eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.6هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔چرا عبدالمطلب جد پیامبر اسلام نذر کرد یکی از پسرانش را کند مگر چنین نذری صحیح بوده ؟مگر قتل عمد گناه بزرگ نبوده ❗️❗️ 💠💠 👌 می نویسند: «عبدالمطلب در موقع حفر زمزم احساس کرد که بر اثر نداشتن فرزند بیشتر در میان قریش ضعیف و ناتوان است .از این رو نذر کرد که هر موقع شماره فرزندان او به رسید یکی را در پیشگاه خداوند در کعبه قربانی کند .قرعه به نام عبدالله پدر پیامبر در آمد و قرار بر ذبح او در کنار کعبه شد. ❗️عبدالمطلب چون برایش ذبح عبدالله دشوار بود بنا به سران قریش مساله را به نزد یکی از کاهنان و دانایان عرب برد تا او تصمیم گیری کند. 👌او گفت حال که خون بهای یک انسان در نزد شما برابر با ده شتر است شما باید بین ده شتر و کسی که برای قربانی انتخاب کرده اید قرعه بزنید .اگر قرعه به نام آن شخص در آمد شماره شتران را به دو برابر افزایش دهید و به همین ترتیب ادامه دهید تا قرعه به نام شتران در آید.نهایتا انان چنین کردند تا زمانی که شماره شتران به‍ صد عدد رسیده بود قرعه به نام شتران در آمد و عبدالمطلب با ذبح شتران از ذبح عبدالله منصرف شد» 📚سیره ابن هشام ج1 ص153 🗯این جریان از چند جهت نمی تواند قابل قبول باشد ؛ 1⃣علامه می گوید: ❗️« امامیه اجماع دارند که پدر و مادر پیامبر خدا از موحدان و تسلیم شدگان الهی بوده اند بلکه تمام اجداد پیامبر گرامی تا حضرت آدم از صدیقین بوده اند .یا از پیامبران بوده اند و یا از جانشینان پیامبران » 📚بحار الانوار ج15 ص117 👌روی این جهت حضرت عبدالمطلب جزو حضرت عیسی بوده است. ❓چگونه ممکن است ایشان چنین نذری کند که خلاف عقل و فطرت انسانی است و مستلزم قتل نفس ای می باشد❔ ❓چگونه ممکن است ایشان جهت حل مشکل به رجوع کنند در حالی که خودشان از جمله اوصیای بوده است❔ 👌باید توجه کرد که اگر حضرت ابراهیم مامور شد تا اسماعیل را ذبح کند تنها از این جهت بود که ابراهیم امتحان شود و الا هیچ گاه امر به ذبح کردن انسان بی گناهی نمی کند بنا براین نمیتوان این جریان را با جریان عبدالمطلب کرد. 2⃣امام علیه السلام فرمود: «عبدالمطلب در روز قیامت به صورت یک امت واحده مبعوث می شود و در حالی وارد عرصه قیامت میشود که پادشاهان و سیمای انبیا را داراست» 📚الکافی ج1 ص447 ❗️نقل می کنند : «عبدالمطلب از طواف کردن نهی می کرد و به قیامت ایمان داشت و زنا و خمر و نکاح محارم را حرام می دانست و فرزندان خود را امر می کرد به ترک بغی و ظلم بر دیگران و آنان را به اخلاق حسنه تشویق می کرد و از امورات پست بر حذر می داشت و مستجاب الدعوه بوده است» 📚السیره الحلبیه ج1 ص4 📚السیره النبویه ج1 ص21 ❕روشن میشود که عبدالمطلب شخصیت خردمند و دانایی بوده است و از شان او به دور است که چنین نذرهایی را بکند که خلاف عقل و فطرت است . 3⃣ابن هشام در سیره این داستان را بدون ذکر کرده است که حجت نمی باشد. 4⃣ابن شهر آشوب این جریان را در مناقب و علامه این جریان را در بحار الانوار به نقل از مناقب ذکر می کند 📚مناقب ابن شهر آشوب ج1 ص20 📚بحار الانوار ج15 ص111 👌اما روایت ابن شهر آشوب مرسل و بدون سند است که قابل استدلال نیست. 4⃣شیخ صدوق نیز در الفقیه و خصال جریان را نقل می کند اما در آن خبری از رجوع به نیست اما روایت مرسل بوده و قابل استدلال نیست . 📚الفقیه ج3 ص89 📚خصال ج1 ص156 5⃣همین مضمون را نیز باز شیخ صدوق در عیون الاخبار نقل می کند که در آن پیامبر فرموده است من فرزند دو نفری هستم که تا مرز ذبح شدن رفتند اما ذبح نشدند یعنی اسماعیل و 📚عیون الاخبار ج1 ص210 ❗️اما در سند این روایت هم احمد بن حسن قطان وجود دارد که است و قابل استدلال نیست.و اگر این سخن پیامبر در کتب دیگر هم آمده است 📚البرهان ج4 ص618 و... 👌با سند مرسل و نقل شده است که قابل استدلال نیست. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا این روایت است ❗️‌ ❔: به جز همه مردم خر مگس جهنمند؛ روايت بدين مضمون ميباشد: أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ شُعَيْبٍ عَنْ عِمْرَانَ بْنِ إِسْحَاقَ الزَّعْفَرَانِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَنَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ ثُمَّ صَوَّرَ خَلْقَنَا مِنْ طِینَةٍ مَخْزُونَةٍ مَكْنُونَةٍ مِنْ تَحْتِ الْعَرْشِ فَأَسْكَنَ ذَلِكَ النُّورَ فِیهِ فَكُنَّا نَحْنُ خَلْقاً وَ بَشَراً نُورَانِيِّینَ لَمْ يَجْعَلْ لِأَحَدٍ فِی مِثْلِ الَّذِی خَلَقَنَا مِنْهُ نَصِیباً وَ خَلَقَ أَرْوَاحَ شِیعَتِنَا مِنْ طِینَتِنَا وَ أَبْدَانَهُمْ مِنْ طِینَةٍ مَخْزُونَةٍ مَكْنُونَةٍ أَسْفَلَ مِنْ ذَلِكَ الطِّینَةِ وَ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لِأَحَدٍ فِی مِثْلِ الَّذِی خَلَقَهُمْ مِنْهُ نَصِیباً إِلَّا لِلْأَنْبِيَاءِ وَ لِذَلِكَ صِرْنَا نَحْنُ وَ هُمُ النَّاسَ وَ صَارَ سَائِرُ النَّاسِ هَمَجٌ لِلنَّارِ وَ إِلَى النَّارِ : امام صادق علیه السلام مى‏فرمود: خدا ما را از نور عظمت خویش آفرید، آنگاه آفرینش ما را از گلى در خزانه و پوشیده از زیر عرش صورتگرى کرد و آن نور را در آن، جایگزین ساخت، و ما مخلوق و بشرى نورانى بودیم، و براى هیچکس از آنچه در خلقت ما نهاد، بهره‏ئى قرار نداد و ارواح شیعیان ما را از گل ما آفرید و بدنشان را از گلى در خزانه و پوشیده پائین‏تر از گل ما. و خدا هیچ کس را جز انبیاء از خلقت ایشان بهره‏ئى نداد، از این رو ما و آنها آدمى شدیم و مردم دیگر هستند که سزاوار دوزخند و بسوى دوزخ می ‏روند. : اصول کافى جلد ١ صفحه ٣٨٩ روایت ٢ 💠💠 👌روایت مذکور از حیث سندی و غیر قابل استدلال و توجه است . 1⃣از جمله راویان حدیث مذکور ، است که مجهول و ضعیف است . 📚زبده المقال من معجم الرجال ج2 ص322 2⃣راوی دیگر ، است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚همان منبع ، ج2 ص123 3⃣و راوی دیگر نیز است که مشترک بین چندین راوی به این عنوان است و دقیقا مشخص نیست چه کسی است و آیا فردی موثق است یا خیر ؛ 📚همان منبع ، ج2 ص390 ❕لذا علامه ذیل روایت مذکور می نویسد ؛ « الحدیث الثانی ، » « این حدیث مجهول است و راویان آن توثیق ندارند » 📚مراه العقول ج4 ص272 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔به متن زیر از کانال ضد دین پاسخ دهید ❕ ❔ گريه و زارى و عدم رضايت از ازدواج با روايت اول: « عن أبي عبد الله قال: إن فاطمة قالت لرسول الله: زوجتني بالمهر الخسيس ، فقال لها رسول الله ما أنا زوجتك ولكن الله زوجك من السماء » ترجمه: رسول الله به فاطمه فرمود: دخترم چه چيزى باعث گريه‏ ات شده است؟ فاطمه گفت: مرا با مهريه اى بسيار ناچيز به ازدواج داروردى!(اشاره به فقر على) محمد گفت: تزويج تو به على تزويج الهى است و به فرمان خدا اين ازدواج صورت گرفته منابع: الكافي ٥ / ٣٧٨ - وسایل ج12ص241 روایت دوم : لما زوج رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم عليا عليه السلام فاطمة عليها السلام دخل عليها وهي تبكي فقال ما يبكيك ؟ فو الله لو كان في أهلي خير منه ما زوجتكه ولكن الله زوجك وأصدق عنك الخمس ما دامت السماوات والأرض. : از يعقوب بن شعيب موضوع گريه و زارى فاطمه و نارضايتى اش از ازدواج با را بيان ميكند. : روضة المتقین للمجلسی الاول ج ٨ ص۱۷۷ روایت سوم : فزوجه رسول الله ص فاطمة فلما بلغ ذلك فاطمة بكت ، قال : فدخل عليها رسول الله ص فقال : مايبكيك يافاطمة؟ فوالله لقد أنكحت أكثرهم علما وأفضلهم حلما وأولهم سلما. خلاصه : محمد از فاطمه ميپرسد چرا گریه میکنی فاطمه؟! به خدا قسم تو رو به ازدواج عالم ترین و فاضل ترین و بردبار ترین و اولینشون که مسلمان شد در آوردم!! : بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث المؤلف : العلامة المجلسي الجزء : ٤٣ صفحة : ١٣٦ 💠💠 👌فقیه بزرگوار مکارم شیرازی در مقام بیان عقاید شیعه چنین عرضه می دارد ؛ 🔶️« عقیده ما در باره روایات اهل بیت ؛ ❕تکرار این موضوع را ضروری می دانیم که هر حدیثی که در یکی از منابع معروف یا سایر منابع معتبر وجود داشته باشد به این معنی نیست که آن حدیث به خصوص معتبر باشد ، بلکه هر حدیثی سندی دارد که باید هر یک از رجال سند آن جدا گانه مورد بررسی قرار گیرد هر گاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند آن حدیث به عنوان یک حدیث صحیح پذیرفته می شود در غیر این صورت ان حدیث مشکوک یا ضعیف است» 📚اعتقاد ما ، ص119 🔰حال ما بر اساس همین ملاکی که ایشان ارائه دادند روایات مطرح شده توسط ضد دین را بررسی می کنیم . 1⃣منبع اصلی روایت اول کتاب کافی کلینی است و سایر منابع هم به نقل از کافی روایت را آورده اند . 💠روایت کافی است و تمام افرادی که در سند هستند ذکر نشده است و تعبیر « عمن حدثه » در سند حدیث نشان دهنده مرسل بودن روایت می باشد ، روشن است روایتی که مرسل و بدون سند کامل باشد قابل استدلال نمی باشد . ❕علامه مجلسی در ذیل حدیث مذکور می گوید ؛ « روایت ضعیف و ٫مجهول است » 📚مراه العقول ج20 ص104 2⃣سند اصلی روایت دوم هم کتاب کافی کلینی است و روایت مذکور به نقل از کتاب کافی در کتاب روضه المتقین نقل شده است . این روایت هم مرسل و بدون سند کامل است و تعبیر « عده من اصحابنا » نشان دهنده این امر است . 💠علامه مجلسی نیز در ذیل روایت مذکور می گوید ؛ « این روایت است » 📚مراه العقول ج20 ص104 3⃣روایت سوم هم بدون سند و به صورت مرسل نقل شده است و علامه آن روایت را به نقل از کتاب کشف الغمه بدون سند متصل از علی علیه السلام نقل می کند که روشن است چنین روایتی می باشد . ❕در گذشته ثابت کرده ایم که پیوند علی و فاطمه علیهما السلام به دستور و امر خداوند با رضایت کامل طرفین صورت گرفته است ؛ 💠 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4037 ❕از سند روایات طرح شده هم که بگذریم و بنا را بر صحت آنها بگذاریم باز هم گفتنی است ؛ 👌منافقین مدینه که از ازدواج فاطمه با علی ناراحت بودند به نزد فاطمه می رفتند و از علی بد گویی می کردند که فردی تنگدست و است و پیامبر هم تو را با مهریه ای کم دارد به عقد او در می آورد ، فاطمه سلام الله علیها از سخنان آنان شده و به گریه افتاده و به نزد پیامبر گرامی می رود و سخنان آنان را برای پیامبر نقل می کند تا پاسخ پیامبر به آنها سبب بسته شدن شود و از سوی دیگر متذکر فضل و برتری علی علیه السلام نیز بشوند ، لذا با حالت گریه به نزد پیامبر رفت و سخن آنان را نقل کرد که آیا مرا با ای کم به عقد علی در می آوری ، پیامبر نیز در پاسخ متذکر فضل و مقام علی علیه السلام و الهی بودن این پیوند می شود . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔این روایت که می گوید حضرت زهرا حجت بر امامان است تا چه اندازه دارد ❗️❗️ 💠💠 👌حضرت زهرا سلام الله علیها از آنجایی که سیده و سرور تمام عالم است ، نقش اسوه و الگو را برای همگان دارند ، و مردمان می توانند با اقتدای به ایشان ، به درجات بالای دست پیدا کنند . ❕آنچه مورد سوال شده است این روایت منسوب به امام حسن عسکری است که فرمود ؛ « ما حجت های خداوند بر بندگانش هستیم و فاطمه حجت خداوند بر ما است » 📚تفسیر اطیب البیان ج13 ص225 👌این روایت در کتب و سایر کتب و جوامع حدیثی معتبر و مورد استناد مانند بحار الانوار و ...نیامده است و تنها در کتاب اطیب البیان که از کتب متاخر و معاصر تلقی می شود آمده است ، آن هم به گونه ای که هیچ گونه سندی برای آن ارائه نشده است و روایت به صورت مرسل و بدون سند نقل شده است . ❕بنابراین این روایت از حیث سندی است . 🔰از لحاظ دلالت حدیث نیز باید توجه داشت که اگر حجت را به معنای بودن معنا کنیم ، این معنا صحیح نمی باشد زیرا حضرت زهرا سلام الله علیها نیز مکلف بوده است تا از امام زمانش علی علیه السلام اطاعت کند . ❕اما اگر را به معنای الگو بگیریم ، بی شک این معنا صحیح است ، و حضرت زهرا الگو و اسوه برای امامان می شده است چنان که در توقیعی از امام زمان علیه السلام آمده است که فرمود ؛ « دختر پیامبر خدا ( فاطمه زهرا ) برای من اسوه است » 📚الاحتجاج ج2 ص467 📚بحار الانوار ج53 ص180 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❓آیا این داستان صحت دارد که روزی حضرت علی به خاطر فشار فقرا یکی از یا زمین‌های خود را فروخت و بین فقرا تقسیم کرد. حضرت زهرا از این امر مطلع و ناراحت شده که چرا حضرت علی چیزی برای خانواده برنداشتند؛ زیرا در مضیقه بودند و به حضرت علی فرمودند که ما را هم مانند یکی از فقرا حساب می‌کردید. جبرئیل بر پیامبر نازل شدند که حضرت فاطمه را دریاب و به او بگو حق ندارد که با ولیّ ما این‌گونه بگوید؛ زیرا او برای ما آن کار را انجام داده است ❕❕ 💠💠 👌شیخ صدوق نقل می کند ؛ « علی علیه السلام بادیه نشین را دید که به پرده های کعبه آویخته شده و از خدا درخواست کمک می کند ...او چندین شب درخواست خود را مطرح می کرد و از خداوند هزار درهم تقاضا می کرد .علی علیه السلام از او سوال کرد که چرا چهار هزار درهم طلب می کنی ؟ پاسخ داد که هزار درهم برای کابین زنم و هزار درهم برای باز پرداخت وامم و هزار درهم برای خرید خانه و هزار درهم برای سرمایه کار می خواهم . 👌علی علیه السلام فرمود تمام این ها لازم است و چون از مکه خارج شدی به خانه ام در مدینه بیا ...پس از آن اعرابی به نزد علی علیه السلام رفت و حضرت به سلمان امر کرد که باغی را که پیامبر درختان آن را کاشته بودند بفروشد .سلمان آن را به دوازده هزار درهم فروخت و حضرت چهار هزار درهم را به آن اعرابی داد ، سایر فقرا نیز از این جریان آگاه شدند و از علی تقاضای کمک کردند ، حضرت تمام آن را بین فقرا تقسیم کرد ، حضرت فاطمه از جریان آگاه شد و خطاب به علی علیه السلام عرضه داشت که من و دو پسرم گرسنه ایم و می دانیم که شما هم مانند ما گرسنه هستید ، آیا یک درهم نیز سهم ما نمی شد ؟ و به دنبال آن علی را گرفت و گفت رها نمی کنم تا پدرم در میان ما داوری کند . ❕در این هنگام جبرئیل به حضور پیامبر نازل شد و گفت خدایت سلام می رساند و می فرماید که به فاطمه بگو که سزاوار نیست که دامن علی را بگیری ، در این هنگام فاطمه گفت از خداوند می خواهم و هرگز این کار را تکرار نخواهم کرد....» 📚 ص467 🗯این روایت گذشته از آنکه با و و حضرت زهرا سلام الله علیها منافات دارد و خلاف آیه نیز تلقی می شود ، از حیث نیز ضعیف و می باشد . 🔷از جمله راویان روایت می باشد که مجهول و است . 📚 رجال الحدیث ج6 ص93 🔶راوی دیگر است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚مستدرکات الحدیث ج3 ص461 🔶راوی دیگر می باشد که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚 رجال الحدیث ج7 ص450 🔶و راوی دیگر است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚مستدرکات رجال ج3 ص306 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔در روایتی آمده است «کسی به حضرت علی هدیه داد. روزی حضرت زهرا وارد منزل شد و مشاهده کرد که علی سر بر پای کنیز گذاشته و خوابیده‌ است. حضرت زهرا به نشانه اعتراض پیش پیامبر اکرم رفتند که نازل شد و گفت: حضرت فاطمه حق ندارد که اعتراض کند و باید برگردد»❕آیا چنین رفتاری از حضرت زهرا که دارای بوده اند صحیح است ❕❕ 💠💠 👌روایتی است که شیخ صدوق در الشرایع خود نقل می کند از ابوذر غفاری که می گوید؛ « همراه جعفر بن ابی‌طالب به حبشه مهاجرت کردیم، در آن‌جا کنیزى به ارزش چهارهزار دهم به هدیه داده شد که بعد از بازگشت به مدینه، او آن کنیز را به برادرش على هدیه داد تا در خدمت آن‌حضرت باشد. على کنیز را در خانه گذاشت. روزى فاطمه وارد منزل شد و دید سر على در دامن آن است، پرسید: «یا ابا الحسن با او تماس برقرار کرده‌اى؟» على فرمود: «به خدا سوگند نه، اى دختر پیامبر ...؛ منظور تو از این سؤال چیست؟» فاطمه گفت: «اجازه می‌دهى به منزل پدرم رسول خدا بروم؟» على فرمود: «می‌توانی بروی». فاطمه چادر به سر نمود، روبند و انداخت و به سمت منزل پیامبر اکرم رفت. 🔷قبل از این‌که فاطمه به منزل پدرش برسد جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمّد خداوند به تو می‌رساند و می‌فرماید: «فاطمه نزدت خواهد آمد و از على شکایت خواهد کرد، از او درباره على چیزى قبول مکن»، در این هنگام فاطمه داخل شد، پیامبر به او فرمود: «آمده‌اى از على کنى؟» فاطمه : به خداى کعبه قسم که برای چنین کاری آمده‌ام. پیامبر : «به سوى علی بازگرد و به او بگو: هر طور که تو بخواهی مطیعت خواهم بود». فاطمه بازگشت و به آن‌حضرت سه بار گفت: یا ابا الحسن و خشنودى تو را می‌خواهم. على فرمود: «شکایتم را نزد دوستم رسول خدا بردى، آبرویم پیش ایشان رفت اى فاطمه خدا را شاهد می‌گیرم که کنیز را در راه آزاد کرده و چهارصد درهمى که از غنیمت نصیب من شده را به فقرای مدینه صدقه دهم». سپس لباس و کفش پوشیده به طرف پیامبر حرکت کرد، جبرئیل نازل شد و گفت: اى محمّد خدا به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: «به علی بگو: در مقابل آزادی این کنیز و تحصیل رضایت فاطمه، بهشت را و در مقابل چهار صد درهم دوزخ را در اختیارت گذاردم. پس هر کس را که خواهى به برکت رحمتم داخل بهشت نما و با عفو و بخششم از دوزخ بیرون آور»، در این‌جا بود که على فرمود: «من به اذن خدا مردم را بین بهشت و تقسیم می‌کنم» 📚 الشرایع ج1 ص163 ❕این روایت از حیث سند و مردود است و قابل اعتنا نیست . 🔷یکی از راویان حدیث بن عرفه است که مجهول است . 📚 ج2 ص430 👌و احتمال است که حسن بن عرفه باشد که سنی بوده و روایتش مردود است . 📚 مدرک ج2 ص430 ❕راوی دیگر آن و راوی دیگر و راوی دیگر هستند که هر سه و ضعیف هستند . 📚 رجال الحدیث ج6 ص455 ❕مرحوم نیز این روایت را با سندی ضعیف در کتاب بشاره المصطفی خودش نقل کرده است . 📚 المصطفی ص101 👌راوی روایت است که توثیقی ندارد . 📚 نجاشی ص446 🔷راوی دیگر المرادی است که و ضعیف است . 📚 رجال الحدیث ج4 ص211 🔷راوی دیگر بن اسماعیل است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚 مدرک ج3 ص270 🔷و راوی دیگر بن خلیل است که او نیز مجهول و ضعیف است . 👌مرحوم ابن شهر آشوب نیز این روایت را بدون ذکر سند از کتاب و الریحان نقل می کند که چون روایت بدون سند است مردود و قابل قبول نیست. 📚 ال ابی طالب ج3 ص342 🔶سایر منابع نیز این روایت را از این سه کتاب نقل کرده اند که روشن شد سند این روایت در این سه کتاب است و این روایت مردود و غیر قابل توجه است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔چرا شیعیان لا اقل به کتب خود نمی کنند؟ در اسلام و حتی شیعه عزادازی نهی شده است اما چرا شیعه عزاداری می کند؟ ❕محمد بن يحيى، عن سلمة بن الخطاب، عن سليمان بن سماعة الخزاعي، عن علي بن إسماعيل، عن عمرو بن أبي المقدام قال: سمعت أبا جعفر (عليه السلام) يقول: تدرون ما قوله تعالى: (ولا يعصينك في معروف)؟ قلت: لا، قال: إن رسول الله (صلى الله عليه وآله) قال: لفاطمة (عليها السلام): 👈إذا أنامت فلا تخمشي علي وجها ولا تنشري علي شعرا  ولا تنادي بالويل ولا تقيمي علي نائحة👉، قال: ثم قال: هذا المعروف الذي قال الله عز وجل. 📚نام کتاب : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني    جلد : 5  صفحه : 527 ✍از امام باقر شنیدم که می گفت : ایا می دانید معنای این گفتار خدا چیست که(لا یعصینک فی معروف یعنی در هیچ کار معروفی از تو نافرمانی نکنند)؟ پاسخ دادم : نه ؛ گفت : رسول خدا به فاطمه فرمود : 👈هنگامی که من مردم ، گونه بر من نخراش و موی خود را پریشان نکن و فریاد واویلا نده و 💥نوحه خوانی برایم بپا نکن💥👉. 🔷چرا خوانی می کنید؟؟ وقتی محمد به فاطمه میگه برایم نوحه خوانی نکنید ؛ شما چرا کاسه داغ تر از آش می شوید؟؟؟ 💠💠 👌عالم ارجمند ، مکارم در مقام بیان عقاید شیعه چنین عرضه می دارد ؛ 🔰« ما در باره روایات اهل بیت ؛ ❕« تکرار این موضوع را ضروری می دانیم که هر حدیثی که در یکی از منابع معروف یا سایر منابع معتبر وجود داشته باشد به این معنی نیست که آن حدیث به خصوص معتبر باشد ، بلکه هر حدیثی سندی دارد که باید هر یک از رجال سند آن جدا گانه مورد بررسی قرار گیرد هر گاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند آن حدیث به عنوان یک حدیث صحیح پذیرفته می شود در غیر این صورت ان حدیث مشکوک یا ضعیف است» 📚اعتقاد ما ، ص119 👌روایتی که مورد استناد قرار گرفت ، از حیث سندی و غیر قابل اعتماد است . ❕در سند آن بن الخطاب وجود دارد که نجاشی در مورد او می گوید ؛ « در حدیث ضعیف است » 📚رجال نجاشی ص187 👌وعلی بن اسماعیل وجود دارد که است . ❕راوی دیگر نیز عمروبن ابی المقدام است که دارای توثیق قاطعی نیست . علامه از برخی از علما نقل می کند که او را تضعیف کرده اند 📚رجال علامه حلی ص120 ❕لذا علامه در ذیل حدیث مذکور می گوید ؛ « الحدیث الرابع ضعیف »« این حدیث ضعیف است » 📚مراه العقول ج20 ص358 ❕این حدیث با همین راویان ضعیف و مجهول در کتاب معانی الاخبار هم نقل شده است ؛ 📚معانی الاخبار ص390 ❗️اگر از ضعف سندی این روایت هم چشم پوشی کنیم , باز هم گفتنی است که پیامبر گرامی به فاطمه سلام الله علیهما توصیه کرده بود که پس از وفات من ، خود را به عزاداری و جزع و فزع و گریه و زاری برای من مشغول نکند تا دشمن از این فرصت استفاده کند و نقشه های شوم خود را پیاده کند ، پیامبر گرامی آنان را مامور کرده بود که به جای گریه و زاری ، سعی خود را برای بدست آوردن خلافت جامعه به کار گیرند و عزاداری و جزع و فزع بر پیامبر ، آنان را از این وظیفه مهم غافل نسازد . ❕بنابراین نهی مذکور یک نهی ارشادی و تنها در همان بازده زمانی ابتدایی وفات پیامبر است . 👌ما در گذشته مفصلا ، عزاداری و نوحه و جزع و فزع کردن در مصائب اهل بیت علیهم السلام را از کتب شیعه و سنی اثبات کرده ایم ؛ ⚫️https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3089 ⚫️https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3086 ⚫️https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2553 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ✍🏼علی بن ابی طالب از روی فرط گرسنگی و به علت نداشتن پولی برای خرید خوراکی به لباس زیر فاطمه روی آورده و شورت او را به یک یهودی گرو میگذارد تا مقداری جو دریافت کند : ٣٦ ـ قب ، يج : روي أن عليا استقرض من يهودي شعيرا فاسترهنه شيئا 👈فدفع إليه ملاءة فاطمة رهنا👉 وكانت من الصوف .... بيان : الملاءة بالضم والمد الازار والريطة [١]. ✍🏼ترجمه : امام علی بن ابی طالب از فرط گرسنگى و نداشتن چيزى براى خوردن در خانه به سوى شخص يهودى رفته و از وى طلب جو مي كند. آن شخص یهودی برای ضمانت از وى چيزى بعنوان گرو ميخواهد و امام علی نيز شورت (همانطور كه مجلسى در توضيح كلمه ملاءه اورده) حضرت فاطمه را كه از جنس ابریشم بود را ب عنوان گرو به شخص يهودى مي دهد. در ادامه روايت نیز امده كه آن شخص یهودی، لباس شورت فاطمه را به خانه اش ميبرد و در اتاقی نگه ميدارد و شب هنگام همسر وى وارد اتاقی که لباس زیر فاطمه آنجا بود، ميشود و مشاهد ميكند که نوری از آن اتاق بلند شده که تمام آن اتاق را روشن کرده است. وى برگشت و پیش شوهرش رفت و به او گفت : من از آن اتاق نور بسیار بزرگی را دیدم. مرد یهودی با تعجب و به علت فراموش کردن موضوع لباسى که آورده و در آن اتاق گذاشته، شتابان بلند شد و به داخل اتاق رفت و مشاهده کرد که شعله های نور از آنجا متساطع شده كه به ماه درخشان شبيه است. مرد يهودى ازين ماجرا خیلی تعجب کرد و به نور خیره شد و متوجه لباس زیر فاطمه شد. پس یهودی و همسرش از خانه خارج شدند و هر کدام پیش خویشاوندان خود رفتند سپس با هشتاد نفر یهودی امدند و زمانی که انان متوجه این ماجرا شدند همه مسلمان شدند. ⬅️در آخر مجلسی توضیح می دهد که ملاءه لباس زیری است که با انان رانها پوشیده میشود. 📙الخرائج والجرائح نویسنده : الراوندي، قطب الدين    جلد : 2  صفحه : 537 📘الثّاقب في المناقب نویسنده : ابن حمزة الطوسي    جلد : 1  صفحه : 301 📗بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء نویسنده : العلامة المجلسي    جلد : 43 صفحه : 30 💠💠 👌براستی چقدر کسانی که مطلب فوق را مطرح می کنند بی شرف و بی آبرو هستند که می کنند با تحریف و جعل و دروغگویی و توهین ، چنین مطالبی را مطرح کنند و ما ناچارا علی رغم میل باطنی و جهت روشن شدن اذهان به می پردازیم ؛ 1⃣اولا باید توجه کرد که در روایت سخنی از گرسنگی شدید و مانند آن نیامده است . ترجمه روایت چنین است ؛ « على عليه السّلام مقدارى جو از يك يهودى قرض كرد، يهودى مزبور گفت: بايد در ازاى آن چيزى را به عنوان رهن در نزد من بگذارى. و على عليه السّلام چادر حضرت فاطمه عليها السّلام را كه پشم بود به او داد. آن شخص چادر را گرفته و به خانه برده، در اطاقى گذاشت. به هنگام شب زن آن شخص براى انجام كارى داخل اطاق مذكور گرديد و نورى را ديد كه اطاق را روشن كرده، فورا از اطاق خارج شد و آنچه را ديده بود به شوهرش اطلاع داد، مرد يهودى كه فراموش كرده بود چادر فاطمه عليها السّلام در آن اطاق است تعجّب نمود و به سرعت برخاسته داخل آن اطاق گرديد و بلافاصله دريافت كه آن نور از چادرى ساطع مى‏شود كه على عليه السّلام آن را گرو گذاشته است. پس آن مرد يهودى و همسرش از خانه خارج شده و هر يك به سوى اقوام خويش شتافته و آنها را از معجزه ‏اى كه ديده بودند آگاه نمودند، و در اثر اين واقعه هشتاد نفر از آنها به اسلام متمايل گرديده و ايمان آوردند.» 2⃣این روایت سند ندارد و در کتبی که نقل شده است بدون سند و با تعبیر « روی » ( روایت شده است ) نقل شده است . بنابراین سندا است . 3⃣آنچه در متن روایت آمده است ، واژه « » است و کتب لغت کلمه فوق را به چادر و پوشش سرتاسری ترجمه کرده اند ، نه لباس زیر و مانند آن که ساخته ذهن شبهه افکن است . 🔸در کتاب المعجم الوسیط آمده است ؛ « ملاءه به معنای چادر و روپوش یا چادر شب است » 📚ترجمه معجم الوسیط ج 2 ص 1887 ❕در کتاب لسان العرب آمده است ؛ « المُلاءَة، بالضم و المدّ، الرَّيْطة، و هي المِلْحفة » « ملاءه به معنای ملافه و چادر است » 📚لسان العرب ج 1 ص 160 4⃣دروغ دیگر آن بود که گفت علامه مجلسی واژه مذکور را به لباس زیر ترجمه کرده است ، در حالی که علامه مجلسی می گوید ؛ « الملاءه بالضم و المد ، الازار و الریطه » « ملاءه به معنای لباس بلند و پارچه و ملافه ( و ) است » 📚بحار الانوار ج 43 ص 30 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آیا اسلام می گوید نباید بر روی که یک زن قبل از ما بر روی آن نشسته ، ما بنشینیم ❕یعنی اگر سوار تاکسی زنی باشد و پیاده شود ، ما نباید جای او بنشینیم ❗️آیا چنین حکمی معقول است ❕ 💠💠 👌روایتی است که در کتاب کافی از پیامبر گرامی نقل شده است که فرمود ؛ « زمانی که زنی جایی نشسته باشد و از آنجا برخیزد ، تو به جای او در آن مکان منشین مگر زمانی که آن مکان ( از گرمای آن زن ) شده باشد » 📚الکافی ج5 ص564 👌این مضمون در دو کتاب الفقیه و مکارم الاخلاق هم نقل شده است. 📚 الفقیه ج3 ص555 📚مکارم الاخلاق ص212 ❕سند روایت کافی به دلیل وجود نوفلی و سکونی در آن زیاد قابل نیست ، لذا علامه در ذیل روایت مذکور می گوید ؛ « این حدیث بنابر مشهور ضعیف است » 📚مراه العقول ج20 ص420 👌دو کتاب دیگر نیز روایت مذکور را بدون سند و مرسلا نقل کرده اند ، بنابراین این روایت سندا و غیر قابل اعتماد است . ❕ اگر روایت را صحیح هم فرض کنیم باز هم مشکل خاصی ایجاد نمی کند ، زیرا این حکم تنها یک توصیه اخلاقی جهت در امان بودن از وسواس و تحرکات شیطانی است که ممکن است برای برخی ایجاد شود . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔برخی شبهه می کنند که دعای که خوانده می شود سند معتبری ندارد ❕پاسخ چیست ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که به پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان مورد توصیه قرآن و روایات فراوانی قرار گرفته است . 🔶امام علیه السلام فرمود: «هرکس خدارا با توسل به ما بخواند می شود وهرکس به غیر ما بخواند هم خود هلاک می شود وهم دیگران را هلاک می کند» 📚 امالی طوسی،ص 172 🗯امام علیه السلام فرمود: «زمانی که گرفتار مشکل و سختی شدید به ما خدا را بخوانید» 📚تفسیر عیاشی،ج2 ص42 👌در روایت دیگری حضرت علیه السلام فرمود: «من وسیله خداوند در بین بندگان هستم» 📚تفسیر برهان،ج2 ص292 💠 در حدیث قدسی آمده است که می فرماید: « بندگانم بدانید که افراد نزد من محمد و اهل بیتش هستند و هر یک از شما که حاجت و درخواستی دارید به انان توسل کنید زیرا هر کس در دعا به انان توسل کند من دعای او را رد نمی کنم» 📚وسائل الشیعه ج7 ص102 🗯توسل به در آیات متعددی از قرآن و روایات اهل سنت نیز مورد تاکید قرار گرفته است ؛ 🔶 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2477 🔶 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2478 🗯در رابطه با دعایی که معروف به « » است و با عبارت « اللهم انی اسالک و اتوجه الیک بنبیک نبی الرحمه ...» شروع می شود ؛ است ؛ ❕علامه می نویسد ؛ 👌« این دعا را در برخی از کتابهای معتبر یافتم که شیخ آن را از ائمه روایت کرده است و گفته است من این دعا را برای هر که خواندم به زودی به اجابت رسید» 🗯علامه سپس به نقل می پردازد . 📚بحار الانوار ج99 ص247 💠بنابراین می بینیم که دعای توسل ، دعایی بی مستند نمی باشد و علامه مجلسی و شیخ صدوق تصریح به بودن آن می کنند. 🔰از سوی دیگر باید توجه کرد که دعای مذکور موافق آیات و روایات در توسل به اهل بیت علیهم السلام است . 👌بنابراین اگر به فرض سند دعا نیز باشد ، چون روایت موافق قرآن و سایر روایات است ، به عنوان روایت تلقی می شود که حجت است و استناد آن به معصوم است .جهت آگاهی از ادله صحت روایت موثوق الصدوری به نمایه زیر رجوع فرمایید ؛ 🔶 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2475 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔این حدیث دارد؟ ❗️محدث نوری در کتاب دارالسلام میگه امام سجاد مجلس عزا گرفت برا امام حسین بعد به اقا سنگین اومد سر مبارک خودش را به کوبید و خون بر بینی و سینه اش جاری شد❕❕ 💠💠 👌مرحوم محدث نوری نقل می کند ؛ « راوی می گوید زمانی که امام سجاد ( متذکر مصائب امام حسین شدند ) تمام برخاست و سر به دیوار اتاق کوبید و خون از بینی و سرش به سینه اش سرازیر شد و از اندوه و غصه بیهوش شد » 📚دار السلام ج2 ص175 👌ما در گذشته مفصلا بودن جزع و فزع کردن و لطمه زنی و به سر و صورت زدن را در مصیبت امام حسین علیه السلام بر اساس روایات اثبات کرده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2553 ❕اما روایت مورد استناد در کتاب دار السلام است و قابل اعتنا و توجه نیست . 👌مرحوم میرزای روایت را به این طریق نقل می کند ؛ « در برخی از کتابهای علمای متاخر چنین آمده است » 💠اشکالات ؛ 1⃣این گزارش مشخصی ندارد و معلوم نیست کدام عالم و در چه کتابی این جریان را نقل کرده است . 2⃣هیچ برای این جریان ذکر نشده است و روایت بی سند و مرسل است . 3⃣نام جریان نیز مشخص نیست . 4⃣این جریان مورد نقل علمای متقدم و بزرگان از محدثین قرار نگرفته است ، روشن است که اگر جریان مذکور حقیقت داشت ، آن بزرگواران نقل می کردند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔این که در روایاتی آمده که امام سجاد در ماه رمضان بردگان خودش را نمی زد یعنی چه ❗️برده زدن داره که امام سجاد به خاطر ماه رمضان اونها را نمی زد ❕❕ 💠💠 👌دستور به حسن معاشرت با بردگان از دستورات موکد و اساسی اسلام است تا جایی که پیامبر فرمود ؛ « جبرئیل پیوسته سفارش ( حسن معاشرت ) با بردگان را به من می کرد » 📚الفقیه ج 4 ص 13 👌و فرمود ؛ « از هر چه می خورید و می پوشید ، بردگان را هم بخورانید و بپوشانید » 📚امالی طوسی ج 2 ص 18 👌علی علیه السلام فرمود ؛ « آخرین چیزی که از پیامبر در هنگام وفاتش شنیدم این بود که گفت شما را وصیت می کند به حسن با یتیم و برده » 📚مستدرک الوسائل ج 15 ص 456 👌و فرمود ؛ « از خدا بترسید ، از خدا بترسید در مورد زنان و بردگان زیرا آخرین سخنان پیامبر شما مربوط به حسن رفتار با زنان و بود » 📚الکافی ج 7 ص 49 ❕پیامبر گرامی و امامان بزرگوار علیهم السلام بر اساس این تعالیم ، بهترین رفتار ها را با بردگان می کردند به گونه ای که همگان حسن رفتار با بردگان را از آنها می آموختند ؛ 📚وسائل الشیعه ج 23 ص 9 باب 1 _ بحار الانوار ج 63 ص 413 ❕حال آنچه مورد قرار گرفته است روایتی در مورد امام سجاد علیه السلام است که آمده است ؛ « زمانی که ماه رمضان می شد امام سجاد علیه السلام بردگان و کنیزان خود را نمی زد ، بلکه و جرم های آن ها را می نوشت و در آخرین شب ماه رمضان از جنایات آنها می گذشت و می گفت بروید شما را عفو کردم و آزادتان کردم ...» 📚وسائل الشیعه ج 10 ص 318 ❕بی شک زدن بدون دلیل و بردگان امری ناپسند است ، اما اگر بردگان جنایاتی به بار بیاورند که شایسته حد و تعزیر باشد ، زدن و تنبیه آنها نه تنها ناپسند نیست ، بلکه برای ادب کردن آنها لازم و است . 👌روایاتی که در مورد تنبیه بردگان توسط امامان نقل شده است ناظر به همین مطلب است که بردگان گناهان و جنایاتی مرتکب می شدند که شایسته حد یا تعزیر بودند و امامان نیز حسب وظیفه آنها را تنبیه می کردند . ❕اما از آنجایی که امامان به حسب مصالح و شرایط اجازه بخشیدن حد و تعزیر را بر دارا هستند ؛ 📚وسائل الشیعه ج 28 ص 40 باب 18 👌امام سجاد علیه السلام به خاطر شرافت و فضیلت ماه رمضان بردگانی را که جنایت و جرم می کردند و شایسته تنبیه بودند را مورد و بخشش قرار می داد . ❕بنابراین آنچه مذموم است تنبیه کردن بی حساب و کتاب بردگان است اما تنبیه کردن و جاری کردن حدود الهی و تعزیرات بر بردگانی که جرم و جنایت می کنند به هیچ عنوان ناپسند تلقی نمی شود . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔اخیرا در فضای مجازی این پیام مطرح میشود که یاران امام زمان و شمارشان این تعداد است و بقیه به فکر یاری ایشان نباشد آیا دارد ❕ ❗️طالقان ۲۴ نفر قم ۱۸ نفر جرجان ۱۲ نفر نیشابور ۸نفر ری ۷ نفر توس ۵ نفر همدان ۴ نفر سبزوار ۲ نفر اصفهان 1 نفر کرمان ۱ نفر قزوین 1 نفر حومه قم ۱ نفر❔❔ 💠💠 👌یاران امام زمان علیه السلام به دو دسته یاران و یاران تقسیم می شوند . ❕یاران خاص امام عصر علیه السلام که نقش پرچم داری و را برای حضرت ایفا می کنند ، سیصد و سیزده تن به عدد یاران پیامبر گرامی در جنگ بدر می باشد . 🔶امام سجاد علیه السلام فرمود ؛ « آنان که در بسترهایشان یافت نمی شوند و در مکه حضور می یابند سیصد و سیزده مرد به تعداد جنگاوران بدرند ، و آنان یاوران قائم اند » 📚الغیبه نعمانی ص313 📚بحار الانوار ج52 ص323 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « گویی قائم را بر منبر کوفه می بینم که سیصد و سیزده یاورش به تعداد جنگاوران بدر دورش را گرفته اند و اینان پرچمداران و حاکمان خداوند بر آفریدگانش در زمین هستند » 📚کمال الدین ج2 ص673 ❕اما تعداد یاران امام زمان علیه السلام بسیار بیشتر از این تعداد است . ❕از امام صادق علیه السلام سوال شد که چه تعداد با قائم خروج می کنند ، آنان می گویند همراه او به تعداد بدر خروج می کنند یعنی سیصد و سیزده مرد ؟ 👌امام پاسخ داد که او جز با جمعیتی نیرومند خروج نمی کند و جمعیت نیرومند کمتر از ده هزار تن نیستند » 📚کمال الدین ج2 ص654 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « هنگامی که قائم ظهور کند و به درون کوفه بیاید خداوند هفتاد هزار انسان راستین را از پشت کوفه بر می انگیزد تا از همراهان و یاوران او باشند » 📚بحار الانوار ج52 ص390 👌در نقل های دیگر آمده است که تمام شیعیان و ارادتمندان امام عصر علیه السلام از یاران ایشان می باشند ؛ 📚تفسیر عیاشی ج1 ص66 📚بحار الانوار ج52 ص291 ❕با این وجود برخی روایات سیصد و سیزده تن از یاران خاص امام زمان را چنین معرفی کرده است که مثلا از دیلم 2 تن ، از بیروت 9 تن ، از طوس 5 تن ، از سیستان 2 تن ، از طالقان 24 تن ، از نیشابور 18 تن ، از ری 7 تن ، از طبرستان 9 تن ، از قم 18 تن ، از فلسطین یک تن و ...می باشند و در پایان آمده است که این ها نام سیصد و سیزده تن از یاران امام زمان می باشد . 📚دلائل الامامه ص554 و ... ❕این احادیث به صورت و بدون سند و یا با نقل از افراد صورت گرفته است و اعتباری سندی ندارند . 📚دانشنامه امام مهدی ج8 ص372 ❕لذا استدلال به روایات مذکوره برای تعیین یاران خاص امام عصر و و وطن هایشان صحیح نمی باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔برخی شبهه می کنند که ابن را زدند و دروغ می گویند که علی گفته است که با او رفتار کنید چیست❕❕ 💠💠 👌این که حضرت علی علیه السلام دستور به حسن معاشرت با ابن که به اسارت در آمده بود دادند مساله ای مسلم در است و قابل انکار نمی باشد . 🔷در کتاب الاسناد چنین نقل شده است ؛ « علی علیه السلام زمانی که مورد ضربه ابن ملجم قرار گرفت فرمود که این را حبس کنید و به او غذا بدهید و با او خوب رفتار کنید . اگر زنده ماندم خودم تصمیم می گیرم که چگونه با او برخورد کنم اگر بخواهم قصاص می کنم و اگر بخواهم می بخشم و اگر از رفتم امر دست شما است .اگر تصمیم بر قصاص گرقتید او را مثله نکنید » 📚 الاسناد ص67 📚 الشیعه ج29 ص127 📚 ابن شهر آشوب ج3 ص312 👌در دیگری آمده است ؛ « علی علیه السلام به فرزندش حسن روی کرد و فرمود با اسیرت ( ابن ) خوب کن و به او احسان کن ...زمانی که حسن علیه السلام برایش مقداری بردند تا بخورد حضرت کمی از آن را خوردند و فرمودند بقیه را به اسیرتان ابن بدهید و به حسن علیه السلام فرمودند بحقی که بر ذمه تو دارم به او غذا و نوشیدنی بده و تا زمان موتم با رفق و مدارا با او رفتار کن و از آن چه و می آشامی به او هم بده » 📚 الانوار ج42 ص287 📚 الوسائل ج11 ص79 ❕و در مورد نحوه ابن ملجم فرمودند ؛ « ای فرزندان عبدالمطلب نکند بعد از شهادتم ( به بهانه قتل من ) در خون فرو روید و بگویید امیر مومنان شد. آگاه باشید جز من را به سبب قتل من نکشید ( درست ) بنگرید هر گاه من از این ضربت از دنیا پوشیدم ، او را تنها یک بزنید تا یک ضربت در برابر یک ضربت باشد و او را مثله نکنید ( گوش و بینی و اعضای بدن او را جدا نسازید ) که من از رسول خدا شنیدم که می فرمود از کردن بپرهیزید هر چند نسبت به سگ گزنده باشد » 📚 البلاغه نامه 47 بخش چهارم 📚 الشیعه ج29 ص128 🔷شیخ نیز نقل می کند که حضرت به امام حسن فرمودند : « ای فرزندم ( اگر خواستی قصاص کنی ) یک به او بزن در برابر ضربه ای که به من زد و از این تعدی نکن » 📚 ج1 ص237 👌امام علیه السلام نیز فرمود : « وصیت علی به حسن علیهما السلام این بود که ای فرزندم تو ولی امر و ولی دم من هستی اگر خواستی عفو بکن و اگر خواستی قصاص کنی پس یک به او بزن در قبال یک ضربه ای که به من زده است » 📚 طوسی ص117 ❕شیخ مفید نیز نقل می کند که حضرت به امام فرمود : « از کردن قاتلم بپرهیز زیرا رسول خدا آن را مکروه می دانست حتی نسبت به یک سگ گزنده » 📚 ص150 ❕امام حسن علیه السلام نیز مطابق امام علی علیهما السلام عمل کردند . 🔶امام علیه السلام فرمود ؛ « چون ابن را به نزد امام حسن آوردند آن گفت با خدا عهد کرده بودم که پدر تو را بکشم ، و به عهد خودم وفا کردم اگر خواهی مرا بکش و اگر عفو کنی می روم به نزد و او را به قتل می رسانم و تو را از شر او راحت می دهم و باز به نزد تو می آیم .حضرت فرمود تو را به زودی به جهنم می فرستم پس او را بطلبید و به دست مبارک خود( با ضربتی) او را زد » 📚 الاسناد ص144 📚 الشیعه ج29 ص128 👌امام علیه السلام نیز طبق نقلی فرمود ؛ « من امتثال امر پدر خود می نمایم و یک ضربت بر او می زنم تا بمیرد » 📚 الانوار ج42 ص297 🔷در نقل دیگر آمده است ؛ « استخوانهای ابن ملجم را در گودالی انداخته بودند و پیوسته مردم کوفه از آن گودال صدای ناله و فریاد می شنیدند » 📚مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص387 📚جلاء العیون ص375 ❕البته در برخی روایات ضعیف آمده است که برخی افراد آمدند به نزد امام حسن علیه السلام و درخواست کردند که قصاص را آنها انجام دهند و آنها ابن ملجم را مثله کردند و پس از آن جنازه اش را آتش زدند یا پس از قصاص ابن ملجم توسط امام حسن علیه السلام افراد دیگری جنازه ابن ملجم را آتش زدند . ❕این مضمون روایات از حیث سند و هستند و قابل اعتنا نمی باشند و خلاف مشهور روایاتی است که ما آوردیم . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔دوست می گوید که در روایات خودتان آمده است که پیامبر علی را به مدینه فرستاد تا قبوری که گنبد و برایش ساخته شده است را خراب کند ( کافی ج6) پس چگونه عمل عربستان را در تخریب گنبد و بارگاه امامان می کنید ❗️❗️ 💠💠 👌روایتی که مورد اشاره شما قرار گرفته است ، در نقل شده است که از امیر مومنان علیه السلام روایت می کند ؛ « پیامبر من را به مدینه فرستاد و به من فرمود هر ( ذی روحی ) را دیدی محو کن و هر قبری را که دیدی صاف نما » 📚 ج6 ص528 📚 ص613 🗯 ؛ 1⃣این روایت از حیث سند است . 🔷یکی از راویان ، نوفلی نام دارد که نجاشی تصریح می کند که او است . 📚رجال ص37 🔷و راوی دیگر ، سکونی نام دارد که او هم واقفی مذهب بوده و ندارد . 📚 نجاشی ص56 2⃣مضمون حدیث با تاریخ زندگانی ساز گار نیست زیرا باید دید که پیامبر حضرت علی را در چه سالی به مدینه فرستاده است ، قبل از هجرت یا بعد از هجرت ❕ 🔷احتمال نخست منتفی است زیرا علی علیه السلام قبل از هجرت پیامبر به از مکه خارج نشده تا به مدینه اعزام گردد و از طرفی با سیطره مشرکان بر مدینه شرایط انجام این ماموریت را نداشت . 👌صورت دوم با بیشتری رو به رو است زیرا پس از گرویدن اوس و خزرج به آیین اسلام ، بت و یا صورت بتی در میان مدنیان نبود که علی علیه السلام مامور به آن باشد . 📚صحیح ج3 ص61 3⃣روایت می گوید ؛« لاقبرا الا سویته » « هر قبری را دیدی نما » یعنی روی قبر باید صاف باشد و به صورت پشت ماهی و کوهان شتر که رسم کفار بود نباشد و بسیاری از فقها نیز فتوا داده اند که باید روی قبر صاف و مسطح باشد که این امر ارتباطی با بحث ما که ساختن و بارگاه بر روی قبر صاف است ندارد . 🗯روی قبر پیامبر گرامی و ائمه بزرگوار صاف و بدون بر آمدگی است و ما بر روی آن گنبد و بارگاه می سازیم و این هم با حکم مذکور در روایت ندارد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که نبی به خاطر آنکه دیر ولایت حضرت علی را در عالم قبول کرد در شکم ماهی گرفتار شد ❗️❗️ 💠💠 👌در روایات ما آمده است که خداوند بر ولایت پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان را از بشر و انبیاء گرفته است و آن پیامبرانی که در قبول این ولایت کردند قربشان نزد خداوند بیشتر گشت . 🔷امام کاظم علیه السلام فرمود: « ولایت علی در تمام های انبیاء مکتوب و ثبت شده بود و خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد مگر آنکه میثاق به نبوت محمد و ولایت علی را از آنان گرفت» 📚الکافی ج1 ص363 🔷امام علیه السلام فرمود: « ولایت ما ولایت خداوند است .ولایتی است که خداوند از تمام انبیاء بر ایمان به ولایت ما پیمان گرفت» 📚الکافی ج1 ص362 🔶پیامبر گرامی در حدیثی از خداوند چنین نقل می کند: « من ولایت علی را در کتب انبیاء گذشته ثبت کردم و در آن ها آوردم که علی وصی تو ای پیامبر است و بر این مساله از تمام بندگانم ( در عالم ذر ) و انبیاء ورسل پیمان گرفتم که من پرودگار هستم و و تو ای پیامبر نبی و علی ولی و امام می باشد» 📚الامالی ج1 ص102 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « انبیاء اولوالعزم به سبب عهد و پیمان بر ولایت پیامبر اسلام و اوصیاء او اولوالعزم شدند » 📚بحار الانوار ج26 ص278 ❕🗯این مضمون در کتب اهل هم مورد اشاره قرار گرفته است. 🔶علامه حموینی روایت می کند: « پیامبر در معراج از انبیاء در مورد علت بعثتشان سوال کرد .آنان پاسخ دادند خداوند ما را بر اقرار به یگانگی خودش و نبوت تو و امامت علی مبعوث گردانید» 📚کفایه الخصام ص348 🔶علامه روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: « در معراج فرشته ای به نزد من آمد تا از انبیاء در مورد علت بعثت آنان سوال کنم .آنان پاسخ دادند ما بر ولایت تو و ولایت علی بن ابی طالب مبعوث شدیم» 📚تفسیر نیشابوری ج25 ص58 ❕در برخی از نقل ها آمده است که یونس در قبول کردن ولایت اهل بیت علیهم السلام کمی تاخیر کرد ، و پس از کمی تاخیر قبول کرد ، خداوند نیز جهت مواخذه اش ، او را در شکم ماهی گرفتار کرد ؛ 📚بحار الانوار ج26 ص333 👌اگر چه این نقل ها در مورد یونس نبی از حیث سندی است اما در صورتی که تاخیر ایشان را حمل بر ترک اولی کنیم و بگوییم ترک کردن قومش و تاخیر در قبول ولایت هر دو موثر در زندانی شدن او در شکم ماهی بوده است ، با این حمل شاید بتوان روایت مذکور را کرد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔در ادامه شیعه به مردمان جهان اینبار نوبت رسیده به اقوامی دیگر ؛ ❕ عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد، عن موسى بن جعفر، عن عمرو بن سعيد، عن محمد بن عبد الله الهاشمي، عن أحمد بن يوسف، عن علي بن داود الحداد، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: لا تناكحوا الزنج والخزر فإن لهم أرحاما تدل على غير الوفاء قال: والهند والسند والقند ليس فيهم نجيب يعني القندهار. ترجمه✍ علی بن داود می گوید :امام صادق فرمود : با زنان زنج ( گروهی از سوادانی ها ) و خزر ازدواج نکنید چرا که رحم آنان نشانگر عدم وفای به پیمان هست . و حضرت فرمود با هندیان و اهل سند (پاکستان) و قندهار(افغانستان) ازدواج نکنید زیرا آنها نیستند . 📙 کتاب : الفروع من الكافي نویسنده : الكليني ج : 5 ص : 352 💠💠 👌یکی از معیارها و ملاک های صحت یک روایت ، موافقت آن با قرآن کریم است چنان که امام علیه السلام فرمود ؛ « روایتی که از ما نقل می شود را تصدیق نکنید مگر زمانی که موافق با کتاب خدا باشد » 📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123 ❕قرآن به صراحت هر گونه برتری نژادی و قومی و منطقه ای را کرده و می فرماید ؛ « ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ولی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شما است» 🔶 13 🔷پیامبر فرمود: « خدای شما یکی است و پدرتان یکی ، نه عرب بر عجم برتری دارد و نه عجم بر عرب ، نه سیاه پوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سیاه پوست مگر به » 📚تفسیر نمونه ج22 ص201 _ تفسیر قرطبی ج9 ص6162 👌بنابراین آنچه در پرسش آمده است ، چون با این اصل مسلم قرآنی برابری ندارد ، قابل قبول نمی باشد . ❕از سوی دیگر ملاک در ازدواج کردن ، دین و ایمان طرف مقابل است ، نه نژاد و ملیت و منطقه که بگوییم طرف مقابل اگر از نژاد باشد ، شایسته ازدواج کردن نیست . 🔸امام صادق علیه السلام فرمود: « با زنی ازدواج کن که منسوب به خیر و حسن خلق باشد» 📚الکافی ج5 ص323 ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « اگر کسی به شما آمد که شما از اخلاق و دین او راضی بودید ، با او وصلت کنید که اگر چنین نکنید فتنه و فسادی بزرگ اتفاق خواهد افتاد » 📚وسائل الشیعه ج 20 ص 76 ❕در سند روایت فوق که مورد شبهه افکن قرار گرفت ، فردی به نام سهل بن زیاد آدمی قرار دارد که نجاشی در مورد او میگوید ؛ « در حدیث است و به روایات او اعتماد نمیشود و او اهل غلو و کذب بوده است» 📚رجال نجاشی ص185 ❕لذا علامه در ذیل حدیث مذکور می نویسد ؛ « بنابر مشهور این حدیث ضعیف است » 📚مراه العقول ج 20 ص 56 👌به فرض که روایت فوق باشد گفتنی است ؛ ❕این روایت و روایاتی به مضمون آن که از ازدواج کردن با مردمانی نهی می کند ، ناظر به موقعیت زمانی و مکانی آن است . ❕مثلا زمانی که امام علیه السلام مضمون فوق را در نهی از ازدواج کردن با اقوامی بیان کردند ، کسانی که به آن قوم و نژاد بودند ، به واسطه دوری از تعالیم اسلام ، از لحاظ دینی و اعتقادی و عملی دچار انحرافات عدیده ای بودند ، امام علیه السلام به جهت آنکه با ازدواج کردن با آنها ، این انحرافات فراگیر نشود ، نهی را بیان داشتند . 👌بی شک در زمان کنونی که مردمان قومیت ها و نژاد های فوق تحت سایه تعالیم اسلام به رشد فکری و فرهنگی و اعتقادی رسیده اند ، روایات نهی کننده برای آنها مصداق ندارد و ازدواج کردن با آنها بی اشکال است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔شبهه ای است که در کانال های ضد دین زیاد منتشر می شود که امامان گفته اند با زنان بزرگ ازدواج کنید ❗️آیا براستی چنین چیزی واقعیت دارد ❕چگونه اسلام اجازه می دهد که باسن کسی که محرم انسان نیست نگاه کنیم و آن را برانداز کنیم ❕ 💠💠 👌مهمترین ملاک در ازدواج ، حسن و فرد مورد نظر است . 🗯امام علیه السلام فرمود: « زمانی که مرد با زنی تنها بخاطر مال و جمالش ازدواج کند خداوند نیز او را به همان چیز وا گذار می کند اما اگر بخاطر با او ازدواج کند خداوند نیز جمال و مال را رزقش می کند» 📚 ج5 ص333 🗯پیامبر نیز فرمود: « کسی که بخاطر زیبایی با زنی ازدواج کند در او آنچه می خواهد را نمی یابد و همچنین است کسی که بخاطر مالش با او ازدواج کند پس بر شما باد که با زنان ازدواج کنید» 📚التهذیب ج7 ص399 🗯ودر دیگر فرمود: « کسی که بخاطر زیبایی با دختری ازدواج کند خداوند زیبایی او را وبالی بر گردن مرد قرار میدهد» 📚 الشیعه ج20 ص53 ❕در مرحله توجه به زیبایی همسر آینده پس از دینداری نیز اهمیت است ، اگر چه شرط اصلی برای ازدواج نباید زیبایی باشد ، اما توجه به زیبایی نیز یکی از راههایی است که می تواند مانع پاشی زندگی و مانع انحراف افراد شود لذا در روایات ، توصیه به ازدواج با افراد رو نیز به می خورد ؛ 📚 الشیعه ج20 ص59 باب 21 ❕در روایتی از امام علیه السلام نقل شده است ؛ « به سراغ زنان بزرگ باسن بروید که آنان زایاترند » 📚الکافی ج 5 ص 334 📚تهذیب الاحکام ج 7 ص 402 👌یا در دیگر آمده است ؛ « زمانی که قصد ازدواج داری با زنان باسن ازدواج کن » 📚الکافی ج 5 ص 335 👌این مضمون از روایات اگر چه دارای سند نمی باشد زیرا در سند آنها کسانی چون سهل بن زیاد یا احمد بن محمد بن عبد الله و ... وجود دارد که یا هستند اما با این وجود محتوای آن قابل قبول است زیرا چنان که گذشت ، توجه به زیبایی همسر آینده پس از دینداری ، یکی از عواملی است که مانع از فرو پاشی زندگی و سبب افزایش مهر و محبت به همسر می شود . ❕در گذشته توضیح داده ایم که انسان در خواستگاری می تواند با رعایت شرایطی به بدن بانویی که می خواهد با او ازدواج کند ، جهت شناخت بیشتر بدون قصد لذت نگاه کند ؛ 🔰https://t.me/Rahnamye_Behesht/6371 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
🤔 ⁉️آیا امام صادق دانشمند است ❕ ✍علمای بزرگ شیعه نقل کرده اند که امام صادق در پاسخ به سوال زندیقی می گوید خورشید در چشمه گرم فرو می رود😳👇👇 ✍در احتجاج از هشام بن حكم نقل شده كه زنديقى از امام ششم پرسيد خورشيد كجا غروب ميكند؟ امام صادق گفت : همانا بعضى از علما گفته اند که وقتى آفتاب به پائین ترین نقطه سرازیر مى شود ، فلک آن را مى چرخاند و دوباره به شکم آسمان بالا مى برد ، و این کار همیشه جریان دارد تا آنکه به طرف محل طلوع خود پائین آید ، 👈👈👈یعنى خورشید در چشمه فرو رفته😳👉👉👉سپس زمین را پاره نموده ، دوباره به محل طلوع خود برمى گردد، به همین جهت زیر عرش متحیر شده تا آنکه اجازه اش دهند بار دیگر طلوع کند، وهمه روزه نورش سلب شده ، هر روز نور دیگرى سرخفام به خود مى گیرد. 📗بحار الأنوار جلد : 10  صفحه : 188 الاحتجاج نویسنده : الطبرسي    جلد : 2  صفحه : 99 🔺ممکن است که ماله کشان مذهبی بگویند امام صادق از قول بعضی علما اورده و کلام خودش نیست که در جواب می گوییم : اولا امام صادق به کلامی در پاسخ به سوالی استناد و احتجاج کرده و رد نکرده و چون رد نکرده و استناد و استدلال هم کرده یعنی کلام خودش نیز است و بدان قائل بوده و اعتقاد داشته است. ثانیا : در قرآن نیز آمده است که خورشید در چشمه فرو می رود که در آیات ۸۴ و ۸۵ و ۸۶ کهف آمده است و امکان ماسمالی وجود ندارد. 💠💠 👌اینان کرده اند که هر حدیثی که در مجامع روایی ما نقل شده است ، معتبر است در حالی که چنین نیست . 🔸در کتاب عقائد ما چنین آمده است ؛ « تكرار اين موضوع را ضرورى‏ مى‏ دانيم كه هر حديثى در يكى از اين منابع معروف يا ساير منابع معتبر وجود داشته باشد به اين معنى نيست كه آن حديث به خصوص معتبر است، بلكه هر حديثى سلسله دارد كه بايد هر يك از رجال سند آن جداگانه در كتب رجال مورد بررسى قرار گيرد، هرگاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند، آن حديث به عنوان يك حديث صحيح پذيرفته مى‏ شود، در غير اين صورت، يا است و اين كار تنها در خور آگاهان و علماى علم حديث و رجال است. 🔸از اين جا به خوبى روشن مى‏ شود كه وضع جمع‏ آورى احاديث در كتب شيعه با منابع معروف اهل سنّت متفاوت است چرا كه در كتب معروف صحاح مخصوصاً صحيح بخارى و صحيح مسلم، مبناى نويسندگان اين بوده است؛ كه احاديثى را گردآورى كنند كه نزد آنها صحيح و معتبر بوده است و به همين دليل هر يك از آن احاديث مى‏ تواند، براى دستيابى به عقايد اهل سنّت مورد استناد قرار گيرد ، در حالى كه مبناى محدّثان شيعه به اين بوده كه همه احاديث منسوب به اهل بيت عليهم السلام را جمع‏ آورى كنند، و صحيح از غير صحيح را به علم رجال واگذار كرده ‏اند .» 📚عقاید ما ، مکارم شیرازی ، ص 120 🔸در کتاب منشور امامیه چنین آمده است ؛ « شيعۀ اماميه، در عقايد و احكام، به احاديثى كه به وسيلۀ افراد و مورد از رسول گرامى نقل شود عمل مى‌كند، خواه اين روايات در كتب حديث شيعه باشد، و يا در كتب حديث اهل‌سنت و ( همینطور ) احاديث و رواياتى كه با سند از پيشوايان معصوم شيعه نقل مى‌شود حجت شرعى است؛ بايد به مضمون آنها عمل كرد و بر وفق آنها فتوا داد » 📚منشور عقاید امامیه ، سبحانی ، ص 260 👌بنابراین روایتی حجت است که ما به صحت و انتساب آن به معصوم علیه السلام یقین داشته باشیم ، روایتی که سندا بوده و خلاف آموزه های قرآنی نیز می باشد ، از درجه اعتبار ساقط است . 🔸روایت مورد اشکال نیز دارای سند ضعیفی است و صحیح نیست . مستند اصلی نقل فوق کتاب « » مرحوم « طبرسی » است و سایر کتابها روایت مذکور را به نقل از احتجاج آورده اند . در کتاب احتجاج نیز این روایت بدون ذکر سلسله سند به علیه السلام نسبت داده شده است . روشن است روایتی که سند ندارد ، قابل اعتماد نیست و نمی تواند محسوب شود. ❕از سوی دیگر آیات قرآن و روایات تصریح بر کروی بودن زمین و گردش زمین بر دور خورشید دارند که جهت آگاهی پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ، روایت مورد اشکال، خلاف آموزه های قرآنی و روایات معتبر است و قابل اعتماد نیست ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2801 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2802 👌و این که گفته شد قرآن معتقد است که خورشید در چشمه فرو می رود ، سخنی کذب و خلاف واقع است و ما در گذشته مفصلا این موضوع را پاسخ داده ایم که جهت آگاهی نمایه زیر را مطالعه کنید ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2803 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔کلیپی دست به دست می شود که در آن کارشناس برنامه سمت خدا می گوید زیاد بخورید زیرا اولین میوه ای است که اقرار به ولایت کرده است ❗️آیا چنین چیزی واقعیت دارد ❕❕ 💠💠 👌در روایتی آمده است که پیامبر گرامی می فرماید ؛ « بادمجان نخستین است که به خداوند ایمان آورد ، آن را در آب بجوشانید و بپزید و به روغن بیاموزید و نرم کنید چرا که بر حکمت می افزاید » 📚الدعوات ص158 📚مکارم الاخلاق ج1 ص398 👌و یا در دیگر آمده است که فرمود ؛ « بادمجان بخورید زیرا درختی است که من آن را در جنه الماوی دیده ام ، او به اولوهیت خداوند به حق شهادت داد و همینطور به نبوت من و علی شهادت داد» 📚بحار الانوار ج63 ص223 ❕این دو روایت بدون و به صورت به پیامبر گرامی نسبت داده شده است ، بنابراین از حیث سندی تلقی می شود . 👌بنابر پذیرش ، در گذشته مفصلا در مورد اقرار جمادات و به ولایت اهل بیت علیهم السلام و آیین حق توضیح داده ایم که جهت آگاهی به نمایه زیر مراجعه فرمایید ؛ 💠 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2822 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔به متن زیر از کانال ضد دین پاسخ دهید ❕ ❔ گريه و زارى و عدم رضايت از ازدواج با روايت اول: « عن أبي عبد الله قال: إن فاطمة قالت لرسول الله: زوجتني بالمهر الخسيس ، فقال لها رسول الله ما أنا زوجتك ولكن الله زوجك من السماء » ترجمه: رسول الله به فاطمه فرمود: دخترم چه چيزى باعث گريه‏ ات شده است؟ فاطمه گفت: مرا با مهريه اى بسيار ناچيز به ازدواج داروردى!(اشاره به فقر على) محمد گفت: تزويج تو به على تزويج الهى است و به فرمان خدا اين ازدواج صورت گرفته منابع: الكافي ٥ / ٣٧٨ - وسایل ج12ص241 روایت دوم : لما زوج رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم عليا عليه السلام فاطمة عليها السلام دخل عليها وهي تبكي فقال ما يبكيك ؟ فو الله لو كان في أهلي خير منه ما زوجتكه ولكن الله زوجك وأصدق عنك الخمس ما دامت السماوات والأرض. : از يعقوب بن شعيب موضوع گريه و زارى فاطمه و نارضايتى اش از ازدواج با را بيان ميكند. : روضة المتقین للمجلسی الاول ج ٨ ص۱۷۷ روایت سوم : فزوجه رسول الله ص فاطمة فلما بلغ ذلك فاطمة بكت ، قال : فدخل عليها رسول الله ص فقال : مايبكيك يافاطمة؟ فوالله لقد أنكحت أكثرهم علما وأفضلهم حلما وأولهم سلما. خلاصه : محمد از فاطمه ميپرسد چرا گریه میکنی فاطمه؟! به خدا قسم تو رو به ازدواج عالم ترین و فاضل ترین و بردبار ترین و اولینشون که مسلمان شد در آوردم!! : بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث المؤلف : العلامة المجلسي الجزء : ٤٣ صفحة : ١٣٦ 💠💠 👌فقیه بزرگوار مکارم شیرازی در مقام بیان عقاید شیعه چنین عرضه می دارد ؛ 🔶️« عقیده ما در باره روایات اهل بیت ؛ ❕تکرار این موضوع را ضروری می دانیم که هر حدیثی که در یکی از منابع معروف یا سایر منابع معتبر وجود داشته باشد به این معنی نیست که آن حدیث به خصوص معتبر باشد ، بلکه هر حدیثی سندی دارد که باید هر یک از رجال سند آن جدا گانه مورد بررسی قرار گیرد هر گاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند آن حدیث به عنوان یک حدیث صحیح پذیرفته می شود در غیر این صورت ان حدیث مشکوک یا ضعیف است» 📚اعتقاد ما ، ص119 🔰حال ما بر اساس همین ملاکی که ایشان ارائه دادند روایات مطرح شده توسط ضد دین را بررسی می کنیم . 1⃣منبع اصلی روایت اول کتاب کافی کلینی است و سایر منابع هم به نقل از کافی روایت را آورده اند . 💠روایت کافی است و تمام افرادی که در سند هستند ذکر نشده است و تعبیر « عمن حدثه » در سند حدیث نشان دهنده مرسل بودن روایت می باشد ، روشن است روایتی که مرسل و بدون سند کامل باشد قابل استدلال نمی باشد . ❕علامه مجلسی در ذیل حدیث مذکور می گوید ؛ « روایت ضعیف و ٫مجهول است » 📚مراه العقول ج20 ص104 2⃣سند اصلی روایت دوم هم کتاب کافی کلینی است و روایت مذکور به نقل از کتاب کافی در کتاب روضه المتقین نقل شده است . این روایت هم مرسل و بدون سند کامل است و تعبیر « عده من اصحابنا » نشان دهنده این امر است . 💠علامه مجلسی نیز در ذیل روایت مذکور می گوید ؛ « این روایت است » 📚مراه العقول ج20 ص104 3⃣روایت سوم هم بدون سند و به صورت مرسل نقل شده است و علامه آن روایت را به نقل از کتاب کشف الغمه بدون سند متصل از علی علیه السلام نقل می کند که روشن است چنین روایتی می باشد . ❕در گذشته ثابت کرده ایم که پیوند علی و فاطمه علیهما السلام به دستور و امر خداوند با رضایت کامل طرفین صورت گرفته است ؛ 💠 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4037 ❕از سند روایات طرح شده هم که بگذریم و بنا را بر صحت آنها بگذاریم باز هم گفتنی است ؛ 👌منافقین مدینه که از ازدواج فاطمه با علی ناراحت بودند به نزد فاطمه می رفتند و از علی بد گویی می کردند که فردی تنگدست و است و پیامبر هم تو را با مهریه ای کم دارد به عقد او در می آورد ، فاطمه سلام الله علیها از سخنان آنان شده و به گریه افتاده و به نزد پیامبر گرامی می رود و سخنان آنان را برای پیامبر نقل می کند تا پاسخ پیامبر به آنها سبب بسته شدن شود و از سوی دیگر متذکر فضل و برتری علی علیه السلام نیز بشوند ، لذا با حالت گریه به نزد پیامبر رفت و سخن آنان را نقل کرد که آیا مرا با ای کم به عقد علی در می آوری ، پیامبر نیز در پاسخ متذکر فضل و مقام علی علیه السلام و الهی بودن این پیوند می شود . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا پیامبر هم می شود یا خیر ❗️اگر سحر نمی شود چگونه در شان نزول سوره فلق آمده است که یهودیان پیامبر را سحر کردند و خداوند نیز برای دفع آن سوره را بر پیامبر نازل کرد ❕❕ 💠💠 👌 درباره شان نزول سوره فلق روایاتی در غالب کتب تفسیر نقل شده که مطابق آنها پیغمبر اکرم به وسیله بعضی از مورد سحر قرار گرفته، و بیمار شده بود، جبرئیل نازل شد و محل ابزار سحر را که در چاهی پنهان کرده بودند نشان داد، آن را بیرون آوردند، سپس این سوره را خواندند، و حال پیغمبر اکرم بهبود یافت . ❕ولی مرحوم و بعضی دیگر از محققان اینگونه روایات را که سند آن فقط به دو نفر ابن عباس و عایشه منتهی می شود زیرا سؤال قرار دادند، ؛ زیرا : 1⃣سوره فلق طبق مکی است و لحن آن نیز لحن سوره های مکی را دارد، در حالی که درگیری پیامبر با یهود در بوده است و این خود دلیلی است بر عدم اصالت اینگونه روایات . 2⃣از سوی دیگر اگر پیغمبر اکرم به این آسانی مورد سحر ساحران قرار گیرد تا آنجا که بیمار شود و در بستر بیفتد، به آسانی ممکن است او را از مقاصد بزرگش بازدارند، مسلما خداوندی که او را برای چنان ماموریت و رسالت عظیمی فرستاده از نفوذ سحر ساحران حفظ خواهد کرد، تا مقام نبوت بازیچه دست آنها نشود . 3⃣از سوی سوم اگر بنا شود سحر در جسم پیغمبر اثر بگذارد ممکن است این توهم در مردم پیدا شود که سحر در روح او نیز مؤثر است، و ممکن است افکارش سحر ساحران گردد، و این معنی اصل اعتماد به پیامبر را در افکار عمومی متزلزل می سازد . 👌و لذا قرآن مجید این معنی را نفی می کند که پیغمبر شده باشد می فرماید : «ظالمان گفتند شما از یک انسان سحره شده ای پیروی می کنید، ببین چگونه برای تو مثلها زدند و گمراه شدند ؟ آنچنانکه نمی توانند راه را پیدا کنند » « ان تتبعون الا رجلا انظر کیف ضربوا لک الامثال فضلوا فلا یستطیعون سبیلا» 🔶فرقان 8 و 9 ❕مسحور در اینجا خواه به معنی کسی باشد که از نظر عقلی سحر شده یا در جسمش، در هر صورت گواه بر مقصود ما است . 👌به هر حال با چنین روایات مشکوکی که از حیث سندی و است ، نمی توان قداست مقام نبوت را زیر سؤال برد، و در فهم آیات بر آنها تکیه کرد . 📚تفسیر نمونه ج27 ص454 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔اهل سنت می گویند اگر پیامبر در غدیر علی را به عنوان جانشین خود معرفی کرد پس چرا در روزهای آخر عمرشان که در بستر بودند ابوبکر را به جای خود برای اقامه نماز به مسجد فرستاد ❕این که ابوبکر را جانشین خود در نماز کرد قرینه است بر این که راضی به جانشینی ابوبکر در تمام چیزها بوده است ❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌در رابطه با نماز خواندن به جای پیامبر گرامی که مورد استدلال اهل سنت می باشد توجه به نکاتی لازم است ؛ 1⃣تمام روایات اهل سنت که این جریان را نقل کرده اند از حیث سندی و مردود و غیر قابل احتجاج هستند . جهت آگاهی از متن روایات و ضعف سندی آنها رجوع شود به کتاب « الامامه فی اهم الکتب الکلامیه » اثر « استاد » ص283 به بعد « رساله فی صلاه ابی بکر » 2⃣با چشم پوشی از ضعف اسناد این جریان سوال می کنیم که اگر این نماز دلیل بر اولویت ابوبکر در خلافت است پس چرا مهاجرین و انصار و حتی خود ابوبکر در سقیفه برای اثبات به آن استناد نکرد ❕ 3⃣پیامبر بارها و بارها افراد دیگری را به جای خود جهت اقامه نماز منصوب می کرد ، از جمله ابن ام و عبد الرحمان بن عوف و ... 📚سنن ابی داود ج1 ص98 📚مغازی واحدی ج3 ص1012 ❓اگر صرف نماز خواندن می تواند دلیلی برای جانشینی باشد چرا افراد مذکور که بیشتر از ابوبکر به جای پیامبر نماز خوانده اند این مقام نباشند ❕ 4⃣بر فرض ثبوت این موضوع ، چگونه پیامبر در بستر بیماری وقتی که امر کند ابوبکر به جای او در مسجد امامت کند هذیان نمی گوید اما وقتی که می گوید قلم و کاغذی برایم بیاورید تا چیزی بنویسم که پس از من به ضلالت و گمراهی نیفتید به قول عمر بالله هذیان می گوید ❕ 📚صحیح بخاری ج1 ص39 📚صحیح مسلم ج6 ص76 ❔اگر پیامبر می گوید پس چرا قول آن حضرت را در نماز ابوبکر ملاک قرار داده اید و اگر هذیان نمی گوید پس چرا عمر به آن حضرت نسبت هذیان گویی داد ❕ 5⃣در زمانی که پیامبر گرامی در بستر شهادت بود ، امر کردند که اصحاب در لشگر شرکت کنند و فرمود ؛ « در لشگر اسامه شرکت کنید ، لعنت خدا بر کسی که از این دستور تخلف کند » 📚الملل و النحل شهرستانی ج1 ص23 📚تاریخ خلیفه ابن خیاط ص63 📚تاریخ مدینه دمشق ج2 ص57 📚تاریخ طبری ج3 ص186 و ... 👌و تصریح کرده اید که ابوبکر نیز باید جزء لشگر اسامه می بود ؛ 📚طبقات الکبری ابن سعد ج4 ص46 📚کنزالعمال ج5 ص312 و ... ❔ابوبکر در لشگر شرکت کرد یا خیر ؟ اگر شرکت نکرد پس تخلف از امر پیامبر کرد و مشمول لعن پیامبر می باشد و اگر شرکت کرد پس در این صورت در مدینه نبوده است تا توانسته باشد به جای پیامبر نماز بخواند ❗️ 6⃣اهل سنت از پیامبر نقل می کنند که فرمود ؛ « نماز بخوانید پشت سر هر نیک و بدی » 📚کنزالعمال ج6 ص54 📚السنن الکبری ج4 ص19 👌و داده اند که در امام جماعت عدالت شرط نیست و نماز خواندن پشت سر شرابخوار و دزد و زنا کار جایز است . 📚الفقه علی المذاهب الاربعه ج1 ص409_428 ❓شما که می گویید نماز خواندن پشت سر هر لات و شرابخوار و زنا کاری جایز است و نماز صحیح است ، پس نماز ابوبکر به جای پیامبر چه فضیلتی دارد که شما آن را دلیل بر خلافت ابوبکر می دانید ❕ 📚سوالات ما ، حسین تهرانی ، ص23 7⃣اهل سنت و روایت کرده اند که پیامبر بدون آن که خلیفه ای برای خود معین کند از دنیا رفت ؛ 📚صحیح بخاری ج4 ص2256 📚المواقف ص400 ❔حال چگونه استدلال می کنید که پیامبر با امر کردن ابوبکر به نماز خواندن او را به عنوان خلیفه و جانشین خود معرفی کرده است ❗️ 8⃣مرحوم سلطان در کتاب شبهای پیشاور می نویسد ؛ « نماز خواندن ابوبکر با امت بنا بر فرض ثبوت دلیل بر حق تقدم در خلافت نمی باشد .اگر فقیه و مجتهدی مریض گردد و فردی از اصحاب را به نیابت بفرستد تا نماز جماعت را با مردم ادا کند ، آیا پس از وفات آن مجتهد ، نائب می تواند با استدلال به نمازی که خوانده است خود را جانشین معرفی کند ، بگوید مسلمین باید از من تقلید کنند چون من به جای فقیه نماز خوانده ام ❕ ❔آیا مسلمین حق ندارند بگویند که مرجعیت مقامی است که احاطه کامل بر شریعت و اخلاق فاضله را می طلبد و چند رکعت نماز خواندن ایجاد مرجعیت نمی کند ❕ 👌آیا چند رکعت نماز نیابتی خواندن می تواند برابری کند با نصوصی که صراحتا علی علیه السلام را جانشین پیامبر معرفی می کند ❕ 📚شبهای پیشاور ، مقدمه ، ص29 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
👌ادامه 👇 ❕مرجع عالی قدر ، صافی می نویسد ؛ « امّا اينكه نوشته شده بعضى خود يا ديگران را سگ امام مى‏ شمارند و شرافت مؤمن به اين است كه آدم حقيقى باشد نه . 👌جواب اين است كه هيچ كس نمى‏ گويد مؤمن سگ است، و اين عبارات كه من سگ درگاه خدا يا سگ در خانه پيغمبر يا امام هستم، معنايش اين نيست كه من سگ هستم. اين الفاظ معناى لطيف و دل پسندى دارد كه خود به خود در ذهن شنونده وارد مى‏ شود و لذا كسى جز شما به گوينده آن اعتراض نمى‏ كند كه چرا خود را سگ خواندى و چرا دروغ گفتى. غرض اين است كه همان‏گونه كه سگ در خانه صاحبش را رها نمى‏ كند و اگر او را براند و دور كند به جاى ديگر روى نمى ‏آورد و وفا و ‏شناسى دارد و پاس احترام ولىّ نعمت خود را نگاه مى ‏دارد و از صاحبش‏ و خانه ‏اش دفاع مى‏ كند و عنايت كم و لقمه نان صاحبش را بر سفره‏ هاى چرب ديگران بر مى‏ گزيند، من هم بر سر كوى شما مقيم شده و در خانه شما را رها نمى ‏كنم، و به پاسبانى منزل محبوب و مراد خود افتخار مى‏ كنم. ❕اين تعبير بسيار عرف پسند و شيرين و عاطفى و مهيّج است و در اشعار شعرا و اهل ذوق عرب و ، بسيار است كه در درگاه خدا، يا پيغمبر يا امام، حقيرانه خود را سگ مى‏ شمارند؛ مانند اين اشعار: ❕لقمه نانى به اين سگ كن عطا كم نگردد از عطايت اى خدا شاها چو تو را سگى ببايد گر من بودم آن سگ تو شايد هستم سگكى ز حبس جسته بر شاخ گل هوات بسته‏ از مدح تو با قلاده زر زنجير وفا به حلقم اندر خود را به قبول رايگانت بستم به طويله سگانت‏ افكن نظرى بر اين سگ خويش سنگم مزن و مرانم از پيش‏ من سگ اصحاب كهفم بر در پاكان مقيم نيم نانى مى‏رسد تا نيم جانى در تن است‏ 👌و اين هم در منظومه مناجات على عليه السلام خطاب به آن حضرت عرض كرده‏ ام: «بسته سنبل گيسوى توام فخرم اين بس كه سگ كوى توام‏ ❕نابغه علم و ادب و افتخار جامعه شيعه و اسلام، شيخ بهاء الدين عاملى قدس سره براى كسى مثل شاه عباس كبير از بين تمام القاب شاهانه اين لقب را برگزيده و در آغاز كتاب" جامع عباسى" چنين مى‏ فرمايد: 👌 «چون توجّه خاطر ملكوت ناظر اشرف اقدس، كلب آستان على بن ابى ‏طالب عليه السلام شاه عباس الحسينى الموسوى ...» ❕به نظر ما اين جمله « آستان على بن ابى‏ طالب عليه السلام» براى معرفى شاه عباس كبير از تمام القاب نفرت‏ انگيز و پر از مبالغه‏اى كه براى شاهان صفوى و سلاطين ديگر گفته شده، دلپذيرتر و ارزنده‏تر و جذاب‏تر است و لطفى كه در اين جمله به كار رفته در هيچ يك از عناوينى كه در ابتداى كتاب‏ها براى پادشاهان نوشته شده، وجود ندارد. 👌هم اكنون از تاريخ وفات عضد الدوله ديلمى قريب يك هزار و بيست سال مى‏ گذرد، و اين افتخار در ضمن مفاخر او در كتاب‏ها نوشته مى‏ شود كه در روى سنگ قبر او در نجف اشرف، در جوار مرقد مطهر مولاى متقيان على عليه السلام اين آيه نوشته شده:«وَكَلْبُهُم باسِطٌ ذِراعَيْهِ بِالْوَصِيدِ». ❕❕مع ذلك، ما نمى‏ گوييم گويندگان همه اين‏گونه الفاظ را در هر مجلس و منبر، يا در هر شعر و قصيده تكرار كنند و از طريق بلاغت و تكلم به حال بيرون روند. 📚سلسله مباحث امامت و مهدویت ج1 ص412 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 به این روایت پاسخ دهید ؛ « محمد بن می گوید که از امام شنیدم که ایشان از گل نهی کردند . گفتم جانم به فدایت برای چه نهی کردی ؟ گفت زیرا نرگس و گل خوشبو ها است» سند : ج7 ص506 💠💠 👌در روایات ما ، برخی از گیاهان و که نوعی عطر خوش بو است برای روزه دار شمرده است زیرا معمولا سبب رسیدن بوی غلیظ آن ها به شده و از سوی دیگر نوعی لذت و دل با امور برای روزه دار ایجاد می کند، در حالی که شایسته و پسندیده این است که روزه دار در حال روزه از تمام امور و لذات مادی و غرق در لذت معنوی و مناجات با باشد. 🔷شیخ روایت می کند ؛ « بوییدن گیاه ( برای روزه دار ) مکروه است زیرا سبب دل انگیزی او می گردد» 📚 ج4 ص113 👌 در روایت دیگر امام علیه السلام فرمود : « روزه دار بهتر است که گیاه ریحان را نکند ، زیرا در استشمام آن نوعی دل انگیزی ( مادی است ) و این برای روزه دار کراهت دارد» 📚 ج4 ص113 👌و یا در دیگر آمده است ؛ « علی علیه السلام ، می دانست که روزه دار با مشک خود را خوشبو کند» 📚 ج4 ص113 🗯در روایت دیگری نیز آمده است که محمد بن می گوید : « از امام صادق علیه السلام شنیدم که از گیاه نرگس ( برای روزه دار ) نهی می کرد . 🔷از امام در مورد علت این حکم سوال کردم . 🔶امام علیه السلام فرمود: « زیرا نرگس گل خوشبو ها است » 📚 ج4 ص112 👌 نیز روایت مذکور را به صورت مرسل از محمد بن الفیض نقل کرده و در آن تصریح شده است که این کراهت مخصوص دار است . 📚 ج2 ص114 🗯اما باید توجه کرد که این روایت از حیث سند است . 🔶محمد بن الفیض که راوی روایت است ، است و روایات او مورد قبول نیست. 📚 المقال ج2 ص380 👌و راوی دیگر روایت ، داود بن اسحاق می باشد ، که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚 المقال ج1 ص431 ❕بنابراین روایت مورد اشکال ، از حیث سندی است و قابل توجه نیست . 🗯حال اگر از ضعف سندی نیز بپوشیم ؛ 🔶شیخ در فلسفه این حکم می نویسد: « برخی از اصحاب خبر داده اند که غیر عرب ها ( مجوسیان ) زمانی که روزه می گرفتند ، گیاه را استشمام می کردند و معتقدند بودند که جلوی آن ها را می گیرد » 📚 ج4 ص112 👌بنابراین وجه کراهت ، پرهیز از عدم به کفار است ، زیرا در روایات ما بیان شده است که مسلمین نباید در هیچ فعلی خود را کفار و غیر مسلمین کنند. 🔶امام علیه السلام فرمود : « خداوند به یکی از پیامبران خود چنین وحی کرد که به مومنین بگو لباس دشمنانم را نپوشند و غذای آنها را نخورند و راه و آنها را نپیمایند که اگر چنین کنند همانند دشمنان من خواهند بود» 📚،صدوق،ج 1 ص 252 📚 الشیعه ،ج 4 ص 385 🔶از علیه السلام روایت شده است: «هرکس خود را شبیه قوم خاصی بسازد، از آن شمرده می شود» 📚 الوسایل،ج17 ص440 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA