eitaa logo
افق مبین||سید محمد هاشمی
1.2هزار دنبال‌کننده
602 عکس
143 ویدیو
12 فایل
تاملات، نوشته ها و جلسات سید محمد هاشمی، طلبه حوزه علمیه قم ارتباط با بنده: @SMHashemi128
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️ یکی از ارکان مباحث در تبیین مکتب و جهان بینی، زا و خیز بودن یک مکتب است. ایشان معتقد است هر فلسفه و آیینی در عالم حتی اگر اصولی کاملا مطابق با واقع ارائه کند، تا زمانی که نتواند در مخاطبان خود احساس عشق و انگیزه و تقدس به وجود آورد، مکتبی ناقص است. 🔺 از همین جهت او جهان بینی اسلامی را بهترین مکتب ها می داند چون هم اصولش جملگی بر پایه تعقل استوار است و هم مخاطب خود را عاشق و شیدای این مکتب می کند. 🔺 به نظر می رسد مهمترین عنصر در مکتب اسلام برای ایجاد این شور و عشق و شیدایی حسین بن علی (ع) است. او کاری کرده که بی تعهدترین انسان ها نیز در برابر حقیقت قدسی خاضع و قلب ایشان به سختی و شدت تسخیر شود. حسین بن علی (ع) حقیقتا قوی ترین تیر در چله ی برای قلوب انسان هاست. ☀️شاید رمز و راز روایات و و گاهی حتی از تخصیصِ ثواب عزا و بکاء و تباکی بر ایشان همین باشد. و الله اعلم @ofoqemobin
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊| انسان شناسی در مقتل اباعبدالله 🎙استاد علی فرحانی @almorsalaat
🔰 رشک همه شهدا در محشر به حضرت عباس (ع) ⭕️ حضرت (ع) در بهشت چه وضعی دارد؟ (روایت ملاقات امام (ع) و فرزند حضرت عباس از شیخ صدوق) ☀️ عنْ ثَابِتِ بْنِ أَبِي صَفِيَّةَ قَالَ: نَظَرَ سَيِّدُ الْعَابِدِينَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع إِلَى عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَاسْتَعْبَرَ ثُمَّ قَالَ مَا مِنْ يَوْمٍ أَشَدَّ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص مِنْ يَوْمِ أُحُدٍ قُتِلَ فِيهِ عَمُّهُ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ أَسَدُ اللَّهِ وَ أَسَدُ رَسُولِهِ وَ بَعْدَهُ يَوْمَ مُؤْتَةَ قُتِلَ فِيهِ ابْنُ عَمِّهِ جَعْفَرُ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ قَالَ ع وَ لَا يَوْمَ كَيَوْمِ الْحُسَيْنِ ع ازْدَلَفَ عَلَيْهِ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ كُلٌّ يَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِدَمِهِ وَ هُوَ بِاللَّهِ يُذَكِّرُهُمْ فَلَا يَتَّعِظُونَ حَتَّى قَتَلُوهُ بَغْياً وَ ظُلْماً وَ عُدْوَاناً ثُمَّ قَالَ ع رَحِمَ اللَّهُ الْعَبَّاسَ فَلَقَدْ آثَرَ وَ أَبْلَى وَ فَدَى أَخَاهُ بِنَفْسِهِ حَتَّى قُطِعَتْ يَدَاهُ فَأَبْدَلَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَ بِهِمَا جَنَاحَيْنِ يَطِيرُ بِهِمَا مَعَ الْمَلَائِكَةِ فِي الْجَنَّةِ كَمَا جَعَلَ لِجَعْفَرِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ إِنَّ لِلْعَبَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ. امالی شیخ صدوق ص 462 ترجمه (کوه کمره ای): ☀️ امام چهارم به عبيد اللَّه بن عباس بن على نگاهى كرد و اشك چشمش را گرفت و فرمود روزى برسول خدا سخت‏تر از روز احد نگذشت كه عمويش حمزه در آن كشته شد و بعد از آن موته است كه عموزاده‏اش جعفر بن ابى طالب كشته شد سپس فرمود روزى چون روز تو نباشد اى حسين سى هزار مرد كه گمان ميكردند از اين امتند دور او را گرفتند و هر كدام بكشتن او بخدا تقرب ميجست و او خدا را بآنها يادآور ميشد و پند نميگرفتند تا او را بستم و ظلم و عدوان كشتند. سپس فرمود خدا عمويم عباس را رحمت كند كه جانبازى كرد و خود را فداى برادر كرد تا دو دستش قطع شد و خدا در عوض باو دو بال داد كه بدانها با فرشتگان در بهشت ميپرد چنانچه بجعفر بن ابى طالب عطا كرد و براى عباس نزد خداى تبارك و تعالى مقامى است كه در قيامت همه شهداء و اولين و آخرين بدان رشك برند. @ofoqemobin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نذر عباس | روایت ویژه مادر شهید مصطفی صدرزاده برای رهبر انقلاب از شهادت فرزندش در ظهر تاسوعا ➕ سخنان شهید سلیمانی در وصف شهید صدرزاده 📥 سایر کیفیتها👇🏻 https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=48514
☝️ روایت شهادت بزرگمردِ مجاهد، مصطفی صدر زاده در روز تاسوعا 🔆 مصداق معرفت و معنویت ناب انقلاب اسلامی که جز در مکتب خمینی و خامنه ای، جای دیگری نمیتوان از آن سراغ گرفت ...
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊| ولایت مداری در واقعه کربلا 🎙استاد علی فرحانی 📌استاد در این صوت ضمن توضیح برخی از وقایع حادثه کربلا، به تبیین نقش و جایگاه ولایت در این واقعه می پردازند. حتما گوش کنید. @almorsalaat
☀️ مقتل کوتاهی از برای عاشورای علیه السلام 🔰 مرحوم سید بن طاووس علاوه بر کتاب شریف لهوف، مقتل کوتاه دیگری نیز دارد. ایشان در کتاب الاقبال، ذیل مراقبات و اعمال ماه محرم و روز می فرماید خوب است در این روز کتاب لهوف خوانده شود ولی اگر کسی به آن کتاب دسترسی نداشت می تواند این مقتل کوتاه را بخواند. این مقتل در چند صفحه نوشته شده و مشتمل بر مصائب اهل بیت (ع) در روز عاشوراست. بخشی از این مقتل: ⭕️ «و يقرء كتابنا الذي سمّيناه بكتاب اللهوف على قتلي الطفوف.و ان لم يجده قرأ ما نذكره هاهنا، فانّنا حيث ذكرنا يوم عاشوراء و وظائفه من الأعمال و الأقوال، فيحسن ان نذكر ما جرى فيه من وصف الإقبال و القتال، و نسمّيه: «كتاب اللطيف في التصنيف في شرح السعادة بشهادة صاحب المقام الشريف»، فنقول:بسم اللّه الرحمن الرحيم يقول علي بن موسى بن جعفر بن محمد بن محمد الطاوس:اللّهم انّنا نقرأ هذا المقتل عليك، و نرفع هذه المظلمة إليك، فلا تمنعنا فيها من قصاص عدلك، و ما وعدت المظلومين من ذخائر فضلك، ثمّ تنادي إلى العقول و القلوب و النفوس و الأرواح، و النّوادب من أهل النوادب من أهل المصائب في الغدو و الرّواح:هلمّوا و اسمعوا ما جرى على ابن خير الورى، و ارفعوا أصواتكم بالندب على ملوك أئمة القرى و اسبلوا العيون بالدموع عن الكرى، و اذكروا ان اللّه جلّ جلاله رأى عباده على ضلال قد فضحهم بين الأنام، و حال بينهم و بين العقول و الأحلام بعبادة الأحجار و الأصنام، و قد صاروا مستحقين بذلك الاستئصال و الاصطلام ... » متن کامل به صورت PDF در پست بعد قابل دسترسی است 👇👇
☀️ روایت عجیبی از امام سجاد (ع) درباره تسلای حضرت زینب (س) به ایشان و پیش بینی عظمت مزار سیدالشهداء در آینده 🔺 حتما بخوانید: ☀️ الامام علی بن حسین علیه السلام: فَإِنَّهُ لَمَّا أَصَابَنَا بِالطَّفِّ مَا أَصَابَنَا وَ قُتِلَ أَبِي ع وَ قُتِلَ مَنْ كَانَ مَعَهُ- مِنْ وُلْدِهِ وَ إِخْوَتِهِ وَ سَائِرِ أَهْلِهِ وَ حُمِلَتْ حَرَمُهُ وَ نِسَاؤُهُ عَلَى الْأَقْتَابِ يُرَادُ بِنَا الْكُوفَةُ فَجَعَلْتُ أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ صَرْعَى وَ لَمْ يوُارَوْا فَعَظُمَ ذَلِكَ فِي صَدْرِي وَ اشْتَدَّ لِمَا أَرَى مِنْهُمْ قَلَقِي فَكَادَتْ نَفْسِي تَخْرُجُ وَ تَبَيَّنَتْ ذَلِكَ مِنِّي عَمَّتِي زَيْنَبُ الْكُبْرَى بِنْتُ عَلِيٍّ ع فَقَالَتْ مَا لِي أَرَاكَ تَجُودُ بِنَفْسِكَ يَا بَقِيَّةَ جَدِّي وَ أَبِي وَ إِخْوَتِي فَقُلْتُ وَ كَيْفَ لَا أَجْزَعُ وَ أَهْلَعُ وَ قَدْ أَرَى سَيِّدِي وَ إِخْوَتِي وَ عُمُومَتِي وَ وُلْدَ عَمِّي وَ أَهْلِي مُصْرَعِينَ بِدِمَائِهِمْ مُرَمَّلِينَ بِالْعَرَاءِ مُسَلَّبِينَ لَا يُكَفَّنُونَ وَ لَا يُوَارَوْنَ وَ لَا يُعَرِّجُ عَلَيْهِمْ أَحَدٌ وَ لَا يَقْرَبُهُمْ بَشَرٌ كَأَنَّهُمْ أَهْلُ بَيْتٍ مِنَ الدَّيْلَمِ وَ الْخَزَرِ فَقَالَتْ لَا يُجْزِعَنَّكَ مَا تَرَى فَوَ اللَّهِ إِنَّ ذَلِكَ لَعَهْدٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص‏ الَى جَدِّكَ وَ أَبِيكَ وَ عَمِّكَ وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ الميثاق [مِيثَاقَ‏] أُنَاسٍ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ لَا تَعْرِفُهُمْ فَرَاعِنَةُ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ هُمْ مَعْرُوفُونَ فِي أَهْلِ السَّمَاوَاتِ أَنَّهُمْ يَجْمَعُونَ هَذِهِ الْأَعْضَاءَ الْمُتَفَرِّقَةَ فَيُوَارُونَهَا وَ هَذِهِ الْجُسُومَ الْمُضَرَّجَةَ وَ يَنْصِبُونَ لِهَذَا الطَّفِّ عَلَماً لِقَبْرِ أَبِيكَ سَيِّدِ الشُّهَدَاءِ لَا يَدْرُسُ أَثَرُهُ وَ لَا يَعْفُو رَسْمُهُ عَلَى كُرُورِ اللَّيَالِي وَ الْأَيَّامِ وَ لَيَجْتَهِدَنَّ أَئِمَّةُ الْكُفْرِ وَ أَشْيَاعُ الضَّلَالَةِ فِي مَحْوِهِ وَ تَطْمِيسِهِ فَلَا يَزْدَادُ أَثَرُهُ إِلَّا ظُهُوراً وَ أَمْرُهُ إِلَّا عُلُوّاً كامل الزيارات، النص، ص: 262 / بحار ج 28 ص 57 ✏️ ترجمه: ☀️ زمانى كه در طف (كربلا) آن مصيبت به ما وارد گشت و پدرم عليه السّلام و تمام فرزندان و برادران و جميع اهلش كه با او بودند كشته شدند و حرم و زنان آن حضرت را بر روى شتران بى‏جهاز نشانده و ما را به كوفه برگرداندند پس به قتلگاه ايشان چشم دوختم و ابدان طاهره ايشان را برهنه و عريان ديدم كه روى خاك افتاده و دفن نشده‏اند، اين معنا بر من گران آمد و در سينه‏ام اثرش را يافته و هنگامى كه از ايشان چنين منظره‏اى را مشاهده كردم‏ اضطراب و بى‏آرامى در من شدت يافت به حدّى كه نزديك بود روح از كالبدم خارج شود، اين هيئت و حالت را وقتى عمّه‏ام زينب كبرى دختر على بن ابى طالب عليها السّلام از من مشاهده نمود فرمود: اين چه حالى است از تو مى‏بينم، اى يادگار جدّ و پدر و برادرم چرا با جان خود بازى مى‏كنى؟!! من گفتم: چگونه جزع و بيتابى نكنم در حالى كه مى‏بينم سرور و برادران و عموها و پسر عموها و اهل خود را در خون خويش طپيده، عريان و برهنه بوده، جامه‏هايشان را از بدن بيرون آورده‏اند، بدون اينكه كفن شده يا دفن گرديده باشند، احدى بالاى سرشان نبوده و بشرى نزديكشان نمى‏شود گويا ايشان از خاندان ديلم و خزر مى‏باشند؟!! عمّه‏ام فرمود: آنچه مى‏بينى تو را به جزع نياورد، به خدا سوگند اين عهد و پيمانى بوده كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم با جدّ (امير المؤمنين عليه السّلام) و پدر (سيّد الشهداء عليه السّلام) و عمويت (حضرت مجتبى عليه السّلام) نموده و خداوند متعال نيز از گروهى از اين امت كه در عداد ستمكاران و سركشان نمى‏باشند پيمان گرفته است ايشان در بين اهل آسمان‏ها معروف و مشهورند كه اين اعضاء قلم شده را جمع كرده و دفن نموده و اين ابدان و اجسام خون آلود را به خاك سپرده و در اين سرزمين براى قبر پدرت سيد الشهداء نشانه‏اى نصب كرده كه اثرش هيچ گاه كهنه و مندرس نشده و گذشت شب و روز آن را محو نمى‏كند، و بسيارى از رهبران كفر و الحاد و ابناء ضلالت و گمراهى سعى در نابود كردن آن مى‏نمايند ولى به جاى اينكه رسم و نشانه آن از بين رود ظاهرتر و آشكارتر مى‏گردد. كامل الزيارات / ترجمه ذهنى تهرانى، ص: 796 @ofoqemobin
🔆 روایت زید بن ارقم از شنیده شدن صوت قرآن از سر مطهر سیدالشهداء علیه السلام در کوچه های کوفه: 🔶 فروي عن زيد بن أرقم، إنّه قال: مرّ به عليّ و هو على رمح و أنا في غرفة لي فلمّا حاذاني سمعته يقرأ: أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ، كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً فقفّ و اللّه شعري و ناديت: رأسك و اللّه يا ابن رسول اللّه ! أعجب و أعجب! 📗 الارشاد شیخ مفید/ ج ۲ ص ۱۱۷ 🖊 ترجمه: (رسولی محلاتی): ☀️ و از زيد بن ارقم روايت شده كه گفت: آن سر مقدس را كه بر نيزه بود بر من عبور دادند و من در غرفه و بالاخانه خود نشسته بودم چون برابر من رسيد شنيدم كه اين آيه را ميخواند: «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ .... يعنى آيا پنداشتى كه (داستان) اصحاب كهف و رقيم از آيتهاى ما شگفت بودند!» (سوره كهف آيه 9) پس بخدا از هراس موى تنم راست شده داد زدم: بخدا اى پسر رسول خدا (داستان) سر تو شگفت‏تر و حيرت انگيزتر است. ‏ @ofoqemobin
♨️روش منحصر به فرد قرآن در تربیت و تهذیب نفس ▫️... و هاهنا مسلك ثالث مخصوص بالقرآن الكريم لا يوجد في شي‌ء مما نقل إلينا من الكتب السماوية، و تعاليم الأنبياء الماضين سلام الله عليهم أجمعين، و لا في المعارف المأثورة من الحكماء الإلهيين، ▫️و هو تربية الإنسان وصفا و علما باستعمال علوم و معارف لا يبقى معها موضوع الرذائل، و بعبارة أخرى إزالة الأوصاف الرذيلة لا .   ▫️و ذلك كما أن كل فعل يراد به غير الله سبحانه فالغاية المطلوبة منه إما عزة في المطلوب يطمع فيها، أو قوة يخاف منها و يحذر عنها، لكن الله سبحانه يقول: «إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً»: يونس- 65، و يقول: «أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً»: البقرة- 165، و التحقق بهذا العلم الحق لا يبقى موضوعا لرياء، و لا سمعة، و لا خوف من غير الله و لا رجاء لغيره، و لا ركون إلى غيره، فهاتان القضيتان إذا صارتا معلومتين للإنسان كل ذميمة وصفا أو فعلا عن الإنسان و تحليان نفسه بحلية ما يقابلها من الصفات الكريمة الإلهية من التقوى بالله، و التعزز بالله و غيرهما من مناعة و كبرياء و استغناء و هيبة إلهية ربانية.  ▫️و أيضا قد تكرر في كلامه تعالى: أن الملك لله، و أن له ملك السماوات و الأرض و أن له ما في السماوات و الأرض و قد مر بيانه مرارا، و حقيقة هذا الملك كما هو ظاهر لا تبقى لشي‌ء من الموجودات استقلالا دونه، و استغناء عنه بوجه من الوجوه فلا شي‌ء إلا و هو سبحانه المالك لذاته و لكل ما لذاته، و إيمان الإنسان بهذا الملك و تحققه به يوجب سقوط جميع الأشياء ذاتا و وصفا و فعلا عنده عن درجة الاستقلال، فهذا الإنسان لا يمكنه أن يريد غير وجهه تعالى، و لا أن يخضع لشي‌ء، أو يخاف أو يرجو شيئا، أو يلتذ أو يبتهج بشي‌ء، أو يركن إلى شي‌ء أو يتوكل على شي‌ء أو يسلم لشي‌ء أو يفوض إلى شي‌ء، غير وجهه تعالى، ▫️و بالجملة لا يريد و لا يطلب شيئا إلا وجهه الحق الباقي بعد فناء كل شي‌ء، و لا يعرض إعراضا و لا يهرب إلا عن الباطل الذي هو غيره الذي لا يرى لوجوده وقعا و لا يعبأ به قبال الحق الذي هو وجود باريه جل شأنه.  ▫️و كذلك قوله تعالى: «اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‌»: طه- 8، و قوله: «ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ خالِقُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ»: الأنعام- 102، و قوله: «الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلَقَهُ»،: السجدة- 7 و قوله: «وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ»: طه- 111 و قوله: «كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ»: البقرة- 116، و قوله: «وَ قَضى‌ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ»: الإسراء- 23، و قوله: «أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ شَهِيدٌ»: فصلت- 53، و قوله:  «أَلا إِنَّهُ بِكُلِ‌ شَيْ‌ءٍ مُحِيطٌ»: فصلت- 544، و قوله: «وَ أَنَّ إِلى‌ رَبِّكَ الْمُنْتَهى‌»: النجم- 42.  ▫️و من هذا الباب الآيات التي نحن فيها و هي قوله تعالى: «وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» إلى آخرها فإن هذه الآيات و أمثالها مشتملة على معارف خاصة إلهية ذات نتائج خاصة حقيقية لا تشابه تربيتها نوع التربية التي يقصدها حكيم أخلاقي في فنه، و لا نوع التربية التي سنها الأنبياء في شرائعهم ... ▫️هذا المسلك مبني على التوحيد الخالص الكامل الذي يختص به الإسلام على مشرعه و آله أفضل الصلاة. ▫️... و يدعو إلى الحق الذي هو الله، و يبني تربيته على أن الله سبحانه واحد لا شريك له، و ينتج العبودية المحضة. ▫️و قد أهدى هذا المسلك إلى الاجتماع الإنساني جما غفيرا من العباد الصالحين، و العلماء الربانيين، و الأولياء المقربين رجالا و نساء، و كفى بذلك شرفا للدين.    ▫️على أن هذا المسلك ربما يفترق عن المسلكين الآخرين بحسب النتائج، فإن بناءه على العبودي، و إيثار جانب الرب على جانب العبد و من المعلوم أن و الوله و التيم ربما يدل الإنسان المحب على أمور لا يستصوبه العقل الاجتماعي الذي هو ملاك‌ الأخلاق الاجتماعية، أو الفهم العام العادي الذي هو أساس التكاليف العامة الدينية، فللعقل أحكام، و . 📚علامه طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ج‌1، ص: 359  @almorsalaat 🔊توضیح مختصر عبارات فوق را در پست زیر بشنوید👇👇👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️روش منحصر به فرد قرآن در تربیت و تهذیب نفس 🔹ترجمه و توضیح مختصر عبارتی از علامه طباطبایی که در پست قبل ذکر شده است. 🎙سیدمحمد هاشمی @almorsalaat
🌀ماجرای آشنایی مرحوم ملامحمدتقی مجلسی (مجلسی اول) با در خواب توسط حضرت حجت (عج) و ترویج آن در اصفهان توسط ایشان 🔸من در اوايل بلوغ طالب بودم مرضات خداوندى را و ساعى بودم در طلب رضاى او و مرا از ذكر جنابش قرارى نبود تا آن كه ديدم در ميان بيدارى و خواب كه صاحب الزمان صلوات اللّٰه عليه ايستاده در مسجد جامع قديم كه در اصفهان است قريب بدر طنابى است كه الآن مدرس من است. 🔸پس سلام كردم بر آن جناب و قصد كردم كه پاى مباركش را ببوسم پس نگذاشت مرا و گرفت مرا پس بوسيدم دست مباركش را و پرسيدم از آن جناب مسائلى كه مشكل شده بود بر من كه يكى از آنها اين بود كه من وسوسه داشتم در نماز خود و مى‌گفتم كه آنها نيست به نحوى كه از من خواسته‌اند و من مشغول بودم به قضا و ميسر نبود براى من نماز شب و سؤال كردم از شيخ خود شيخ بهائى عليه الرحمة از حكم آن پس گفت به جاى آر يك نماز ظهر و عصر و مغرب بقصد نماز شب و من چنين مى‌كردم. پس سؤال كردم از حجت عليه السّلام كه من نماز شب بكنم فرمود نماز شب بكن و به جاى نيار مانند آن نماز مصنوعى كه مى‌كردى و غير اينها از مسائلى كه در خاطرم نماند 🔸آن‌گاه گفتم اى مولاى من ميسر نمى‌شود براى من كه برسم به خدمت تو در هر وقتى پس عطا كن بمن كتابى كه هميشه عمل كنم بر آن پس فرمود كه من عطا كردم به جهت تو كتابى به مولى محمد تاج و من در خواب او را مى‌شناختم پس فرمود برو و بگير آن كتاب را از او 🔸پس بيرون رفتم از در مسجدى كه مقابل روى آن جناب بود به سمت دار بطيخ كه محله‌ايست در اصفهان پس چون رسيدم به آن شخص و مرا ديد گفت ترا صاحب الامر فرستاده نزد من گفتم آرى پس بيرون آورد از بغل خود كتاب كهنۀ چون باز كردم آن را و ظاهر شد براى من كه آن كتاب دعا است پس بوسيدم آن را و بر چشم خود گذاشتم و برگشتم از نزد او و متوجه شدم بسوى صاحب الأمر عليه السّلام كه بيدار شدم و آن كتاب با من نبود پس شروع كردم در تضرع و گريه و ناله به جهت فوت آن كتاب تا طلوع فجر 🔸پس چون فارغ شدم از نماز و تعقيب و در دلم چنين افتاده بود كه مولانا محمد همان شيخ بهائى است و ناميدن حضرت او را به تاج به جهت اشتهار اوست در ميان علماء پس چون رفتم به مدرس او كه در جوار مسجد جامع بود ديدم او را كه مشغول است به مقابله صحيفه كامله و خواننده سيد صالح أمير ذو الفقار گلپايگانى پس ساعتى نشستم تا فارغ شد از آن كار و ظاهر آن بود كه كلام ايشان در سند صحيفه بود لكن به جهت غمى كه بر من مستولى بود نفهميدم سخن او و سخن ايشان را و من گريه مى‌كردم پس رفتم نزد شيخ و خواب خود را به او گفتم و گريه مى‌كردم به جهت فوات كتاب پس شيخ گفت بشارت باد ترا به علوم الهيه و معارف يقينه و تمام آن چه هميشه مى‌خواستى 🔸پس قلبم ساكن نشد و بيرون رفتم با گريه و تفكر تا آن كه در دلم افتاد كه بروم به آن سمتى كه در خواب به آن جا رفتم پس چون رسيدم به محله دار بطيخ پس ديدم مرد صالحى را كه اسمش آقا حسن بود و ملقب به تاج پس چون رسيدم به او و سلام كردم بر او گفت يا فلان كتب وقفيه نزد من است كه هر طلبه كه از آن مى‌كرد عمل نمى‌كند به شروط وقف و تو عمل مى‌كنى به آن بيا و نظر كن باين كتب و هر چه را كه محتاجى به آن بگير پس با او رفتم در كتابخانه او پس اول كتابى كه بمن داد كتابى بود كه در خواب ديده بودم پس شروع كردم در گريه و ناله و گفتم مرا كفايت مى‌كند و در خاطر ندارم كه خواب را براى او گفتم يا نه 🔸و آمدم در نزد شيخ و شروع كردم در مقابله با نسخه او كه جد پدر او نوشته بود از نسخه شهيد ره و شهيد ره نسخه خود را نوشته بود از نسخه عميد الرؤساء و ابن سكون و مقابله كرده بود با نسخه ابن ادريس بدون واسطه يا به يك واسطه و نسخه كه حضرت صاحب الأمر عليه السّلام بمن عطا فرمود از خط شهيد ره نوشته شده بود و نهايت موافقت داشت با آن نسخه حتى در نسخها كه در حاشيه آن نوشته شده بود 🔸و بعد از آن كه فارغ شدم از مقابله شروع كردند مردم در مقابله نزد من و به بركت عطاى حجت عليه السّلام گرديد صحيفه كامله در بلاد مانند آفتاب طالع در هر خانه و سيما در اصفهان زيرا كه براى اكثر مردم صحيفه‌هاى متعدده است و اكثر ايشان صلحاء و اهل دعا شدند و بسيارى از ايشان مستجاب الدعوة و اين آثار معجزه‌ايست از حضرت صاحب عليه السّلام و آن چه خداوند عطا فرمود بمن از بركت صحيفه احصاى آن را نمى‌توانم بكنم. 📚ترجمه روضه المتقین ج14 ص422-419 @almorsalaat
🔰 متاسفانه با خبر شدیم پدر بزرگوار جناب حجت الاسلام والمسلمین امین به دیار باقی شتافتند. این ضایعه را خدمت این برادر بزرگوار و استاد گرانقدر حوزه های علمیه تسلیت عرض میکنیم. خداوند روح آن عالم بزرگوار را با ارواح علما و صلحا محشور فرماید. 🔰 الله یرحمه و یسکنه فسیح جناته
🔰 لیست برخی از دروس بارگذاری شده در کانال با لینک اصلاح شده: 🎙رسائل جلد اول: https://b2n.ir/t56415 🎙اصول فقه جلد اول: https://b2n.ir/g16877 🎙شرح لمعه (از کتاب الارث تا پایان جلد چهارم): https://b2n.ir/y60466 🎙منطق شهید مطهری: https://b2n.ir/p99084 🎙نظام اندیشه شهید مطهری: https://b2n.ir/p35369 🎙سیر تطور فقه و اصول شیعه: https://b2n.ir/a93301 🎙ظرفیت شناسی علوم اسلامی در تولید علوم انسانی: https://b2n.ir/j86415 🎙طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن: https://b2n.ir/e99907 🎙 جلسات غرب شناسی و انقلاب اسلامی https://eitaa.com/Ofoqemobin/1025 🎙دوره عقاید اسلامی به زبان انگلیسی: https://eitaa.com/Ofoqemobin/515 @ofoqemobin
♨️عرفان بوعلی سینا 🔰استاد علی فرحانی 🔅استاد فرحانی در این صوت بیان می دارند که مسیر اصلی عرفان و سیر الی الله تشتت و تکثر ندارد و مسیر مشخصی است و این اختلاف نظرات و سبک ها عمدتا مربوط به مقدمات بعیده است و چون عمده انسان ها در مقدمات هستند، این مسائل بیشتر مطرح شده است. 🔅ایشان شاهد بر این معنا را عبارات بوعلی در نمط نهم اشارات می دانند و می فرمایند که اگر کسی نظرات علامه در مورد عرفان را یادبگیرد، وقتی به این کتاب مراجعه کند می بیند که همان مطالب در آنجا هم بیان شده است. 🔅سپس برخی از عبارات بوعلی را می خوانند و به طور مختصر توضیح می دهند. همچنین بیان میدارند که این عبارات دلالت میکند که خود بوعلی هم اهل سیر و سلوک و مقامات بوده است. 🔅جهت یادگیری تفصیلی نمط نهم اشارات میتوان به کتاب شریف دروس شرح اشارات علامه حسن زاده مراجعه کرد. ⬇️لینک دانلود صوت 👇👇 http://ostadfarhani.ir/morsalat/audio/falsafe-erfan/erfane-booali-dar-esharat.mp3 @almorsalaat
♨️از نگاه علامه طباطبایی چرا اگر انسان از اعراض کند، زندگی او بدون آرامش می شود؟ 🌀و قوله: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً» أي ضيقة و ذلك أن من نسي ربه و انقطع عن ذكره لم يبق له إلا أن يتعلق بالدنيا و يجعلها مطلوبه الوحيد الذي يسعى له و يهتم بإصلاح معيشته و التوسع فيها و التمتع منها، و المعيشة التي أوتيها لا تسعه سواء كانت قليلة أو كثيرة لأنه كلما حصل منها و اقتناها لم يرض نفسه بها و انتزعت إلى تحصيل ما هو أزيد و أوسع من غير أن يقف منها على حد فهو دائما في ضيق صدر و حنق مما وجد متعلق القلب بما وراءه مع ما يهجم عليه من الهم و الغم و الحزن و القلق و الاضطراب و الخوف بنزول النوازل و عروض العوارض من موت و مرض و عاهة و حسد حاسد و كيد كائد و خيبة سعي و فراق حبيب. 🌀و لو أنه عرف مقام ربه ذاكرا غير ناس أيقن أن له حياة عند ربه لا يخالطها موت و ملكا لا يعتريه زوال و عزة لا يشوبها ذلة و فرحا و سرورا و رفعة و كرامة لا تقدر بقدر و لا تنتهي إلى أمد و أن الدنيا دار مجاز و ما حياتها في الآخرة إلا متاع فلو عرف ذلك قنعت نفسه بما قدر له من الدنيا و وسعه ما أوتيه من المعيشة من غير ضيق و ضنك. 📚الميزان ج‏14، ص: 225 @almorsalaat 🔉توضیح مختصر و ترجمه عبارت را در صوت زیر بشنوید👇👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️از نگاه علامه طباطبایی چرا اگر انسان از اعراض کند، زندگی او بدون آرامش می شود؟ 🔹 پست قبل 🎙سید محمد هاشمی @almorsalaat
📣 ♦️لیست های استاد سیدمحمد هاشمی در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ 🔸 المنطق مرحوم مظفر (از ابتدا) 🔸 المنطق مرحوم مظفر (صناعات خمس) 🔸 الموجز فی اصول الفقه 🔸 اصول الفقه مرحوم مظفر (از اجتماع امر و نهی) 🔸 مکاسب بخش سوم (پایه 8) - درس آزاد/مدرسه مصلی 🌐دروس فوق در مدارس قم برگزار می شود و ان شاء الله صوت جلسات در کانال دروس مجازی المرسلات قرار خواهد گرفت👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1721434112C7e17979da1 📌جهت کسب اطلاعات بیشتر: به کانال افق‌مبین👇👇 eitaa.com/ofoqemobin و یا آیدی ایشان👇👇 eitaa.com/smhashemi128 مراجعه فرمایید. @almorsalaat
🔰 رهبر انقلاب به تصریح و به کرات راه خروج از مصیبت کرونا را در ابتدا رعایت های بهداشتی و در ادامه عمومی دانسته اند. 🔺 اما مخالفت ضمنی و تاویل و تفسیرهای بی اساس از بیانات رهبری توسط برخی از عزیزان حزب اللهی که دل در گرو طب موسوم به اسلامی دارند و نشر موضوعات متعدد بی سند و مدرک زنگ خطر بزرگی به صدا در آورده است. 🔺 این که به وضوح کلمات بزرگواری که منادی طب اسلامی است بر تصریحات دو ساله رهبری ترجیح داده میشود مایه تعجب است. 🔺 میتوان آثار باز تولید اخباری گری در مبتذل ترین شکل خود در ترکیب با نوعی غرب زدگی در ناآگاهانه ترین شکل ممکن آن را در این جریان دید. 🔺 در غیاب جریان های اصیل اندیشه ای، اخباری گری با چهره جدید و ضد عقلانیتش مدتی است ذیل برخی حرکات موسوم به تعظیم شعائر و امروز در حوزه سلامت ظهور کرده و فردا در صورت دیگر بروز خواهد کرد و به تدریج کمر عقلانیت را در طیف های مختلفی از مومنین خواهد شکست. این دو یادداشت هم بی ارتباط با مطلب نیست: https://eitaa.com/Ofoqemobin/938 https://eitaa.com/Ofoqemobin/240 @ofoqemobin
🔰 مطهری و متحجران ⭕️ یکی از اندیشه هایی که شهید مطهری با اهتمام بسیار زیاد با آن درگیر شد، تحجر و جمود دینی بود. به نظر می رسد شهید مطهری عرضه حقیقی اسلام به جامعه را تنها در نقد مبانی فلسفی و اندیشه ای غرب و روشنفکران وطنی نمی دانست بلکه یکی از موانع بزرگ بر سر راه اسلام شناسی راستین را تحجر می دانست. ⭕️ شهید مطهری البته در این مسیر زخم های بسیاری خورد و هرگز از طعن و حمله مخالفان متحجر بی نصیب نبود تا آنجا که او را به وهابی گری نیز متهم کردند و از بسیاری از مزایای عادی که طلابی به مراتب ضعیف تر از آن بهره مند بودند محروم ماند. ⭕️ شهید مطهری بخشی از فضای تحجر در محیط دینی و حوزه های علمیه را محصول حدود دو قرن سیطره جریان اخباری گری بر اندیشه شیعی می دانست: «البته مكتب اخبارى در اثر اين مقاومتها شكست خورد و الآن جز در گوشه و كنارها پيروانى ندارد، ولى همه افكار اخباريگرى كه به سرعت و شدت بعد از پيدايش ملا امين در مغزها نفوذ كرد و در حدود دويست سال كم و بيش سيادت كرد از مغزها بيرون نرفته، الآن هم مى‏بينيد خيلی‏ها تفسير قرآن را اگر حديثى در كار نباشد جايز نمی‏دانند. جمود اخباريگرى در بسيارى از مسائل اخلاقى و اجتماعى و بلكه پاره‏اى مسائل فقهى هنوز هم حكومت میكند. فعلًا مجال شرح و بسط نيست.» (ج20، ص 171) ⭕️ ایشان جریان همین اشکال را در میان اهل سنت نیز نقد می کرد و همان را عامل بزرگ انحطاط مسلمین می دانست. (مقدمه مقاله 14 اصول فلسفه، مقدمه کتاب انسان و سرنوشت) ⭕️ او خصوصا در زمانی که به برخی مرزهای حساس مباحث روز نزدیک می شد مورد نقد بخشی از این جریان قرار می گرفت یکی از آثار مهم شهید مطهری که در زمان خود بسیار بحث و مناقشه برانگیخت، کتاب «مساله حجاب» است. ایشان پس از نوشتن این کتاب مورد عتاب های مختلفی قرار گرفت که بخشی از آن در کتاب «پاسخ های استاد» که مجموعه پاسخ های ایشان به نقدهای مطرح بر آن کتاب است، منعکس شده است. این نقدها که توسط یکی از شاگردان سابق شهید و سپس منتقد جدی ایشان نوشته شده بسیار تند و گزنده بود تا جایی که در پایان شهید مطهری ناراحتی خود را از این برخورد پنهان نکرد: «چنين فكر مى‏كنم كه اين نسخه را من به شما هبه كرده ‏ام، لهذا به هبه خودم رجوع میكنم. كتاب را پس از مطالعه برگردانيد. آنچه بر اين كتاب ايراد گرفته شده است سه نوع است. يك نوع مناقشه مطلب است از نظر فقهى. من در اين مناقشات هيچ چيز جالب توجهى نيافتم ... نوع ديگر از نوع مصلحت انديشى است كه كتمان، اصلح از اظهار است؛ و چنين مصلحت انديشى‏ها را فقط افرادى مى‏كنند كه از جريان اجتماع بى‏خبرند و شعاع ديدشان چه از نظر مكان و چه از نظر زمان محدود است. نوع سوم نسبتهايى است كه به نويسنده داده شده است، و رسيدن به اين حساب با خداى ربّ العالمين و احكم الحاكمين است.» (ج 19، ص 624) ⭕️ یکی از رهیافت های جدی و کارساز شهید مطهری در مقابله با این جریان خصوصا در میان تشیع، ریشه یابی تاریخی تحجر و همراه ساختن بزرگترین علمای شیعه با جریان تحولی و ضد جمود است. ایشان در مقاله بسیار ارزشمند «الهامی از شیخ الطائفه» به این نکته اشاره می کند که حتی شیخ طوسی که نامدارترین فقیه تاریخ شیعه است از گزند متحجران مصون نبوده و آثار و فعالیت های علمی او هم در زمان خود مورد نقد بوده است: «شيخ طوسى در مقدمه كتاب نفيس مبسوط نيز از گروه جامدفكران گله آغاز مى‏كند، می‏گويد: «من هميشه مى‏شنيدم كه فقهاى اهل جماعت فقه ما شيعيان اماميه را تحقير مى‏كردند ... و من همواره در اشتياق بسر مى‏بردم كه كتابى تأليف كنم متضمن فروع (بدون آنكه نيازى به اعماق قياس پيدا شود) ولى اشتغالات و گرفتاريها مانع بود و از جمله چيزهايى كه عزم مرا مى‏كاست اين بود كه اصحاب ما كمترين رغبت به اين كار نشان نمى‏دادند زيرا با متون اخبار و صريح الفاظ روايات خو گرفته بودند و حتى حاضر نبودند لفظى تغيير كند.كار جمود به آنجا كشيده شده بود كه اگر لفظى به جاى لفظ ديگر قرار مى‏گرفت در شگفت مى‏شدند و فهمشان از درك آن معنى كوتاهى مى‏كرد.» كتاب مبسوط شيخ طوسى يك كتاب تفريعى و اجتهادى است. ظاهراً اولين كتاب فقهى تفريعى است كه فروعى در آن طرح و حكم آنها از اصول استخراج شده است. كلام شيخ در مبسوط مى‏رساند كه شيعه در عصر شيخ يك دوره جمودى را در فقه طى مى‏كرده است.» (ج 20، ص 142) ⭕️ شهید مطهری با شجاعت تمام هرگز در مقابل جریان متحجر کوتاه نیامد و در تمام حوزه های اندیشه ای اسلام همانگونه که در برابر غرب از اسلام دفاع می نمود در برابر برداشت های ظاهرگرایانه و ناصواب متحجران هم می ایستاد. به نظر می رسد برای امتداد اندیشه شهید مطهری باید هم در جبهه نقد غرب حضور داشت و هم در مقابل متحجران ایستاد. ✏️ سید محمد هاشمی @ofoqemobin
📚 آشنایی با کتاب قرآن در اسلام علامه طباطبایی ✅سنت فارسی نویسی در حوزه ی های علمیه در زمان ما نگارش آثار مهم دینی به زبان فارسی امری متداول است ولی همواره این گونه نبوده است. از دیرباز، زبان رایج نگارش در حوزه های علمیه، عربی بوده است. این جریان حتی در مناطق فارسی زبان نیز به همین گونه بوده و راه ارتباط با منابع درجه اول و اصیل معارف الهی که در حوزه های علمیه تولید می شده آشنایی با زبان عربی بوده است. اما در این میان علمایی نیز بوده اند که برخی آثار خود را برای عموم مردم و حتی ناآشنایان به زبان عربی، به زبان مادری آنها یعنی فارسی نوشته اند. علامه مجلسی را می توان یکی از مهمترین علمایی دانست که در اوج مراتب علمی دست به چنین کاری زد. «حیات القلوب» و «حلیه المتقین» از جمله آثار ارزشمند مجلسی دوم به زبان فارسی است. علامه طباطبایی نیز در زمان خود علاوه بر آثار مهم فلسفی، تفسیری، فقهی و اصولی به زبان عربی، برخی آثار را به زبان فارسی نوشت و بخشی از مهمترین معارف الهی را با زبانی بسیار ساده تر از آنچه در حوزه مرسوم است در اختیار عموم مردم قرار داد. «شیعه در اسلام» و «قرآن در اسلام» از جمله ی این کتب اند. ✅انتقال قرائت اصیل از اسلام شیعی به غرب نکته جالب در مورد کتاب «قرآن در اسلام» این است که این اثر بر اساس درخواست پروفسور «کنث مورگان» استاد دانشگاه کولگیت آمریکا به رشته ی تحریر در آمده است. تا آن زمان آنچه غرب از تشیع می دانست، تفاسیر متشتت و گاه مغرضانه ای بود که مستشرقان یا سایر مذاهب اسلامی به آن بلاد ارائه کرده بودند. به همین دلیل علامه طباطبایی دعوت این استاد آمریکایی را اجابت کرد و دست به تالیف دو اثر ارزشمندِ «شیعه در اسلام» و «قرآن در اسلام» زد. این دو اثر بعدها توسط سید حسین نصر به انگلیسی ترجمه و تبدیل به متن درسی دپارتمان های شیعه شناسی در آمریکا شد. شرح دیدار پر شور «پروفسور مورگان» با علامه طباطبایی در مقدمه کتاب «شیعه در اسلام» به قلم نصر آمده است. ✅ساختار کتاب این کتاب با بیانی روان در بخش اول، قرآن را به عنوان روشی جامع برای زندگی انسان و سند نبوت پیامبر معرفی کرده است. نویسنده در بخش دوم (که می توان گفت مهمترین بخش کتاب است) با عمیق ترین بیان، ابعاد مختلف قرآن را بررسی می کند و پیرامون کمال، جاودانگی، استقلال در دلالت، ظاهر و باطن قرآن، محکم و متشابه آن و ... بحث می کند که حاوی نکات بسیار ارزشمندی در فهم قرآن است و به پاره ای از آن اشاره خواهیم کرد. ایشان در بخش سوم ماهیت وحی را بررسی کرده و بحث مهمی را با دین شناسان غربی پیرامون رمزگشایی از حقیقت مرموز وحی و شخصیت پیامبر اکرم مطرح می کند. این بخش نیز آثار فلسفی و کلامی متعدد دارد. علامه در بخش چهارم به رابطه علوم و قرآن می پردازد و از علوم قرآنی و علومی که قرآن عامل آنها و یا مشوق تعلم آنها بوده است سخن می گوید. بخش پایانی نیز به بحث مهم و مورد مناقشه نحوه جمع آوری قرآن اختصاص یافته است. هدف نهایی این بخش توضیح عدم امکان تحریف و عدم وقوع آن در قرآن است که مولف با بیانی بسیار دقیق، با توفیق آن را بحث کرده و روشن می نماید. ✅دریچه ای به المیزان این کتاب را می توان دریچه ای برای ورود به تفسیر شریف و گرانمایه المیزان دانست زیرا بسیاری از مطالبی که در این کتاب به ایجاز و سادگی و به زبان فارسی آمده است در المیزان به تفصیل و توضیح مندرج است. با این تفاوت که مولف در این کتاب، اجمالی از مطالب مهم قرآنی المیزان که در 20 جلد تالیف شده را در مجلدی 150 صفحه ای تهیه کرده است. به همین جهت مطالعه این کتاب پیش از آغاز مطالعه تفسیر المیزان، ذهن را با سازمان فکری علامه طباطبایی آشنا کرده و ارتباط با تفسیر المیزان را ساده تر می کند. این خود از آثار اهتمام مولف به آشنا کردن عموم مسلمانان با معارف عمیق الهی است. ✅تفسیر قرآن به قرآن علامه طباطبایی در این کتاب به مبنای مهم خودکفایی قرآن در دلالت بر خود نیز اشاره می کند. و مبنای تفسیر المیزان را با بیانی روشن ارائه می نماید: «قرآن مجيد كه از سنخ كلام است مانند ساير كلامهاى معمولى از معناى مراد خود كشف مى كند و هرگز در دلالت خود گنگ نيست و از خارج نيز دليلى وجود ندارد كه مراد تحت اللفظى قرآن جز آن است كه از لفظ عربيش فهميده مى شود.» ایشان در ادامه اختصاص فهم قرآن به پیامبر و اهل بیت علیهم السلام را رد می کند و این امر را منافی کشف حجیت قول معصومان علیهم السلام از قرآن و مستلزم دور می داند: «ولى اين سخن قابل قبول نيست، زيرا حجيت بيان پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و امامان اهلبيت عليهم السلام را تازه از قرآن بايد استخراج كرد و بنابر اين چگونه متصور است كه حجيت دلالت قرآن به بيان ايشان متوقف باشد بلكه در اثبات اصل رسالت و امامت بايد به دامن قرآن كه سند نبوت است چنگ زد.» ادامه👇 @ofoqemobin
ادامه از 👆 ✅تبیین ضرورت ظاهر و باطن داشتن قرآن یکی از زیباترین بخش های کتاب، جایی است که مولف چیستی ظاهر و باطن قرآن را تبیین می کند. ایشان در این قسمت، ظاهر و باطن قرآن را مراد پروردگار می داند و با آوردن مثال هایی از آیات، نشان می دهد که معنای باطنی در طول معنای ظاهری قرار می گیرد و می توان با تفسیر قرآن به قرآن و تحلیل هایی که هر دسته از آیات نسبت به آیات دیگر ارائه می کنند این دو لایه از معانی قرآن را به دست آورد. ایشان در ادامه با بیانی بسیار زیبا که از ابتکارات ایشان است نشان می دهد که اساسا اعجاز قرآن و جاودانگی آن بدون وجود باطنی که در طول ظاهر قرآن باشد محقق نمی شود و نزول قرآن در 1400 سال پیش و انس اولیه ی ذهن انسان با مفاهیم محسوس و از طرفی لزوم ماندگاری قرآن تا پایان تاریخ و لزوم فهم معارف حقیقی غیر حسی، اقتضا کرده است که قرآن اینگونه نازل شود: «البته اين روش اين نتيجه را خواهد داد كه معارف عاليه معنويه با زبان ساده عمومى بيان شود و ظواهر الفاظ مطالب و وظايفى از سنخ حس و محسوس القا نمايد و معنويات در پشت پرده ظواهر قرار گرفته و از پشت اين پرده خود را فراخور حال افهام مختلفه به آنها نشان دهد و هر كس به حسب حال و اندازه درك خود از آنها بهره مند شود.» ✅تعمق دقیق در مطالب این بخش از کتاب و در کنار آن بررسی مبنای مهم ایشان در وضع الفاظ (روح المعانی) که در مقدمه المیزان بیان شده است گشایش بسیار عظیمی در فهم قرآن ایجاد می کند. باید گفت رابطه انسان و ظواهر قرآن قبل و بعد از فهم این دسته از مبانی علامه طباطبایی به شدت تفاوت می کند. ✅جهانی بودن قرآن دغدغه دیگر علامه طباطبایی در معرفی قرآن، تبیین وجه جهانی این کتاب کریم است. یکی از نسبت های ناروا به اسلام و قرآن، عربی یا صرفا شرقی بودن قرآن کریم است. این نسبت، قرآن را محدود به جزیره العرب یا نهایتا خاورمیانه می کند. علامه طباطبایی با توجه به مخاطبان این کتاب (جامعه دانشگاهی آمریکا و عموم مخاطبان مسلمان) به بیان دلیل جهانی بودن قرآن می پردازد. طبق بیان ایشان هم مدعای صریح قرآن و پیامبر و هم محتوای قرآن کریم نشان می دهد که این کتاب برای «انسان بما هو انسان» آمده است. و همانطور که ایشان شان نزول را مخصص مدلول آیات قرآنی نمی داند محل نزول قرآن را نیز مخصص مخاطبان قرآن نمی داند: «آرى در بدو طلوع اسلام كه دعوت از جزيرةالعرب به بيرون تجاوز نكرده بود طبعاً خطابات قرآنى به امت عرب القا مىشد ولى از سال شش هجرت كه دعوت به بيرون شبه جزيره راه يافت هيچ موجبى براى توهم اختصاص نبود. گذشته از اين آيات آيات ديگرى دلالت بر عموم دعوت مىكند مانند آيه كريمه: «وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ» » ✅نفی سمبولیک بودن آیات قرآن علامه طباطبایی در بخش چهارم کتاب، نظریاتی که وحی را از حقیقت آسمانی اش خالی می کند و اثر قرآن را تنها به نبوغ پیامبر مرتبط می داند، نقد می کند. و بر اساس آن سمبولیک بودن آیات قرآن پیرامون ملائک و شیطان را مردود می داند. نظریه سمبولیک بودن آیات قرآن، عموم آیاتی را که به عوالم ملکوت و جبروت می پردازد تنها تمثیلی از واقعیات محسوس می داند و این تمثیلات را ابتکاری از پیامبر برای هدایت مردم عنوان می کند. علامه طباطبایی با قوت این نظر را رد می کند و قرآن را کتابی می داند که قالب هدایت خود را همواره واقعیت قرار داده است: « ولى آنچه از قرآن مجيد استفاده مىشود خلاف اين است و قرآن ملائكه و شياطين را يك عده موجودات بيرون از حس و داراى وجود و شعور و اراده مستقل مى داند. اما ملائكه، آيات چندى در اين باره گذشت كه به موجب آنها ملائكه موجودات مستقل و داراى ايمان و كارهايى كه با شعور واراده تحقق مىپذيرد هستند و آيات بسيار ديگرى نيز در قرآن مجيد هست كه به همين مدعى گواهى مىدهد.» مولف در تفسیر المیزان ذیل آیات سوره اعراف نیز بحثی نسبتا مفصل پیرامون حقیقت ابلیس و سمبولیک نبودن ذکر او در قرآن مطرح می کند. ✅جمع بندی به طور کلی می توان این کتاب را از بهترین آثار نوشته شده پیرامون قرآن دانست که در عین اختصار به مهمترین مسائل دخیل در فهم و ارتباط با قرآن پرداخته است. این کتاب توانسته قرآن را از منظر مکتب اهل بیت علیهم السلام معرفی کند و به درک بهتر مخاطب غربی از مکتب تشیع نیز کمک کند. به نظر می رسد مطالعه این کتاب برای دانشگاهیان و حوزویان مفید و ضروری است. 🔺رحم الله مولفه 🔰سید محمد هاشمی 97/5/5 @ofoqemobin