eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
❓پرسش ❔آیا کشتار یهودیان بنی قریظه توسط مسلمین صحت دارد که حدود 600 یا هفتصد نفر از مردان آنان را سر بریدند❔آیا این حکم عادلانه بود که پیامبر اجرا کرد❓ 👌پاسخ: ❗️توجه به نکاتی چند لازم است: 1⃣نخستین سالی که پیامبر گرامی وارد شهر مدینه شد برای پایان دادن به تمام دسته بندی ها و اختلافات داخلی پیمانی را منعقد ساخت که براساس آن یهودیان مدینه متعهد شده بودند هرگز بر علیه مسلمین و پیامبر اقدامی نکنند و به آنان صدمه ای وارد نکنند و اسلحه و مرکب در اختیار دشمنان قرار ندهند که اگر بر خلاف آن عمل کنند پیامبر با آنان همانند دشمن رفتار خواهد کرد ودر ریختن خون آنها و ضبط اموال و اسیر کردن زنان و فرزندان آن ها دستش باز باشد. 📚بحار الانوار ج19 ص110 2⃣تمام طوایف سه گانه یهود با عناوین مختلف پیمان را نقض کرده و آن را نادیده گرفتند.بنی قینقاع مسلمانی را کشتند و بنی النضیر نقشه کشتن پیامبر را طرح کردند.پیامبر نیز آنان را از محیط مدینه بیرون کرد. ❗️یهود بنی قریظه نیز در جریان جنگ احزاب شهر مدینه را دچار ناامنی کردند و برای ترساندن مسلمانان به خانه های آنان ریختند و اگر مراقبت پیامبر نبود چه بسا شهر به دست انان سقوط می کرد و مجاهدان مسلمان کشته و اموالشان اسیر و زنان و اولاد آنان اسیر می شدند. 3⃣بنی قریظه راضی شد که سعد معاذ برای انان حکم دهد.سعد حکم داد که مردان آنان که در توطئه شرکت داشته کشته شده و زنان و کودکان آنها اسیر شوند و اموالشان در اختیار مسلمین قرار گیرد. 4⃣سعد معاذ این حکم را به دلائل زیر صادر کرد؛ 🔷1-یهودیان بنی قریظه، چندی پیش با پیامبر پیمان بسته بودند که اگر بر ضد مصالح اسلام و مسلمانان قیام کنند، و دشمنان آئین یکتاپرستی را یاری نمایند، و فتنه و آشوبی برپا کنند، و بر ضد مسلمانان تحریکاتی بنمایند، مسلمانان در کشتن آنها آزاد باشند. او با خود فکر می کرد که اگر من آنها را طبق این پیمان موأخذه کنم، نظری بر خلاف عدالت نداده ام. 🔶2 -گروه پیمان شکن، در سایه سرنیزه های نیروهای عرب مدتی شهر مدینه را دچار ناامنی کرده، و برای ارعاب مسلمانان به خانه های آنها ریختند، و اگر مراقبت پیامبر نبود، و گروهی را برای استقرار امنیت در شهر، از لشکرگاه به داخل شهر اعزام نمی کرد، چه بسا نقشه های بنی قریظه عملی می شد، و آنان در این صورت مردان جنگنده مسلمانان را اعدام می کردند، و اموال آنها را ضبط و زنان و اولاد آنها را به اسارت درمی آوردند، سعدمعاذ با خود فکر کرد که اگر من در حق آنها چنین داوری کنم، سخنی بر خلاف حق و عدالت نگفته ام . 🔶 3-سعد معاذ، رئیس قبیله اوسیان با بنی قریظه هم پیمان بود و دوستی نزدیکی با هم داشتند .احتمال دارد که او از قوانین جزائی یهود اطلاع داشته است.متن تورات یهود اینست که: «هنگامی که به قصد نبرد آهنگ شهری نمودی، نخست آنها را به صلح دعوت نما، و اگر آنها از در جنگ وارد شدند، شهر را محاصره کن و همینکه بر شهر مسلط گشتی همه مردان را از دم تیغ بگذران ولی زنها و کودکان و حیوانات و هر چه در شهر موجود است، همه را برای خود به عنوان غنیمت بردار» . 📚تورات سفر تثنیه فصل20 ❗️شاید سعاد معاذ تصور کرد من که قاضی انتخابی طرفین هستم، اگر متجاوزان را با قوانین مذهبی خود آنها مجازات نمایم، کاری جز عدالت و انصاف انجام نداده ام. 🔷4 -ما تصور می کنیم که بزرگترین علت این رأی، این بود که سعد معاذ با دیدگان خود مشاهده کرده بود که رسول خدا بنا به درخواست خزرجیان، از تقصیر طائفه بنی قین قاع گذشت، و فقط اکتفاء کرد که از محیط مدینه بیرون روند.این گروه هنوز خاک اسلام را درست تخلیه نکرده بودند، که کعب اشرف، راه مکه را پیش گرفت و بر کشتگان «بدر» اشکهای تمساحانه ریخت و از پای ننشست تا قریش را برای جنگ مصمم ساخت.در نتیجه، جنگ احد پیش آمد و هفتاد تن از فرزندان اسلام در این راه شربت شهادت نوشیدند. 👌و همچنین بنی النضیر، مورد عفو و بخشودگی پیامبر قرار گرفتند، ولی در برابر آن، با تشکیل یک اتحادیه نظامی، جنگ احزاب را به وجود آوردند، که اگر کاردانی پیامبر اسلام، و نقشه خندق نبود، در همان روزهای نخست، تار و پود اسلام را به باد می دادند، و بعدها نامی از اسلام باقی نمی ماند و هزاران نفر کشته می شدند. 🗯❗️ادامه پاسخ👇👇👇
👌ادامه پاسخ 👇👇👇 🗯سعد معاذ این مراتب را از نظر خود می گذراند.تجربه های گذشته، اجازه نمی داد که او تسلیم عواطف گردد، و مصالح هزاران تن را فدای دوستی و مصالح یک اقلیت نماید.زیرا به طور مسلم، این گروه در آینده این بار با تشکیل یک اتحادیه وسیع تر، نیروهای عرب را بر ضد اسلام شورانیده و با نقشه های دیگر هسته مرکزی اسلام را به خطر می افکندند.روی این جهت، موجودیت این گروه را صد در صد به ضرر اجتماع مسلمانان تشخیص داد، و یقین داشت که اگر این دسته از تیررس مسلمانان بیرون روند، لحظه ای آرام نخواهند گرفت، و مسلمانان را با خطرات بزرگی روبرو خواهند ساخت. ❗️اگر این جهات نبود، ارضاء افکار عمومی برای سعد معاذ فوق العاده ارزنده بود و رئیس یک ملت «اوس» پیش از هر چیز به پشتیبانی مردمش نیازمند است، و آزردن آنها و رد سفارشهای آنان، بزرگترین لطمه ایست که به رئیس یک جمعیت متوجه می گردد.ولی او تمام این درخواستها را بر خلاف مصالح هزاران مسلمان تشخیص داد، از اینرو، نارضایتی عموم را برای خود خرید، و از حکم خرد و منطق سربرنتافت. 📚فروغ ابدیت ص643 5⃣گزارش هایی که درباره تعداد کشته شدگان خبر می دهد متفاوت است. ❗️قرآن می گوید: «گروهی از آنان را به قتل می رساندید و گروهی را اسیر کردید » 🔷احزاب26 👌آیه اشاره دارد که گروهی از بنی قریظه کشته شدند نه تمام آنها . تنها همان ها کشته شدند که بر علیه اسلام و مسلمین توطئه کردند چنان که ابن جوزی می نویسد: «سعد حکم کرد هرکس که بر علیه مسلمین توطئه کرده است کشته شود» 📚الوفا ص695 👌قرآن نیز می گوید: « هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد» 🔷فاطر 18 ❗️اگر عده ای از مردان آنان بر علیه اسلام توطئه کردند باید همان سران فتنه مجازات شوند و دلیلی برای مجازات سایرین نمی باشد. 6⃣علامه سید جعفر عاملی می نویسد: «اقوال در تعداد کشته شدگان آنان مختلف است و از 300 نفر تا 1000 نفر نوشته اند.و در این باره دوازده قول نقل شده است و این کثرت قول نشان دهنده این است که تعداد کشته شدگان دقیقا روشن نیست .از سوی دیگر اهداف سیاسی و تعصبات دینی برای نشان دادن دشمنی اسلام با یهود موثر در ورود تحریف به این قضیه است. ❗️آنچه از مستندات به دست می آید آن است که مقتولین تنها توطئه گران بوده اند و نهایتا عدد آنها بین صد تا دویست نفر بوده اند 📚الصحیح من سیره النبی ج12 ص148 ❗️با توجه به این نکات شبهات وارده حول این جریان و واقعه رفع می شود. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔من کتاب نقد قران رو از یکی از دوستان گرفتم حرفا الکی زیاد زده ولی یک شبهه داده کردم میشه شما توظیح بدین لطفا ❗️در آيه ي زير مجموع دوره بارداري و شيردهي 30 ماه ذكر شده است: (احقاف 15 ) ؛« و انسان را [نسبت] به پدر و مادرش به احسان سفارش كرديم مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنيا آورد وباربرداشتن و از شيرگرفتن او ماه است. ❕در آيه ي زير دوره ي شيردهي را دوسال (24 ماه) در نظر گرفته است. (لقمان 14) « و انسان را در باره پدر و مادرش سفارش كرديم مادرش به او باردارشد سستى بر روى سستى و از شير باز گرفتنش در سال است كه شكرگزار من و پدر و مادرت باش كه بازگشت [همه] به سوى من است ❕با كم كردن دوره ي شيردهي از 6 30( ماه = 30 - 24) دوره ي بارداري 6 مي شود كه غلط است. عده اي از مفسران نيز متوجه اين غلط شده اند و با سخنان غير معقولي در پي دفاع از آن برآمده اند. 💠💠 👌حد اقل دوران حمل ماه و حد اکثر دوران حمل ماه می باشد و آیات مذکور به حد اقل این دوران اشاره دارد . ❕علی علیه السلام فرمود ؛ « حد اقل دوران حمل شش ماه است و زن کمتر از این مدت دوران نمی باشد » 📚الکافی ج5 ص563 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « دوران حمل حسین علیه السلام ماه بود » 📚امالی طوسی ج2 ص274 ❕علمای اهل سنت روایت می کنند ؛ « زنى را آوردند پيش عمر بن خطاب كه ماه زائيده بود پس مصمّم شد كه او را سنگسار كند. پس اين خبر بگوش على عليه السلام رسيد و فرمود: بر اين زن حدّى نيست. پس عمر كسى را فرستاد خدمت آنحضرت و سئوال كرد چرا رجم و سنگسار نشود پس فرمود: 👌خداوند تعالى فرمايد وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ « مادرها بايد فرزندانش انرا دو سال كامل شير دهد » و فرمود: «وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً» « و حمل (آبستنى) او و شيرخوارى او سى ماه است.» پس شش ماه دوره آبستنى و دو سال هم دوران شيرخوارهگى پس اين ماه ميشود پس عمر او را رها ساخت. ❕و یا در نقل دیگر آنها آمده است ؛ « به عمر رسانيدند زنى را كه شش ماه زائيده بود پس عمر خواست او را سنگسار كند پس خواهر او آمد نزد على بن ابيطالب عليه السلام و گفت كه عمر ميخواهد خواهر مرا سنگباران كند. شما را بخدا قسم ميدهم اگر براى او عذر و راهى ميدانيد مرا بآن خبر دهيد ، على عليه السلام فرمود: بدرستيكه براى او . پس آنزن الله اكبرى گفت كه عمر و كسانيكه پيش او بودند شنيدند پس راهى بسوى عمر شد و گفت كه گمان ميكند كه براى خواهر من عذريست پس عمر فرستاد نزد على عليه السلام كه عذر آنزن چيست، فرمود: خداوند ميفرمايد: 👌الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ مادرها بايد فرزندانشان را دو سال كامل شير دهند و گفت: و حمله و فصاله ثلاثون شهرا. و حمل و دوره شيرخوارهگى او سى ماه است و نيز گفت: و فصاله فى عامين و دوره شيرخوارهگى او در دو سال است و حمل در اينجا شش ماه است پس عمر او را رها كرد » ❕مدارك ياد شده: 📚سنن كبرى ج 7 ص 442، مختصر جامع العلم ص 150، الرّياض النضره ج 2 ص 194، ذخاير العقبى ص 82 تفسير الرازى ج 7 ص 484، اربعين الرازى 466، تفسير نيشابورى ج 3 در سوره احقاف، كفايه الكنجى ص 105 مناقب، خوارزمى ص 57، تذكره سبط بن جوزى ص 87، الدر المنثور ج 1 ص 288 و ج 6 ص 40 كه از جمعى از حافظين حديث نقل كرده، كنز العمّال ج 3 ص 96 نقل از پنج نفر از حفّاظ نموده و ج 3 ص 228 ( به نقل از الغدیر ج6 ص133) ❕در تفسیر چنین آمده است ؛ « در اينجا اين سؤال مطرح مى شود كه در آيه 233 سوره بقره دوران شيرخوارگى دو سال كامل (24 ماه) ذكر شده، وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضاعَةَ:" مادران فرزندان خود را دو سال كامل شير مىدهند، آنها كه بخواهند دوران شير دادن را تكميل كنند". ❕در حالى كه مجموع" دوران حمل و شيرخوارگى" در آيه مورد بحث فقط سى ماه ذكر شده، مگر ممكن است دوران حمل ماه باشد؟ 👌فقهاء و مفسران با الهام از روايات اسلامى در پاسخ گفته اند آرى حد اقل دوران حمل 6 ماه و حد اكثر دوران مفيد رضاع 24 ماه است، حتى از جمعى از پزشكان پيشين همچون" جالينوس" و" ابن سينا" نقل شده كه گفته اند: خود با چشم شاهد چنين امرى بوده اند كه فرزندى بعد از ماه به دنيا آمده است. 📚تفسیر نمونه ج21 ص327 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❔با یک دوست سنی بحثی داشتم گفت خرافات تو کتابهای شما است از جمله اینکه می گویید امام حسین از انگشت پیامبر شیر می خورد و از فاطمه شیر نمی خورد آیا واقعا چنین چیزی قابل قبول است❗️❗️ 💠پاسخ💠 🔷شیخ کلینی از امام صادق علیه السلام روایت می کند که فرمود: «امام حسین نه از پستان حضرت فاطمه و نه زنان دیگر شیر نخورد پیامبر انگشت و زبانش را در دهان او می‌گذاشت و او می‌مکید و این برای دو  سه روزش کافی بود .بنابراین است که گوشت و خون حسین از گوشت و خون پیامبر تشکیل شد» 📚الکافی ج1 ص465 📚کامل الزیارات ص57 ❕در این شکی نیست که از پیامبر گرامی معجزات و کرامات زیادی صادر شده است که قضیه مذکور یکی از آن موارد است . ❔چه مانع عقلی برای تحقق این کرامت و معجزه وجود دارد در حالی که همانند آن بارها از پیامبر صادر شده است و علمای اهل سنت در کتب خود ذکر کرده اند از جمله؛ 1⃣بخاری در صحیح خود نقل می کند: « جابر می گوید در یکی از سفرها همراه پیامبر بودیم که هنگام نماز عصر فرا رسید و ما بیش از اندکی آب همراه نداشتیم و همان مقدار را در ظرفی ریختیم .در این حال پیامبر به میان ما آمد و دست خود را در میان آن ظرف فرو برد و انگشتان را از یکدیگر جدا کرد و فرمود برکت الهی را برای وضو گیران از خداوند خواهانم .بلافاصله مشاهده کردیم که آب از میان انگشتان مبارکش فواره می زند .در این موقع مردم از آن آبها وضو گرفتند و رفع تشنگی نمودند. ما در آن روز هزار و چهار صد تن بودیم » 📚صحیح بخاری ج9 ص104 📚سنن نسائی ج1 ص80 2⃣در روایت دیگری می آورد که مسلمین در حدیبیه دچار کم آبی شدند : « پیامبر دست مبارکش را در میان دلو فرو بردند .ناگهان آب از میان انگشتانش مانند چشمه جوشان جاری شد در این موقع همگی از آن نوشیدیم و وضو گرفتیم . 🔶جابر می گوید: « اگر صد هزار تن هم بودیم آن آب همگی ما را کفایت می کرد » 📚صحیح بخاری ج6 ص38 ❗️این مضمون را دیگران از علمای اهل سنت هم نقل کرده اند؛ 📚مسند احمد ج5 ص298 📚سنن ترمذی ج2 ص78 📚طبقات ابن سعد ج1 ص98 قسم 1 📚تاریخ بغداد ج12 ص287 و ... 🗯بنابراین جریان سیر کردن امام حسین توسط پیامبر به قدرت غیبی و معجزه ، هیچ بعد و استبعادی را نمی پذیرد و یک خارق عادت قلمداد می شده است که همانند آن بارها از پیامبر اسلام و سایر پیامبران صادر شده است . ❓مگر عیسی بدون پدر به دنیا نیامد؟ مگر عصای موسی تبدیل به مار نشد؟ مگر عیسی از گل، پرنده خلق نمی کرد و مردگان را زنده نمی گرد؟ ❕همه این امور به عنوان معجزه و عمل خارق العاده قابل پذیرش است و عمل پیامبر اکرم هم در سیر کردن امام حسین از همین باب قابل قبول است ‌. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔اخیرا برخی در سند زیارت عاشورا تشکیک وارد می کنند و می گویند سند معتبری ندارد ❕آیا براستی چنین است ❗️منظور از که می گوید خدایا اول و دوم و سوم و چهارمین کسی که به اهل بیت ظلم کرده اند لعنت کن چه کسانی هستند ❕❕ 💠پاسخ💠 👌زیارت شریف از جمله زیارات معتبری است که تمام علمای شیعه به خواندن آن مداومت داشته اند . ❕این زیارت شریف در کتب معتبر و مورد استناد زیر نقل شده است ؛ 📚کامل الزیارات ص176 📚مصباح المتهجد ج2 ص773 📚المزار الکبیر ص480 📚المصباح کفعمی ص482 📚بحار الانوار ج98 ص291 📚زاد المعاد ص234 ❕در گذشته توضیح داده ایم که تمام روایاتی که در کتب معتبر ما نقل شده است می باشد مگر مواردی که خلاف دلیل قطعی از آیات قرآن و سنت تلقی می شود ، زیرا مبنای صحیح در صحت روایات ، اعتماد به روایات موثوق الصدوری است ، یعنی روایاتی که از هر طریقی برای انسان اطمینان به صدور آنها از معصوم حاصل می شود حجت و مورد استناد است ، مانند نقل علمای بزرگ در کتابهایشان و مشهور بودن نزد علما و موافقت مضامین آن با کتاب و سنت و ... 👌زیارت عاشورا مورد نقل علمای بزرگ در کتب معتبرشان قرار گرفته است و مضامین آن موافق آیات قرآن و سنت ائمه است ،این قرائن گواه کافی برای صحت آن تلقی می شود و دیگر نیازی به بررسی سندی ندارد ؛ 🔶 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2845 ❕با این وجود نیز برخی علما این زیارت را از لحاظ سندی کرده اند و تصریح به صحت آن کرده اند ؛ 📚رسائل و مقالات ، آیت الله سبحانی ، ج3 ص401 ❕اما این که منظور از اولی و دومی و سومی و چهارمی در این فراز از زیارت که می فرماید ؛ «خداوندا مخصوص گردان نخستین ستمگر را به لعنت من و آغاز کن بدان لعن اولی را و سپس دومی را و سومی و چهارمی را خدایا لعنت کن یزید را در مرتبه پنجم» ❔چه کسانی هستند ❕آیا خلفای و هستند یا غیر آنها ❗️ 👌در تاریخ آمده است ؛ «چون دشمنان شیخ طوسی نزد خلیفه عباسی سعایت او را کردند و خلیفه منظور از این چهار نفر را که در زیارت عاشورا آمده است از شیخ پرسید ، شیخ پاسخ داد اشتباه به عرض شما رسانده اند ، مراد از اولی قابیل است که هابیل را به قتل رساند ، دومی قیدار پی کننده شتر صالح است ، سومی قاتل حضرت یحیی بن زکریا است و چهارمی ابن ملجم قاتل علی بن ابی طالب است» 📚الاستبصار ج1 ص16 ترجمه المولف ،تحقیق موسوی ⚫️ این تفسیر بدون مستند است و شیخ چون در معرض خطر بود ، از باب این تفسیر را بیان داشتند و ما نیز هر کجا تقیه اقتضای آن را داشت می توانیم این تفسیر را در مورد چهار ملعون زیارت بیان بداریم . 🔶اما حقیقت آن است که منظور از چهار مذکور روشن و واضح است . آنان همان کسانی هستند که در بخش دیگری از زیارت عاشورا از آنان چنین یاد شده است ؛ « خدا لعنت کند مردم و کسانی را که کنار زدند شما را از مقام و دور کردند شما را از آن مرتبه هایی که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود » 👌و آنان همان کسانی هستند که امام همواره پس از نمازهایش آنها را لعن می کرد چنان که نقل شده است؛ « امام صادق در پایان نمازهای واجب همواره چهار نفر از مردان و چهار نفر از زنان را لعن می کرد و از آنان نام می برد ، چهار مرد ، فلانی ، و فلانی و فلانی و معاویه بودند و چهار زن ، فلانه و فلانه و هند و ام الحکم خواهر معاویه بودند » 📚الکافی ج3 ص342 📚وسائل الشیعه ج6 ص462 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال پیامهایی از کانال های وهابی منتشر میشود که استدلال می شود بر حرمت عزاداری از جمله روایت می کنند که پیامبر فرمود: سه چیز از اعمال جاهلیت است که یکی از انها نوحه سرایی برای مردگان است( مستدرک ج2ص450) لطفا پاسخ دهید 💭پاسخ: ❗️ما در پاسخ های گذشته مفصلا مشروعیت عزاداری را طبق کتب شیعه و سنی اثبات کرده ایم حال با توجه به انچه در گذشته امده است می گوییم: ❗️ روایاتی که از نوحه سرایی نهی می کند در بیان حرمت نوحه سرایی و عزاداری به باطل است چنان که علامه حلی می گوید: ❗️"همه علمای شیعه اتفاق دارند که نوحه سرایی به باطل حرام است همچنین علما برای جواز ومشروعیت نوحه سرایی به حق اجماع واتفاق دارند" 📚منتهی المطلب،ج7 ص423 ❗️بنا براین به اجماع همه فقهای شیعه نوحه سرایی های باطل همچون خراش انداختن به صورت و پاره کردن لباس و چاک دادن یقه و به زبان اوردن جملات اعتراض گونه و کفر امیز از مصادیق عزاداری جاهلیت می باشد . 💭علامه مجلسی می گوید: "در دوران جاهلیت چون کسی از دنیا می رفت همراه با برشمردن جرمهایی همچون آدم کشی وجنایت میت وافتخار به آن برایش نوحه سرایی می کردند" 📚بحار الانوار،ج79 ص108 ❗️این گونه روایات اصل عزاداری را ممنوع نمی کند چرا که ما مشروعیت آن را ثابت کردیم، بلکه از انجام هر عملی که با قضا وقدر الهی منافات دارد نظیر داد کشیدن، گریبان پاره کردن، سخن باطل گفتن و...جلوگیری می کند لذا در پاره ای از روایات آمده است که نوحه سرایی در صورتی که همراه با سخنان حق باشد مانعی ندارد بلکه حتی می توان به ازای آن اجرت دریافت کرد 📚وسایل الشیعه،ج10 ص447 ❗️بنابراین مقصود از این گونه روایات، نوحه سرایی باطل ودروغ است که شباهت هایی با مراسم جاهلیت داشته است. ❗️در گذشته یاد اور شدیم ممنوعیت از عزاداری در روایات مذکور ناظر به مصیبت های شخصی و فردی است و این که گاهی مصیبت زده بر اثر بی تابی جام صبرش لبریز میشود و عکس العملی نشان می دهد که دور از آداب صابران است . 💭ولی سینه زدن و زنجیر زنی و مانند ان در عزاداری امام حسین نشانه حزن دینی است نه حزن شخصی و نشانه محبت به پیامبر و خاندان اوست که به دست سفاکان روزگار و انسان های بی رحم کشته شده اند . ❗️به تعبیر دیگر سینه زنی در اینجا بر خاسته از بی تابی روحی و ضعف ایمان که مورد روایات ممنوعه از عزاداری است نیست و هر گز در آن اعتراضی به تقدیر خداوند وجود ندارد بلکه برخاسته از حب درونی به پیامبر و ال اوست که حقیقت دین را تشکیل می دهد .این نوع حرکتها که همراه با نوحه خوانی و سینه زنی و پرچم های سیاه است نشان دهنده امور زیر است : 💎احیای مکتب عدالت خواهی و ظلم ستیزی 💎توجه دادن نسل حاضر به خیانت حاکمان گذشته 💎ابراز همدردی با پیامبر و خاندان او ❗️لذا سینه زنی برای امام حسین از مورد این روایات که مصیبت های فردی است خارج است . 💭در پایان نیز می اوریم که به فرض هم که نوحه سرایی برای عموم مردم مکروه و ناپسند باشد برای شخصیت های بزرگی که با حیات و مرگ خود مسیر تاریخ را عوض کردند نه تنها ناپسند نیست بلکه در روایات ما مورد تاکید قرار گرفته است چنان که شیخ طوسی روایت می کند که امام صادق فرمود: "هر جزع و نوحه گری و گریستن ناپسند است مگر جزع و گریستن برای شهادت امام حسین" 📚امالی طوسی ج1 ص162 📚وسایل الشیعه ج3ص282 ❗️فلسفه ان روشن است زیرا عزاداری برای حسین وسایر اهل بیت به خاطر مصیبتی است که بر دین وارد شده و نشانه حزن دینی است نه حزن فردی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
💭متن شبهه از کانال ضد دین 💦نهی عزاداری در نزد شیعه 💥یکی از مواردی که از ساخته های روحانیون شیعه هست و هیچ جایگاهی حتی در اسلام ندارد ؛ عزاداری برای حسین بن علی است که متاسفانه معضل شدیدی برای جامعه ما به لحاظ مختلف شده است. 👈👈به روایت زیر توجه فرمایید : 4 - علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن النوفلي، عن السكوني، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: قال رسول الله (صلى الله عليه وآله): ضرب المسلم يده على فخذه عند المصيبة إحباط لاجره. 📚نام کتاب : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني    جلد : 3  صفحه : 224   📚الکافی ج 3 ص 126 چاپ منشورات فجر بیروت 📚من لا یحضره الفقیه از شیخ صدوق ج 1 ص 151 و... ✍ترجمه : 👈هر مسلمانی که به هنگام مصیبت دست خود را بر رانش بکوبد ، موجب تباه کردن اجر خویش می شود (اجرش نابود میشود) 💭پاسخ: 1⃣در این روایت دو فرد وجود دارند که هر دو چون از اهل سنت هستند لذا روایت انها قابل استناد نیست .نوفلی و سکونی 2⃣این روایت معارض دارد و از امام صادق در روایت دیگری نقل شده است که فرمود: " پاداش مومن در مرگ فرزند بهشت است صبر کند یا نکند" 📚وسایل الشیعه ج2 باب72 روایت7 3⃣به فرض که دلالت روایت کامل باشد باز هم از اصل عزاداری نهی نمی کند بلکه از انجام عزاداری که ملازم با این حرکت باشد نهی می کند .شما می توانید بگویید که در این مراسم این عمل انجام نگیرد نه این که عزاداری را تحریم کند 4⃣در مشروعیت عزاداری برای مردگان و برای امام حسین روایات فراوانی وارده شده است که ما در پاسخ های گذشته اشاره داشته ایم وکسی نمی تواند عزاداری را به طور مطلق تحریم کند که جهت اگاهی بیشتر رجوع کنید: 📚وسایل الشیعه ج3 ص279 باب87 5⃣ممکن است تصور شود که اگر زدن بر ران به هنگام پیش امدن مصیبت حرام باشد پس سینه زنی در مراسم امام حسین نیز همین حکم را دارد. ❗️پاسخ آن روشن است .دست زدن بر ران که مورد روایت است ناظر به مصیبت های شخصی و فردی است و این که گاهی مصیبت زده بر اثر بی تابی جام صبرش لبریز میشود و عکس العملی نشان می دهد که دور از آداب صابران است . 💭ولی سینه زدن در عزاداری امام حسین نشانه حزن دینی است نه حزن شخصی و نشانه محبت به پیامبر و خاندان اوست که به دست سفاکان روزگار و انسان های بی رحم کشته شده اند . ❗️به تعبیر دیگر سینه زنی در اینجا بر خاسته از بی تابی روحی و ضعف ایمان که مورد روایت است نیست و هر گز در آن اعتراضی به تقدیر خداوند وجود ندارد بلکه برخاسته از حب درونی به پیامبر و ال اوست که حقیقت دین را تشکیل می دهد .این نوع حرکتها که همراه با نوحه خوانی و سینه زنی و پرچم های سیاه است نشان دهنده امور زیر است : 💎احیای مکتب عدالت خواهی و ظلم ستیزی 💎توجه دادن نسل حاضر به خیانت حاکمان گذشته 💎ابراز همدردی با پیامبر و خاندان او ❗️لذا سینه زنی برای امام حسین از مورد روایت که مصیبت های فردی است خارج است . 📚پاسداری از مرقد پیامبران و امامان، ایت الله سبحانی، ص90 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔چرا شیعیان لا اقل به کتب خود نمی کنند؟ در اسلام و حتی شیعه عزادازی نهی شده است اما چرا شیعه عزاداری می کند؟ ❕محمد بن يحيى، عن سلمة بن الخطاب، عن سليمان بن سماعة الخزاعي، عن علي بن إسماعيل، عن عمرو بن أبي المقدام قال: سمعت أبا جعفر (عليه السلام) يقول: تدرون ما قوله تعالى: (ولا يعصينك في معروف)؟ قلت: لا، قال: إن رسول الله (صلى الله عليه وآله) قال: لفاطمة (عليها السلام): 👈إذا أنامت فلا تخمشي علي وجها ولا تنشري علي شعرا  ولا تنادي بالويل ولا تقيمي علي نائحة👉، قال: ثم قال: هذا المعروف الذي قال الله عز وجل. 📚نام کتاب : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني    جلد : 5  صفحه : 527 ✍از امام باقر شنیدم که می گفت : ایا می دانید معنای این گفتار خدا چیست که(لا یعصینک فی معروف یعنی در هیچ کار معروفی از تو نافرمانی نکنند)؟ پاسخ دادم : نه ؛ گفت : رسول خدا به فاطمه فرمود : 👈هنگامی که من مردم ، گونه بر من نخراش و موی خود را پریشان نکن و فریاد واویلا نده و 💥نوحه خوانی برایم بپا نکن💥👉. 🔷چرا خوانی می کنید؟؟ وقتی محمد به فاطمه میگه برایم نوحه خوانی نکنید ؛ شما چرا کاسه داغ تر از آش می شوید؟؟؟ 💠💠 👌عالم ارجمند ، مکارم در مقام بیان عقاید شیعه چنین عرضه می دارد ؛ 🔰« ما در باره روایات اهل بیت ؛ ❕« تکرار این موضوع را ضروری می دانیم که هر حدیثی که در یکی از منابع معروف یا سایر منابع معتبر وجود داشته باشد به این معنی نیست که آن حدیث به خصوص معتبر باشد ، بلکه هر حدیثی سندی دارد که باید هر یک از رجال سند آن جدا گانه مورد بررسی قرار گیرد هر گاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند آن حدیث به عنوان یک حدیث صحیح پذیرفته می شود در غیر این صورت ان حدیث مشکوک یا ضعیف است» 📚اعتقاد ما ، ص119 👌روایتی که مورد استناد قرار گرفت ، از حیث سندی و غیر قابل اعتماد است . ❕در سند آن بن الخطاب وجود دارد که نجاشی در مورد او می گوید ؛ « در حدیث ضعیف است » 📚رجال نجاشی ص187 👌وعلی بن اسماعیل وجود دارد که است . ❕راوی دیگر نیز عمروبن ابی المقدام است که دارای توثیق قاطعی نیست . علامه از برخی از علما نقل می کند که او را تضعیف کرده اند 📚رجال علامه حلی ص120 ❕لذا علامه در ذیل حدیث مذکور می گوید ؛ « الحدیث الرابع ضعیف »« این حدیث ضعیف است » 📚مراه العقول ج20 ص358 ❕این حدیث با همین راویان ضعیف و مجهول در کتاب معانی الاخبار هم نقل شده است ؛ 📚معانی الاخبار ص390 ❗️اگر از ضعف سندی این روایت هم چشم پوشی کنیم , باز هم گفتنی است که پیامبر گرامی به فاطمه سلام الله علیهما توصیه کرده بود که پس از وفات من ، خود را به عزاداری و جزع و فزع و گریه و زاری برای من مشغول نکند تا دشمن از این فرصت استفاده کند و نقشه های شوم خود را پیاده کند ، پیامبر گرامی آنان را مامور کرده بود که به جای گریه و زاری ، سعی خود را برای بدست آوردن خلافت جامعه به کار گیرند و عزاداری و جزع و فزع بر پیامبر ، آنان را از این وظیفه مهم غافل نسازد . ❕بنابراین نهی مذکور یک نهی ارشادی و تنها در همان بازده زمانی ابتدایی وفات پیامبر است . 👌ما در گذشته مفصلا ، عزاداری و نوحه و جزع و فزع کردن در مصائب اهل بیت علیهم السلام را از کتب شیعه و سنی اثبات کرده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7310 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7275 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7294 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔شیخ نقل می کند که امام حسین شب عاشورا به حضرت زینب گفتند وقتی که من از دنیا رفتم برام عزاداری نکنی پس چطور ما واسه امام حسین عزاداری می کنیم ❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌شیخ مفید نقل می کند که امام حسین علیه السلام در ساعات پایانی حیات خویش و به هنگام با حضرت زینب به او فرمود ؛ « ای خواهرم ، در شهادت من گریبان چاک مکن و صورت مخراش و و فغان سر مده » 📚الارشاد ج2 ص117 ❕این روایت نمی تواند دلیل برای حرمت باشد؛ 1⃣این روایت بدون سند و نقل شده است .روشن است روایتی که بدون سند و مرسل باشد ، ضعیف و غیر قابل استناد است . 2⃣با صرف نظر از اشکال سندی ، این نهی به سبب موقعیت خاص حضرت زینب و امکان سوء استفاده دشمن ، و تضعیف روحیه فرزندان و دیگر باز ماندگان و شرایط بوده است که در انتظار بانوی کربلا بوده است که تا لحظاتی دیگر باید رسالت بزرگی را به دوش بکشد که با هر گونه اظهار ضعف از سوی آن بانو امکان پذیر نمی باشد . ❗️بنابراین این نهی امام ، نهی بوده که جهت آرام ساختن و دلداری بخشیدن به اهل بیت و دیگر زنان و خردسالان صادر شده است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔لطفا به متن زیر از کانال دین پاسخ دهید ؛ ◾️ اسلام و عربى به روايت زير توجه كنيد: «ما از تبار قريش هستيم و هواخواهان ما عرب و دشمنان ما عجم ها(فارسها) هستند. روشن است که هر عربى از هر عجمی بهتر و بالاتر؛ و هر عجمی از دشمنان ما هم بدتر است؛ عجمها را بايد دستگير کرد و به مدينه آورد؛ زنانشان را به فروش رسانيد و مردانشان را به بردگى و غلامى اعراب گماشت. : سفينه البحار و مدينه الحکم و الاثار ؛ صفحه ۱۶۴، نویسنده: شیخ عباس قمى 💠💠 👌به راستی انسان از شدت عناد و دشمنی این افراد با اسلام و تشیع متعجب می شود که چگونه سعی می کنند با تحریف و مطلبی را به مخاطب القاء کنند . ❕کتاب سفینه البحار مرحوم شیخ عباس قمی ، تلخیص و معجم موضوعی از کتاب شریف الانوار است و شیخ عباس قمی تنها روایات بحار الانوار را به صورتی تلخیصی و در کتاب مذکور نقل می کند . 💠شیخ عباس قمی ابتدا اصل روایت را از کتاب بحار الانوار نقل می کند که امام علیه السلام فرمود ؛ « ما قریش هستیم و شیعیان ما عرب هستند و دشمنان ما عجم می باشند » ❕شیخ عباس قمی پس از نقل روایت توضیح علامه را پیرامون روایت نقل می کند که علامه مجلسی روایت را چنین توضیح و می دهد ؛ « بیان و معنای روایت آن است که اگر شخص شیعه ما باشد عرب ممدوح است ( یعنی دارای همان صفات خوب و پسندیده است که عرب را به آن مدح می کنید ) اگر چه عجم باشد و دشمن ما عجم مذموم است (یعنی کسی که آن صفات نکوهیده را که بحق یا ناحق برای عجم می گویید دارا باشد ) اگر چه ذاتا عرب باشد » ❕این توضیح علامه مجلسی در بحار الانوار است که شیخ عباس قمی نقل می کند . 💠آنگاه شیخ عباس قمی فصلی را می گشاید تحت این عنوان ؛ « عقیده زشت خلیفه دوم در مورد عجم ها » 👌سپس از کتاب مناقب ابن شهر آشوب نقل می کند ؛ « زمانی که اسیران ایرانی را به مدینه آوردند ، خلیفه دوم می خواست که زنانشان را بفروشد و مردانشان را بندگان عرب قرار دهد و قصد داشت که معلول ها و ضعیفان وپیران را در هنگام طواف و حول خانه خدا بر دوش مردان ایرانی قرار دهد ، علی علیه السلام ( اعتراض کرد ) و گفت پیامبر فرمود بزرگ هر قوم را اکرام کنید اگر که در مخالفت با شما باشند و این ایرانی از جمله حکماء و کریمان می باشند که به اسلام اظهار رغبت کرده اند و من برای خداوند از حق خود و بنی هاشم در مورد آنان گذشتم ...» 📚سفینه البحار ج6 ص165 ❗️این تمام جریان این روایت است ، که متاسفانه کانال های ضد دین با این جریان مطلب را به صورت وارونه نشان می دهند ‌. 👌ما در پست دیگری مفصلا به شرح و بررسی روایاتی که می گوید شیعیان ما و دشمنان ما هستند پرداخته ایم ، جهت آگاهی به نمایه زیر مراجعه فرمایید ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/6260 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❓آیا راست است که اهل بیت فرموده اند شیعیان ما عرب هستند و دشمنان ما عجم و غیر عرب ❕ 💠پاسخ💠 ❕روایاتی در مجامع روایی ما آمده است که ممکن است این معنا از آن ها به دست آید. 1⃣شیخ کلینی در کافی روایت می کند که امام صادق علیه السلام فرمود: « ما بنی هاشم هستیم و شیعیان ما عرب و بقیه مردم عرب های نادان و بی سواد و بادیه نشین هستند»« نحن بنو هاشم و شیعتنا العرب و سائر الناس الاعراب» 📚الکافی ج8 ص166 2⃣در روایت دیگر نقل می کند که فرمود: « ما قریش و شیعیان ما عرب و بقیه مردم کفار غیر عرب هستند» 📚همان مدرک 3⃣شیخ صدوق نقل می کند که امام صادق علیه السلام فرمود: « ما قریش و شیعیان ما عرب و دشمنان ما عجم هستند» 📚معانی الاخبار ص404 ❗️علامه مجلسی این روایت را به نقل از معانی الاخبار صدوق در بحار الانوار می آورد. 📚بحار الانوار ج64 ص176 ❕شیخ عباس قمی هم در سفینه البحار که تلخیص بحار الانوار است به نقل از معانی الاخبار می آورد. 📚سفینه البحار ج6 ص165 ❗️عجم به تمام غیر عرب اعم از ایرانی و غیر ایرانی اطلاق می شود. 📚لغات در تفسیر نمونه ص52 🔴نقد؛ 1⃣یکی از ملاک های پی بردن به صحت یک روایت ، موافقت یا عدم موافقت آن روایت با آموزهای قرآنی است. 🔶امام باقر علیه السلام فرمود: « حدیثی که از ما برایتان نقل می شود ، بر قرآن عرضه کنید ، اگر موافق قرآن بود بگیرید و اگر مخالف بود آن را قبول نکنید» 📚وسائل الشیعه ج27 ص120 ❕قرآن مجید تنها ملاک امتیاز و برتری را ، تقوا می داند و می فرماید: « ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ولی گرامی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شما است» 🔶حجرات 13 🔷پیامبر گرامی فرمود: « خدای شما یکی است و پدرتان یکی ، نه عرب بر عجم برتری دارد و نه عجم بر عرب ، نه سیاه پوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سیاه پوست مگر به تقوا» 📚تفسیر قرطبی ج9 ص6162 🗯بنابراین ملاک برتری تنها تقوا است نه عرب یا عجم بودن لذا روایت مذکور چون خلاف آموزه های قرآنی است قابل پذیرش نمی باشد. 2⃣در روایات متعددی ، اهل بیت علیهم السلام از عجم و ایرانیان مدح و تمجید کرده اند . 🔶پیامبر گرامی فرمود: « اگر ایمان معلق در ثریا باشد مردانی از فارس به ان دست پیدا می کنند» 📚بحار الانوار ج58 ص230 ♦️در روایت دیگر امده است : « اگر علم در ثریا باشد مردانی از فارس به ان دست پیدا می کنند» 📚قرب الاسناد؛ ص109 🔶خداوند در آیه 54 سوره مائده می فرماید: « ا ی مومنان هر کس از شما که از دینش برگردد خداوند به زودی قومی به عرصه آورد که دوستشان می دارد و انان نیز او را دوست می دارند» ❕در تفسیر مجمع البیان امده است که از پیامبر درباره این آیه سوال میشود .حضرت دست بر شانه سلمان می زند و می فرماید: « سلمان و همانندان او ( ایرانیان) مراد آیه هستند .اگر دین در ثریا باشد مردانی از فارس به ان دست پیدا خواهند کرد» 📚مجمع البیان ج3 ص357 👌در مدح ایرانیان روایات فراوانی امده است که جهت اگاهی رجوع کنید ؛ 📚 بحار الانوار 57 ص201 باب 36 ❓با این وجود چگونه قابل قبول است که اهل بیت ، عجم و ایرانیان را دشمنان خود تلقی کنند❕❕ 3⃣روایات مذکور در مذمت عجم و غیر عرب از حیث سند مردود بوده و قابل استناد نمی باشد. 🔶شیخ کلینی دو روایت مذکور را از سهل بن زیاد نقل می کند در حالی که این راوی ضعیف و مردود است. 🗯نجاشی در مورد او می نویسد: « او در حدیث ضعیف است و به احادیث او اعتماد نمی شود .احمد بن محمد بن عیسی شهادت می داد که او اهل غلو و دروغگویی است و او را از قم به ری خارج کرد» 📚رجال نجاشی ص185 🔶در سند روایت معانی الاخبار هم که مورد نقل بحار الانوار و سفینه البحار واقع شده است ؛ ❕سلمه بن الخطاب قرار دارد که نجاشی می گوید او ضعیف است. 📚رجال نجاشی ص187 ❕و عثمان بن جبله قرار دارد که مجهول و ضعیف است. 📚زبده المقال من معجم الرجال ج1 ص670 4⃣اگر از همه آنچه که گفتیم چشم پوشی کنیم باز هم معنای صحیح این رویات این است که بگوییم : « مقصود این روایات این است که عرب و عجم نگویید و عرب را بر عجم برتری ندهید و از عجم مذمت نکنید .ببینید اگر شخص شیعه ما است عرب است یعنی دارای همان صفات خوب و نیکویی است که عرب را به آن مدح می کنید اگر چه عجم باشد . ❗️دشمن ما عجم است یعنی اگر کسی آن صفات نکوهیده را که به حق یا ناحق برای عجم می گویید دارا باشد اگر چه ذاتا عرب باشد » 📚معارف دین ، صافی گلپایگانی ج2 ص253 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
⁉️سوال امام علی در موارد متعددی خلفا را تایید می کرد و به انان در مشکلات کمک می کرد چگونه است که شیعیان خلاف خلفا را قبول نمی کنند 🗯پاسخ: ❗️رفتـار امام علي با خلفا را بايد در دو زمينه مورد بررسي قرار داد: 1. به رسميت شناختن خلافت آنان. 2. همكاري امام با دستگاه خلفا در حل معضلات ديني و مشكلات سياسي. و اين دو مطلب بايد از يكديگر تفكيك شود. 🗯با قطع و يقين مي‌گوييم كه موضع امام در مورد اوّل كاملاً منفي بود و در مورد دوم مثبت. ❗️در مورد دلايل منفي بودن موضع امام در مورد نخست بايد گفت: 🔷اوّلاً:  علي(ع) چگونه مي‌تواند خلافت ديگران را به رسميت بشناسد، در حالي كه وي از جانب خدا در مواضع مختلف و به ويژه روز غدير، به عنوان ولي مسلمانان و سرپرست آنان معرفي شده است؟ ولايت امام، يك حكم آسماني بود كه جز خدا، هيچ فردي نمي‌تواند آن را دگرگون سازد، چنان كه مي‌فرمايد: «هيچ مرد و زن با ايماني حق ندارد هنگامي كه خدا و پيامبر او درباره امري حكمي كنند، اختياري (در برابر فرمان خدا) داشته باشد» 📓احزاب36 ❗️امامت امام حق شخصي وي نبود كه از آن چشم پوشي كند، بلكه حكم الهي بود كه كسي قادر بر تغيير آن نيست، امّا اگر شرايط براي اجراي اين حكم فراهم نباشد، مصلحت ايجاب مي‌كند كه درباره آن سكوت كند، نه اين كه ديگري را جاي خود بنشاند. 🔷ثانياً: تاريخ سقيفه و بررسي زندگي امام حاكي است كه آن حضرت با وجود شديدترين فشارها، دست بيعت به سوي خلفا دراز نكرد. ❗️معاويه در يكي از نامه‌هاي خود به علي مي‌نويسد: 🔶 «تو همان كسي هستي كه به سان شتر افسار زده به سوي بيعت كشيدند»; و اين جمله بيانگر آن است كه فشار براي بيعت به حدي بود كه امام را به زور از خانه خود بيرون كردند و به مسجد بردند. امام در پاسخ نامه معاويه، اين بي‌حرمتي را انكار نمي‌كند، ولي تصريح مي‌كند كه اين نشانه مظلوميت اوست، آنجا كه مي‌فرمايد: «گفتي كه همچون شتر، افسار زدند و كشيدند كه بيعت كنم، عجبا! به خدا سوگند خواستي مذمت كني ولي ناخود آگاه ستودي. خواستي رسوا كني ولي رسوا شدي. براي يك مسلمان نقص نيست كه مظلوم واقع شود، مادام كه در دين خود ترديد نداشته باشد و در يقين خود شك نكند». 📚نهج البلاغه نامه 28 🔶ثالثا: كلمات امام در موارد مختلف حاكي از آن است كه او تا آخرين لحظات زندگي، خود را شايسته خلافت مي‌دانست و اين كه خلافت حق مسلم او بود و از وي گرفته شد. در اين مورد، علاوه بر خطبه «شقشقيه» كه همه با او آشنا هستيم، سخنان ديگر او حاكي از غصب خلافت و عقب زدن او است كه ما در اين جا به برخي از سخنان آن حضرت اشاره مي‌كنيم: 🔷الف. «به خدا سوگند از روزي كه خدا جان پيامبر خويش را تحويل گرفت تا امروز همواره حق مسلم من از من سلب شده است». 📓نهج البلاغه خطبه6 🗯ب: «شخصي در حضور جمعي به من گفت: پسر ابوطالب تو بر امر خلافت حريصي به او گفتم: ❗️«بلكه شما حريص‌تر و از پيغمبر دورتريد و من از نظر روحي و جسمي نزديك‌ترم. من حق خود را طلب كردم و شما مي‌خواهيد ميان من و حق خاص من حائل و مانع شويد و مرا از آن منصرف سازيد. آيا آن كه حق خويش را مي‌خواهد حريص‌تر است يا آن كه به حق ديگران چشم دوخته است؟ همين كه او را در برابر حاضران با نيروي استدلال كوبيدم به خود آمد و نمي‌دانست در جواب من چه بگويد». 📚نهج البلاغه خطبه 172 ❗️حضرت در ادامه مي‌فرمايد: «خدايا از ظلم قريش و همدستان آنها به تو شكايت مي‌كنم. اينها با من قطع رحم كردند و مقام و منزلت بزرگ مرا تحقير نمودند. اتفاق كردند در مورد امري كه حق خاص من بود، بر ضدّ من قيام كنند». 📚بحار الانوار ج29 ص605 🗯تا اين جا روشن گرديد كه امام هرگز در مسأله خلافت و امامت با خلفا مصالحه نكرد و پيوسته از مظلوميت خود سخن مي‌گفت و نسل‌ها را از حقايق آگاه مي‌ساخت. ❗️علامه مجلسی انبوهی روایت از احتجاجات امام بر دیگران در مورد خلافت و وصایت خویش نقل می کند 📚بحار الانوار ج29 ص3 باب 5 ❗️بخاری نقل می کند که حضرت علی خطاب به ابوبکر چنین عرضه داشت: « اما تو ای ابوبکر در حق ما اهل بیت استبداد ورزیدی» 📚صحیح بخاری ج4 ص1549 🗯وحضرت در شورای شش نفره ،تصدی خلافت به شرطی که بر مبنای ابوبکر و عمر حکمرانی کند را رد کرد 📚مسند احمد،ج1 ص75 📚اسد الغابه ج4 ص123 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 🔴نكته دوم، همكاري امام با خلافت در مسائل ديني و سياسي و حل مشكلات خلفا است كه موضع امام در اين مورد كاملاً مثبت بود. 🗯 ايشان در يكي از نامه‌هاي خود، علت همكاري با دستگاه خلافت را به روشني بيان مي‌كند. اکنون ترجمه نامة امام را در اين جا مي‌آوريم: 🗯«به خدا سوگند هرگز فكر نمي‌كردم و به خاطرم خطور نمي‌كرد كه عرب بعد از پيامبر; امر امامت و رهبري را از اهل بيت او بگردانند (و در جاي ديگر قرار دهند و باور نمي‌كردم) آنها آن را از من دور سازند! تنها چيزي كه مرا ناراحت كرد اجتماع مردم اطراف فلان... بود كه با او بيعت كنند. دست بر روي دست گذاردم تا اين كه با چشم خود ديدم گروهي از اسلام بازگشته و مي‌خواهند دين محمد را نابود سازند. (در اين جا بود) كه ترسيدم اگر اسلام و اهلش را ياري نكنم، شاهد نابودي و شكاف در اسلام باشم كه مصيبت آن براي من از رها ساختن خلافت و حكومت بر شما بزرگ‌تر بود؛ چرا كه اين بهره دوران كوتاه زندگي دنيا است كه زايل و تمام مي‌شود. همان طور كه «سراب» تمام مي‌شود و يا همچون ابرهايي كه از هم مي‌پاشند. پس براي دفع اين حوادث به پا خاستم تا باطل از ميان رفت و نابود شد و دين پا برجا و محكم گرديد». 📚نهج البلاغه نامه 62 👌اين نامه به روشني بيان مي‌كند كه امام در عين انتقاد از خلافت، براي صيانت اسلام تا آنجا كه امكان داشت با آنان همكاري کرد و معضلات علمي و سياسي آنان را به نحو احسن، حل و فصل نمود. 📚راهنمای حقیقت،ص647 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال لطفا صریح و بی پرده نظر خود را راجع به فتوحات اسلامی بگویید ایا شیعه موافق بوده یا مخالف ؟ 🔶پاسخ ❗️فتوحات صورت گرفته توسط خلفا به هیچ عنوان مورد تایید شیعه نبوده است از چند جهت: 1⃣تضاد فرهنگ فتوحات با هدف بعثت پیامبران: 🔶سیره پیامبران گواهی می دهد که انان برای رهانیدن انسان ها از تاریکی ها و گمراهی ها مبعوث شده اند.در هیچ یک از ایات قرانی در توصیف پیامبران خصوصا پیامبر اسلام سخن از کشورگشایی انان نیست و نفرموده :« ما تورا برای کشور گشایی فرستادیم» 🔶بلکه به عکس در قران می فرماید: « ما تورا رحمت برای جهانیان فرستادیم» 📓انبیا107 ❗️هدف پیامبران گسترش عدالت و تربیت مردم بوده است نه تاسیس امپراطوری و فتوحات 🔷شهید مطهری چنین می گوید: « پیامبر اصلا وصیت نکرد که پس از من فتوحات کنید با آن که انواع وصیت ها را کرد» 📚حماسه حسینی ج3 ص20 2⃣لزوم دفاعی بودن سیاست نظامی جامعه اسلامی : 🔷پیامبر گرامی اگر در مدت ده سال نخست هجری ناچار تن به برخی جنگ ها دادند با سه توجیه تمام انها دفاعی بود: 🔶1- پاسخ به تجاوزها و فشارهای ناجوانمرادانه مشرکان مانند جنگ بدر ،احد،خندق 🔶2- تنبیه افراد ستمگری که مسلمانان یا سپاه تبلیغی انها را در بیابان ها در نقاط دور دست کشته و یا با شکستن میثاق خود هستی اسلام را به خطر می انداختند جنگ هایی که با طوائف سه گانه یهود و ...از این قبیل بود 🔶3 خنثی سازی جنب و جوش هایی که در میان قبائل در حال شکل گیری بود و در صدد بودند با جمع اوری سلاح و سرباز مقدمات حمله به مسلمین را فراهم کنند 3⃣عدم برابری امار کشتگان دشمنان در غزوات پیامبر و فتوحات که در ادامه می اید 4⃣این فتوحات همراه با مخالفت اهل بیت بوده است . 🔶امیر مومنان فرمود: « مسلمان نباید در رکاب کسی که به حکم خدا ایمان ندارد و دستور خداوند را درباره غنائم جنگی رعایت نمی کند جهاد کند اگر در چنین جهادی شرکت کند دشمن ما را در غصب حقوق ما و ریختن خون ما یاری داده و. مرگ او همانند مرگ دوران جاهلیت است» 📚الخصال،ص625 ❗️در روایت دیگر جنگ بدون اذن وحضور امام تعبیر شده است که همانند گوشت مردار و خون و خوک حرام است 📚الکافی ج5 ص23 ❗️صاحب جواهر می گوید: « جنگ بدون حضور امام سبب زیر سوال رفتن مشروعیت چنین جنگی است» 📚جواهر الکلام ج21 ص11 ❗️حضرت امام می گوید: « هیچ دلیلی بر این که فتوحات به دستور امام معصوم و یا با اذن او صورت گرفته وجود ندارد» 📚کتاب البیع ج3 ص108 ❗️البته باید توجه کرد که اگر در برخی جنگ ها حضرت. امیر مشورتی می دادند از دو جهت بوده است: 1- کیان اسلام در خطر بوده به گونه ای که اگر مشورت داده نمیشد اسلام از بین می رفت 2- جهت جلوگیری از کشتار و غارت بیشتر مردم بی گناه توسط افراد به ظاهر مسلمان بوده است 5⃣نقش تخریبی فتوحات در مخدوش ساختن چهره اسلام: 🔶در جنگ ذات العیون 1000 انسان توسط خالد بن ولید کور شدند 📚تاریخ طبری ج2 ص322 🔶همان فرد در یک روز سی هزار نفر را کشت ( جنگی تحت فرماندهی خالد) 📚الکامل فی التاریخ،ج2 ص240 🔶در جنگی دیگر در یک روز چهل هزار نفر را کشتند 📚تاریخ طبری ج2 ص424 🔶در جنگی دیگر در یک روز هفتاد هزار نفر را کشتند 📚تاریخ ابن خلدون ج2 ص509 🔶و جنگ انها برای اب و غذا بود 📚سیر اعلام النبلائ،ج3 ص32 ⁉️ایا با این جنایات می توان از فتوحات دفاع کرد 🔴البته ما در گذشته اورده ایم که ایرانیان به زور اعراب مسلمان نشدند و انان تنها ایران را فتح کردند.ایرانیان سالها بعد با تحقیقات دانشمندان خودشان مسلمان شدند که می توانید کلید واژه« دلیران» را در کانال سرچ کنید https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❔آیا حیوانات و پرندگان برای مصیبت اهل بیت عزاداری می کنند و آنان نیز ولایت اهل بیت را دارند ❕می گویند در روایات آمده است اما برخی قبول نمی کنند ❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌به این نکته در روایات اشاراتی شده است . 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « پرستو حرکتش در آسمان تاسف و اندوه است از ظلمی که به اهل بیت محمد شده است و تسبیح او قرائت الحمد الله رب العالمین است » 📚الکافی ج6 ص223 📚الخصال ج1 ص327 👌در نقل دیگری آمده است ؛ « خداوند خلقی را آفریده است که از فرزندان آدم نیستند اما لعنت می کنند دشمنان امیر مومنان را و آن چکاوک در سحرگاه می باشد ، که می گوید خدایا لعنت کن دشمنان آل محمد را » 📚علل الشرایع ج1 ص143 👌در نقل دیگری امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « چکاوک را نخورید و به او ناسزا نگویید ، و به دست بچه هایتان ندهید تا بازی کنند ، زیرا تسبیح زیاد می کنند و تسبیح آنها این است که خدا لعنت کند بر دشمنان آل محمد » 📚امالی طوسی ص71 👌در روایت دیگر امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « زمانی که امام حسین کشته شد ، آسمانها و زمین های هفت گانه و آنچه در آنها هستند و آنچه در بین آنها هستند بر قتل او گریه کردند » 📚الکافی ج4 ص575 👌در نقل دیگری علی علیه السلام فرمود ؛ « تمام چیزها برای مظلومیت حسین گریه خواهند کرد ، حتی وحشیان صحراها و ماهیان دریاها و پرندگان آسمان ...» 📚علل الشرایع ج1 ص217 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « انس و جن و پرندگان و وحوش برای حسین گریه کردند به نحوی که اشکشان جاری شد» 📚کامل الزیارات ص79 👌در نقل دیگر فرمود ؛ « انواع و اقسام حیوانات وحشی گردنهای خود را روی قبر حسین گذارده و شب تا صبح گریه می کنند و مرثیه می خوانند » 📚کامل الزیارات ص80 👌در نقل دیگری امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « جغد دائما در مکانی که آباد بود قرار می گرفت تا زمانی که حسین شهید شد ، او قسم خورد که ابدا در مکان های آباد ماوی نگیرد و او همه ایام محزون می باشد تا شب فرا رسد و چون شب فرا رسد همچنان برای حسین ناله می کند تا صبح شود » 📚کامل الزیارات ص99 🔰به این مضمون روایات فراوان دیگری نیز نقل شده است اما متاسفانه دیده می شود که برخی افراد و کانال های تلگرامی که تخصص لازم را ندارند و منبع آنان برای طرح مطالب ، کپی کردن از دیگران و سایت های اینترنتی می باشد ، روایات مذکوره را از اساس رد کرده و غیر قابل قبول می خوانند. 🔶در حالی که خداوند در قرآن تصریح به شعور و فهم حیوانات کرده و می فرماید ؛ « آسمانهای هفت گانه و زمین و کسانی که در آنها هستند همه تسبیح او را می گویند ، و هر موجودی( در عالم) تسبیح و حمد او را می گوید ولی شما ها تسبیح آنها را نمی فهمید » 🔶اسراء44 👌و می فرماید ؛ « پرندگانی که بر فراز آسمان بال می گسترانند ، هریک از آنها نماز و تسبیح خود را می داند » 🔶نور41 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هیچ پرنده ای در صحرا و دریا صید نمی شود و هیچ حیوان وحشی به دام صیاد نمی افتد مگر به خاطر ترک تسبیح» 📚تفسیر البرهان ج4 ص82 ❕علامه مجلسی در مورد روایات مذکوره می نویسد ؛ « رد کردن این اخبار بسیار زیاد که از امامان رسیده به محض استبعاد خیالی یا تقلید از فلاسفه که تکیه گاه آنان خیالات است ، و ایمان به مسائلی که انبیاء گرام آورده اند ندارند ، از دانشمندان و اهل فضل صحیح نیست و چگونه می توان اینها را رد کرد در حالی که در قرآن شبیه آنها آمده مانند داستان هدهد و مورچه و سلیمان و آیاتی که تصریح به تسبیح گفتن موجودات می کند و همچنین روایات زیادی است که حیوانات دارای تسبیح و ذکر هستند و خدای خود را می شناسند و منافع و مضار خود را تشخیص می دهند ،بنابراین رد کردن اخبار اهل بیت یا تاویل آنها بدون دلیل نوعی تجری و بی باکی نسبت به خدا و پیامبر و ائمه است » 📚بحار الانوار ج27 ص273 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔با توجه به این که حیوانات عقل و شعوری ندارند ، چگونه حضرت سلیمان می خواست پرنده را به خاطر غیبتش مواخذه و مجازات کند ❗️آیا چنین چیزی معقول است ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « (سليمان) در جستجوى پرنده (هدهد) برآمد و گفت چرا هدهد را نمى بينم يا اينكه او از است. من او را قطعا كيفر شديدى خواهم داد و يا او را ذبح مى كنم و يا دليل روشنى (براى غيبتش) براى من بياورد » 🔰نمل 20_21 👌در این آیات خداوند از پرنده ای به نام سخن به میان می آورد که تحت امر و فرمان سلیمان نبی علیه السلام بوده است تا جایی که سلیمان نبی به خاطر غیبت هدد و کوتاهی از ادای وظائف ، تصمیم به مواخذه و او می گیرد . ❕این که چگونه پرنده ای که دارای عقل و شعور نیست ، مستحق مجازات می شود ، روشنی دارد . 👌مداركى در دست است كه نشان مى دهد حيوانات نيز به اندازه خود داراى درك و فهمند، از جمله ، زندگى بسيارى از حيوانات آميخته با نظام جالب و شگفت انگيزى است كه روشنگر سطح عالى و شعور آنها است كيست كه درباره مورچگان و زنبور عسل و تمدن عجيب آنها و نظام شگفت انگيز لانه و كندو، سخنانى نشنيده باشد، و بر درك و شعور تحسين آميز آنها آفرين نگفته باشد؟ گرچه بعضى ميل دارند همه اينها را يك نوع الهام غريزى بدانند، اما هيچ دليلى بر اين موضوع در نيست كه اعمال آنها به صورت ناآگاه (غريزه بدون عقل) انجام مىشود. ❔چه مانعى دارد كه اين اعمال همانطور كه ظواهرشان نشان مى دهد ناشى از عقل و درك باشد؟ بسيار مى شود كه حيوانات بدون تجربه قبلى در برابر حوادث پيش بينى نشده دست به ابتكار مى زنند، مثلا كه در عمرش گرگ را نديده براى نخستين بار كه آن را مى بيند به خوبى خطرناك بودن اين دشمن را تشخيص داده و به هر وسيله كه بتواند براى دفاع از خود و نجات از خطر متوسل مى شود. ❕علاقه اى كه بسيارى از حيوانات تدريجا به صاحب خود پيدا مى كنند شاهد ديگرى براى اين موضوع است، بسيارى از سگهاى درنده و خطرناك نسبت به صاحبان خود و حتى فرزندان كوچك آنان مانند يك مهربان رفتار مى كنند. 👌داستانهاى زيادى از وفاى حيوانات و اينكه آنها چگونه خدمات انسانى را جبران مى كنند در كتابها و در ميان مردم شايع است كه همه آنها را نمى توان افسانه دانست.و مسلم است آنها را به آسانى نمى توان ناشى از دانست، زيرا غريزه معمولا سرچشمه كارهاى يك نواخت و مستمر است، اما اعمالى كه در شرائط خاصى كه قابل پيشبينى نبوده بعنوان عكس العمل انجام مى گردد به فهم و شعور شبيه تر است تا به غريزه. ❕هم امروز بسيارى از حيوانات را براى مقاصد قابل توجهى تربيت مى كنند، سگهاى پليس براى گرفتن جنايتكاران، كبوترها براى رساندن نامه ها ، و بعضى از حيوانات براى خريد جنس از مغازه ها، و شكارى براى شكار كردن، آموزش مى بينند و وظائف سنگين خود را با دقت عجيبى انجام مى دهند، امروز حتى براى بعضى از حيوانات رسما مدرسه افتتاح كرده اند . 📚تفسیر نمونه ج 5 ص 225 ❕بنابراین نمی توان درک و شعور حیوانات را انکار کرد و به خاطر همین درک و شعور است که در آیات و روایات ، به حشر و نشر حیوانات و مواخذه آنها در قیامت ، به حسب درک و شعورشان شده است که می توانید پاسخ گذشته ما را مطالعه فرمایید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/550 ❕از همه این ها گذشته ، هدهد پرنده تحت امر سلیمان نبی به واسطه تربیت ایشان دارای چنان شعور و استعداد و فهمی شده بود که در پاسخ سلیمان چنین داشت ؛ « چندان طول نكشيد (كه هدهد آمد و) گفت من بر چيزى آگاهى يافتم كه تو بر آن آگاهى نيافتى من از سرزمين سبا يك خبر قطعى براى تو آورده ام. - من زنى را ديدم كه بر آنها حكومت مى كند و همه چيز در اختيار داشت (مخصوصا) تخت عظيمى دارد.- (اما) من او و قومش را ديدم كه براى غير خدا- خورشيد- سجده مى كنند و شيطان اعمالشان را در نظرشان زينت داده آنها را از راه بازداشته و آنها هدايت نخواهند شد. - چرا براى خداوندى نمى كنند كه آنچه در آسمانها و زمين پنهان است خارج مى كند؟و آنچه را مخفى مى كنيد و آشكار نمى سازيد، ميداند؟- خداوندى كه معبودى جز او نيست، و پروردگار و صاحب عرش عظيم است.» 🔰نمل 22_26 ❔براستی می توان چنین پرنده ای را که به این زیبایی ، درک و فهم و قدرت تجزیه و تحلیل و بیان استدلال و برهان را دارد ، پرنده ای بی شعور کرد که شایسته مواخذه نمی باشد ❗️ https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
سوال آیا حیوانات هم بهشت و جهنم دارند؟ و اگر بهشت و جهنم دارند یعنی اختیار و تکلیف هم دارند؟ ✅پاسخ: علامه گرانقدر مجلسی در بحار الانوار شریف چنین می فرماید: "اخبار داله بر این که خداوند حیوانات را محشور می کند واین که حتی بعضی از آنها در بهشت ( خدمتگزار بهشتیان) هستند فراوان است " 📚بحار الانوار،ج7 ص276 ❗از ابوذر نقل شده است که ما خدمت پیامبر بودیم که در پیش روی ما دو بز به یکدیگر شاخ زدند.پیامبر فرمود: "ایا می دانید چرا اینها به یکدیگر شاخ زدند؟ حاضران گفتند نه پیامبر فرمود:ولی خدا می داند چرا؟وبه زودی در میان آنها داوری خواهد کرد 📚تفسیر مجمع البیان،ذیل آیه 38 انعام 📚تفسیر نور الثقلین،ذیل آیه 38 انعام ❗در روایت دیگر آمده است که فرمود: "خداوند تمام این جنبندگان را روز قیامت بر می انگیزاند وقصاص بعضی را از بعضی می گیرد حتی قصاص حیوانی که شاخ نداشته ودیگری بی جهت به او شاخ زده است را از او خواهد گرفت" 📚تفسیر المنار،ذیل آیه فوق الذکر خداوند نیز می فرماید: "هیچ جنبنده ای درست زمین وهیچ پرنده ای که با دوبال خود پرواز می کند نیست مگر اینکه امتهایی همانند شما هستند... سپس همگی به سوی پروردگارشان محشور می گردند"( انعام 38) ومی فرماید: "هنگامی که حیوانات وحشی محشور میشوند"( 5 تکویر) ❗علامه مجلسی نیز در بحار الانوار شریف بابی را به ذکر روایات در محشور شدن حیوانات گشوده است 📚بحار الانوار،ج7 ص253 باب 11 ❗اما بخش اخر سوالتان که آیا حیوانات عقل واختیار دارند که تکلیف داشته باشند ومحشور شوند؟ ایت الله العظمی مکارم شیرازی چنین پاسخ میدهند: "تکلیف مراحلی دارد وهر مرحله ادراک وعقلی متناسب خود میخواهد، تکالیف فراوانی که در قوانین اسلامی برای یک انسان وجود دارد بقدری است که بدون داشتن یک سطح عالی از عقل ودرک انجام آنها ممکن نیست وما هرگز نمیتوانیم چنان تکالیفی را برای حیوانات بپذیریم زیرا شرط آن در آنها حاصل نیست اما مرحله ساده تر وپایین تری از تکلیف تصور میشود که مختصر فهم وشعور برای آن کافی است ما نمی توانیم چنان فهم وشعور وچنان تکالیفی را بطور کلی از حیوانات انکار کنیم. با توجه به مراتب تکلیف وتفاوت مراتب عقل اشکال بالا در مورد حیوانات نیز حل می شود " 📚تفسیر نمونه،ج5 ص226 ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔چرا در زمانی پیامبر که نوبت زنانش را رعایت نمی کند و زنانش ابراز نارضایتی می کنند. آیه نازل می شود که لازم نیست نوبت زنانت را رعایت کنی ❗️ چرا این قدر قرآن به پیامبر رفتار کرده است❕ 💠💠 👌خداوند خطاب به پیامبر گرامی می فرماید ؛ « (موعد) هر يك از همسرانت را بخواهى مى توانى به تاخير اندازى و هر كدام را بخواهى نزد خود جاى دهى، و هر گاه بعضى از آنها را كه بر كنار ساخته اى بخواهى نزد خود جاى دهى بر تو نيست... » 🔰احزاب 51 👌همسران پیامبر در چگونگى تقسيم اوقات زندگى پيامبر ،با هم رقابتهايى داشتند كه پيغمبر را با آن همه گرفتارى و اشتغالات مهم در مضيقه قرار مى داد، هر چند پيامبر كوشش لازم را در زمينه عدالت در ميان آنها رعايت مى كرد ولى باز گفتگوهاى آنها ادامه داشت، آيه فوق نازل شد و پيامبر را در تقسيم اوقاتش در ميان آنها كاملا آزاد گذاشت، و ضمنا به آنها اعلام كرد كه اين حكم الهى است تا هيچگونه و سوء برداشتى براى آنها حاصل نشود. 📚مجمع البیان ذیل آیه مورد بحث ❕يك رهبر بزرگ الهى همچون پيامبر گرامی آن هم در زمانى كه در كوره حوادث سخت گرفتار است، و توطئه هاى خطرناكى از داخل و خارج براى او مى چينند، نمى تواند فكر خود را زياد مشغول زندگى شخصى و خصوصيش كند، بايد در زندگى داخلى خود داراى آرامش نسبى باشد تا بتواند به حل انبوه مشكلاتى كه از هر سو او را كرده است با فراغت خاطر بپردازد. 👌آشفتگى زندگى شخصى و دل مشغول بودن او به وضع خانوادگى در اين لحظات بحرانى و طوفانى سخت خطرناك است. ❕با اينكه ازدواجهاى متعدد پيامبر غالبا جنبه هاى و و داشته، و در حقيقت جزئى از برنامه انجام رسالت الهى او بوده، ولى در عين حال گاه اختلاف ميان همسران و رقابتهاى زنانه متداول آنها، طوفانى در درون خانه پيامبر برمى انگيخته، و فكر او را به خود مشغول مى داشته است. 👌اينجا است كه خداوند يكى ديگر از ويژگيها را براى پيامبرش قائل شده، و براى هميشه به اين ماجراها و پايان داد، و پيامبر گرامی را از اين نظر آسوده خاطر و فارغ البال كرد. ❕مى دانيم يكى از احكام اسلام در مورد همسران متعدد آن است كه شوهر اوقات خود را در ميان آنها به طور عادلانه تقسيم كند، اگر يك شب نزد يكى از آنها است، شب ديگر نزد ديگرى باشد تفاوتى در ميان زنان از اين نظر وجود ندارد، و اين موضوع را در كتب اسلامى به عنوان" حق قسم" تعبير مى كنند. 👌يكى از خصايص پيامبر اين بود كه به خاطر شرائط خاص زندگى طوفانى و بحرانيش مخصوصا در زمانى كه در مدينه بود و در هر ماه تقريبا يك جنگ بر او تحميل مى شد و در همين زمان متعدد داشت، رعايت حق قسم به حكم آيه فوق از او ساقط بود، و مى توانست هر گونه اوقات خود را تقسيم كند هر چند او با اين حال حتى الامكان مساوات و عدالت را- چنان كه در تواريخ اسلامى صريحا آمده است- رعايت مى كرد ، ولى وجود همين حكم الهى آرامشى به همسران پيامبر و محيط زندگى داخلى او مى داد. ❕بنابراین آیه مذکور معنا و فلسفه روشنی دارد و محل ایراد و اشکال نمیباشد . 📚تفسیر نمونه ج17 ص385 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❔پرسش ❓از انجایی که استفاده ابزاری از زن برای تبلیغ جایز نیست پس چرا خدا برای تبلبغ بهشت از زن (حوری)استفاده کرده؟ 🗯پاسخ: ❗️توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣ما معتقد به معاد جسمانی هستیم و این که انسان در قیامت با جسم و روح حاضر می شود و طبعا باید در هر دو جنبه غرق مواهب و برکات الهی گردد.اساسا جسم و روح دو همزاد به هم پیوسته هستند همان گونه که در این جهان جدا از یکدیگر نمی توانستند به تکامل برسند در آن جهان نیز برای بهره گیری از مواهب الهی جدای از یکدیگر نمی توانند باشند. 🔷نعمت های جسمانی بهشت مانند نعمت های معنوی آن بسیار متنوع و گسترده و جالب است و قرآن روی آن بسیار تاکید کرده است تا از این طریق توجه همه انسان ها را به اعمال و صفات و فضایلی که سرچشمه این مواهب است جلب کند زیرا نوع بشر بیش از آنکه به نعمت های روحانی بیندیشند توجه به مواهب جسمانی دارند. 📚پیام قران،ج6 ص175 2⃣نعمت های بهشتی اختصاص به نعمت های جسمانی ندارد بلکه قران از یک سری نعمت های روحانی نیز برای بهشتیان سخنان می گوید از جمله: 🔷احترام مخصوص ( زمر73)-🔷محیطی سرشار از صلح و صفا ( 137انعام-47 حجر) -🔷امنیت و زوال خوف ( دخان 51) -🔷دوستان موافق و رفیقان با وفا ( 69؛70 نسائ)-🔷نشاط فوق العاده درونی ( 24 مطففین)-🔷احساس خشنودی خداوند( 15 ال عمران)-🔷نظر خدا به انها ( قیامت 22-23)-🔷انچه بخواهند به انها داده می شوند( 22 شوری) 3⃣حوریان بهشتی اختصاص به مردان ندارد بلکه زنان نیز می توانند از آن بهره مند شوند. ❗️واژه حور بر مذکر ومونث هر دو اطلاق میشود ومفهوم گسترده ای دارد که همه همسران بهشتی را شامل میشود، همسران زن برای مردان با ایمان وهمسران مرد برای زنان مومن 📚پیام قرآن،ج6 ص202 ❗امیر مومنان فرمود: "در بهشت بازاری است که درآن خرید وفروش نیست، تنها در آن جا تصویر مردان وزنان وجود دارد، هرکس که تمایلی به آنان پیدا کند از همان جا بر او وارد میشود" 📚بحار الانوار،ج8 ص148 4⃣استفاده ابزاری از زن به این است که زن وسیله شود برای دست یابی به کالای پست و بی ارزش مثلا امروز برای تبلیغ انواع کالاها از زنان استفاده میشود تا آنان با چهره و اندام زیبایشان مشتریان را جذب کنند و یا برای فروش اجناس گوناگون فروشنده زن درخواست می شود تا مشتریان جذب زیبایی زن شده و اجناس به واسطه زنان فروخته شود. 👌این میشود نگاه ابزاری به زن و اسلام با این عمل مخالف است زیرا شان و مقام زن بیش از این ها است که بازیچه دست افراد گوناگون واقع شود تا یکسری افراد به سود بیشتر دست پیدا کنند. 5⃣اسلام به زن مقام و ارزشی بس والا داده است تا آنجایی که امام صادق فرمود: «یک زن صالحه از هزار مرد ناصالح ارزش و مقامش بیشتر است» 📚وسائل الشیعه ج20 ص172 6⃣مساله وعده دادن خداوند به حوریان بهشتی با نگاه ابزاری به زن از سه جهت دارای تفاوت است؛ 🔷1- حوریان بهشتی هدف هستند اما در نگاه ابزاری به زن بانوان هدف نیستند بلکه هدف فروش جنس و کالا است و زن ابزار واقع میشود برای فروش جنس و کالا و این قبیح و زشت است . ❗️اما در نگاه دینی حوریان بهشتی خودشان هدف هستند زیرا جزو نعمات بهشتی محسوب میشوند واگر خداوند از انان به عنوان نعمات بهشتی وعده داده است فلسفه روشنی دارد که در نکته اول به آن اشاره شد. بنابراین مقایسه این دو با یکدیگر صحیح نیست . 🔶2- در نگاه ابزاری به زن ،زن وسیله واقع میشود برای دست یابی به یک جنس پست و بی ارزش که شان زن بسیار برتر از آن می باشد اما در وعده های الهی خداوند به حوریان ،هدف نعمات بی نظیر بهشتی است که همانند انان هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده است . 🔶3- غرض خداوند از وعده دادن به نعمات بهشتی و حوریان توجه دادن مردم به صفات و افعال شایسته ای است که نتیجه آن بهره مندی از نعمات بهشتی است و این سبب تربیت و سازندگی خود مردم است اما چنین مطلبی در نگاه ابزاری به زن وجود ندارد. 👌بنابراین مقایسه این دو با یکدیگر صحیح نمی باشد. 7⃣این که فردی برای رسیدن به حوریان وهمسران بهشتی وسایر نعمات بهشت خدا را پرستش کند اگر چه عملش مقبول ومشروع است اما در روایات این نوع عبادت کردن ،عبادت کامل وبرتر شمرده نشده است. 🗯حضرت علی فرمود: «گروهی خدا را از روی رغبت ومیل به نعمت های بهشت پرستش کردند این عبادت تاجران است وعده ای اورا از روی ترس پرستیدند واین عبادت بردگان است وجمعی دیگر خدارا برای شکر نعمت ها « واین که شایسته عبادت است»پرستیدند این عبادت آزادگان است» 📚نهج البلاغه،حکمت 237 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔اگر فرض بر این بگیریم که قرآن کلام خدا باشد حال یک سوال اساسی در ذهنمه که چرا خداوند با اینهمه برای مقابله با کفار بجای تهدید به آتش جهنم ، از منطق استفاده نمیکنه؟مگه قرآن برای تمام ادوار نیست؟ چرا خدا با این همه خداییش منطقش فقط بهشت وجهنمه؟ آیا شما باورتون میشه که خدا با اینهمه بخشندگی و رحمتش ،آدمی رو ببره جهنم وایسته نگاه کنه ❗️❗️ 💠💠 👌روش قرآن در طرح مسائل روشی کاملا استدلالی و برهانی و اقناعی بوده است چنان که می فرماید ؛ « کتابی است که آیات آن یافته سپس از جانب حکیمی آگاه به روشنی بیان شده است» (هود 1) 👌سخنان پست و بی ارزش و باطل در آن راه ندارد چنان که می فرماید ؛ « هیچ گونه نه از پیش روی و نه از پشت سر به سراغ قرآن نمی آید» (فصلت 42) ❗️در عین آن که دارای محتوای عالی است فهم آن برای همگان آسان است چنان که می فرماید: « قطعا قرآن را برای پند آموزی کردیم پس آیا پند گیرنده ای است» 🔶قمر 17 👌بر همین اساس همگان را دعوت به تدبر و در آن کرده و می فرماید ؛ « ( قرآن ) کتاب مبارک است که به سوی تو نازل کردیم تا درباره آیات آن بیندیشند و خردمندان پند گیرند» (ص 29 ) 👌ومی فرماید: « آیا به آیات قرآن نمی اندیشند ؟ یا ( مگر ) بر دلهایشان قفلهایی نهاده شده است» (محمد 24 ) ❔حال پرسش این است که وقتی قرآن در عین اتقان و استحکام معارف را مطرح می کند چه نیازی چه نيازى به وجود و آن كانون مجازات و قهر و غضب مى باشد؟ 👌در برابر اين سؤال بايد به دو نكته توجه داشت ؛ 1⃣ بارها گفته ايم كه بسيارى از الهى، چه در اين جهان و چه در جهان ديگر در حقيقت نتيجه اعمال خود انسانهاست كه به عنوان مسبب الأسباب بودن خداوند به او نسبت داده مى شود بسيارى از مواهب بهشتى تجسّم اعمال نيك آدمى، و بسيارى از عذابهاى دوزخى تجسّم اعمال سوء اوست و مى دانيم نتيجه و آثار عمل چيزى نيست كه بتوان بر آن خرده گرفت. 🔸مثلًا به كسى كه سراغ موادّ مخدّر و مشروبات الكلى مى رود تا به پندار خويش لحظاتى آسوده خاطر در پناه اين دو مادّه مخدر بگذراند و از لذّت بى خبرى حاصل از اين عوامل تخدير بهره گيرد، داده مى شود كه اين دو عامل فساد سرانجام وجود تو را به تباهى مى كشد، الكل بيمارىهاى قلب و عروق و اعصاب و كبد را به دنبال دارد، و مواد مخدّر تمام اعصاب بلكه تمام هستى تو را در هم مى كوبد. 🔹حال اگر كسى گوش به اين هشدار نداد و به دنبال اين امور رفت، به عذاب و كيفر و مجازاتش مبتلًا خواهد شد، اين چيزى نيست كه نياز به فلسفه و دليلى جز قانون عليّت داشته باشد، نتيجه عمل خود انسان است و از آن گريزى نيست. ❕گناهان غالباً چنين هستند و پى آمدهايى در اين زندگى، و زندگى جهان ديگر دارند كه به صورت عذابهاى دوزخى نمايان مى شوند. 👌لذا در بسيارى از آيات قرآن، اين تعبير ديده مى شود كه مى فرمايد: «جزاى شما همان اعمال شما است» در آيه 90 سوره نمل مى خوانيم ؛ «آنها كه اعمال بد با خود بياورند به رو در افكنده مى شوند، آيا جزايى جز آنچه عمل مى كرديد خواهيد داشت»؟ يعنى اين همان اعمال شماست كه دامانتان را گرفته، نه غير آن. 🔸و در آيه 7 تحريم مى خوانيم ؛ «اى كسانى كه كافر شده ايد امروز عذر خواهى نكنيد چرا كه جزاى شما همان اعمالى است كه انجام مى داديد!. ❕عذر خواهى جايى سود مى بخشد كه علّت و معلول و نتيجه طبيعى اعمال مطرح نباشد. 👌آياتى كه سخن از تجسّم اعمال مى گويد، و مثلًا خوردن مال يتيم را به عنوان خوردن آتش معرّفى مى نمايد همه گواه بر اين معنا است و همچنين رواياتى كه مى گويد خلق و خوى حيوانى انسانها، در قيامت از دورن به برون كشيده مى شود، و چهره هاى اشخاص شبيه حيواناتى مى گردد كه به اين خلق و خو معروفند. 📚بحار الانوار ج 8 ص 222 باب 24 🔸اين دنيا است و سراى آخرت هنگام درو كردن است، اگر انسان تخم گل بكارد محصولش شاخه هاى با طراوت و زيبا و عطر آگين گل است، و اگر بذر خار بيفشاند چيزى جز خار درو نخواهد كرد. 👌در حديثى مى خوانيم مردى خدمت پيامبر آمد و از حضرتش تقاضا كرد نصيحتى به او بفرمايد، فرمود: «زبانت را حفظ كن» او به اين مسأله زياد اهميّت نداد، باز تقاضاى خود را تكرار كرد، در مرتبه دوّم و سوّم نيز همين پاسخ را از پيامبر شنيد، سپس حضرت براى اينكه اهميت اين موضوع را به خوبى نشان دهد در مرتبه سوّم افزود ؛ «آيا جز اين است كه مردم را به صورت در آتش دوزخ مى افكند آنچه محصول و درو شده زبانهاى آنهاست». 📚الکافی ج 2 ص 115 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht 🔸 👇 2⃣ شك نيست كه بشارت و انذار هر دو مهمّى براى پياده كردن برنامه هاى تربيتى محسوب مى شوند، همان گونه كه بشارت به آن پاداشهاى عظيم بهشتى تأثير نيرومندى در دعوت به
اطاعت خدا و ترك گناه دارد، تهديد به مجازاتهاى دردناك دوزخى نيز از عامل نيرومندى است، بلكه تجربه نشان داده كه مجازاتها تأثير قوى ترى دارند. ❕به همين دليل تمام قوانين كه از سوى مراكز گزارى دنيا وضع مى شود در كنار خود، مجازاتهايى براى متخلفان دارد كه در اصطلاح حقوق دانان از آن به ضمانت اجرايى تعبير مى شود، مسأله ضمانت اجرا به قدرى مهم است كه يكى از عناصر اصلى تشكيل دهنده قانون است، به گونه اى كه اگر قانونى وضع شود و براى متخلفان هيچگونه مجازاتى (نه زندان نه شلاق نه جريمه مالى نه پاره اى از محروميتهاى اجتماعى) در بر نداشته باشد نام قانون نمى توان بر آن نهاد. ❔با اين حال چگونه ممكن است قوانين الهى خالى از اجرا باشد؟ زيرا در اين صورت ارزش قانونى خود را از دست مى دهد، و متخلّفان دليلى بر اطاعت نمى بيند، و طبعاً هدف قانون عقيم مى ماند. 🔸درست است كه آثار وضعى و طبيعى تخلّف از قوانين الهى مى تواند عامل باز دارنده اى در برابر تخلّفها باشد، ولى مسلّماً به تنهايى كافى نيست، و لذا خداوند علاوه بر اين آثار، يك سلسله و مجازاتها براى متخلّفان قرار داده، و همان گونه كه اقوامى را تهديد به مجازاتهاى دنيا مى كند (و نمونه هاى زيادى از آن نيز در خارج واقع شده كه در شرح حال اقوام پيشين در قرآن مجيد آمده است) كيفرهايى در جهان ديگر براى متخلّفان مقرّر فرموده است. 👌اين نكته نيز روشن است كه هر قدر تشويق و تهديدى قوى تر و شديدتر باشد تأثير آن نيز بيشتر است. اين امر يكى از فلسفه هاى وجود و دوزخ را روشن مى سازد. ❔در اينجا ممكن است گفته شود تمام اين آثار كه گفته شد بر وعده كيفر و مجازات مترتّب مى شود، بنابراين چه مانعى دارد كه اين تهديدها و انذارها از سوى خداوند مطرح شود ولى در قيامت نيابد، چون ضرورتى براى آن نيست، زيرا در آنجا نه عبرت ديگران مطرح است و نه عدم تكرار گناه از سوى گناهكاران. 👌ولى لازمه اين سخن اين است كه خداوند حكيم مرتكب قبيح گردد، و العياذ باللَّه سخن به دروغ بگويد، و تخلف از خويش بنمايد، سخن از كيفر بدكاران بگويد و حتى سوگند بر انجام آن ياد كند، ولى در عمل خبرى نباشد، مسلّماً اين كار زشتى است كه نه تنها لايق ذات پاك خداوند نيست بلكه هيچ فرد مهذّب و حكيمى نمى تواند مرتكب آن گردد. 👌نتيجه اينكه از يكسو تهديد و انذار به كيفرها به عنوان ضمانت اجرايى لازم است، و از سوى ديگر عمل به اين وعده ها براى دفع هرگونه از ذات خداوند ضرورى است. اين است فلسفه تحقّق دوزخ و كيفرهايش. ❕و لذا در آيه 47 سوره ابراهيم مى خوانيم ؛ «گمان مبر كه خداوند وعده اى را كه به پيامبرانش داده تخلّف كند، چرا كه خداوند و داراى مجازات است» (سپس به دنبال اين آيه بخشى از عذابهاى روز قيامت را شرح مى دهد). 📚پیام قرآن ج 6 ص 310 ❕يكسان نگرى به مجرم ومطيع نیز خود، يك نوع و ستم است، و اگر گنهكاران كه در اين دنيا مجازات نمى شوند در آخرت نيز كيفر نبينند نتيجه آن يكسان بودن عاصى و مطيع است. 🔶قرآن مجيد مى فرمايد: «آيا مؤمنان را همچون مجرمان قرار مى دهيم، شما را چه مى شود؟ چگونه داورى مى كنيد؟» (قلم 35-36 ) ❔ممكن است گفته شود در رفع اين محذور است كه تنها مطيعان زنده شوند و مجرمان برانگيخته نگردند ولى يك چنين پيشنهاد از يك انديشه خامى سرچشمه مى گيرد، زيرا مفاد آن اين است كه آفرينش مجرمان بى هدف باشد در حالى كه حيات اخروى غايت فعل خدا است و فعل پيراسته از غايت و هدف، جز لغو و عبث چيزى نيست و ساحت قدس الهى از آن مبرا مى باشد. چنانكه مى فرمايد: «آيا گمان كرديد شما را بيهوده آفريده ايم، و به سوى ما باز نمى گرديد؟». ( مؤمنون115 ) 📚منشور جاوید ، سبحانی، ج8 ص97 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❓پرسش ❔ببخشید کانال های ضد دین می گویند شیعیان غیر خودشان را حرام زاده می دانند .چگونه میشود به این عقیده احترام گذاشت.کلینی در کافی نقل می کند که امام باقر فرمود:« به خدا سوگند جز شیعیان ما همه مردم زنا زاده اند»( الکافی ج8 ص286) 💠پاسخ💠 ❗️بر مبنای فقه شیعه بر طبق قاعده « لکل قوم نکاح» تمام کسانی که پیوند زناشویی و ازدواج آنان بر طبق مذهب و آیین خودشان صورت گرفته حلال زاده هستند حتی اگر موحد و خدا پرست نباشند. 👌در روایتی آمده است که برای امام صادق دوستی بود که پیوسته با امام بود . ❗️روزی دوست امام به غلامش گفت ای فرزند زن بد کاره کجا بودی . 👌امام از این سخن او ناراحت شد و گفت سبحان الله چرا مادرش را به زنا نسبت می دهی .من گمان کردم که تو اهل ورع و تقوی هستی اما دیدم که چنین نیست . 🔶او گفت فدایتان شوم مادرش سندیه مشرکه است . 👌امام فرمود: «آیا نمی دانی که هر قومی نکاحی دارند .از نزد من دور شو» 👌امام تا اخر عمر دیگر با آن مرد رفت و آمد نکرد. 📚الکافی ج2 ص324 ❗️در روایت دیگر فرمود: «هر قومی نکاحی دارند که خود را با آن نکاح از زنا باز می دارند» 📚وسائل الشیعه ج16 ص36 👌عبدالله بن سنان می گوید: «امام صادق از نسبت دادن زنا به غیر مسلمین نهی می کرد (زیرا انان برای خود نکاح دارند)» 📚الکافی ج7 ص240 👌در روایت دیگر آمده است که فردی نزد امام صادق به یک فرد مجوسی گفت او فرزند زن بدکاره است . 🔶امام به او بد نگاه کرد . ❗️او گفت فدایت شوم او مجوسی است مادر و خواهرش یکی هستند . 👌امام فرمود: «مگر همین عمل در دینشان نکاح نمی باشد .تو حق نسبت زنازادگی به آنان را نداری» 📚الکافی ج7 ص240 👌به این مضمون روایات متعدد دیگری نیز وارد شده است؛ 📚وسائل الشیعه ج28 ص173 🔴اما آن روایتی که شما از کافی آوردید علاوه بر این که با روایات بالا در تعارض است از لحاظ سندی نیز دو مشکل عمده دارد؛ 1⃣یکی از راویان آن حسن بن عبدالرحمان است که مجهول است و در هیچ یک از کتب رجالی شرح حال او نیامده است لذا روایت او معتبر نیست. 2⃣یکی دیگر از راویان آن علی بن عباس است که از غلات بوده است. 🔶مرحوم نجاشی درمورد او می نویسد: «او شخص بسیار ضعیفی است که به خاطر غلو از روایات او رو گردانده شده است » 📚رجال نجاشی ص255 🔶ابن داود می نویسد: «ضعیف و غالی است» 📚رجال ابن داود ص261 ❗️بنابراین آن روایت مورد استدلال نیست. 👌بله در روایات شیعه و سنی آمده است که جز کسی که نطفه اش از حرام بسته شده است اهل بیت را دشمن نمی دارد و با آنان دشمنی نمی کند. 🔶حضرت علی فرمود: «دروغ می گوید کسی که فکر می کند حلال زاده است در حالی که با من و امامان از فرزندانم دشمنی می کند و بغض آنان را در دل دارد» 📚بحار الانوار ج27 ص145 👌علمای اهل سنت از عباده بن صامت نقل می کنند که می گوید: «فرزندان ما هر گاه بغض علی را به دل داشتند می دانستیم از ما نیستند» 📚مختصر تاریخ دمشق ج17 ص370 📚ینابیع الموده ج2 ص272 👌روشن است که کسی که با اهل بیت پیامبر دشمنی کند و بغض انان را به دل داشته باشد ناصبی بوده و از دین خارج است اما حساب این گونه افراد از سایر مردم جهان که یا با اهل بیت آشنایی ندارند و یا محبت اهل بیت را به دل دارند اگر چه شیعه نیستند جدا است و ما طبق روایات بالا حکم به حلال زادگی سایر مردم می کنیم . 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش ❓ می خواستم در مورد این روایت توضیح بدید: در ، از مهم‌ترین و مفصل‌ترین منبع فقهی شیعه و یکی از چهار کتاب عمده حدیث و فقه شیعه نوشته شیخ الطائفه، ، مشهور به شیخ طوسی روایتی ست بدین شرح: 21 وَرَوَى الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَسَنِ الطَّعَّارِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ عَارِيَّةِ الْفَرْجِ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ قُلْتُ فَإِنْ كَانَ مِنْهُ وَلَدٌ فَقَالَ لِصَاحِبِ الْجَارِيَةِ إِلَّا أَنْ يَشْتَرِطَ عَلَيْهِ. از ابا_عبدالله در مورد قرض_دادن_واژن_کنیز پرسیده شد؛ گفت: ایرادی ندارد، گفتم: اگر از او صاحب فرزند شد؟ گفت: متعلق به صاحب کنیز است مگر اینکه قبلا شرط گذاشته باشند منبع:تهذیب الاحکام شیخ الطائفه(طوسی)_جلد ۷،صفحه ی:۲۴۶ 💠پاسخ💠 1⃣باید توجه داشت که در صدر اسلام کنیزانی بودند که از نظر اجتماعی و مالی توانایی اداره زندگی خود را نداشتند .این افراد به عنوان کنیز در اختیار افرادی قرار می گرفتند که سر پرستی آنها را بر عهده گیرند . ❗️ اگر سرپرست مرد بود می توانست کنیز را به عنوان همسر خود انتخاب کند و با او روابط زناشویی برقرار کند. 2⃣صورت دیگر آن بود که سرپرست کنیز می توانست کنیز را به عنوان همسر خود انتخاب نکند و او را به فرد دیگری هبه کند و به همسری و ملکیت دیگری در آورد یا استفاده جنسی از آن کنیز را برای او حلال کند که در این صورت دیگر خودش حق روابط جنسی با کنیز را نخواهد داشت و فرد سوم به منزله همسر کنیز محسوب می شد. ❗️روایت مورد استناد شما و سایر روایاتی که به همان معنا آمده است متذکر همین نکته هستند که مالک کنیز می تواند استمتاع از کنیز را به حسب مصلحتی که مد نظر قرار دارد به ملکیت فرد دیگری در آورد و دیگر خودش حق استمتاع از آن کنیز را نخواهد داشت چنان که امام صادق علیه السلام فرمود: « مرد می تواند استمتاع از کنیزش را به ملکیت دیگری در آورد ( و دیگر خودش حق استمتاع ندارد)» 📚الکافی ج5 ص470 👌در روایتی امام رضا علیه السلام نیز تصریح کرده اند که اگر منفعت های کنیز به فرد دیگری تحلیل شود مالک در مدت تحلیل حق استمتاع از کنیز را نخواهد داشت. 📚مستدرک الوسائل ج15 ص18 🗯صاحب جواهر نیز این فتوا را می آورد که در صورت تحلیل کنیز برای دیگری، مالک دیگر حق استمتاع از کنیز را نخواهد داشت و کنیز به منزله همسر برای فرد سوم در می آید. 📚جواهر الکلام ج30 ص312 3⃣این که در روایت مورد استناد شما آمده است که اگر از آن کنیز که به دیگری تحلیل شده است فرزندی به دنیا بیاید آن فرزند مال صاحب کنیز است نه شوهر آن کنیز مگر اینکه شرط کرده باشد می خواهد این را بگوید: ❗️آن ولد ملحق می شود به شوهر کنیز و فرزند او محسوب می شود اما حکم بردگی بر او نیز بار می شود و مالک آن فرزند ، صاحب کنیز است نه شوهر مگر آنکه در هنگام تحلیل ، مالک کنیز شرط کرده باشد که اگر فرزندی به دنیا بیاید او برده نبوده و من حکم آزادی او را صادر می کنم . 🔷چنان که در روایت دیگری امام صادق علیه السلام فرمود: « اگر فرزندی از این تحلیل به وجود آید مالک آن فرزند مولی کنیز است مگر آنکه مولی در هنگام تحلیل شرط کند که اگر فرزندی به دنیا بیاید او آزاد است و الا شوهر کنیز می تواند با پرداخت قیمت ولد ، فرزندش را از ملکیت مولی کنیز خارج کند» 📚التهذیب ج7 ص248 ❗️جهت آگاهی بیشتر در مورد کنیزان و بردگی در اسلام به نمایه زیر رجوع فرمایید: https://t.me/Rahnamye_Behesht/5193 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔داستان ازدواج پیامبر با زینب همسر زید چی بوده ❕آیا حقیقت دارد که پیامبر زینب رو در حال کردن دید و عاشقش شد و کاری کرد تا زید زینب رو طلاق بده و خودش زینب رو بگیرد ❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « (به خاطر بياور) زمانى را كه به آن كس كه خداوند به او نعمت داده بود و تو نيزبه او نعمت داده بودى (به فرزند خوانده ات «زيد») مى گفتى: «همسرت را براى خود نگاه دار و از خدا بپرهيز». و در دل خود چيزى را پنهان مى داشتى كه خداوند آن را آشكار مى كند؛ و از مردم مى ترسيدى در حالى كه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسى. هنگامى كه زيد نيازش را از آن زن به سر آورد (و از او جدا شد)، ما او را به همسرى تو درآورديم تا مشكلى براى مؤمنان در ازدواج با همسران پسرخوانده هايشان- هنگامى كه از آنها بى نياز شدند (و آنها را طلاق دادند)- نباشد؛ و فرمان خدا انجام شدنى است (و سنّت غلط تحريم اين زنان بايد شكسته شود)» ( احزاب 37) ❕اين آيه با صراحت مى گويد هنگامى كه اختلاف زيد و همسرش پيدا شد، پيامبر كراراً او را از طلاق دادن بازداشت، ولى هنگامى كه اين توصيفها مؤثر واقع نشد و او همسرش را طلاق داد، پيامبر او را به همسرى خود درآورد تا از يكسو يك سنت غلط جاهلى را كه مى گفت همسر پسر خوانده انسان همانند همسر پسر واقعى او بر انسان حرام است درهم بشكند، و از سوى ديگر شكست زينب همسر زيد را جبران نمايد؛ زيرا او دخترزاده عبدالمطلب و دختر عمه پيامبر و از يك خانواده بزرگ بود كه به توصيه پيامبر تن به ازدواج زيد كه برده آزاد شده اى بود داده بود، و مسلّماً آن ازدواج براى او گران بود و اين جدائى گرانتر. 👌آنچه در اينجا براى ما است و بايد به توضيح آن پرداخت دو جمله اى است كه در آيه فوق آمده، وگرنه افسانه هاى خرافى كه اثرى از آن در آيات قرآن وجود ندارد چيزى نيست كه ما بخواهيم مورد بررسى قرار دهيم و از آن دفاع كنيم. ❕در يك جمله مى فرمايد وَ تُخْفى فى نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْديهِ «در دل خود چيزى را پنهان مى داشتى كه خدا آن را آشكار مى سازد». 👌و در جمله دوّم مى خوانيم: وَ تَخْشَى الْناسَ وَ اللَّهُ احَقُّ انْ تَخْشهُ»: «از مردم بيم داشتى در حالى كه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسى». آيا اين دو جمله با مقام پيامبر منافات ندارد؟ ❕جمله اوّل مفهومى ظاهراً سربسته دارد، ولى افسانه پردازان مطالب زيادى به آن بسته اند و خوراك مناسبى به دست دشمنان اسلام داده تا پيامبر را- العياذ باللَّه- متهم كنند كه او نسبت به همسر زيد عشق و علاقه داشت. 👌در حالى كه اين مسأله را خود آيه تكذيب مى كند؛ زيرا مى گويد: «تو بارها به زيد توصيه مى كردى كه همسرت را طلاق مده » توجه داشته باشيد كه جمله «اذْ تَقُولُ» به صورت فعل مضارع است و دليل بر استمرار مى باشد و اگر مسأله آنگونه كه دشمنان پنداشته اند بوده باشد، بايد پيامبر از طرح مسأله طلاق استقبال كند، يا لااقل سكوت اختيار كند؛ نه اينكه به طور مكرر از آن نهى نمايد. 👌در مورد جمله دوم نيز توجه به این نکته لازم است که خداوند به «زيد» كه پسر خوانده پيامبر اسلام بود نعمت ايمان را بخشيده بود، و پیامبر نيز او را مشمول نعمت خود قرار داد و آزادش ساخت و حتى او را همچون فرزند خود پذيرفت، و دختر عمه اش را كه از يك خانواده سرشناس و با شخصيت بود به همسرى او درآورد. 👌پيامبر در ميان دو قرار گرفته بود از يكسو فكر مى كرد اگر صلح ميان دو همسر حاصل نشود و كارشان به طلاق و جدايى بيانجامد بايد براى جبران شكستى كه دامنگير دختر عمه اش زينب شده كه حتى برده آزاد شده اى او را طلاق داده، وى را به همسرى خود برگزيند، و از سوى ديگر از اين بيم داشت كه مردم مخصوصاً منافقان كه منتظر بهانه بودند اين امر را از دو جهت بر او خرده گيرند: 1⃣ يك سنت ريشه دار جاهلى عرب را درهم مىشكست كه همسر پسر خوانده را همچون همسر فرزند حقيقى مى دانستند و ازدواج با او را همچون ازدواج با عروس خود مى كردند. 2⃣ازدواج با همسر مطلقه يك برده آزاد شده را دون شأن پيامبر فكر مى كردند و بر او عيب مى شمردند. 👌ولى اراده خداوند بر اين تعلق گرفته بود كه بعد از آن جدايى، اين ازدواج صورت گيرد، و اين غلط درهم كوبيده شود، و همانگونه كه ذيل آيه مى گويد: «مؤمنان در ازدواج با همسران مطلقه پسر خوانده خود هيچ محذورى نبينند» ❕بنابراين آنچه پيامبر در دل مخفى مى داشت و سرانجام خداوند آن را آشكار ساخت همان ازدواج با همسر زيد بود، در صورتى كه زيد اصرار به طلاق او داشته باشد. 💠ادامه پاسخ 👇
❕ادامه 👇👇👇 👌و چيزى كه پيامبر از آن بيم داشت عكس العملهايى بود كه انتظار مى رفت در مقابل شكستن اين سنت جاهلى و همچنين ازدواج با زنى كه در شأن پيامبر نبود نشان دهند؛ ترس تا زمانى بود كه فرمان قطعى الهى صادر نشده بود؛ ولى هنگامى كه فرمان قطعى صادر شد كه تو وظيفه دارى با آن زن مطلقه ازدواج كنى و هر دو سنت غلط را درهم بشكنى و حتى صيغه اين عقد را خداوند جارى كرد همانگونه كه در متن قرآن آمده است زوَّجْنَاكَها از آن پس پيامبر هيچگونه ترس و ترديدى در اين مسأله به خود راه نداد. 📚پیام قرآن ج7 ص152 ❕داستان ازدواج پيامبر اسلام با زينب با تمام صراحتى كه قرآن در اين مساله و هدف اين ازدواج به خرج داده و آن را شكستن يك سنت جاهلى در ارتباط با ازدواج با همسر مطلقه فرزند خوانده معرفى كرده باز مورد بهره بردارى سوء جمعى از اسلام گرديده است، آنها خواسته اند از آن يك داستان عشقى بسازند كه ساحت قدس پيامبر را با آن آلوده كنند و احاديث مشكوك و يا مجعولى را در اين زمينه دستاويز قرار داده اند. 👌از جمله اينكه نوشته اند هنگامى كه پيامبر براى حالپرسى زيد به خانه او آمد همين كه در را گشود به جمال زينب افتاد، و گفت: " سبحان اللَّه خالق النور تبارك اللَّه احسن الخالقين"!:" منزه است خداوندى كه خالق نور است و جاويد و پر بركت است خدايى كه احسن الخالقين مىباشد"! و اين جمله را دليلى بر علاقه پيامبر به زينب گرفته اند. 👌در حالى كه شواهد روشنى قطع نظر از مساله نبوت و عصمت در دست است كه اين ها را تكذيب مى كند. 1⃣زينب دختر عمه پيامبر بود و در محيط خانوادگى تقريبا با او بزرگ شده بود، پيامبر شخصا او را براى زيد خواستگارى كرد، و اگر زينب جمال فوق العاده اى داشت و فرضا جمال او جلب توجه حضرت را كرده بود نه جمالش امر مخفى بود و نه ازدواج با او قبل از اين ماجرا مشكلى داشت، بلكه با توجه به اينكه زينب هيچگونه تمايلى براى ازدواج با زيد نشان نمى داد بلكه مخالفت خود را صريحا، بيان كرد، و ترجيح مى داد همسر پيامبر شود بطورى كه وقتى پيامبر به خواستگارى او براى زيد رفت خوشحال شد زيرا تصور مى كرد پيامبر او را براى خود خواستگارى مى كند، اما بعدا با نزول آيه قرآن و امر به تسليم در برابر فرمان خدا و پيامبر تن به ازدواج با زيد داد. ❕با اين مقدمات چه جاى اين توهم كه او از چگونگى زينب با خبر نباشد؟ و چه جاى اين توهم كه ازدواج با او را داشته باشد و نتواند اقدام كند؟ 2⃣ هنگامى كه زيد براى طلاق دادن همسرش زينب به پيامبر مراجعه مى نمايد حضرت بارها او را نصيحت مى كند و مانع اين طلاق مى شود، اين خود شاهد ديگرى بر آن افسانه ها است. 3⃣ قرآن با صراحت هدف اين ازدواج را بيان كرده تا جايى براى گفتگوهاى ديگر نباشد. ❕آرى اگر پيامبر هرگز زينب را نديده بود و نشناخته بود و هرگز زينب تمايل با ازدواج او نداشت و زيد نيز حاضر به طلاق دادن او نبود (قطع نظر از مسئله نبوت و عصمت) جاى اين گفتگو و بود، ولى با توجه به نفى همه اين شرائط، ساختگى بودن اين افسانه ها روشن مى شود. 👌به علاوه تاريخ زندگى پيامبر به هيچ وجه نشان نمى دهد كه او علاقه و تمايل خاصى نسبت به زينب داشت، بلكه همچون ساير همسران بلكه شايد از جهاتى كمتر از بعضى پيامبر بوده، و اين خود شاهد تاريخى ديگرى بر نفى آن افسانه ها است. ❕ آخرين سخنى كه در اينجا اشاره به آن را لازم مى دانيم اينكه ممكن است كسى بگويد شكستن چنين سنت غلطى لازم بود اما چه ضرورتى داشت كه شخص پيامبر اقدام به سنت شكنى كند، مى توانست مساله را به صورت يك قانون بيان نمايد و ديگران را تشويق به گرفتن همسر مطلقه پسر خوانده خود كند. 👌ولى بايد توجه داشت گاهى يك جاهلى و غلط مخصوصا مربوط به ازدواج با افرادى كه دون شان انسان از نظر ظاهرى هستند با سخن امكان پذير نيست، و مردم مى گويند اگر اين كار خوب بود چرا خود او انجام نداد،؟ چرا او با همسر برده آزاد شدهاى ازدواج نكرد؟! چرا او با همسر مطلقه فرزندخواندهاش عقد همسرى نبست؟ ❕در اينگونه موارد يك نمونه عملى به همه اين چراها پايان مى دهد. و بطور قاطع آن سنت غلط شكسته مى شود. گذشته از اينكه نفس اين عمل يك نوع ايثار و فداكارى بود. 📚تفسیر نمونه ج17 ص325 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA