eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.8هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔واژه سگ تو روایتی از امیرالمومنین اومده که می‌فرماید در سگ ده صفت هست که شایسته ست داشته باشه 🔷خصلت های ممتاز و نیکوی سگ!!! ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﯽ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﯾﻨﺪ: ✅ ﺳﮓ ۱۰ ﺻﻔﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻫﺮ ﻣﺆﻣﻦ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﮐﻤﺎﻝ ﺑﺮﺳﺪ ۱) ﺳﮓ ﺭﺍ ﺩﺭﻣﯿﺎﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﻗﺪﺭ ﻭ ﻣﻨﺰﻟﺘﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﻭﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﻣﺴﮑﯿﻨﺎﻥ ﻭ ﺑﯿﭽﺎﺭﮔﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ۲) ﻣﺎﻝ ﻭﻣﻠﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺳﮓ ﻧﯿﺴﺖ ﻭﺍﯾﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺻﻔﺖ ﻣﺠﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ۳) ﺳﮓ ﻻ‌ﻧﻪ ﻭ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﻣﻌﯿﻨﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﻫﺮﺟﺎ ﮐﻪ ﺑﺮﻭﺩ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺍﯾﻦ ﻋﻼ‌ﻣﺖ ﻣﺘﻮﮐﻼ‌ﻥ ﺍﺳﺖ. ۴) ﺳﮓ ﺍﻏﻠﺐ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﺩﺕ ﺻﺎﻟﺤﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ۵) ﺳﮓ ﺍﮔﺮﺻﺪ ﺗﺎﺯﯾﺎﻧﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺻﺎﺣﺐ ﺧﻮﺩ ﺑﺨﻮﺭﺩ، ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺻﻔﺖ ﻣﺮﯾﺪﺍﻥ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﺍﺳﺖ. ۶) ﺷﺐ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺍﻧﺪﮐﯽ ﻧﻤﯽ ﺁﺭﺍﻣﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺪﺍﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ. ۷) ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺭﺍﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ ﻭﺳﺘﻢ ﺑﯿﻨﺪ، ﭼﻮﻥ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﺪﻭﻥ ﺩﻟﮕﯿﺮﯼ ﺑﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ ﻭﺍﯾﻦ ﺻﻔﺖ ﻓﺮﻭﺗﻨﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ۸) ﻫﺮ ﺧﻮﺭﺍﮐﯽ ﮐﻪ ﺻﺎﺣﺒﺶ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﺪ ﺭﺍﺿﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺻﻔﺖ ﻭ ﺣﺎﻝ ﻗﺎﻧﻌﺎﻥ ﺍﺳﺖ ۹) ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻟﺐ ﻓﺮﻭ ﺑﺴﺘﻪ ﻭﺧﺎﻣﻮﺵ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻋﻼ‌ﻣﺖ ﺧﺎﺋﻔﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ۱۰) ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻤﯿﺮﺩ ﻫﯿﭻ ﻣﯿﺮﺍﺛﯽ ﺑﺮ ﺟﺎﯼ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ ﻭﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﺯﺍﻫﺪﺍﻥ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﺍﺳﺖ.📚ﻣﻨﺒﻊ:ﮐﺘﺎﺏ ﻟﺌﺎﻟﯽ ﺍﻻ‌ﺧﺒﺎﺭ ﺝ ۵ – ﺹ ۳۸۷- ۳۸۸ﺗﺤﺮﯾﺮ ﺍﻟﻤﻮﺍﻋﻆ ﺍﻟﻌﺪﺩﯾﺔ، ﺹ: ۵ ❔ شخصیت عظیمی مثل خواجه نصیر الدین طوسی وصیت کردن اون آیه ی سوره ی کهف که مربوط به میشه رو سنگ قبرشون حک بشه واگر واکاوی در مفاتیح الجنان داشته باشیدیک شعری رو شیخ عباس قمی مستحب دونستن که توش از سگ استفاده شده اما شخصیتی مثل آقای ایت الله العظمی وحید خراسانی یا صافی گلپایگانی خودشون رو سگ اهلبیت قلمداد میکنن در اشعارشون ❕ ❔با تمام اینها باز هم می گویید گفتن جملات من حسین یا سگ رقیه هستم بد است ❕ 💠💠 1⃣روایت مذکور در مورد خصلت های ده گانه سگ سند معتبری ندارد ، زیرا در کتب متقدم و مورد استناد نیامده و در کتاب مذکور هم به صورت مرسل و بدون سند نقل شده است ، به فرض هم که روایت صحیحی باشد ، نهایتا دلالت بر آن می کند که انسان باید خصلت های خوب را از هر موجودی که باشد ، یاد بگیرد ، نه آنکه در نامگذاری خود را و مانند آن خطاب کند ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « از خروس پنج خصلت را یاد بگیرید ، محافظتش بر اوقات نماز ، غیرت ، شجاعت ، سخاء و زیادی طروقه » 📚وسائل الشیعه ج4 ص110 ❔آیا بر اساس این نقل انسان باید بگوید من هستم زیرا خصلت های نیک او را یاد گرفته ام ❕ 2⃣در گذشته مفصلا بیان کرده ایم که آنچه از آیات و روایات وفتاوی برخی فقها به دست می آید ، آن است که تعابیری مانند من سگ حسین و ...هستم به جا نمی باشد و بهتر از آن است . 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4733 3⃣اگر علمایی از واژه مذکور در اشعار و تعابیر خود استفاده کرده اند ، معنای مورد نظر آنها بوده است و این با آنچه امروزه مورد سوء استفاده قرار گرفته و افراد در هر مجلس و محفلی خود را سگ معرفی می کنند ، تفاوت دارد . 👌ادامه 👇👇👇 @Rahnamye_Behesht
👌ادامه 👇 ❕مرجع عالی قدر ، صافی می نویسد ؛ « امّا اينكه نوشته شده بعضى خود يا ديگران را سگ امام مى‏ شمارند و شرافت مؤمن به اين است كه آدم حقيقى باشد نه . 👌جواب اين است كه هيچ كس نمى‏ گويد مؤمن سگ است، و اين عبارات كه من سگ درگاه خدا يا سگ در خانه پيغمبر يا امام هستم، معنايش اين نيست كه من سگ هستم. اين الفاظ معناى لطيف و دل پسندى دارد كه خود به خود در ذهن شنونده وارد مى‏ شود و لذا كسى جز شما به گوينده آن اعتراض نمى‏ كند كه چرا خود را سگ خواندى و چرا دروغ گفتى. غرض اين است كه همان‏گونه كه سگ در خانه صاحبش را رها نمى‏ كند و اگر او را براند و دور كند به جاى ديگر روى نمى ‏آورد و وفا و ‏شناسى دارد و پاس احترام ولىّ نعمت خود را نگاه مى ‏دارد و از صاحبش‏ و خانه ‏اش دفاع مى‏ كند و عنايت كم و لقمه نان صاحبش را بر سفره‏ هاى چرب ديگران بر مى‏ گزيند، من هم بر سر كوى شما مقيم شده و در خانه شما را رها نمى ‏كنم، و به پاسبانى منزل محبوب و مراد خود افتخار مى‏ كنم. ❕اين تعبير بسيار عرف پسند و شيرين و عاطفى و مهيّج است و در اشعار شعرا و اهل ذوق عرب و ، بسيار است كه در درگاه خدا، يا پيغمبر يا امام، حقيرانه خود را سگ مى‏ شمارند؛ مانند اين اشعار: ❕لقمه نانى به اين سگ كن عطا كم نگردد از عطايت اى خدا شاها چو تو را سگى ببايد گر من بودم آن سگ تو شايد هستم سگكى ز حبس جسته بر شاخ گل هوات بسته‏ از مدح تو با قلاده زر زنجير وفا به حلقم اندر خود را به قبول رايگانت بستم به طويله سگانت‏ افكن نظرى بر اين سگ خويش سنگم مزن و مرانم از پيش‏ من سگ اصحاب كهفم بر در پاكان مقيم نيم نانى مى‏رسد تا نيم جانى در تن است‏ 👌و اين هم در منظومه مناجات على عليه السلام خطاب به آن حضرت عرض كرده‏ ام: «بسته سنبل گيسوى توام فخرم اين بس كه سگ كوى توام‏ ❕نابغه علم و ادب و افتخار جامعه شيعه و اسلام، شيخ بهاء الدين عاملى قدس سره براى كسى مثل شاه عباس كبير از بين تمام القاب شاهانه اين لقب را برگزيده و در آغاز كتاب" جامع عباسى" چنين مى‏ فرمايد: 👌 «چون توجّه خاطر ملكوت ناظر اشرف اقدس، كلب آستان على بن ابى ‏طالب عليه السلام شاه عباس الحسينى الموسوى ...» ❕به نظر ما اين جمله « آستان على بن ابى‏ طالب عليه السلام» براى معرفى شاه عباس كبير از تمام القاب نفرت‏ انگيز و پر از مبالغه‏اى كه براى شاهان صفوى و سلاطين ديگر گفته شده، دلپذيرتر و ارزنده‏تر و جذاب‏تر است و لطفى كه در اين جمله به كار رفته در هيچ يك از عناوينى كه در ابتداى كتاب‏ها براى پادشاهان نوشته شده، وجود ندارد. 👌هم اكنون از تاريخ وفات عضد الدوله ديلمى قريب يك هزار و بيست سال مى‏ گذرد، و اين افتخار در ضمن مفاخر او در كتاب‏ها نوشته مى‏ شود كه در روى سنگ قبر او در نجف اشرف، در جوار مرقد مطهر مولاى متقيان على عليه السلام اين آيه نوشته شده:«وَكَلْبُهُم باسِطٌ ذِراعَيْهِ بِالْوَصِيدِ». ❕❕مع ذلك، ما نمى‏ گوييم گويندگان همه اين‏گونه الفاظ را در هر مجلس و منبر، يا در هر شعر و قصيده تكرار كنند و از طريق بلاغت و تكلم به حال بيرون روند. 📚سلسله مباحث امامت و مهدویت ج1 ص412 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❓دلیل گرفتن سوم و هفتم و چهلم برای اموات چیست❕❕اهل سنت می گویند این امور بدعت است و حرام ❕❕ 💠پاسخ💠 👌گرفتن مراسمات سوم و هفتم و چهلم برای اموات دارای دو فائده مهم می باشد ؛ 1⃣یاد میت و انجام کار های نیک جهت بهره مندی او 2⃣زیارت قبور مردگان ؛ ❗️فائده اول ؛ 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « میت در فشار و تنگی است تا آنکه شما برایش نمازی خوانده (یا کار نیکی انجام می دهید )خداوند نیز به سبب آن او را از آن فشار و تنگی نجات می دهد» 📚الفقیه ج1 ص183 🔶وفرمود: « میت شاد و خوشحال می شود به سبب لطف و ترحمی که شما در حقش می کنید و برایش استغفار می کنید هماهنگونه که شما از هدیه ای که بهتان می دهند شاد و خوشحال می شوید» 📚الفقیه ج1 ص183 📚وسائل الشیعه ج2 ص444 🔶وفرمود: « نماز و روزه و حج و کار نیک و صدقه و دعایی که شما برای میت انجام می دهید به او می رسد و خداوند پاداش آن را هم برای انجام دهنده می نویسد و هم برای میت» 📚الفقیه ج1 ص183 🔶وفرمود: « هر یک از مسلمانان که برای میت خود عملی انجام دهند خداوند پاداش آن را مضاعف کرده و هم انجام دهنده عمل را از آن بهره مند می کند و هم میت را» 📚الفقیه ج1 ص185 ❗️فائده دوم ؛ 🔶محمد بن مسلم می گوید: « به امام صادق گفتم ما به زیارت مردگان می رویم. ❗️ امام فرمود کار خوبی است. 🔶گفتم آنان متوجه حضور ما می شوند ؟ 👌فرمود: « بله به خدا سوگند آنان از حضور شما مطلع می شوند و شاد می شوند و با شما انس می گیرند» 📚الفقیه ج1 ص180 🔷حضرت علی فرمود: « مردگان خود را زیارت کنید زیرا آنان به زیارت شما خوشحال می شوند و حاجات خود را سر قبر پدر و مادر با دعا برای آنان از خدا بخواهید» 📚الکافی ج3 ص229 👌بنابراین اجرای مراسمات سوم و هفتم و چهلم نه تنها با آموزه های دینی منافاتی ندارد و مصداق بدعت در دین نمی باشد بلکه بر اساس تعالیم دینی دارای رجحان و فضیلت نیز می باشد ‌. 🔷البته باید توجه کرد که یاد کردن از میت و انجام کار نیک جهت بهره مندی او و زیارت قبرش اختصاص به روز سوم و هفتم یا چهلم از درگذشتش ندارد و در تمام ایام مستحب است لذا نباید این نیت باشد که یاد و تعظیم میت در روز سوم یا هفتم و یا چهلم بالخصوص مستحب است و دستوری از اهل بیت در این رابطه رسیده است زیرا چنین نص و روایت و دستوری از اهل بیت نیامده است . 🔷اگر این قصد و نیت استحباب بالخصوص نباشد ، این مراسمات بدون هیچ اشکالی جایز و رجحان دارد . 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔حجت شرعی برای فاتحه خواندن و رسیدن ثواب اعمالی نظیر این به اموات وجود دارد؟ اهل سنت این را قبول ندارند❗️ 💠پاسخ💠 👌در روایات ما بیان شده است که انجام اعمال خیر برای اموات مومنین مفید به حالشان بوده و سبب خرسندی و خوشحالی آنان در عالم برزخ می شود. 🔷امام صادق فرمود: « میت در فشار و تنگی است تا آنکه شما برایش نمازی خوانده (یا کار نیکی انجام می دهید )خداوند نیز به سبب آن او را از آن فشار و تنگی نجات می دهد» 📚الفقیه ج1 ص183 🔶وفرمود: « میت شاد و خوشحال می شود به سبب لطف و ترحمی که شما در حقش می کنید و برایش استغفار می کنید هماهنگونه که شما از هدیه ای که بهتان می دهند شاد و خوشحال می شوید» 📚الفقیه ج1 ص183 📚وسائل الشیعه ج2 ص444 🔶وفرمود: « نماز و روزه و حج و کار نیک و صدقه و دعایی که شما برای میت انجام می دهید به او می رسد و خداوند پاداش آن را هم برای انجام دهنده می نویسد و هم برای میت» 📚الفقیه ج1 ص183 🔶وفرمود: « هر یک از مسلمانان که برای میت خود عملی انجام دهند خداوند پاداش آن را مضاعف کرده و هم انجام دهنده عمل را از آن بهره مند می کند و هم میت را» 📚الفقیه ج1 ص185 👌در این رابطه روایات متعدد دیگری نیز در مجامع روایی ما نقل شده است؛ 📚وسائل الشیعه ج2 ص443 باب 28 🔶این مضمون در روایات اهل سنت نیز آمده است؛ ❗️مسلم روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: « هر کس بمیرد و روزه ای بر ذمه داشته باشد« ولی» او از او قضا کند ( که برای میت نفع دارد ) » 📚صحیح مسلم ج3 ص155 👌همین مضمون در سایر روایات اهل سنت نیز نقل شده است؛ 📚صحیح مسلم ج3 ص73 📚سنن ابی داود ج2 ص30 ❗️اما در مورد این که مرسوم است که برای اموات معمولا سوره فاتحه و توحید خوانده می شود فلسفه روشنی دارد زیرا؛ 1⃣روشن شد که انجام هرگونه عمل خیری مفید به حال میت بوده و او بهره مند می شود . 2⃣خواندن این دو سوره دارای ثواب و پاداش بی شماری میباشد . 📚بحار الانوار ج89 ص223 باب 29 📚بحار الانوار ج89 ص344 باب 124 3⃣خواندن این دو سوره ساده بوده و فرا گرفتن آن برای همگان اعم از عالم و بی سواد ممکن است . 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
⁉️سوال ميشه درمورد آيه ١٨٨ سوره اعراف توضيح بديد چون اهل سنت ميگن پيامبر گفته من علم غيب ندارم پس امامان هم علم غيب ندارند 🗯پاسخ: ❗️اهل سنت چگونه می توانند بگویند که پیامبر گرامی علم غیب نداشته است در حالی که در کتب و روایات صحیح خودشان خلاف این سخن وجود دارد 🔷مسلم در صحیح می آورد که حذیفه می گفت: « پیامبر انچه بوده و انچه تا روز قیامت اتفاق خواهد افتاد را به من تعلیم کرد» 📚صحیح مسلم،کتاب الفتن،باب اخبار النبی فیما یکون الی یوم القیامه 📚مسند احمد،ج5 ص386 🔷ویا نقل می کند که عمرو بن اخطب می گوید: « پیامبر به ما خبر داد از انچه واقع شده و در اینده واقع خواهد شد» 📚صحیح مسلم ج4 ص2217 🔷قرآن نیز می فرماید: « خدا شما را از غیب مطلع نمی سازد ولی از فرستادگان خویش هر که را بخواهد بر می گزیند» 📓ال عمران179 ♦️ومی فرماید: « دانای غیب او است هیچ کس را از غیب خویش مطلع نمی سازد مگر آن کس که برگزیند از پیامبر..» 📓جن 26 ،27 ❗️حال که علم غیب برای پیامبر گرامی ثابت شد در مورد ایاتی که نفی علم غیب از او می کند می گوییم: 🗯مراد از ان ایات ؛نفی علم غیب استقلالی از پیامبر گرامی است .بنا براین هیچ کس حتی پیامبر مستقلا هیچ گونه اگاهی از غیب ندارند و هر چه دارند از ناحیه خدا است و با الطاف و عنایت او است و جنبه تبعی دارد 📚تفسیر نمونه،ایت الله العظمی مکارم شیرازی ج7 ص46 ❗️امامان نیز به واسطه تعلیم پیامبر گرامی از غیب اگاه هستند و انان نیز در اگاهی از علم غیب مستقل نیستند 📚بحار الانوار ج26 ص109 باب6 ♦️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❓آیا بریدن دست یکی از بخاطر دزدی و مدح محب از امیرالمؤمنین بخاطر شماتت منافقین و در نهایت چسباندن دزد درست است❕❕ 💠💠 ❕علامه در کتاب شریف بحار الانوار به نقل از کتاب فضائل ابن شاذان روایت می کند از اصبغ بن نباته که می گوید : « در نزد امیر المومنین علی نشسته بودیم و او در حال بین مردم بود که فردی چهره را به نزدش آوردند و گفتند دزدی کرده است . 🔷حضرت به او گفت آیا کرده ای ؟ فرد سیاه چهره تا سه مرتبه به دزدی اقرار کرد . ❕علی بر او حد را جاری کرد و راستش را قطع کرد و فرد سیاه چهره دست قطع شده را در حالی که خون می ریخت به دست گرفت و از مجلس خارج شد . 🔷در مسیر با فردی برخورد کرد به نام ابن الکواء که از او سوال کرد دستت را چه کسی کرده است❕ 👌فرد سیاه پاسخ داد ؛ « دستم را الوصیین و رهبر سپید چهرگان و ولی مومنان علی ابن ابی طالب قطع کرده است . کسی که امام هدایت و همسر دختر پیامبر ، و به بهشت ، از بین برنده ابطال ، و منتقم از جهال ، و زکات دهنده ، هدایت کننده به صلاح ، شجاع ، کسی که به دو قبله نماز خوانده است ، و برگزیده پیامبران...است قطع کرده است . 🔷ابن الکواء گفت وای بر تو ای سیاه چهره ، علی دست تو را قطع کرده است و تو او را و ثناء می کنی ؟ 👌فرد سیاه چهره گفت چگونه او را مدح نکنم در حالی که محبتش در و آمیخته شده است و او دست من را به حق قطع کرد . ❕ابن الکواء بر علی علیه السلام وارد شد و جریان مذکور را برای بازگو کرد . 🗯علی علیه السلام به فرزندش حسن فرمود برو آن فرد سیاه چهره را به نزد من بیاور . 🔷حسن علیه السلام چنین کرد . علی علیه السلام خطاب به فرد چهره فرمود ؛ « دست تو را کرده ام و تو مدح مرا می گویی ؟ ❕پاسخ داد چگونه مدح شما را نکنم در حالی که محبت شما با گوشت و خون من شده است . دست مرا به حق قطع کردید و مرا از عقاب آخرت نجات دادید . 👌علی علیه السلام دست شده او را گرفت و بر جای خودش گذاشت و عبای خود را بر روی آن افکند و مشغول دعا و نماز شد سپس را برداشت و فرمود ای رگ های قطع شده دو مرتبه پیوند بخورید به همان گونه که بودید و چنین شد . 👌فرد سیاه چهره خود را به علی علیه السلام انداخت و به او گفت پدر و مادرم به فدای شما ای وارث علوم نبوت » 📚 الانوار ج40 ص281 📚 ابن شاذان ص172 ❕فخر از بزرگ مفسران اهل سنت هم جریان مذکور را در تفسیر خودش نقل می کند . 📚 کبیر ( مفاتیح الغیب ) ج21 ص434 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔چرا 3 معصوم شیعه که علم غیب داشتند و ولایت تکوینی داشتند فاطمه را شفا ندادند ؟ مگر قدرت ندارند و شما را شفا نمی دهند ❗️چرا برای خودشان کاری نکردند ❕❕ 💠💠 ❕در این که امامان گرامی ما دارای قدرت خارق العاده در عالم هستند و می توانند چه در حال حیات و چه بعد از ممات ، در عالم تکوین تصرفاتی بکنند ، شکی در آن نیست چنان که امام علیه السلام فرمود ؛ «اسم اعظم خدا دارای هفتاد و سه حرف است .نزد آصف بن برخیا وصی سلیمان تنها یک حرف بود که توانست تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از فاصله دور حاضر کند و نزد ما اهل بیت هفتاد و دو حرف از آن حروف است ( وقدرت ما بی شک قابل مقایسه با آصف نیست) و یک حرف را خداوند به ما تعلیم نداده است و اختصاص به خودش دارد» 📚بحار الانوار ج27 ص25 💠جهت آگاهی بیشتر در مورد قدرت امامان علیهم السلام دو نمایه زیر را مطالعه کنید ؛ 🔰https://t.me/Rahnamye_Behesht/546 🔰https://t.me/Rahnamye_Behesht/9086 👌اما باید توجه داشت که امامان گرامی ما مامور هستند که طبق اسباب و روال عادی ، زندگی کنند و جز در موارد محدودی آن هم به اذن الهی ، از خود استفاده نکنند . 🔷امام کاظم علیه السلام فرمود ؛ « خداوند قلوب امامان را محل اراده و خواست خودش قرار داده است . هر زمان خداوند چیزی را بخواهد آنان هم می خواهند و بدون اذن خداوند کاری نمی کنند» 📚بحار الانوار ج5 ص114 👌اگر امامان گرامی ، مشکلات و های خود را از طریق علم غیب و قدرت غیبی حل کنند دیگر نمی توانند اسوه و الگوی باشند. ❕اگر پیامبر تمام امورش را از طریق علم غیب و آگاهی های غیبی پیش می برد آیا می توانست به مردم درس و بردباری و ایثار و از خود گذشتگی در راه حق را بیاموزد؟ ❔ایا اگر امام حسین مشکل کربلا را با آگاهی حل می کرد می توانست به مردم درس آزادگی و و بردباری و امر به معروف و نهی از منکر و ... را بدهد؟ 👌چون امامان مردم هستند خداوند به آنان اجازه استفاده از علم غیب و قدرت غیبی را جز در مواردی که اثبات امامتشان منوط به آن است نداده است اگر چه آنان آگاهی و قدرت ، غیبی را دارند اما موظف به استفاده از آن نیستند. 🔷اهل بیت علیهم السلام مطیع خداوند بودند وقتی خداوند به آنان اجازه استفاده از قدرت غیبی نداده است آنان نیز از قدرت غیبی استفاده نمی کردند. 🔷آنان وظیفه داشتند تا در زندگی اجتماعی خود همانند انسان های رفتار کنند وجز در موارد محدودی از علم باطنی و قدرت خود استفاده نکنند و به زندگی عادی با مردم بپردازند تا نظام اجتماعی بر هم نخورد، چنان که پیامبر وامامان منافقان را به خوبی می شناختند ومی دانستند که ایمان واقعی ندارند ولی هرگز از علم غیب خود درباره آنان استفاده نکردند ودر معاشرت، ازدواج ودیگر احکام با آنان مانند سایر مسلمانان رفتار می کردند . 🔶پیامبر فرمود: «من بین شما با بینات و قسم حکم می کنم ( و از طریق علم غیب حکم نمی کنم) .ممکن است برخی شما در بینه آوردن زیرک تر از دیگری باشد و من به نفعش در مال برادرش حکم کنم اما او بداند که آن مال ناحق برای او قطعه ای از جهنم خواهد بود» 📚الکافی ج7 ص414 _ معانی الاخبار ص279 ❕بنابراین این که مثلا علی علیه السلام از قدرت غیبی برای شفای فاطمه سلام الله علیها ، استفاده نکرد هم ریشه در همین نکته ای دارد که بازگو کردیم . به عنوان مثال ، از نظر قرآن پیامبر گرامی نیز دارای قدرت فوق العاده بود. معراج، شق القمر و دیگر معجزات و کرامات او که در کتابهای حدیث به صورت متواتر نقل شده بر این مطلب گواه اند. ❕اما با این قدرت فوق العاده دندانش در جنگ احد شکست، چهره اش خونین شد، در جنگ خندق از گرسنگی سنگ بر شکم می بست و... چرا پیامبر با آن قدرت فوق العاده با این همه مشکل مواجه شد؟ 👌پاسخ همه یک جمله است وآن اینکه انبیا و امامان از طریق روش های عادی به تبلیغ می پردازند و با دشمنان می جنگند و تنها در موارد خاص که اثبات نبوت یا امامت نیز به اعمال قدرت فوق العاده داشته ویا وضعیت ایجاب می کرد که از نیروی غیبی کمک بگیرند چنین می کردند . ❗امامان گرامی ، الگوی جامعه هستند ومردم باید ببینند که آنان چگونه با مشکلات مواجهه می شوند و استقامت می کنند تا مردم از آنان درس صبر و ایثار و ... را فرا بگیرند ، روی این جهت خداوند به آنان اجازه استفاده از قدرت غیبی در هر امر و مشکلی را نداده است و آنان نیز طبق فرمان خداوند عمل می کنند . @Rahnamye_Behesht
سوال من در اروپا زندگي ميكنم و سر خيلي از مسائل با دوستان مسلمانم تو اروپا و مسيحيان مشكل دارم و هر وقت سر اين مسائل بحث ميكنيم اونا ميگن چون تو قرآن چنين چيزي نيست ما نبايد رعايتش بكنيم سوال من اينه كه باكدام آيه و يا سوره ميشود استناد به احاديث و يا گفته هاي رسول و امامان كرد؟ ✅پاسخ ایت العظمی مکارم شیرازی در کتابی که در بیان عقاید شیعه نگاشته اند،در اصل 32چنین میاورند: «ما معتقدیم هیچکس نمیتواند بگوید تنها کتاب خدا مارا بس است واحادیث وسنت نبوی که در مورد تفسیر وتبیین حقایق قران وفهم ناسخ ومنسوخ وخاص وعام قران است یا مربوط به تعلیمات اسلام در اصول وفروع دین میباشد،نادیده بگیرد» ❗️زیرا ایات قران سنت پیامبر وکلمات وافعال او را برای مسلمین حجت شمرده وان را از منابع اصلی فهم اسلام واستنباط احکام قرار داده است ❗️خداوند میفرماید: «انچه را رسول خدا برای شما اورده(وبشما دستور داده )بگیرید( وعمل کنید )وانچه را نهی کرده خودداری نمایید. 📓حشر،7 ❗️ومیفرماید: «هیچ مردوزن با ایمانی حق ندارد،هنگامیکه خدا وپیامبرش،امری را لازم بدانند،اختیاری در برابر فرمان خدا داشته باشند وهرکس نافرمانی خدا ورسولش را کند،گرفتار گمراهی اشکاری شده است. 📓 احزاب،36 انها که به سنت پیامبر بی اعتنا هستند درواقع قران را نادیده گرفته اند ❗️ودر اصل 33بیان میدارند: «ونیز ما معتقدیم احادیث امامان اهل بیت نیز به دستور پیامبر اکرم واجب الاطاعه هستند،زیرا اولا:در حدیث معروف متواتری که در اغلب کتب مشهور حدیث اهل سنت وشیعه نقل شده به این معنی تصریح شده،در صحیح ترمذی امده است که پیامبر فرمود: «ای مردم من در میان شما چیزی گذارده ام که اگر دست به دامن انها زنید هرگز گمراه نخواهید شد،کتاب خدا وعترتم،یعنی اهل بیتم» 📚صحیح ترمذی،ج5،ص662 ثانیاً:امامان اهل بیت تمام احادیث خود را از پیامبر اکرم نقل کرده اند وگفته اندانچه ما می گوییم از پدرانمان،از پیامبر به ما رسیده است 📚 بحارالانوار،ج2،ص172،باب23 ❗️اری پیامبر اینده مسلمین و مشکلات انها را بخوبی می دیده است و راه حل مشکلات فزاینده انها را تا پایان جهان در پیروی از قران و ائمه اهل بیت شمرده است » 📚اعتقاد ما، ایت الله العظمی مکارم شیرازی ص 54 به بعد 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❔چرا حضرت علی از خانواده خود در برابر هجوم دشمنان دفاع نکرد و اجازه داد همسرش آسیب ببیند و فرزندش جان دهد❔ 👌پاسخ؛ 1⃣مراجعه به تاریخ و درک شرایطی که در زمان شهادت پیامبر گرامی بر منطقه و جهان حاکم بود و دقت در شرایط پیش از رحلت به روشنی فلسفه عدم دفاع حضرت امیر را روشن می کند. ❗️سه خطر مهم به صورت یک مثلث شوم دین و موجودیت اسلام را تهدید می کرد؛ 🔶1- ضلع اول این مثلث شوم خطر امپراتوری روم بود. 🔶2- ضلع دوم در امپراتوری ایران 🔶3- ضلع سوم در گروه منافقان داخلی 👌نسبت به خطر اول و اهمیت بسیار آن کافی است که بدانیم پیامبر گرامی همواره تا آخرین لحظات حیات خویش به آن می اندیشید.از این رو در آستانه وفاتش سپاه عظیمی به فرماندهی اسامه بن زید تجهیز کرد و برای رویارویی با رومیان اعزام کرد و هر که را که از آن تخلف کند لعن کرد. 📚بحار الانوار ج22 ص468 👌نسبت به خطر ضلع دوم نیز کافی است بدانیم که دشمن تند خویی بود که نامه پیامبر را پاره کرد و به حاکم یمن نوشت که رسول خدا را دستگیر کرده و خودش یا سرش را برای وی بفرستد 📚بحار الانوار ج20 ص378 👌نسبت به خطر سوم هم باید بدانیم که گروه منافقان پیوسته برای پیامبر مزاحمت ایجاد می کردند و با توطئه های گوناگون آن حضرت را می آزردند و قرآن کریم پیوسته در سوره های مختلف از آنان و خصلت ها و نفاق و آزار و تلاش های پلید آنان سخن می گوید تا آنجا که یک سوره کامل به نام « منافقون » نامیده شد که درباره منافقان و نیت ها و کارهای شوم آنان است 📚الالهیات ،سبحانی ج4 ص48 ❓با وجود این مثلث خطرناک آیا صلاح بود که حضرت علی دست به شمشیر ببرد و با ایجاد هرج و مرج جامعه اسلامی را با خطر نابودی مواجه کند❔ 2⃣علامه بزرگوار مجلسی روایت می کند: ❗️« امیر مومنان بعد از جنگ نهروان در مجلسی نشسته بود و مردم سخن می گفتند تا آنجا که خطاب به ایشان عرضه داشتند چرا با ابوبکر و عمر نبرد نکردی چنان که با طلحه و زبیر و معاویه نبرد کردی❓ چرا با شمشیرت آنان را نزدی و حقت را از آنان نگرفتی❔ ❕حضرت علی فرمود: «من به شش پیامبر اقتدا کردم که آنان به خاطر خوف و هراس از نبرد با دشمنانشان خود داری کردند .نوح و لوط و ابراهیم و موسی و هارون و محمد زمانی که در مکه بود و به غار پناه برد. ❗️( من نیز خوف از بین رفتن اسلام را داشتم) 📚بحار الانوار ج29 ص417 👌وفرمود: « به خدا سوگند اگر از تفرقه میان مسلمانان و بازگشت کفر و نابودی دین نمی ترسیدم قطعا برخورد من با مخالفان غیر از آن چیزی بود که اتفاق افتاد» 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج1 ص184 📚الاستیعاب ج2 ص497 👌امام صادق فرمود: «علی با آنان نبرد نکرد زیرا نگران بود که مردم به آیین کفر و جاهلی خود بازگردند » 📚بحار الانوار ج29 ص440 3⃣با توجه به نکات فوق است که پیامبر گرامی حضرت علی را مامور به صبر و خویشتن داری کردند و حضرت علی نیز اطاعت نمودند .چنان که حضرت در وصیت خود به علی چنین فرمود: ❗️«تورا به صبر در برابر آنچه از این گروه به تو وفاطمه خواهد رسید سفارش میکنم صبر را پیشه خود ساز تا بر من وارد شوید» 📚خصایص الائمه،رضی، ص73 📚بحار الانوار،ج22 ص484 4⃣کمبود یاران نیز در این مساله موثر بوده است .اگر حضرت علی یاران قابلی داشت که می توانست در اندک زمانی فتنه را خاموش کند و آرامش را به جامعه اسلامی باز گرداند حتما چنین می کرد اما متاسفانه یاران قابلی برای حضرت باقی نمانده بودند چنان که خود حضرت می فرماید: «در امر خود نظر کردم دیدم نه یاوری دارم و نه مدافع و همکاری ...لذا چشمان پر از خاشاک را بر هم گذارده همچون کسی که استخوان در گلویش گیر کرده و با صبر در امر بسیار تلخی شکیبایی کردم» 📚نهج البلاغه خطبه217 🗯در روایتی آمده است که از امام رضا سوال کردند که چرا علی با دشمنانش 25 سال بعد رسول الله نجنگید سپس در ایام خلافتش با دشمنانش جنگید؟ ❗️امام پاسخ داد : «او به پیامبر اقتدا کرد چرا که پیامبر نیز به مدت 13 سال در مکه و چند ماه در مدینه به دلیل کمی یاران جهاد با مشرکین را ترک کرد.با این وجود خللی به نبوتش وارد نمیشود همچنین خللی به امامت علی نیز وارد نمیشود چون علت ترک جهاد در مورد پیامبر وعلی یکی است ( وآن کمی یاران بود) » 📚بحار الانوار،ج29 ص435 ❗پیامبر به حضرت علی چنین وصیت کرد: "قریش به زودی بر علیه تو دست به دست هم میدهند وبر ظلم بر تو اجتماع میکنند اگر یارانی داشتی با آنان بجنگد واگر اعوانی نیافتی دست نگه دار" 📚همان مدرک 📚احتجاج ج1 ص280 👌پرسش و پاسخ مرتبط؛ 1⃣اگر علی با خلفا دشمن بوده است چرا به آنان مشورت می داده و با آن ها همکاری می کرده است❓ https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/4248 👌پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❔با وجود علم که می توانیم با آن به مجهولات جواب بدهیم چه نیازی به وجود امام و پیامبر هست❗️ 💠پاسخ💠 🗯هدف از آفرینش انسان رسیدن به کمال و سعادت شایسته انسانی است .مسلما تربیت چنین موجود تکامل یافته ای بدون یک برنامه ریزی دقیق و حساب شده در تمام جنبه های زندگی امکان پذیر نیست . 🔶به این نکته نیز باید توجه داشت که زندگی بشر یک زندگی اجتماعی است و تمام پیشرفت ها و موفقیت هایی که برای بشر حاصل شده است ناشی از همین اجتماعی بودن آن است ولی روشن است که زندگی گروهی با تمام برکاتی که دارد بی شک سبب تصادم ها و کشمکش ها و برخورد منافع افراد خواهد بود . ❗️از اینجا نیاز به تشریع قوانین اجتماعی و تنظیم حقوق برای افراد جامعه روشن می شود. 👌با اندکی تامل روشن می شود که تنها برنامه ریز سعادت بشری و قانون گذار زندگی اجتماعی انسان کسی جز خالق آن ها نمی تواند باشد زیرا؛ 1⃣برنامه ریز و قانون گذار باید قبل از هر چیز یک انسان شناس کامل باشد و تمام اسرار جسم و جان بشر و عواطف، غرائز، امیال، هوس ها، آرزوها، فطریات و ادراکات عقلى او را بداند 👌و نیز به تمام اصولى که حاکم بر روابط انسان ها با یکدیگر است احاطه داشته باشد، تا بتواند قوانینى هماهنگ با تمام آن ها وضع کند. ❓آیا کسی جز خالق انسان ها این آگاهی ها را دارد❔ 2⃣باید از گذشته و آینده، تا زمان هاى دور، اطلاع کامل داشته باشد، تا ریشه مسائل پیچیده امروز را در گذشته ببیند، و آثار قوانین امروز را در آینده زندگى بشر نیز ارزیابى کند .چرا که حل مشکلات امروز بدون آگاهى از ریشه هاى آن در دیروز ممکن نیست همان گونه که مفید بودن یک قانون در امروز بدون توجّه به واکنش هاى آن در فردا کافى به نظر نمى رسد . 3⃣برنامه ریز و قانون گذار شایسته باید داراى علم کامل باشد تا بتواند با قوانین خود تمام استعدادها و شایستگى هایى را که در فرد فرد انسان ها و اجتماع نهفته است به مرحله بروز برساند، و آنچه بالامکان و بالقوّه در نهاد آدمى وجود دارد به آن جنبه فعلیّت بخشد، و با حدّاقل ضایعات که به طور طبیعى در زندگى دسته جمعى وجود دارد، حد اکثر بهره را به جامعه برساند. 4⃣برنامه و قوانین باید جنبه عملى داشته باشد نه خیالى و از ضمانت اجراى کافى برخوردار باشد نه بدون پشتوانه وهمچنین درک آن براى همگان ممکن باشد نه اینکه پیچیده و دور از فهم و درک افرادباشد. 5⃣برنامه ریز و قانون گذار حقیقى کسى است که مرتکب لغزش و گناه و خطا و اشتباهى نشود، و از این گذشته نسبت به افرادى که مى خواهد قانون براى آنان وضع کند مهربان و دل سوز، و در عین حال قوىّ الاراده باشد، و از هیچ قدرتى نهراسد. 6⃣برنامه ریز و قانون گذار شایسته کسى است که خودش منافعى در آن جامعه نداشته باشد .چرا که منافع شخصى و خصوصى به هر حال فکر قانون گذار را به سوى خود مى کشاند زیرا اگر بتواند از تأثیرات آگاهانه آن خود را بر کنار کند از آثار ناخودآگاه آن ممکن نیست برکنار باشد، و اتفاقاً مهم ترین مشکل دنیاى امروز که سبب درگیرى هاى خونین و کشمکش هاى ظالمانه شده همین قوانینى است که از سوى به اصطلاح متفکران هر جامعه وضع مى شود، و هر کدام منافع خویش، یا گروه و کشور خویش را در نظر مى گیرند، و مسلّماً این خود خواهى ها و تنگ نظرى ها نتیجه اى جز تشدید تضادها و درگیرى ها نخواهد داشت. ❓آیا این جهات شش گانه که در بالا گفته شد در کسى جز ذات پاک خدا پیدا مى شود؟ 👌کسى که خالق بشر است و از تمام اسرار وجود او آگاه است، کسى که علم او گذشته و آینده را تا میلیاردها سال در بر مى گیرد، و از ریشه ها و اسرار هر چیز و بازتاب ها و نتایج هر موضوع آگاه است. کسى که خطا و لغزش و اشتباه در ذات پاکش راه ندارد، و بالاخره کسى که نیاز به چیزى و کسى ندارد تا بخواهد منافع خویش را تأمین کند. 🔷از اینجا نتیجه مى گیریم که هر قانونى غیر از قانون خدا ناقص و بى فرجام است، و هر حکمى غیر از حکم الهى غیر قابل اعتماد و بى سرانجام است، و هنگامى که درست دقّت مى کنیم مى بینیم، تمام بدبختى و مشکلات بشر از اینجا سرچشمه مى گیرد که خودش مى خواهد با آن علم محدود، با آن همه انگیزه هاى هوس آلود، براى خویش قانون بگذارد و این یکى از دلایل عقلى لزوم بعثت انبیاء است. 📚پیام قرآن ج7 ص42 🔶علم محدود انسانی نمی تواند انسان را از وجود پیامبران بی نیاز کند زیرا انسان با پیشرفتی که در علوم حاصل کرده است باز دنیایی از مجهولات در رشته های مختلف پیش روی او است که همگان به آن اذعان کرده اند . 👌از سوی دیگر نیازهای انسان منحصر به این عالم ماده نمی باشد بلکه زندگی بشر مرحله برزخ و قیامت هم دارد که تشخیص مصالح آن مراحل تنها از طریق شرع ممکن است. 📚 الالهیات ج3 ص32 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❓اعتراف رجال شيعه الكشی در صفحه 101 از كتاب رجال تصريح ميكند : كه عده اي از اهل علم ذكر كرده اند كه عبدالله بن سبأ شخصي يهودي بود و مسلمان شد واو در زمان يهوديتش قائل به امامت يوشع بن نون بوده و در اسلام بعد از وفات رسول خدا صل الله عليه وآله وسلم مانند همين نظر رامطرح كرد و او كسي بود كه فرض بودن امامت علي عليه السلام را مشهور كرد و براءت از دشمنانش را ظاهر كرد ❔جای دارد : او اولين كسي بود كه فرض بودن ولايت و برائت از مخالفين را مشهور كرد❕❕ 💠💠 👌به راستی انسان از شدت عناد ولایت علی علیه السلام تعجب می کند که با وجود نصوص قطعی و معتبر و متواتر از جمله حدیث غدیر درباره امامت و جانشینی علی علیه السلام ، این را نادیده گرفته و می گویند عبدالله بن بوده است که علی را به عنوان امام به مردم معرفی کرده است . 🔶 آنچه در منابع در مورد عبدالله بن سبا آمده است ، آن است که او بود و سپس اسلام آورد و درباره علی علیه السلام گرفتار شد و می گفت علی ، خدا است ، علی علیه السلام نیز او را داد اما توبه نکرد ، و نهایتا او را به جرم ارتداد ، کرد . 🔰مرحوم از امام باقر علیه السلام نقل می کند ؛ « عبد الله بن سبا ادعای برای خود را داشت و می گفت امیر مومنان خدا است ، این مطلب به علی رسید ، علی او را خواست و در این مورد از او سوال کرد ، او به گفته هایش اقرار کرد و گفت تو خدایی و من هم پیامبرم، علی علیه السلام فرمود وای بر تو ...از گفته ات کن ، عبدالله بن سبا از توبه کردن خود داری کرد ، علی او را زندانی کرد و تا سه روز توبه داد ، اما او توبه نکرد ، علی نیز او را کرد ( فاحرقه بالنار ) » 📚اختیار معرفه الرجال ج1 ص323 📚وسائل الشیعه ج28 ص336 👌می بینیم آنچه در ما آمده است آن است که جرم عبدالله بن سبا که او را شایسته ملامت و مواخذه کرده بود ، ادعای برای علی علیه السلام بوده است نه ادعای برای او . ❕اما اهل برای شانه خالی کردن از ولایت و امامت علی علیه السلام و با نادیده گرفتن ولایت و جانشینی او ، می گویند عبدالله بن سبا اولین کسی بود که ادعای را برای علی در زمان عثمان مطرح کرد و تا قبل از آن سخنی از امامت علی به میان نمی آورد ؛ 🔶https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3275 🔰مرحوم کشی پس از نقل در مورد عقیده شیعه پیرامون عبدالله بن سبا به نقل عقیده اهل سنت پیرامون او می پردازد و می گوید ؛ « برخی از اهل ( علمای متعصب اهل سنت ) چنین می گویند که عبدالله بن سبا یهودی بود و سپس اسلام آورد ... او اولین کسی بود که مشهور شد به این که به امامت علی دارد و مدعی برائت از دشمنان علی و کفر آنان بود ، و به خاطر همین، این مخالفان شیعه می گویند اصل شیعه و رافضه گری از گرفته شده است » 📚اختیار معرفه الرجال ج1 ص324 💠بنابراین مرحوم تنها بیان علمای اهل سنت را پیرامون عبدالله بن سبا نقل می کند نه آنکه آن جملات ، عقیده خودش پیرامون عبدالله بن باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال کانال کلمه در پست جدیدش میگه شیعه ساخته دست عبدالله بن سبا یهوی است و وجود نداشته بعد از اون هم همین افراد که خودشون رو شیعه معرفی میکردن حسین رو تو کربلا کشتن پاسخ بدید برای ادمینش بفرستم ✅پاسخ: در زمان خود حضرت رسول شیعه وجود داشته است وبه پیروان حضرت علی شیعه گفته می شده است. ❗اثبات مطلب طبق کتب اهل سنت پیامبر گرامی خطاب به حضرت علی فرمود: "ای علی تو وشیعیانت در بهشت خواهید بود" 📚میزان الاعتدال،ج1 ص421 ❗خداوند در قرآن می فرماید: "کسانی که ایمان آوردند وعمل صالح انجام دادند بهترین موجودات هستند"( بینه 6) ❗پیامبر گرامی در تفسیر آیه فرمود: "یا علی مراد از آیه تو وشیعیانت هستید" 📚در المنثور،ج6 ص379 📚روح المعانی،ج30 ص207 📚شواهد التنزیل،ج2 ص356 📚تفسیر طبری،ج30 ص146 ❗ومنابع فراوان دیگر ویا فرمود: "در روز قیامت تو ای علی وشیعیان تو راضی هستند ودشمنانت ناراحت وخشمناک" 📚صواعق المحرقه،ص159 📚کنزالعمال،ج15 ص137 ❗ابن ابی الحدید درمورد سلمان می گوید: "سلمان از شیعیان وپیروان واصحاب خاص علی بود" 📚شرح نهج البلاغه،ج18 ص39 🔷ابن خلدون در تاریخش می اورد: « گروهی از صحابه از شیعیان علی بودند و او را برای خلافت نسبت به دیگران سزاوارتر می دانستند مانند زبیر ،عمار ،یاسر،مقداد و...» 📚تاریخ ابن خلدون ،ج3 ص215 ❗جهت آگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب سوالات ما،حسین تهرانی،ص459 بخش 15 "پیدایش مذهب شیعه" 🗯ما می گوییم اساسا واژه ای به نام اهل سنت در اسلام وجود نداشته است تنها در دوره عثمان پیروان خلفا از واژه هایی همچون شیعه عثمان ،یا علی دین عثمان استفاده می کردند .پس از پایان قرن دوم به تدریج بر پیروان احمد بن حنبل و بالتبع پیروان مکتب خلفا واژه اهل سنت به کار می رفت 📚شبهات غدیر،عصیری،ج2 ص179 🔵اما انچه می گویند که شیعه ساخته دست یک یهودی به نام عبدالله بن سبا است: 🗯سازنده اصلی این داستان طبری می باشد که در تاریخش این جریان موهوم را نقل می کند 📚تاریخ طبری،ج3 ص378 🔵اشکالات این داستان: 1⃣چگونه می توان باور کرد که یک یهودی در زمان خلافت عثمان از صنعا بیاید و مسلمان شود و بزرگان صحابه و تابعین را بفریبد و بر ضد خلافت عثمان بشوراند ⁉️ایا این سخن قصه کرامت مسلمین و صحابه و تابعین را که اهل سنت به ان معتقد هستند زیر سوال نمی برد 2⃣روایات طبری از کسانی نقل شده است که قابل استناد نیست 🔶سری: طبری از او نقل روایت می کند که مردد بین دو نفر است یکی سری بن اسماعیل که مورد تضعیف واقع شده است 📚میزان الاعتدال ج2 ص117 ❗️ودیگری سری بن عاصم که او نیز مردود است 📚لسان المیزان،ج3 ص12 🔶ب: شعیب بن مقصود که مجهول است 📚میزان الاعتدال ج2 ص275 🔶ج: سیف بن عمر: که گفته اند راوی مجعولات است و به کفر متهم بوده است 📚تهذیب التهذیب،ج4 ص255 ❗️برخی از علما معتقدند اساسا عبدالله بن سبا یهودی وجود خارجی نداشته است و افسانه است 📚الغدیر ج9 ص220 🔷اما در مورد انچه که گفته اند شیعیان امام حسین را به شهادت رساندند: ⁉️در ابتدا از آنها می پرسیم تعریفی برای شیعه وغیر شیعه ارائه دهند تا ما بدانیم آنان به چه کسی می گویند شیعه وبه چه کسی می گویند غیر شیعه. ❗️اگر در فرهنگ آنان شیعه همان پیروان وهواداران ابوسفیان، معاویه ویزیدیان است وکسانی که راه را برحسین بستند وزن وفرزند اورا به اسارت بردند وحسین را شهید کردند دراین صورت آن قاتلین وجنایتکاران شیعه بودند وشهدای کربلا غیر شیعه بودند. اما اگر شیعه را به معنای پیرو ومخلص ومطیع امام معنی کنیم دراین صورت جدا این سخن خنده دار است. ❗️امام حسین قاتلانش را چنین معرفی می کند: "وای بر شما ای شیعیان ال ابوسفیان اگر دین ندارید واز روز معاد نمی هراسید دست کم در دنیای خود آزاده باشید " 📚لهوف،ص71 🗯آری اگر مراد از شیعیانی که قاتلان امام حسین بودند شیعیان ابوسفیان، یزید وشمر است سخن آنان درست است که قاتلان حسین شیعه بودند اما شیعه خاندان ابوسفیان 🗯به این نکته نیز باید توجه کرد : ♦️شهر کوفه سال ها قبل از واقعه کربلا از شیعیان خالی شده بود چنان که در روایات آمده است که وقتی حضرت علی به کوفه آمد به امام حسن دستور داد تا بین مردم ندا دهد که در مساجد نماز تراویح نخوانند وقتی کوفیان این سخن را شنیدند فریادشان بلند شد که می گفتند:"وای عمر!وای عمر! امام علی به حسن فرمود حال که چنین است رهایشان کن 📚شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید،ج12 ص178 📚وسایل الشیعه،ج5 ص192 ♦️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht