eitaa logo
یـِـکـ مـاہ مـانـدِه..!🇵🇸
110 دنبال‌کننده
2هزار عکس
830 ویدیو
7 فایل
_هَرڪه‌پُرسید‌چہ‌دارَد‌مَگَر‌اَز‌دارِجهآن _هَمہ‌یِ‌دارو‌نَدارَم‌بِنِویسید‌"حُسِین"😌❤️ تولد کانالمون: ۱۴۰۱/۳/۱۸🙂♥ شرایط👇🏻😉 https://eitaa.com/joinchat/681050625C8a6d8f6ea0
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از برگ طلایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 به امید الله اکبرهای مردم ایران در شب اعلام خبر ظهور 🔵 تیزر فرضی اعلام خبر ظهور امام عصر (عج) از بخش خبری صدا و سیما 🌕 ان شاء الله به زودی...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقایی که عشقت تو قلبم جوونه زده ، آقایی که دلم حرمت می خواد ، تولد مبارک عزیز ترین کس ِ زندگیم ، دار و ندار من حسین‌ ‌¹²⁸:)🥰🫀
حسین جانم ، کادوی تولدت کربلا باشه برای اونایی که دلتنگن و کربلا ندیدن ؟🥺💔
عباس آمد تا به دنیا معنای شجاعت، رشادت، جرئت، مقاومت، وحدت، الفت، غیرت، ایثار و عشق.. را بیاموزد..! میلادت مبارک بزرگ مرد غیور:)) تولدت مبارک پسر ام البنین :)) تولدت مبارک عموی رقیه -س- :)) تولدت مبارک امید لبهای تشنه:)) تولدت مبارک سقای تشنه لب :)) تولدت مبارک پسر شیر عرب :)) تولدت مبارک عموعباسم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 چگونه با حضرت عباس(ع) مناجات کنیم؟ الـٰلّهُمَ ؏َجــِّلِ‌ لوَلــیِّڪَ‌ اَلْفــَرَجْ‌ بحق‌ حضࢪٺ‌ زینب‌ ڪبرۍ‌ سلام‌ الله‌ علیها‌
سلام ۲ تا لینک هست لطفا بگید توی کدوم عضو نیستید🤔 ۱_ https://eitaa.com/joinchat/224592304C95eb02edcc ✅✅✅✅✅✅✅✅ ۲_https://eitaa.com/joinchat/131465898C575da52131 لطفا همکاری کنید و اگر عضو نیستید عضو بشید🌹 برای رفقاتون هم بفرستید یاعلی
تولــدت مبارڪ سیدُ الســاجدیـن قلبـــــ🫶🏼ــــم🫀'🍃˝(:
امشب‌ که‌ درِ بهشت‌ وا‌ میگردد هر‌ درد‌ِ نگفتنی‌ دوا‌ میگردد از‌ یمن‌ ولادت‌ امام‌ حاجات‌ دلِ‌ خسته‌ روان‌ میگردد.‌.♥️ -یازین‌العابدین-
باسَجده‌‌ِی‌ِخُود،دَم‌زِخُدای‌اَزلی‌زَد لَبخَندبه‌‌لَبخَندحُسین‌بِن‌عَلی‌زَد :)
💞﷽💞 🌿 به قلم 🌿 با همکاری 🌿 زینب سجاد برد و اومد . به طرف دانشگاه زینب راه افتادم . رسیدیم ، جلو دانشگاه وایسادم -خب خانومم برو به سلامت موفق باشی ، مراقب خودت باش زینب: ممنونم عزیزدلم ، توام مراقب خودت باش چشم روی هم گذاشتم ، پیاده شد و با دست برام بوسه ای فرستاد و رفت ، لبخندی زدم به این دلبری کردنش و رفتم سمت خونه . رسیدم ، خیلی خسته بودم گرفتم خوابیدم با نوازش دست کسی چشم هام باز کردم و زینب دیدم ، پلک زدم و یادم اومد که زینب دانشگاه بود ، با صدای گرفته از جواب گفتم -عه زینب اومدی ، می خواستم بیام دنبالت زینب: سلام آقا ، بله اومدم ، دیگه خسته بودی نخواستم بیدارت کنم دیگه -سجاد هم آوردی؟ زینب: آره عزیزدلم ، پاشو دارن اذان میگن ، نمازت بخون - باشه گلم بلند شدم ، سجاد دوید و اومد تو بغلم -سلام عسل بابا ، خوبی؟ سجاد: سلام بابا تو خوبی؟ -مگه میشه شمارو دید و خوب نبود عزیزم ، بابایی بره نماز بخونه بعد بیام باهم حرف بزنیم؟ سجاد : باشه بابا ، منم میام -پس بدو بریم وضو بگیریم باهم رفتیم و وضو گرفتیم و نمازمون رو خوندیم ... ✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿 ▪️کپی از این رمان حرام است و پیگیری الهی دارد و نویسنده به هیچ وجه راضی نیست▪️
💞﷽💞 🌿 به قلم 🌿 با همکاری 🌿 نمازمون که تموم شد اومد نشست رو پام -خب تعریف کن ببینم امروز خوب بود کلاست؟ برای معلمت شعرت خوندی؟ با ذوق گفت : آره بابا خوندم خیلی خوشش اومد تازه بهم جایزه هم داد ، ببین پیکسلی از پشت سرش برداشت و بهم نشون داد ، عکس یه پسر بچه بود با لباس سپاهی و چفیه دور گردنش و تفنگ دستش بود و زیر عکسش نوشته بود : ع حکم ش " ز گهواره تا گور انقلابی ام بدجور " -واااای چقدر قشنگه ، آفرین عزیزدلم سرش بوسیدم سجاد : بابایی منم از این لباسا می خوام -لباس سپاهی دوست داری؟ سجاد : اهوم ، با اینش (چفیه نشونم داد) -به روی چشم ، بریم بیرون برات میخرم پسرکم با ذوق دست هاش بهم زد و گفت: اخ جون به ذوق کردنش خندیدم زینب: اقایون محترم ، ناهار حاضره تشریف بیارید دوتایی گفتیم: چشم و بعد خندیدیم ، دست سجاد گفتم و باهام رفتیم آشپزخانه و پشت میز نشستیم -به چه کردی ، دستت درد نکنه بانو زینب: نوش جان غذا مونو در سکوت خوردیم ، غذا که خوردم از زینب پرسیدم -زینب جان ، کی میری مدرسه؟ زینب: امروز بهم زنگ زدن گفتن از فردا بیا -امتحان هات کی تموم میشه؟ ... ✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿 ▪️کپی از این رمان حرام است و پیگیری الهی دارد و نویسنده به هیچ وجه راضی نیست▪️