eitaa logo
فلسفه ذهن
928 دنبال‌کننده
140 عکس
69 ویدیو
21 فایل
محتوای تخصصی در حوزه #فلسفه_ذهن و فلسفه #علوم_شناختی توسط: مهدی همازاده ابیانه @MHomazadeh عضو هیات علمی موسسه حکمت و فلسفه ایران با همکاری هیئت تحریریه
مشاهده در ایتا
دانلود
جلسه سوم از سلسله جلسات «انسان در الهیات اسلامی»👆، مرکز اسلامی بالتیمور، جمعه ۹۹/۹/۲۸ درباره پیدایش مادی نفس و نحوه وجود نفس در حکمت متعالیه و درباره تجرد مثالی نفس نزد ملاصدرا و تطبیق دیدگاه وی با آیات مرتبط در قرآن و مقایسه با نظریه نوظهورگرایی (Emergentism) در فلسفه ذهن @MHomazadeh @PhilMind
34.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔔 نقش محوری علم در نظر دیوید چالمرز، فراهم آوردن پل ارتباطی بین داده‌های سوّم شخص درباره و بدن از یک‌سو، و داده‌های اوّل‌شخص درباره از سوی دیگر است. همین داده‌های از نوع دوم است که (Science of Consciousness) را متمایز می‌سازد. 🔔 چالمرز اما اعتقاد دارد با همه کارکردها و پیشرفت‌هایش، این مسئله اساسی را دنبال نمی‌کند و بلکه چه بسا قادر به پیگیری آن هم نیست. 🔔 گاه گفته می‌شود یک حالت ذهنی وقتی آگاهانه است که قابل گزارش دادن شفاهی باشد یا قابلیت پردازش اطلاعات و بکارگیری آن در کنترل رفتار را داشته باشد. ولی به اعتقاد چالمرز اگر این پدیده‌ها تمام مسئله ای بود که در مورد آگاهی وجود دارد، آنگاه آگاهی چندان مسئله دشواری نبود. او این قبیل مسائل را مسائل آسان آگاهی می‌نامد. 🔔 آگاهی اما همان مسئله «تجربه درونی» است. به نظر چالمرز علم تجربی آگاهی از آن‌جا که با الگوهای عصب‌شناختی یا محاسباتی سر و کار دارد، لاجرم ابجکتیو است و در نتیجه اساسا مسئله‌ سابجکتیو آگاهی را دنبال نمی کند. 🔔 این ویدیو👆 بخشی از سخنان وی در سال ۲۰۱۴ در این باره است. مهمترین مباحث فلسفی ذهن و علوم شناختی را اینجا ببینید: @PhilMind
🔧 طرفداران دیدگاه این همانی ذهن و مغز با اشکالات مختلفی از جمله یک حالت ذهنی در قالب حالات مغزی متنوع، مواجه شدند. 🔧 دیدگاه برای رهایی از اشکالات فوق، حالات ذهنی را به ساختارهای کارکردی (شامل ورودی ها و خروجی های سیستم) تحویل می برد. مثلا درد عبارتست از حالتی که روابط علی با آسیب عصبی در انگشت دست بعنوان ورودی، و فریاد کشیدن و تمایل برای رهایی از آن بعنوان خروجی دارد. این ساختار کارکردی می تواند در قالب رشته های نورونی متنوع یا حتی مغز سیلیکونی یا تراشه های الکتریکی یا ... محقق شود. 🔧 بنابراین تحقق پذیری چندگانه را در بر می گرفت و حتی به غیر موجودات بیولوژیک (مانند روباتها) هم قابل تعمیم بود. 🔧 ایرادات مختلفی اما علیه کارکردگرایی مطرح شد که یکی از آنها، مسئله بود. دو فرد را در نظر بگیرید که یکی از آنها (رضا) نرمال دارد و دیگری (امیر) ادراک بصری معکوس. 🔧 رضا آسمان صاف را بصورت آبی و چمن های تازه را بصورت سبز ادراک می کند و یاد گرفته که آن رنگها را آبی و سبز بنامد. امیر اما آسمان صاف را سبز می بیند و چمن ها را آبی. هرچند او هم از کودکی چنین آموخته که تجربه رنگ آسمان را آبی بنامد و تجربه رنگ چمن ها را سبز. 🔧 بدین ترتیب رضا و امیر هر دو سیگنالهای ورودی یکسانی از محیط چمنزار یا آسمان دریافت می کنند و خروجی رفتاری یکسانی هم دارند (مثلا هردو هنگام دیدن چمنزار، از واژه سبز در گفتار خود استفاده می کنند و از دیدن سبزی چمنزار اظهار لذت و زیبایی می کنند و ...). اما کیفیات رضا و امیر یکسان نیست. 🔧 بنابراین صرف ساختار کارکردی و نقش های علّی آن برای تبیین و تجربه های درونی، کافی بنظر نمی رسد. 🔧 کارکردگرایان تلاشهای مختلفی در پیش گرفتند تا تجربه پدیداری را تبیین نمایند. دنیل دنت اما از این نکته برای تقویت دیدگاه حذف گرایانه بهره جست: هیچ حس پدیداری درونی وجود واقعی ندارد، نه در ما و نه در روباتها. سخنان دنت در این باره را در ویدیوی پست بعد👇 ببینید. @PhilMind
8.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚦دنیل دنت - فیلسوف آتئیست دانشگاه تافتس آمریکا - در مناظره (سال ۲۰۱۸) با کیث وارد - فیلسوف مسیحی بریتیش آکادمی - درباره و صحبت می کند. 🚦طبق دیدگاه حذف گرایانه دنت، چیزی واقعی بعنوان حس درونی و پدیداری وجود ندارد و صرفا نوعی توهم کاربری (user illusion) است که در طول فرآیند تکامل برای مغز ایجاد شده تا بهتر بتواند بدن را مدیریت کند. 🚦همانطور که پنجره های روی صفحه دسکتاپ، به این صورت واقعیت خارجی ندارند و صرفا ایجاد تخیلاتی برای کاربران است تا استفاده از کامپیوتر راحت تر شود. 🚦او اشکالات مربوط به فقدان تجربه پدیداری در الگوی را می پذیرد و از این نکته بهره می جوید تا نه تنها - برخلاف اکثر کارکردگرایان - تجربه آگاهانه انسانی را به روباتها و ... تعمیم ندهد، بلکه عدم و تجربه پدیداری را در مورد انسان هم تئوریزه نماید. لینک آپارات: https://aparat.com/v/kMmny @PhilMind
📣📣 📚📚 معرفی سیر مطالعاتی مباحث فلسفه ذهن در پاسخ به یکی از دوستان کانال☝️ البته مطالعه این منابع، بدون آشنایی با ادبیات فلسفه تحلیلی و حوزه های همپوشان در فلسفه زبان و متافیزیک و ...، و بدون استفاده از استاد فن، چندان واصل به مقصود نخواهد بود. @PhilMind
مهمترین مباحث فلسفی درباره ذهن/نفس و علوم شناختی را در کانال فلسفه ذهن ببینید: @PhilMind همراه با ترجمه کلیپهای آکادمیک و بخشهایی از مناظرات علمی مرتبط و معرفی منابع فارسی و انگلیسی و ...
22.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔒 کریپکی در بخشی از سخنرانی مشهور خود که با عنوان «نامگذاری و ضرورت» (Naming and Necessity) منتشر شده، می‌گفت این‌همانی (یکی بودن) آب و ساختار مولکولی H2O یک رابطه ضروری است که در هر جهان ممکنی برقرار است. اما این‌همانی حالت ذهنی درد با مثلا شلیک عصب C اینچنین نیست؛ در شرایطی دیگر (ولو در یک جهان ممکن مفروض)، می‌تواند حالت پدیداری درد از طریق/طرق دیگری ایجاد شود و حالت مغزی شلیک عصب C هم می‌تواند متناظر با حالت ذهنی دیگر (غیر از درد) یا اصلا متناظر با هیچ حالت ذهنی دیگر باشد. بنابراین رابطه این‌همانی بین آنها برقرار نیست. 🔒 دیوید چالمرز نیز با استناد به میان حالات مغزی و حالات ذهنی پدیداری، توضیح () در قالب واژگان نورو-فیزیولوژیک را ناممکن دانسته و از آن به عنوان یاد می‌کند. 🔒 دنیل دنت - فیلسوف مادی‌انگار دانشگاه تافتس آمریکا - و کیث وارد - فیلسوف الهیاتی بریتیش آکادمی - در این بخش از گفتگوی خود (سال ۲۰۱۸) درباره و امکان/عدم امکان تبیین آن براساس و بیولوژی صحبت می‌کنند. مهمترین مباحث فلسفی درباره ذهن و علوم شناختی را اینجا ببینید: @PhilMind
علیه دوئالیسم دکارتی ♨️ چالش الیزابت علیه دکارتی، به بیان جدید از این قرار است: هر چیزی که بخواهد علّت حرکت یک اُبژه فیزیکی باشد، یا هرگونه تغییری در آن ایجاد نماید، باید یک جریان انرژی یا انتقال حرکت از سوی علّت به اُبژه فیزیکی شکل بدهد. اما چگونه می‏ تواند یک جریان انرژی از ذهن غیرمادّی به شیء مادّی وجود داشته باشد؟ این از چه نوع انرژی‏ ای می‏ تواند باشد؟ اساساً چگونه یک چیز می‏تواند از شیئی فرامکان به سوی شیئی مکان‏ مند، جریان یابد؟ ♨️ در واقع طبق دیدگاه دوئالیستی، نفس و بدن بنحوی رادیکال از هم متفاوت و متمایز هستند و هیچ ویژگی مشترکی ندارند. به قول گیلبرت رایل، هویّات موجود، یا وجود فیزیکی دارند یا وجود ذهنی. بدین ترتیب مطابق دیدگاه ، ویژگی‏های بدنی، جنبه‏ های مختلفی از امتداد داشتن یا سه بُعدی بودن دارند؛ حال آن‏که ویژگی‏های ذهنی، کاملاً متفاوت و فاقد هرگونه بُعد و امتدادند. با این اوصاف، امکان اعمال نیروی علّی بین آنها وجود ندارد. ♨️ هرچند که این تفسیر و تعبیر از علیّت، امروزه با تئوری‌های فیزیک جدید درباره نحوه تأثیرگذاری میدان‌ها، کنار گذاشته شده و برخی فیلسوفان نیز تفسیر فوق از علیّت را نفی می‌کنند. ♨️ دکارت اما در پاسخ به الیزابت می‏‌نویسد: «ما فقط یک نظریه پایه‏ ای (Primitive) از اتّحاد ذهن با بدن داریم که تصویر ما از قدرت ذهن برای تحریک بدن و قدرت بدن برای تأثیرگذاری بر ذهن (و ایجاد احساسات و هیجانات)، بدان بستگی دارد.» ♨️ در واقع دکارت از این موضع دفاع می‌کند که نظریه اتّحاد ذهن فرافیزیکی با بدن فیزیکی، یک نظریه پایه است؛ نظریه‌ای مبنایی که فی‌نفسه عقلانی است و نمی‌تواند در قالب واژگانی از دیگر نظریه‌های پایه‏ ای‌تر تبیین گردد. ♨️ اما الیزابت قانع نمی‌شود و بلافاصله می‌پرسد: «برای من، تعمیم مادّیت به ذهن، آسان‏تر از این است که توانایی حرکت کردن و به حرکت درآوردن را بین دو چیز مادّی و فرامادّی بپذیرم.» ♨️ بنظر کیم، این یک جمله مشهور است که می‌تواند اوّلین ظهور استدلال علّی به نفع تلقّی شود. چراکه پاسخ دکارت نمی‌توانست الیزابت یا هر کس دیگر را قانع سازد. داعیه دکارت بسادگی در برابر انتقادات، جاخالی می‌داد و از پذیرش مسئله‌ای جدّی که پیش روی نظریه قرار دارد، امتناع می‌ورزید. (See: kim, 2010, Philosophy of Mind, pp.29-31.) مهمترین مباحث فلسفی درباره ذهن/نفس و علوم شناختی را اینجا ببینید: @PhilMind
💠 «نظریه های و در »، اولین مجلد از چهار کتاب ترجمه مجموعه مقالات کلاسیک درباره تئوریهای مسئله ذهن - بدن است که این جلد به دیدگاه دوئالیستی و نقد آن می پردازد. 💠 مجموعه مقالات کتاب - که توسط دکتر حمید وحید انتخاب و بوسیله جمعی از مترجمان (دکتر جعفر مروارید، دکتر بیژن منصوری، محمدرضا محسنی نیا و ...) ترجمه شده - معرفی امهات دیدگاه دوئالیستی را در کنار تبیین اشکالات عمده فیزیکالیستی علیه آن انجام می دهد. 💠 اولین بخش در واقع فصل نخست کتاب فلسفه ذهن جیگون کیم درباره چیستی و انواع این حالات است. سپس مقاله هاورد رابینسن درباره تقریرهای مختلف دوگانه انگاری را می خوانیم. در ادامه گزیده هایی از کتاب تأملات ، ارائه می شود. 💠 آنگاه مقاله گیلبرت رایل - فیلسوف رفتارگرا - در حمله به با عنوان «اسطوره دکارت» می آید که در واقع فصلی از کتاب او بنام «مفهوم ذهن» است. 💠 سپس نوبت به برخی دفاعیه های معاصر از دوگانه انگاری می رسد که مقاله «دفاعی کوتاه از دیدگاه دکارتی» از جان فاستر و مقاله «اصالت ظهور دفعی و آگاهی» از چارلز تیلور، آنها را نمایندگی می کنند. 💠 صورت‌بندی جدید کیم از اشکال تعاملات علیه دوئالیسم و پاسخ دیوید جل به او، مقالات بعدی هستند. در انتها نیز مقاله همپل در دفاع از رفتارگرایی و مقاله هیلری پاتنم در نقد آن آمده است. 💠 این کتاب در ۴۵۰ صفحه و توسط پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به چاپ رسیده است. @PhilMind
پرسش یکی از دوستان کانال که توضیحش در پست بعد می آید👇
اهمیت تبیین تجربی 🔰 رابطه صورت با مادّه را رابطه اتّحادی می‏داند که بر اساس آن، در ترکیب و - هرچند می‏توان بلحاظ تحلیل عقلی، یک حیث مجرد و یک حیث مادّه در نظر گرفت - در متن وجود خارج با یک حقیقت واحد روبرو هستیم. 🔰 همچنین مطابق قاعده "النفس فی وحدتها کلّ القوی"، قوای متکثّر – بعنوان مرتبه نازله نفس واحد بسیط – فعل خویش در عضو متناسب بدن را به انجام می‏رسانند و در عین حال، تمام این قوا به نحو اندماجی در وحدت جمعی نفس بسیط، موجودند. 🔰 برخی اساتید و محققان فلسفه اسلامی، به تحلیل عقلی حکمت متعالیه درباره اتحاد صورت با مادّه در یک وجود واحد، اکتفا کرده یا بحث کثرت اندماجی قوا در بسیط را برای تبیین رابطه علّی نفس – بدن کافی میدانند. اما دو مرحله از تأمّل در این‏جا وجود دارد: 🔰 اوّل آن‏که اگر کسی آموزه‏ های عرفانی درباره توحید افعالی و وحدت شخصیه وجود را مقبول و مستدلّ نداند، بسیاری از توضیحات صدرا در مورد شئون متکثّر قوا در عین وحدت جمعی نفس را هم در نخواهد یافت و این قبیل تبیین‌ها قابل تخاطب با فیلسوفان و دانش‌پژوهان خارج از منظومه فکری عرفانی و اسلامی نیست. 🔰 دوّم آن‏که با فرض پذیرش تعابیر فوق بعنوان یک تصویر روشن فلسفی، باز پرسش اساسی رخ می‏نماید که این نفس مترفّع در سطح و مرتبه مادّه نیست و تحت قوانین فیزیکی قرار نمی‏گیرد. کما این‏که صدرا نیز سخن از بساطت و و کثرت اندماجی و ... می‏گوید که بوضوح متمایز از ساختار و قواعد عالَم فیزیکی است. 🔰 در نتیجه کما کان اشکال فیزیکالیست‏ها برقرار می‏ماند که همان تبیین چگونگی اتّصال سطح غیرمکانی و فرافیزیک با سطح مکانی، جهت‏ مند و فیزیکی است و ابهامات از منظر فیزیکالیستی را اعاده می‏کند. 🔰 بنابراین اگر قصد یافتن پاسخ و تخاطبی با پارادایم فیزیکالیستی باشد، بنظر می‏رسد یا باید تبیین‏های فوق با بیانی روشن و قابل تفاهم در فضای ایضاح شوند (که البته بعید می‏نماید)، یا بسراغ تبیین‏های تجربی رفت که قرابت بسیار بیشتری با مباحث فیزیولوژیک و پرسش‏های فیزیکالیستی دارد. 🔰 شایان ذکر است خود صدرالمتألهین نیز در مباحث مربوط به روح بخاری، چنین تلاشی را – هرچند اشکالاتش خواهد آمد - مبتنی بر علوم طبیعی زمان خویش انجام داده است. مهمترین مباحث فلسفی درباره ذهن/نفس و علوم شناختی را اینجا ببینید: @PhilMind