eitaa logo
آرشیو شیعه پاسخ
2.8هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔برخی شبهه می کنند که ابن را زدند و دروغ می گویند که علی گفته است که با او رفتار کنید چیست❕❕ 💠💠 👌این که حضرت علی علیه السلام دستور به حسن معاشرت با ابن که به اسارت در آمده بود دادند مساله ای مسلم در است و قابل انکار نمی باشد . 🔷در کتاب الاسناد چنین نقل شده است ؛ « علی علیه السلام زمانی که مورد ضربه ابن ملجم قرار گرفت فرمود که این را حبس کنید و به او غذا بدهید و با او خوب رفتار کنید . اگر زنده ماندم خودم تصمیم می گیرم که چگونه با او برخورد کنم اگر بخواهم قصاص می کنم و اگر بخواهم می بخشم و اگر از رفتم امر دست شما است .اگر تصمیم بر قصاص گرقتید او را مثله نکنید » 📚 الاسناد ص67 📚 الشیعه ج29 ص127 📚 ابن شهر آشوب ج3 ص312 👌در دیگری آمده است ؛ « علی علیه السلام به فرزندش حسن روی کرد و فرمود با اسیرت ( ابن ) خوب کن و به او احسان کن ...زمانی که حسن علیه السلام برایش مقداری بردند تا بخورد حضرت کمی از آن را خوردند و فرمودند بقیه را به اسیرتان ابن بدهید و به حسن علیه السلام فرمودند بحقی که بر ذمه تو دارم به او غذا و نوشیدنی بده و تا زمان موتم با رفق و مدارا با او رفتار کن و از آن چه و می آشامی به او هم بده » 📚 الانوار ج42 ص287 📚 الوسائل ج11 ص79 ❕و در مورد نحوه ابن ملجم فرمودند ؛ « ای فرزندان عبدالمطلب نکند بعد از شهادتم ( به بهانه قتل من ) در خون فرو روید و بگویید امیر مومنان شد. آگاه باشید جز من را به سبب قتل من نکشید ( درست ) بنگرید هر گاه من از این ضربت از دنیا پوشیدم ، او را تنها یک بزنید تا یک ضربت در برابر یک ضربت باشد و او را مثله نکنید ( گوش و بینی و اعضای بدن او را جدا نسازید ) که من از رسول خدا شنیدم که می فرمود از کردن بپرهیزید هر چند نسبت به سگ گزنده باشد » 📚 البلاغه نامه 47 بخش چهارم 📚 الشیعه ج29 ص128 🔷شیخ نیز نقل می کند که حضرت به امام حسن فرمودند : « ای فرزندم ( اگر خواستی قصاص کنی ) یک به او بزن در برابر ضربه ای که به من زد و از این تعدی نکن » 📚 ج1 ص237 👌امام علیه السلام نیز فرمود : « وصیت علی به حسن علیهما السلام این بود که ای فرزندم تو ولی امر و ولی دم من هستی اگر خواستی عفو بکن و اگر خواستی قصاص کنی پس یک به او بزن در قبال یک ضربه ای که به من زده است » 📚 طوسی ص117 ❕شیخ مفید نیز نقل می کند که حضرت به امام فرمود : « از کردن قاتلم بپرهیز زیرا رسول خدا آن را مکروه می دانست حتی نسبت به یک سگ گزنده » 📚 ص150 ❕امام حسن علیه السلام نیز مطابق امام علی علیهما السلام عمل کردند . 🔶امام علیه السلام فرمود ؛ « چون ابن را به نزد امام حسن آوردند آن گفت با خدا عهد کرده بودم که پدر تو را بکشم ، و به عهد خودم وفا کردم اگر خواهی مرا بکش و اگر عفو کنی می روم به نزد و او را به قتل می رسانم و تو را از شر او راحت می دهم و باز به نزد تو می آیم .حضرت فرمود تو را به زودی به جهنم می فرستم پس او را بطلبید و به دست مبارک خود( با ضربتی) او را زد » 📚 الاسناد ص144 📚 الشیعه ج29 ص128 👌امام علیه السلام نیز طبق نقلی فرمود ؛ « من امتثال امر پدر خود می نمایم و یک ضربت بر او می زنم تا بمیرد » 📚 الانوار ج42 ص297 🔷در نقل دیگر آمده است ؛ « استخوانهای ابن ملجم را در گودالی انداخته بودند و پیوسته مردم کوفه از آن گودال صدای ناله و فریاد می شنیدند » 📚مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص387 📚جلاء العیون ص375 ❕البته در برخی روایات ضعیف آمده است که برخی افراد آمدند به نزد امام حسن علیه السلام و درخواست کردند که قصاص را آنها انجام دهند و آنها ابن ملجم را مثله کردند و پس از آن جنازه اش را آتش زدند یا پس از قصاص ابن ملجم توسط امام حسن علیه السلام افراد دیگری جنازه ابن ملجم را آتش زدند . ❕این مضمون روایات از حیث سند و هستند و قابل اعتنا نمی باشند و خلاف مشهور روایاتی است که ما آوردیم . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔خواستم بپرسم وجود در حادثه کربلا که به امام حسین علیه السلام عرض ادب کرده و با ایشان حرف زده هست و حتی کمک کرده در حادثه است؟ ❕آخه تو شبیه خونیا همچین چیزیو رو مشاهده کردیم❗️❗️ 💠💠 👌شیخ بزرگوار کلینی در شریف نقل می کند ؛ « چون حسين علیه السلام شهيد شد و آن لشكر خواستند اسب بر بدنش بتازند، فضه به زينب گفت اى بانوى من خادم پیامبر كشتي اش در دريا شكست و به جزيره ای افتاد و به شيرى برخورد، به آن شير گفت من آزاد كرده رسول خدايم، آن شير در برابرش اي كرد تا او را به راه آورد و نجات داد . 👌در اين گوشه از کربلا نیز خوابيده است بگذار من بروم و به او آگاهى دهم كه اين مردم فردا چه خواهند كرد. 👌فضه نزد آن رفت و او را صدا زد . آن شير سر بلند كرد و فضه به او گفت: مى دانى فردا مى خواهند با امام حسين چه كار كنند، مى خواهند اسب بر بتازند. 👌گويد آن شير آمد تا دو دست خود را روى جسد حسين نهاد، لشكر پيش آمدند و چون آن شير را ديدند عمر بن سعد به آنها گفت: اين ای است مبادا آن را برانگيزيد، برگرديد، آنها هم برگشتند . 📚الکافی ج1 ص465 ❕برخی این روایت را از حیث ضعیف می دانند و رد می کنند اما به نظر ما چون این روایت در کافی شریف آمده است و محتوای آن هم با مسلمات منافاتی ندارد بلکه موافق است ، روایتی صحیح تلقی می شود و موثوق الصدور می باشد . ؛ 🔶 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2845 👌این روایت موافق با روایات متعدد دیگری است که ولایت داشتن امامان را بر را نیز اثبات می کند؛ 🔶 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2882 💠از جمله اشکالات که بر این داستان وارد می شود این است که بر اساس این روایت ، آن شیر مانع شده است که دشمن بر بدن امام اسب بتازد در حالی که اسب بر بدن امام از مسلمات است . 👌 برای پاسخ باید توجه داشت که به نظر ما نیز اسب تاختن بر بدن مبارک امام حسین علیه السلام است. 🔶سید بن طاووس نقل می کند ؛ « عمر سعد میان یارانش ندا داد که چه کسی حاضر است بر حسین اسب بدواند ؟ از یارانش ده تن حاضر شدند ، که با سم اسب هایشان حسین را چنان لگد کوب کردند که پشت و سینه اش را خرد کردند » 📚لهوف ص182 📚مثیر الاحزان ص78 📚الارشاد ج2 ص113 🔶فضه گمان می کرد که آنان یک روز پس از عاشورا بر امام حسین اسب می دوانند اما آنان لحظاتی پس از شهادت امام چنین کردند ، در مرحله اول با شیر رو به رو شدند و باز گشتند ، اما چون روایات می گوید آنان بر بدن امام تاختند ، پس از مرحله اول ، ناچارا به نحوی شیر مذکور را از بین برده بودند و احتمالا او را در معرض های خود قرار داده بودند و کشته بودند . 💠با این کردن ، اشکال مذکور مرتفع می شود و نیازی به رد روایت نیست ، بلکه جریان مذکور اثبات نوعی معجزه برای حسین علیه السلام را نیز می کند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
_قبل_از_بعثت 🤔 ❔پیامبر قبل از رسیدن به رسالت چه داشت ❗️آیا راست است که او مسیحی بوده است ❕❕ 💠💠 👌در اینکه پیغمبر گرامی اسلام قبل از بعثت هرگز برای بت سجده نکرد و از خط توحید منحرف نشد شکی نیست، و تاریخ زندگی او نیز به خوبی این معنی را منعکس می کند اما در اینکه بر کدام بوده؟ در میان علما گفتگو است. ❕بعضی او را پیرو آئین مسیح می دانند، چرا که قبل از بعثت پیامبر آئین و غیر منسوخ آئین او بوده است. 👌بعضی دیگر او را پیرو آئین ابراهیم می دانند، چرا که شیخ الانبیاء و پدر پیامبران است و در بعضی از آیات قرآن آئین اسلام به عنوان آئین ابراهیم معرفی شده «ملة ابیکم ابراهیم »(حج - 78 ). 👌بعضی نیز اظهار بی اطلاعی کرده و گفته اند: می دانیم آئینی داشته، اما کدام آئین؟ بر ما روشن نیست. 💠گرچه هر یک از این اقوال وجهی دارد، اما هیچکدام نیست، و مناسبتر از اینها قول چهارمی است و آن اینکه پیامبر شخصا برنامه خاصی از سوی خداوند داشته که بر طبق آن عمل می کرده، و در حقیقت آئین مخصوص خودش بوده، تا زمانی که اسلام بر او نازل گشت؛ 📚تفسیر نمونه ج20 ص507 1⃣شاهد این سخن حدیثی است که در نهج البلاغه آمده که علی علیه السلام می گوید: «خداوند از آن زمان که رسول خدا از باز گرفته شد بزرگترین فرشته اش را قرین وی ساخت، تا شب و روز او را به راههای مکارم، و طرق اخلاق نیک سوق دهد.» 📚نهج البلاغه خطبه 192 ❕مأموریت چنین فرشته ای دلیل بر وجود یک برنامه اختصاصی است. 2⃣امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « پیامبر اسلام اسباب نبوت را مشاهده می کرد تا آنکه جبرئیل حکم را برای او آورد » 📚الکافی ج1 ص176 3⃣شاهد دیگر اینکه در هیچ تاریخی نقل نشده است که پیغمبر اسلام در معابد یهود یا نصاری یا مذهب دیگر مشغول عبادت شده باشد، نه در کنار کفار در بتخانه بود، و نه در کنار اهل کتاب در معابد آنان، در عین حال پیوسته خط و طریق توحید را ادامه می داد، و به اصول اخلاق و عبادت الهی سخت پایبند بود. 4⃣روایات متعددی نیز - طبق نقل علامه مجلسی در بحار الانوار - در منابع آمده است که پیامبر از آغاز عمرش مؤید به روح القدس بود و با چنین تأییدی مسلما بر اساس الهام روح القدس عمل می کرد. 📚بحارالانوار جلد 18 صفحه 288 5⃣از پیامبر گرامی نیز نقل شده است که فرمود ؛ « من نبی بودم حتی آن زمانی که آدم میان و جسد بود » 📚بحار الانوار ج18 ص278 ❕این روایت شریف نیز اثبات می کند که پیامبر گرامی قبل از رسالت به مقام نبوت رسیده بود و با عالم وحی در ارتباط بود و برنامه ویژه خود را از آن طریق دریافت می کرد . 6⃣دلیل دیگر آنکه قرآن نقل می کند که حضرت یحیی و عیسی در کودکی و خردسالی به مقام نبوت رسیدند . 🔶مریم 30-31- و 12 👌در روایات فراوانی آمده است که تمام که خداوند به پیامبران داده است همه آنها را به پیامبر گرامی اسلام نیز عطا کرده است ؛ 📚بحار الانوار ج26 ص159 ❔حال چگونه قابل قبول است که عیسی در گهواره نبی باشد اما پیامبر اسلام تا چهل سالگی به نرسیده باشد ❕ 👌علامه مجلسی شخصا معتقد است که پیامبر اسلام قبل از مقام رسالت دارای مقام نبوت بوده، گاه فرشتگان با او سخن می گفتند، و صدای آنها را می شنید، و گاه در رؤیای صادقه به او الهام الهی می شد، و بعد از چهل سال به مقام رسالت رسید، و قرآن و اسلام رسما بر او نازل شد، او شش دلیل بر این معنی ذکر می کند که خلاصه آنها را ما در بالا آوردیم . 📚بحار الانوار ج18 ص277 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که فرشتگان دردوران کودکی پیامبر و پس از آن آمدند سینه پیامبر را و گناهان و شیطان را از قلب او دور کردند و قلب او را تطهیر کردند ❗️آیا این عقیده با پیامبر منافات ندارد ❕❕ 💠💠 👌جریانی است که مورد نقل اکثر علمای اهل سنت قرار گرفته است که مضمون آن چنین است . ❕« ابو هريره از رسول خدا پرسيد اولين چيزى كه از امر نبوت ديدى چه بود؟ رسول خدا خود را جمع و جور كرد و نشست، و فرمود: اى ابو هريره (خوب) سؤالى كردى، من در صحرا بودم در حالى كه بيست سال و چند ماه از عمرم گذشته بود، ناگهان از بالاى سرم سخنى شنيدم، به بالا نظر كردم مردى را ديدم كه از مردى ديگر مى ‏پرسيد، آيا اين همان است؟ آن گاه هر دو به طرفم آمدند، با چهره‏ هايى كه نظير آن را هرگز در خلق نديده بودم، و ارواحى كه در خلق هيچ چنين چيزهايى نديده بودم، و نيز جامه‏ هايى كه در خلق بر تن احدى نديده بودم، آن دو نفر نزديك من مى ‏آمدند، و آن قدر جلو آمدند كه هر كدام يك بازوى مرا گرفت، ولى من احساس تماس دست آنها با بازويم را نمى ‏كردم. ❕در اين حال يكى به ديگرى گفت بخوابانش و او بدون فشار و يا كشيدن مرا خوابانيد، پس يكى به ديگرى گفت: سينه ‏اش را بشكاف، پس آن ديگرى سينه ‏ام را گرفت آن را ، و تا آنجا كه خودم مى‏ ديدم خونى و دردى مشاهده نكردم، پس آن ديگرى به وى گفت كينه و حسد را در آور، و او چيزى بشكل لخته خون در آورده بيرون انداخت، باز آن ديگرى گفت رافت و رحمت را در جاى آن بگذار، و او چيزى به شكل نقره در همانجاى دلم گذاشت، آن گاه انگشت ابهام دست راستم را تكان داد و گفت برو به سلامت. من برگشتم در حالى كه احساس كردم كه نسبت به اطفال رقت، و نسبت به بزرگسالان رحمت داشتم » 📚الدر المنثور ج6 ص363 👌در نقل دیگری آمده است ؛ « جبرئیل قلب مرا گرفتند و علقه ای از آن خارج کرد و گفت این بهره از تو بود » 📚صحیح مسلم ج1 ص147 📚مسند احمد ج19 ص489 ❕در نقل های دیگری آمده است که این جریان و پاکسازی در شب هم صورت گرفت ؛ 📚صحیح بخاری ج1 ص245 👌این روایات و اعتقاد به آن از نظر ما باطل و بی اساس است ، زیرا چگونه ممکن است شیطان و رذائل اخلاقی در وجود پیامبر گرامی باشد در حالی که علیه السلام می فرماید ؛ «خداوند از آن زمان که رسول خدا از باز گرفته شد بزرگترین فرشته اش را قرین وی ساخت، تا شب و روز او را به راههای مکارم، و طرق اخلاق نیک سوق دهد.» 📚نهج البلاغه خطبه 192 ❕پیامبر گرامی قبل از آن که به رسالت مبعوث شوند ، نبی و برگزیده الهی بودند و امکان ندارد تحت نفوذ قرار گرفته باشند چنان که امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « پیامبر اسلام اسباب نبوت را مشاهده می کرد تا آنکه جبرئیل حکم را برای او آورد » 📚الکافی ج1 ص176 ❕از پیامبر گرامی نیز نقل شده است که فرمود ؛ « من نبی بودم حتی آن زمانی که آدم میان و جسد بود » 📚مستدرک الصحیحین ج2 ص609 📚بحار الانوار ج18 ص278 👌آیات قرآن هم تصریح دارد که شیطان را به برگزیدگان الهی راه و نفوذی نیست ؛ « تو هرگز سلطه ‏اى بر من پيدا نخواهى كرد» ( اسراء 65) ❕و از زبان شیطان نقل می کند ؛ «به عزتت سوگند كه همه آنها را جز بندگان را گمراه خواهم كرد» (سوره ص آیه 83). ❔اساسا جای این سوال است که تطهیر و پاکسازی روح و جان از نفوذ شیطان و رذائل اخلاقی چه ارتباطی با قلب دارد که فرشتگان بیایند سینه پیامبر را بشکافند و قلب مادی او را شستشو و تطهیر کنند ❗️ 👌مرحوم طبرسی می نویسد ؛ « آنچه در مورد شکافته شدن سینه پیامبر و شستشوی قلب ایشان آمده است قابل پذیرش نیست زیرا پیامبر طاهر و مطهر از هر بدی و عیبی بوده است ، بنابراین چگونه فرض شستشوی قلب او قابل پذیرش است » 📚به نقل از بحار الانوار ج18 ص283 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA