eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.6هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
👌ادامه 👇 ❕مرجع عالی قدر ، صافی می نویسد ؛ « امّا اينكه نوشته شده بعضى خود يا ديگران را سگ امام مى شمارند و شرافت مؤمن به اين است كه آدم حقيقى باشد نه . 👌جواب اين است كه هيچ كس نمى گويد مؤمن سگ است، و اين عبارات كه من سگ درگاه خدا يا سگ در خانه پيغمبر يا امام هستم، معنايش اين نيست كه من سگ هستم. اين الفاظ معناى لطيف و دل پسندى دارد كه خود به خود در ذهن شنونده وارد مى شود و لذا كسى جز شما به گوينده آن اعتراض نمى كند كه چرا خود را سگ خواندى و چرا دروغ گفتى. غرض اين است كه همانگونه كه سگ در خانه صاحبش را رها نمى كند و اگر او را براند و دور كند به جاى ديگر روى نمى آورد و وفا و دارد و پاس احترام ولىّ نعمت خود را نگاه مى دارد و از صاحبش و خانه اش دفاع مى كند و عنايت كم و لقمه نان صاحبش را بر سفره هاى چرب ديگران بر مى گزيند، من هم بر سر كوى شما مقيم شده و در خانه شما را رها نمى كنم، و به پاسبانى منزل محبوب و مراد خود افتخار مى كنم. ❕اين تعبير بسيار عرف پسند و شيرين و عاطفى و مهيّج است و در اشعار شعرا و اهل ذوق عرب و ، بسيار است كه در درگاه خدا، يا پيغمبر يا امام، حقيرانه خود را سگ مى شمارند؛ مانند اين اشعار: ❕لقمه نانى به اين سگ كن عطا كم نگردد از عطايت اى خدا شاها چو تو را سگى ببايد گر من بودم آن سگ تو شايد هستم سگكى ز حبس جسته بر شاخ گل هوات بسته از مدح تو با قلاده زر زنجير وفا به حلقم اندر خود را به قبول رايگانت بستم به طويله سگانت افكن نظرى بر اين سگ خويش سنگم مزن و مرانم از پيش من سگ اصحاب كهفم بر در پاكان مقيم نيم نانى مىرسد تا نيم جانى در تن است 👌و اين هم در منظومه مناجات على عليه السلام خطاب به آن حضرت عرض كرده ام: «بسته سنبل گيسوى توام فخرم اين بس كه سگ كوى توام ❕نابغه علم و ادب و افتخار جامعه شيعه و اسلام، شيخ بهاء الدين عاملى قدس سره براى كسى مثل شاه عباس كبير از بين تمام القاب شاهانه اين لقب را برگزيده و در آغاز كتاب" جامع عباسى" چنين مى فرمايد: 👌 «چون توجّه خاطر ملكوت ناظر اشرف اقدس، كلب آستان على بن ابى طالب عليه السلام شاه عباس الحسينى الموسوى ...» ❕به نظر ما اين جمله « آستان على بن ابى طالب عليه السلام» براى معرفى شاه عباس كبير از تمام القاب نفرت انگيز و پر از مبالغهاى كه براى شاهان صفوى و سلاطين ديگر گفته شده، دلپذيرتر و ارزندهتر و جذابتر است و لطفى كه در اين جمله به كار رفته در هيچ يك از عناوينى كه در ابتداى كتابها براى پادشاهان نوشته شده، وجود ندارد. 👌هم اكنون از تاريخ وفات عضد الدوله ديلمى قريب يك هزار و بيست سال مى گذرد، و اين افتخار در ضمن مفاخر او در كتابها نوشته مى شود كه در روى سنگ قبر او در نجف اشرف، در جوار مرقد مطهر مولاى متقيان على عليه السلام اين آيه نوشته شده:«وَكَلْبُهُم باسِطٌ ذِراعَيْهِ بِالْوَصِيدِ». ❕❕مع ذلك، ما نمى گوييم گويندگان همه اينگونه الفاظ را در هر مجلس و منبر، يا در هر شعر و قصيده تكرار كنند و از طريق بلاغت و تكلم به حال بيرون روند. 📚سلسله مباحث امامت و مهدویت ج1 ص412 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔عملی بی شرمانه در قرآن ؛ ❗️الله محمد در آیه ۱۴ مائده می گوید که در میان مسیحیان تا روز قیامت دشمنی و عداوت و انداخته است. سوال : آیا چنین عملی عادلانه و عاقلانه و اخلاقیست؟ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « وَ مِنَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّا نَصارى‏ أَخَذْنا مِيثاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ سَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ » «و از كسانى كه ادعاى نصرانيت (و يارى مسيح) داشتند (نيز) پيمان گرفتيم ولى آنها قسمت قابل ملاحظه‏ اى از آنچه به آنان داده شده بود بدست فراموشى سپردند، لذا در ميان آنها تا دامنه قيامت عداوت و دشمنى افكنديم و خداوند در آينده آنها را از آنچه انجام داده ‏اند (و از نتايج آن) آگاه خواهد ساخت.» 🔸مائده 14 👌عيسى بن مريم علیه السلام پيغمبر رحمت بود و مردم را به صلح و صفا مى ‏خواند، و تشويقشان مى‏ كرد به اينكه نسبت به آخرت اشراف و توجه كامل داشته و از لذائذ دنيا و زخارف دل فريب آن اعراض كنند، و نهيشان مى ‏كرد از اينكه بر سر دنيا اين كالاى پست تكالب كنند، يعنى مانند درندگان بر سر يك شكار پنجه به روى هم بكشند كه اگر خواننده عزيز بخواهد كلمات آن جناب را ببيند بايد به مواقف مختلفى كه انجيل‏هاى چهارگانه از آن جناب نقل كرده‏ اند مراجعه كند. 👌ليكن پيروانش عكس العمل بر خلاف، از خود نشان داده و مواعظ و تذكرات آن جناب را از ياد بردند، و چون كردند عداوت و دشمنی میان آنها پراکنده شد . 📚ترجمه تفسیر المیزان ج 5 ص 393 ❕این که قرآن می گوید خداوند میان آنها عداوت و دشمنی افکنده است به آن معنا نیست که خداوند مستقیما چنین کاری را کرده باشد ، بلکه اثر نادیده گرفتن تعالیم مسیح علیه السلام و پیمان شکنی ها و خلاف کاری های مسیحیان ، آن بود که عداوت و دشمنی و اختلاف میان آنها ایجاد شود ، و از آنجایی که هر شیئ و سببی به توحید افعالی و قاعده مسلم ( لا موثر فی الوجود الا الله ) اثرش را از ناحیه موثر یعنی خداوند دارد ، لذا ایجاد کینه و عداوت که متاثر از خلاف کاری های مسیحیان است به خداوند نسبت داده شده است اگر چه سبب ساز اصلی ایجاد کینه و عداوت خود بودند . 👌به بیان دیگر اعمال خلافی که مسیحیان انجام می دادند آثاری داشت که خواه ناخواه دامنشان را می گرفت و پرده بر چشم و گوش و عقل آنها می افکند، و آنها را به و کینه با یکدیگر می کشاند، و از آنجا که خاصیت همه اشیاء و تاثیر همه اسباب به فرمان خداوند است، می توان این کینه و عداوت را که ناشی می شود از اعمال ناپسند ، در تمام این موارد به خدا نسبت داد، اما این نسبت عین اختیار بندگان و آزادی اراده آنها است ، و اشکالی بر خداوند وارد نیست . ❕لذا در آیه مذکور در تفسیر نمونه می خوانیم ؛ « مفهوم آيه فوق چنين است كه پيمان شكنى نصارى و خلاف‏كاري هاى آنها سبب شد كه عوامل عداوت و دشمنى و بذر نفاق و اختلاف در ميان آنها پاشيده شود و از آنجا که ميدانيم آثار اسباب تكوينى و طبيعى بخدا نسبت داده ميشود ( القاء کینه و عداوت به خداوند نسبت داده شده است ) و هم اكنون كشمكشهاى فراوانى كه بين دول مسيحى وجود دارد و تا كنون سرچشمه دو جنگ جهانى شده و هم چنان دسته بندي هاى توام با عداوت و در ميان آنها ادامه دارد، علاوه بر اين، اختلافات و عداوتهاى مذهبى در بين فرق مذهبى مسيحيت بقدرى زياد است كه هم اكنون نيز به كشتار يكديگر ادامه ميدهند. 📚تفسیر نمونه ج 4 ص 318 👌به فرض هم که بگوییم خداوند مستقیما بین مسیحیان اختلاف و دشمنی ایجاد کرده است ، باز هم اشکالی نمی شود زیرا این اختلاف و دشمنی به عنوان عقاب و مجازات خداوند بین آنها پراکنده شده است و بی دلیل نبوده است و آنان مستحق آن بوده اند ، زمانی این القاء کینه و دشمنی ناپسند است که خداوند بدون دلیل دست به آن بزند لذا در تفسیر آسان چنین آمده است ؛ « چون اين كيفر و جزاء در مقابل پيمان شكنى و اهميت ندادن بدستورات خدا بود لذا اين اشكال مورد ندارد كه گفته شود مى‏ شود خدا بين آنان ايجاد عداوت و كينه ورزى كند.» 📚تفسیر آسان ج 4 ص 124 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
👌ادامه 👇 ❕مرجع عالی قدر ، صافی می نویسد ؛ « امّا اينكه نوشته شده بعضى خود يا ديگران را سگ امام مى‏ شمارند و شرافت مؤمن به اين است كه آدم حقيقى باشد نه . 👌جواب اين است كه هيچ كس نمى‏ گويد مؤمن سگ است، و اين عبارات كه من سگ درگاه خدا يا سگ در خانه پيغمبر يا امام هستم، معنايش اين نيست كه من سگ هستم. اين الفاظ معناى لطيف و دل پسندى دارد كه خود به خود در ذهن شنونده وارد مى‏ شود و لذا كسى جز شما به گوينده آن اعتراض نمى‏ كند كه چرا خود را سگ خواندى و چرا دروغ گفتى. غرض اين است كه همان‏گونه كه سگ در خانه صاحبش را رها نمى‏ كند و اگر او را براند و دور كند به جاى ديگر روى نمى ‏آورد و وفا و ‏شناسى دارد و پاس احترام ولىّ نعمت خود را نگاه مى ‏دارد و از صاحبش‏ و خانه ‏اش دفاع مى‏ كند و عنايت كم و لقمه نان صاحبش را بر سفره‏ هاى چرب ديگران بر مى‏ گزيند، من هم بر سر كوى شما مقيم شده و در خانه شما را رها نمى ‏كنم، و به پاسبانى منزل محبوب و مراد خود افتخار مى‏ كنم. ❕اين تعبير بسيار عرف پسند و شيرين و عاطفى و مهيّج است و در اشعار شعرا و اهل ذوق عرب و ، بسيار است كه در درگاه خدا، يا پيغمبر يا امام، حقيرانه خود را سگ مى‏ شمارند؛ مانند اين اشعار: ❕لقمه نانى به اين سگ كن عطا كم نگردد از عطايت اى خدا شاها چو تو را سگى ببايد گر من بودم آن سگ تو شايد هستم سگكى ز حبس جسته بر شاخ گل هوات بسته‏ از مدح تو با قلاده زر زنجير وفا به حلقم اندر خود را به قبول رايگانت بستم به طويله سگانت‏ افكن نظرى بر اين سگ خويش سنگم مزن و مرانم از پيش‏ من سگ اصحاب كهفم بر در پاكان مقيم نيم نانى مى‏رسد تا نيم جانى در تن است‏ 👌و اين هم در منظومه مناجات على عليه السلام خطاب به آن حضرت عرض كرده‏ ام: «بسته سنبل گيسوى توام فخرم اين بس كه سگ كوى توام‏ ❕نابغه علم و ادب و افتخار جامعه شيعه و اسلام، شيخ بهاء الدين عاملى قدس سره براى كسى مثل شاه عباس كبير از بين تمام القاب شاهانه اين لقب را برگزيده و در آغاز كتاب" جامع عباسى" چنين مى‏ فرمايد: 👌 «چون توجّه خاطر ملكوت ناظر اشرف اقدس، كلب آستان على بن ابى ‏طالب عليه السلام شاه عباس الحسينى الموسوى ...» ❕به نظر ما اين جمله « آستان على بن ابى‏ طالب عليه السلام» براى معرفى شاه عباس كبير از تمام القاب نفرت‏ انگيز و پر از مبالغه‏اى كه براى شاهان صفوى و سلاطين ديگر گفته شده، دلپذيرتر و ارزنده‏تر و جذاب‏تر است و لطفى كه در اين جمله به كار رفته در هيچ يك از عناوينى كه در ابتداى كتاب‏ها براى پادشاهان نوشته شده، وجود ندارد. 👌هم اكنون از تاريخ وفات عضد الدوله ديلمى قريب يك هزار و بيست سال مى‏ گذرد، و اين افتخار در ضمن مفاخر او در كتاب‏ها نوشته مى‏ شود كه در روى سنگ قبر او در نجف اشرف، در جوار مرقد مطهر مولاى متقيان على عليه السلام اين آيه نوشته شده:«وَكَلْبُهُم باسِطٌ ذِراعَيْهِ بِالْوَصِيدِ». ❕❕مع ذلك، ما نمى‏ گوييم گويندگان همه اين‏گونه الفاظ را در هر مجلس و منبر، يا در هر شعر و قصيده تكرار كنند و از طريق بلاغت و تكلم به حال بيرون روند. 📚سلسله مباحث امامت و مهدویت ج1 ص412 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA