eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔برخی از اهل سنت می گویند که شما چرا اینقدر یزید را می کنید ❗️شاید پس از قتل امام حسین توبه کرده باشد و خدا هم توبه او را پذیرفته باشد ❕مگر خدا توبه پذیر نیست ❕❕ 💠💠 👌این سخن برگرفته از کلمات ابن است که می گوید ؛ « از کجا معلوم که یزید یا دیگر مظلومان از ظلمشان توبه نکرده یا کار نیکی انجام نداده که گناهانش پاک شده باشد » 📚منهاج السنه ج4 ص571 ❕برای پاسخ باید توجه داشت که کردن نیاز به دلیل و نشان دارد و در تاریخ هیچ نشانه ای برای توبه یزید ثبت نشده است ، مضافا بر این که به فرض توبه هم صورت گرفته باشد ، در قبول توبه از ناحیه خداوند جبران شرط است . 👌خداوند می فرماید ؛ « هرکس از شما کار بدی از روی نادانی کند سپس توبه و اصلاح ( و ) نماید ، ( مشمول رحمت خدا می شود زیرا او ) آمرزنده و مهربان است » 🔶انعام 54 ❕در آیات متعدد دیگری ، جبران مافات و گذشته از شروط اصلی پذیرش توبه ، بیان شده است ؛ 💠بقره160- آل عمران 89- نساء146- نحل119- طه82 ❔حال سوال می کنیم که یزید چه جبران مافاتی انجام داد ❗️آیا قاتلان مباشر حسین را کرد ❕آیا از اهل بیت حسینی طلب و بخشش کرد ❕آیا آنان را مورد اکرام و احترام قرار داد ❕آیا دست از خلافت غاصبانه خود کشید و حکومت را به صاحبان آن تحویل داد ❕و هزاران آیای دیگر که بدون جواب است . 👌بلکه به عکس او در دو سال پایانی عمر و پس از واقعه کربلا ، واقعه کشتار و تجاوز به نوامیس مسلمین در شهر و به منجنیق بستن و سنگباران کردن خانه را به وجود آورد که داستان آن مفصل است ؛ 📚البدایه و النهایه ج8 ص221 📚دلائل النبوه ج6 ص474 و ... ❕و نهایتا هم با حالت از شراب و مسکرات به هلاکت رسید ؛ ⚫️ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3198 ❗️بر این اساس آلوسی از بزرگان علمای و اهل سنت می گوید ؛ « برای یزید مانندی در میان فاسقان یافت نمی شود و ظاهر آن است که توبه نکرده است ، چنان که در حکم او هستند افرادی مانند ابن زیاد ، عمر سعد ، و دیگر همراهان آنها ، پس تا روز قیامت و هرگاه قطره اشکی برای حسین ریخته می شود ، لعنت خدا بر همه اینان و یاران و پیروانشان و هر که ارادتی به آنان دارد » 📚روح المعانی ج26 ص73 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔اخیرا کلیپی از احمد شاملو منتشر شده که ایشان می گوید عاشورا در واقع شده است و در زمستان خبری از تابش سوزان خورشید و تشنگی نیست و قضیه تشنگی حسین بیش نمی باشد ❗️❗️ 💠💠 👌بر پایه گزارش های قطعی منابع تاریخی و حدیثی حادثه عاشورا در دهم محرم سال 61 هجری قمری واقع شده است و بر اساس تقویم های این حادثه در بیستم سال 59 شمسی مطابق با دوازدهم اکتبر سال 680 میلادی روی داده است ؛ 📚هیئت و نجوم اسلامی ج2 ص226 📚گاه نامه تطبیقی سه هزار ساله ص85 ( به نقل از دانشنامه امام حسین ج5 ص355) ❕بنابراین روشن می شود که حادثه عاشورا در اولین ماه از پاییز که نزدیک به تابستان است رخ داده است نه زمستان ، از سوی دیگر هوای گرم و خشک و کویری صحرای عراق و دشت کربلا ، گرمای طاقت فرسایی را برای ساکنان آن نواحی فراهم می سازد و این گرما در بیشتر سال وجود دارد و اوج آن در فصل تابستان و فصول نزدیک به آن یعنی پاییز وجود دارد و برای همگان قابل درک و است . ❕به هرحال قضیه تشنگی امام حسین علیه السلام و اهل بیت ایشان در صحرای کربلا از مسلمات تاریخی و حدیثی است که قابل انکار نمی باشد و ما در گذشته مفصلا پیرامون آن توضیح داده ایم ؛ ⚫️ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1279 ⚫️ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1787 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا سوره ای از قرآن به نام امام حسین است ❗️برخی میگویند سوره سوره امام حسین است آیا حقیقت دارد ❕❕ 💠💠 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « سوره را در نمازهای واجب و مستحبتان بخوانید که آن سوره حسین بن علی است و به آن رغبت کنید خدایتان رحمت کند . ❕ابو اسامه سوال کرد که چگونه این سوره ویژه حسین علیه السلام شده است ؟ 👌امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « آیا سخن خداوند که می فرماید « ای جان به سوی خدایت بازگرد ، در حالی که ( از خدا ) خشنودی ( و نزد خدا ) پسندیده ، پس در میان بندگانم در آی و به بهشتم وارد شو » را نشنیده ای که حسین بن علی را منظور دارد ؟ 👌حسین دارای جان مطمئن ، خشنود و پسندیده است و یارانش از محمد ،آنان روز قیامت از خداوند خشنودند و خدا هم از آنان خشنود . ❕این سوره با حسین و پیروان او و پیروان خاندان محمد قابل تطبیق است ، هر کس بر قرائت آن مداومت ورزد با حسین در بهشت در همان درجه او خواهد بود ، همیشه پیروز و فرزانه است » 📚تاویل الایات الظاهره ج2 ص796 📚بحار الانوار ج44 ص218 👌در روایت دیگر آمده است که ؛ « سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحبتان بخوانید که آن سوره حسین بن علی است ، هر کس آن را بخواند روز قیامت در بهشت با حسین در همان درجه خواهد بود» 📚ثواب الاعمال ص150 📚مجمع البیان ج10 ص730 ❕در تفسیر چنین آمده است ؛ « معرفی این سوره به عنوان سوره حسین بن علی علیه السلام ممکن است به خاطر این باشد که مصداق روشن نفس مطمئنه که در آخرین آیات این سوره مخاطب واقع شده حسین بن علی است ، همان گونه که در حدیثی از امام صادق آمده است ، و یا به خاطر اینکه عشر ( شب های ده گانه ) در ابتدای آیات یکی از تفسیرهایش شب های ده گانه آغاز محرم است که رابطه خاصی با حسین بن علی علیه السلام دارد » 📚تفسیر نمونه ج26 ص439 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔از یکی از این سوال پرسیده شده بود که من با جواب ایشان قانع نشدم . ❔خداوند متعال مى فرمايد: «وَلاَ تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَة» « خود را با دست خود به هلاکت نیفکنید » هر كس كه اين آيه شريفه و سيره حضرت امام حسين(عليه السلام) را قرائت كند به نظرش خواهد رسيد كه اقدام و روش حضرت امام حسين(عليه السلام) از نمونه هاى به هلاكت افكندن خود مى باشد زيرا ايشان به اختيار خود به سوى كشته شدن شتافت، پاسخ شما به اين موضوع چيست ❕❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که امام حسین علیه السلام با آگاهی به شهادت به سرزمین پا گذاشت . ❕حسین علیه السلام خطاب به محمد حنفیه که او را از رفتن به کربلا باز می داشت فرمود ؛ « پیامبر را در خواب دیدم که به من چنین امر فرمود که ای حسین به برو زیرا خدا مایل است تو را کشته ببیند » 📚اللهوف ص40 👌امام علیه السلام در آغاز حرکتش در خطاب به بنی هاشم چنین نوشت ؛ « هر کس از شما به من بپیوندد به شهادت می رسد و هرکس بماند به پیروزی نخواهد رسید » 📚مناقب ابن شهر آشوب ج4 ص76 👌روایات و اخباری که از طریق شیعه و سنی از پیامبر اکرم در موضوع شهادت حسین علیه السلام نقل شده به اندازه ای مشهور بود که ابن می گوید ؛ « ما اهل بیت همگی تردید نداشتیم که حسین در سرزمین کربلا به خواهد رسید » 📚مقتل الحسین خوارزمی ج1 ص160 ❔حال این سوال مطرح می شود که اگر امام حسین آگاه به شهادت در سرزمین کربلا بود چرا به آن سرزمین پا گذاشت ❕آیا جایز است که انسان خود را به هلاکت و کشتن دهد در حالی که از آن نهی کرده است ❗️ 👌پاسخ است . 🔶مساله حرمت القای نفس در هلاکت مربوط به جایی است که هدفی از جان در خطر نباشد و الا باید جان را فدای حفظ آن هدف مقدس کرد همان گونه که حسین علیه السلام و تمام شهیدان راه خدا این کار را کردند . ❔آیا اگر کسی ببیند که جان پیامبر در خطر است و خود را سپر او کند ( همان گونه که علی علیه السلام در لیله المبیت چنین کرد ) آیا چنین کسی القاء نفس در کرده و کار خلافی انجام داده است ؟ آیا باید بنشیند تا پیامبر را به قتل برسانند و بگوید القای نفس در هلاکت جایز نیست ؟ ❕قرآن کریم کسانی را که جان و مال خود را در راه پاسداری از دین خدا می دهند کرده و می فرماید ؛ « خداوند از مومنان جان هایشان و اموالشان را خریداری کرده تا در برابرش بهشت برای آنان باشد به این گونه که در راه خدا پیکار کنند ، می کشند و می شوند » 🔶توبه 111 👌و می فرماید ؛ « آیا شما را به تجارتی آگاه کنم که از عذاب دردناک شما را رهایی می بخشد ... در راه خداوند با اموال و جهاد کنید این برای شما از هر چیز بهتر است» 🔶صف 10_11 👌بر همین اساس بود که حسین علیه السلام و یاران با وفایش جهت پاسداری از دین الهی بذل جان و مال کردند و به آن مقام والا دست یافتند و به هیچ عنوان مساله القای نفس در هلاکت در رابطه با قضیه کربلا مصداق ندارد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔لطفا به این متن دهید ؛ امام صادق می گوید : هر کسی از مخالفین ما که خاک قبر حسين را بخوردد مانند دُنبه ذوب(آب) میشود😐 📙بحارالانوار ج98 ص 132 💠💠 👌در این شکی نیست که استشفاء به امام حسین علیهم السلام موجب شفاء و امان از امراض و بیماری ها می باشد . 👌امام صادق علیه السلام فرمود: «خداوند تربت حسین را شفای هر دردی قرار داده است و آن تربت مایه امنیت از هر است» 📚امالی طوسی ج1 ص326 👌 و فرمود: «در خاک قبر حسین شفای هر دردی است و آن دوائ اکبر است» 📚التهذیب ج6 ص74 📚وسائل الشیعه ج14 ص524 ❕و فرمود: «خداوند در برابر شهادت حسین علیه السلام امامت را در فرزندان او قرار داد و را مایه شفای بیماری ها و دعا نزد را مستجاب قرار داد » 📚امالی طوسی ص317 ❕اما باید توجه داشت که این شفاء و امان تنها برای مومنین و شیعیان است و مخالفان مکتب اهل بیت هر چقدر از تربت امام حسین علیه السلام برای امان و شفاء استفاده کنند ، برایشان سودی نخواهد داشت . 💠امام علیه السلام فرمود ؛ « خداوند تربت قبر جدم حسین بن علی علیه السلام را شفاء برای شیعیان و دوستان ما قرار داده است » 📚عیون الاخبار ج 1 ص 104 👌و فرمود ؛ « تربت امام حسین برای کسی ( یعنی مومنین ) مایه شفاء است که معتقد باشد خداوند را در آن قرار داده است و بوسیله آن تربت به انسان نفع می رساند » 📚الکافی ج 4 ص 588 ❕بر این اساس امام علیه السلام فرمود ؛ « اگر شیعیان ما از تربت حسین استفاده کنند ، آن تربت برای آنها شفای تمام بیماری ها است و اگر ما از آن استفاده کنند ، ذوب و آب می شوند چنان که چربی ( روی آتش ) آب می شود » 📚بحار الانوار ج 98 ص 132 👌این سخن اشاره به آن است که از آنجایی که استشفاء به تربت امام حسین علیه السلام برای دشمنان و مخالفین ندارد ، طبیعتا وقتی آنها از آن تربت استفاده کنند ، نتیجه ای نمی گیرند و بر کفر و نفاق و آنها افزوده می شود و گویی در کفر و نفاق و دشمنی ذوب می شوند ، و چیزی از فطرت الهی برای آنها باقی نمی ماند چنان که چربی بر روی آتش و آب می شود و چیزی از آن باقی نمی ماند . ❕روایت فوق شبیه آیه قرآن است که می فرماید ؛ « قرآن را نازل مى ‏كنيم كه شفا و رحمت براى مؤمنان است و ستمگران را جز (و زيان) نمى‏ افزايد » ( اسراء 82) https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔این که شب جمعه شب زیارتی امام حسین علیه السلام است آیا دلیل دارد ❗️آیا راست است که خداوند و پیامبران به زیارت قبر امام حسین می روند ❕❕ 💠💠 👌شکی نیست که زیارت امام حسین علیه السلام در هر وقت و زمانی استحباب دارد ، اما از این میان شب جمعه از ویژه ای برخوردار است و روایات متعددی در ارتباط با آن وارد شده است . 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « خداوند حسین را در هر شب جمعه زیارت می کند و فرشتگان و ( ) انبیاء و اوصیاء خود را به زیارت حسین می فرستد » 📚کامل الزیارات ص113 👌علامه می نویسد ؛ « این که خدا در شب جمعه به زیارت حسین می رود به این معنا است که در آن شب رحمت خاصه خود را بر حسین علیه السلام و زائرین او جاری می کند » 📚بحار الانوار ج98 ص60 👌در نقل دیگری فرمود ؛ « هر کس در هر جمعه ( و شب آن ) قبر حسین را زیارت کند ، به یقین آمرزیده می شود و با حسرت از دنیا نمی رود و با حسین علیه السلام در بهشت همسایه می شود » 📚کامل الزیارات ص183 👌از برخی نیز استفاده می شود که امام زمان علیه السلام خبر سیمان اعمش را که می گوید : « در خواب دیدم که برگ هایی از آسمان فرو می ریزد که در آنها امان از آتش دوزخ برای هرکس که در شب جمعه امام حسین را زیارت کند نوشته بود » تایید فرموده است . 📚بحار الانوار ج45 ص401 ❕چنان که گذشت ، پیامبران و ارواح آنان نیز با کسب از خداوند به زیارت امام حسین علیه السلام می روند ، در نقلی امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هیچ پیامبری در آسمان و زمین نمی باشد ، مگر آنکه از خداوند می خواهند که به آنان در زیارت قبر حسین اجازه دهد ، پس از آن فوج به زیارت او آمده و باز می گردند » 📚کامل الزیارات ص111 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔فلسفه حمل علم در ها چیست ❗️اصلا چه معنا و مفهومی در آن است که هیئات عزاداری از آن استفاده می کنند ❕❕ 💠💠 👌علم از ابزار و وسايل عزادارى امام حسين علیه السلام است كه در هيئتها و دسته‏ هاى مذهبى به كار گرفته مى‏ شود. علامت به معناى نشانه است. اين علامتها نشانه‏ هاى گروههاى عزادار محسوب مى‏ شده است و كسانى هم كه آن را حمل مى ‏كردند، «علامت كش» بودند، يعنى علم بردار. به نوشته دهخدا: « مانندى كه بر چوب يا آهن افقى آن از سوى پايين شالهاى ترمه آويزند و از سوى زبر لاله و تنديسهايى از مرغ و جز آن نصب كنند و در ميان زبانه‏اى از فلزّ طويل دارد و بر نوك آن فلز پر يا گلوله‏اى از شيشه الوان نصب كنند و اين زبانه ‏هاى فلزّى كه به «تيغ» مشهور است، سه يا پنج باشد و در مراسم عزادارى محرّم پيشاپيش دسته‏ ها به حركت آرند.» 📚لغت نامه دهخدا ماده علم ، علامت ❕شباهت آن به ، مى‏ رساند كه پس از ارتباط ايران با اروپاييها در عصر قاجار، از آيينهاى مذهبى مسيحيّت اقتباس شده است. به هر حال، نمودها و مظاهرى است كه گاهى عزاداران را از محتوا و اصل عزادارى و اقامه شعائر دينى بازمى‏ دارد. 📚فرهنگ عاشورا ، محدثی ص 320 👌هرچند اصل حمل كردن علم ناشى از انگيزه پيروى حضرت عباس باشد اما به صورت قطع حمل عَلَم عريض و طويل ‏كه به شكل صليب مسيحى هاست و در روى بازوهاى اين علم كذايى، اشكالى از خورشيد، كشكول، تبرزين، كبوتر و اژدها و... شده و بر سر علم هم چند زنگوله آويزان كه‏ مفهوم درستى از اين اشكال و اشيا فهميده نمى ‏شود، همگى اين ابزار پس از ارتباط ايران با اروپايى‏ها در عصر قاجار، از آيين‏هاى مذهبى اقتباس شده است. 🔰به تعبیر دیگر علَم در حقيقت به عنوان سمبلى براى تداعى كردن واقعه كربلا طراحى شده است نشانه ‏هايى مانند دست بريده يا شاخه ‏هاى ، ابزارآلات جنگ مانند سپر و شمشير و يا تزيين يك چوب بلند با پارچه‏ هاى سبز و قرمز و نصب ابزار آلات جنگى و... از علَم هاى اصيل محسوب مى ‏گردد. 👌اين سنت در عصر قاجار در اثر ارتباط با كشورهاى اروپايى و تأثير پذيرى از آداب و سنت‏هاى مسيحيان دستخوش برخى انحرافات قرار گرفته است. اضافه كردن مجسمه‏ هاى بى‏ معنا، تزيين با طلا و نقره و... از مهمترين تحريفات اين سنت است كه گاهى عزاداران و را از محتوا و اصل اقامه شعاير دينى باز مى‏ دارد. 📚نرم افزار پرسمان ، کلید واژه علم 🔸در پایان به نظرات تنی چند از در مورد علم و علم کشی توجه کنید ؛ 💠مقام معظم رهبری ؛ « استفاده از علم فى نفسه اشكال ندارد، ولى نبايد اين امور دين شمرده شود» 📚اجوبه الاستفتاءات س 1444 👌آیت الله مکارم شیرازی ؛ « با توجّه به اينكه دشمنان، پيرايه‏ هايى به مى ‏بندند بهتر است از آن پرهيز شود و به پرچم‏هاى آبرومند ساده قناعت گردد.» 📚احکام عزاداری ص 47 👌بنابراین علم هایی که در عزاداری استفاده می شود بهتر است به شکل ساده و سنتی خود باشد تا هم تداعی کننده خاطره عباس علمدار و رشادت های او در پرچم داری سپاه امام علیه السلام باشد ، چنان که نقل است روز عاشورا نيز چون عباس خدمت امام حسین علیهما السلام آمد و از او اذن ميدان طلبيد، امام گريست و ابتدا اجازه نداد و فرمود: تو علمدار منى، اگر تو بروى و كشته شوى، سپاه من از هم مى ‏پاشد» 📚معالی السبطین ج 1 ص 441 👌و هم با سادگی تداعی کننده سایر غم انگیز کربلا باشد به گونه ای که در بالا توضیح آن گذشت . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔افرادی را در عزاداری می بینم که به خود را به گریه کردن می زنند و وانمود می کنند که گریه می کنند اما گریه نمی کنند ❗️ برخی میگویند که این عمل ثواب دارد ❕این سخن سندیت دارد ❕❕ 💠💠 👌تباکی یعنی خود را به گريه زدن، خود را گريان نشان دادن، خود را شبيه گريه‏ كننده ساختن و حالت گريه به خود گرفتن است . 🔸در راه احياى عاشورا و بر عزاى حسين علیه السلام ، هم گريستن، هم گرياندن و هم حالت گريه داشتن ثواب دارد. حتّى اگر كسى نگريد يا گريه‏ اش نيايد، گرفتن اين حالت، هم در خود شخص حالت اندوه و تحسّر ايجاد مى‏ کند، هم به مجلس عزا، چهره و رنگ غم مى ‏بخشد. تباكى، همسويى با داغداران سوگ عاشوراست و مثل گريستن و گرياندن است. 🔸در حديث امام علیه السلام است ؛ «من انشد فى الحسين شعرا فتباكى فله الجنّة» هر كه درباره حسين، بگويد و تباكى كند، بهشت براى اوست.» 📚بحار الانوار ج 44 ص 282 👌در حديثى هم كه سيد بن طاووس نقل كرده، چنين است: «من تباكى فله الجنّة» « هر کس در حسین تباکی کند ، بهشت برای اوست » 📚همان مدرک 👌 و در حديث قدسى خداوند آمده است ؛ «اى موسى هر يك از بندگانم كه‏ در زمان شهادت فرزند مصطفى گريه كند يا حالت گريه به خود گيرد و بر سبط پيامبر تعزيت گويد، همواره در بهشت خواهد بود. » 📚مستدرک سفینه البحار ج 7 ص 235 👌البته غير از تباكى در مصيبت ابا عبد اللّه الحسين علیه السلام ، حالت گريه به خود گرفتن در و دعا و از خوف خدا نيز مطلوب است و اين از نمونه‏ هاى روانى تأثير ظاهر در باطن است . 👌 امام صادق علیه السلام درباره گريه بر گناه خويش و از خوف خدا مى‏ فرمايد ؛ « اگر گريه‏ ات نمى‏ آید، خود را به حالت گريه در آور، پس اگر به اندازه سر مگسى اشك بيرون آمد، پس به تو.» 📚بحار الانوار ج 90 ص 344 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔من همواره دیده ام که علمای شیعه از عبدالله بن عباس به خوبی و بزرگی یاد می کنند ❗️برایم جای سوال بود که ابن با این که زمان امام حسین را درک کرد چرا همراه امام حسین به کربلا نرفت ❕آیا از ترس جان بود و او نیز در آخر عمر از اهل بیت منحرف شد ❕❕ 💠💠 👌بى‏ ترديد ابن عباس در ميان امت و مذاهب مختلف شيعه و اهل سنّت، اشتهار به نيكى و علم و دانش و و خرد دارد و از او با القابى مانند «حِبْرالأُمة»، «تَرْجُمانُ الْقُرآنِ» و مانند آن ياد مى‏ شود. او دوران جوانى خود را در خدمت پيامبر اكرم گذراند و حامل احاديث مهمى از آن حضرت بود كه در كتب معتبر نقل شده است. او در تفسير قرآن صاحب نظر بود و از او به عنوان شاگرد على عليه السلام و محب او ياد شده است. 🔸 در جنگهاى على علیه السلام در ركاب او بود، وى در اواخر عمر نابينا شده بود. در سال 68 هجرى، در فتنه پسر زبير، در درگذشت، در حالى كه هفتاد سال عمر داشت. محمّد حنفيّه بر او نماز گزارد. 📚اعیان الشیعه ج 8 ص 55 👌مردى از اهل طائف به كه ابن عباس بيمار بود؛ (همان بيمارى كه در آن دنيا را وداع گفت) نزد او آمد و لحظه ‏اى نشست. ابن عباس بى‏ هوش شد. او را به صحن خانه آوردند. به هوش آمد. گفت: خليل و يار من رسول خدا درباره من خبر داد كه در دوران عمرم دو بار هجرت خواهم كرد؛ هجرتى با رسول خدا داشتم و هجرتى با على عليه السلام و نيز به من خبر داد كه من در پايان عمر نابينا خواهم شد (و چنين شد) ... و نيز به من دستور داد كه از پنج گروه بيزار باشم: از ناكثين (پيمان ‏شكنان) همان‏ها كه در جنگ حاضر شدند و از قاسطين (ظالمان و ستمگران شام) كه در جنگ صفين حاضر شدند و از خوارج كه در ميدان نهروان حضور يافتند و از «قَدَريّه» آنهايى كه شبيه نصارا در دينشان بودند و گفتند: هيچ چيزى مقدر نشده (و همه چيز را خدا به ما تفويض كرده است) و از «مرجئه» آنها كه شبيه يهود در دينشان شدند. گفتند: خدا آگاه‏تر است (كه گناه‏كاران نيز اهل بهشتند) سپس گفت ؛ «خداوندا من بر آنچه على عليه السلام بر آن زنده بود زنده‏ ام و بر آنچه او بدرود حيات گفت مى‏ ميرم» اين سخن را گفت و به جان آفرين تسليم كرد. » 📚بحار الانوار ج 42 ص 152 👌او از جمله كسانى بود كه پس از تصميم امام حسين علیه السلام براى رفتن به كوفه، تلاش مى‏ كرد آن حضرت را از اين بازدارد و بى ‏وفايى كوفيان را يادآورى مى‏ كرد و چون كلماتش در اراده امام تأثير نگذاشت، بشدت متأثّر شد. 📚حیاه الامام الحسین ج 3 ص 25 👌 از كسانى بود كه از شهادت سيد الشهدا خبر داشت و روز عاشورا در مدينه بود و با ديدن خواب و تبديل مشكى كه داشت به خون، از كشته شدن حسين با خبر شد. 📚امالی صدوق ص 480 🔸زمانی که سخنان او بر امام بر نرفتن به کوفه تاثیر نگذاشت خطاب به امام علیه السلام عرضه داشت ؛ « اى پسر دختر پيامبر! فدايت شوم! گويى مرا به سوى خود مى ‏خوانى و از من مى ‏خواهى كه يارى ‏ات كنم! به خدايى كه جز او خدايى نيست، اگر با اين شمشيرم در پيشِ روى تو، چنان ضربه زنم كه شمشيرم، به تمامى، خُرد شود، يك‏صدمِ حقّ تو را نگزارده ‏ام. اينك، پيش روى تو ام. به من، فرمان بده». 👌امام حسین علیه السلام خطاب به او فرمود ؛ « اى ابن عبّاس! تو پسرعموى پدرم هستى و از هنگامى كه تو را شناخته ‏ام، پيوسته به نيكى فرمان مى ‏دهى و به رايزنى ‏هاى حكيمانه مى ‏دادى. او پيوسته از تو خيرخواهى و رايزنى مى ‏خواست و تو به درستى، به او پيشنهاد مى‏ دادى. پس در پناه و پشتيبانى خدا، به مدينه برو و چيزى از خبرهاى تو، بر من پوشيده نمى‏ مانَد » 📚الفتوح ج 5 ص 23 _ مقتل الحسین خوارزمی ج 1 ص 190 👌بنابراین علت عدم حضور ابن عباس ( رضی الله عنه ) در رکاب امام حسین علیه السلام دستور خود امام بود که ابن را مامور مدینه کرد تا اخبار مدینه را به امام گزارش دهد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔برخی مطرح می کنند که مثلا شیعه برای نمایی می گوید دشمنان قبر امام حسین را چندین بار تخریب کردند این چقدر سندیت دارد ❗️اساسا انگیزه آنان از این عمل چه بوده ❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که زیارت قبر امام حسین علیه السلام همواره مورد تاکید و توصیه سایر امامان علیهم السلام بوده است ، چنان که امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « شیعیان ما را به زیارت قبر امام حسین توصیه کنید زیرا زیارت قبر او برای هر شیعه ای که مقر به امامت او است لازم است» 📚بحار الانوار ج98 ص3 🔸الهام ‏بخشى تربت خونين سيد الشهدا در راه مبارزه با ستم، سبب شد كه شيعه،همواره مرقد آن را تكريم و بر گرد آن تجمّع كند. توصيه ‏هاى اكيد ائمّه نيز نسبت به زيارت قبر امام حسين اين شور و الهام را مى ‏افزود. همين سبب شد كه حكّام ستمگر همواره احساس خطر كنند و اين كانون را از هم بپاشند. از دوران بنى اميّه كه زيارت آن حضرت، ممنوع و تحت كنترل بود، تا زمان هارون الرّشيد كه حتّى درخت سدرى را كه سايه‏ بان زائران بود قطع كردند ؛ 📚بحار الانوار ج 45 ص 398 🔸مهم‏ترين جسارت نسبت به مزار امام حسين عليه السلام در تاريخ، مربوط به متوكّل عبّاسى است. وى از سال 232 تا 247 ق، تحت تأثير اهل حديث متعصّب بغداد، بر امور، سيطره داشت. منابع تاريخى، وى را دشمن اهل بيت عليهم السلام دانسته‏اند و گفته ‏اند كه دشمنى با على بن ابى طالب عليه السلام و خانواده ‏اش داشت‏ . 📚الکامل فی التاریخ ج 4 ص 318 ❕متوكّل عباسى، پاسگاهى در نزديكى كربلا زده و به افراد خويش فرمان اكيد داده بود كه هر كس را ديديد قصد زيارت حسين را دارد، بكشيد. 📚بحار الانوار ج 45 ص 404 🔸به امر متوكّل، بار قبر حسين علیه السلام را خراب كردند. 📚همان ص 410 ❕ در يكى از اين نوبتها، «ديزج يهودى» را مأمور تغيير و تبديل و تخريب قبر مطهّر كرد. او نيز با غلامان خويش سراغ قبر رفت و حتّى قبر را شكافت و به حصيرى كه پيكر امام در آن بود برخورد كرد كه از آن بوى مشك مى‏ آمد. دوباره خاك روى آن ريختند و آب بستند و آن را مى ‏خواستند با گاو، شخم بزنند كه گاوها پيشروى نمى‏ کردند. 📚بحار الانوار ج 45 ص 394 🔸هارون الرشيد نيز يك بار به والى فرمان داد تا قبر حسين بن على را خراب كند. اطراف آن را عمارتها ساخته و زمينهايش را زير كشت و زراعت بردند. 📚تتمه المنتهی ص 240 🔸ابن عساكر، نوشته است كه متوكّل، در سال 236 ق، دستور انهدام قبر امام‏ حسين عليه السلام را صادر كرد. پس، خانه ‏هاى اطراف قبر را تخريب و همه را مزرعه كردند و مردم را از زيارت آن قبر، منع كرده، آن جا را به صحرا، تبديل نمودند. مسلمانان، از اين كار، شدند و مردمان بغداد، بر روى بام منازل و مساجد، متوكّل را دشنام دادند و شعرا، او را هجو كردند. 📚تاریخ دمشق ج 72 ص 167 👌به متوكّل خبر دادند كه مردم در سرزمين «نينوا» براى زيارت قبر حسين جمع مى ‏شوند و از اين رهگذر، جمعيّت انبوهى پديد مى‏ آيد و كانون خطرى تشكيل مى ‏شود. متوكّل به يكى از فرماندهان ارتش خود در معيّت تعدادى از لشكريان مأموريّت داد تا مرقد مطهّر را بشكافند و را متفرّق ساخته، از تجمّع بر سر قبر آن حضرت و زيارت قبر او جلوگيرى كنند. او هم طبق دستور، مردم را از پيرامون قبر پراكنده ساخت. اين حادثه در سال 237 هجرى بود. ولى مردم در موسم زيارت، بازهم تجمّع كرده، عليه او شورش كردند و بى‏ باكانه به مأموران خليفه گفتند: اگر تا آخرين نفر هم كشته شويم، دست بر نمى‏ داريم. و بازماندگان ما به زيارت خواهند آمد. وقتى حادثه به متوكّل گزارش شد، به آن فرمانده نوشت كه دست از مردم بردارد و به كوفه بازگردد و چنين وانمود كند كه مسافرتش به كوفه در رابطه با مصالح مردم بوده ... تا اينكه در سال 247 باز تجمّع مردم زياد شد. به نحوى كه در آن محلّ، بازارى درست شد. مجدّدا بناى سخت‏گيرى گذاشتند. 📚اعیان الشیعه ج 1 ص 628 👌روز به روز بر زائران افزوده مى‏ شد، متوكّل سردارى فرستاد و ميان مردم اعلام كردند كه ذمّه خليفه از كسى كه به زيارت رود بيزار است. بازهم آن منطقه را ويران كردند و آب بستند و شخم زدند و قبر را شكافتند. 📚تتمه المنتهی ص 241 👌آرى ... «زيارت اين خاك است كه توده مردم را يارى مى ‏دهد تا به انقلاب حسين علیه السلام و به جهاد و مبارزه او عليه ظلم بينديشند و به رسوا كردن دستگاه حاكم بنشينند. است كه اين خاك- خاك كربلا- سمبل و شعار مى‏ شود و طواف آرامگاه حسين، با صد طواف كعبه مقابل مى ‏شود و حتّى بر آن ترجيح مى‏ يابد.» 📚مجموعه آثار شریعتی ج 7 ص 20 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔در فیلم مختار محمد حنفیه را نشان می دهد که شیعه از او حساب می برد ❕چرا محمد حنفیه در قیام امام حسین نکرد ❗️آیا او هم از جمله توابین بود ❕❕ 💠💠 👌 محمد حنفیه ، يكى از فرزندان رشيد امير مؤمنان على علیه السلام است و «حنفيّه» لقب مادر اوست و اسمش «خوله» دختر يكى از مردان با شخصيّت طايفه «بنى حنيفه» است كه در يكى از جنگهاى اسلامى اسير شد و مى‏ خواستند او را بفروشند، على (ع) او را آزاد كرد و به همسرى خود در آورد. او شجاعت را از على (ع) به ارث برده بود و مى‏ گويند گاهى زره‏هاى محكم را با دست پاره مى ‏كرد و به همين دليل امام (ع) در جنگ «جمل» پرچم را به دست او سپرد و در جنگ «صفّين» جناح چپ على (ع) به دست او و «محمّد بن ابى بكر» و «هاشم مرقال» بود. 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 7 ص 77 🔸او نسبت به امام حسن و امام حسين عليهما السلام بسيار متواضع بود و فرزندان على علیه السلام را از حضرت را بسيار احترام مى‏ گذارد. روزى به او گفتند على تو را به ميدانهاى خطرناك مى ‏فرستد ولى از فرستادن حسن و حسين خوددارى مى‏ كند، در حالى كه آنها هم برادر تواند! او در جواب مى ‏گويد ؛ «حسن و حسين همچون چشمان او هستند و من همچون بازوان او و انسان به‏ وسيله بازوهايش از چشمش دفاع مى ‏كند». 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 1 ص 244 🔸بعضى «محمّد بن حنيفيّه» را متّهم مى‏ كنند كه او بعد از امام حسين دعوى امامت داشت و يا حتّى دعوى مهدويّت ، ولى مرحوم «شيخ مفيد» در اين زمينه سخن روشنى دارد، مى ‏گويد: «محمّد حنفيّه» هرگز ادّعاى امامت نكرد و كسى را به سوى خود فرا نخواند بلكه ديگران چنين نسبتهايى به او داده‏ اند و مدّعى امامت و يا مهدويّت او بوده ‏اند و «كيسانيّه» جزء چنين مدّعيانى محسوب مى‏ شوند». 📚الفصول المختاره ص 300 🔸يكى از نشانه ‏هاى مقام او اين است كه امام حسين علیه السلام هنگامى كه مى‏ خواست از مدينه به سوى مكّه حركت كند او را وصى و نماينده خود در مدينه قرار داد تا اخبار آن جا را به او برساند و وصيتنامه معروف خود را كه در مقاتل آمده، به او سپرد ، و علت عدم حضور او در کربلا همین بود که امام حسین علیه السلام وظیفه اطلاعاتی را بر عهده او گذاشته بود چنان که می نویسند ؛ « محمّد بن حنفيّه، سخن خويش با برادر را قطع نمود و شروع به گريه كرد. حسين عليه السلام نيز مدّتى با او گريست و آن گاه فرمود: «برادرم! خداوند، تو را پاداش خير دهد! حقيقتا برايم خيرخواهى كردى و به صواب و حقيقت، راه‏نمايى نمودى. اميدوارم كه رأى تو، استوار و درست باشد. من تصميم بر خروج به سمت مكّه دارم و خودم، برادرانم، برادرزاده ‏ها و دوستارانم را براى اين ، مهيّا ساخته‏ ام. نظر آنان، نظر من و تصميم آنان، تصميم من است؛ امّا تو اى برادرم منعى نيست كه در مدينه بمانى و از سوى من مراقب حوادث باشى و چيزى از اخبار آنان را از من پنهان نكنى». 📚الفتوح ج 5 ص 20 _ بحار الانوار ج 44 ص 329 👌علامه حلی نیز نقل می کند که محمد حنفیه به سبب بیماری نمی توانست حسین علیه السلام را همراهی کند ، لذا امام حسین ماموریت دیده بانی در مدینه را به او کرد . 📚سفینه البحار ج 2 ص 388 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔نظر اهلبیت در مورد مختار ثقفی چه بوده است ❗️آیا حقیقت دارد که قیام مختار مورد اهل بیت نبوده ❗️اگر چنین است چرا صدا و سیما برای او فیلم می سازد و از او به بزرگی یاد می کند ❗️❗️ 💠💠 👌مختار بن ابى عبيده ثقفى، معروف به كيسان، در اصل از مردم طائف بود و مادرش دومة بنت وهب نام داشت. در سال به دنيا آمده. پدر او در زمان عمر به مدينه رفت، مختار نيز همراه پدرش به مدينه منتقل گشت. مردى بود خردمند، حاضر جواب، شجاع، بخشنده، تيزهوش، كارشناس فنون رزم و غلبه بر دشمن. در دوران على علیه السلام به بنى هاشم پيوسته بود و با حضرت على در عراق به سر مى‏برد، پس از شهادت آن حضرت، ساكن بصره شد. در ميان قوم خود، شريف بود. رواياتى در مدح او وارد شده است. مختار از مروّجين و ناشرين فضايل آل محمّد بود و پيوندش با اهل بيت، او را از ادبى سرشار و اخلاقى فاضل برخوردار بود. در نهان و آشكار هوادارى از دودمان پيامبر مى ‏كرد. 📚سفینه البحار ج 2 ص 752 _ مقتل الحسین ، مقرم ، ص 167 👌ميثم تمّار در زندان ابن زياد، به گفته بود كه تو آزاد شده و به خونخواهى حسين علیه السلام خروج خواهى كرد و ابن زياد را خواهى كشت. 📚همان ص 434 🔸وى در دورانى كه مسلم بن عقيل در كوفه بود، او را به خانه خويش برد و با او به نفع امام حسين علیه السلام بيعت كرد. ابن زياد، پس از كشتن مسلم، او را تازيانه زد و زندانى كرد و در ايّامى كه كربلا اتّفاق افتاد، او و ميثم تمّار در زندان بودند. مختار، پس از مرگ يزيد در سال 64، به خونخواهى سيد الشهدا علیه السلام قيام كرد و قاتلان امام حسين را كشت، سپس خود در جنگى با سپاهيان عبد الله بن زبير در مكّه كشته شد. از امام باقر علیه السلام روايت‏ است كه فرمود ؛ «مختار را ناسزا نگویید زیرا او قاتلان ما را کشت و انتقام خون ما را گرفت » 📚بحار الانوار ج 45 ص 343 🔸قبر مختار، در رواق راهرو مرقد حضرت مسلم در قرار دارد. 📚سوگنامه آل محمد ص 544 🔸مشهور علمای شیعه از به بزرگی یاد میکنند چنان که علامه امینی می نویسد ؛ «هر کس برتاریخ وحدیث وعلم رجال با دید نافذ نظر اندازد در میابد که مختار در پیشاپیش مردان دین و هدایت و اخلاص است و نهضت بزرگ او جز برای برپا داشتن عدل و درآوردن ریشه ی ستم نبوده است وبه همین جهت امامان بر او رحمت کرده و او را ستوده اند» 📚ترجمه الغدیر، ج 4، ص 238 👌جهت آگاهی بیشتر در مورد پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛ ⚫️ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/776 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔فلسفه طشت گذاری چیست ومنشأ ان از کجا می باشد ، طشتی رو پر اب میکنن روضه میخونن بعد آب رو از باب تبرک پخش میکنن ❗️❗️آیا خرافات محسوب نمی شود ❕ 💠💠 👌طشت گذاری مراسم سنّتى در عزادارى ايّام عاشورا كه عمدتا در شهرستان اردبيل برگزار مى‏ شود و آب را در مساجد و حسينيّه ‏ها مى‏ آورند و رمزى از «فرات» است. «... نشانه ‏ها و مظاهرى كه نماينده محيط خاصّ است، مثل وجود طشت آب و چند ساقه گياه، به نشانه رودخانه و نخلستان ...» 📚فصلنامه هنر، شماره 2، ص 163، مقاله «پژوهشى در تعزيه». 👌اين نشان مى‏ دهد كه در تعزيه ، استفاده از سمبلها رواج داشته و دارد. در توضيح بيشتر اين سنّت مرسوم در اردبيل، در مطبوعات نوشتند: «اين مراسم از سه روز مانده به محرّم در مسجد جامع، مسجد اعظم و سپس در مساجد ديگر اجرا مى‏ شود. طشتها را بالاى سرها مى‏ گيرند و مسجد را دور مى‏ زنند، سپس در داخل آنها آب مى‏ ريزند. مردم دست به و آب آن مى‏ زنند و نوعى بيعت با امام حسين است و حمايت از عباس . آب طشتها را مردم در شيشه‏ هايى براى شفا و تبرّك بر مى‏ دارند. 🔸اين سنّت از حادثه جوانمردانه آب دادن امام حسين به سپاه حرّ در روز 27 ذيحجّه گرفته شده كه آب مشكها را در ريختند و تمام لشكر حرّ و اسبان آنها را سيراب كردند. اين سنّت سمبوليك، تأسّى از اقدام سالار شهيدان است.» 📚گزارشى از اين مراسم در اردبيل، در كيهان (2/ 4/ 73)، ص 17 چاپ شده است. 👌به اين مراسم، «» هم مى ‏گويند. 📚فرهنگ عاشورا ، ص 272 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔بارها شنیده ایم که مبلغین می گویند جریان عاشورا و کربلا از سقیفه برخاست ❗️مگر چه پیوندی بین سقیفه و کربلا است که این قدر روی آن مانور داده می شود ❕❕ 💠💠 👌ديد جريان‏ شناسانه در حوادث، ريشه حادثه عاشورا را در انحراف نخستين در رهبرى مى‏ بيند كه در «سقيفه بنى ساعده» اتفاق افتاد. اگر جمعى از امّت پيامبر، نيم قرن پس از شهادت رسول اللّه در كربلا فرزند رسول اللّه را شهيد كردند، زمينه آن در حوادث گذشته و غصب خلافت و تصدّى آل ابو سفيان نسبت به حكومت اسلامى و كنار زدن ائمه از ولايت و رهبرى بود. از اين رو در زيارت عاشورا كسانى لعن مى‏ شوند كه آغازگر ظلم بر اهل بيت پيامبر و بنيانگذار ستم به ذريّه رسول خدا بودند، و نيز كه به آن ستم نخست راضى شدند، همكارى يا سكوت كردند و زمينه ‏ساز آن بودند، تا آنجا كه براى جنگ با عترت پيامبر، تمكين كردند: «لعن اللّه امّة اسّست اساس الظلم و الجور عليكم اهل البيت و لعن اللّه امّة دفعتكم عن مقامكم و ازالتكم عن مراتبكم الّتى رتّبكم اللّه فيها و لعن اللّه امّة قتلتكم و لعن اللّه الممهّدين لهم بالتّمكين من قتالكم ...». ❕در ماجراى كربلا، همه آنان كه از آغاز، اهل بيت را از اجتماعى و سياسى امّت كنار زدند و بر غصب حكومت اسلامى توطئه كردند، تا آنان كه بر كشتن او گرد آمدند و همراهى و متابعت كردند، شريكند. اين نكته در جاى ديگر زيارت عاشورا مطرح است ؛ «اللّهمّ العن اوّل ظالم ظلم حقّ محمّد و آل محمّد و آخر تابع له على ذلك، اللّهم العن العصابة الّتي جاهدت الحسين و شايعت و بايعت و تابعت على قتله، اللّهم العنهم جميعا». 🔸توطئه سقيفه، تلاشى از سوى شرك شكست خورده در جبهه ‏هاى بدر و احد و حنين بود، تا دوباره به سيادت خود برسند و سفيانيان كوشيدند انتقام كشته‏ هاى خود را از آل پيامبر، از طريق سلطه يافتن بر خلافت و تار و مار كردن بنى هاشم و عترت رسول بگيرند. طرح شورا و بيعت ساختگى سقيفه، ظاهرى فريبنده براى اعمال آن سياست بود. 🔸هواداران سقيفه، در سپاه كوفه بودند. امام حسين روز با بدن مجروح، آنان را «شيعيان آل ابى سفيان» خطاب كرد كه نه دين داشتند، نه حرّيت. 📚لهوف ص 71 ❕ ابن زياد وقتى با سر بريده حسين در طشت رو به رو شد، با چوبى كه در دست داشت بر لبهاى آن سر مطهّر مى‏ زد و مى ‏گفت ؛ « امروز انتقام روز بدر است » 📚بحار الانوار ج45 ص 154 👌 يزيد بن معاويه نيز پس از كشتن امام و سرمستى از پيروزى بر آن حضرت، در پيش چشم فرزندان او كه به اسارت در كاخ او برده شده بودند، آرزو كرد كه كاش نياكان كشته‏ شده ‏اش در بدر، بودند و به يزيد مى‏ گفتند دستت درد نكند. كشتن حسين و يارانش را در مقابل كشته ‏هاى بدر دانست، منكر وحى و نزول جبرئيل شد و گفت اگر از آل احمد انتقام نگيرم، از نسل خندف نيستم ... 📚همان ص 167_ البدایه والنهایه ج 8 ص 192 👌حضرت زينب با خطاب «يا بن الطلقاء» به يزيد، اشاره به نيكان مشرك او كرد، كه در فتح مكّه، پيامبر آزادشان كرد، امام نيز به يزيد گفت: جدّ من على بن ابى طالب، در جنگ بدر و احد و احزاب، پرچمدار رسول اللّه بود، امّا پدر و جدّ تو، پرچمدار كفّار بودند. 📚بحار الانوار ج 45 ص 135 🔸كربلا، صحنه تجديد كينه ‏هاى مشركان و منافقان بر ضدّ آل اللّه بود و همان قدرت سياسى را كه ميراث رسول خدا بود و به دست دشمن افتاد، بر ضدّ عترت رسول به كار گرفتند و اين از شگفتيهاى تاريخ است! سيد الشهدا در خطابه خويش در عاشورا به سپاه كوفه چنين فرمود ؛ « شمشيرى را كه ما به دستتان داديم، عليه ما تيز كرديد و به روى ما شمشير كشيديد و آتشى را كه بر دشمنان شما و ما افروخته بوديم، بر خود ما افروختيد و با دشمنان خدا بر ضدّ اولياء اللّه همدست شديد » 📚مقتل الحسین خوارزمی ج 2 ص 6_ مناقب ج 4 ص 110 🔸 اگر واقعه شوم سقيفه نبود، هرگز بعدى كه اوج آن در عاشورا بود، پيش نمى‏ آمد و مسير تاريخ اسلام و شيعه به گونه ديگرى بود. 🔸اگر پيمان مردم با «ولى» بود اگر پيوند با آل على بود 🔸 نه فرمان نبى از ياد مى‏رفت نه رنج و زحمتش بر باد مى‏ رفت‏ 🔸 نه زهرا كشته مى ‏شد در جوانى نه مى‏ شد خسته از اين زندگانى‏ 🔸 نه خون دل نصيب مجتبى بود نه پرپر لاله ‏ها در كربلا بود 🔸 نه زينب بذر غم مى ‏كاشت در دل نه مى‏زد سر ز غم بر چوب محمل‏ 🔸بقيع ما نه غم‏ افزاى جان بود نه ويران و چنين بى ‏سايه‏ بان بود 📚شعر اهلبیت آفتاب ، محدثی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔عبد الله بن جعفر حضرت زینب چرا در کربلا حاضر نبود ❗️این که او از یاری کردن امام حسین سرباز زد حقیقت دارد ❕امام علی چرا دخترش را به عقد چنین فردی درآورد ❕❕ 💠💠 👌عبد الله بن جعفر همسر زينب كبرى و داماد على علیه السلام و پسر جعفر طيّار. وى، نخستين نوزاد در حبشه بود. در ايّامى كه پدرش جعفر بن ابى طالب به حبشه هجرت كرده بود، در آن كشور به دنيا آمد. مادرش «اسماء بنت عميس» بود. اسماء، پس از شهادت جعفر طيّار در جنگ موته، به همسرى أبو بكر، سپس على بن ابى طالب در آمد. عبد الله بن جعفر، مورد عنايت خاصّ پيامبر اكرم بود، بويژه كه پدرش سردار بزرگ شهيد جبهه اسلام به شمار مى ‏آمد. 🔸رجالی معروف صاحب رجال الحدیث او را چنین معرفی می کند ؛ « او جلیل القدر و عظیم الشان بود ، آیت و خداوند در حلم و جود و کرم و از اصحاب رسول خدا و امیر مومنان و حسن و حسین علیهم السلام بود که در جنگ صفین در رکاب علی علیه السلام بود » 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 4 ص 500 🔸شیخ عباس قمی نیز در کنار آنکه روایات در عظمت مقام او نقل می کند تصریح می کند که او مورد علاقه امير المؤمنين بود و ارادتى شايان به امام حسن و امام حسين داشت. مردى سخاوتمند و اهل جود و بخشش بود . 📚سفینه البحار ج 6 ص 47 🔸گرچه خود در كربلا حضور نداشت، امّا دو عون و محمّد را همراه مادرشان حضرت زينب به كربلا فرستاد و اين دو فرزند، در ركاب سالار شهيدان روز عاشورا به شهادت رسيدند. او از اينكه نتوانسته بود در واقعه كربلا شركت كند تأسف مى‏ خورد. پس از عاشورا و شهادت حسين بن على وى در مدينه به سوگ نشست و مردم براى تسليت گويى نزد او مى‏ آمدند. 📚معارف و معاریف ج 4 ص 1508 🔸وى در سن 90 سالگى، در سال 80 هجرى در مدينه در گذشت و در بقيع به خاك سپرده شد. 📚همان مدرک 🔸برخى هم در گذشت او را در شام و وى را در «باب الصغير» دمشق، كنار قبر بلال مى ‏دانند. 📚تنقیح المقال ج 2 ص 173 👌در تاریخ اگر چه صراحتا علت عدم حضور او در میدان کربلا ذکر نشده است اما با توجه به سخن علامه که می گوید ؛ « امثال محمد بن حنفیه و عبد الله بن جعفر ، دارای شان و مقام ارجمندی هستند به گونه ای که امکان انحراف آنان از حق و از ایمان نمی باشد » 📚بحار الانوار ج 42 ص 110 🔸روشن می شود که عدم حضور او در میدان کربلا او مانند بیماری یا ماموریت او از جانب امام حسین برای محافظت از بنی هاشم بوده است ، چرا که خود او بارها آرزو می کرد که ای کاش فرصت در رکاب امام حسین علیه السلام را می یافت . 👌مورخین می نویسند ؛ « هنگامى كه عبد اللّه بن جعفر بن ابى طالب، از كشته شدن دو پسرش همراه حسين عليه السلام خبر يافت و مردم براى تسليت به مى‏ آمدند، يكى از وابستگانش ‏كه فكر نمى‏ كنم كسى جز ابو لَسْلاس باشد، گفت: مصيبتى كه ديده ‏ايم، از جانب حسين به ما رسيده است . 🔸عبد اللّه بن جعفر، او را با كفشش زد و سپس گفت: اى پسر زنِ بدبو! آيا به حسين، چنين مى‏ گويى؟ به خدا سوگند، اگر در حاضر مى‏ بودم، دوست مى‏ داشتم كه از او جدا نشوم تا همراهش كشته شوم! 👌به خدا سوگند، آنچه دلم را به از فدا شدن دو پسرم راضى و مصيبت آن دو را بر من، سبُك مى ‏كند، اين است كه در راه از خود گذشتگى براى برادر و پسرعمويم [حسين عليه السلام‏] و در كنار او، كشته شده‏ اند! 🔸سپس به همنشينانش رو كرد و گفت: خدا را بر شهادت حسين عليه السلام مى‏ ستايم كه اگر نتوانستم با دستانم حسين عليه السلام را يارى كنم، دو پسرم، او را دادند. 📚تاريخ الطبري ج 5 ص 466، الكامل في التاريخ ج 2 ص 579 ، جواهر المطالب ج 2 ص 296؛ الإرشاد ج 2 ص 124؛ كشف الغمّة ج 2 ص 280، الحدائق الوردية ج 1 ص 121، بحار الأنوار ج 45 ص 122. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آيت الله مطهرى: شيعيان داستان كربلا را تحريف كرده اند هم تحريف لفظى و هم تحريف منبع: كتاب حماسه حسينى ج ١ ص ٦٢ ❗️لابد مطهرى هم وهابى شده بود و يا ادمين كانال ملحدین بود ❕❕ 💠💠 👌مساله لزوم پرهیز از تحریف در نقل واقعه کربلا و حوادث عاشوراء مورد تاکید همه علما و مراجع شیعه در طول بوده است و همگان بر لزوم استفاده از منابع معتبر و مورد استناد در نقل وقائع کربلا تاکید داشته اند . 🔸خود شهید می گوید ؛ « آن چيزى كه بيشتر دل انسان را به درد مى‏ آورد اين است كه اتفاقاً در ميان وقايع تاريخى، كمتر واقعه ‏اى است كه از نظر نقلهاى معتبر به اندازه حادثه كربلا غنى باشد. 👌من در سابق خيال مى‏ كردم كه اساساً علت اينكه اين همه دروغ اينجا پيدا شده است اين بوده كه وقايع را كسى نمى‏ داند چه بوده است؟ بعد كه مطالعه كردم، ديدم اتفاقاً هيچ قضيه ‏اى در تاريخ- در تاريخهاى دور دست مربوط به مثلًا سيزده يا چهارده قرن پيش- به اندازه حادثه كربلا تاريخ معتبر ندارد. معتبرين مورخين اسلامى از همان قرن اول و دوم قضايا را با سندهاى معتبر نقل كردند و اين نقلها با يكديگر انطباق دارد و به هم نزديك است‏ . 📚مجموعه آثار ج 17 ص 79 👌از جمله کتابهای مورد استنادی که منبع و مرجع برای آگاهی از وقائع کربلا محسوب می شود می توان به کتابهایی چون الفتوح ، کامل الزیارات ، امالی صدوق ، الارشاد مفید ، مصباح المتهجد ، روضه الواعظین ، اعلام الوری ، مقتل الحسین خوارزمی ، مناقب آل ابی طالب ، المزار الکبیر ، مثیر الاحزان ، الملهوف علی قتلی الطفوف ، کشف الغمه ، بحار الانوار ، منتهی الامال ، نفس المهموم ،و ...اشاره کرد . 👌همین طور استفاده از کتابهایی چون الامامه و السیاسه ، اخبار الطوال ، تاریخ الیعقوبی ، تاریخ الطبری ، مقاتل الطالبین ، العقد الفرید ، تاریخ مدینه دمشق و ... برای آگاهی نسبت به جریانات کربلا خالی از نیست . ❕اما متاسفانه افرادی از شیعیان به این مساله توجه نداشته و از باب اسطوره سازی و رونق دادن به مجلس عزا و پرشور کردن آن دست به یکسری تحریفات در نقل وقائع کربلا می زنند و جریاناتی را نقل می کنند که ریشه در کتب معتبر و مورد استناد ندارد و یا از کتبی نقل می کنند که اعتبار آن ها زیر سوال است مانند کتاب روضه الشهداء ، محرق القلوب ، اکسیر العبادات ، تذکره الشهداء و ... 🔸برخی از می نویسند ؛ « كتاب‏هاى تاريخ و سيره، چه در ميان شيعيان و چه اهل سنّت و حتّى غير مسلمانان، واقعه عاشورا را به عنوان يك نقطه عطف و يك پيشامد مسلّم تاريخى، گزارش كرده ‏اند، تا جايى كه اركان و وقايع اصلى آن، از مشهورات، متواترات و قطعيات تاريخى است، هر چند تفصيل‏ها و جزئيات آن، مانند هر واقعه تاريخى ديگر، با تفاوت‏هايى در نقل‏ها و يا كاستى‏ ها و مبالغه‏ هايى قابل انتظار، همراه بوده است. 🔸اين، در حالى است كه با گذشت زمان و دورتر شدن از اصل واقعه، انتظار تغيير و تحريف، بيشتر مى‏ شود و اين، همان نكته‏ اى است كه قاعده لزوم مراجعه به منابع كهن و نزديك‏تر به تاريخى را مدلّل مى ‏سازد. خوش‏بختانه منابع كهن تاريخى و سيره ‏نگارى، چنان دقيق و با تفصيل به عاشورا و كربلا پرداخته‏ اند كه غرض‏ ورزى‏ ها، اشتباهات و كم ‏دقّتى ‏هاى همزاد انسان را به آسانى نشان مى‏ دهند . ❕ از آن جا كه حادثه عاشورا، يكى از حماسى‏ ترين جلوه‏ هاى امامت شيعه است، گزارش‏ها و مآخذ را در باره عاشورا، بايد با سنجه «عصمت امام» نيز سنجيد و سيره رفتارى امامان شيعه را بر آنچه به آنان نسبت مى ‏دهند، حاكم كرد. 🔸بر اين اساس، كتاب‏ها و منابعى كه ‏هاى خود را نقّادى نكرده و آنها را با منابع اصلىِ تاريخى برابر ننموده و يا به تعارض آنها با سيره و كرامت و شخصيت امام حسين عليه السلام و يارانش توجّه نكرده‏ اند، از ديدگاه ما، دچار ضعف اند و از گردونه اعتبار و نقل و استناد، خارج مى‏ شوند. هر اندازه تعداد گزارش‏هاى بدون اصل و سند و يا نامتجانس با شخصيت كرامت‏ آميز و عزّتمند عاشورائيان در كتابى بيشتر باشد، بر ضعف آن كتاب، افزوده مى ‏شود و هر اندازه كمتر باشد، كتاب، اعتبار دارد. 📚دانشنامه امام حسین ج 1 ص 95 👌بنابراین ادعای اینکه برخی بزرگان تمام وقائع کربلا و عاشوراء را جعلی می دانند کذب محض است ، آنچه واقعیت دارد آن است که همگان تاکید و توصیه دارند که در نقل جریان های کربلا ، از منابع معتبر استفاده شود و تکیه کردن بر مطالب بی سند و بی اساس و یا کتاب های غیر معتبر به هیچ عنوان پذیرفته نیست . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔یکی از دوستان سوال کردن و گفتن که در کربلا خون حضرت علی اصغر (ع)برزمین ریخته نشد و امام حسین (ع)آن خون را بر آسمان پاشید❕ ❗️سوال این است که این قضیه مخالف با قانون کره زمین است و باعقل سازگاری ندارد❔ 💠💠 👌مورخین کیفیت به شهادت رسیدن علی اصغر علیه السلام را چنین نقل می کنند ؛ « هنگامى كه حسين عليه السلام، شهادت جوانان و محبوبانش را ديد، تصميم گرفت كه خود به ميدان برود و ندا داد: «آيا مدافعى هست كه از حرم پيامبر خدا صلى الله عليه و آله، دفاع‏ كند؟ آيا يكتاپرستى هست كه در باره ما از خدا بترسد؟ آيا دادرسى هست كه به خاطر خدا، به داد ما برسد؟ آيا يارى دهنده ‏اى هست كه به خاطر خدا، ما را يارى دهد؟». 🔸پس صداى زنان، به ناله برخاست. امام عليه السلام، به جلوى درِ خيمه آمد و به زينب عليها السلام فرمود: «كودك خُردسالم را به من بده تا با او، خداحافظى كنم». او را گرفت و مى ‏خواست او را ببوسد كه حَرمَلة بن كاهِل، تيرى به سوى او انداخت كه در نشست و او را ذبح كرد. 🔸امام عليه السلام به زينب عليها السلام فرمود: «او را بگير!». سپس، كف دستانش را زير خون [گلوى او] گرفت تا پُر شدند. خون را به سوى آسمان پاشيد و فرمود: «آنچه بر من وارد مى ‏شود، برايم آسان است؛ چون بر خدا پوشيده نيست و در پيش ديد اوست». 🔸امام باقر عليه السلام [در باره آن خون‏] فرموده است: «از آن خون، يك قطره هم به زمين، باز نگشت». ❕این جریان مورد نقل قریب به اتفاق مورخین قرار گرفته است ؛ 📚لهوف ص168 _ بحار الانوار ج45 ص46 _ الاخبار الطوال ص258 _ بغیه الطلب ج6 ص2629 _ الارشاد ج2 ص108 _ اعلام الوری ج1 ص466 _ روضه الواعظین ص208 _ مثیر الاحزان ص70 _ البدایه و النهایه ج8 ص186 _ مناقب ابن شهر اشوب ج4 ص109 _ تذکره الخواص ص252 _ الاحتجاج ج2 ص101 _ مقتل الحسین ج2 ص32 _ الفتوح ج5 ص115 _ تاریخ یعقوبی ج2 ص245 ❔حال سوال اینجاست که چرا بر اساس جاذبه زمین ، آن خون به زمین بازگشت نکرد ❗️آیا این جریان با قواعد مسلم علمی منافات ندارد ❕ 👌پاسخ روشن است . هنگامی که بشر با پیشرفت علم توانائی پیدا کند که وسائلی بسازد سریع آنچنان سریع که از حوزه جاذبه زمین بیرون رود، سفینه هائی بسازد که مساله اشعه های بیرون جو را حل کند، با تمرین به بی وزنی عادت نماید خلاصه جائی که انسان بتواند با استفاده از نیروی محدودش، این راه را طی کند آیا با استمداد از نیروی نامحدود الهی حل شدنی نیست ❔ ❕آیا قدرت خداوند برای غلبه بر جاذبه زمین از بشر کمتر است در حالی که بشر امروز به راحتی است بر نیروی جاذبه زمین فائق شود و آسمان و فضا و سیارات را زیر پای خود قرار دهد و سیر آسمانی خود را تکامل بخشد ❗️در حالی که خداوند می فرماید ؛ «نه چيزى در آسمانها و نه چيزى در زمين از حوزه او بيرون نخواهد رفت؛ به يقين او دانا و تواناست». ( فاطر 44) 👌بنابراین به زمین نریختن خون علی اصغر علیه السلام و غلبه آن بر جاذبه زمین به قدرت خداوند بوده است که مورد شک و انکار نیست . 🔸از امام باقر عليه السلام نقل است که مى ‏فرمايد ؛ «اگر قطره‏ اى از آن خون به زمين مى‏ افتاد، نازل مى‏ شد». 📚الامالی شجری ج 1 ص 171 _ الحدائق الوردیه ج 1 ص 120 👌این که امام حسین علیه السلام خون علی اصغر را به آسمان پرتاب می کند شاید این باشد که می خواهد به خداوند بگوید این قربانی را از من قبول کن و خداوند نیز با امساک خون علی اصغر از ریخته شدن به زمین ، این قربانی در راه خودش را از حسین علیه السلام قبول می کند و شاید وجه دیگرش آن باشد که خداوند با عمل خود ، می فهماند که منتقم خون آن طفل شیر خواره دشت کربلا می باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔تاریخچه سینه زنی و زنجیر زنی در امام حسین به کجا بازگشت می کند ❗️آیا واقعیت دارد که مسلمین این امور را از غیرمسلمین فرا گرفتند و وارد عزاداری کردند ❗️❗️ 💠💠 👌سینه زنی از مراسم سنّتى عزادارى براى سيد الشهدا و ديگر ائمه مظلوم است كه همراه نوحه‏ خوانى و با آهنگى خاص بر سر و سينه مى ‏زنند . اصل اين سنّت، بويژه در ميان عربها رواج داشته است. بعدها به صورت موجود در آمده كه با انتخاب نوحه‏ هاى سنگين، دست بر سينه مى ‏خورد. به فردى هم كه بر سينه خود زده، عزادارى مى‏ كند، «سينه زن» مى‏گويند. 🔸اينگونه نوحه ‏گرى، ابتدا بصورت فردى بوده، امّا با مرور زمان به شكل گروهى و دستجات سوگوارى در آمده است. 📚فرهنگ عاشورا ص 237 👌برخی نیز می نویسند ؛ 🔸«دسته گردانى و سينه‏ زنى و نوحه‏ خوانى كه در زمان صفويّه رايج شده و توسعه پيدا كرده بود، در عصر قاجاريّه با توسعه و تجمّل بيشتر در پايتخت رواج داشت ... دسته گردانى در عصر ، بويژه در زمان ناصر الدين شاه با آداب و تشريفات و تجمّل بسيار برگزار مى‏ شد. دسته‏ هاى روز با نقّاره و علم و بيرق و كتل، و دسته ‏هاى شب با طبق هاى چراغ زنبورى و حجله و مشعل به راه مى ‏افتاد و در فواصل دسته سينه زنها با آهنگ موزون سينه مى‏ زدند. نوحه‏ خوانى و سينه زنى حتّى در اندرون شاهان قاجار، بين خانمهاى اندرون نيز متداول بود ...» 📚موسیقی مذهبی ایران ص 26 👌و در مورد زنجیر نیز گفته شده است ؛ «از سنتهاى عزادارى در ايران است، در پاكستان و هندوستان نيز اين شيوه از ديرباز رواج داشته است. مجموعه ‏اى از حلقه‏ هاى ريز متّصل به هم كه به دسته‏اى چوبى يا فلزّى وصل مى ‏شود «زنجير» نام دارد و آن را در ايام عاشورا، بصورت دسته جمعى و در هيأتهاى عزادارى، همراه با نوحه‏ خوانى، بر پشت مى‏ زنند و گاهى جاى آن كبود يا مجروح مى‏ شود. غالبا اين مراسم با سنج همراه است.» 📚فرهنگ عاشورا ص 198 👌به هر حال امروزه سینه زنی و زنجیر زنی برای مصائب اهل بیت علیهم السلام خصوصا امام حسین ، از عزاداری و محزون بودن برای مصیبت آن بزرگواران تلقی می شود . ❕علی علیه السلام فرمود ؛ « خداوند از میان زمینیان شیعیان ما را برگزیده است که ما را یاری می کنند و در شادی ما شاد و در مصیبت ما ، مصیبت زده و هستند » 📚الخصال ج2 ص635 👌امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « اگر می خواهی در روز قیامت هم درجه ما باشی با حزن و مصیبت ما ، محزون و زده و با فرح و شادی ما ، شاد باش » 📚وسائل الشیعه ج14 ص501 👌محزون و مصیبت زده بودن برای اهل بیت مصادیق متعددی دارد ، گریه کردن ، به سر و سینه زدن و زنجیر زنی ، مانند آن همه از مصادیق بودن تلقی می شود . 👌از سوی دیگر امام علیه السلام فرمود ؛ « هر گونه جزع و فزع و نوحه گری و گریستن ناپسند است مگر جزع و فزع و گریه کردن برای حسین علیه السلام » 📚امالی طوسی ص162 📚وسائل الشیعه ج14 ص505 🔸وفرمود ؛ « فرشتگان در شهادت حسین ضجه می زدند » 📚الکافی ج1 ص465 ❕جزع و فزع و بی تابی و ضجه زدن در مصیبت حسین علیه السلام نیز مصادیق متعددی دارد مانند گریه کردن و به سر و صورت و سینه زدن و زنجیر زدن و ...که انجام این امور برای امام حسین علیه السلام دارد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آیا واقعیت دارد ❕ ❔پس از فوت معاویه، ولید حاکم مدینه کس نزد امام حسین فرستاد تا که با یزید بیعت کند. به دارالعماره نزد ولید بن عتبه رفت و گفت کسی چون من پنهانی بیعت نمیکند فردا چون مردم را جمع کردی من نیز خواهم آمد و با یزید بیعت میکنم. چون شب فرارسید و هوا تاریک شد بهمراه دو خواهرش زینب و ام کلثوم و برادرانش ابوبکر و جعفر و عباس و خانواده‌اش پنهانی به مکه گریخت ❗️❗️ 💠💠 👌پس از هلاکت معاویه و فشار ولید بر امام حسین علیه السلام برای بیعت با یزید ، ولید بالاجبار امام علیه السلام را به مجلس خود دعوت کرد . 🔸امام حسين عليه السلام بر وليد وارد شد و (طبق آداب اسلامى) سلام كرد؛ وليد با خوشرويى پاسخ داد و او را نزد خويش نشاند. مروان بن حكم- با اين كه پيش از اين، بين وى و وليد كينه و نفرت حاكم بود- در مجلس حضور داشت .... امام عليه السلام فرمود: « آيا از حال معاويه به شما خبرى رسيده است؟ چرا كه وى مدّتى طولانى بيمار بود، اكنون حالش چگونه است؟». 🔸وليد آهى كشيد، آنگاه گفت: اى اباعبداللَّه! خداوند تو را در مرگ معاويه پاداش دهد! وى عموى صادقى! براى تو بود، كه اكنون طعم مرگ را چشيده است و اين نيز نامه اميرالمؤمنين يزيد است! امام حسين عليه السلام فرمود: «إنّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ، اكنون براى چه منظورى مرا خواسته ‏اى؟!» 🔸وليد پاسخ داد: تو را براى بيعت دعوت كردم، و همه مردم با يزيد بيعت كرده‏ اند! ❕امام عليه السلام (براى اين كه آن مجلس بدون درگيرى پايان يابد) فرمود: «شخصى مانند من مخفيانه بيعت نمى ‏كند، دارم بيعت من (اگر بخواهم بيعت كنم) علنى و در محضر مردم باشد! چون صبح شد، و تو مردم و ما را براى بيعت فراخواندى، تصميم ما و مردم يكسان خواهد بود!». 📚کامل ابن اثیر ج 3 ص ¾78 👌مطابق نقل شيخ مفيد امام عليه السلام فرمود ؛ «من گمان نمى‏ كنم تو به بيعت پنهانى من با يزيد، قانع باشى، مگر آن كه من آشكارا بيعت كنم تا مردم همگى با خبر شوند». وليد گفت: آرى! امام عليه السلام فرمود: پس بگذار صبح شود، تا نظرت در اين مشخّص گردد». 📚الارشاد ص 374 👌مطابق نقل ابومخنف، امام عليه السلام پس از شنيدن خبر مرگ معاويه فرمود: « امّا پاسخم به تقاضاى بيعت تو آن است كه، كسى مانند من به طور پنهانى بيعت نمى‏ كند و تو نيز اين نوع بيعت را كافى نمى ‏دانى، جز آن كه بيعتم آشكارا ميان مردم باشد (تا از اين طريق از مردم بگيرى)». وليد گفت: آرى! امام فرمود: « بنابراين، وقتى كه (فردا) ميان مردم آمدى و همه مردم و ما را به بيعت فراخواندى، تصميم ما و مردم به گونه واحدى خواهد بود!». 📚کامل ابن اثیر ج 3 ص 378 🔸وليد گفت: «اى اباعبداللَّه! سخن درستى گفتى و من اين‏گونه پاسخت را پسنديدم و من باورم درباره تو همين بود. اكنون برو در پناه خدا، تا فردا با مردم بيايى». ❕مروان كه در حاضر بود، به وليد گفت: به خدا سوگند! اگر حسين هم اكنون از تو جدا شود و بيعت نكند، هرگز چنين فرصتى، به چنگ نخواهى آورد، مگر آن‏كه كشتار فراوانى ميان شما اتّفاق افتد. جلوى او را بگير و مگذار از نزد تو بيرون رود، تا بيعت كند و گرنه گردنش را بزن! 🔸امام عليه السلام ناگهان از جايش برخاست و فرمود: « اى پسر زرقاء (زن چشم كبودِ بد سيرت)، تو مرا مى‏ كشى، يا او؟ به خدا سوگند! دروغ گفتى و گناه كرده‏ اى!». 📚الارشاد ص 374 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
🔸 👇 👌آنگاه امام عليه السلام با صراحت وارد بحث شد و رو به وليد بن عتبه كرد و فرمود: «اى امير! ما از خاندان نبوّت و معدن رسالت و جايگاه رفت و آمد فرشتگان و محلّ نزول رحمت الهى مى ‏باشيم. خداوند (اسلام را) با ما آغاز كرد و با ما پايان برد. در حالى كه يزيد مردى است فاسق، مى‏گسار، قاتل بى گناهان و آن كسى كه آشكارا مرتكب فسق و فجور مى ‏شود. ❕بنابراين، هرگز شخصى مانند من، با همانند وى بيعت نخواهد كرد! ولى به هر حال بگذار صبح شود و به انتظار بمانيم و ببينيم كدام يك از ما، به خلافت و بيعت شايسته ‏تريم!». 📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 18- 19؛ مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 184 (با مختصر تفاوت) و بحارالانوار، ج 44، ص 325. ❕مرحوم صدوق مى ‏گويد: امام عليه السلام به وليد فرمود ؛ «اى پسر عُتبه! تو مى‏دانى كه ما اهل بيت كرامت و بزرگوارى و معدن رسالتيم، و ماييم آن نشانه ‏هاى حق كه خدا به دل‏هايمان سپرده و زبان ما را بدان گويا ساخته كه به اذن خداوند گويا است. سپس : از جدّم رسول خدا شنيدم كه مى‏فرمود: «خلافت بر فرزندان ابوسفيان حرام است!» اكنون من چگونه با خاندانى كه رسول خدا درباره آنان چنين فرمود، بيعت نمايم؟!». 📚امالی صدوق ص 130 ❕اين سخن صريح از يك سو با دليل عقلى، يزيد را محكوم مى‏ كرد، چرا كه يك فرد آلوده به فسق و فجور و قتل بيگناهان هرگز سزاوار خلافت و حكومت بر مردم نيست، و از سوى ديگر با نقل؛ زيرا پيامبر اسلام با صراحت فرمود خلافت بر دودمان ابوسفيان حرام است. ❕اين سخنان همچون پتكى بر سر وليد فرود آمد، و فهميد با كسى روبرو است كه آشيانه‏ اش بسيار بلند است و در اين دامها هرگز نمى‏ افتد. 👌فرداى آن روز، امام عليه السلام براى شنيدن خبرها، از منزل بيرون آمد؛ در بين راه با مروان بن حكم برخورد كرد. مروان گفت: اى اباعبداللَّه! نصيحتى به تو مى‏ كنم؛ از من بشنو كه خير و صلاح تو در آن است پيشنهاد مى‏ كنم با اميرالمؤمنين! يزيد بيعت كنى كه براى دين و دنياى تو سودمندتر است!امام عليه السلام كلمه استرجاع (انا للّه و انّا اليه راجعون) را بر زبان ساخت و فرمود: « زمانى كه امّت اسلامى گرفتار زمامدارى مثل يزيد بشود بايد فاتحه اسلام را خواند!». 👌مروان با خشم و غضب از امام عليه السلام جدا شد و به نزد وليد رفت و آنچه را كه از امام شنيده بود، براى وى بازگو كرد. 📚فتوح ابن اعثم ج 5 ص 24_ مقتل الحسین ج 1 ص 185 👌مطابق نقل ابن شهر آشوب، وقتى اين ماجرا (سهل انگارى وليد، در بيعت گرفتن از امام حسين عليه السلام) به يزيد رسيد، بلافاصله وليد را از فرمانروايى مدينه بركنار و مروان را به جاى وى كرد . 📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 96 ❕دیدار امام با ولید در ساعات پايانى روز شنبه بود و حضرت در ساعات آخر شب يكشنبه 28 رجب به اتفاق فرزندان و برادرزادگان و برادران و كليه اعضاى خاندانش به جز محمد حنفيه- رحمة اللّه عليه- رهسپار مكّه گرديد. 📚فتوح ابن اعثم ج 5 ص 34 👌امام عليه السلام بعد از خوددارى و استنكاف از بيعت با يزيد و در واقع اعلان جنگ به حكومت بنى اميّه، همان تفاله‏ هاى دوران جاهليّت عرب، ناگزير از سفر به سوى كوفه بود، زيرا نفوذ بنى اميه در كه در دوران حكومت عثمان به اوج خود رسيده بود، هنوز در ميان افراد سرشناس و متنفّذ مدينه زياد بود، و مكّه نيز به عنوان حرم امن خدا بايد از هرگونه درگيرى بركنار باشد. ❕در حالى كه كوفه مركز شيعيان و علاقه‏ مندان اهل بيت عليهم السلام بود و اگر اختلاف و پراكندگى و ترس و بزدلى را از خود دور مى‏ كردند ساقط كردن حكومت يزيد و يزيديان براى آنان كار مشكلى نبود. ❕به هر حال امام عليه السلام بعد از مخالفت علنى با بيعت و به طور كل با حكومت يزيد و آل ابى سفيان ناچار از اين سفر بود. 📚عاشوراء ...، مکارم شیرازی ، ص 327 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔اخیرا یکی این شبهه را کرد که لعن های زیارت عاشورا ( خدایا اولی و دومی و سومی ...را لعنت کن ) در نسخه های اصلی زیارت نبوده و بعد ها توسط افراطیون به آن تحریف و زیاده شده است ❗️حقیقت دارد ❕❕ 💠💠 👌مولف کتاب شریف مفاتیح نوین از این اشکال چنین پاسخ میدهد ؛ « بعضى مى ‏گويند جمله ‏هاى «أوّلًا ثمّ الثّانى و الثّالث و الرّابع» در نسخه خطّى مصباح المتهجّد، شیخ طوسی به اوايل قرن ششم (سال 502)، موجود در كتابخانه آستان قدس رضوى و نسخه مصباح الصغير شيخ (كه برگزيده مصباح المتهجّد است) و مربوط به قرن ششم و آن هم در آستان قدس موجود است، وجود ندارد. ولى بايد توجّه داشت كه جمله‏ هاى فوق در چند نسخه مهم و معتبر ديگر مصباح المتهجّد و مصباح الصغير موجود است ؛ 1⃣ نسخه و خطّى مصباح المتهجّد كه تاريخش به زمان شيخ طوسى (قرن پنجم) بر مى ‏گردد و در كتابخانه مسجد اعظم مرحوم آيةاللَّه بروجردى رحمه الله در قم (به شماره 394) موجود است و در صفحه اوّل آن نوشته شده: «نسخه زمان مؤلّف». 2⃣نسخه ابن ابى ‏الجود كه در كتابخانه مرحوم آية اللَّه مرعشى رحمه الله (به شماره 6837) است؛ وى مى ‏نويسد ؛ « اين نسخه را با نسخه ‏اى كه در اختيار نوه ابن شهر آشوب بوده، مقابله كردم و نوه ابن شهر آشوب گفته است كه من از جدّم (ابن شهر آشوب) شنيدم كه اين نسخه ‏اى است كه آن را بر شيخ طوسى خوانده‏ ام. » در اين نسخه نيز جملات فوق موجود است. 3⃣ مرحوم سيّد بن طاووس رحمه الله نيز در مصباح الزائر اين زيارت را به كيفيّت فوق نقل كرده است و پس از آنكه مى ‏گويد ؛ « اين دو فقره اخير زيارت كه مشتمل بر صد لعن و صد سلام است را در مصباح كبير (مصباح المتهجّد، در نسخه موجود نزد من) نيافتم، مى ‏افزايد: ولى من آن را از الصغير شيخ (كه برگرفته از مصباح كبير است) نقل مى‏ كنم. (مصباح الزائر، صفحه 278) در نقل سيّد از مصباح الصغير نيز، جمله ‏هاى فوق آمده است. ❕بنابراين، در بسيارى از نسخه ‏هاى قديمى مصباح المتهجّد و برخى از نسخه ‏هاى مصباح الصغير جمله ‏هاى فوق موجود است و اگر در برخى ديگر از نسخه ‏ها نيست، ممكن است به شرايط زمانى اين زيارت برگردد ( که بر اساس جو خفقان و تقیه عرضه نشده است ) 👌علاوه برآنكه در بحار الانوار (جلد 98، صفحه 296) همين فقرات و جمله‏ ها موجود است و ايشان نيز مستقيماً از مصباح المتهجّد نقل مى‏ كند و اين نشان مى ‏دهد در نسخه موجود نزد علّامه مجلسى نيز، جمله‏ هاى فوق وجود داشت. ❕و اگر در كامل الزيارات جمله ‏هاى به طور دقيق نيامده، مشكلى ايجاد نمى ‏كند، چرا كه نقل ابن قولويه در كامل الزيارات در بخش‏هاى ديگر زيارت عاشورا نيز با نقل مصباح المتهجّد اندكى متفاوت است و تنها در جمله ‏هاى مورد بحث نيست. 📚کلیات مفاتیح نوین ، مکارم ، ص 399 ، پاورقی 👌در این که افراد مذکور که در زیارت عاشوراء مورد لعن قرار می گیرند چه کسانی هستند نمایه زیر را مطالعه کنید ؛ ⚫️ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1793 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آیا حقیقت دارد ❗️ ❔سی هزار دینار طلا رقمی بود که یزید به هر نفر اهل کوفه داد و دینشان را خرید . اگه به قیمت طلا و ارز الان حساب کنیم؛ یزید به اطرافیانش در زمان واقعه کربلا نفری ۵۴ میلیارد تومان رشوه داد. اگه در آن زمان بودیم یار امام حسین می ماندیم...؟❗️❗️ 💠💠 👌این که یزید ملعون و کارگزار او عبید الله با تطمیع و پول ، دشمنان را در مقابل امام حسین علیه السلام قرار دادند و مدعیان دوستی با حسین علیه السلام را از او جدا کردند ، مطلبی ثابت است اما مبلغ مذکور در پرسش ، نیست . ❕ می نویسند ؛ « هنگامى كه مسلم بن عقيل عليه السلام به همراه سپاه خود، قصر ابن زياد را محاصره كرد و او را در فشار قرار داد، يكى از شگردهاى موفّق ابن زياد، اين بود كه از طريق اشراف كوفه و رؤساى قبايل، به سپاهيان مسلم، پيغام داد كه اگر دست از يارى او بردارند و در صف فرمانبران در آيند، به آنان خواهد افزود؛ ولى در صورت ادامه شورش، عطاى آنان، قطع خواهد شد.» 📚تاريخ الطبري ج 5 ص 369 ، أنساب الأشراف: ج 2 ص 338 ومقاتل الطالبيّين: ص 103 والبداية والنهاية: ج 8 ص 154 والمختصر في أخبار البشر لأبي الفداء: ج 1 ص 189. ❕همچنین می نویسند ؛ « ابن زياد، بر رؤسا و مردم، سخت گرفت و گفت به رؤساى قبايل بنويسيد هر كس از مخالفان امير مؤمنان و حَروريه (خوارج) و اهل ترديد كه كارشان اختلاف‏ افكنى و نفاق و تشتّت است، در ميان شما باشد و امان‏ نامه بنويسد، در امان است؛ امّا هر كس امان‏ نامه ننويسد، بايد كسى از رؤسا، او را ضمانت كند كه با ما مخالفتى نمى‏ كند و بر ما خروج نمى ‏نمايد، و اگر چنين نكند، ذمّه ‏ام از او برى است و خون و مالش حلال است و خونش ريخته مى ‏شود. 🔸اگر در تحت رياست بزرگ قبيله‏ اى، كسى بر امير مؤمنان خروج كند و وى، او را براى ما نفرستد، بر درِ خانه ‏اش به دار آويخته مى‏شود و از ، محروم مى‏گردد و به منطقه «الزاره» (بيشه شيران) در عُمان، فرستاده مى‏شود. 📚تاريخ الطبري: ج 5 ص 359، الكامل في التاريخ: ج 2 ص 536؛ الإرشاد: ج 2 ص 44، بحار الأنوار: ج 44 ص 341 وراجع: البداية والنهاية: ج 8 ص 154 وإعلام الورى: ج 1 ص 438. ❕و نقل می کنند ؛ « عبيد اللّه بن زياد، مردم را در مسجد كوفه، گِرد آورد و [از كاخش‏] بيرون آمد و بر بالاى منبر رفت و پس از حمد و ثناى الهى، گفت: اى مردم! شما، خاندان سفيان را تجربه كرديد و آنها را آن گونه يافتيد كه دوست داشتيد؛ و اين، يزيد است كه او را به سيرتِ نيكو و روش پسنديده و نيكى به مردم و مراقبت از مرزها و بخشش به‏ جا مى‏شناسيد، گو اين كه پدرش نيز اين گونه بود. امير مؤمنان، يزيد، بر گراميداشتِ شما، افزوده و به من نوشته است تا چهار هزار دينار و دويست هزار درهم را در تقسيم كنم و شما را به سوى جنگ با دشمنش، حسين بن على، بيرون ببرم. پس به [سخنان او] گوش دهيد و فرمان ببريد. والسّلام! 🔸سپس، از منبر، فرود آمد و عطاى آنان را ميان بزرگانشان، تقسيم كرد و آنان را به حركت و همراهى و يارى دادن به عمر بن سعد در جنگ با حسين عليه السلام، فرا خواند. نخستين كسى كه به سوى عمر بن سعد، حركت كرد، شِمر بن ذى الجوشن سَلولى كه لعنت خدا بر او باد بود كه با چهار هزار تن، به او پيوست و لشكر عمر بن سعد، به نُه هزار تن رسيد. پس از او، زيد (/ يزيد) بن رَكّاب كَلْبى با دو هزار تن، حُصَين بن نُمَير سَكونى با چهار هزار تن، مُصاب مارى (مُضاير مازِنى) با سه هزار تن و نصر بن حَربه (/ حَرَشه) با دو هزار تن، به او پيوستند و سپاهش به بيست هزار تن رسيد. 📚الفتوح: ج 5 ص 89، مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 1 ص 242 ؛ بحار الأنوار: ج 44 ص 385. 👌و می نویسند ؛ « هنگامى كه ابن زياد، عمر بن سعد را از حمّام اعيَن روانه كرد، به مردم فرمان داد تا در نُخَيله، خيمه بزنند و فرمان داد كه هيچ كس، سرپيچى نكند. آن گاه، بر بالاى منبر بالا رفت و معاويه را ستود و از نيكى‏ اش و نيز عطاياى فراوان و توجّهش به امور مرزها، ياد كرد و گوشزد نمود كه به واسطه او و به دست او، الفت و اتّفاق [نظر]، به وجود آمده است. همچنين افزود: پسرش يزيد نيز همانند اوست، راه او را مى‏ رود و پايش را جاى پاى او مى‏گذارد، و اكنون، صد تا صد تا بر ، افزوده است. پس هيچ كس از عَريفان (كارگزاران قبايل)، سران، تاجران و ساكنان نمانَد، جز آن كه بيرون بيايد و با من در لشكرگاه، حضور يابد؛ چرا كه هر مردى را پس از امروز بيابيم كه از پيوستن به لشكر، سرپيچى كرده، خون او مُباح است.» 📚أنساب الأشراف: ج 3 ص 386 و الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج 1 ص 466. 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
🔸ادامه 👇 🔰لذا در روز عاشورا، هنگامى كه امام حسين عليه السلام با كوفيان، اتمام حجّت مى ‏نمود و آنها با سر و صدا، تلاش مى ‏كردند كه از سخنرانى ايشان ممانعت كنند، امام عليه السلام به موضوع «» و حرامخوارىِ آنان از اين طريق، به عنوان يكى از علل انحراف و نافرمانى آنان، اشاره كرد و فرمود: «همه‏ تان از فرمان من، سرپيچى مى‏ كنيد و به سخنانم، گوش فرا نمى‏ دهيد. عطاياى حرام، شما را سست [و سنگين‏] كرده و شكمتان از حرام، آكنده شده است. از اين رو، بر دل‏هايتان مُهر خورده است.» 📚مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 2 ص 6؛ بحار الأنوار: ج 45 ص 8. ❕بنابراین اصل اینکه دشمنان امام حسین علیه السلام با تطمیع و رشوه به پول در مقابل ایشان قرار گرفته اند قابل تردید نیست ، اما که امروزه عده ای در این رابطه مطرح می کنند ، مستند نیست . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔منابعی که در آن ذکر شده که امام حسین و قاتلین آن حضرت در آخر زمان رجعت می نمایند و با قاتلین خود میکنند را ذکر نمایید . ❔یکی از اساتید می فرمود چنین سندی نداریم که در رجعت امام حسین ع با شخص قاتلینش جنگ کند درحالیکه تو سخنرانی ها و منابر خیلی شنیدیم که جنگ میکنند . منابع این مطلب را میخاستم ❗️ 💠💠 👌رجعت از عقائد معروف شیعه است و تفسیرش در یک عبارت کوتاه چنین است که بعد از ظهور حضرت مهدی علیه السلام و در آستانه رستاخیز گروهی از مؤمنان خالص و کفار و طاغیان بسیار شرور به این جهان باز می گردند، گروه اول مدارجی از کمال را طی می کنند، و گروه دوم کیفرهای می بینند. 🔸خداوند در آیه 83 نمل اصل مساله رجعت را ثابت کرده و می فرماید: « به خاطر بیاور روزی را که ما از هر امتی گروهی را از کسانی که آیات ما را تکذیب می کردند محشور می کنیم و آنها را نگه می داریم تا به یکدیگر ملحق شوند» ❗️این آیه اشاره به رجعت و بازگشت گروهی از بدکاران و نیکوکاران به همین دنیا در آستانه رستاخیز می باشد زیرا اگر اشاره به رستاخیز و قیامت باشد تعبیر به « من کل امه فوجا»« از هر جمعیتی گروهی بر انگیخته می شوند» صحیح نیست زیرا در قیامت محشور می شوند چنان که قرآن در آیه 47 کهف می گوید: « ما آنها را محشور می کنیم و احدی را ترک نخواهم گفت» 🔸مومنین و کفار خالص در هنگام رجعت به دنیا باز می گردند چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « در هنگام رجعت جز مومن خالص و کافر ، کسی به دنیا باز گشت نمی کند » 📚مختصر البصائر ص 153 🔸امام حسین علیه السلام از جمله اولین افرادی است که در هنگام به دنیا باز می گردد . 🔹امام صادق عليه السلام به من فرمود: «نخستين كسى كه به دنيا باز مى‏ گردد، حسين بن على عليهما السلام است و آن قدر فرمان‏روايى مى‏كند كه از كهن‏سالى، ابروانش روى مى ‏ريزد». 📚مختصر البصائر ص 28_ بحار الانوار ج 53 ص 46 👌با توجه به این که کفار محض و خالص در هنگام رجعت به دنیا برای عذاب مضاعف باز می گردند و دشمنان و قاتلین امام حسین علیه السلام نیز از مصادیق اتم کافر و خالص هستند ، و از سوی دیگر امام حسین علیه السلام نیز خودشان در هنگام رجعت باز می گردند ، هیچ بعد عقلی ندارد که امام علیه السلام از قاتلین خود بگیرند . 🔸البته در برخی نقل ها امام زمان علیه السلام به عنوان فردی معرفی شده است که از قاتلین امام حسین علیه السلام انتقام می گیرد چنان که جبرئیل خطاب به پیامبر گرامی فرمود ؛ « برای شهادت حسین گریه مکن زیرا به زودی خداوند توسط و مهدی شما از قاتلین حسین انتقام می گیرد » 📚بحار الانوار ج 36 ص 349 ❕لذا در دعای ندبه خطاب به امام عصر علیه السلام می گوییم ؛ « ايْنَ الطَّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلآءَ، ايْنَ الْمَنْصُورُ عَلى‏ مَنِ اعْتَدى‏ عَلَيْهِ وَافْتَرى » « كجاست خون خواه‏ كربلا؟ كجاست يارى شده در برابر دشمنان و تهمت زنندگانش » 📚مفاتیح نوین ص 195 ❕با توجه به این نقل ها ، احتمال این که امام زمان علیه السلام خودشان مستقیما از قاتلین امام حسین علیه السلام در زمان رجعت انتقام بگیرند ، است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔برخی می گویند اگر هدف امام حسین واقعا قیام در راه خدا بوده است چرا وقتی خبر شهادت به ایشان رسید می خواست برگردد و به کوفه نرود و یا چرا به حر گفت بگذار برگردم و وارد کوفه نمیشوم ❗️❗️ 💠💠 👌این که هدف امام علیه السلام از مخالفت با یزید و رفتن به سوی کوفه قیام در برابر حکومت ظالم و فاسد یزید و نجات دین از چنگال و انحراف بوده است قابل شک و تردید نیست چنان که خود امام حسین علیه السلام می فرمود ؛ « من تنها به انگيزه اصلاح در امّت جدّم بپا خاستم، مى ‏خواهم امر به معروف و نهى از منكر كنم و به جدّم و پدرم على بن ابى طالب عليه السلام رفتار نمايم!» 📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 33 و بحارالانوار، ج 44، ص 329 👌هنگامى كه امام عليه السلام با سپاهِ «حرّ» رو به رو گشت و بى‏ وفايى كوفيان آشكار شد و امام عليه السلام خود را با شهادت مواجه ديد در ميان اصحاب خويش برخواست و طىّ چنين فرمود ؛ « آيا نمى ‏بينيد به حق عمل نمى ‏شود و از باطل جلوگيرى نمى ‏گردد، در چنين شرايطى بر مؤمن لازم است (قيام كند و) شيفته ملاقات پروردگار (و شهادت) باشد». 📚بحارالانوار، ج 44، ص 381؛ تاريخ طبرى، ج 4، ص 305 و مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 237. 👌و در نامه ای به بزرگان نوشت ؛ « شما مى ‏دانيد پيامبر خدا در زمان حياتش فرمود هر كس سلطان ستمگرى را ببيند كه حرام خدا را حلال شمرده و پيمان خدا را شكسته، با سنّت پيامبر مخالفت مى ‏ورزد و در ميان بندگان خدا به ظلم و ستم رفتار مى ‏كند ولى با او به مبارزه‏ عملى و گفتارى برنخيزد، سزاوار است كه او را در جايگاه آن سلطان ستمگر (جهنّم) وارد كند » 📚فتوح ‏ابن ‏اعثم، ج 5، ص 143؛ مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 234 و بحارالانوار، ج 44، ص 381. ❕و در خطبه‏ اى با هدف از تلاش و تكاپوى خويش را چنين بيان مى‏ كند ؛ « خداوندا! تو مى ‏دانى كه آنچه از ما (در طريق تلاش براى بسيج مردم) صورت گرفت، به خاطر رقابت در امر زمامدارى و يا به چنگ آوردن ثروت و مال نبود، بلكه هدف ما آن است كه نشانه ‏هاى دين تو را آشكار سازيم و اصلاح و درستى را در همه بلاد بر ملا كنيم تا بندگان آسوده باشند و فرايض و سنّت‏ها و احكامت مورد عمل قرار گيرد» 📚تحف العقول، ص 170 و بحارالانوار، ج 97، ص 79. 👌حال ادعایی شده است که وقتی امام حسین علیه السلام خبر شهادت مسلم را شنید قصد باز گشت را داشت در حالی که تاریخ خلاف آن را نقل کرده است ‌. ❕هنگامى كه امام عليه السلام به منزلگاه «زباله» رسيد، خبر شهادت برادر رضاع ى‏اش- عبداللَّه بن يقطر (علاوه بر شهادت مسلم و هانى)- را شنيد، نوشته ‏ايى را بيرون آورد و براى مردم خواند: « به نام خداوند بخشنده مهربان، امّا بعد! خبر ناگوار شهادت مسلم بن عقيل و هانى بن عروه و عبداللَّه بن يقطر به ما رسید ... پس هر كس از بخواهد برگردد مى‏ تواند. هيچ بيعتى از ما بر عهده او نيست». 🔸به دنبال اين سخنان، مردم از چپ و راست از اطراف امام پراكنده شدند، تنها همان‏ عدّه از ياران آن حضرت كه از مدينه با او همراه بودند، باقى ماندند. اين سخن را بدان جهت فرمود كه عدّه‏ اى مى‏ كردند امام عليه السلام به شهرى وارد مى‏ شود كه مردم آن سامان همه مطيع فرمان او هستند و امام زمام حكومت را به دست خواهد گرفت و آنها بهره مادّى خواهند برد! ولى هنگامى كه ديدند مردم بى وفاى كوفه دست از يارى امام كشيدند و قاعدتاً راهى جز شهادت براى امام و يارانش نيست از گرد آن حضرت پراكنده شدند. 📚تاريخ طبرى، ج 4، ص 300- 301؛ ارشاد مفيد، ص 424 و بحارالانوار، ج 44، ص 374 (با مختصر تفاوت). 👌 اين سخنان به خوبى نشان مى‏ دهد كه امام عليه السلام رسالت و مأموريّت خاصّى در اين سفر خطرناك براى خويش مى‏ دید، و گرنه بعد از علم و اطّلاع از پيمان شكنى مردم كوفه و شهادت «مسلم» و «هانى» و «عبداللَّه بن يقطر» مى ‏بايست به مكّه، يا مدينه باز گردد و ترديدى به خود راه ندهد، نه اين كه به سوى كوفه كه ابن زياد بر آن تسلّط كامل كرده بود برود، به خصوص اين كه بيعت را از همه همراهان بر مى ‏دارد و با صراحت مى‏گويد ما به سوى خطر پيش مى ‏رويم آنها كه غير از اين گمان مى ‏كردند آزادند، بازگردند. 🔸دانشمند معروف اهل سنّت «قندوزى» نقل مى‏ كند كه امام عليه السلام در منزلگاه «زباله» پس از شنيدن خبر شهادت مسلم بن و بى ‏وفايى كوفيان، رو به همراهانش كرد و چنين فرمود ؛ « اى مردم! هر كس از شما در برابر تيزى شمشير و زخم نيزه‏ها بردبار است، با ما بماند و الّا از ما جدا شود» 📚ینابیع الموده ص 406 🔸 👇 @Rahnamye_Behesht