eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
❓پرسش چرا به امام حسن(ع) یا سایر امامان امیرالمؤمنین نمیگویند ؟مگر آنان حاکم و امیر برای مومنان نیستند❓ 🗯پاسخ؛ ❗️صحیح است که تمام امامان ما حاکم و امیر برای مومنان بوده اند اما در روایات ما لقب « امیر المومنین»تنها مختص به حضرت علی شمرده شده است. 👌 مرحوم شیخ حر عاملی روایت می کند که مردی آمد به نزد امام صادق و به او گفت: «سلام بر تو ای امیر المومنین» ❗️امام بر روی پاهای خود ایستاد و فرمود سکوت کن این لقب و اسمی است که تنها اختصاص به امیر مومنان علی دارد که خداوند او را به آن نامیده است » 📚وسائل الشیعه ج14 ص600 ❗️در روایت دیگر فرمود: «این لقبی است که خداوند تنها امیر المومنین علی را به آن ملقب ساخته است و هیچ کس خودش را به این لقب نمی نامد مگر آنکه کافر به این دستور الهی باشد» 📚الکافی ج1 ص411 👌در روایت دیگر پیامبر گرامی فرمود: «زمانی که به معراج رفته بودم خداوند به من وحی کرد علی را به لقب « امیر المومنین» نامگذاری کن و من هیچ کس را چه قبل از او و چه بعد از او به این لقب ملقب نساخته ام» 📚امالی طوسی ج1 ص301 👌همین مضمون در روایات دیگری نیز آمده است؛ 📚علل الشرایع یک جلدی ص160 📚مناقب ابن شهر اشوب ج3 ص55 📚الاختصاص ص267 📚بحار الانوار ج37 ص290 باب94 👌همین مضمون در روایات اهل سنت نیز آمده است. ❗️خطیب بغدادی روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: «روز قیامت منادی از جانب عرش ندا می دهد که علی امیر المومنین و امام متقین و رهبر پاکان است» 📚تاریخ بغداد ج13 ص122 ❗️برید اسلمی می گوید: «پیامبر به ما امر کرد که به علی به عنوان « امیر المومنین» سلام کنیم» 📚ترجمه الامام علی من تاریخ دمشق ج2 ص259 👌این که این لقب اختصاص به حضرت علی دارد از دو جهت است؛ 1⃣تنها جانشین بلافصل پیامبر گرامی حضرت علی بوده است و دیگران حتی امامان جانشین بلافصل پیامبر گرامی نیستند لذا لقب « امیر المومنین» اختصاص به ایشان دارد تا نشان دهد که ایشان تنها جانشین بلافصل پیامبر هستند. 2⃣صحیح است که سایر امامان هم امیر و حاکم مردمان هستند اما لقب « امیر المومنین » مختص به حضرت علی شده است و حتی امامان هم ملقب به این لقب نشده اند تا غیر انان جرات نکنند این لقب را به ناحق بر خود بگذارند.در جایی که سایر امامان که به حق امیر برای مومنان هستند این لقب را برای خود بر نگزیده اند تکلیف سایرین روشن میشود. 📚مستدرک الوسائل ج10 ص400 👌پرسش ها و پاسخ های مرتبط؛ 1⃣آیا آیه اولی الامر دلالت بر امامت و جانشینی حضرت علی و اهل بیت دارد❓ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/420 2⃣آیا آیه ولایت دلالت بر امامت و جانشینی و ولایت حضرت علی بر مومنین دارد❓ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/449 3⃣آیا مولی در حدیث غدیر به معنای ولایت و سرپرستی است❓ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1227 ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔اخیرا کلیپی از در مورد غدیر خم منتشر شده است که شبهاتی را پیرامون غدیر مطرح می کند که شما به تمام آنها پاسخ داده اید اما یک او را پاسخ ندادید که اگر آیه ابلاغ مربوط به غدیر است چرا آیات ماقبل آن ارتباطی با جریان غدیر ندارد و چرا در پایان آیه می گوید خدا قوم را هدایت نمی کند مگر صحابه پیامبر که منکر غدیر بودند کافر بودند ❕❕ 💠💠 ❕ما در گذشته بر اساس علمای اهل سنت و تشیع و قرائن موجود در خود آیه اثبات کرده ایم که آیه مذکور در مورد غدیر خم و ولایت علی علیه السلام نازل شده است و هر احتمال دیگری در مورد آیه باطل و است ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3128 👌 سوال و شبهه مطرح شده نیز در تفسیر مطرح و به زیبایی پاسخ داده شده است که توجه شما را به آن جلب می کنیم ؛ 1⃣ گاهی گفته می شود آیات قبل و بعد درباره اهل کتاب و آنها است، مخصوصا نویسنده تفسیر المنار در جلد 6 صفحه 466 روی این مساله، پا فشاری زیادی کرده است . ❕ولی همانطور که در تفسیر خود آیه گفتیم این موضوع اهمیت ندارد، زیرا؛ 🔶اولا : لحن آیه و تفاوت آن با آیات قبل و بعد، کاملا نشان می دهد که موضوع سخن در این آیه، موضوعی است که با آیات قبل و بعد تفاوت دارد . 🔶 ثانیا ؛ همانطور که بارها گفته ایم، قرآن یک کتاب نیست که مطالب آن در فصول و ابواب معینی دسته بندی شده باشد، بلکه طبق نیازها و حوادث مختلف و رویدادها نازل گردیده است، لذا مشاهده می کنیم قرآن در حالی که درباره یکی از بحث می کند فی المثل یک حکم فرعی را به میان می آورد، و در حالی که درباره یهود و نصاری سخن میگوید، روی سخن را به مسلمانان کرده و یکی از دستورهای اسلامی را برای آنها بازگو می کند . 👌عجیب اینکه بعضی از اصرار دارند که بگویند این آیه در آغاز بعثت نازل شده است، با اینکه سوره مائده در اواخر عمر پیامبر نازل شده و اگر بگویند: این یک آیه در مکه در آغاز بعثت نازل شده و سپس به تناسب در لابلای آیات این سوره قرار داده شده میگوئیم این درست ضد آن است که شما آن را میجوئید و میطلبید، زیرا میدانیم که پیامبر در آغاز بعثت نه مبارزه با یهود داشت و نه با نصاری، بنابر این پیوند این آیه و آیات قبل و بعد بریده خواهد شد (دقت کنید) ❕اینها همه نشان می دهد که این آیه در معرض وزش طوفان تعصب قرار گرفته و به همین دلیل احتمالاتی در آن مطرح می شود که در آیات مشابه آن به هیچوجه از آن سخنی نیست، هر یک میکوشد با بهانه و یا دستاویز بی اساسی آن را از مسیرش منحرف سازد. 2⃣ می گویند اگر این آیه مربوط به نصب علی علیه السلام به خلافت و ولایت و داستان غدیر خم است پس ‍ این جمله آخر که می گوید « ان الله لا یهدی القوم »« خداوند قوم کافر را هدایت نمی کند »چه ارتباطی با این مساله میتواند داشته باشد❕ 👌برای پاسخ به این ایراد کافی است بدانیم که در لغت و همچنین در لسان قرآن به معنی انکار و مخالفت و ترک است، گاهی به انکار خدا و یا نبوت پیامبر اطلاق می شود و گاهی به انکار و یا مخالفت در برابر دستورات دیگر. 🔰در سوره آل عمران آیه 97 در مورد حج می خوانیم؛ « و من کفر فان الله غنی عن العالمین » « کسانی که دستور حج را زیر پا بگذارند و با آن مخالفت نمایند به خدا زیانی نمی رسانند خداوند از همه جهانیان بی نیاز است » 🔶و در سوره بقره آیه 102 درباره ساحران و آنها که آلوده به سحر شدند اطلاق کلمه کفر شده است «و ما یعلمان من احد حتی یقولا انما نحن فتنة فلا تکفر» 🔶 و نیز در آیه 22 سوره ابراهیم می بینیم که شیطان در برابر کسانی که از او پیروی و اطاعت کردند در روز رستاخیز صریحا اظهار تنفر کرده و به آنها می گوید: « شما در اطاعت او امر الهی مرا شریک او ساختید و من امروز نسبت به این کار شما می ورزم «انی کفرت بما اشرکتمونی من قبل » 👌 بنابر این اطلاق کفر بر مخالفان مساله ولایت و رهبری جای تعجب نیست . 📚تفسیر ج5 ص17 به بعد https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❓اعتراف رجال شيعه الكشی در صفحه 101 از كتاب رجال تصريح ميكند : كه عده اي از اهل علم ذكر كرده اند كه عبدالله بن سبأ شخصي يهودي بود و مسلمان شد واو در زمان يهوديتش قائل به امامت يوشع بن نون بوده و در اسلام بعد از وفات رسول خدا صل الله عليه وآله وسلم مانند همين نظر رامطرح كرد و او كسي بود كه فرض بودن امامت علي عليه السلام را مشهور كرد و براءت از دشمنانش را ظاهر كرد ❔جای دارد : او اولين كسي بود كه فرض بودن ولايت و برائت از مخالفين را مشهور كرد❕❕ 💠💠 👌به راستی انسان از شدت عناد ولایت علی علیه السلام تعجب می کند که با وجود نصوص قطعی و معتبر و متواتر از جمله حدیث غدیر درباره امامت و جانشینی علی علیه السلام ، این را نادیده گرفته و می گویند عبدالله بن بوده است که علی را به عنوان امام به مردم معرفی کرده است . 🔶 آنچه در منابع در مورد عبدالله بن سبا آمده است ، آن است که او بود و سپس اسلام آورد و درباره علی علیه السلام گرفتار شد و می گفت علی ، خدا است ، علی علیه السلام نیز او را داد اما توبه نکرد ، و نهایتا او را به جرم ارتداد ، کرد . 🔰مرحوم از امام باقر علیه السلام نقل می کند ؛ « عبد الله بن سبا ادعای برای خود را داشت و می گفت امیر مومنان خدا است ، این مطلب به علی رسید ، علی او را خواست و در این مورد از او سوال کرد ، او به گفته هایش اقرار کرد و گفت تو خدایی و من هم پیامبرم، علی علیه السلام فرمود وای بر تو ...از گفته ات کن ، عبدالله بن سبا از توبه کردن خود داری کرد ، علی او را زندانی کرد و تا سه روز توبه داد ، اما او توبه نکرد ، علی نیز او را کرد ( فاحرقه بالنار ) » 📚اختیار معرفه الرجال ج1 ص323 📚وسائل الشیعه ج28 ص336 👌می بینیم آنچه در ما آمده است آن است که جرم عبدالله بن سبا که او را شایسته ملامت و مواخذه کرده بود ، ادعای برای علی علیه السلام بوده است نه ادعای برای او . ❕اما اهل برای شانه خالی کردن از ولایت و امامت علی علیه السلام و با نادیده گرفتن ولایت و جانشینی او ، می گویند عبدالله بن سبا اولین کسی بود که ادعای را برای علی در زمان عثمان مطرح کرد و تا قبل از آن سخنی از امامت علی به میان نمی آورد ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2433 🔰مرحوم کشی پس از نقل در مورد عقیده شیعه پیرامون عبدالله بن سبا به نقل عقیده اهل سنت پیرامون او می پردازد و می گوید ؛ « برخی از اهل ( علمای متعصب اهل سنت ) چنین می گویند که عبدالله بن سبا یهودی بود و سپس اسلام آورد ... او اولین کسی بود که مشهور شد به این که به امامت علی دارد و مدعی برائت از دشمنان علی و کفر آنان بود ، و به خاطر همین، این مخالفان شیعه می گویند اصل شیعه و رافضه گری از گرفته شده است » 📚اختیار معرفه الرجال ج1 ص324 💠بنابراین مرحوم تنها بیان علمای اهل سنت را پیرامون عبدالله بن سبا نقل می کند نه آنکه آن جملات ، عقیده خودش پیرامون عبدالله بن باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیه 110 سوره آل عمران در مورد امت زمان رسول خدا می فرماید : شما بهترین هستید که برای مردم خلق شده..اما دوستان چه میگن1-پهلوی دختر پیامبر را شکستند،و خانه او را به آتش کشیدند،و علی را. دست بسته بردند تا بیعت کند و هیچ کس چیزی نگفت3-علی و فاطمه شبها در خانه مهاجر و انصار رو میزدن و از بیعت آنها در غدیر خم می گفتند ولی در جواب می شنیدند که ترس دارند و فضای رعب آوری.است.همه این اتفاقها افتاد و هیچ کس اعتراض نکرد و این همان امت بود ،حال حرف قرآن.را باور کنیم که یاران پیامبر را بهترین امت میداند که تا به حال خلق شده یا کسانی که یاران رسول خدا را لعن و نفرین میکنند❗️❗️❗️ 💠💠 👌استدلال به آیه شریفه برای بیان قداست تمام ناتمام و غیر قابل قبول است . 🔰خداوند می فرماید ؛ « شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها آفریده شدید ( چرا که ) امر به معروف می کنید و نهی از منکر می کنید و به خدا ایمان دارید » 🔶آل عمران 110 ❕خداوند در این آیه تمام امت پیامبر را به عنوان بهترین معرفی نمی کند بلکه کسانی از آنها را به عنوان بهترین امت معرفی می کند که سه ویژگی مهم را داشته باشند ؛ 1⃣ایمان به خدا و دستورات او 2⃣امر به معروف کردن 3⃣نهی از منکر کردن ❕بنابراین بر اساس آیه شریفه مسلمانان تا زمانی یک امت محسوب می شوند که ایمان به تمام دستورات خدا داشته و دعوت به سوی نیکیها و مبارزه با منکر را فراموش نکنند و آن روز که این موارد را فراموش کنند نه بهترین امت هستند و نه به سود جامعه بشریت خواهند بود . ❔آیا صحابه ای که تصریح پیامبر بر خلافت و جانشینی علی را پشت گوش انداختند ایمان به دستورات خدا دارند ❕ ❔آیا صحابه ای که به خانه وحی هجوم بردند و هتک بیت کردند و کسان دیگری که در برابر این هتک حرمت سکوت کردند مصداق آمرین به معروف و ناهین از منکر هستند ❗️ 🔶بنابراین آیه شریفه به هیچ عنوان شامل حال کسانی از صحابه که ایمان صحیح به خداوند نداشتند و امر به معروف و نهی از منکر را ترک کرده بودند نمی شود و این مساله ای است . ❕در روایات ما نیز آمده است که مخاطب آیه شریفه اهل بیت علیهم السلام هستند . 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « این آیه تنها در شان محمد و اوصیاء او نازل شده است و منظور از برترین امت ، آنان هستند که برترین هستند ، خداوند از این بیان تنها محمد و اوصیایش را قصد کرده است » 📚تفسیر برهان ج1 ص676 📚تفسیر عیاشی ج1 ص195 👌در دیگری فرمود ؛ « آیا می گویید منظور از برترین امت تمام مسلمین هستند ؟ کسانی که امیر المومنین و حسن و حسین را کشتند ؟ منظور آیه ما هستیم و ما (برترین امت ) و برترین هدایتگران هستیم » 📚بحار الانوار ج24 ص154 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔یکی از اهل سنت این پرسش را مطرح کرده که پاداش و جزای اعتقاد به توحید، نبوت و معاد در قران مشخص شده، اگر امامت اصل چهارم دین است پس پاداش اعتقاد به آن در قران کجاست؟ عدم اعتقاد به امامت در قران کجاست ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که بر اساس آیات صریح قرآن و سنت قطعی پیامبر گرامی طبق روایات اهل سنت ، امامت اصلی از دین اسلام است که همگان موظف به تن دادن به این اصل مهم اعتقادی و پذیرش آن هستند که جهت آگاهی پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2984 👌حال که ثابت شد که امامت اصلی از اصول دین اسلام است روشن می شود که انسان ، مسلمان راستین و نیست مگر آنکه معتقد به اصل امامت باشد چرا که می فرماید ؛ « وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ » « و هر كس جز اسلام (و تسليم در برابر تمام فرامین حق،) آيينى براى خود انتخاب كند، از او پذيرفته نخواهد شد، و او در آخرت، از زيانكاران است » 🔰آل عمران 85 ❕لذا در روایات فراوانی وارد شده است که کسانی که بدون اعتقاد به ولایت و امامت امامان اهل بیت علیهم السلام ، مسلمانی و عبادت می کنند ، هیچ یک از اعمال و عبادات آنها مقبول درگاه الهی نیست چرا که آنان مسلمان واقعی نیستند و اصلی از اصول دین را که جهت آگاهی نمایه زیر را مطالعه کنید ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2414 🔰کسانی که امر خداوند و پیامبرش را در مورد اصل امامت نادیده گرفتند مشمول این آیات می شوند که می فرماید ؛ « هيچ مرد و زن با ايمانى حق ندارد هنگامى كه خدا و پيامبرش امرى را لازم بدانند اختيارى از خود (در برابر فرمان خدا) داشته باشد، و هر كس نافرمانى خدا و رسولش را كند به آشكارى گرفتار شده است » ( احزاب 36) 👌و می فرماید ؛ « و آن كس كه نافرمانى خدا و پيامبرش كند و از مرزهاى او تجاوز نمايد او را در آتشى وارد مى‏ كند كه در آن خواهد ماند و براى او مجازات توهين آميزى است » ( نساء 14) ❕اما کسانی که به امر خداوند و پیامبرش در مورد اصل امامت تن دادند نیز مشمول این آیات می شوند که می فرماید ؛ « هر كس اطاعت خدا و پيامبرش را كند وى را در باغهايى از بهشت وارد مى‏ كند كه همواره آب از زير آن جارى است و جاودانه در آن مى‏ مانند و اين پيروزى بزرگى است » ( نساء 13) 🔸« و كسى كه خدا و پيامبر را اطاعت كند، همنشين كسانى خواهد بود كه خدا نعمت خود را بر آنها تمام كرده، از پيامبران و صديقان و شهداء و صالحان، و آنها رفيقهاى هستند » ( نساء 69) ❔چه فضیلتی از این بالاتر است که خداوند اسلام را با امامت می پذیرد و اگر کسی این اصل را منکر شود اسلام و تسلیم خداوند بودنش ناقص است و اسلام او قبول نیست و از جمله زیانکاران است ❗️ 👌البته توجه به این نکته لازم است که منکرین اصل امامت اگر چه مسلمان حقیقی نیست اما به روایات ، مسلمان ظاهری بوده و احکام اسلام در دنیا بر آنان مترتب می شود . 📚الکافی ج 2 ص 25 🔸اما در آخرت با آنان معامله غیر مسلمان می شود مگر کسانی از آنان که مستضعف بوده و از حق و حقیقت مطلع نشده اند ، که در گذشته مفصلا در مورد سرنوشت بحث کرده ایم ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2112 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔پرسش ❓خواستم ببینم شیعه چه دلیل عقلی دارد که خداوند باید بعد از پیامبر امامی را برای مردم معین کند❕❕دلیل عقلی بر لزوم امامت چیست❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌در این رابطه دلائل متعددی اقامه شده است که ما به برخی اشاره می کنیم ؛ 1⃣ امامت جانشینی از نبوت است ؛ 🗯پیامبر گرامی در زمان حیات شریفشان چهار وظیفه حساس و مهم را بر عهده داشت ؛ 🔶1- قرآن را تفسیر کرده و مقاصد و اهداف و رموز و اسرار آن را برای مردم بیان می کرد چنان که می فرماید: « قرآن را بر تو نازل کردیم تا تو آیات آن را برای مردم تبیین کنی » 🔶نحل 44 🔶2- احکام الهی را به مردم می رساند و آن ها را با حلال و حرام و واجبات و محرمات آشنا می ساختند . 🔶3- به شبهات و اشکالات وارده بر تعالیم اسلامی پاسخ می گفت . 🔶4- دین و آیین الهی را از تحریف و زیاده و کم حفظ می کرد . 👌پس از پیامبر اگر خداوند جانشینی برای او معرفی نکند که همانند پیامبر دارای علم و عصمت الهی باشد این وظائف به سر انجام نمی رسد . 👌مردم چون مفسر الهی در میان آنها نمی باشد تا آیات قرآن را تفسیر کند و مقاصد آن را بیان کند در فهم این کتاب شریف گرفتار سر درگمی شده و از هدایت آن بهره نمی گیرند . 🔷پیامبر گرامی فرصت نکردند تا تمام احکام مورد نیاز مردم را به آنها برساند ، زیرا در مکه گرفتار آزار و اذیت مشرکین و در مدینه هم درگیر نبرد با آنان بودند و بسیاری از احکام در زمان پیامبر مورد ابتلاء نبود تا پیامبر حکم آنها را بیان کند و بعد ها هم با گسترش روابط اجتماعی مسائل تازه ای پیش می آمد که نیازمند شناخت حکم الهی بود ، گذشته از آنکه در همان مقدار احکامی هم که پیامبر به مردم رسانید اختلاف شده و مردمان دچار چند دستگی شدند . اگر رهبران الهی در میان مردم نباشند تا بر اساس علوم پیامبر ، مردم را با احکام الهی آشنا نسازند مردم دیگر راهی به دستیابی به احکام الهی نخواهند داشت . ❕از سوی دیگر با نبود پیامبر این احتمال بود که آیین او دچار تحریف و کم و زیاد شود و در تعالیم و روایات پیامبر تغییر و تبدیل صورت گیرد . 🔷 و با فرض نبودن امام ، پس از پیامبر دیگر کسی نمی باشد که دارای علم الهی و عصمت الهی باشد تا بتواند به شبهات و سوالات مردمان پاسخ دهد . 👌همه این نیازها بر خداوند لازم و واجب می کند تا پس از پیامبر امامانی قرار دهد تا بر اساس تعالیم و علوم پیامبر که به آنها رسیده ظائف پیامبر را ادامه داده و بندگان در سایه تعالیم آنان مسیر کمال را در پیش بگیرند . 📚الالهیات ، سبحانی تبریزی ، ج4 ص26 ❗️❗️❗️❗️👌ادامه پاسخ 👇👇👇👇
❗️❗️❗️ادامه پاسخ 👇👇👇 2⃣دلیل دیگر استدلال هایی است که علامه حلی در بیان لزوم وجود رهبران الهی در جامعه می آورد ؛   🔶1. وجود پیامبر و امام ضروری است تا شناخت عقلی بشر، به واسطه ی بیان نقلی تقویت شود؛ زیرا اگر چه انسان با نیروی عقل بسیاری از حقایق از اصول و فروع دین را درک می کند، ولی گاهی در اعماق وجودش وسوسه ها و تزلزل هایی وجود دارد که مانع از اعتماد بر آن و انجام آنها می گردد، اما هنگامی که این احکام عقلی با بیان پیشوای الاهی تقویت گردد، هر گونه تزلزل و شک و دودلی زدوده خواهد شد و انسان با قوت قلب به سوی یافته های عقلی خود خواهد رفت.   🔶2. بسیاری از امور وجود دارد که عقل، حسن و قبح آن را درک نمی کند و باید دست به دامان پیشوایان الاهی گردد، تا بتواند خوبی و بدی آنها را دریابد.   🔶3. بسیاری از اشیا مفید و برخی دیگر زیان بارند و انسان تنها با فکر خود قادر به درک سود و زیان همه ی آنها نیست. این جاست که احساس نیاز می کند، تا کسی سود و زیان اشیا را برای او بیان نماید و این کار تنها از عهده ی پیشوایان الاهی که با منبع وحی در ارتباط هستند بر می آید.   🔶4. انسان موجود اجتماعی است و اجتماع بدون داشتن قوانینی که حقوق همه ی افراد را حفظ کند و آنها را در مسیر صحیح پیش ببرد؛ سامان نخواهد یافت و به کمال مطلوب نخواهد رسید، تشخیص این قوانین به طور صحیح و اجرای آنها جز به وسیله ی رهبران آگاه، پاک و معصوم صورت نخواهد گرفت.   🔶5. انسان ها در درک کمالات و تحصیل علوم و معارف و کسب فضایل متفاوت اند، بعضی از آنها توانایی حرکت در این مسیر را دارند و برخی عاجز و ناتوانند. رهبران الاهی گروه اوّل را تقویت و گروه دوم را یاری می کنند،تا هر دو گروه به کمال ممکن برسند.   🔶6.با توجه به تفاوت مراتب اخلاق در انسان ها، تنها راه برای پرورش این فضایل، رهبران پاک و معصوم هستند.   🔶7. پیشوایان الاهی از ثواب و عقاب و پاداش و کیفر الاهی در برابر طاعت و گناه آگاهی کامل دارند و هنگامی که دیگران را از این امور آگاه کنند، انگیزه نیرومندی برای انجام وظیفه در آنان پیدا می شود. 📚شرح تجرید ص271   3⃣خداوندی که نوع بشر را برای پیمودن راه کمال و سعادت آفریده است، همان گونه که باید برای هدایت او پیامبرانی را که متکی بر نیروی وحی و دارای مقام عصمت باشند مبعوث کند، لازم است برای تداوم این راه، بعد از رحلت پیامبران، جانشینان معصومی قرار دهد تا جامعه ی انسانی را در رسیدن به سر منزل مقصود کمک کنند و به یقین بدون آن این هدف ناتمام خواهد ماند؛ زیرا؛ 🔶 اولاً: عقول انسانی به تنهایی برای تشخیص تمام عوامل و اسباب پیش رفت و کمال، قطعاً کافی نیست و گاهی حتی یک دهم آن را نیز تشخیص نمی دهد.   🔶ثانیاً: آیین انبیا بعد از رحلت آنان، ممکن است دست خوش انواع تحریفات گردد. برای جلوگیری از تحریف لازم است پاسدارانی معصوم و الاهی باشند، تا از آن پاسداری کنند و آیین خدا را از تحریف باطل گرایان و دخالت های جاهلان و تفسیر های صاحبان هوی و هوس بر کنار دارند . 🔶ثالثاً: تشکیل حکومت الاهی و برقراری عدل و قسط و رسانیدن انسان به اهدافی که برای آن آفریده شده است، جز از طریق انسان های معصوم ممکن نیست؛ زیرا به گواهی تاریخ حکومت های انسانی همیشه در مسیر منافع مادی افراد یا گروه های خاصی سیر کرده و تمام تلاش آنها در همین راستا بوده است و همان گونه که بارها آزموده ایم عناوینی مثل دموکراسی و حکومت بر مردم یا حقوق بشر و مانند آن پوششی است برای رسیدن به اهداف شیطانی قدرت ها و آنها با استفاده از همین ابزار مقاصدشان را به شکل مرموزی بر مردم تحمیل کرده اند. 👌 این سه اصل یعنی ارائه طریق در آنجا که عقل از تشخیص آن عاجز است و حفظ نیراثهای انبیاء و اقامه حکومت عدل در واقع پایه های اصلی وجود امام معصوم را تشکیل می دهد . 📚پیام قرآن ، مکارم شیرازی ج9 ص40 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔این که می گویند خلافت به امام علی نرسید چون اهل مزاح و بود و آدم جدی نبود چقدر سندیت دارد ❗️❗️ 💠💠 👌یکی از تهمتهایی که غاصبین خلافت و پیروان آنها به علی علیه السلام می زدند تا به این بهانه عدم آن حضرت را برای امر خلافت ثابت کنند ، این بود که می گفتند امام علیه السلام شوخ طبع و مزاح و نعوذ بالله اهل هزل و باطل است . 🔹«عمر» به هنگام انتخاب شوراى شش نفرى به على عليه السّلام گفت: «تو از همه شايسته ‏ترى اگر طبع نبودى » 📚تاریخ طبری ج 3 ص 294_ شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ج 1 ص 186 🔰بلاذرى از ابن عباس نقل می کند که «عمر گفته است نمى ‏دانم با امت محمد چه كنم؟ (او اين جمله را پيش از ضربت خوردنش گفته بود) به او گفتم: چرا ناراحتى در صورتى كه ميان آنها افرادى كه شايستگى براى امر خلافت داشته باشند مى ‏يابى؟ او گفت منظور تو على بن ابيطالب است؟ گفتم: آرى او به خاطر نزديكيش با رسول خدا و اينكه اوست و سابقه ‏اش در اسلام و امتحانى كه در زندگى داده است شايستگى براى خلافت را دارد.عمر گفت: او آدم خوش نشين و مزاح است‏ ( و شایسته خلافت نیست )» 📚انساب الاشراف ج 5 ص 16 🔹عمرو بن عاص از على علیه السلام ياد می نمود و می گفت شخصى است شوخ و مزّاح‏ و شایستگی را ندارد . 📚الامتاع و الموانسه ج 3 ص 183 👌علی علیه السلام در پاسخ عمرو عاص فرمود ؛ « از ابن نابغه (پسر آن زن بد نام- اشاره به عمرو عاص است-) در شگفتم! او براى مردم شام چنين وانمود مى ‏كند كه من بسيار اهل مزاح و مردى شوخ طبعم، كه مردم را با شوخى و هزل، پيوسته سرگرم مى‏ كنم. او سخنى باطل و كلامى به گناه، گفته است- و سخنان گفتار دروغ است- او پيوسته دروغ مى ‏گويد. وعده مى‏ دهد و تخلّف مى‏ كند. اگر چيزى از او درخواست شود، بخل مى ‏ورزد و اگر خودش از ديگرى تقاضايى داشته باشد، اصرار مى‏ كند. در پيمانش خيانت مى ‏نمايد. (حتّى) پيوند خويشاوندى را قطع مى ‏كند. هنگام نبرد لشكريان را امر و نهى مى ‏كند (و سر و صداى زياد راه مى‏ اندازد كه مردم شجاعش پندارند) ولى اين تا زمانى است كه دست‏ها به قبضه شمشير نرفته است و هنگامى كه چنين شود، او براى رهايى جانش، بالاترين تدبيرش اين است كه جامه ‏اش را كنار زند و عورت خود را نمايان‏ سازد (تا كريمان از كشتنش چشم بپوشند.). ❕ آگاه باشيد! به خدا سوگند، ياد مرگ مرا از سرگرم شدن به بازى و باز مى ‏دارد، ولى فراموشى آخرت او را از سخن حق بازداشته است. او حاضر نشد با معاويه بيعت كند، مگر اينكه عطيّه و پاداشى از او بگيرد (و حكومت مصر را براى او تضمين نمايد) و در مقابل از دست دادن دينش، رشوه اندكى دريافت نمايد.» 📚نهج البلاغه خطبه 84 🔹دشمنان مولا امير مؤمنان عليه السّلام هنگامى كه نمى ‏توانستند كوچكترين نقطه ضعفى در مورد ‏ هاى او براى امر خلافت بيابند، يا مقام علمى و تقوا و زهد و پارسايى و شجاعت و تدبير او را انكار كنند، به مسائلى از قبيله آنچه در بالا آمده، متشبّث مى‏ شدند، كه چون آن حضرت بسيار مزاح مى‏ كند، پس شايسته خلافت نيست و اين خود مى‏ رساند كه شايستگى ‏هاى امام عليه السّلام به حدّى روشن بود كه هيچ كس نمى ‏توانست انگشت انكار بر آن بگذارد، به همين دليل، طبق مثل معروف «ألغريق يتشبّث بكلّ حشيش» به اين بهانه‏ هاى واهى متشبّث مى ‏شدند. ❕البته باید توجه کرد اگر آن حضرت گاه شوخى و مى ‏فرموده، روى حساب و برنامه بوده است و جزء فضايل آن حضرت محسوب مى ‏شود كه انسانى خوشرو و خوش مجلس و داراى جاذبه فوق‏ العاده اخلاقى بود، ولى دشمن كينه‏ توز و بى ‏منطق، از صفات خوب نيز تعبيرهاى زشتى مى‏ كند و از آن دستاويزى براى تبليغات سوء خود مى ‏سازد و نمونه آن، همان است كه در اين بالا آمده است. 👌امام عليه السّلام در واقع «» را از خود نفى مى ‏كند، نه مزاح خردمندانه و ممدوح را، كه مايه صفاى روح و نشاط قلب و ادخال سرور در قلوب مؤمنين است. 📚پیام امام امیر المومنین ج 3 ص 466 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔ببخشید من از یک روحانی شنیدم که آیه قرآن در شان امام علی نازل شده است ❗️با دوستان اهل سنتم وقتی این قضیه را مطرح می کنم ازم دلیل می خواهند ❕لطفا روشنگری کنید ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ «يُؤتِى الْحِكْمَةَ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُؤتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ اوتِىَ خَيْراً كثيراً » 🔰«خداوند دانش و را به هركس بخواند (و شايسته باشد) مى‏دهد؛ و به هر كس دانش داده شود، كه خير فراوانى داده شده است». (بقره 269) 🔸حاكم حسكانى از علمای برجسته اهل سنت در شواهد التنزيل از ربيع بن خيثم نقل مى ‏كند كه ؛ « نام على عليه السلام را نزد او بردند، گفت: «نديدم كسى از مردم بتواند ايرادى بر حكم و داورى آن حضرت بگيرد؛ و متعال مى‏ گويد كسى كه دانشى به او داده شده است خير فراوانى به او داده شده است». 📚شواهد التنزیل ج 1 ص 107 🔰در همان كتاب چند حديث ديگر به همين معنى يا نزديك به آن نقل شده است. در ضمن از ابن عباس نيز نقل مى‏ كند كه پيامبر اكرم فرمود: «كسى كه مى‏ خواهد به ابراهيم در حلمش، و به نوح در ، و به يوسف در مردم داريش بنگرد؛ نگاه به على بن ابى طالب عليه السلام كند». 📚همان مدرک ج 1 ص 106 🔹در صحيح نيز آمده است كه پيامبر اكرم فرمود: «انَا دارُ الْحِكْمَةِ وَ عَلِىٌّ بابُها» «من خانه دانشم و على عليه السلام در آن خانه است». 📚صحیح ترمذی ج 5 ص 637 🔸مسلّم است كه هر كسى بخواهد وارد خانه‏ اى شود بايد از در وارد گردد، همان گونه كه قرآن مجيد نيز دستور داده است ؛ «و از در خانه ‏ها وارد شويد» ( بقره 189) بنابراين هر كس مى‏ خواهد به علم و دانش پيامبر اسلام راه يابد، بايد از على عليه السلام آغاز كند، و كليد اين گنجينه را از او بطلبد. ❕ابو نعيم در حلية الاولیاء به سند خود، از «عبد الله» نقل مى‏ كند كه در حضور رسول خدا شرفياب بودم، سخن از على عليه السّلام به ميان آمد؛ رسول خدا فرمود ؛ « حكمت به ده جزء تقسيم شده است، نه جزء از آن در اختيار على است و يك جزء آن در اختيار مردم ديگر است.» 📚حلیه الاولیاء ج 1 ص 64 🔸 متّقى هندی اين حديث را در كنز العمال نقل كرده است و در آخر آن آمده است ؛ : على عليه السّلام همان يك جزء را از بهتر مى‏ فهمد و به حقيقت آن بهتر مى‏ رسد. » 📚کنزالعمال ج 6 ص 154_ 401 🔹محب طبرى در الرياض النضرة از «جميل بن عبد الله بن يزيد مدنى» نقل مى‏ كند كه يكى از قضاوتها كه به داورى حضرت على عليه السّلام برگزار شده بود، به عرض رسول خدا رسيد. پيغمبر از حسن على عليه السّلام به شگفت آمد و فرمود ؛ « از خداى تعالى سپاسگزارم كه حكمت را در ميان ما اهل بيت قرار داد، و ما را از آن برخوردار ساخت.» 📚الریاض النضره ج 2 ص 200 🔸اين تعبيرات که همه برگرفته از روایات اهل سنت است به خوبى نشان مى‏ دهد كه در امت اسلامى بعد از پيامبر اكرم كسى در علم و دانش و حكمت، به پاى على عليه السلام نمى‏ رسد و از آنجا كه مهم‏ترين ركن امامت، علم و است؛ لايق‏ ترين فرد براى امامت و خلافت بعد از پيامبر گرامى او بوده است. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔درادامه حديث غدیر آمده « وال من والاه وعاده من عاداه يعني هركس دوست او شود توهم دوستش باش ودشمن دشمنانش باش » خوب اگردراول حديث مقصود از مولاسرپرست است چطوردرادامه امده هرکس که دوست اوباشد بلکه باید می امد هرکس او باشد وهمین كلمه (وال من والاه )نشان میدهدکه ان کلمه مولا درابتدای حديث هم معنی دوست میدهد چون اگرغیراز این بود باید در ادامه میگفت وال من یطیعه (دوست هرکسی باش که مطیع اوباشد) ولی امده وال من والاه دوست هرکسی باش که دوست او باشد » 💠💠 👌طبق نقل و تصریح علمای اهل سنت پیامبر گرامی در ذیل حدیث غدیر فرمود ؛ « اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و الخذل من » 📚مسند احمد ج 1 ص 118_ سنن نسائی ج 5 ص 132_ مستدرک حاکم ج 3 ص 118 🔸اما باید توجه داشت که تعبیر فوق بر این نمی کند که کلمه « مولی » در حدیث غدیر به معنای دوستی به کار رفته است زیرا ؛ 1⃣ اين دعا، به قرينه صدر حديث غدیر «الست اولي بكم من انفسكم» حمل بر معناي می شود ، و اين چنين معنا مي‌شود ؛ «بار خدايا! هر كس كه ولايت حضرت علي عليه السلام را پذيرفت او را دوست بدار، و هر كس از ولايت او سرباز زد او را دار». 2⃣اين معنا هرگز با اهتمام شديد پيامبر در ذكر آن سازگاري ندارد؛ زيرا چگونه قابل توجيه است كه ما بگوييم پيامبر آن عظيم را در آن بيابان گرم به جهت اعلان يك مطلب جزئي و آن اين كه حضرت علي عليه السلام محبّ آن‌ها است، جمع كرده باشد. 3⃣در برخي از روايات جمله «وال من والاه» همراه با جمله «احبّ من احبّه» آمده است، و اين بر آن است كه جمله اول به معناي محبّت نيست، در غير اين صورت تكرار لازم مي‌آيد. 👌ابن كثير از طبراني قضيه رحبه را نقل كرده و در ذيل آن آمده است: آن گاه سيزده نفر از صحابه برخاسته و شهادت دادند كه رسول خدا فرمود: «من كنت مولاه فعلي مولاه، اللّهم وال من والاه وعاد من عاداه، واحبّ من احبّه وابغض من ابغضه، وانصر من نصره واخذل من خذله». 📚البداية والنهاية، ج ۷، ص ۳۴۷. 👌متقي هندي نيز اين را نقل كرده و در ذيل آن از هيثمي نقل مي‌كند كه گفته است رجال سند اين حديث همگي از افراد ثقه هستند. 📚کنزالعمال ج 13 ص 158 4⃣به فرض هم که بگوییم جمله فوق می گوید هر کس علی علیه السلام را دوست یا دشمن بدارد ، این دوستی و دشمنی ، دوستی و دشمنی خداوند را در پی دارد باز هم باید توجه داشت که این جمله دعايي است كه پيامبر گرامی بعد از فارغ شدن از ، كرده است، و لذا نمي تواند قرينه بر حمل كلمه «مولي» بر معناي محبّت باشد، بلكه جمله قبل از آن كه همان «الست اولي بكم من انفسكم» است بهترين قرينه و زمينه سازي براي حمل كلمه «» بر معناي امامت و اولي به تصرف و سرپرستي است. 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
🔸ادامه 👇 👌با این وجود باز هم جمله فوق روشنی دارد و صراحت در امامت و عصمت امیر مومنان علیه السلام است به بیان زیبایی که علامه امینی دارد که می فرماید ؛ « پس از آنکه پیامبر گرامی علی علیه السلام را به امامت امت منصوب نمود ، آنحضرت مطلع بود كه در ميان مردم هستند كه بر علي عليه السّلام رشك ميبرند و نيز اشخاصي هستند كه با آن جناب كينه ميورزند و در دسته اهل نفاق افرادى هستند كه بر مبناى خونهاى جاهليّت دشمنى با او را در دلهاى خود نگاه داشته‏ اند و بعد از آن جناب بر مبناى حرص و آز آنها كه فكر سرورى و رياست و افزايش بهره‏ هاى مادى در مغز خود مى ‏پرورانند حوادث ناگوارى رخ خواهد داد و جنب و جوش هائى بكار خواهد افتاد، و علي عليه السّلام هم بحكم حق خواهى و عدالت آرزوها و اطماع آنها را نخواهد كرد و آنها را جهت بى‏ تجربگى و بي كفايتى لايق و سزاوار مقامهائي كه چشم طمع بدان دوخته‏ اند نخواهد دانست، ناچار آنها هم بر سر مخالفت و رزمجوئى با او رفته و اوضاع را آشفته خواهند نمود ، در نتيجه توجه به اين كيفيّات و امور، آن جناب (بعد از ابلاغ ولايت علي عليه السّلام) شروع فرمود بدعا كردن به آنها كه پيرو و دوست و ياور اويند و نفرين به آنها كه بر سر دشمنى و اعراض از اويند تا بدينوسيله امر خلافت براى او تماميّت يابد و مردم بدانند كه پيروى و دوستى علي عليه السّلام موجب بهره ‏مندى از موالات خداى سبحان و دشمنى و اعراض از علي عليه السّلام موجب خشم و سخط پروردگار است، تا بدين وسيله بسوى و اهل حق بگردايند، و چنين دعائى آنهم بلفظ عمومى نخواهد بود مگر درباره كسي كه شأن و مقامي چنين دارا باشد . 🔸از جمله مزبور استفاده مي شود كه موالات و يارى علی علیه السلام و احتراز از دشمنى و اعراض از او بر هر كس و در هر زمان و در هر حال واجب است، و اين معنى مستلزم اين است كه آن حضرت در تمام و ازمان موصوف به عصمت و مصون از معصيت باشد، و جز حق هيچگاه سخنى نگويد و جز به حق كارى از او سر نزند و جز با حق نباشد زيرا اگر در معرض ارتكاب خلافي و معصيتى قرار گيرد لازم است كه بر او اعتراض شود و بخاطر عمل ناروايش مورد عداوت قرار گيرد و از او اعراض شود، پس چون رسول خدا نسبت به هيچ يك از شؤن و زمانهاى او استثنائى در فرمايش خود نياورده، ما خواهيم دانست كه على عليه السّلام در هيچ زمان و در هيچ حال فاقد عصمت و عدالت و حق خواهى نبوده، و كسى كه داراى چنين باشد واجب است كه امام بر خلق باشد . 📚ترجمه الغدیر ج 2 ص 342 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
⁉️سوال در زمان کنونی فساد اخلاقی وغيراخلاقی وکشت وکشتارانسانھای بيگناہ عادی شدہ پس امام زمان اگر وجود دارد چرا بہ داد انسانھا نمی رسد؟ 🗯پاسخ: ❗️برای ظهور حضرت باید یارانی پرورش پیدا کنند و زمینه های ظهور فراهم شود، اگر یاران کارآمد تربیت نشوند و جهان آماده پذیرش امام نشود، امام عصر ظهور نمی کنند، همان طور که در طول تاریخ بروز جنگ جهانی اول و دوم باعث ظهور نشده، پس ما باید با تلاش یاران کارآمد تربیت کنیم و زمینه ها را هم فراهم کنیم تا امام زمان ظهور کنند. 🗯در کتاب راهنمای حقیقت چنین امده است: «❗️برنامه حضرت مهدي با برنامه پيامبران و ساير پيشوايان يك تفاوت كلي دارد و آن اين كه برنامه وي قانونگذاري نيست، بلكه يك برنامه به تمام معني اجرايي در تمام جهان است. به اين معني كه او مأموريت دارد تمام اصول تعاليم اسلام را در جهان پياده كند و اصول عدالت و دادگري و حق و حقيقت را در ميان جامعه بشري بگستراند. 🔷روشن است كه پياده شدن چنين برنامة انقلابي جهاني، كه به وسيله آن اصول عدالت و دادگري و حقّ و حقيقت در ميان همه مردم جهان گسترش يابد، به شرايط و مقدّماتي نياز دارد كه تحقق آنها جز با مرور و تكامل همه جانبه اجتماع ممكن نيست برخي از آن مقدمات عبارتند از: 1⃣آمادگي روحي: ❗️در درجه نخست بايد مردم جهان براي اجراي اين اصول، تشنه و آماده گردند و تا زماني كه در مردم جهان تقاضايي نباشد، «عرضه» هر نوع برنامه مادّي و معنوي مؤثر نخواهد بود. قانون عرضه و تقاضا نه تنها در نظام زندگي اقتصادي حكم‌فرماست، بلكه مشابه اين نظام در عرضه برنامه‌هاي معنوي و اصول اخلاقي و مكتب‌هاي سياسي و انقلابي نيز حاكم مي‌باشد و تا در اعماق دل مردم براي اين نوع امور تقاضا و درخواستي نباشد، عرضه آن با شكست رو به رو شده و كاري از پيش نخواهد رفت. 🗯امام باقر(ع) مي‌فرمايد: «روزي كه قائم آل محمّد قيام كند، خدا دست خود را بر سر بندگان مي‌گذارد، در پرتو آن خردها را جمع مي‌گرداند و شعور آنان به حد كمال مي‌رسد» 📚کافی ج1 ص25 🗯البتّه گذشت زمان و شكست قوانين مادّي و پديد آمدن بن‌بست‌هاي جهاني و كشيده شدن بشريّت بر لب پرتگاه جنگ، مردم جهان را به تنگ آورده و آنان را به اين حقيقت واقف خواهد ساخت كه اصول و قوانين مادّي و سازمان‌هاي به اصطلاح بين المللي، نه تنها نمي‌توانند مشكلات زندگي را حل كنند و عدالت را در جهان حكم‌فرما سازند، بلكه همين خستگي و يأس، مردم دنيا را براي پذيرش يك انقلاب بنيادي مهيّا و آماده مي‌سازد و مي‌دانيم كه اين موضوع نياز به گذشت زمان دارد تا تجربه‌هاي تلخ زندگي ثابت كند كه تمام نظامات مادّي و سازمان‌هاي بشري در اجراي اصول عدالت و احقاق حق و برقراري امنيّت و آرامش، عاجز و ناتوان مي‌باشند و سرانجام بايد بر اثر يأس و نوميدي، اين تقاضا در مردم گيتي براي تحقّق چنان آرمان الهي پديد آيد و زمينه براي عرضه يك انقلاب جهاني به وسيله يك مرد الهي و آسماني، از هر نظر مساعد گردد. 2⃣ تكامل علوم و فرهنگ‌هاي انساني: 🗯از سوي ديگر براي برقرار ساختن يك حكومت جهاني بر اساس عدل و داد، نياز فراوان به پيشرفت علوم و دانش‌ها و فرهنگ‌هاي اجتماعي و مردمي است كه آن نيز بدون پيشرفت فكري و گذشت زمان، ممكن و ميسّر نمي‌گردد. ❗️برقراري حكومت جهاني كه در پرتو آن، در سراسر جهان عدل و داد و قانون حكومت كند و همه مردم جهان از كليه مزاياي فردي و اجتماعي اسلامي بهره‌مند گردند بدون وجود يك فرهنگ پيشرفته در كليّه شؤون بشري امكان پذير نيست و هرگز بدون يك فرهنگ كامل، جامه عمل به خود نمي‌پوشد. اين نيز احتياج به گذشت زمان دارد. 3⃣تكامل وسايل ارتباط جمعي: ❗️ از طرفی چنين حكومتي به وجود وسايل كامل ارتباط جمعي نياز دارد تا در پرتو آن بتواند مقرّرات و احكام و اصول انساني را از طرق مختلف در مدّت كوتاهي به مردم جهان اعلام كند. اين امر نيز بدون تكامل صنايع انساني و گذشت زمان محقق نمي‌شود. 4⃣پرورش نيروي انساني: ❗️از همه اينها گذشته ، پيشبرد چنين هدفي و پي‌ريزي چنان انقلابي، به يك نيروي فعّال و سازنده انساني نياز دارد كه در واقع ارتش انقلاب جهاني را تشكيل مي‌دهد. تشكيل چنين ارتشي و به وجود آمدن چنين افراد پاكباخته و فداكاري، كه در راه هدف و حقيقت از همه چيز بگذرند، به گذشت زمان نياز دارد. 🗯اگر در برخي از روايات مي‌خوانيم كه فلسفة طولاني شدن غيبت امام زمان، همان امتحان و آزمايش مردم است، ممكن است ناظر به همين نكته باشد زيرا امتحان و آزمايش در منطق اسـلام به معني آزمـون‌هاي معمولي و كشف امور پنهاني نيست; بلكه مقصود از آن پرورش روحيّات پاك و پديد آوردن حداكثر ورزيدگي در افراد مي‌باشد. 🗯مجموع اين جهات چهارگانه نياز به اين دارد كه زمان قابل ملاحظه‌اي بگذرد و جهان از بسياري جهات پيش برود; و آمادگي روحي و فكري براي پذيرش حكومت جهاني بر اساس حقّ و عدالت در مردم پديد آيد; آنگاه اين برنامه با وسايل
و امكانات خاصّي در سطح جهاني وسيله حضرت مهدی پياده گردد و اين است گوشه‌اي از فلسفة غيبت طولاني امام. 🗯مجموع این جهات چهار گانه را می توان در امور زیر خلاصه کرد: 1⃣: تکامل روحی2⃣تکامل فرهنگی3⃣تکامل وسائل ارتباط جمعی4⃣تشکیل یک ارتش انقلاب جهانی از یک جمعیت پاکباخته وفداکار 📚راهنمای حقیقت،علامه سبحانی،ص483 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال آیا حضور امیرالمومنین در شورای شش نفره بیانگر قبول نظام شورایی در امامت و خلافت نیست؟ 🗯پاسخ: ❗️شرکت امام در این شورا حتما نشانه تایید آن نیست؛ آنچه از تاریخ و گفتار امیرالمومنین بر می آید اضطرار ایشان برای شرکت در این شورا است، در توضیح باید گفت: 1⃣این راه می توانست راهی برای احقاق حق باشد و با وجود اندک احتمالی شایسته بود که ایشان در این شورا شرکت کند؛ یعنی حضرت نه برای تایید شورا بلکه برای احقاق حق و اتمام حجّت در آن شورا شرکت کرد . 2⃣روشن نیست که ورود امام به شوراى شش نفره، از روى اختیار بوده باشد، زیرا تهدیدهاى خلیفه دوّم درباره اعضاى شورا حاکى از یک استبداد عجیب و شگفت آور است و هنگامى که عمر هر شش نفر را احضار کرد و مساله خلافت را مطرح نمود، رو به محمد بن مسلمه کرد و گفت: ❗️هنگامى که از مراسم دفن من بازگشتید، با پنجاه مرد مسلّح این شش نفر را براى امر خلافت دعوت کن و همه را در خانه اى گِرد آور و با آن گروه مسلح بر در خانه توقف کن تا آنان یک نفر را از میان خود براى خلافت برگزینند. 🗯 اگر پنج نفر از آنان اتّفاق نظر کردند و یک نفر مخالفت کرد، او را گردن بزن و اگر چهار نفر متحد شدند و دو نفر مخالفت کردند آن دو مخالف را بکُش و اگر این شش نفر به دو دسته مساوى تقسیم شدند، حق با آن گروه خواهد بود که عبد الرحمان در میان آنها باشد. ❗️آنگاه آن سه نفر را براى موافقت با این گروه دعوت کن. اگر توافق حاصل نشد، گروه دوم را از بین ببر. واگر سه روز گذشت و در میان اعضاى شورا اتحاد نظرى پدید نیامد، هر شش نفر را اعدام کن و مسلمانان را آزاد بگذار تا فردى را براى زعامت خود برگزینند. 🗯چون مردم از مراسم دفن عمر باز گشتند، محمّد بن مسلمه با پنجاه تن شمشیر به دست، اعضاى شورا را در خانه اى گِرد آورد و آنان را از دستور عمر آگاه ساخت 📚شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید،ج1 ص185 ⁉️آیا با این ارعاب و تهدید مى توان تصور کرد که امام از روى میل باطنى در شورا شرکت کرده باشد؟ 🗯گفتار امام در خطبه شقشقیه حاکى از نارضایتى وى در این مشارکت است. ایشان در این مورد چنین مى فرماید: « آن گاه که عمر در گذشت امر خلافت را در قلمرو شورایى قرار داد که تصوّر می کرد من نیز همانند اعضاى آن هستم. خدایا از تو یارى مى طلبم در باره آن شورا. ❗️ کى حقانیت من مورد شک بود آن گاه که با ابوبکربودم، تا آنجا که امروز با این افراد همردیف شده ام؟ولى ناچار در فراز و نشیب با آنان موافقت کردم و در شورا شرکت جستم. ولى یکى از اعضا به سبب کینه اى که با من داشت (مقصود طلحه یا سعد و قّاص است)از من چهره برتافت و به نفع رقیب من کنار رفت و دیگرى (عبد الرحمان) به خاطر پیوند خویشاوندى با خلیفه به نفع او راى داد). 📚خطبه3 3⃣مشارکت امام در شوراى شش نفره از یک اصل کلى سرچشمه مى گرفت و آن این که: ❗️ اکنون که حق از محور خود بیرون رفته، باید کوشش کرد لااقل مصالح اسلام و مسلمین در حد امکان محفوظ بماند، شکاف کمتر شود و فساد مستولى نگردد. 🗯امام در حالى که خود را خلیفه شرعى مى دانست و حق خویش را مغصوب و به غارت رفته مى دید، ولى آنگاه که خلافت خلفا تثبیت گردید، مصلحت را در این دید که تا آنجا که مصالح اسلام و مسلمانان ایجاب کند با آنان همکارى نماید، و لذا خلفا در کارهاى مهم با او مشورت مى کردند، او نیز کمک فکرى مى کرد. 📚نهج البلاغه خطبه146 ❗️هییت هاى علمى و تحقیقى از یهود و نصارا وارد مدینه مى شدند تا از برنامه آیین جدید آگاه گردند و یگانه کسى که پاسخگوى مشکلات آنان بود، شخص امام بود. 🗯او احساس کرد که زمزمه الحاد و دعوت به جاهلیت از گوشه و کنار شبه جزیره بلند شده و چه بسا اگر خلافت را یارى نکند، اصلو اساس به خطر بیفتد، چنان که در یکى از نامه هاى خود مى نویسد: «تا این که با چشم خود دیدم گروهى از اسلام بازگشته و مى خواهند دین محمد را نابود سازند. (در اینجا بود) که ترسیدم اگر اسلام و اهلش را یارى نکنم باید شاهد نابودى و شکاف در اسلام باشم که مصیبت آن براى من از رها ساختن خلافت و حکومت بر شما بزرگتر بود چرا که این بهره دوران کوتاه زندگى دنیا است، که زایل و تمام مى شود. همان طور که «سراب» تمام مى شود و یا همچون ابرهایى که از هم مى پاشند. پس براى دفع این حوادث به پا خاستم تا باطل از میان رفت و نابود شد و دین پا برجا و محکم گردید» 📚نهج البلاغه،نامه62 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔چرا امام علی در جنگ که بزرگترین لشکر کشی مسلمین بود شرکت نداشت ❗️آیا سخن برخی اهل سنت که می گویند پیامبر از علی ناراحت بود و او را به نبرد واقعیت دارد ❕❕ 💠💠 👌يكى از افتخارهاى امير مؤمنان، اين است كه در تمام نبردها ملازم ركاب پيامبر و پرچم‏دار وى در ‏هاى اسلامى بوده است، جز در غزوه «تبوك» كه به دستور پيامبر در مدينه باقى ماند و در اين جهاد شركت نكرد، زيرا پيامبر به خوبى مى ‏دانست كه منافقان و برخى از افراد به دنبال فرصت مى‏ گردند تا در غياب پيامبر، وضع را دگرگون سازند و حكومت نو بنياد اسلامى را واژگون كنند و اين فرصت در صورتى امكان پذير است كه پيامبر و ياران وى به مقصد دورى بروند و ارتباط آنان با مركز قطع شود. 👌تبوك، دورترين ‏اى بود كه پيامبر در طى غزوات خود به آن‏جا مسافرت نمود. پيامبر كاملا احساس كرد كه در غياب او ممكن است گروه‏هاى ضد اسلامى، اوضاع را دگرگون سازند و هم‏فكران خود را از نقاط مختلف حجاز گردآورده، متشكل شوند. ❕او با اين‏كه «محمد بن » را جانشين خود در مدينه قرار داده بود، ولى به على عليه السّلام فرمود: «تو سرپرست اهل بيت و خويشاوندان من و گروه مهاجرى و براى اين كار جز من و تو، كسى ديگر شايستگى ندارد.» 💠اقامت امير مؤمنان در مدينه توطئه گران را بسيار ناراحت ساخت، زيرا فهميدند كه با وجود على و ‏هاى پى‏گير او، ديگر نمى‏ توانند نقشه ‏هاى خود را پياده كنند. از اين رو، براى بيرون رفتن على از مدينه نقشه‏ اى ريختند و شايع كردند كه با اين‏كه پيامبر با كمال ميل على را براى شركت در جهاد دعوت كرد، ولى او از جهت دورى راه و شدت گرما، از شرت در اين نبرد مقدس امتناع كرد. على عليه السّلام براى ابطال تهمت آنان به محضر پيامبر شرف‏ياب گرديد و جريان را با آن حضرت در ميان نهاد. پيامبر، كلمه تاريخى خود را كه از دلايل واضح و روشن امامت و جانشينى بلافصل او پس از پيامبر است؛ درباره او چنين فرمود: «برادرم به بازگرد، زيرا براى حفظ شئون و اوضاع مدينه جز من و تو كسى شايستگى ندارد. تو نماينده من در ميان اهل بيت و خويشاوندان من هستى ... أما ترضى أن تكون منّي بمنزلة هارون من موسى إلّا أنّه لا نبيّ بعدي؟ آيا خشنود نمى‏شوى كه بگويم مثل تو نسبت به من، مثل هارون نسبت به موسى است، جز اين‏كه پس از من پيامبرى نيست. همان طورى كه او وصى و جانشين بلافصل موسى بود، تو نيز جانشين و خليفه پس از من هستى » 📚سیره ابن هشام ج2 ص520 📚بحار الانوار ج21 ص207 📚فروغ ابدیت ، ص864 ❕روشن می شود که آنچه در پرسش شما آمد واقع است و مستند تاریخی ندارد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔کانال های ضد دین و وهابیت این روزها خیلی شبهه می کنند که در روایات شیعه آمده است که حضرت علی را دوست دارد آنگاه اشکال می کنند که شما می گویید شیطان که دشمن خداست علی را که دوست خداست، دوست دارد ، یا شیطان خدا نیست و یا علی دوست خدا نیست ❕❕ 💠 💠 👌روایتی است که از سلمان نقل شده است که می گوید ؛ «ابليس ملعون به گروهى گذشت كه به امير المؤمنين عليه السّلام ناسزا مى‏ گفتند، ابليس جلو آنها ايستاد آن گروه گفتند: اين كيست كه جلو ما ايستاده؟ابليس گفت: من ابو مرّه هستم. گفتند: اى ابا مرّه، كلام ما را نشنيدى؟ ابليس گفت: بدا به حالتان، آقاى خود بن ابى طالب را سبّ كرده و ناسزا مى‏گوييد؟ گفتند: از كجا دانستى كه او آقاى ما است؟ ابليس گفت: از كلام پيامبرتان كه فرمود: هر كس كه من آقاى او هستم، على نيز آقاى او است خدايا كسى كه او را دوست دارد دوست بدار و آن كس كه دشمنش دارد دشمن بدار، خدايا يارى كن كسى را كه او را يارى كرده و ذليل نما كسى كه او را خوار كرده. ❔گفتند: آيا تو از موالى و شيعيان او هستى يا نه؟ 👌ابليس گفت: من نه از موالى او بوده و نه شيعه ‏اش هستم ولى دارم و كسى بغض او را در دل نمى‏ گيرد مگر آن كه من در مال و فرزندش شركت مى‏ كنم » 📚امالی صدوق ص347 📚علل الشرایع ج1 ص144 ❕این که علی علیه السلام را دوست دارد ، مطلبی غیر قابل قبول نمی باشد چرا که خداوند میفرماید ؛ « کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند خداوند رحمان محبت آنها را در دلها می افکند » 🔰مریم 96 ❕در روایات فراوانی از طرق اهل سنت و تشیع آمده است که آیه مذکور در شان علیه السلام نازل شده است و خداوند محبت او را در قلوب همگان قرار داده است ؛ 📚شواهد التنزیل ج1 ص365 📚الدر المنثور ج4 ص287 📚کشاف ج3 ص47 📚تفسیر قرطبی ذیل آیه مذکور 📚صواعق المحرقه ص170 📚بحار الانوار ج35 ص354 ❕در تفسیر چنین آمده است ؛ 👌 «ايمان و عمل صالح جاذبه و كشش فوق العاده‏اى دارد، اعتقاد به يگانگى خدا و دعوت پيامبران كه بازتابش در روح و فكر و گفتار و كردار انسان به صورت اخلاق عاليه انسانى، تقوا و پاكى و درستی و امانت و شجاعت و ايثار و گذشت، تجلى كند ، همچون نيروهاى عظيم مغناطيس كشيده و رباينده است. ❕حتى افراد و از پاكان لذت میبرند، و از ناپاكانى همچون خود متنفرند، به همين دليل هنگامى كه فى المثل مى ‏خواهند همسر يا شريكى انتخاب كنند تاكيد دارند كه طرف آنها پاك و نجيب و امين و درستكار باشد. 👌اين طبيعى است و در حقيقت نخستين پاداشى است كه خدا به مؤمنان و صالحان می دهد كه دامنه‏ اش از دنيا به سراى ديگر نيز كشيده مى ‏شود. 🔰اينكه بعضى آیه مذکور را در باره امير مؤمنان على علیه السلام دانسته و در روايات بسيارى به آن اشاره شده بدون شك درجه و مرحله بالاى آن، ويژه آن امام متقين است ولى اين مانع از آن نخواهد بود كه در مراحل ديگر همه مؤمنان و صالحان از طعم اين محبت و محبوبيت در افكار عمومى بچشند، و از اين مودت الهى سهمى ببرند، و نيز از آن نخواهد بود كه دشمنان نيز در دل خود احساس محبت و احترام نسبت به آنها كنند. 📚تفسیر نمونه ج 13 ص145 💠 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا راست است که پیامبر در روزهای پایانی عمرش لشکری ترتیب دادند که به خارج مدینه بروند و ابوبکر و عمر هم جزء بودند ❕اما آنان از دستور پیامبر سرپیچی کردند ❗️هدف پیامبر از این عمل چه بود ❕❕ 💠💠 👌پیامبر گرامی در واپسین روزهای عمرش اسامه بن زید که حدودا هجده ساله بود برای فرماندهی سپاهی بزرگ که بزرگان اصحاب هم در آن بودند برگزید تا جهت نبرد به خارج بروند . ❕ابن سعد از علمای اهل سنت می نویسد ؛ « پیامبر خدا اسامه را بر انگیخت و او را مامور کرد که سوران را به سوی بلقاء ببرد ، جایی که پدرش و جعفر کشته شده بودند ، پس اسامه و یارانش خود را تجهیز کردند و در جرف اردو زدند ( اصحاب از پیوستن به سپاه اسامه تمرد می کردند ) پیامبر با سر بسته بیرون آمد و سه بار فرمود سپاه اسامه را روانه کنید » 📚الطبقات الکبری ج2 ص248 📚تاریخ یعقوبی ج2 ص113 👌از ابن نقل می کند ؛ « پیامبر سپاهی را آماده کرد که ابوبکر و عمر هم در آن بودند و اسامه بن زید را فرمانده سپاه نمود ، مردم به دلیل جوان بودن اسامه به او طعنه می زدند ، خبر به پیامبر رسید ، به منبر رفت و فرمود به فرماندهی اسامه طعنه زده اند و پیش از این نیز به فرماندهی پدرش طعنه می زدند در حالی که آن دو هر دو شایسته اند » 📚الطبقات الکبری ج4 ص66 📚صحیح بخاری ج4 ص1620 👌بلاذری می نویسد ؛ « در سپاه اسامه ، ابوبکر و عمر و سر شناسانی از مهاجر و انصار داشتند » 📚انساب الاشراف ج2 ص115 📚شرح نهج البلاغه ج6 ص52 ❕اصحاب به قدری در پیوستن به سپاه اسامه کوتاهی می کردند که پیامبر فرمود ؛ « سپاه اسامه را تجهیز کنید ، خدا لعنت کند کسی را که از سپاه اسامه کند » 📚الملل و النحل ج1 ص23 📚شرح نهج البلاغه ج6 ص52 ❕علی علیه السلام فرمود ؛ « پیامبر خدا در بیماری که به وفات انجامید ، فرمان داد تا سپاهی برای اسامه سامان دهند ، پیامبر خدا هر آن کس را که می ترسید شورش و ستیزه کند و یا با من دشمنی کند با این سپاه روانه ساخت و حتی از مهاجران و انصار و مسلمانان و منافقان کسی را باقی نگذارد مگر آنکه مامور به حضور در سپاه اسامه کرد تا مرا از ولایت نرانند و امور مردم را پس از پیامبر به دست نگیرند ...اما اصحاب فرمانده خود را در میان سپاه بر جای نهادند و شتابان بر اسب ها سوار شدند و به سوی انحلال پیمانی که خداوند برای من و پیامبرش در گردن آنها بسته بود روانه شدند و آن را گشودند و پیمان خدا و پیامبرش را شکستند و تنها نظر خود را اجرا کردند ...» 📚الخصال ج2 ص371 📚الاختصاص ص170 👌شیخ می نویسد ؛ « نظر پیامبر بر این بود که گروهی از مهاجران نخستین و انصار را با سپاه اسامه رهسپار کند تا هنگام وفاتش کسی در مدینه نباشد که در خلافت علی اختلاف ایجاد کند و برای پیشی جستن در فرمانروایی بر مردم طمع کند ، او می خواست راه را برای کسی که جانشین پس از خود کرده بود هموار کند تا هیچ کس در حقی که او داشت با او ستیزه نکند اما مردم از فرمان پیامبر سرپیچی کردند تا پیامبر از دنیا رفت » 📚الارشاد ج1 ص180 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا روایاتی که می گوید پس از پیامبر تمام مردم جز سه نفر شدند صحیح است ❔❗️ 💠💠 👌 باید توجه داشت که به عقیده شیعه صحابه صالح و شایسته فراوانی در میان یاران رسول خدا بوده اند و به هیچ عنوان شیعه تمام صحابه پیامبر را و مرتد نمی داند . ❕ امام صادق علیه السلام فرمود: « اصحاب پیامبر دوازده هزار نفر بودند که هشت هزار انها از مدینه و دو هزار از مکه و دو هزار از طلقائ و آزاد شدگان که در بین انها اصلا قدری مسلک یا مرجئه مسلک یا حروری مسلک و نه معتزلی مسلک ونه اینکه خودشان صاحب رای باشند پیدا نمیشد پیوسته از خوف خداوند شب وروز گریه می کردند» 📚الخصال ج2 ص640 ❕امام سجاد در صحیفه چنین می آورد ؛ « بار خدایا به آمرزش و خشنودی خود اصحاب محمد را یاد کن ، آنان که حق صحبتش را نیکو ادا کردند و در نصرتش دلیریها نمودند و به یاری او برخاستند و به دیدار او شتافتند ، و اجابت دعوتش را بر یکدیگر پیشی گرفتند » 📚صحیفه سجادیه دعای 4 👌حضرت امیر می فرمود ؛ « کجایند برادران من ، همانها که در مسیر صحیح گام برداشتند ، کجاست عمار ، کجاست ابن تیهان ، و کجاست ذو الشهادتین ، و کجایند کسانی که همچون آنان از برادرانشان ...» 📚نهج البلاغه خطبه 182 ❕با این وجود در برخی روایات آمده است که تمام صحابه پیامبر پس از شهادت ایشان جز تن مرتد شدند . 👌از امام صادق نقل شده است که فرمود ؛ « مردم پس از پیامبر مرتد شدند جز سه تن ، سلمان و ابوذر و مقداد » 📚رجال کشی با تعلیقات ج1 ص51 📚الاختصاص مفید ، ص6 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « مردم جز سه تن ( به مسیری که نباید می رفتند ) رفتند» 📚الکافی ج2 ص244 ❕این روایات گذشته از آنکه با روایاتی که در مورد راستین پیامبر گذشت مخالفت دارد ، با روایات دیگری که از طریق شیعه و سنی نقل شده است نیز در تضاد است زیرا بر اساس آن بسیاری از صحابه پیامبر با خلافت ابوبکر کردند و تن به خلافت او ندادند و در مقام احتجاج و استدلال بر ولایت علی علیه السلام بر آمدند که جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3102 👌با توجه به این نکته باید گفت حصری که در روایات ارتداد وجود دارد حصر است نه حقیقی . ❕یعنی امام علیه السلام با بیان کردن دسته ای خاص از صحابه پیامبر گرامی فرموده است که آن دسته همه مرتد شدند جز سه تن ‌، شاهد این تعبیر روایتی است که ابی بصیر نقل می کند که می گوید از امام صادق علیه السلام سوال کردم که آیا تمام صحابه پیامبر جز سه تن که ابوذر و مقداد و سلمان باشند پس از پیامبر مرتد شدند ؟ 👌امام پاسخ داد پس ابوساسان و ابو عمره انصاری کجا شدند ( و چرا آنها را جز صحابه بیان نکردی ؟) 📚بحار الانوار ج28 ص238 ❕البته منظور از ارتداد در روایات مذکور ، ارتداد از است نه از زیرا به اعتقاد شیعه منکرین ولایت علی علیه السلام در صورتی که شهادتین را به زبان جاری کنند مسلمان هستند اما مسلمان گمراه و مومن نمیشوند . 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: «اسلام شهادتین واقامه نماز وزکات وانجام حج وروزه ماه رمضان است اما ایمان معرفت ولایت امامان است وکسی که را نداشته باشد مسلمان گمراه است» 📚الکافی ج2 ص25 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال سوالم اینه که چرادرنمازاشهدان علی ولی الله میگیم.شماگفتیدکه مولی به معنای سرپرست ورهبری است.ایااشهدان علی ولی الله منظوراینکه امام علی سرپرست خداست؟اینکه این معنی درست نیست،،پس چرادراذان میگیم؟؟؟ 🗯پاسخ: ❗️جمله « اشهد ان علی ولی الله » به این معنا نیست که حضرت علی سرپرست خداوند باشد . 🗯مراد آن است که حضرت علی ولی و سرپرست از ناحیه خداوند بر مردم است یعنی « ولی من الله» « سرپرست از ناحیه خدا است» 🔷در جملات نبی الله،رسول الله نیز جریان چنین است .اگر ما به فرد پیامبر می گوییم « نبی الله» به معنای « نبی من الله» است .یعنی فرد پیامبر از جانب خدا خبر می دهد. 🔷ویا وقتی می گوییم « رسول الله» یعنی « رسول من الله» به معنای آن است که پیامبر از جانب خدا رسول و فرستاده است . ❗️مسلم در صحیح خود نقل می کند که عمر پس از مرگ ابوبکر خطاب به حضرت علی و عباس در مقام احتجاج بر خلافت خود چنین گفت: «( انا)ولی ابی بکر» «من ولی ابوبکر هستم» ⁉️ایا اهل سنت معنا می کنند که عمر گفته است من سرپرست ابوبکر هستم یا معنا می کنند من سرپرست از ناحیه ابوبکر هستم؟ 📚صحیح مسلم ج3 ص1378 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓کانال کلمه شبهه ای را مطرح کرده است که قبر حضرت علی در نجف نمی باشد و قبر کنونی که منتسب به ایشان است مربوط میشود به مغیره بن شعبه خواهشا رفع شبهه بفرمایید❔ 💠پاسخ؛ ❗️این گونه اشکالات و شبهات ناشی می شود از نااگاهی این گونه نسبت به حقیقت مساله. 👌علامه بزرگوار مجلسی می نویسد: «تمام شیعیان بر اساس روایات ائمه اجماع دارند که علی علیه السلام در نجف مدفون است همان موضعی که هم اکنون به عنوان مدفن شریفش مشهور می باشد » 📚بحار الانوار ج97 ص251 ❗️ البته باید توجه کرد که در ابتدای امر چون ترس از آن بود که برخی از خوارج به قبر شریف حضرت تعرض کنند لذا قبر ایشان برای مدتی نامعلوم بود. 🔶امام صادق فرمود: «امیر مومنان به فرزندش حسن دستور داد که برای او چهار قبر بکند .در مسجد و در رحبه و در نجف و در خانه جعده بن هبیره .او با این کار می خواست کسی از دشمنان جای قبر او را نداند» 📚فرحه الغری ص32 📚بحار الانوار ج42 ص214 👌اما در این شکی نیست که امام علیه السلام در نجف دفن شدند. ❗️جابر بن یزید از امام باقر سوال کرد که امیر مومنان در کجا دفن شدند؟ 🔷امام فرمود: «در سمت نجف دفن شدند.دفن او پیش از طلوع صبح بود » 📚الارشاد ج1 ص24 📚اعلام الوری ج1 ص393 📚بحار الانوار ج42 ص220 👌امام صادق فرمود: «چون امیر مومنان جان باخت حسن و حسین و دو مرد دیگر او را بیرون بردند تا که از کوفه بیرون شدند و به نجف رسیدند و او را آنجا دفن کردند و قبر را صاف کرده و بازگشتند» 📚الکافی ج1 ص458 ♻️شیخ صدوق روایت می کند که صفوان جمال می گوید در خدمت امام صادق بودیم تا به نجف رسیدیم .بر قبری ایستاد و شروع کرد به سلام کردن بر آدم و یکایک پیامبران تا آن که به پیامبر اسلام رسید .آن گاه به روی قبر افتاد و ناله اش بلند شد و فرمود: «این قبر جدم علی بن ابی طالب است» 📚من لا یحضره الفقیه ج2 ص586 📚کامل الزیارات ص84 📚الکافی 1 ص456 و... 👌علامه مجلسی بیش از چهل روایت در این باره نقل می کند که قبر شریف حضرت امیر در نجف اشرف و همین موضع کنونی آن می باشد. 📚بحار الانوار ج97 ص235 باب2 🔶ابن اثیر از مورخان بزرگ اهل سنت می نویسد: «قول صحیح تر آن است که محل قبر علی در نجف همان مکانی که هم اکنون زیارت میشود و به آن تبرک میشود می باشد» 📚الکامل ج3 ص396 ❗️ابن ابی الحدید معتزلی می نویسد: «برخی می گویند او در مدینه دفن شد و برخی می گویند در رحبه دفن شد و...تمام این اقوال باطل است و حقیقت ندارد و فرزندان او بهتر می دانند که کجا دفن شده است و فرزندانش از جمله جعفر بن محمد همین قبر را در نجف به عنوان قبر علی معرفی کرده است» 📚شرح نهج البلاغه ج1 ص16 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔ شما در کانال خود خواستید رد کنید سر به کوبیدن حضرت زینب رو در حالی که علما تایید کردن❗️نظر شما در این رابطه چیست ❗️❗️ 💠💠 👌منبع اصلی و مورد استناد جریان مذکور ، کتاب شریف بحار الانوار می باشد . ❕ علامه مجلسی چنین نقل می‌کند که در بعضى از کتب معتبره دیدم از مسلم جصّاص نقل شده است: ⚫️ «ابن زیاد مرا خواست تا دارالاماره کوفه را تعمیر نمایم. زمانی که درهای دار الاماره را گچکارى می‌کردم، ناگاه شنیدم فریادهایى از اطراف بلند شد. از کارگر زیر دستم پرسیدم: چرا دچار زاری و فغان گشت؟ گفت: همین حالا سر یکى از خارجی‌هایی که بر یزید خروج کرده را آورده‌اند. ❕گفتم: آن خارجى کیست ؟ گفت حسین بن على .من صبر کردم تا کارگر رفت؛ ‌چنان به صورتم زدم که ترسیدم چشمم کور شود. دست خود را شسته، دست از کار کشیدم و وارد میدان کوفه شدم؛ جایی که مردم منتظر ورود اسیران و بریده بودند. در این هنگام حدود چهل شتر با هودج پیدا شدند که در میان آنها اهل‌بیت حضرت سیدالشهداء و اولاد فاطمه بودند؛ دیدم که على بن الحسین بر شترى برهنه سوار است و غل و زنجیر به او آسیب رسانده و خون از رگ‌هاى گردنش جارى است. او گریه می‌کرد و اشعاری با این مضامین می‌خواند: «اى امت بد رفتار خدا شما را از باران رحمتش سیراب نکند، اى امتى که احترام جدّ ما را درباره ما مراعات نکردید. اگر روز قیامت پیغمبر خدا ما را جمع کند، شما در جواب چه خواهید گفت. شما ما را بر پشت شتران بی‌جهاز می‌گردانید. گویا ما آن افرادى نیستیم که پایه دین را براى شما محکم کرده باشیم» ❕در همین زمان، مردم کوفه از روی دلسوزی به بچه‌ها نان، گردو و خرما می‌دادند. ام آنها را از دست و دهان کودکان می‌ربود و دور می‌افکند و فریاد می‌زد: «اى مردم کوفه صدقه بر ما حرام است...». زنان کوفه با مشاهده این وضعیت براى مصیبت اهل‌بیت گریه می‌کردند. 👌ام‌کلثوم سر خود را از خارج کرد و گفت: اى اهل کوفه آرام باشید. مردانتان ما را می‌کشند و زنانتان براى ما گریه می‌کنند. خدا در روز قیامت بین ما و شما داورى خواهد کرد. در همان هنگام بود که ناگاه صداى ضجه بلند شد و سر شهیدان که سر امام حسین پیشاپیش آنان بود را آوردند. 👌زینب با دیدن سر برادرش، پیشانی خود را بر چوب جلوی زد و خون از زیر مقنعه‌اش فرو ریخت، سپس با یک قطعه پارچه به سر امام حسین اشاره کرده و اشعارى را خواند: ❕اى ماهی که چون بسر حدّ کمال رسید، به ناگاه خسوف او را ربوده و غروبش را مقدّر کرد.پاره قلبم گمان نمی‌کردم که چنین مصیبتی در انتظارت باشد. برادرم با فاطمه کوچکت سخنی بگو؛ زیرا نزدیک است که قلبش آب شود. برادرم! قلب مهربانت چه شد که اکنون سفت و سخت شده است...» 📚بحار الانوار ج45 ص115 👌ما در گذشته این روایت را چون نقل شده بود ، از حیث سندی تضعیف کرده و رد کردیم ، اما با بیشتری که حول مساله داشته ایم و این که جریان مذکور در کتاب شریف و معتبر الانوار نقل شده است و علامه مجلسی نیز تصریح می کند که این جریان را از کتب نقل می کند ، و از سوی دیگر در گذشته نیز ثابت کرده ایم که تمام روایاتی که در کتب معتبر ما نقل شده است مورد است جز موارد اندکی از آنها که خلاف سنت قطعی می باشد ؛ ❕ 🔶 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2845 👌و از سوی دیگر جزع و فزع و بی تابی کردن و زنی در محدوده شرع که ضرر قابل توجهی بر آن مترتب نشود ، در مصیبت امام حسین استحباب روایی دارد ؛ 🔶 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2553 ⚫️با توجه به تمام این به این نتیجه رسیدیم که روایت مذکور صحیح است و حضرت زینب سلام الله علیها بی اختیار با دیدن سر مبارک امام حسین ، سر خودش را به عنوان حزن و اندوه و مصیبت بر محمل می کوبد که به ناگاه سر خونین می شود ، ما نیز وقتی عزیزی از خود را از دست می دهیم ممکن است بی اختیار چنین رفتاری از ما صادر شود . ❕البته این نکته را متذکر می شویم که جریان مذکور نمی تواند مستند برای زنی قرار گیرد زیرا اساسا قمه زنی در نزد عرف مصداق عزاداری نمی باشد و هیچ کس در فراق عزیزانش شمشیر به سر نمی زند ، اما به سر و صورت زدن و حتی زدن سر به درب منزل و مانند آن در فراق عزایزان امری مرسوم در نزد عرف است و نوعی جزع و فزع کردن تلقی می شود و تا زمانی که ضرر خاصی بر آن مترتب نشود ، بی اشکال است و این نوع جزع و بی تابی کردن در فراق امام حسین هم مصداق عزاداری و حزن می شود . ❕بنابراین از جریان حضرت زینب می توان استحباب به سر و صورت زدن و مانند آن را در مصیبت امام حسین استنباط کرد نه زنی را . 🔶 توضیح بیشتر در رابطه با حرمت قمه زنی: 🔸 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1275 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔آیا راست است که می گویند وقتی امام زمان ظهور کند مسجد الحرام و مسجد النبی را خراب می کند❗️❕❗️ 💠پاسخ💠 👌کلینی و دیگران نقل می کنند که امام صادق فرمود: « هنگامی که قائم قیام کند مسجد الحرام را به اساس خود باز می گرداند و نیز مسجد النبی را نیز به اساس خود باز می گرداند...» 📚الکافی ج4 ص543 📚التهذیب ج5 ص452 👌اما باید توجه کرد که هر دو روایت ضعیف و مرسل بوده و قابل استناد نمی باشد زیرا راوی بین « احمد بن محمد و «محمد بن حسین» مشخص نشده و با تعبیر « عمن حدثه » ذکر شده است. 🔶همین طور شیخ مفید و دیگران نیز روایت می کنند که امام صادق فرمود: « زمانی که قائم قیام کند مسجد الحرام را تخریب کرده و به اساسش بازمی گرداند» 📚الارشاد ج2 ص383 📚اعلام الوری ص461 📚کشف الغمه ج2 ص465 👌اما باید توجه کرد که تمام این نقل ها به صورت مرسل و بدون سند ذکر شده است و روشن است روایتی که مرسل و بدون سند باشد قابل استدلال نمی باشد. ❗️همچنین شیخ طوسی در الغیبه خودش نقل می کند که امام صادق فرمود: « آنگاه كه حضرت قائم قيام كند، مسجد الحرام و مسجد النبى را خراب می كند تا آن را بر اساس و اصلش بسازد، خانه كعبه را جاى اصلى خود برگردانده و دستان دزدان بنى شيبه را قطع و آن‌ها را بر خانه كعبه آويزان میکند» 📚الغیبه ص472 👌اما در سند آن علی بن ابی حمزه بطائنی قرار دارد که از سرمداران واقفی ها و از دشمنان امام رضا بوده است و روایتش مردود است. 📚رجال کشی ج2 ص705 📚رجال علامه حلی ص96 ❕بنابراین روشن می شود که این روایات از حیث سند ضعیف بوده و قابل استدلال نمی باشد . 🔶از ضعف سند نیز اگر چشم بپوشیم می توان چنین توجیه کرد که از آن جا که برخی از نواحی این دو مسجد توسط سلاطین جور و به جهت ریا و ...ساخته شده است امام عصر برای آن که آثار ظالمین باقی نماند آنها را خراب می کند و به جای اصلی آن باز می گرداند. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔آیا اگر قبور ائمه شکافته شود ، جنازه های آن بزرگواران سالم در قرار دارد و ما می توانیم آنان را ببینیم ❕❕ 💠💠 👌از روایات استفاده می شود که اجساد امامان علیهم السلام بیشتر از سه روز ،در باقی نمی ماند و پس از آن به آسمان ها عروج داده می شود ، و محل قبور آنان از آنجایی که با ابدان شریف امامان تماس داشته است دارای می شود و محل رفت و آمد فرشتگان می باشد و امامان بر آن مکان شرافت دارند و از احوالات خود مطلع می شوند . 🔷امام فرمود: «هیچ نبی و جانشین نبی ( امامان ) نیستند که جسد شریفشان بیشتر از روز در قبر بماند .خداوند روح و استخوان و گوشت (و به طور کلی بدن آنها را) به آسمان بالا می برد .زائران تنها به زیارت جایگاه و مکانی می روند که آنان را در بر داشته است و اثار آنان در انجا قرار داشته است .اگر از راه دور به انان کنید سلام شما به انها می رسد و اگر به نزد قبورشان بروید و انان را مخاطب قرار دهید صدای شما را می شنوند» 📚 ج27 ص300 ❕عبدالله بن می گوید از امام صادق علیه السلام سوال کردم که اگر قبر حسین علیه السلام را بشکافند آیا چیزی در یافت می شود ؟ 🔶امام فرمود ای پسر بکر چه سوال بزرگی می کنی ، حسین بن علی با پدر و مادر و برادرش در منزل پیامبر اکرم است و با او روزی می خورند و خوشحالند ، او در طرف راست چنگ زده و می گوید خدایا وعده ای که به من داده ای وفا کن ،او زائرین خود را تماشا می کند و اسم آن ها را و اسم پدرشان را و آنچه در بار و بنه خود دارند بهتر اطلاع دارند از اطلاعی که یکی از ایشان نسبت به فرزندش دارد ، او می بیند کسی را که بر مصیبتش گریه می کند و برایش می کند ، و از پدر خود درخواست استغفار برایش می کند ...» 📚 ص103 🔶شیخ می نویسد ؛ « احوال امامان بعد از مرگ این است که از زیر برده می شوند و ساکن بهشت می گردند و با همین بدن ها و ارواحشان در آنجا زنده هستند و از نعمت ها بهره می برند ...و از احوال و پیروان خود در دنیا پس از مرگ بوسیله اعلام خداوند اطلاع دارند و سخن و راز و نیاز زائر را در مشاهد خود می شنوند و راز و نیاز آنهایی را که در فاصله دور و مسافت قرار دارند نیز به آن ها می رسد و این عقیده تمام فقهای است ...» 📚 ص72 ❕البته در همان مدت کوتاهی هم که در هستند ، به بدن شریفشان هیچ گونه آسیبی وارد نمی شود چنان که گرامی فرمود؛ « خداوند حرام کرده است گوشت ما را بر زمین که ذره ای از آن را بخورد» 📚 ج1 ص191 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔مگر امام حسین سید و شهداء می باشد ❗️چگونه در برخی روایات حضرت به عنوان سید الشهداء معرفی شده است ❕آیا این دو با یکدیگر تناقض ندارد ❕❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که از جمله القاب حضرت حمزه علیه السلام « » می باشد. 🔷 علیه السلام فرمود ؛ « از ما بنی هاشم هستند هفت نفری که خداوند مانند آنها را خلق نکرده است ؛ رسول الله آقای اول و آخر جهانیان و خاتم پیامبران ، وصی او ( علی ) سرور وصیان ، دو نوه او حسن و حسین ،و ، و جعفر و قائم » 📚 ج22 ص276 👌در روایت دیگری حبرئیل امین حضرت را چنین معرفی کرد ؛ « این بن عبدالمطلب سید الشهداء است » 📚 ج22 ص277 ❕حضرت علی علیه السلام در شوری در برابر مهاجرین و انصار چنین کردند ؛ « شما را به خدا قسم می دهم که به مانند عموی من حمزه ، شیر خدا و شیر پیامبر و ، در میان شما کسی وجود دارد » 📚 ج2 ص555 👌امام علیه السلام نیز فرمود ؛ « بر عرش مکتوب است که شیر خدا و شیر پیامبرش و سید الشهداء است » 📚 ج1 ص224 🗯از سوی دیگر خداوند در حدیث قدسی امام علیه السلام را به عنوان سید الشهداء معرفی می کند و می فرماید ؛ «او سید و سرور تمام شهداء از اولین تا آخرین آنها است و او سرور بهشت می باشد » 📚 ج44 ص238 🗯میان این دو مطلب تنافی نیست . 🔶طبق بیان پیامبر گرامی ، حضرت نسبت به شهیدان معمولی ، کسانی که پیامبر یا وصی پیامبر نیستند سید و است و شمول سرور و سید بودن او نسبت به انبیاء و امامان نمی باشد . 🔷در روایتی آمده است که پیامبر گرامی خطاب به حضرت سلام الله علیهما عرضه داشتند ؛ « شهید ما حمزه سید و سرور شهداء است . فاطمه سوال کرد آیا حمزه سرور شهدایی است که با شما شهید شده اند ( یا سرور تمام است ؟) پیامبر پاسخ دادند او سرور و سید تمام شهداء از اولین تا آخرین آنها به غیر از و است » 📚 ج22 ص280 📚 یک جلدی ص153 🗯بنابراین حضرت حمزه نسبت به شهیدان معمولی سید و سرور است و امام حسین علیه السلام نسبت به تمام شهیدان اعم از شهیدان معمولی و غیر معمولی و برتر ، سید و سرور است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔ کانال نقد اسلام چنین می گوید :از دید علما و ائمه شیعه هر کسی که به امامت ائمه اعتقاد نداشته باشد مهدور الدم می باشد و می توان وی را کشت.این حکم حتی شامل مسلمانان نیز می شود. ❗️راوی می گوید از امام صادق در مورد کشتن ناصبی ( غیر شیعه) سوال کردم .فرمود: « اگر توانستی او را به گونه ای غافلگیر کنی که دیوار را بر سرش خراب کنی و یا در آب طوری غرقش کنی که کسی تو را نبیند اینکار را انجام بده و مالش را نیز به تاراج ببر» ( وسائل الشیعه ج18 ص463- بحار الانوار ج27 ص331) 💠پاسخ💠 1⃣ناصبی به کسی گفته می شود که دشمنی با اهل بیت داشته و بغض آنها را به دل دارد و به هر مسلمانی ناصبی گفته نمیشود. 👌ناصبی از ماده « نصب» در اصل به معنای بر پا داشتن چیزی است و از آنجا که شخص عداوت و دشمنی خویش را آشکار می سازد در معنای دشمنی نیز به کار می رود و یکی از معانی « نصب» عداوت و دشمنی است 📚مفردات راغب ص807 👌لذا طریحی می نویسد: « ناصبی و نواصب کسانی هستند که بغض علی ( و اهل بیت ) را داشته و با آنها دشمنی می کنند » 📚مجمع البحرین ج2 ص174 2⃣در روایات اهل بیت نیز آمده است که ناصبی کسی است که با آنان دشمنی کند. 👌امام صادق فرمود: «ناصبی کسی است که دشمن ما اهل بیت باشد» 📚بحار الانوار ج27 ص226 👌در روایت دیگر آمده است که عبدالله بن سنان از امام صادق سوال کرد: « کسی است که نصب و دشمنی او با شما آشکار است و ناصبی است آیا مومن می تواند با او ازدواج کند؟ ❗️فرمود: خیر 📚الکافی ج5 ص349 👌پیامبر گرامی فرمود: « هر کس ناصب و دشمن علی باشد دشمنی خدا را کرده است» 📚امالی صدوق ص673 3⃣اهل سنت ناصبی و دشمن اهل بیت نیستند زیرا آنان محبت اهل بیت را به دل دارند و در کتبشان روایت کرده اند که پیامبر گرامی فرمود: « اهل بیتم را به خاطر من دوست بدارید» 📚صحیح ترمذی ج2 ص308 🔶ونقل می کنند که فرمود: «اساس اسلام حب من و اهل بیتم است» 📚کنزالعمال ج6 ص218 👌وفرمود: « هر کس بر حب آل محمد بمیرد شهید و آمرزیده و تائب و با ایمان کامل مرده است» 📚تفسیر فخر رازی ج27 ص165 👌و در مورد بغض داشتن و دشمنی کردن با اهل بیت نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود: « هر کس بغض و دشمنی اهل بیت را داشته باشد خداوند او را وارد آتش جهنم می کند» 📚مستدرک الصحیحین ج3 ص150 4⃣با توجه به این که اهل سنت محبت اهل بیت را دارند و شهادتین را بر زبان جاری می کنند شیعیان طبق روایاتشان آنان را مسلمان می دانند و جان و مالشان را محترم می شمارند. 📚بحار الانوار ج65 ص225 باب 24 5⃣اما ناصبی که بی جهت شمشیر بر اهل بیت کشیده است و به آنان حمله کرده و با آنان دشمنی می کند از اسلام خارج است و کافر و نجس محسوب می شود 📚وسائل الشیعه ج3 ص419 باب14 ❗️و تا زمانی که در حال جنگ و دشمنی با اهل بیت باشند مال و جانشان به سبب دفاع از حریم اهل بیت احترامی ندارد تا شرشان کم شود. 📚وسائل الشیعه ج17 ص298 باب95 📚وسائل الشیعه ج28 ص215 باب27 6⃣البته کشتن ناصب تنها با اجازه و اذن امام یا نائب امام باید باشد و اگر بدون اذن امام ناصبی کشته شود دیه برای مومن به دلیل کشتن ناصبی ثابت است. 📚الکافی ج7 ص375و 376 📚رجال کشی ج2 ص632 👌وروایتی که مورد استناد شما قرار گرفت در مورد کشتن ناصبی است با اذن امام نه مطلق مسلمانان 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw