eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.6هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔آیا راست است که در اسلام حکمی به نام مباهله و نفرین کردن دشمنان دینی داریم ❗️کانال های ضد دین می گویند اسلام به جای آنکه مخالفان خودش را با عقل و منطق مجاب کند آنان را دعوت به و مباهله می کنند آیا این عقلانیست ❕❕ 💠💠 👌«مُباهَله» در اصل از مادّه «بَهْل» (بر وزن اهل) به معناى رها كردن و قيد و بند را از چيزى برداشتن است، و به همين جهت هنگامى كه حيوانى را به حال خود واگذارند، و پستان آن را در كيسه قرار ندهند، تا نوزادش بتواند به آزادى شير بنوشد، به آن «باهِل» مى گويند، و «ابْتِهال» در دعا به معناى تضرع و واگذارى كار به خدا است. و اگر آن را گاهى به معناى و لعن و دورى از خدا گرفته اند نيز به خاطر اين است كه رها كردن و واگذار كردن بنده به حال خود اين نتائج را به دنبال مى آورد، اين بود معناى «مباهله» از نظر ريشه لغت. 💠و از نظر مفهوم متداول ، به معناى نفرين كردن دو نفر به يكديگر است، بدين ترتيب، افرادى كه با هم گفتگو درباره يك مسأله مهم مذهبى دارند در يك جا جمع شوند و به درگاه خدا كنند و از او بخواهند كه دروغگو را رسوا سازد و مجازات كند. 📚لغات در تفسیر نمونه ص 497 ❕مباهله به عنوان آخرین حربه برای غلبه بر خصم بعد از اثر نکردن منطق و استدلال است ، که به عنوان الهی بر حقانیت طریق و مسلکی اعتقادی ایراد می شود . بر خلاف آنچه در پرسش آمد ، مباهله بر خلاف عقل و منطق نیست بلکه کاملا موافق و مطابق عقل و منطق است ، زیرا دو طرف حق و باطل پس از آن که از طریق مذاکرات به نتیجه ای نرسیدند و طرف باطل با لجاجت از پذیرفتن حق امتناع کرد ، اقدام به مباهله می کنند و طرف حق با اقدام به مباهله این نکته را بیان می کند که آیین من مطابق با واقعیت و حقیقت است که می توانم بر این سخن معجزه ای هم ارائه کنم تا شکی در آن باقی نماند ، مباهله همان نقش معجزه را برای اثبات حقانیت دعوت حق می کند . ❕جریان مباهله کردن پیامبر گرامی اسلام با نجران مشهور و معروف است ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7243 👌بنابراین مباهله در برابر مخالفان يك حكم عمومی است که افراد با ايمان كه از تقوا و خدا پرستى كامل برخوردارند به هنگامى كه آنها در برابر دشمنان بر اثر لجاجت به جايى نرسد از آنها دعوت به مباهله می كنند. ❕از امام علیه السلام نقل شده كه فرمود ؛ « اگر سخنان حق شما را مخالفان نپذيرفتند آنها را به مباهله دعوت كنيد ، راوى مى گويد سؤال كردم چگونه مباهله كنم؟ فرمود ؛ خود را سه روز اصلاح اخلاقى كن و گمان مى كنم كه فرمود روزه بگير و غسل كن، و با كسى كه مى خواهى مباهله كنى به صحرا برو، سپس انگشتان دست راستت را در انگشتان راست او بيفكن و از خودت آغاز كن و بگو خداوندا! تو پروردگار آسمانهاى هفتگانه و زمينهاى هفتگانه اى و آگاه از اسرار نهان هستى، و رحمان و رحيمى، اگر مخالف من حقى را انكار كرده و ادعاى دارد بلائى از آسمان بر او بفرست، و او را به عذاب دردناكى مبتلا ساز ، و بعد بار ديگر اين دعا را تكرار كن و بگو: اگر اين شخص حق را انكار كرده و ادعاى باطلى مى كند بلائى از آسمان بر او بفرست و او را به عذابى مبتلا كن ، سپس فرمود ، چيزى نخواهد گذشت كه نتيجه اين دعا آشكار خواهد شد، به خدا سوگند كه هرگز كسى را كه حاضر باشد اين چنين با من مباهله كند » 📚الکافی ج 2 ص 513_ وسائل الشیعه ج 7 ص 134 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔چرا عمر ازدواج موقت را ممنوع کرد ❗️آیا راست است که امام علی با خواهر عمر کرده بود ، عمر از این جریان ناراحت شد و ازدواج موقت را ممنوع کرد ❕❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که ازدواج موقت در صدر اسلام و در زمان پیامبر گرامی مشروع و حلال بود اما پس از آن خلیفه دوم ، از این ازدواج جلوگیری کرد ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5903 ❔این که چرا عمر ازدواج موقت را ممنوع کرد ، در روایات به آن اشاراتی شده است . ❕ از عروه بن زبیر روایت می کند ؛ « خوله دختر حكيم وارد بر عمر بن خطاب شد، و گفت ربيعه پسر اميه زنى را متعه كرده، و آن زن از وى باردار شده، عمر از جاى خود حركت كرد و از شدت ناراحتى رداى خود را به زمين كشيد، در حالى كه مى گفت: اين همان متعه است، و تو اگر زودتر به من خبر داده بودى او را مى كردم» 📚الدر المنثور ج2 ص141 ❕در کتاب الاصابه از ابن الکلبی نقل شده است که گوید «سلمة بن امية بن خلف جمحى، سلمى كنيز آزاد شده حكيم بن امية بن اوقص اسلمى را متعه كرد، و سلمى برايش فرزندى آورد، ولى او فرزند خود شد جريان به گوش عمر رسيد، و او از عمل متعه نهى كرد» 📚الاصابه ج2 ص63 👌در نقل دیگری از عمر آمده است ؛ « من از ازدواج موقت نهی می کنم تا نكاح از مشخص شود » 📚کنزالعمال ج16 ص522 👌در شیعه پاسخ می گوید چنین آمده است ؛ « در مورد متعه و ازدواج موقّت، به پندار بعضى تصوّر عمر بر اين بود كه اگر عقد موقّت جايز شود، شناختن نكاح از زنا مشكل مى شود، چرا كه هر مردى را با زنى ديديم، ممكن است ادّعا كنند كه ما ازدواج موقّت داريم و زنا گسترش پيدا مى کند ، اين پندار بسیار سست است چرا كه به عكس، ممنوع كردن عقد متعه موجب گسترش زنا و بى عفّتى است، زيرا بسيارند جوانانى كه قادر بر ازدواج دائم نيستند يا كسانى كه از همسران خود دورند و بر سر دوراهى ازدواج موقّت و زنا قرار دارند. است جلوگيرى از ازدواج موقّتى كه با برنامه ريزى صحيحى انجام مى شود، آنها را در وادى پرگناه و آلوده زنا و بى عفّتى مى افكند. 👌و به همين جهت در حديث معروفى از على عليه السلام نقل شده است كه «اگر عمر از متعه نهى نكرده بود، هيچ فردى جز بى بند و باران آلوده زنا نمى شد» ( تفسیر فخر رازی ج10 ص50) 📚شیعه پاسخ می گوید ، مکارم شیرازی ص132 ❕اما این که گفته می شود علت تحریم متعه توسط عمر ، ازدواج موقت علی علیه السلام با ، عمر بوده است کاملا ضعیف است و اصلا روایت و نقل مورد استنادی ندارد ، تنها از کتاب انوار النعمانیه نقل شده است ؛ «در خصوص علت تحريم متعه توسط عمر حكايت شده، كه وي شبي حضرت علي را به منزل خودش فرا خواند، پاسي از شب گذشت و عمر تقاضا كرد كه حضرت علي نزد وي بخوابد. صبح زود عمر از اتاقش خارج شد و به صورت اعتراض به حضرت علي گفت: شما معتقد بوديد كه مرد نبايد شب را به تنهايي بدون زن بگذراند و شما ديشب، شب را به تنهايي سپري كرديد حضرت علي گفت: شما از كجا خبر داريد كه من ديشب تنها بوده ام؟ من ديشب خواهرت را متعه نمودم و او نزد من بوده است.عمر اين قضيه را در قلبش مخفي نگه داشت و وقتي قدرت بر تحريم متعه يافت آن را تحريم نمود» 📚الانوار النعمانیه ، جزایری ، ج2 ص320 👌این نقل هیچ گونه ندارد و با تعبیر حکایت شده است ، بیان گردیده که معلوم نیست چه کسی این داستان را حکایت کرده است ، بنابراین قابل اعتماد نمی باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که وکیل امام عسکری لواط کار بوده است ❗️چرا امام حسن عسکری که طبق ادعای علماى شیعه داراى هستند، نماینده و قائم مقامش لواط کارش را مجازات نكرده ؟ و اصولاً چرا یک شخص شرابخوار و همجنس باز را قائم مقام خود كرده بود ❗️❗️ 💠💠 👌آنچه مورد اشکال قرار گرفته است روایتی است که در کتاب کافی مرحوم کلینی به نقل از فردی به اسحاق و او نیز از یحیی القشیری ( القنبری) نقل شده است که می گوید ؛ « امام عسكرى علیه السلام وكيلى داشت كه خانه اى را به او اختصاص داده بود و براى او خدمتكارى سفيد پوست بود. وكيل پيوسته ميخواست با خادم آميزش جنسى داشته باشد اما او ميورزيد جز اينكه او را با شراب مست كند چاره اى نديد بالاخره به او شراب داد و غلام را پيش خود آورد بين او و حضرت عسكرى عليه السّلام سه درب فاصله بود كه هر سه قفل داشت. 🔸وكيل گفت: من هنوز بيدار بودم كه صداى قفل در بها را شنيدم كه باز ميشد تا بالاخره امام عليه السّلام آمد جلو درب خانه فرمود: از خدا . فردا صبح دستور داد غلام را بفروشند و مرا از خانه خارج كرد.» 📚الکافی ج 1 ص 511 ❕این روایت با همین سند در کتبی دیگری نیز نقل شده است اما دارای دو اشکال اساسی است . 1⃣مجهول و ضعیف بودن راوی جریان یعنی یحیی القشیری ( القنبری ) است که روایت را از درجه اعتبار ساقط می کند . 📚زبده المقال من معجم الرجال ج 2 ص 553 2⃣همینطور راوی که روایت را از یحیی القشیری نقل می کند اسحاق بن محمد النخعی است که ابن غضائری درباره او می گوید ؛ « او فاسد المذهب و در نقل روایت بوده و اهل جعل روایت است . به روایات او توجه نمی شود » 📚الرجال ابن الغضائری ص 41 رقم 14 👌بزرگان دیگری چنین نجاشی و علامه حلی و ابن داوود و ... نیز او را فردی کذاب و دروغگو و در روایت معرفی کرده اند . 📚رجال نجاشی ص 73_ مجمع الرجال ج 1 ص 198_ خلاصه الاقوال ص 318_رجال ابن داوود ص 231_ رجال مجلسی ص 159_ اتقان المقال ص 260 ❕لذا علامه مجلسی ذیل روایت مذکور می گوید این روایت است . 📚مراه العقول ج 6 ص 162 👌بنابراین با ضعف روایت نوبت به پاسخ های بعدی نمی رسد و تکیه بر آن برای شبهه پراکنی بی اساس است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که وکیل امام عسکری لواط کار بوده است ❗️چرا امام حسن عسکری که طبق ادعای علماى شیعه داراى هستند، نماینده و قائم مقامش لواط کارش را مجازات نكرده ؟ و اصولاً چرا یک شخص شرابخوار و همجنس باز را قائم مقام خود كرده بود ❗️❗️ 💠💠 👌آنچه مورد اشکال قرار گرفته است روایتی است که در کتاب کافی مرحوم کلینی به نقل از فردی به اسحاق و او نیز از یحیی القشیری ( القنبری) نقل شده است که می گوید ؛ « امام عسكرى علیه السلام وكيلى داشت كه خانه‏ اى را به او اختصاص داده بود و براى او خدمتكارى سفيد پوست بود. وكيل پيوسته ميخواست با خادم آميزش جنسى داشته باشد اما او ميورزيد جز اينكه او را با شراب مست كند چاره‏ اى نديد بالاخره به او شراب داد و غلام را پيش خود آورد بين او و حضرت عسكرى عليه السّلام سه درب فاصله بود كه هر سه قفل داشت. 🔸وكيل گفت: من هنوز بيدار بودم كه صداى قفل در بها را شنيدم كه باز ميشد تا بالاخره امام عليه السّلام آمد جلو درب خانه فرمود: از خدا . فردا صبح دستور داد غلام را بفروشند و مرا از خانه خارج كرد.» 📚الکافی ج 1 ص 511 ❕این روایت با همین سند در کتبی دیگری نیز نقل شده است اما دارای دو اشکال اساسی است . 1⃣مجهول و ضعیف بودن راوی جریان یعنی یحیی القشیری ( القنبری ) است که روایت را از درجه اعتبار ساقط می کند . 📚زبده المقال من معجم الرجال ج 2 ص 553 2⃣همینطور راوی که روایت را از یحیی القشیری نقل می کند اسحاق بن محمد النخعی است که ابن غضائری درباره او می گوید ؛ « او فاسد المذهب و در نقل روایت بوده و اهل جعل روایت است . به روایات او توجه نمی شود » 📚الرجال ابن الغضائری ص 41 رقم 14 👌بزرگان دیگری چنین نجاشی و علامه حلی و ابن داوود و ... نیز او را فردی کذاب و دروغگو و در روایت معرفی کرده اند . 📚رجال نجاشی ص 73_ مجمع الرجال ج 1 ص 198_ خلاصه الاقوال ص 318_رجال ابن داوود ص 231_ رجال مجلسی ص 159_ اتقان المقال ص 260 ❕لذا علامه مجلسی ذیل روایت مذکور می گوید این روایت است . 📚مراه العقول ج 6 ص 162 👌بنابراین با ضعف روایت نوبت به پاسخ های بعدی نمی رسد و تکیه بر آن برای شبهه پراکنی بی اساس است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که وکیل امام عسکری لواط کار بوده است ❗️چرا امام حسن عسکری که طبق ادعای علماى شیعه داراى هستند، نماینده و قائم مقامش لواط کارش را مجازات نكرده ؟ و اصولاً چرا یک شخص شرابخوار و همجنس باز را قائم مقام خود كرده بود ❗️❗️ 💠💠 👌آنچه مورد اشکال قرار گرفته است روایتی است که در کتاب کافی مرحوم کلینی به نقل از فردی به اسحاق و او نیز از یحیی القشیری ( القنبری) نقل شده است که می گوید ؛ « امام عسكرى علیه السلام وكيلى داشت كه خانه‏ اى را به او اختصاص داده بود و براى او خدمتكارى سفيد پوست بود. وكيل پيوسته ميخواست با خادم آميزش جنسى داشته باشد اما او ميورزيد جز اينكه او را با شراب مست كند چاره‏ اى نديد بالاخره به او شراب داد و غلام را پيش خود آورد بين او و حضرت عسكرى عليه السّلام سه درب فاصله بود كه هر سه قفل داشت. 🔸وكيل گفت: من هنوز بيدار بودم كه صداى قفل در بها را شنيدم كه باز ميشد تا بالاخره امام عليه السّلام آمد جلو درب خانه فرمود: از خدا . فردا صبح دستور داد غلام را بفروشند و مرا از خانه خارج كرد.» 📚الکافی ج 1 ص 511 ❕این روایت با همین سند در کتبی دیگری نیز نقل شده است اما دارای دو اشکال اساسی است . 1⃣مجهول و ضعیف بودن راوی جریان یعنی یحیی القشیری ( القنبری ) است که روایت را از درجه اعتبار ساقط می کند . 📚زبده المقال من معجم الرجال ج 2 ص 553 2⃣همینطور راوی که روایت را از یحیی القشیری نقل می کند اسحاق بن محمد النخعی است که ابن غضائری درباره او می گوید ؛ « او فاسد المذهب و در نقل روایت بوده و اهل جعل روایت است . به روایات او توجه نمی شود » 📚الرجال ابن الغضائری ص 41 رقم 14 👌بزرگان دیگری چنین نجاشی و علامه حلی و ابن داوود و ... نیز او را فردی کذاب و دروغگو و در روایت معرفی کرده اند . 📚رجال نجاشی ص 73_ مجمع الرجال ج 1 ص 198_ خلاصه الاقوال ص 318_رجال ابن داوود ص 231_ رجال مجلسی ص 159_ اتقان المقال ص 260 ❕لذا علامه مجلسی ذیل روایت مذکور می گوید این روایت است . 📚مراه العقول ج 6 ص 162 👌بنابراین با ضعف روایت نوبت به پاسخ های بعدی نمی رسد و تکیه بر آن برای شبهه پراکنی بی اساس است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❓آیا این داستان صحت دارد که روزی حضرت علی به خاطر فشار فقرا یکی از یا زمین‌های خود را فروخت و بین فقرا تقسیم کرد. حضرت زهرا از این امر مطلع و ناراحت شده که چرا حضرت علی چیزی برای خانواده برنداشتند؛ زیرا در مضیقه بودند و به حضرت علی فرمودند که ما را هم مانند یکی از فقرا حساب می‌کردید. جبرئیل بر پیامبر نازل شدند که حضرت فاطمه را دریاب و به او بگو حق ندارد که با ولیّ ما این‌گونه بگوید؛ زیرا او برای ما آن کار را انجام داده است ❕❕ 💠💠 👌شیخ صدوق نقل می کند ؛ « علی علیه السلام بادیه نشین را دید که به پرده های کعبه آویخته شده و از خدا درخواست کمک می کند ...او چندین شب درخواست خود را مطرح می کرد و از خداوند هزار درهم تقاضا می کرد .علی علیه السلام از او سوال کرد که چرا چهار هزار درهم طلب می کنی ؟ پاسخ داد که هزار درهم برای کابین زنم و هزار درهم برای باز پرداخت وامم و هزار درهم برای خرید خانه و هزار درهم برای سرمایه کار می خواهم . 👌علی علیه السلام فرمود تمام این ها لازم است و چون از مکه خارج شدی به خانه ام در مدینه بیا ...پس از آن اعرابی به نزد علی علیه السلام رفت و حضرت به سلمان امر کرد که باغی را که پیامبر درختان آن را کاشته بودند بفروشد .سلمان آن را به دوازده هزار درهم فروخت و حضرت چهار هزار درهم را به آن اعرابی داد ، سایر فقرا نیز از این جریان آگاه شدند و از علی تقاضای کمک کردند ، حضرت تمام آن را بین فقرا تقسیم کرد ، حضرت فاطمه از جریان آگاه شد و خطاب به علی علیه السلام عرضه داشت که من و دو پسرم گرسنه ایم و می دانیم که شما هم مانند ما گرسنه هستید ، آیا یک درهم نیز سهم ما نمی شد ؟ و به دنبال آن علی را گرفت و گفت رها نمی کنم تا پدرم در میان ما داوری کند . ❕در این هنگام جبرئیل به حضور پیامبر نازل شد و گفت خدایت سلام می رساند و می فرماید که به فاطمه بگو که سزاوار نیست که دامن علی را بگیری ، در این هنگام فاطمه گفت از خداوند می خواهم و هرگز این کار را تکرار نخواهم کرد....» 📚 ص467 🗯این روایت گذشته از آنکه با و و حضرت زهرا سلام الله علیها منافات دارد و خلاف آیه نیز تلقی می شود ، از حیث نیز ضعیف و می باشد . 🔷از جمله راویان روایت می باشد که مجهول و است . 📚 رجال الحدیث ج6 ص93 🔶راوی دیگر است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚مستدرکات الحدیث ج3 ص461 🔶راوی دیگر می باشد که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚 رجال الحدیث ج7 ص450 🔶و راوی دیگر است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚مستدرکات رجال ج3 ص306 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔این حدیث دارد؟ ❗️محدث نوری در کتاب دارالسلام میگه امام سجاد مجلس عزا گرفت برا امام حسین بعد به اقا سنگین اومد سر مبارک خودش را به کوبید و خون بر بینی و سینه اش جاری شد❕❕ 💠💠 👌مرحوم محدث نوری نقل می کند ؛ « راوی می گوید زمانی که امام سجاد ( متذکر مصائب امام حسین شدند ) تمام برخاست و سر به دیوار اتاق کوبید و خون از بینی و سرش به سینه اش سرازیر شد و از اندوه و غصه بیهوش شد » 📚دار السلام ج2 ص175 👌ما در گذشته مفصلا بودن جزع و فزع کردن و لطمه زنی و به سر و صورت زدن را در مصیبت امام حسین علیه السلام بر اساس روایات اثبات کرده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2553 ❕اما روایت مورد استناد در کتاب دار السلام است و قابل اعتنا و توجه نیست . 👌مرحوم میرزای روایت را به این طریق نقل می کند ؛ « در برخی از کتابهای علمای متاخر چنین آمده است » 💠اشکالات ؛ 1⃣این گزارش مشخصی ندارد و معلوم نیست کدام عالم و در چه کتابی این جریان را نقل کرده است . 2⃣هیچ برای این جریان ذکر نشده است و روایت بی سند و مرسل است . 3⃣نام جریان نیز مشخص نیست . 4⃣این جریان مورد نقل علمای متقدم و بزرگان از محدثین قرار نگرفته است ، روشن است که اگر جریان مذکور حقیقت داشت ، آن بزرگواران نقل می کردند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔با توجه به اینکه ِکلمه القدر تنها در دعای مختصره روز بیست و هفتم امده ایا نمیتوان به شب بودن ان شک کرد❕❕ 💠💠 👌مشهور نزد اهل سنت آن است که شب قدر ، شب بیست و از ماه مبارک رمضان است و آنان این شب را به احیاء و دعا و بندگی می گذرانند اما ما معتقدیم که شب بین یکی از شب های و بیست و و بیست و می باشد و احادیثی صراحتا تصریح می کند که شب قدر ، شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان است که جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1162 🔷حال اشکال این است که در دعای روز بیست و ماه رمضان چنین آمده است ؛ « خدایا در این روز فضیلت شب قدر را نصیب من کن و امور مرا از سختی به آسانی هموار کن و عذر مرا بپذیر و گناهان من را ببخش » 📚الاقبال ج1 ص404 ❓آیا این دعا احتمال این که شب قدر ، شب بیست و هفتم باشد را نمی کند ❕ 💠برای باید توجه کنیم که دعای مذکور ، دعایی است که هیچ گونه ندارد و بدون سند نقل شده است و حتی به نیز استناد داده نشده است . ❕بنابراین با دعایی که بدون است و به هم مستند نشده است نمی توان بر مطلبی چنین مهم استدلال کرد . 🗯گذشته از آن که این دعا تنها می گوید خدایا از تو می خواهم که در روز بیست و ماه رمضان ثواب و فضیلتی که شب قدر به بندگانت می دهی ، به من هم در این روز کن و این جمله دلالتی بر این که شب قدر ، شب بیست و هفتم ماه رمضان است ندارد خصوصا با توجه به این که ادله و روایات ، شب قدر را در یکی از شب های نوزدهم و بیست و یکم و خصوصا بیست و سوم منحصر می داند جایی برای تردید نمی ماند. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔چرا عمر ازدواج موقت را ممنوع کرد ❗️آیا راست است که امام علی با خواهر عمر کرده بود ، عمر از این جریان ناراحت شد و ازدواج موقت را ممنوع کرد ❕❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که ازدواج موقت در صدر اسلام و در زمان پیامبر گرامی مشروع و حلال بود اما پس از آن خلیفه دوم ، از این ازدواج جلوگیری کرد ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5903 ❔این که چرا عمر ازدواج موقت را ممنوع کرد ، در روایات به آن اشاراتی شده است . ❕ از عروه بن زبیر روایت می کند ؛ « خوله دختر حكيم وارد بر عمر بن خطاب شد، و گفت ربيعه پسر اميه زنى را متعه كرده، و آن زن از وى باردار شده، عمر از جاى خود حركت كرد و از شدت ناراحتى رداى خود را به زمين كشيد، در حالى كه مى‏ گفت: اين همان متعه است، و تو اگر زودتر به من خبر داده بودى او را مى‏ كردم‏» 📚الدر المنثور ج2 ص141 ❕در کتاب الاصابه از ابن الکلبی نقل شده است که گوید «سلمة بن امية بن خلف جمحى، سلمى كنيز آزاد شده حكيم بن امية بن اوقص اسلمى را متعه كرد، و سلمى برايش فرزندى آورد، ولى او فرزند خود شد جريان به گوش عمر رسيد، و او از عمل متعه نهى كرد» 📚الاصابه ج2 ص63 👌در نقل دیگری از عمر آمده است ؛ « من از ازدواج موقت نهی می کنم تا نكاح از مشخص شود » 📚کنزالعمال ج16 ص522 👌در شیعه پاسخ می گوید چنین آمده است ؛ « در مورد متعه و ازدواج موقّت، به پندار بعضى تصوّر عمر بر اين بود كه اگر عقد موقّت جايز شود، شناختن نكاح از زنا مشكل مى‏ شود، چرا كه هر مردى را با زنى ديديم، ممكن است ادّعا كنند كه ما ازدواج موقّت داريم و زنا گسترش پيدا مى‏ کند ، اين پندار بسیار سست است چرا كه به عكس، ممنوع كردن عقد متعه موجب گسترش زنا و بى‏ عفّتى است، زيرا بسيارند جوانانى كه قادر بر ازدواج دائم نيستند يا كسانى كه از همسران خود دورند و بر سر دوراهى ازدواج موقّت و زنا قرار دارند. است جلوگيرى از ازدواج موقّتى كه با برنامه‏ ريزى صحيحى انجام مى ‏شود، آنها را در وادى پرگناه و آلوده زنا و بى ‏عفّتى مى ‏افكند. 👌و به همين جهت در حديث معروفى از على عليه السلام نقل شده است كه «اگر عمر از متعه نهى نكرده بود، هيچ فردى جز بى ‏بند و باران آلوده زنا نمى‏ شد» ( تفسیر فخر رازی ج10 ص50) 📚شیعه پاسخ می گوید ، مکارم شیرازی ص132 ❕اما این که گفته می شود علت تحریم متعه توسط عمر ، ازدواج موقت علی علیه السلام با ، عمر بوده است کاملا ضعیف است و اصلا روایت و نقل مورد استنادی ندارد ، تنها از کتاب انوار النعمانیه نقل شده است ؛ «در خصوص علت تحريم متعه توسط عمر حكايت شده، كه وي شبي حضرت علي را به منزل خودش فرا خواند، پاسي از شب گذشت و عمر تقاضا كرد كه حضرت علي نزد وي بخوابد. صبح زود عمر از اتاقش خارج شد و به صورت اعتراض به حضرت علي گفت: شما معتقد بوديد كه مرد نبايد شب را به تنهايي بدون زن بگذراند و شما ديشب، شب را به تنهايي سپري كرديد حضرت علي گفت: شما از كجا خبر داريد كه من ديشب تنها بوده ام؟ من ديشب خواهرت را متعه نمودم و او نزد من بوده است.عمر اين قضيه را در قلبش مخفي نگه داشت و وقتي قدرت بر تحريم متعه يافت آن را تحريم نمود» 📚الانوار النعمانیه ، جزایری ، ج2 ص320 👌این نقل هیچ گونه ندارد و با تعبیر حکایت شده است ، بیان گردیده که معلوم نیست چه کسی این داستان را حکایت کرده است ، بنابراین قابل اعتماد نمی باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ⁉️آیا امام صادق دانشمند است ❕ ✍علمای بزرگ شیعه نقل کرده اند که امام صادق در پاسخ به سوال زندیقی می گوید خورشید در چشمه گرم فرو می رود😳👇👇 ✍در احتجاج از هشام بن حكم نقل شده كه زنديقى از امام ششم پرسيد خورشيد كجا غروب ميكند؟ امام صادق گفت : همانا بعضى از علما گفته اند که وقتى آفتاب به پائین ترین نقطه سرازیر مى شود ، فلک آن را مى چرخاند و دوباره به شکم آسمان بالا مى برد ، و این کار همیشه جریان دارد تا آنکه به طرف محل طلوع خود پائین آید ، 👈👈👈یعنى خورشید در چشمه فرو رفته😳👉👉👉سپس زمین را پاره نموده ، دوباره به محل طلوع خود برمى گردد، به همین جهت زیر عرش متحیر شده تا آنکه اجازه اش دهند بار دیگر طلوع کند، وهمه روزه نورش سلب شده ، هر روز نور دیگرى سرخفام به خود مى گیرد. 📗بحار الأنوار جلد : 10  صفحه : 188 الاحتجاج نویسنده : الطبرسي    جلد : 2  صفحه : 99 🔺ممکن است که ماله کشان مذهبی بگویند امام صادق از قول بعضی علما اورده و کلام خودش نیست که در جواب می گوییم : اولا امام صادق به کلامی در پاسخ به سوالی استناد و احتجاج کرده و رد نکرده و چون رد نکرده و استناد و استدلال هم کرده یعنی کلام خودش نیز است و بدان قائل بوده و اعتقاد داشته است. ثانیا : در قرآن نیز آمده است که خورشید در چشمه فرو می رود که در آیات ۸۴ و ۸۵ و ۸۶ کهف آمده است و امکان ماسمالی وجود ندارد. 💠💠 👌اینان کرده اند که هر حدیثی که در مجامع روایی ما نقل شده است ، معتبر است در حالی که چنین نیست . 🔸در کتاب عقائد ما چنین آمده است ؛ « تكرار اين موضوع را ضرورى‏ مى‏ دانيم كه هر حديثى در يكى از اين منابع معروف يا ساير منابع معتبر وجود داشته باشد به اين معنى نيست كه آن حديث به خصوص معتبر است، بلكه هر حديثى سلسله دارد كه بايد هر يك از رجال سند آن جداگانه در كتب رجال مورد بررسى قرار گيرد، هرگاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند، آن حديث به عنوان يك حديث صحيح پذيرفته مى‏ شود، در غير اين صورت، يا است و اين كار تنها در خور آگاهان و علماى علم حديث و رجال است. 🔸از اين جا به خوبى روشن مى‏ شود كه وضع جمع‏ آورى احاديث در كتب شيعه با منابع معروف اهل سنّت متفاوت است چرا كه در كتب معروف صحاح مخصوصاً صحيح بخارى و صحيح مسلم، مبناى نويسندگان اين بوده است؛ كه احاديثى را گردآورى كنند كه نزد آنها صحيح و معتبر بوده است و به همين دليل هر يك از آن احاديث مى‏ تواند، براى دستيابى به عقايد اهل سنّت مورد استناد قرار گيرد ، در حالى كه مبناى محدّثان شيعه به اين بوده كه همه احاديث منسوب به اهل بيت عليهم السلام را جمع‏ آورى كنند، و صحيح از غير صحيح را به علم رجال واگذار كرده ‏اند .» 📚عقاید ما ، مکارم شیرازی ، ص 120 🔸در کتاب منشور امامیه چنین آمده است ؛ « شيعۀ اماميه، در عقايد و احكام، به احاديثى كه به وسيلۀ افراد و مورد از رسول گرامى نقل شود عمل مى‌كند، خواه اين روايات در كتب حديث شيعه باشد، و يا در كتب حديث اهل‌سنت و ( همینطور ) احاديث و رواياتى كه با سند از پيشوايان معصوم شيعه نقل مى‌شود حجت شرعى است؛ بايد به مضمون آنها عمل كرد و بر وفق آنها فتوا داد » 📚منشور عقاید امامیه ، سبحانی ، ص 260 👌بنابراین روایتی حجت است که ما به صحت و انتساب آن به معصوم علیه السلام یقین داشته باشیم ، روایتی که سندا بوده و خلاف آموزه های قرآنی نیز می باشد ، از درجه اعتبار ساقط است . 🔸روایت مورد اشکال نیز دارای سند ضعیفی است و صحیح نیست . مستند اصلی نقل فوق کتاب « » مرحوم « طبرسی » است و سایر کتابها روایت مذکور را به نقل از احتجاج آورده اند . در کتاب احتجاج نیز این روایت بدون ذکر سلسله سند به علیه السلام نسبت داده شده است . روشن است روایتی که سند ندارد ، قابل اعتماد نیست و نمی تواند محسوب شود. ❕از سوی دیگر آیات قرآن و روایات تصریح بر کروی بودن زمین و گردش زمین بر دور خورشید دارند که جهت آگاهی پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ، روایت مورد اشکال، خلاف آموزه های قرآنی و روایات معتبر است و قابل اعتماد نیست ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2801 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2802 👌و این که گفته شد قرآن معتقد است که خورشید در چشمه فرو می رود ، سخنی کذب و خلاف واقع است و ما در گذشته مفصلا این موضوع را پاسخ داده ایم که جهت آگاهی نمایه زیر را مطالعه کنید ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2803 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔خواستم بپرسم وجود در حادثه کربلا که به امام حسین علیه السلام عرض ادب کرده و با ایشان حرف زده هست و حتی کمک کرده در حادثه است؟ ❕آخه تو شبیه خونیا همچین چیزیو رو مشاهده کردیم❗️❗️ 💠💠 👌شیخ بزرگوار کلینی در شریف نقل می کند ؛ « چون حسين علیه السلام شهيد شد و آن لشكر خواستند اسب بر بدنش بتازند، فضه به زينب گفت اى بانوى من خادم پیامبر كشتي اش در دريا شكست و به جزيره ای افتاد و به شيرى برخورد، به آن شير گفت من آزاد كرده رسول خدايم، آن شير در برابرش اي كرد تا او را به راه آورد و نجات داد . 👌در اين گوشه از کربلا نیز خوابيده است بگذار من بروم و به او آگاهى دهم كه اين مردم فردا چه خواهند كرد. 👌فضه نزد آن رفت و او را صدا زد . آن شير سر بلند كرد و فضه به او گفت: مى دانى فردا مى خواهند با امام حسين چه كار كنند، مى خواهند اسب بر بتازند. 👌گويد آن شير آمد تا دو دست خود را روى جسد حسين نهاد، لشكر پيش آمدند و چون آن شير را ديدند عمر بن سعد به آنها گفت: اين ای است مبادا آن را برانگيزيد، برگرديد، آنها هم برگشتند . 📚الکافی ج1 ص465 ❕برخی این روایت را از حیث ضعیف می دانند و رد می کنند اما به نظر ما چون این روایت در کافی شریف آمده است و محتوای آن هم با مسلمات منافاتی ندارد بلکه موافق است ، روایتی صحیح تلقی می شود و موثوق الصدور می باشد . ؛ 🔶 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2845 👌این روایت موافق با روایات متعدد دیگری است که ولایت داشتن امامان را بر را نیز اثبات می کند؛ 🔶 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2882 💠از جمله اشکالات که بر این داستان وارد می شود این است که بر اساس این روایت ، آن شیر مانع شده است که دشمن بر بدن امام اسب بتازد در حالی که اسب بر بدن امام از مسلمات است . 👌 برای پاسخ باید توجه داشت که به نظر ما نیز اسب تاختن بر بدن مبارک امام حسین علیه السلام است. 🔶سید بن طاووس نقل می کند ؛ « عمر سعد میان یارانش ندا داد که چه کسی حاضر است بر حسین اسب بدواند ؟ از یارانش ده تن حاضر شدند ، که با سم اسب هایشان حسین را چنان لگد کوب کردند که پشت و سینه اش را خرد کردند » 📚لهوف ص182 📚مثیر الاحزان ص78 📚الارشاد ج2 ص113 🔶فضه گمان می کرد که آنان یک روز پس از عاشورا بر امام حسین اسب می دوانند اما آنان لحظاتی پس از شهادت امام چنین کردند ، در مرحله اول با شیر رو به رو شدند و باز گشتند ، اما چون روایات می گوید آنان بر بدن امام تاختند ، پس از مرحله اول ، ناچارا به نحوی شیر مذکور را از بین برده بودند و احتمالا او را در معرض های خود قرار داده بودند و کشته بودند . 💠با این کردن ، اشکال مذکور مرتفع می شود و نیازی به رد روایت نیست ، بلکه جریان مذکور اثبات نوعی معجزه برای حسین علیه السلام را نیز می کند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA