس
#لذت_عکاسی
@Negahe_To
اسمها را یکی یکی میخواندم و چشم میچرخاندم در کلاس تا حضوریشان را ثبت کنم. با اینکه دو ماه از ترم تحصیلی میگذرد اما کم هستند دانشجویانی که اسم و تصویرشان، درست در ذهنم به یکدیگر الصاق شده باشد.
کنار عواملی مثل درسخوان بودن، جای ثابت نشستن در کلاس، وضعیت ظاهری خاص و ...، شیطنت زیاد سر کلاس، عامل بسیار پُررنگی است برای کمک به حافظهام. رسیدم به اسمش، بدون اینکه سر بلند کنم سرم را به نشانه تایید که میدانم حضور داری تکان دادم. رتبه اول شیطنت در کلاس در این دو ماه، با افتخار مال خودش بود و همان هفته اول حفظ شده بودمش.
لیست تمام شد و کلاس را تعطیل کردم. بیرون کلاس منتظرم بود. با صدایی که هیچ ردی از شیطنت نداشت گفت:
" استاد من از چشم شما افتادم که امروز موقع حضور غیاب نگام نکردین اصلا؟ آخه ما برامون خیلی مهمه وقتی ما رو توی کلاس میبینین"
پ.ن. خدایا ما را ببخش برای تک تک لحظاتی که میتوانستیم با یک نگاه، یک لبخند، یک جمله، گرهای را باز کنیم و روزنه امیدی را در دلی روشن کنیم اما با بیتوجهی از کنارش گذشتیم.
#روایت_زندگی
@Negahe_To
مثل بلوط....
👇
برادران عزیزم.
رفقای مهربانم در دورهٔ دوازده.
الان که این متن را مینویسم، در کوپههایتان خواب هستید.
اما وقتی که این متن را میخوانید در خانهاید و در جمع خانوادهٔ عزیزتان.
بعضی حرفها را انگار نباید به زبان آورد. ارزشش را از دست میدهند. باید با احترام، به جادوی کلمات بسپاریمشان...
پس برایتان مینویسم:
گیاهان دو جورند بچهها. «نورپسند» و «سایهپسند». بعضیشان برای رشد و بزرگشدن به دنبال نور و خورشید هستند و بعضی دیگر به دنبال سایه و تاریکی.
بلوط (این درختی که دیروز محوِ زیبایی فوقالعادهٔ میوهاش بودیم و ذوقزده از دیدن برگهای رنگارنگش)، یک درختِ «نورپسند» است.
اگر بخواهم از کل این سفر، برایتان یک جمله به یادگار بگذارم این است که همیشه و همیشه و همیشه تلاش کنید در زندگیتان #نورپسند باشید. مثل بلوط.
بروید دنبال نورِ حقیقت.
بروید دنبال نورِ معنویت.
بروید دنبال نورِ عبادت.
بروید دنبال هر نوری که شما را به سمت خدا و ائمه میکِشاند.
#نورپسند باشید. مثل #بلوط...
انشاءالله روزبهروز خوشحالتر، دقیقتر، بزرگتر و شاکرتر باشید! (خُدَبش! 😉)
دعاگویتان هستم.
و به دعاهایتان خیلی جدی محتاجم.
ساعت ۰۰:۱۳ بامداد جمعه یازدهم آذرماه هزاروچهارصدویک
جایی حوالی گرمسار؛ قطار ساری-تهران
مصطفا جواهری
معلمراهنمایی که دوست دارد همیشه رویش حساب کنید.
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
تا همین چند وقت پیش تنها واژه مانوس ذهنم با "خاندان صدر" نام امام موسی صدر بود که البته مجموع اطلاعاتم از ایشان هم به چند جمله نمیرسید. اما حالا بزرگمردی را از خانواده صدر، هرچند به اندازه قطرهای از دریا، میشناسم که من را عمیقا درگیر خودش کرده است.
از سیدمحمدباقر صدر حرف میزنم؛ مردی کمنظیر در روزگار ما با پیوندی بسیار نزدیک به ایران، که بزرگ بودن قد و قوارهی روحش از مردمِ عراقِ زمانِ معاصرِ خودش باعث شد در خفقان و وحشت حکومت صدام، غریب بماند و غریبانه هم شهید شود.
محمدباقر خدای محبت بود؛ چه برای خانواده و آشنایان، چه برای شاگردان و دوستان و چه برای اساتیدش که از جان بیشتر دوستشان داشت. مرجع تقلیدی خوشفکر، عالِمی متفکر، اندیشمندی توانمند و مدیری قدرتمند که بسیاری از متفکران دینی و غیر دینی جهان اسلام و جهان غرب را مجذوب و شیفته خودش کرد.
و چقدر این جملات سیدمحمدباقر صدر به درد این روزهای ما میخورد: "عالم دین باید قدرت بیان عالی، ارتباط خوب با مردم بخصوص جوانها و فهم خوب از واقعیات جامعه داشته باشد و بتواند دین را با زبان بهروز و واژگان مدرن و بهجا ارائه کند."
سیدمحمدباقر صدر، پسرعموی امام موسی صدر، اسطورهای کمنظیر برای مردم عراق و کل جهان اسلام بود و افسوس که "مزد او از مردم عراق مانند مزد مسلمبنعقیل از اهل کوفه بود."
#کتاب_دوستداشتنی_نا
#شهید_سید_محمدباقر_صدر
#انجمن_کتابخوانهای_مبنا
#پیشنهاد_کتاب
@Negahe_To
ورودیهای جدید امسال دانشگاه، متولد ۸۳ و ۸۴ هستند. چند هفته پیش توی کانال درسیشون براشون نوشتم:
"میگم یه سوال مهم!
به نظرتون این طبیعیه که من شماها و کلاستون رو انقدر دوست دارم🤔"
بعضی از پاسخهاشون:
+استاد صد درصد دل به دل راه داره❤️
+🥲 قلبم، دوسمون دارین؟
+بله استاد😍 این دوست داشتن دوطرفست❤️
+ن استاد اصلا طبیعی نیست😂درس ک نمیخونیم خیلیم شلوغیم😁
+استاد ما هم دوستتون داریم🌹
+قلبممم اکلیلیییی شد😍
+واییی خدایاااا استاد دل به دل راه داره
+کاملا طبیعیه استاد مگه میشه همچین بچههای خوبیو دوست نداشته باشید😄
+بله استاد کاملا طبیعیه❤️ما بچههای حرف گوش کن و خوبی هستیم😂
+ما هم شما رو خیلی دوست داریم دوطرفست😁❤️
+❤️وووی استاد، استاد اکلیلیمون کردی❤️
+بعله استاد صفا باشه و بوته😂
+خب استاد حالا که ما رو دوس دارین یه نمه امتحانو آسون بگیرین😂
+بله استاد کاملا طبیعیه😌هر کلاسی که بنده حقیر باشم توش همینجوریه استاد😁
+زَکو زنده باد استاد کاردرست، بیش از خیلی مردا، مَردی👍👌🤍
پ.ن. اول. عبارت "اکلیلی شدن" برای توصیف محبت، را اولین بار بود در عمرم شنیدم. بدانید و آگاه باشید که این نسل برای خودشان همینطور تند تند واژه ابداع میکنند و پیش میروند.
پ.ن. دوم. از آن روز به بعد جرات ندارم سر کلاس چیزی بهشان با اخم بگویم چه برسد به دعوا کردن😐چون بلافاصله میشنوم استاد شما که گفتین ما رو دوست دارین😐قبل از اینکه به پایان ترم و نمرات درخشانشان برسم، دکمه "غلط کردم" را نشانم دهید لطفا!
#روایت_زندگی
@Negahe_To