eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.8هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔اگر علی در به امامت رسید چگونه حاضر شد که با ابوبکر کند و از امامتش صرف نظر کند ❗️❗️ 💠💠 👌در این که علی علیه السلام در ابتدای امر با ابوبکر بیعت نکرد ، میان شیعه و سنی نمی باشد و حتی بخاری و مسلم تصریح می کنند که علی علیه السلام حدود ماه از بیعت با ابوبکر امتناع کرد ؛ 📚صحیح بخاری ج6 ص396 📚صحیح مسلم ج3 ص1380 ❕اما این که آیا پس از اولیه از بیعت ، علی علیه السلام تن به بیعت با ابوبکر داد یا خیر ، میان شیعه اختلاف است . 🔶شیخ می نویسد ؛ ‌ « دانشمندان شیعه معتقدند که علی حتی لحظه ای با ابوبکر بیعت نکرد » 📚الفصول المختاره ص56 ❕نظر دیگر آن است که ابوبکر برای گرفتن بیعت ، به خانه امام علیه السلام حمله کرد و ایشان را به به مسجد بردند . 🔶مرحوم طبرسی نقل می کند؛ « عمر با جماعتی به منزل علی آمدند و گفتند با ابوبکر بیعت کنید .زبیر با شمشیر بر آنان حمله کرد اما شکست خورد » 📚الاحتجاج یک جلدی ص43-47 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « علی را به زور در حالی که را به گردنش آویخته و او را می کشیدند برای بیعت به مسجد بردند» 📚الاختصاص ص274 📚بصائر الدرجات ص275 🔶امام باقر فرمود: « علی را در حالی به مسجد می بردند که ریسمان بر گردن او آویخته بودند» 📚رجال کشی ص7 رقم16 ❗️در روایت دیگر آمده است؛ « عمر با ضربتی درب خانه را شکست و داخل شدند و علی را در حالی که پیراهنش را به آویخته بودند خارج کردند » 📚تفسیر عیاشی ج2 ص67 👌ابن قتیبه از علمای اهل سنت هم نقل می کند: « عمر با گروهی علی را خارج کردند و نزد ابوبکر بردند و به او گفتند بیعت کن که اگر نکنی گردنت را می زنیم» 📚الامامه و السیاسه ص13 👌حضرت امیر در نهج البلاغه نیز اشاره به این جریان کرده است و خطاب به معاویه می نویسد: « تو گفته ای که مرا همچون شتر افسار زده ای می کشیدند تا بیعت کنم به خدا سوگند خواسته ای مذمت کنی ولی مدح و ثنا گفته ای و خواسته ای رسوا کنی ولی خودت رسوا شده ای این امر برای یک مسلمان عیب نیست که مظلوم واقع شود مادام که در دین خود تردید نداشته باشد و در یقین خود شک نکند» 📚نهج البلاغه نامه 28 🔰نهایتا علی علیه السلام تحت اکراه و اجبار تن به با ابوبکر داد چنان که شیخ کلینی از امام باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود ؛ « علی تحت اکراه و فشار کرد زیرا یارانی نداشت» 📚الکافی ج8 ص296 👌ویا در دیگری آمده است ؛ « علی را در حالی که پیراهنش را به گردنش آویخته بودند ، به زور بردند و به او گفتند بیعت کن ، علی گفت اگر بیعت نکنم چه می شود ، گفتند تو را می کشیم ، علی گفت در این صورت بنده خدا و برادر رسول خدا را کشته اید ، سپس بیعت کرد و دست راستش را به عنوان بیعت به دستشان زد » 📚بحار الانوار ج28 ص393 👌مرحوم الدین می نویسد ؛ « امام علی از یک سو می خواست که حق مسلم خود را در خلافت و نص و وصیت پیامبر را محترم بشمرد و از سوی دیگر به و بد اندیشان که برای محو اسلام در کمین نشسته بودند و اختلاف مهاجران و انصار نیز ، زمینه را برای قدرت نمایی آنان فراهم می ساخت ، مجال عرض اندام ندهد ، به همین دلیل مدتی از بیعت خود داری کرد تا مساله نخست یعنی خلافت و امامت او گردد و سپس برای حفظ اسلام و دفع شر منافقان اقدام به بیعت کرد تا مساله دوم روی ندهد » 📚المراجعات نامه 84 ❕بنابراین اگر بیعت امیر مومنان را بپذیریم بر پایه همان دلیلی بوده است که مرحوم شرف الدین به آن اشاره داشتند و ما در دو پاسخ زیر مفصلا پیرامون این دلیل و فلسفه مماشات و امام علیه السلام با خلفا توضیح داده ایم ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3116 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3106 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش چرا به امام حسن(ع) یا سایر امامان امیرالمؤمنین نمیگویند ؟مگر آنان حاکم و امیر برای مومنان نیستند❓ 🗯پاسخ؛ ❗️صحیح است که تمام امامان ما حاکم و امیر برای مومنان بوده اند اما در روایات ما لقب « امیر المومنین»تنها مختص به حضرت علی شمرده شده است. 👌 مرحوم شیخ حر عاملی روایت می کند که مردی آمد به نزد امام صادق و به او گفت: «سلام بر تو ای امیر المومنین» ❗️امام بر روی پاهای خود ایستاد و فرمود سکوت کن این لقب و اسمی است که تنها اختصاص به امیر مومنان علی دارد که خداوند او را به آن نامیده است » 📚وسائل الشیعه ج14 ص600 ❗️در روایت دیگر فرمود: «این لقبی است که خداوند تنها امیر المومنین علی را به آن ملقب ساخته است و هیچ کس خودش را به این لقب نمی نامد مگر آنکه کافر به این دستور الهی باشد» 📚الکافی ج1 ص411 👌در روایت دیگر پیامبر گرامی فرمود: «زمانی که به معراج رفته بودم خداوند به من وحی کرد علی را به لقب « امیر المومنین» نامگذاری کن و من هیچ کس را چه قبل از او و چه بعد از او به این لقب ملقب نساخته ام» 📚امالی طوسی ج1 ص301 👌همین مضمون در روایات دیگری نیز آمده است؛ 📚علل الشرایع یک جلدی ص160 📚مناقب ابن شهر اشوب ج3 ص55 📚الاختصاص ص267 📚بحار الانوار ج37 ص290 باب94 👌همین مضمون در روایات اهل سنت نیز آمده است. ❗️خطیب بغدادی روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: «روز قیامت منادی از جانب عرش ندا می دهد که علی امیر المومنین و امام متقین و رهبر پاکان است» 📚تاریخ بغداد ج13 ص122 ❗️برید اسلمی می گوید: «پیامبر به ما امر کرد که به علی به عنوان « امیر المومنین» سلام کنیم» 📚ترجمه الامام علی من تاریخ دمشق ج2 ص259 👌این که این لقب اختصاص به حضرت علی دارد از دو جهت است؛ 1⃣تنها جانشین بلافصل پیامبر گرامی حضرت علی بوده است و دیگران حتی امامان جانشین بلافصل پیامبر گرامی نیستند لذا لقب « امیر المومنین» اختصاص به ایشان دارد تا نشان دهد که ایشان تنها جانشین بلافصل پیامبر هستند. 2⃣صحیح است که سایر امامان هم امیر و حاکم مردمان هستند اما لقب « امیر المومنین » مختص به حضرت علی شده است و حتی امامان هم ملقب به این لقب نشده اند تا غیر انان جرات نکنند این لقب را به ناحق بر خود بگذارند.در جایی که سایر امامان که به حق امیر برای مومنان هستند این لقب را برای خود بر نگزیده اند تکلیف سایرین روشن میشود. 📚مستدرک الوسائل ج10 ص400 👌پرسش ها و پاسخ های مرتبط؛ 1⃣آیا آیه اولی الامر دلالت بر امامت و جانشینی حضرت علی و اهل بیت دارد❓ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/420 2⃣آیا آیه ولایت دلالت بر امامت و جانشینی و ولایت حضرت علی بر مومنین دارد❓ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/449 3⃣آیا مولی در حدیث غدیر به معنای ولایت و سرپرستی است❓ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1227 ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔اخیرا کلیپی از در مورد غدیر خم منتشر شده است که شبهاتی را پیرامون غدیر مطرح می کند که شما به تمام آنها پاسخ داده اید اما یک او را پاسخ ندادید که اگر آیه ابلاغ مربوط به غدیر است چرا آیات ماقبل آن ارتباطی با جریان غدیر ندارد و چرا در پایان آیه می گوید خدا قوم را هدایت نمی کند مگر صحابه پیامبر که منکر غدیر بودند کافر بودند ❕❕ 💠💠 ❕ما در گذشته بر اساس علمای اهل سنت و تشیع و قرائن موجود در خود آیه اثبات کرده ایم که آیه مذکور در مورد غدیر خم و ولایت علی علیه السلام نازل شده است و هر احتمال دیگری در مورد آیه باطل و است ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3128 👌 سوال و شبهه مطرح شده نیز در تفسیر مطرح و به زیبایی پاسخ داده شده است که توجه شما را به آن جلب می کنیم ؛ 1⃣ گاهی گفته می شود آیات قبل و بعد درباره اهل کتاب و آنها است، مخصوصا نویسنده تفسیر المنار در جلد 6 صفحه 466 روی این مساله، پا فشاری زیادی کرده است . ❕ولی همانطور که در تفسیر خود آیه گفتیم این موضوع اهمیت ندارد، زیرا؛ 🔶اولا : لحن آیه و تفاوت آن با آیات قبل و بعد، کاملا نشان می دهد که موضوع سخن در این آیه، موضوعی است که با آیات قبل و بعد تفاوت دارد . 🔶 ثانیا ؛ همانطور که بارها گفته ایم، قرآن یک کتاب نیست که مطالب آن در فصول و ابواب معینی دسته بندی شده باشد، بلکه طبق نیازها و حوادث مختلف و رویدادها نازل گردیده است، لذا مشاهده می کنیم قرآن در حالی که درباره یکی از بحث می کند فی المثل یک حکم فرعی را به میان می آورد، و در حالی که درباره یهود و نصاری سخن میگوید، روی سخن را به مسلمانان کرده و یکی از دستورهای اسلامی را برای آنها بازگو می کند . 👌عجیب اینکه بعضی از اصرار دارند که بگویند این آیه در آغاز بعثت نازل شده است، با اینکه سوره مائده در اواخر عمر پیامبر نازل شده و اگر بگویند: این یک آیه در مکه در آغاز بعثت نازل شده و سپس به تناسب در لابلای آیات این سوره قرار داده شده میگوئیم این درست ضد آن است که شما آن را میجوئید و میطلبید، زیرا میدانیم که پیامبر در آغاز بعثت نه مبارزه با یهود داشت و نه با نصاری، بنابر این پیوند این آیه و آیات قبل و بعد بریده خواهد شد (دقت کنید) ❕اینها همه نشان می دهد که این آیه در معرض وزش طوفان تعصب قرار گرفته و به همین دلیل احتمالاتی در آن مطرح می شود که در آیات مشابه آن به هیچوجه از آن سخنی نیست، هر یک میکوشد با بهانه و یا دستاویز بی اساسی آن را از مسیرش منحرف سازد. 2⃣ می گویند اگر این آیه مربوط به نصب علی علیه السلام به خلافت و ولایت و داستان غدیر خم است پس ‍ این جمله آخر که می گوید « ان الله لا یهدی القوم »« خداوند قوم کافر را هدایت نمی کند »چه ارتباطی با این مساله میتواند داشته باشد❕ 👌برای پاسخ به این ایراد کافی است بدانیم که در لغت و همچنین در لسان قرآن به معنی انکار و مخالفت و ترک است، گاهی به انکار خدا و یا نبوت پیامبر اطلاق می شود و گاهی به انکار و یا مخالفت در برابر دستورات دیگر. 🔰در سوره آل عمران آیه 97 در مورد حج می خوانیم؛ « و من کفر فان الله غنی عن العالمین » « کسانی که دستور حج را زیر پا بگذارند و با آن مخالفت نمایند به خدا زیانی نمی رسانند خداوند از همه جهانیان بی نیاز است » 🔶و در سوره بقره آیه 102 درباره ساحران و آنها که آلوده به سحر شدند اطلاق کلمه کفر شده است «و ما یعلمان من احد حتی یقولا انما نحن فتنة فلا تکفر» 🔶 و نیز در آیه 22 سوره ابراهیم می بینیم که شیطان در برابر کسانی که از او پیروی و اطاعت کردند در روز رستاخیز صریحا اظهار تنفر کرده و به آنها می گوید: « شما در اطاعت او امر الهی مرا شریک او ساختید و من امروز نسبت به این کار شما می ورزم «انی کفرت بما اشرکتمونی من قبل » 👌 بنابر این اطلاق کفر بر مخالفان مساله ولایت و رهبری جای تعجب نیست . 📚تفسیر ج5 ص17 به بعد https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❓اعتراف رجال شيعه الكشی در صفحه 101 از كتاب رجال تصريح ميكند : كه عده اي از اهل علم ذكر كرده اند كه عبدالله بن سبأ شخصي يهودي بود و مسلمان شد واو در زمان يهوديتش قائل به امامت يوشع بن نون بوده و در اسلام بعد از وفات رسول خدا صل الله عليه وآله وسلم مانند همين نظر رامطرح كرد و او كسي بود كه فرض بودن امامت علي عليه السلام را مشهور كرد و براءت از دشمنانش را ظاهر كرد ❔جای دارد : او اولين كسي بود كه فرض بودن ولايت و برائت از مخالفين را مشهور كرد❕❕ 💠💠 👌به راستی انسان از شدت عناد ولایت علی علیه السلام تعجب می کند که با وجود نصوص قطعی و معتبر و متواتر از جمله حدیث غدیر درباره امامت و جانشینی علی علیه السلام ، این را نادیده گرفته و می گویند عبدالله بن بوده است که علی را به عنوان امام به مردم معرفی کرده است . 🔶 آنچه در منابع در مورد عبدالله بن سبا آمده است ، آن است که او بود و سپس اسلام آورد و درباره علی علیه السلام گرفتار شد و می گفت علی ، خدا است ، علی علیه السلام نیز او را داد اما توبه نکرد ، و نهایتا او را به جرم ارتداد ، کرد . 🔰مرحوم از امام باقر علیه السلام نقل می کند ؛ « عبد الله بن سبا ادعای برای خود را داشت و می گفت امیر مومنان خدا است ، این مطلب به علی رسید ، علی او را خواست و در این مورد از او سوال کرد ، او به گفته هایش اقرار کرد و گفت تو خدایی و من هم پیامبرم، علی علیه السلام فرمود وای بر تو ...از گفته ات کن ، عبدالله بن سبا از توبه کردن خود داری کرد ، علی او را زندانی کرد و تا سه روز توبه داد ، اما او توبه نکرد ، علی نیز او را کرد ( فاحرقه بالنار ) » 📚اختیار معرفه الرجال ج1 ص323 📚وسائل الشیعه ج28 ص336 👌می بینیم آنچه در ما آمده است آن است که جرم عبدالله بن سبا که او را شایسته ملامت و مواخذه کرده بود ، ادعای برای علی علیه السلام بوده است نه ادعای برای او . ❕اما اهل برای شانه خالی کردن از ولایت و امامت علی علیه السلام و با نادیده گرفتن ولایت و جانشینی او ، می گویند عبدالله بن سبا اولین کسی بود که ادعای را برای علی در زمان عثمان مطرح کرد و تا قبل از آن سخنی از امامت علی به میان نمی آورد ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2433 🔰مرحوم کشی پس از نقل در مورد عقیده شیعه پیرامون عبدالله بن سبا به نقل عقیده اهل سنت پیرامون او می پردازد و می گوید ؛ « برخی از اهل ( علمای متعصب اهل سنت ) چنین می گویند که عبدالله بن سبا یهودی بود و سپس اسلام آورد ... او اولین کسی بود که مشهور شد به این که به امامت علی دارد و مدعی برائت از دشمنان علی و کفر آنان بود ، و به خاطر همین، این مخالفان شیعه می گویند اصل شیعه و رافضه گری از گرفته شده است » 📚اختیار معرفه الرجال ج1 ص324 💠بنابراین مرحوم تنها بیان علمای اهل سنت را پیرامون عبدالله بن سبا نقل می کند نه آنکه آن جملات ، عقیده خودش پیرامون عبدالله بن باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیه 110 سوره آل عمران در مورد امت زمان رسول خدا می فرماید : شما بهترین هستید که برای مردم خلق شده..اما دوستان چه میگن1-پهلوی دختر پیامبر را شکستند،و خانه او را به آتش کشیدند،و علی را. دست بسته بردند تا بیعت کند و هیچ کس چیزی نگفت3-علی و فاطمه شبها در خانه مهاجر و انصار رو میزدن و از بیعت آنها در غدیر خم می گفتند ولی در جواب می شنیدند که ترس دارند و فضای رعب آوری.است.همه این اتفاقها افتاد و هیچ کس اعتراض نکرد و این همان امت بود ،حال حرف قرآن.را باور کنیم که یاران پیامبر را بهترین امت میداند که تا به حال خلق شده یا کسانی که یاران رسول خدا را لعن و نفرین میکنند❗️❗️❗️ 💠💠 👌استدلال به آیه شریفه برای بیان قداست تمام ناتمام و غیر قابل قبول است . 🔰خداوند می فرماید ؛ « شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها آفریده شدید ( چرا که ) امر به معروف می کنید و نهی از منکر می کنید و به خدا ایمان دارید » 🔶آل عمران 110 ❕خداوند در این آیه تمام امت پیامبر را به عنوان بهترین معرفی نمی کند بلکه کسانی از آنها را به عنوان بهترین امت معرفی می کند که سه ویژگی مهم را داشته باشند ؛ 1⃣ایمان به خدا و دستورات او 2⃣امر به معروف کردن 3⃣نهی از منکر کردن ❕بنابراین بر اساس آیه شریفه مسلمانان تا زمانی یک امت محسوب می شوند که ایمان به تمام دستورات خدا داشته و دعوت به سوی نیکیها و مبارزه با منکر را فراموش نکنند و آن روز که این موارد را فراموش کنند نه بهترین امت هستند و نه به سود جامعه بشریت خواهند بود . ❔آیا صحابه ای که تصریح پیامبر بر خلافت و جانشینی علی را پشت گوش انداختند ایمان به دستورات خدا دارند ❕ ❔آیا صحابه ای که به خانه وحی هجوم بردند و هتک بیت کردند و کسان دیگری که در برابر این هتک حرمت سکوت کردند مصداق آمرین به معروف و ناهین از منکر هستند ❗️ 🔶بنابراین آیه شریفه به هیچ عنوان شامل حال کسانی از صحابه که ایمان صحیح به خداوند نداشتند و امر به معروف و نهی از منکر را ترک کرده بودند نمی شود و این مساله ای است . ❕در روایات ما نیز آمده است که مخاطب آیه شریفه اهل بیت علیهم السلام هستند . 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « این آیه تنها در شان محمد و اوصیاء او نازل شده است و منظور از برترین امت ، آنان هستند که برترین هستند ، خداوند از این بیان تنها محمد و اوصیایش را قصد کرده است » 📚تفسیر برهان ج1 ص676 📚تفسیر عیاشی ج1 ص195 👌در دیگری فرمود ؛ « آیا می گویید منظور از برترین امت تمام مسلمین هستند ؟ کسانی که امیر المومنین و حسن و حسین را کشتند ؟ منظور آیه ما هستیم و ما (برترین امت ) و برترین هدایتگران هستیم » 📚بحار الانوار ج24 ص154 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔یکی از اهل سنت این پرسش را مطرح کرده که پاداش و جزای اعتقاد به توحید، نبوت و معاد در قران مشخص شده، اگر امامت اصل چهارم دین است پس پاداش اعتقاد به آن در قران کجاست؟ عدم اعتقاد به امامت در قران کجاست ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که بر اساس آیات صریح قرآن و سنت قطعی پیامبر گرامی طبق روایات اهل سنت ، امامت اصلی از دین اسلام است که همگان موظف به تن دادن به این اصل مهم اعتقادی و پذیرش آن هستند که جهت آگاهی پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2984 👌حال که ثابت شد که امامت اصلی از اصول دین اسلام است روشن می شود که انسان ، مسلمان راستین و نیست مگر آنکه معتقد به اصل امامت باشد چرا که می فرماید ؛ « وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ » « و هر كس جز اسلام (و تسليم در برابر تمام فرامین حق،) آيينى براى خود انتخاب كند، از او پذيرفته نخواهد شد، و او در آخرت، از زيانكاران است » 🔰آل عمران 85 ❕لذا در روایات فراوانی وارد شده است که کسانی که بدون اعتقاد به ولایت و امامت امامان اهل بیت علیهم السلام ، مسلمانی و عبادت می کنند ، هیچ یک از اعمال و عبادات آنها مقبول درگاه الهی نیست چرا که آنان مسلمان واقعی نیستند و اصلی از اصول دین را که جهت آگاهی نمایه زیر را مطالعه کنید ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2414 🔰کسانی که امر خداوند و پیامبرش را در مورد اصل امامت نادیده گرفتند مشمول این آیات می شوند که می فرماید ؛ « هيچ مرد و زن با ايمانى حق ندارد هنگامى كه خدا و پيامبرش امرى را لازم بدانند اختيارى از خود (در برابر فرمان خدا) داشته باشد، و هر كس نافرمانى خدا و رسولش را كند به آشكارى گرفتار شده است » ( احزاب 36) 👌و می فرماید ؛ « و آن كس كه نافرمانى خدا و پيامبرش كند و از مرزهاى او تجاوز نمايد او را در آتشى وارد مى‏ كند كه در آن خواهد ماند و براى او مجازات توهين آميزى است » ( نساء 14) ❕اما کسانی که به امر خداوند و پیامبرش در مورد اصل امامت تن دادند نیز مشمول این آیات می شوند که می فرماید ؛ « هر كس اطاعت خدا و پيامبرش را كند وى را در باغهايى از بهشت وارد مى‏ كند كه همواره آب از زير آن جارى است و جاودانه در آن مى‏ مانند و اين پيروزى بزرگى است » ( نساء 13) 🔸« و كسى كه خدا و پيامبر را اطاعت كند، همنشين كسانى خواهد بود كه خدا نعمت خود را بر آنها تمام كرده، از پيامبران و صديقان و شهداء و صالحان، و آنها رفيقهاى هستند » ( نساء 69) ❔چه فضیلتی از این بالاتر است که خداوند اسلام را با امامت می پذیرد و اگر کسی این اصل را منکر شود اسلام و تسلیم خداوند بودنش ناقص است و اسلام او قبول نیست و از جمله زیانکاران است ❗️ 👌البته توجه به این نکته لازم است که منکرین اصل امامت اگر چه مسلمان حقیقی نیست اما به روایات ، مسلمان ظاهری بوده و احکام اسلام در دنیا بر آنان مترتب می شود . 📚الکافی ج 2 ص 25 🔸اما در آخرت با آنان معامله غیر مسلمان می شود مگر کسانی از آنان که مستضعف بوده و از حق و حقیقت مطلع نشده اند ، که در گذشته مفصلا در مورد سرنوشت بحث کرده ایم ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2112 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔پرسش ❓خواستم ببینم شیعه چه دلیل عقلی دارد که خداوند باید بعد از پیامبر امامی را برای مردم معین کند❕❕دلیل عقلی بر لزوم امامت چیست❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌در این رابطه دلائل متعددی اقامه شده است که ما به برخی اشاره می کنیم ؛ 1⃣ امامت جانشینی از نبوت است ؛ 🗯پیامبر گرامی در زمان حیات شریفشان چهار وظیفه حساس و مهم را بر عهده داشت ؛ 🔶1- قرآن را تفسیر کرده و مقاصد و اهداف و رموز و اسرار آن را برای مردم بیان می کرد چنان که می فرماید: « قرآن را بر تو نازل کردیم تا تو آیات آن را برای مردم تبیین کنی » 🔶نحل 44 🔶2- احکام الهی را به مردم می رساند و آن ها را با حلال و حرام و واجبات و محرمات آشنا می ساختند . 🔶3- به شبهات و اشکالات وارده بر تعالیم اسلامی پاسخ می گفت . 🔶4- دین و آیین الهی را از تحریف و زیاده و کم حفظ می کرد . 👌پس از پیامبر اگر خداوند جانشینی برای او معرفی نکند که همانند پیامبر دارای علم و عصمت الهی باشد این وظائف به سر انجام نمی رسد . 👌مردم چون مفسر الهی در میان آنها نمی باشد تا آیات قرآن را تفسیر کند و مقاصد آن را بیان کند در فهم این کتاب شریف گرفتار سر درگمی شده و از هدایت آن بهره نمی گیرند . 🔷پیامبر گرامی فرصت نکردند تا تمام احکام مورد نیاز مردم را به آنها برساند ، زیرا در مکه گرفتار آزار و اذیت مشرکین و در مدینه هم درگیر نبرد با آنان بودند و بسیاری از احکام در زمان پیامبر مورد ابتلاء نبود تا پیامبر حکم آنها را بیان کند و بعد ها هم با گسترش روابط اجتماعی مسائل تازه ای پیش می آمد که نیازمند شناخت حکم الهی بود ، گذشته از آنکه در همان مقدار احکامی هم که پیامبر به مردم رسانید اختلاف شده و مردمان دچار چند دستگی شدند . اگر رهبران الهی در میان مردم نباشند تا بر اساس علوم پیامبر ، مردم را با احکام الهی آشنا نسازند مردم دیگر راهی به دستیابی به احکام الهی نخواهند داشت . ❕از سوی دیگر با نبود پیامبر این احتمال بود که آیین او دچار تحریف و کم و زیاد شود و در تعالیم و روایات پیامبر تغییر و تبدیل صورت گیرد . 🔷 و با فرض نبودن امام ، پس از پیامبر دیگر کسی نمی باشد که دارای علم الهی و عصمت الهی باشد تا بتواند به شبهات و سوالات مردمان پاسخ دهد . 👌همه این نیازها بر خداوند لازم و واجب می کند تا پس از پیامبر امامانی قرار دهد تا بر اساس تعالیم و علوم پیامبر که به آنها رسیده ظائف پیامبر را ادامه داده و بندگان در سایه تعالیم آنان مسیر کمال را در پیش بگیرند . 📚الالهیات ، سبحانی تبریزی ، ج4 ص26 ❗️❗️❗️❗️👌ادامه پاسخ 👇👇👇👇
❗️❗️❗️ادامه پاسخ 👇👇👇 2⃣دلیل دیگر استدلال هایی است که علامه حلی در بیان لزوم وجود رهبران الهی در جامعه می آورد ؛   🔶1. وجود پیامبر و امام ضروری است تا شناخت عقلی بشر، به واسطه ی بیان نقلی تقویت شود؛ زیرا اگر چه انسان با نیروی عقل بسیاری از حقایق از اصول و فروع دین را درک می کند، ولی گاهی در اعماق وجودش وسوسه ها و تزلزل هایی وجود دارد که مانع از اعتماد بر آن و انجام آنها می گردد، اما هنگامی که این احکام عقلی با بیان پیشوای الاهی تقویت گردد، هر گونه تزلزل و شک و دودلی زدوده خواهد شد و انسان با قوت قلب به سوی یافته های عقلی خود خواهد رفت.   🔶2. بسیاری از امور وجود دارد که عقل، حسن و قبح آن را درک نمی کند و باید دست به دامان پیشوایان الاهی گردد، تا بتواند خوبی و بدی آنها را دریابد.   🔶3. بسیاری از اشیا مفید و برخی دیگر زیان بارند و انسان تنها با فکر خود قادر به درک سود و زیان همه ی آنها نیست. این جاست که احساس نیاز می کند، تا کسی سود و زیان اشیا را برای او بیان نماید و این کار تنها از عهده ی پیشوایان الاهی که با منبع وحی در ارتباط هستند بر می آید.   🔶4. انسان موجود اجتماعی است و اجتماع بدون داشتن قوانینی که حقوق همه ی افراد را حفظ کند و آنها را در مسیر صحیح پیش ببرد؛ سامان نخواهد یافت و به کمال مطلوب نخواهد رسید، تشخیص این قوانین به طور صحیح و اجرای آنها جز به وسیله ی رهبران آگاه، پاک و معصوم صورت نخواهد گرفت.   🔶5. انسان ها در درک کمالات و تحصیل علوم و معارف و کسب فضایل متفاوت اند، بعضی از آنها توانایی حرکت در این مسیر را دارند و برخی عاجز و ناتوانند. رهبران الاهی گروه اوّل را تقویت و گروه دوم را یاری می کنند،تا هر دو گروه به کمال ممکن برسند.   🔶6.با توجه به تفاوت مراتب اخلاق در انسان ها، تنها راه برای پرورش این فضایل، رهبران پاک و معصوم هستند.   🔶7. پیشوایان الاهی از ثواب و عقاب و پاداش و کیفر الاهی در برابر طاعت و گناه آگاهی کامل دارند و هنگامی که دیگران را از این امور آگاه کنند، انگیزه نیرومندی برای انجام وظیفه در آنان پیدا می شود. 📚شرح تجرید ص271   3⃣خداوندی که نوع بشر را برای پیمودن راه کمال و سعادت آفریده است، همان گونه که باید برای هدایت او پیامبرانی را که متکی بر نیروی وحی و دارای مقام عصمت باشند مبعوث کند، لازم است برای تداوم این راه، بعد از رحلت پیامبران، جانشینان معصومی قرار دهد تا جامعه ی انسانی را در رسیدن به سر منزل مقصود کمک کنند و به یقین بدون آن این هدف ناتمام خواهد ماند؛ زیرا؛ 🔶 اولاً: عقول انسانی به تنهایی برای تشخیص تمام عوامل و اسباب پیش رفت و کمال، قطعاً کافی نیست و گاهی حتی یک دهم آن را نیز تشخیص نمی دهد.   🔶ثانیاً: آیین انبیا بعد از رحلت آنان، ممکن است دست خوش انواع تحریفات گردد. برای جلوگیری از تحریف لازم است پاسدارانی معصوم و الاهی باشند، تا از آن پاسداری کنند و آیین خدا را از تحریف باطل گرایان و دخالت های جاهلان و تفسیر های صاحبان هوی و هوس بر کنار دارند . 🔶ثالثاً: تشکیل حکومت الاهی و برقراری عدل و قسط و رسانیدن انسان به اهدافی که برای آن آفریده شده است، جز از طریق انسان های معصوم ممکن نیست؛ زیرا به گواهی تاریخ حکومت های انسانی همیشه در مسیر منافع مادی افراد یا گروه های خاصی سیر کرده و تمام تلاش آنها در همین راستا بوده است و همان گونه که بارها آزموده ایم عناوینی مثل دموکراسی و حکومت بر مردم یا حقوق بشر و مانند آن پوششی است برای رسیدن به اهداف شیطانی قدرت ها و آنها با استفاده از همین ابزار مقاصدشان را به شکل مرموزی بر مردم تحمیل کرده اند. 👌 این سه اصل یعنی ارائه طریق در آنجا که عقل از تشخیص آن عاجز است و حفظ نیراثهای انبیاء و اقامه حکومت عدل در واقع پایه های اصلی وجود امام معصوم را تشکیل می دهد . 📚پیام قرآن ، مکارم شیرازی ج9 ص40 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔این که می گویند خلافت به امام علی نرسید چون اهل مزاح و بود و آدم جدی نبود چقدر سندیت دارد ❗️❗️ 💠💠 👌یکی از تهمتهایی که غاصبین خلافت و پیروان آنها به علی علیه السلام می زدند تا به این بهانه عدم آن حضرت را برای امر خلافت ثابت کنند ، این بود که می گفتند امام علیه السلام شوخ طبع و مزاح و نعوذ بالله اهل هزل و باطل است . 🔹«عمر» به هنگام انتخاب شوراى شش نفرى به على عليه السّلام گفت: «تو از همه شايسته ‏ترى اگر طبع نبودى » 📚تاریخ طبری ج 3 ص 294_ شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ج 1 ص 186 🔰بلاذرى از ابن عباس نقل می کند که «عمر گفته است نمى ‏دانم با امت محمد چه كنم؟ (او اين جمله را پيش از ضربت خوردنش گفته بود) به او گفتم: چرا ناراحتى در صورتى كه ميان آنها افرادى كه شايستگى براى امر خلافت داشته باشند مى ‏يابى؟ او گفت منظور تو على بن ابيطالب است؟ گفتم: آرى او به خاطر نزديكيش با رسول خدا و اينكه اوست و سابقه ‏اش در اسلام و امتحانى كه در زندگى داده است شايستگى براى خلافت را دارد.عمر گفت: او آدم خوش نشين و مزاح است‏ ( و شایسته خلافت نیست )» 📚انساب الاشراف ج 5 ص 16 🔹عمرو بن عاص از على علیه السلام ياد می نمود و می گفت شخصى است شوخ و مزّاح‏ و شایستگی را ندارد . 📚الامتاع و الموانسه ج 3 ص 183 👌علی علیه السلام در پاسخ عمرو عاص فرمود ؛ « از ابن نابغه (پسر آن زن بد نام- اشاره به عمرو عاص است-) در شگفتم! او براى مردم شام چنين وانمود مى ‏كند كه من بسيار اهل مزاح و مردى شوخ طبعم، كه مردم را با شوخى و هزل، پيوسته سرگرم مى‏ كنم. او سخنى باطل و كلامى به گناه، گفته است- و سخنان گفتار دروغ است- او پيوسته دروغ مى ‏گويد. وعده مى‏ دهد و تخلّف مى‏ كند. اگر چيزى از او درخواست شود، بخل مى ‏ورزد و اگر خودش از ديگرى تقاضايى داشته باشد، اصرار مى‏ كند. در پيمانش خيانت مى ‏نمايد. (حتّى) پيوند خويشاوندى را قطع مى ‏كند. هنگام نبرد لشكريان را امر و نهى مى ‏كند (و سر و صداى زياد راه مى‏ اندازد كه مردم شجاعش پندارند) ولى اين تا زمانى است كه دست‏ها به قبضه شمشير نرفته است و هنگامى كه چنين شود، او براى رهايى جانش، بالاترين تدبيرش اين است كه جامه ‏اش را كنار زند و عورت خود را نمايان‏ سازد (تا كريمان از كشتنش چشم بپوشند.). ❕ آگاه باشيد! به خدا سوگند، ياد مرگ مرا از سرگرم شدن به بازى و باز مى ‏دارد، ولى فراموشى آخرت او را از سخن حق بازداشته است. او حاضر نشد با معاويه بيعت كند، مگر اينكه عطيّه و پاداشى از او بگيرد (و حكومت مصر را براى او تضمين نمايد) و در مقابل از دست دادن دينش، رشوه اندكى دريافت نمايد.» 📚نهج البلاغه خطبه 84 🔹دشمنان مولا امير مؤمنان عليه السّلام هنگامى كه نمى ‏توانستند كوچكترين نقطه ضعفى در مورد ‏ هاى او براى امر خلافت بيابند، يا مقام علمى و تقوا و زهد و پارسايى و شجاعت و تدبير او را انكار كنند، به مسائلى از قبيله آنچه در بالا آمده، متشبّث مى‏ شدند، كه چون آن حضرت بسيار مزاح مى‏ كند، پس شايسته خلافت نيست و اين خود مى‏ رساند كه شايستگى ‏هاى امام عليه السّلام به حدّى روشن بود كه هيچ كس نمى ‏توانست انگشت انكار بر آن بگذارد، به همين دليل، طبق مثل معروف «ألغريق يتشبّث بكلّ حشيش» به اين بهانه‏ هاى واهى متشبّث مى ‏شدند. ❕البته باید توجه کرد اگر آن حضرت گاه شوخى و مى ‏فرموده، روى حساب و برنامه بوده است و جزء فضايل آن حضرت محسوب مى ‏شود كه انسانى خوشرو و خوش مجلس و داراى جاذبه فوق‏ العاده اخلاقى بود، ولى دشمن كينه‏ توز و بى ‏منطق، از صفات خوب نيز تعبيرهاى زشتى مى‏ كند و از آن دستاويزى براى تبليغات سوء خود مى ‏سازد و نمونه آن، همان است كه در اين بالا آمده است. 👌امام عليه السّلام در واقع «» را از خود نفى مى ‏كند، نه مزاح خردمندانه و ممدوح را، كه مايه صفاى روح و نشاط قلب و ادخال سرور در قلوب مؤمنين است. 📚پیام امام امیر المومنین ج 3 ص 466 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔ببخشید من از یک روحانی شنیدم که آیه قرآن در شان امام علی نازل شده است ❗️با دوستان اهل سنتم وقتی این قضیه را مطرح می کنم ازم دلیل می خواهند ❕لطفا روشنگری کنید ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ «يُؤتِى الْحِكْمَةَ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُؤتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ اوتِىَ خَيْراً كثيراً » 🔰«خداوند دانش و را به هركس بخواند (و شايسته باشد) مى‏دهد؛ و به هر كس دانش داده شود، كه خير فراوانى داده شده است». (بقره 269) 🔸حاكم حسكانى از علمای برجسته اهل سنت در شواهد التنزيل از ربيع بن خيثم نقل مى ‏كند كه ؛ « نام على عليه السلام را نزد او بردند، گفت: «نديدم كسى از مردم بتواند ايرادى بر حكم و داورى آن حضرت بگيرد؛ و متعال مى‏ گويد كسى كه دانشى به او داده شده است خير فراوانى به او داده شده است». 📚شواهد التنزیل ج 1 ص 107 🔰در همان كتاب چند حديث ديگر به همين معنى يا نزديك به آن نقل شده است. در ضمن از ابن عباس نيز نقل مى‏ كند كه پيامبر اكرم فرمود: «كسى كه مى‏ خواهد به ابراهيم در حلمش، و به نوح در ، و به يوسف در مردم داريش بنگرد؛ نگاه به على بن ابى طالب عليه السلام كند». 📚همان مدرک ج 1 ص 106 🔹در صحيح نيز آمده است كه پيامبر اكرم فرمود: «انَا دارُ الْحِكْمَةِ وَ عَلِىٌّ بابُها» «من خانه دانشم و على عليه السلام در آن خانه است». 📚صحیح ترمذی ج 5 ص 637 🔸مسلّم است كه هر كسى بخواهد وارد خانه‏ اى شود بايد از در وارد گردد، همان گونه كه قرآن مجيد نيز دستور داده است ؛ «و از در خانه ‏ها وارد شويد» ( بقره 189) بنابراين هر كس مى‏ خواهد به علم و دانش پيامبر اسلام راه يابد، بايد از على عليه السلام آغاز كند، و كليد اين گنجينه را از او بطلبد. ❕ابو نعيم در حلية الاولیاء به سند خود، از «عبد الله» نقل مى‏ كند كه در حضور رسول خدا شرفياب بودم، سخن از على عليه السّلام به ميان آمد؛ رسول خدا فرمود ؛ « حكمت به ده جزء تقسيم شده است، نه جزء از آن در اختيار على است و يك جزء آن در اختيار مردم ديگر است.» 📚حلیه الاولیاء ج 1 ص 64 🔸 متّقى هندی اين حديث را در كنز العمال نقل كرده است و در آخر آن آمده است ؛ : على عليه السّلام همان يك جزء را از بهتر مى‏ فهمد و به حقيقت آن بهتر مى‏ رسد. » 📚کنزالعمال ج 6 ص 154_ 401 🔹محب طبرى در الرياض النضرة از «جميل بن عبد الله بن يزيد مدنى» نقل مى‏ كند كه يكى از قضاوتها كه به داورى حضرت على عليه السّلام برگزار شده بود، به عرض رسول خدا رسيد. پيغمبر از حسن على عليه السّلام به شگفت آمد و فرمود ؛ « از خداى تعالى سپاسگزارم كه حكمت را در ميان ما اهل بيت قرار داد، و ما را از آن برخوردار ساخت.» 📚الریاض النضره ج 2 ص 200 🔸اين تعبيرات که همه برگرفته از روایات اهل سنت است به خوبى نشان مى‏ دهد كه در امت اسلامى بعد از پيامبر اكرم كسى در علم و دانش و حكمت، به پاى على عليه السلام نمى‏ رسد و از آنجا كه مهم‏ترين ركن امامت، علم و است؛ لايق‏ ترين فرد براى امامت و خلافت بعد از پيامبر گرامى او بوده است. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔درادامه حديث غدیر آمده « وال من والاه وعاده من عاداه يعني هركس دوست او شود توهم دوستش باش ودشمن دشمنانش باش » خوب اگردراول حديث مقصود از مولاسرپرست است چطوردرادامه امده هرکس که دوست اوباشد بلکه باید می امد هرکس او باشد وهمین كلمه (وال من والاه )نشان میدهدکه ان کلمه مولا درابتدای حديث هم معنی دوست میدهد چون اگرغیراز این بود باید در ادامه میگفت وال من یطیعه (دوست هرکسی باش که مطیع اوباشد) ولی امده وال من والاه دوست هرکسی باش که دوست او باشد » 💠💠 👌طبق نقل و تصریح علمای اهل سنت پیامبر گرامی در ذیل حدیث غدیر فرمود ؛ « اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و الخذل من » 📚مسند احمد ج 1 ص 118_ سنن نسائی ج 5 ص 132_ مستدرک حاکم ج 3 ص 118 🔸اما باید توجه داشت که تعبیر فوق بر این نمی کند که کلمه « مولی » در حدیث غدیر به معنای دوستی به کار رفته است زیرا ؛ 1⃣ اين دعا، به قرينه صدر حديث غدیر «الست اولي بكم من انفسكم» حمل بر معناي می شود ، و اين چنين معنا مي‌شود ؛ «بار خدايا! هر كس كه ولايت حضرت علي عليه السلام را پذيرفت او را دوست بدار، و هر كس از ولايت او سرباز زد او را دار». 2⃣اين معنا هرگز با اهتمام شديد پيامبر در ذكر آن سازگاري ندارد؛ زيرا چگونه قابل توجيه است كه ما بگوييم پيامبر آن عظيم را در آن بيابان گرم به جهت اعلان يك مطلب جزئي و آن اين كه حضرت علي عليه السلام محبّ آن‌ها است، جمع كرده باشد. 3⃣در برخي از روايات جمله «وال من والاه» همراه با جمله «احبّ من احبّه» آمده است، و اين بر آن است كه جمله اول به معناي محبّت نيست، در غير اين صورت تكرار لازم مي‌آيد. 👌ابن كثير از طبراني قضيه رحبه را نقل كرده و در ذيل آن آمده است: آن گاه سيزده نفر از صحابه برخاسته و شهادت دادند كه رسول خدا فرمود: «من كنت مولاه فعلي مولاه، اللّهم وال من والاه وعاد من عاداه، واحبّ من احبّه وابغض من ابغضه، وانصر من نصره واخذل من خذله». 📚البداية والنهاية، ج ۷، ص ۳۴۷. 👌متقي هندي نيز اين را نقل كرده و در ذيل آن از هيثمي نقل مي‌كند كه گفته است رجال سند اين حديث همگي از افراد ثقه هستند. 📚کنزالعمال ج 13 ص 158 4⃣به فرض هم که بگوییم جمله فوق می گوید هر کس علی علیه السلام را دوست یا دشمن بدارد ، این دوستی و دشمنی ، دوستی و دشمنی خداوند را در پی دارد باز هم باید توجه داشت که این جمله دعايي است كه پيامبر گرامی بعد از فارغ شدن از ، كرده است، و لذا نمي تواند قرينه بر حمل كلمه «مولي» بر معناي محبّت باشد، بلكه جمله قبل از آن كه همان «الست اولي بكم من انفسكم» است بهترين قرينه و زمينه سازي براي حمل كلمه «» بر معناي امامت و اولي به تصرف و سرپرستي است. 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
🔸ادامه 👇 👌با این وجود باز هم جمله فوق روشنی دارد و صراحت در امامت و عصمت امیر مومنان علیه السلام است به بیان زیبایی که علامه امینی دارد که می فرماید ؛ « پس از آنکه پیامبر گرامی علی علیه السلام را به امامت امت منصوب نمود ، آنحضرت مطلع بود كه در ميان مردم هستند كه بر علي عليه السّلام رشك ميبرند و نيز اشخاصي هستند كه با آن جناب كينه ميورزند و در دسته اهل نفاق افرادى هستند كه بر مبناى خونهاى جاهليّت دشمنى با او را در دلهاى خود نگاه داشته‏ اند و بعد از آن جناب بر مبناى حرص و آز آنها كه فكر سرورى و رياست و افزايش بهره‏ هاى مادى در مغز خود مى ‏پرورانند حوادث ناگوارى رخ خواهد داد و جنب و جوش هائى بكار خواهد افتاد، و علي عليه السّلام هم بحكم حق خواهى و عدالت آرزوها و اطماع آنها را نخواهد كرد و آنها را جهت بى‏ تجربگى و بي كفايتى لايق و سزاوار مقامهائي كه چشم طمع بدان دوخته‏ اند نخواهد دانست، ناچار آنها هم بر سر مخالفت و رزمجوئى با او رفته و اوضاع را آشفته خواهند نمود ، در نتيجه توجه به اين كيفيّات و امور، آن جناب (بعد از ابلاغ ولايت علي عليه السّلام) شروع فرمود بدعا كردن به آنها كه پيرو و دوست و ياور اويند و نفرين به آنها كه بر سر دشمنى و اعراض از اويند تا بدينوسيله امر خلافت براى او تماميّت يابد و مردم بدانند كه پيروى و دوستى علي عليه السّلام موجب بهره ‏مندى از موالات خداى سبحان و دشمنى و اعراض از علي عليه السّلام موجب خشم و سخط پروردگار است، تا بدين وسيله بسوى و اهل حق بگردايند، و چنين دعائى آنهم بلفظ عمومى نخواهد بود مگر درباره كسي كه شأن و مقامي چنين دارا باشد . 🔸از جمله مزبور استفاده مي شود كه موالات و يارى علی علیه السلام و احتراز از دشمنى و اعراض از او بر هر كس و در هر زمان و در هر حال واجب است، و اين معنى مستلزم اين است كه آن حضرت در تمام و ازمان موصوف به عصمت و مصون از معصيت باشد، و جز حق هيچگاه سخنى نگويد و جز به حق كارى از او سر نزند و جز با حق نباشد زيرا اگر در معرض ارتكاب خلافي و معصيتى قرار گيرد لازم است كه بر او اعتراض شود و بخاطر عمل ناروايش مورد عداوت قرار گيرد و از او اعراض شود، پس چون رسول خدا نسبت به هيچ يك از شؤن و زمانهاى او استثنائى در فرمايش خود نياورده، ما خواهيم دانست كه على عليه السّلام در هيچ زمان و در هيچ حال فاقد عصمت و عدالت و حق خواهى نبوده، و كسى كه داراى چنين باشد واجب است كه امام بر خلق باشد . 📚ترجمه الغدیر ج 2 ص 342 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman