eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔به تمامى روحانيون و مراجع شيعه در كل فضاى مجازى ميكنيم كه: فقط و فقط يكى از كتابهاى را براى اثبات دانشمند بودن ايشان، معرفى كنند ❗️ 💠💠 👌علم و دانش وافر و بی نظیر امام صادق علیه السلام مطلبی است که مورد تاکید و تصریح همگان قرار گرفته است تا جایی که خود امام صادق علیه السلام همواره می فرمود ؛ « از من سؤال كنيد پيش از آنكه مرا از دست بدهيد. بدرستى‏ كه پس از من، كسى مانند حديث مرا به شما نخواهد گفت » 📚تاریخ الاسلام ذهبی ج 6 ص 45_ تذکره الحفاظ ، ج 1 ص 157_ تهذیب الکمال ج 5 ص 79 👌و می فرمود ؛ « به خدا سوگند كه من آنچنان به خدا از اوّل تا آخرش آگاهى دارم كه گويا كتاب خدا در ميان مشت من است كه در آن اخبار آسمان، اخبار زمين، اخبار هر آنچه واقع شده، و اخبار آنچه تا قيامت واقع خواهد شد، آمده است كه خداوند متعال خود فرموده است در آن روشنگرى براى هر چيز است‏ » 📚الکافی ج 1 ص 229 👌و می فرمود ؛ « خداوند بزرگتر از آن است که امامی را برای بندگان خودش قرار دهد ، اما چیزی از اسرار آسمانها و زمین را از او بدارد » 📚بحار الانوار ج 26 ص 110 👌و می فرمود ؛ « به خداوند سوگند من عالم به اسرار آسمانها و زمین و بهشت و دوزخ هستم و عالم به هر آنچه در گذشته بوده و تا روز خواهد بود هستم » 📚همان مدرک ص 111 👌شیخ می نویسد ؛ «آن قدر مردمان از علوم امام صادق علیه السلام نقل كرده‏ اند كه به تمام بلاد و شهرها منتشر گشته و اصقاع عالم را فرا گرفته، و نقل نشده از احدى از علماى اهل بيت آنچه از آن حضرت نقل شده است ، همانا اصحاب حديث جمع كرده ‏اند اصحاب راويان از آن جناب را از ثقات با اختلاف‏شان در آراء و مقالات، عددشان به چهار هزار رسيده، و آن قدر دلائل واضحه بر امامت آن حضرت ظاهر شده كه دل‏ها را روشن نموده و زبان مخالف را گنگ كرده از طعن زدن در آن دلائل به ايراد شبهات » 📚الارشاد ج 2 ص 179 👌مالک بن انس امام مالکی ها درمورد امام علیه السلام می گوید: «برتر و بالاتر از جعفر بن محمد را در علم وعبادت و پرهیزگاری، نه چشمی دیده ونه گوشی شنیده ونه به ذهن بشری خطور کرده است» 📚تهذیب التهذیب،ج2 ص104 🗯محمد بن طلحه شافعی درمورد امام علیه السلام می گوید ؛ «او دارای دانشی سرشار، عبادتی بسیار، پارسایی آشکار وهمیشه درحال ذکر بود... گروه بسیاری از بزرگان دین از او نقل روایت کرده واز دانش او بهره برده اند وبر شاگردی او افتخار کرده اند...مناقب او چنان زیاد است که کسی را یارای شمارش آن نبوده... » 📚مطالب السوول،ج 2 ص 56 ❔حال پرسش اینجاست که آیا امام علیه السلام از خود کتابی به یادگار نهادند یا خیر ❕ 👌پاسخ آن است که با توجه به وجود اصحاب و شاگردانی که علوم و سخنان امام علیه السلام را مینوشتند و سینه به سینه و نسل به نسل منتقل می کردند ، ضرورتی نبود که خود امام علیه السلام دست به شود . ❕گذشته از آنکه جو تقیه و فشاری که از ناحیه دستگاه خلافت و مخالفان بر امام علیه السلام وارد شده بود ، آزادی را از ایشان جهت نوشتن کتب مختلف گرفته بود . 👌و از سوی سوم بسیاری از علومی که امام علیه السلام در مورد اسرار و قوانین عالم و آسمانها و زمین از آن آگاه بود ، برای مردمان آن زمان قابل فهم و درک نبود، و کتاب نوشتن از سوی امام را از آنها حل نمی کرد ، و بیشتر آنها را حیران می کرد . ❕ لذا تمام تمرکز و توجه امام معطوف به هدایت معنوی انسان ها و آشنا ساختن آنها با مسیر سعادت بوده است ، که این علوم امام از طریق شاگردان و اصحاب ایشان به ما است . 🔸با این وجود ابن قتیبه از علمای اهل سنت كتابی به نام کتاب جفر را به امام صادق عليه السّلام اسناد می داد و می گفت در آن است آنچه مردم به دانستن آن احتياج دارند تا روز ؛ 📚اخبار الدول ج 1 ص 334 🔸در پایان نقل این کلام شیخ عباس قمی خالی از نیست که می نویسد ؛ «بالجمله نقل نشده از احدى آنچه نقل شده از آن امام صادق از علوم، و با آن كه چهار هزار نفر از آن جناب روايت كرده ‏اند و بطون كتب و اسفار دينيّه از احاديث و علوم آن حضرت مملوّ است، هنوز عشرى از اعشار علم آن حضرت نمايان نشده، بلكه قطره‏ اى ماند كه از دريا برداشته شده، و گفته شده كه بعضى از علماى عامّه از تلامذه و از خدّام و اتباع آن جناب بوده‏ اند و از آن اخذ كرده ‏اند. مانند ابو حنيفه، و محمّد بن حسن، و ابو يزيد طيفور سقّاء آن حضرت را خدمت كرده و سقايت نموده، و ابراهيم بن ادهم و مالك بن دينار از غلامان آن حضرت بوده ‏اند.» 📚منتهی الامال ج 2 ص 1341 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔چرا ما شیعیان را شیعه جعفری می گویند ❗️آیا امام صادق مذهب شیعه را به وجود آورده اند ❕یعنی تا قبل از امام شیعه نبوده است ❕❕ 💠💠 👌شیعه به معنای کسانی که معتقد به امامت و ولایت علی علیه السلام و یازده فرزند معصومش هستند در زمان پیامبر گرامی وجود داشتند و خود پیامبر گرامی واژه « » را بر این گروه اطلاق کردند . ❕در تفسير «الدر المنثور» كه از منابع معروف اهل سنت است در ذيل آيه شريفه « اوْلئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَريَّة » ( بینه 7) از جابربن عبداللَّه انصارى چنين نقل شده است كه مى‏ گويد ؛ «ما نزد پيامبر بوديم كه على عليه السلام به سوى ما آمد، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اين و شيعيانش در روز قيامت رستگارانند، و در اين هنگام آيه شريفه إِنَّ الَّذينَ آَمَنُوا وَ عَمِلُو الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترين خلق خدا هستند ، نازل گرديد». 📚الدر المنثور ج 6 ص 379 👌حاكم كه او نيز از دانشمندان معروف اهل سنت در قرن پنجم هجرى است اين مضمون را در كتاب معروفش «شواهد التنزيل» از طرق مختلف از پيغمبر اكرم نقل مى ‏كند و تعداد رواياتش از بيست روايت تجاوز مى‏ كند. 🔹از جمله از ابن عباس نقل مى‏ كند هنگامى كه آيه إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ نازل شد، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود: «هُو انْتَ وَ شِيْعَتُكَ ...»: «منظور از اين آيه تو و شيعيانت هستيد» 📚شواهد التنزیل ج 2 ص 357 ❕بسيارى ديگر از علماى اسلام و دانشمندان اهل سنت مانند ابن حجر در كتاب صواعق و محمد شبلنجى در نور الابصار، اين را ذكر كرده‏ اند. 📚الصواعق ص 96_ نور الابصار ص 70 👌بنابراين به شهادت اين روايات نام و عنوان شيعه را پيامبر اسلام براى پيروان راه على عليه السلام و طرفداران او برگزيده است، و تاريخچه پيدايش شيعه نه بعد از رحلت و شهادت پيامبر اسلام بلكه به يك معنى در حيات خود آن حضرت بوده است، و اين واژه را به ياران و پيروان على عليه السلام اطلاق فرموده، و تمام كسانى كه پيامبر اسلام را به عنوان رسول خدا مى‏ شناسند، مى دانند كه او سخنى از روى هوى و نمى ‏گفت ؛ «و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى گويد.- آنچه مى گويد چيزى جز وحى (الهى) كه بر او القا شده نيست.» ( نجم 3_4) و اگر فرموده است تو و پيروانت فائزان و رستگاران در قيامت هستيد. يك واقعيت است‏. 📚پیام قرآن ج 9 ص 24 ❕اما اين‏كه مذهب شيعه را مذهب جعفرى مى‏ گويند براى اين است كه تا زمان حضرت امام صادق عليه‏ السلام به واسطه تسلط سياستمداران و زمامداران ستمگر، فرصت نشر علوم و معارف اسلام و تربيت ، آن‏طور كه براى ايشان فراهم شد، براى‏ امامان قبل از ايشان فراهم نگرديد 👌شیخ می نویسد ؛ «آن قدر مردمان از علوم امام صادق علیه السلام نقل كرده‏ اند كه به تمام بلاد و شهرها منتشر گشته و اصقاع عالم را فرا گرفته، و نقل نشده از احدى از علماى اهل بيت آنچه از آن حضرت نقل شده است ، همانا اصحاب حديث جمع كرده ‏اند اصحاب راويان از آن جناب را از ثقات با اختلاف‏شان در آراء و مقالات، عددشان به چهار هزار رسيده، و آن قدر دلائل واضحه بر امامت آن حضرت ظاهر شده كه دل‏ها را روشن نموده و زبان مخالف را گنگ كرده از طعن زدن در آن دلائل به ايراد شبهات » 📚الارشاد ج 2 ص 179 👌بنابر اين ايشان از موقعيت و فرصت، حداكثر استفاده را فرموده، علوم و معارف اسلام را تعليم و تدريس فرمودند و شاگردان بزرگى تربيت كردند كه هر كدام از علماى بزرگ اسلام به شمار مى ‏روند؛ از آن ، شيعه و پيروان آن حضرت را جعفرى گفتند و بعد هم اين لقب بر شيعه باقى ماند و امامان بعد هم آن را منع نفرمودند چرا كه غرض همه، ترويج دين و هدايت مردم بود؛ همه راستگو بودند و همه مردم را به يك راه كه يگانه راه راست است هدايت فرمودند. 📚معارف دین ج 3 ص 144 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔چرا به امام صادق ، می گویند ❗️مگر بقیه امامان معاذ الله کاذب بوده اند که ایشان صادق شده اند ❕❕ 💠💠 👌از آنجایی که تمام امامان ما نور واحدی هستند ، ویژگی ها و صفاتی که لازمه امامت است ، از یکدیگر ارث می برند و همه آنان حائر یکدیگر هستند . ❕پیامبر گرامی فرمود: ٌ« تمام امامان در فضل و نزد خداوند یکسان هستند » 📚اثباه الهداه ج 2 ص237 🔹و فرمود ؛ « اولین ما مانند اخرین ما و اخرین ما مانند اولین ما هستند » 📚بحار الانوار ج 25 ص360 ❕اگر هر یک از امامان به لقبی خاص خوانده می شوند ، به این معنا نیست که سایر امامان ، از آن صفت و لقب بی بهره بوده اند ، بلکه این نامگذاری ها از آن جهت است که صفتی خاص از میان صفات یکی از امامان در جامعه ظهور و بروز خاصی داشته است و جامعه را تحت تاثیر قرار داده است لذا آن امام به همان صفت خوانده می شده است ، اگر چه بقیه امامان نیز آن صفت را به نحو کامل دارا بوده اند . ❕در رابطه با لقب امام ششم به صادق علیه السلام نیز همین بوده است . 🔹ابن خلكان از علمای مطرح اهل سنت می نویسد ؛ « جعفر بن محمد صادق يكى از امامان دوازده ‏گانه مذهب شيعه است، او از بزرگان اهل بيت عليهم السّلام بوده و از جهت راستى در ملقب به صادق گرديده است » 📚وفیات الاعیان ج 1 ص 327 ❕گفته شده است كه منصور دوانيقى كه خود از كينه ‏توزترين دشمنان امام صادق عليه السّلام است، اين لقب را به او نسبت داده است. در بيان سبب اين مطلب آورده ‏اند كه ابو خراسانى از امام صادق عليه السّلام خواست كه او را به قبر جدّش امير المؤمنين عليه السّلام كه در آن زمان مخفى بود، راهنمايى كند. امّا امام صادق عليه السّلام از اين كار خوددارى كرده و به او خبر داد كه قبر امام امير المؤمنين عليه السّلام در ايّام حكومت مردى كه او را ابو جعفر منصور مى‏ نامند ظاهر خواهد شد. 👌ابو مسلم به منصور اين خبر را در ايّام حكومتش داد. در آن زمان منصور در رصّافه بغداد ساكن بود. او از شنيدن اين خبر شد و گفت ، اين همان شخص راستگوست‏ . 📚موسوعه الامام الصادق ج 1 ص 22 ❕بلکه اساسا این لقب توسط پیامبر گرامی به امام ششم علیه السلام اطلاق گردیده است . 🔹از حضرت امام زين العابدين عليه السّلام پرسيدند كه امام بعد از تو كيست؟ فرمود: محمّد باقر كه علم را مى ‏شكافد شكافتنى. پرسيدند كه: بعد از او امام كه خواهد بود؟ فرمود: جعفر كه نام او نزد اهل آسمان‏ها صادق است. ❔گفتند: چرا به خصوص او را مى ‏نامند و حال آن كه همه شماها صادق و راستگوييد؟ 🔹فرمود ؛ « خبر داد مرا پدرم از پدرش رسول خدا كه آن حضرت فرمود ؛ « چون متولّد شود فرزند من جعفر بن محمّد بن علىّ بن الحسين عليهم السّلام او را صادق ناميد، زيرا كه پنجم از فرزندان او جعفر نام خواهد داشت و دعوى امامت خواهد كرد به دروغ از روى افتراء، و او نزد خدا كذّاب افتراكننده بر خدا است، پس حضرت امام زين العابدين عليه السّلام گريست و فرمود كه: گويا مى ‏بينم جعفر كذّاب را كه برانگيخته است خليفه جور زمان خود را بر تفتيش و تفحّص امام پنهان » 📚دلائل الامامه ص 112_ بحار الانوار ج 46 ص 230 ❕شیخ صدوق نیز در معانی الاخبار چنین می آورد ؛ « او به صادق نامیده شد تا از جعفر کذاب که به دروغ ادعای امامت می کند شود» 📚معانی الاخبار ص65 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
⚫️کانال تقدیم می کند ؛ 🔳ویژه نامه شهادت امام علیه السلام 1⃣ ▪️ گوشه ای از شخصیت و امام صادق علیه السلام از دیدگاه معاصران امام و دانشمندان نامی اهل سنت در طول تاریخ ؛ 1⃣عموى شهيد امام صادق عليه السّلام زيد، پسر امام زين العابدين عليه السّلام از بلندى مقام آن حضرت چنين سخن گفته است ؛ « در هر زمانه‏ اى بايد حتما كسى از ما اهل بيت عليهم السّلام باشد تا خداوند به واسطه او بر مردم احتجاج كند و حجت زمان ما برادرزاده ‏ام جعفر است، هركس از او متابعت كند گمراه نشده و هركس با او مخالفت كند روى هدايت را نخواهد ديد » 📚الکافی ج 1 ص 307 2⃣مالك بن انس امام مالکی ها گوید ؛ « برتر و بالاتر از جعفر بن محمد را در علم و عبادت و پرهيزگارى، نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه به ذهن بشرى خطور كرده است » 📚تهذیب التهذیب ج 2 ص 104 3⃣منصور دوانيقى در رثاى امام صادق عليه السّلام گفته است ؛ « جعفر بن محمد از جمله كسانى بود كه خداوند متعال در قرآن آنان را اين‏گونه توصيف كرده است: ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا؛ سپس اين كتاب را به آن بندگان خود كه [آنان را] برگزيده بوديم، به ميراث داديم او از آنان بود كه خداوند او را برگزيده و همواره در خيرات از ديگران پيش بود » 📚تاریخ یعقوبی ج 3 ص 17 4⃣عبد الرحمن بن ابو حاتم رازى مى‏ گويد ؛ « از پدرم شنيدم كه مى ‏گفت جعفر بن محمد ثقه (راستگو) است و درباره امثال او سؤال نمى ‏شود.هنگامى كه از ابو زرعه در رابطه روايت كردن جعفر بن محمد از پدرش و مقايسه آن با روايت سهيل بن ابى صالح يا روايت علاء از پدرش كه كدام يك صحيحتر است سؤال شد، شنيدم كه در پاسخ گفت: هيچگاه جعفر بن محمد با چنين اشخاصى مقايسه نمى‏ شود » 📚الجرح و التعدیل ج 2 ص 487 5⃣ابو حاتم محمد بن حيان درباره آن حضرت گفته است ؛ « او از نظر دانش، فقاهت و فضيلت از بزرگان اهل بيت عليهم السّلام به ‏شمار مى ‏آيد. » 6⃣ ابو عبد الرحمن سلّمى، درباره امام صادق عليه السّلام مى ‏گويد ؛ « او در ميان اهل بيت عليهم السّلام سرآمد همه اقران خود بود، علمش سرشار، پارسايى‏ اش از دنيا شديد، خوددارى‏ اش از تمام شهوات، تام و دانش و حكمتش كامل بود » 📚الامام الصادق و المذاهب الاربعه ج 1 ص 58 7⃣نويسنده كتاب حلية الاوليا مى‏ نويسد ؛ « از جمله آنان پيشواى سخنور، صاحب رتبه اول زمامدارى امام ناطق، داراى سرپرستى، ابو عبد اللّه جعفر بن محمد صادق بود كه به عبادت و خضوع روى آورده و عزلت و خشوع را برگزيده و از رياست‏ طلبى و انحصارطلبى نهى نمود » 📚حلیه الاولیاء ج 1 ص 72 8⃣شهرستانى اضافه بر كلام سلّمى مى ‏افزايد ؛ « در مدينه اقامت داشته و شيعيان و منسوبينش از دانش او بهره ‏مند شده و اسرار علوم را بر نزديكانش مى‏ گشود، سپس مدتى در عراق رحل اقامت افكند» 📚الملل و النحل ج 1 ص 147 9⃣خوارزمى در كتاب مناقب ابو حنيفه از قول او نقل مى ‏كند كه گفت ؛ « من فقيه ‏تر از جعفر بن محمد نديده‏ ام. و گفت اگر آن دو سال نبود نعمان هلاك مى‏ شد. مراد ابو حنيفه از آن دو سال، سال‏هايى است كه از امام صادق عليه السّلام كسب علم كرده است » 📚مناقب ابوحنیفه ج 1 ص 172 🔟ابن جوزى گويد ؛ « جعفر بن محمد بن على بن الحسين، همواره چنان به عبادت مشغول بود كه هيچگاه به فكر رياست‏ طلبى نيفتاد » 📚صفوه الصفوه ج 2 ص 94 1⃣1⃣محمد بن طلحه شافعى درباره امام صادق چنين نوشته است ؛ « او از بزرگان و سروران اهل بيت عليهم السّلام بود وى داراى دانشى سرشار، عبادتى بسيار، پارسايى آشكار و هميشه در حال ذكر بود، معانى قرآن را دنبال كرده و از ژرفاى آيات آن گوهرهاى معنا را استخراج نموده و به نتايج عجيب دست مى‏ يافت ، مناقب و صفات آن حضرت چنان زياد است كه كسى را ياراى شماره كردن آن نبوده و هر بيناى بيدارى از تنوع آن حيرت ‏زده مى‏ شود » 📚مطالب السوول ج 2 ص 56 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔روحانی امروز می گفت که امام صادق نسبت به تمام زبان ها و حتی زبان حیوانات هم آگاه بوده است ❗️آیا در این مستندی هم است ❕ 💠💠 👌امام صادق عليه السّلام ، دانا به تمام زبان‏هاى دنيا بوده است و با اهل هر زبانى با زبان خود او سخن مى ‏گفته است. اينك به رواياتى در اين زمينه توجّه كنيد ؛ 1⃣ ابو بصير روايت مى‏ كند كه نزد ابو عبد اللّه امام جعفر صادق عليه السّلام بودم و ديدم كه مردى نزد آن حضرت است و آن حضرت با او به زبانى كه من نمى‏ فهمم صحبت مى ‏كند آن زبان فارسى بود. 📚الاختصاص ص 183 2⃣همچنين روايت مى‏ كند كه گروهى از اهل به ديدار امام صادق عليه السّلام آمدند. امام صادق به آن‏ها فرمودند: «من جمع مالا يحرسه عذّبه اللّه على‏ مقداره». آن‏ها به زبان فارسى به امام صادق عرض كردند: ما عربى نمى‏ دانيم. و امام عليه السّلام به زبان به آنان فرمودند: «هركه درم اندوزد، جزايش دوزخ باشد» 📚الخرائج و الجرائح ج 2 ص 753 3⃣ ابان بن تغلب روايت مى ‏كند كه از منزل خود در مدينه خارج شدم و مى‏ خواستم به ديدار امام صادق عليه السّلام بروم. هنگامى كه به در خانه آن حضرت رسيدم، ديدم گروهى نزد آن هستند و من آن‏ها را نمى ‏شناختم و تاكنون كسانى را خوش‏ چهره ‏تر و خوش‏رفتارتر از آن‏ها نديده بودم كه در نهايت آرامش و طمأنينه بودند؛ امام صادق عليه السّلام حديث مى‏ فرمود و در آن مجلس پانزده نفر از زبان‏هاى مختلف را به حديث خود تفهيم كرد كه در ميان آن‏ها عرب، فارس، نبطى، حبشى و صقلبى بودند. عرب مى ‏گفت حديث عربى بگو. فارسى مى ‏گفت به فارسى بگو. حبشى مى‏ گفت به حبشى بگو و صقلبى آن حضرت را به سخن گفتن به زبان خود مى‏ خواند. امام صادق عليه السّلام به يكى از اصحاب خود فرمودند: يك حديث است كه من براى هر آن را به زبان آن گروه بيان كردم. 📚بحار الانوار ج 47 ص 99 4⃣ بين امام عليه السّلام و عمّار ساباطى، گفت‏ وگويى به زبان نبطى درگرفت. عمّار ساباطى مبهوت شد و همچنان كه مى‏ رفت، مى‏ گفت نديدم كسى فصيحتر از شما به زبان نبطى سخن بگويد. امام صادق عليه السّلام به او فرمودند: «اى عمّار، و به زبان‏ها» 📚همان مدرک ص 81 5⃣روايت دیگر است از صفوان بن يحيى، از جابر كه گفت ، نزد حضرت صادق عليه السّلام بودم، پس بيرون شديم با آن جناب كه ناگاه ديديم مردى بزغاله ‏اى را خوابانيده كه ذبح كند، آن بزغاله چون حضرت را ديد كشيد، حضرت فرمود به آن مرد كه قيمت اين بزغاله چيست؟ گفت: چهار درهم. 👌حضرت از كيسه خود چهار درهم در آورد و به او داد و فرمود بزغاله را رها كن براى خودش، پس گذشتيم. ناگاه برخورديم به شاهينى كه عقب درّاجى را گرفته صيد كند، آن درّاج صيحه كشيد، حضرت صادق عليه السّلام اشاره كرد به آن شاهين با آستين خود، آن شاهين از درّاج گذشت و برگشت. ❕من گفتم: ما امرى عجيب ديديم از شما. فرمود: بلى همانا آن بزغاله كه آن شخص او را خوابانيده بود ذبح كند چون نظرش بر من افتاد گفت: استجير باللّه و بكم اهل البيت، ممّا يراد منّى طلب مى ‏كنم از خدا و شما اهل بيت كه مرا رهايى دهيد از كشتن، و درّاج نيز همين را گفت، و اگر شيعيان استقامت داشتند هرآينه مى‏ شنوانيدم به شما منطق طير را » 📚الخرائج ج 2 ص 216_ منتهی الامال ج 2 ص 1383 6⃣ابو يزيد فرقد گوید خدمت حضرت صادق علیه السلام بودم غلامى اعجمى را فرستاد از پى كارى غلام برگشت و شروع به تغيير كرد ،نميتوانست خوب‏ توضيح دهد بطورى كه من خيال كردم امام عصبانى خواهد شد فرمود ،« با هر زبانى كه مايلى صحبت كن من ميفهمم چه ميگوئى » 📚بصائر الدرجات ج 1 ص 338 ❕این مضمون در روایات دیگری نیز وارد شده است که جهت آگاهی رجوع شود ؛ 📚بحار الانوار ج 47 ص 63 باب 5 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔در ميان دانش آموختگان و شاگردان دو نام بزرگ به چشم ميخورد يا امام ابوحنيفه از ائمه اهل و پايه ريز مذهب حنفى از مذاهب اهل سنت٢- يا امام مالك از ائمه اهل سنت و پايه ريز مذهب مالكى از مذاهب اهل سنت سئوال: اگر امام صادق دانشمند و تئوريسين بزرگ شيعه و پايه گذار است، چگونه از بزرگان اهل سنت هستند ❗️❗️ 💠💠 👌این که بزرگان اهل سنت شاگرد امام صادق علیه السلام بوده است ادعای شیعه نیست بلکه بزرگان و علمای سنی مذهب این را در کتب خود نقل کرده اند . 🗯مالک بن انس امام مالکی ها درمورد امام صادق علیه السلام می گوید: «برتر وبالاتر از جعفر بن محمد را در علم وعبادت وپرهیزگاری، نه چشمی دیده ونه گوشی شنیده ونه به بشری خطور کرده است» 📚تهذیب التهذیب،ج2 ص104 🗯خوارزمی در مناقب از ابوحنیفه امام ها نقل می کند که درمورد امام صادق علیه السلام می گفت ؛ «من فقیه تر از جعفر بن محمد ندیده ام. وگفت :اگر آن دوسال ( شاگردی) نبود نعمان ( ابوحنیفه) هلاک می شد » 📚مناقب ابوحنیفه،ج1 ص172 _ تحفه اثنی عشریه،ص8 🗯محمد بن طلحه درمورد امام علیه السلام می گوید ؛ "او دارای دانشی سرشار، عبادتی بسیار، پارسایی آشکار وهمیشه درحال ذکر بود... گروه بسیاری از بزرگان دین از او نقل روایت کرده واز دانش او بهره برده اند وبر شاگردی او افتخار کرده اند...مناقب او چنان زیاد است که کسی را یارای شمارش آن نبوده... " 📚مطالب السوول،ج2 ص56 🗯حافظ ابو نعیم از بزرگان اهل سنت می اورد: « گروهی از تابعین و بزرگان و امامان اهل سنت از امام صادق کسب علم و نقل حدیث می کردند که از جمله انان ، بن انس ،شعبه بن حجاج،سفیان ثوری،ابن جریح و...می باشند» 📚حلیه الاولیائ،ج3 ص198 🗯مولف کتاب ائمه الهدی چنین می اورد: « امام صادق دریایی از علم بود تا جایی که چهار هزار نفر از او کسب علم و نقل حدیث می کردند که برخی از انان از بزرگان دین بودند مانند امام ابو حنیفه،امام مالک بن انس،امام سفیان ثوری،و دیگران از بزرگان » 📚ائمه الهدی ص117 🗯علامه شبراوی شافعی چنین می نویسد: « برای امام صادق مناقب فراوانی بود و فضائلش مشهور بود .امامان زیادی از او کسب علم و نقل حدیث کردند مانند مالک بن انس،ابو حنیفه،یحیی بن سعید،ابن جریح،ثوری،ابن عیینه،شعبه و » 📚الاتحاف بحب الاشراف،ص54 🗯ابن حجر نیز در صواعق می اورد: « از امام صادق مردم بسیاری کسب علم کردند تا جایی که علومش در تمام شهر ها منتشر شد و بزرگان علما او بودند مانند یحیی بن سعید،ابن جریح،مالک ،ابو حنیفه،شعبه،و ...» 📚الصواعق ص120 🔸شهید مطهری می آورد ؛ « تمام امامهاى اهل تسنن يا بلاواسطه و يا مع الواسطه شاگرد امام بوده و نزد امام شاگردى كرده‏ اند. در رأس ائمه اهل تسنن ابوحنيفه است، و نوشته ‏اند ابوحنيفه دو سال شاگرد امام بوده، و اين جمله را ما در خود آنها مى ‏خوانيم كه گفته‏ اند او گفت: «لَوْ لَا السَّنَتانِ لَهَلَكَ نُعْمانُ» اگر آن دو سال نبود نعمان از بين رفته بود. مالك بن انس كه امام ديگر اهل تسنن است نيز معاصر امام صادق است. او هم نزد امام مى ‏آمد و به شاگردى امام افتخار مى‏ كرد. شافعى در دوره بعد بوده ولى او شاگردى كرده شاگردان ابوحنيفه را و خود مالك بن انس را. احمد حنبل نيز سلسله نسبش در شاگردى در يك جهت به امام مى‏ رسد. و همين‏طور ديگران. حوزه درس فقهى امام صادق از حوزه درس تمام فقهاى ديگر بارونق‏تر بوده است‏. 📚مجموعه آثار ج 18 ص 73 ❔اما این که اینان چرا تن به امامت امام صادق علیه السلام ندادند پاسخ روشنی دارد .انسان موجودى است و براى اين كه جانب خير يا شر را برگزيند، تنها علم كافى نيست بلكه در كنار علم، بايد اراده نيز ضميمه شود. بسيارى از افراد در زمان پيامبر اكرم و ائمه اطهار حقيقت را مى شناختند. اما به دليل منافع مادى يا شهوات نفسانى خود را به جهالت مى زنند و حق را انكار مى كردند. عمر بن خطّاب در جريان قلم و دوات، در مقابل پيامبر جبهه گيرى كرد. ابليس در برابر خدا گردنكشى نمود. ابوحنيفه در برابر امام صادق علیه السلام باز كرد. كسانى نيز در زمان ما، شاگرد امام راحل و مريد او بودند ولى در نهايت، با دشمنان امام هم آواز گشتند. اين اقتضاى اختيار است كه انسان بتواند راه و دين يا راه نفس را در پيش بگيرد . 👌آرى آن كس كه خواب است را مى توان بيدار كرد اما آن كه خود را به خواب زده است هرگز نمى توان بيدار كرد چنان که قرآن می گوید ؛ « آن را از روى ظلم و سركشى انكار كردند در حالى كه در دل به آن داشتند.» ( نمل 14) https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
🤔 ❔ مادر امام صادق درسته که دختر ابوبکر بوده؟ آیا این با <والأصلاب الشامخه و الأرحام المطهره> میسازه؟ سوال بنده در مورد این عبارت هست آیا این عبارت در مورد امام صادق هم صادق است در حالی که ماری ایشان ابوبکر است مگر نمیگوییم هر کس بغض علی ع را دارد حرام زاده است ❗️❗️ 💠💠 👌مادر امام صادق علیه السلام بانوی مکرمه ای به نام « » بوده است . ایشان دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر است و مادر ام فروه اسماء دختر عبدالرحمان بن ابی بکر بوده است . لذا مادر ایشان از طرف پدر و مادر به ابوبکر است . 📚امام شناسی ج15 ص26 🔸قرآن می فرماید ؛ « خداوند شكافنده دانه و هسته است، زنده را از خارج مى‏ سازد و مرده را از زنده، اين است خداى شما پس چگونه از حق منحرف مى‏شويد؟ » ( انعام 95) ❕از رواياتى كه در تفسير اين آيه يا آيات مشابه آن از امامان اهل بيت علیهم السلام به ما رسيده است استفاده مى ‏شود كه حيات و مرگ مادى نيست بلكه حيات و مرگ را نيز در بر مى‏ گيرد . افراد با ايمانى را مى ‏بينيم كه از پدرانى بى‏ ايمان به وجود مى ‏آيند، و افراد شرور و آلوده و بى‏ ايمانى را مشاهده مى ‏كنيم كه از نسل افراد پاكند، و قانون وراثت را با اراده و اختيار خود نقض مى ‏كنند كه اين خود يكى ديگر از نشانه ‏هاى عظمت آفريدگار است كه چنين قدرت اراده ‏اى به انسان بخشيده است. 📚تفسیر نمونه ج 5 ص 357 _ الکافی ج 2 باب طینه المومن و الکافر _ البرهان فی تفسیر القرآن ج 2 ص 456 🔸حضرت ام فروه بارز آیه و تولد زنده دل از مرده دل ، بوده و نشانه قدرت خداوندی محسوب می شده است که یک بانوی پاک و مطهره و طاهره و مومنه از نسلی به دنیا آمد که ریشه آن نسل می کرد به کسی که عداوت و دشمنی او با آیین الهی و اهل بیت علیهم السلام قطعی بوده و قساوت قلبش و انحراف او از حق و حقیقت و ایمان و اسلام حقیقی قابل و تردید نمی باشد . 🔸امام صادق علیه السلام در وصف مادر می فرماید ؛ « مادرم از جمله زنانى بود كه آورد و تقوى و پرهيزكارى را اختيار كرد و احسان و نيكوكارى نمود و خدا دوست دارد نيكوكاران را » 📚الکافی ج 1 ص 393 🔸مسعودی می نویسد ؛ « امّ فروة از تمامى زنان زمان خود زيادتر بود » 📚اثباه الوصیه ص 154 🔸شیخ عباس قمی می نویسد ؛ « امّ فروة چندان مجلّله و مكرّمه بود كه به سبب آن از حضرت‏ صادق عليه السّلام گاهى به «» تعبير كردند.» 📚منتهی الامال ج 2 ص 1338 ❕روايت شده از عبد الأعلى كه گفت ؛ « ديدم امّ فروة را كه پوشيده بود كسايى و طواف كعبه مى‏ كرد به صورتی كه كسى او را نشناسد، پس استلام كرد حجر الأسود را به دست چپ، مردى در آنجا با وى گفت ؛ « اى كنيز خدا! خطا كردى در سنّت و آداب كه با دست چپ استلام كردى. امّ فروة فرمود: انّا لأغنياء من ، يعنى: نمى ‏خواهد چيزى ياد ما دهى همانا ما از علم شما بى ‏نيازيم. » 📚بحار الانوار ج 46 ص 367 👌شیخ عباس در توضیح روایت فوق می گوید ؛ « ظاهرا آن مرد از فقهاى عامّه بوده، و چگونه غنى و بى ‏نياز نباشد از فقه عامّه و اهل سنت ، زنى چون ام فروه كه شوهرش باقر علوم اوّلين و آخرين باشد، و پدر شوهرش حضرت امام زين العابدين عليه السّلام، و فرزندش ينبوع علم و معدن حكمت و يقين جعفر بن محمّد الصادق الأمين- صلوات اللّه عليهم اجمعين- باشد، و پدرش از ثقات و معتمدان علىّ بن الحسين عليه السّلام و يكى از فقهاى سبعه مدينه باشد در حجر علم تربيت شده و در بيت فقه نشو و نما كرده » 📚منتهی الامال ج 2 ص 1338 💠ما معتقدیم که پدران الهی انسان های والا مقام و مادران آنها انسان های پاک و پاکیزه از هر گونه بوده اند چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛ « پيوسته خداوند مرا از صلب پدران پاك به رحم مادران پاك دامن منتقل كرد تا اينكه متولّد شدم درحالى‏ كه هرگز مرا به آلودگيهاى جاهليّت آلوده نساخت». 📚بحار الانوار، ج 15، ص 117؛ مجمع البيان، ج 3- 4، ص 497. ❕یا در زيارت در مورد فرزندزاده پيامبر، امام حسين عليه السّلام آمده است ؛ « گواهى مى‏ دهم كه تو نورى بودى در صلب والاى پدران و رحم پاك مادران و هرگز عصر جاهليّت با تمام آلودگي هايش تو را آلوده نساخت و جامه ‏هاى سياه آن بر تو پوشانده نشد». 📚مصباح المتهجد ص 717 🔸امام صادق علیه السلام نیز از صلب پدران پاک که منتهی می شود به پیامبر گرامی اسلام یافت و از سوی دیگر مادر ایشان هم ام فروه آن انسان مومنه و وارسته بوده که مصداق بارز « الارحام المطهره » بوده است و ناپاکی جد اعلای او به هیچ عنوان بر این بانوی بزرگوار نگذاشته است و ایشان مصداق بارز « متولد شدن زنده از مرده » بوده اند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔شما مطلبی را در مورد مادر امام جعفر صادق (علیه سلام گذاشتید که کذب اندر کذب هست ایشان دختر قاسم ابن محمد ابن ابو ثمره است سنی ها از یه طرف به اولی چسباندن ، شما از دو طرف فکر این را بکنید فردای قیامت چه جوابی به حضرت خواهید داد به شما توصیه میکنم به نوار سخنرانی اقای احمدی اصفهانی در مورد ولادت این امام واصل ونصب مادرش گوش کنید من از بیگانگان نمی نالم که بامن هر چه کرد ان اشنا کرد ❗️❗️ 💠💠 👌این که نسب مادر گرامی امام صادق علیه السلام ، جناب « ام فروه » منتهی می شود به ابوبکر ،مساله ای مسلم و قطعی است و شهرت روایی و تاریخی دارد ، تعجب آنجاست که برخی چگونه در صدد انکار این قضیه هستند . 🔸شیخ کلینی در کافی شریف در معرفی مادر بزرگوار امام صادق علیه السلام می نویسد ؛ « مادر ایشان ،ام فروه دختر ، قاسم بن محمد بن ابی بکر است و مادر ام فروه ، اسماء دختر عبد الرحمان بن ابی بکر است » 📚الکافی ج 1 ص 472 👌شیخ مفید می نویسد ؛ « مادر ایشان ، ام فروه ، دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر است » 📚الارشاد ج 2 ص 180 ❕شیخ طوسی می نویسد ؛ « مادر ایشان ، ام فروه ، دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر است » 📚تهذیب الاحکام ج 6 ص 78 👌شیخ عباس قمی می نویسد ؛ « مادر ایشان ام فروه ،دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر است » 📚منتهی الامال ج 2 ص 1337 👌سایر علما و بزرگان هم تصریح به همین مطلب کرده اند ؛ 📚اثباه الوصیه ص 182_ روضه الواعظین ج 1 ص 212_ کشف الغمه ج 2 ص 166_ الدر النظیم ص 643_ العدد القویه ص 148_ الصوارم المهرقه ص 253_ مجموعه نفیسه ص 302_ بحار الانوار ج 47 ص 1_ ریاض الابرار ج 2 ص 127_ ریاض السالکین ج 1 ص 70_ عوالم العلوم ، النصوص ص 64 👌جالب آنکه در روایت معروفی که جابر به اسامی امامان که در نزد حضرت زهرا سلام الله علیها بود نظر کرد ، دید که در معرفی امام ششم آمده است ؛ « ( امام ششم )«ابو عبد الله ، جعفر بن محمد صادق است که مادرش ، ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر است » 📚عیون الاخبار ج 1 ص 41_ کمال الدین ج 1 ص 307_ الاحتجاج ج 2 ص 374 👌حال با این همه نص و دلیل ، یک نقل از یک عالم سنی مسلک به نام قرمانی است که می گوید ؛ « مادر امام صادق ، ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابی سمره است » 📚اخبار الدول و آثار الاول ، مطبوع بهامش الکامل فی التاریخ ، ج 1 ص 234 🔸مرحوم سید جعفر عاملی هم بر این قول تکیه کرده است ؛ 📚مختصر مفید ، ج 1 ص 74 👌این قول ، قابلیت مقابله با نصوص و تصریحات کثیره ای که ما در بالا آوردیم را ندارد و اساسا سخنی از قاسم بن محمد بن ابی سمره در کتب رجالی نیست ، و ای بسا فردی بگوید که او به یک شخصیت موهوم شبیه تر است ، تا یک شخصیت حقیقی . ❔حال آیا ، این که جناب « ام فروه » از نسل ابوبکر است ، برای ابوبکر فضیلتی است ❗️ما در گذشته پاسخ مفصلی در این رابطه دادیم و آوردیم ؛ «🔸قرآن می فرماید ؛ « خداوند شكافنده دانه و هسته است، زنده را از خارج مى‏ سازد و مرده را از زنده، اين است خداى شما پس چگونه از حق منحرف مى‏شويد؟ » ( انعام 95) ❕از رواياتى كه در تفسير اين آيه يا آيات مشابه آن از امامان اهل بيت علیهم السلام به ما رسيده است استفاده مى ‏شود كه حيات و مرگ مادى نيست بلكه حيات و مرگ را نيز در بر مى‏ گيرد . افراد با ايمانى را مى ‏بينيم كه از پدرانى بى‏ ايمان به وجود مى ‏آيند، و افراد شرور و آلوده و بى‏ ايمانى را مشاهده مى ‏كنيم كه از نسل افراد پاكند، و قانون وراثت را با اراده و اختيار خود نقض مى ‏كنند كه اين خود يكى ديگر از نشانه ‏هاى عظمت آفريدگار است كه چنين قدرت اراده ‏اى به انسان بخشيده است. 📚تفسیر نمونه ج 5 ص 357 🔸حضرت ام فروه بارز آیه و تولد زنده دل از مرده دل ، بوده و نشانه قدرت خداوندی محسوب می شده است که یک بانوی پاک و مطهره و طاهره و مومنه از نسلی به دنیا آمد که ریشه آن نسل می کرد به ابوبکر که عداوت و دشمنی او با آیین الهی و اهل بیت علیهم السلام قطعی بوده و قساوت قلبش و انحراف او از حق و حقیقت و ایمان و اسلام حقیقی قابل و تردید نمی باشد ، این هم طبیعی است ، زیرا ام فروه در دامان قاسم و محمد بن ابی بکر ، رشد کرده بود که هر دو از شیعیان خالص علی علیه السلام بودند و آنان هم مصداق « خروج زنده از مرده » محسوب می شدند . 📚پیام امام امیر المومنین ج 3 ص 132_ مستدرکات رجال ، ج 6 ص 253 🔸امام صادق علیه السلام در وصف مادر می فرماید ؛ « مادرم از جمله زنانى بود كه آورد و تقوى و پرهيزكارى را اختيار كرد و احسان و نيكوكارى نمود و خدا دوست دارد نيكوكاران را » 📚الکافی ج 1 ص 393 🔸مسعودی می نویسد ؛ « امّ فروة از تمامى زنان زمان خود زيادتر بود » 📚اثباه الوصیه ص 154 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
🤔 ⁉️آیا امام صادق دانشمند است ❕ ✍علمای بزرگ شیعه نقل کرده اند که امام صادق در پاسخ به سوال زندیقی می گوید خورشید در چشمه گرم فرو می رود😳👇👇 ✍در احتجاج از هشام بن حكم نقل شده كه زنديقى از امام ششم پرسيد خورشيد كجا غروب ميكند؟ امام صادق گفت : همانا بعضى از علما گفته اند که وقتى آفتاب به پائین ترین نقطه سرازیر مى شود ، فلک آن را مى چرخاند و دوباره به شکم آسمان بالا مى برد ، و این کار همیشه جریان دارد تا آنکه به طرف محل طلوع خود پائین آید ، 👈👈👈یعنى خورشید در چشمه فرو رفته😳👉👉👉سپس زمین را پاره نموده ، دوباره به محل طلوع خود برمى گردد، به همین جهت زیر عرش متحیر شده تا آنکه اجازه اش دهند بار دیگر طلوع کند، وهمه روزه نورش سلب شده ، هر روز نور دیگرى سرخفام به خود مى گیرد. 📗بحار الأنوار جلد : 10  صفحه : 188 الاحتجاج نویسنده : الطبرسي    جلد : 2  صفحه : 99 🔺ممکن است که ماله کشان مذهبی بگویند امام صادق از قول بعضی علما اورده و کلام خودش نیست که در جواب می گوییم : اولا امام صادق به کلامی در پاسخ به سوالی استناد و احتجاج کرده و رد نکرده و چون رد نکرده و استناد و استدلال هم کرده یعنی کلام خودش نیز است و بدان قائل بوده و اعتقاد داشته است. ثانیا : در قرآن نیز آمده است که خورشید در چشمه فرو می رود که در آیات ۸۴ و ۸۵ و ۸۶ کهف آمده است و امکان ماسمالی وجود ندارد. 💠💠 👌اینان کرده اند که هر حدیثی که در مجامع روایی ما نقل شده است ، معتبر است در حالی که چنین نیست . 🔸در کتاب عقائد ما چنین آمده است ؛ « تكرار اين موضوع را ضرورى‏ مى‏ دانيم كه هر حديثى در يكى از اين منابع معروف يا ساير منابع معتبر وجود داشته باشد به اين معنى نيست كه آن حديث به خصوص معتبر است، بلكه هر حديثى سلسله دارد كه بايد هر يك از رجال سند آن جداگانه در كتب رجال مورد بررسى قرار گيرد، هرگاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند، آن حديث به عنوان يك حديث صحيح پذيرفته مى‏ شود، در غير اين صورت، يا است و اين كار تنها در خور آگاهان و علماى علم حديث و رجال است. 🔸از اين جا به خوبى روشن مى‏ شود كه وضع جمع‏ آورى احاديث در كتب شيعه با منابع معروف اهل سنّت متفاوت است چرا كه در كتب معروف صحاح مخصوصاً صحيح بخارى و صحيح مسلم، مبناى نويسندگان اين بوده است؛ كه احاديثى را گردآورى كنند كه نزد آنها صحيح و معتبر بوده است و به همين دليل هر يك از آن احاديث مى‏ تواند، براى دستيابى به عقايد اهل سنّت مورد استناد قرار گيرد ، در حالى كه مبناى محدّثان شيعه به اين بوده كه همه احاديث منسوب به اهل بيت عليهم السلام را جمع‏ آورى كنند، و صحيح از غير صحيح را به علم رجال واگذار كرده ‏اند .» 📚عقاید ما ، مکارم شیرازی ، ص 120 🔸در کتاب منشور امامیه چنین آمده است ؛ « شيعۀ اماميه، در عقايد و احكام، به احاديثى كه به وسيلۀ افراد و مورد از رسول گرامى نقل شود عمل مى‌كند، خواه اين روايات در كتب حديث شيعه باشد، و يا در كتب حديث اهل‌سنت و ( همینطور ) احاديث و رواياتى كه با سند از پيشوايان معصوم شيعه نقل مى‌شود حجت شرعى است؛ بايد به مضمون آنها عمل كرد و بر وفق آنها فتوا داد » 📚منشور عقاید امامیه ، سبحانی ، ص 260 👌بنابراین روایتی حجت است که ما به صحت و انتساب آن به معصوم علیه السلام یقین داشته باشیم ، روایتی که سندا بوده و خلاف آموزه های قرآنی نیز می باشد ، از درجه اعتبار ساقط است . 🔸روایت مورد اشکال نیز دارای سند ضعیفی است و صحیح نیست . مستند اصلی نقل فوق کتاب « » مرحوم « طبرسی » است و سایر کتابها روایت مذکور را به نقل از احتجاج آورده اند . در کتاب احتجاج نیز این روایت بدون ذکر سلسله سند به علیه السلام نسبت داده شده است . روشن است روایتی که سند ندارد ، قابل اعتماد نیست و نمی تواند محسوب شود. ❕از سوی دیگر آیات قرآن و روایات تصریح بر کروی بودن زمین و گردش زمین بر دور خورشید دارند که جهت آگاهی پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ، روایت مورد اشکال، خلاف آموزه های قرآنی و روایات معتبر است و قابل اعتماد نیست ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2801 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2802 👌و این که گفته شد قرآن معتقد است که خورشید در چشمه فرو می رود ، سخنی کذب و خلاف واقع است و ما در گذشته مفصلا این موضوع را پاسخ داده ایم که جهت آگاهی نمایه زیر را مطالعه کنید ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2803 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔کانال ضد دین می گوید از جمله دروغ های اسلامگرایان آن است که می گوید قرآن به حرکت کوهها و زمین اشاره کرده است در حالی که آیه مذکور راجع به حوادث خارق العاده و از هم پاشیدگی نظم دنیا است نه حرکت زمین ❗️❗️ 💠💠 👌در آيه 88 سوره مى‏خوانيم: ❕« و َتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِىَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِى أَتْقَنَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ» 👌«كوهها را مى بينى، و آنها را ساكن و بى حركت مى پندارى، در حالى كه مانند ابرها در حركتند؛ اين صنع و آفرينش خداوندى است كه همه چيز را متقن و استوار آفريده؛ به يقين او از كارهايى كه شما انجام مى دهيد آگاه است». 💠در اين آيه چند ديده مى‏ شود: 1⃣ نخست اين‏كه كوه‏ها كه در نظر شما ساكن است با سرعتى همچون سرعت ابرها در حركت مى ‏باشد. (توجه داشته باشيد سرعت‏هاى زياد را به سرعت ابر تشبيه مى ‏كنند، به علاوه حركت ابرها خالى از تزلزل و سر و صدا است). 2⃣ديگر اين‏كه، اين خداوندى است كه همه چيز را روى حساب آفريده است. 3⃣سوم اين‏كه او از اعمال شما آگاه است. 👌با دقّت در اين جمله ‏هاى سه گانه روشن مى‏ شود كه آيه، آن گونه كه بعضى از مفسران و کانال ضد دین ، پنداشته‏ اند مربوط به قيامت نيست بلكه؛ مربوط به همين دنيا است، مى‏ گويد آنها را چنين مى‏بينى و چنين خيال مى‏ كنى در حالى كه چنين نيستند؛ در حركت كوه‏ها در قيامت يا در آستانه قيامت چيزى نيست كه مخفى و ناپيدا باشد، و چنان آشكار و وحشتناك است كه كسى تاب و تحمل مشاهده آن را ندارد. ❕به علاوه اتقان آفرينش و حاكميت نظم و حساب در آن، اشاره به وضع كنونى آنها است نه زمانى كه در آستانه قيامت نظام جهان در هم مى‏ ريزد تا بر ويرانه آن نظام نوينى بر پا شود. 👌از اين گذشته آگاهى خداوند نسبت به كه ما انجام مى‏ دهيم مربوط به اعمال ما در اين دنيا است، و گرنه قيامت روز حساب است نه روز عمل، با اين قرائن سه گانه به خوبى معلوم مى‏ شود كه اين آيه به هيچ وجه قابل تطبيق بر حركت كوه‏ها در پايان جهان و آستانه قيامت نيست. منتها جمعى از مفسران چون نتوانسته‏ اند به عمق مفهوم آيه راه يابند چاره‏ اى جز قبول خلاف ظاهر در آيه و تفسير آن به مسأله قيامت نديده‏ اند. 👌اين مسأله نيز روشن است كه كوه‏ها حركتى جداى از زمين ندارند و همه يك واحد به هم پيوسته ‏اند؛ اگر كوه‏ها حركت مى‏ كنند مفهومش اين است كه كره زمين در است. ❔منتها اين سؤال پيش مى ‏آيد كه چرا انگشت روى كوه‏ها گذاشته است و نگفته زمين را مى‏ بينى و گمان مى‏ كنى كه ساكن است در حالى كه به سرعت حركت مى‏ كند؟ 👌پاسخ اين سؤال روشن است؛ چون كوه‏ها عظيم‏ترين موجودات روى زمين مى‏ باشند و مظهر صلابت و استحكام و پابرجايى هستند حتّى‏ به عنوان ضرب المثل مى‏گوييم فلان‏كس مانند كوه استوار و پابرجا است؛ لذا حركت كوه‏ها با آن عظمت و صلابت و پابرجايى مى‏تواند نشانه‏اى از قدرت بى پايان حق باشد؛ ولى مسلم است كه حركت كوه‏ها چيزى جز حركت زمين نيست. ❕به هر حال آيه فوق، يكى از علمى قرآن است؛ زيرا مى ‏دانيم در عصر نزول قرآن و حدود يك هزار سال بعد از آن، عقيده ثابت بودن زمين و حركت كرات به دور آن كه از هيأت بطلميوس نشأت مى‏ گرفت، عقيده رايج و حاكم بر تمام محافل علمى جهان بود، و حدود يك هزار سال بعد نخستين دانشمندانى كه حركت زمين را كشف كردند گاليله ايتاليايى و كپرنيك لهستانى بودند كه در اواخر قرن شانزدهم و اوايل قرن هفدهم ميلادى اين عقيده را ابراز داشتند و بلافاصله ارباب كليسا، آنها را شديداً محكوم كرده و تا آستانه كشتن پيش بردند در حالى كه قرآن مجيد ده قرن پيش از آن، پرده از روى اين حقيقت برداشته بود؛ و حركت زمين را با عبارات زيباى فوق، به عنوان نشانه‏اى از توحيد و عظمت خدا مطرح كرده بود. ❕به هر حال شك نيست كه اين آيه از حركت كوه‏ها (وبه تعبير ديگر حركت زمين) در همين دنيا سخن مى‏ گويد؛ زيرا حركت كوه‏ها در آستانه قيامت، چنان زلزله‏ اى در كره زمين ايجاد مى ‏كند كه زنان باردار وضع حمل كرده و زنان شيرده، نوزاد خود را فراموش مى‏كنند و هوش از سرها مى‏ پرد؛( مزمل 14_حاقه14_ واقعه 5_6) و اين هرگز با جمله جامِدَةً: «آنها را ساكن وبى حركت مى ‏پندارى»، سازگار نيست . ❕قرار داشتن آيات مربوط به قيامت در ما قبل يا ما بعد آيه فوق دليل قطعى بر ارتباط مفهوم اين آيه به قيامت نيست؛ زيرا در قرآن نظير اين مطلب كم نيست كه يك آيه درباره مطلبى سخن مى ‏گويد و قبل و بعد آن راجع به مطلب ديگر بحث مى ‏كند ، ملاحظه محتواى خود آيه و قرائن موجود در آن از ملاحظات ديگر مهم‏تر و برتر است. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال ایا در ایات و روایات اشاراتی به کروی بودن زمین و حرکت زمین شده است یا خیر 🗯پاسخ: ❗️یکى از اسرار هستى که در قرآن به آن اشاره شده موضوع کروى بودن زمین است و این حقیقت از آیات زیر استفاده مى شود: ❗️«و مشرقها ومغربهاى پر برکت زمین را به آن قوم به ضعف کشانده شده ( زیر زنجیر ظلم وستم ), واگذار کردیم» 📓اعراف137 🔷2- «پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست , و پـروردگـار مـشـرقـهـا» 📓صافات 5 🔷3- « سوگند به پروردگار مشرقهاو مغربها که ما قادریم» 📓معارج40 🗯تـوضـیـح ایـن کـه : ❗️ایـن آیـات هـمان طور که در بحث گذشته اشاره شد همگى حاکى از تعدد مشرقها و مغربها و نقطه طلوع و غروب آفتاب است که لازمه آن کروى بودن زمین مى باشد زیـرا بطور مسلم اگر زمین مسطح و هموار باشد براى جهان جز یک مشرق ویک مغرب نخواهد بـود و تـنها در صورت کروى بودن زمین به نسبت انحناى آن هرنقطه اى داراى مشرق و مغرب جداگانه اى خواهد بود و طلوع خورشید بر جزئى از اجزاى آن ملازم با غروب آن از جزء دیگر است و بنابر این , تعدد مشرق و مغرب دلالت روشنى بر کروى بودن زمین دارد . 🗯کـروى بودن زمین از روایاتى که از پیشوایان معصوم ما وارد شده است نیز استفاده میشود از آن جـمله روایتى است که از امام صادق به مضمون زیر نقل شده است: 🗯امام صادق علیه السلام فرمود : « در مسافرتى مردى با من همسفر گردید . او مـقید بود که نماز مغرب را در تاریکى شب و نماز را در تاریکى کامل ( آخر شب ) بخواند اما من بـر خـلاف او بودم هر موقع آفتاب غروب مى کرد نماز مغرب رامى خواندم و هر موقع فجر طلوع مى نمود , نماز صبح را به جا مى آوردم . آن شـخـص ازمـن خـواسـت کـه من نیز مانند او رفتار کنم و عمل خود را چنین توجیه مى کرد : آفتاب پیش از آن که به سر زمین ما طلوع کند بر دیگران طلوع مى نماید و هنگامى که از سرزمین ما ناپدید مى شود هنوز بر گروهى دیگر طالع و نور افشان است . ❗️ امام صادق مى فرماید: 🗯من به او گفتم : وظیفه ما این است که هر موقع آفتاب از افق ما ناپدید شد , نماز مغرب را بخوانیم و نباید در انتظار غروب خورشید از نقاط دیگر باشیم و هر موقع فـجر طلوع کرد بر ماست که نماز صبح را بخوانیم اگر چه خورشید در همان موقع بر نقاط دیگر طـالـع بـاشـد چنان که بر مردم همان نقاط لازم است نمازهاى خود را موقع طلوع فجر و غروب آفتاب در افق خود انجام دهند 📚وسائل الشیعه ج1 ص494 ❗️ایـن حـقیقت را امام در حدیث دیگر چنین فرموده است : « تو بـاید که مشرق و مغرب منطقه خود را ملاک عمل قرار دهى» و اینها همه به خاطرکرویت زمین مى باشد. 📚پاسخ به پرسشهای مذهبی،ایات عظام مکارم و سبحانی،ص491 🔴در این باره ایات دیگری نیز می باشد که جهت اگاهی رجوع شود به تفسیر موضوعی پیام قران،ایت الله مکارم ج8 ص161 تحت عنوان:« قرآن و حرکت زمین» https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❔قرآن در شرح داستان ذو القرنین نقل می کند که خورشید در آب تیره فرو می رود ( 86 کهف) ❗️ ❓چگونه خورشید با آن عظمت ممکن است در آب تیره ای فرو رود❗️آیا این سخن با کرویت زمین و گردش آن به دور خورشید و پیدایش شب و روز مخالف نیست❕ 💠پاسخ💠 👌خداوند در آیه 86 سوره کهف در ضمن داستان ذو القرنین می فرماید: « حتی اذا بلغ مغرب الشمس وجدها تغرب فی عین حمئه» « تا به غروبگاه آفتاب رسید ( در آن جا ) احساس کرد ( ودر نظرش مجسم شد ) که خورشید در دریای تیره و گل آلودی فرو می رود» ❕« حمئه » در اصل به معنای گل سیاه بد بو و یا به تعبیر دیگر لجن است ❕« عین » هم به معنای چشمه یا آب کثیر و محل ریزش آب است .از آنجایی که آب دریاها و اقیانوس ها زیاد است و آب جوی ها و نهرها و رودها معمولا به دریا می ریزد و آب دریاها نیز به اقیانوس اتصال پیدا می کند از این جهت قرآن از آن به « عین » که به معنای آب زیاد است تعبیر نموده است. 📚پاسخ به پرسشهای مذهبی ص503 ❗️این آیه در مقام بیان تصور ذو القرنین از غروب خورشید است .ذو القرنین هنگام غروب آفتاب بود که در کنار ساحل ایستاده بود و به آن منظره شگفت انگیز نگاه می کرد از آنجا که هرگاه شخصی در ساحل دریا بایستد به واسطه کروی بودن زمین، هنگام غروب آفتاب چنین به نظرش می رسد که خورشید آهسته آهسته در انتهای افق به دریا فرو می رود از این جهت قرآن آن حالت و احساس ذو القرنین را این طور بیان می کند: ❗️« چنین احساس کرد که خورشید در آب تیره ای فرو می رود» 🔷همه مسافران دریاها و ساحل نشینان چنین احساسی را درباره خورشید دارند که در دریا غروب می کند و یا از دریا سر بر می آورد. 👌روی این حساب آیه فوق به کرویت زمین کاملا سازگار است. 🔶وقتی که خورشید به هنگام غروب به آب دریا می تابد آب دریا رنگ تیره ای به خود می گیرد از این جهت قرآن احساس ذو القرنین را بیان می کند که تصور کرد که خورشید در آب تیره ای فرو می رود. 👌در تفسیر نمونه چنین آمده است: « هر چند غروب آفتاب در چشمه ای گل آلود قطعا جنبه خطای باصره داشت ولی با این حال نشان می دهد که ممکن است خورشید با آن عظمت بوسیله چشمه گل آلودی پوشاننده گردد همانگونه که یک انسان با عظمت و یک شخصیت والا مقام گاه بر اثر یک لغزش به کلی سقوط می کند و شخصیتش در دیده ها غروب خواهد کرد» 📚تفسیر نمونه ج12 ص538 👌بنابراین می توان گفت که غرض خداوند از بیان این احساس و تصور ذو القرنین از غروب خورشید بیان یک نکته ناب اخلاقی بوده است. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔اشتباه فاحش علمی از امام صادق ❔امام صادق در حدیث صحیحی مدعی شده که شکر برای هیچ چیزی ضرر ندارد : : قال أبو عبد الله عليه السلام: لئن كان الجبن يضر من كل شئ ولا ينفع فإن السكر ينفع منكل شئ ولا يضر من شئ. : الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، جلد : ۶ صفحه : ۳۳۳ : ترجمه کافی، جلد ۸ صفحه ۱۴۵ : امام صادق گفت : ... به راستی که شکر به همه چیز فایده می‌رساند و به هیچ چیز ضرر نمی‌زند. ⚡️این سخن، اشتباهی آشکار از امام صادق است که نشان بی اطلاعی او دارد؛ زیرا به تصریح پزشکان و علم نوین، شکر فراوانی دارد ❗️❗️ 💠💠 ❕در گذشته توضیح داده ایم که اکثر احادیث طبی و پزشکی که از اهل بیت علیهم السلام نقل شده است صحت آنها مورد اعتماد نیست ، چنان که شیخ صدوق می نویسد ؛ 🔸« عقیده شیعه درباره اخبار و احادیثی که درباره رسیده آن است که این احادیث بر چند گونه اند ؛ 1⃣برخی از آنها با نظر به آب و هوای مکه و مدینه گفته شده اند و به کار بستن آنها در دیگر شرایط آب و هوایی نیست . 2⃣در برخی از آنها معصوم علیه السلام بر پایه آنچه از حال و سوال کننده می دانسته پاسخ داده و از همان موضع فراتر نرفته است ، چه این که امام بیش از آن شخص به طبع وی آگاهی داشته است . 3⃣برخی از آنها را با هدف زشت نمایاندن چهره مذهب در نگاه مردم در میان احادیث گنجانده اند . 4⃣در برخی از آنها از راوی حدیث سر زده است . 5⃣در برخی از آنها بخشی از حدیث حفظ شده و بخشی دیگر شده است . 📚اعتقادات الامامیه ص115 👌توضیح بیشتر در این رابطه را در بخوانید ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2564 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2565 ❕در کتاب منشور امامیه چنین آمده است ؛ « شيعۀ اماميه، در عقايد و احكام، به احاديثى كه به وسيلۀ افراد ثقه و مورد اعتماد از رسول گرامى نقل شود عمل مى‌كند، خواه اين روايات در كتب حديث شيعه باشد، و يا در كتب حديث اهل‌سنت و ( همینطور ) احاديث و رواياتى كه با سند از پيشوايان معصوم شيعه نقل مى‌شود حجت شرعى است؛ بايد به مضمون آنها عمل كرد و بر وفق آنها فتوا داد » 📚منشور عقاید امامیه ، سبحانی ، ص 260 ❕روایتی که مورد اشکال قرار گرفته است ، سندا ضعیف است و مستند به معصوم علیه السلام نمی شود چرا که راوی آن « عبد العزیز العبدی » می باشد که نجاشی و سایر علمای بزرگ رجالی او را کرده اند ؛ 📚زبده المقال ج 1 ص 593_ مستدرکات رجال الحدیث ج 4 ص 443_ الخلاصه ص 240_ الرجال حر عاملی ص 152 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔بنابر منابع اسلامى، امام صادق و امام کاظم، برای درمان بیماری پیسی یا برص(بیماری لک و پیس)و از بین بردن آن، آبگوشت گوشت گاو را پیشنهاد داده اند و این درحالی‌ست که هیچ تاثیری در از بین بردن "بیماری پیسی" ندارد. ⚡️شیخ کلینی از علمای بزرگ شیعه احادیثی از ائمه شیعه از جمله امام صادق و کاظم در این‌باره می آورد و می نویسد كه به نمونه اى از آنها اشاره ميكنيم: الف) : ۲- عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد، عن يحيى بن المبارك أراه، عن عبد الله ابن جبلة، عن أبي الصباح الكناني، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: مرق لحم البقر يذهب بالبياض. : كتاب كافي- نشر الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني    جلد : ۶  صفحه : ۳۱۱ : امام صادق گفت : خورش گوشت گاو، بیماری برص را از بین می برد ب) ۷ - عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد، عن محمد بن إسماعيل بن بزيع، عن يحيى ابن مساور، عن أبي إبراهيم عليه السلام قال: السويق ومرق لحم البقر يذهبان بالوضح : كتاب كافي-نشر الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني  جلد : ۶ صفحه : ۳۱۱ : امام کاظم گفت : قاووت و خورش گوشت گاو، بیماری برص را از بین می برد ❗️❗️ 💠💠 👌دو روایتی که مورد استناد قرار گرفته است ، هردو از حیث سندی ضعیف هستند . 🔸در سند آنها سهل بن زیاد قرار دارد که درباره او می نویسد ؛ « در حدیث ضعیف است و به او اعتمادی نیست .احمد بن محمد بن عیسی شهادت داده که او غالی و کذاب بوده و او را از قم به ری اخراج کرده بود » 📚رجال نجاشی ص185 🔷مرحوم ابن غضایری نیز در مورد او می نویسد ؛ «جدا ضعیف است و از لحاظ دین و روایت فاسد است » 📚الرجال ص 66 _ خلاصه الاقوال ص229 💭ابن شهر اشوب نیز درباره او می نویسد: «او ضعیف است » 📚معالم العلمای ص57 🔰همینطور یحیی بن هم در سند آن دیده می شود که مجهول است . 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 8 ص 233 👌لذا علامه مجلسی تصریح می کند که این دو روایت مجهول و ضعیف هستند ؛ 📚مراه العقول ج 22 ص 131_ 132 🔸در گذشته توضیح داده ایم که اکثر احادیث طبی که از اهل بیت علیهم السلام نقل شده است صحت آنها مورد اعتماد نیست ، چنان که شیخ صدوق می نویسد ؛ 🔸« عقیده شیعه درباره اخبار و احادیثی که درباره رسیده آن است که این احادیث بر چند گونه اند ؛ 1⃣برخی از آنها با نظر به آب و هوای مکه و مدینه گفته شده اند و به کار بستن آنها در دیگر شرایط آب و هوایی نیست . 2⃣در برخی از آنها معصوم علیه السلام بر پایه آنچه از حال و سوال کننده می دانسته پاسخ داده و از همان موضع فراتر نرفته است ، چه این که امام بیش از آن شخص به طبع وی آگاهی داشته است . 3⃣برخی از آنها را با هدف زشت نمایاندن چهره مذهب در نگاه مردم در میان احادیث گنجانده اند . 4⃣در برخی از آنها از راوی حدیث سر زده است . 5⃣در برخی از آنها بخشی از حدیث حفظ شده و بخشی دیگر شده است . 📚اعتقادات الامامیه ص115 👌لذا ما معتقدیم که اصطلاح ، اصطلاحی نادرست است و ما در اسلام چیزی به نام طب اسلامی نداریم که تفصیل این سخن را در زیر بخوانید و ببینید ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2564 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2565 ❕اما این سخن مانع از آن نیست که ما برای درمان و کاهش عوارض برخی بیماری ها از طب استفاده کنیم ، چنان که استفاده از طب سنتی برای درمان یا کاهش عوارض بیماری پیسی مورد توصیه برخی قرار گرفته است که درمان از طریق دستور فوق نیز می تواند مشمول آن شود ؛ 🔸http://yon.ir/ECkV0 🔸http://yon.ir/Mog8U https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔امام صادق می گوید پیاز بخورید چون پیاز بوی دهان را پاکیزه می کند. 📙ترجمه فروع کافی ج۸ص۲۳۹ ⁉️آیا امام صادق نمی داند پیاز به دهان بدی می دهد؟ 💠💠 👌در روایات ما نسبت به خوردن پیاز به جهت خواص دارویی و درمانی خاصی که دارد ، توصیه هایی شده است . ❕از پیامبر گرامی شده است که فرمود ؛ «بر شما باد پياز آن؛ چرا كه چشم را جلا مى‏ دهد، مو را تميز مى ‏كند، آب كمر را افزون مى‏ سازد، بر گام‏ها مى ‏افزايد، و آفتاب‏ زدگى (سياهى چهره) و نيز خستگى را از ميان مى ‏برد » 📚بحار الانوار ج 66 ص 252 🔹و در روایت دیگر آمده است ؛ « پياز، خستگى را مى‏ برد، پى را استحكام مى‏ بخشد، بر ‏ها مى‏ افزايد، آب را افزون مى‏ سازد و تب را مى ‏برد.» 📚المحاسن ج 2 ص 329 ❔حال آنچه مورد اشکال قرار گرفته است این نقل از امام صادق علیه السلام است که فرمود ؛ « پياز بخوريد؛ چرا كه سه ويژگى دارد ؛ بوى دهان را مى‏ سازد، لثه را استحكام مى ‏بخشد و آب و توان آميزش را افزون مى ‏كند » 📚الکافی ج 6 ص 374_ مکارم الاخلاق ج 1 ص 396 ❕این نقل ها که سخن از خوشبو شدن دهان با خوردن پیاز به میان می آورد ، اشاره است به خوردن پیاز شده نه پیاز خام که روشن است خوردن خام پیاز سبب بد بویی دهان میشود ، لذا در روایات متعددی وارد شده است که کسی که پیاز خام است و دهانش بوی بدی گرفته است به مسجد نرود تا دیگران اذیت نشوند مگر آنکه بوی بد پیاز را کند ؛ 📚وسائل الشیعه ج 5 ص 226 باب 22 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آیا معجزه ای تحت عنوان زنده کردن مردگان از امام سر زده است ❗️اساسا آیا ائمه توان زنده کردن مردگان را داشته اند ❕❕ 💠💠 👌چنان که بارها توضیح داده ایم ، امامان گرامی ما دارای قدرت تکوینی خارق العاده ای در عالم بوده اند تا جایی که امام علیه السلام فرمود: «اسم اعظم خدا دارای هفتاد و سه حرف است .نزد آصف بن برخیا وصی سلیمان تنها یک حرف بود که توانست تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از فاصله دور حاضر کند و نزد ما اهل بیت هفتاد و دو حرف از آن حروف است ( وقدرت ما بی شک قابل مقایسه با آصف نیست) و یک حرف را خداوند به ما تعلیم نداده است و اختصاص به خودش دارد» 📚بحار الانوار ج27 ص25 ❕راوی از امام علیه السلام سوال کرد ؛ «آیا ائمه عليهم السّلام مرده زنده ميكنند و آيا كور و پيس را شفا ميدهند و بر روى آب راه ميروند؟ 🔹امام علیه السلام فرمود « بله هر چه خدا به هر پيغمبرى داده به حضرت محمّد نيز داده ولى به پيامبر اكرم چيزهائى داده كه به آنها نداده است . راوی سوال کرد هر چه به پيامبر اكرم داده به امير المؤمنين عليه السّلام نيز داده فرمود آرى بعد امام حسن و امام حسين عليهما السّلام سپس به هر امامى پس از ديگرى، تا روز ‏ » 📚بصائر الدرجات ج 1 ص 269 ❕حال به چند روایت در مورد زنده کردن مردگان توسط امام صادق علیه السلام توجه کنید ؛ 1⃣مفضّل بن عمر می گوید ؛ راه مى ‏رفتم با حضرت صادق عليه السّلام در مكه، در منى كه گذشتيم به زنى كه در مقابل او ماده گاو مرده ‏اى بود و آن زن و بچه‏ هايش مى‏ گريستند، حضرت فرمود: چيست قصه شما؟ آن زن گفت كه: من و كودكانم از اين گاو معاش مى‏ کرديم و الحال مرده است و من متحيّر مانده ‏ام كه چه كنم. فرمود: دوست مى ‏دارى كه حقّ تعالى او را زنده گرداند؟ گفت: اى مرد! با ما تمسخر مى ‏كنى؟ فرمود: چنين نيست من قصد نداشتم، پس دعايى خواند و پاى مبارك خود را به گاو زد و صيحه زد به او پس آن گاو مرده زنده شد برخاست بشتاب، آن زن گفت: به پروردگار كعبه اين عيسى است. حضرت خود را در ميان مردم داخل‏ کرد كه شناخته نشود.» 📚کشف الغمه ج 2 ص 199 2⃣ابو هاشم اسماعيل بن محمّد حميرى گوید ؛ شرفياب شدم خدمت حضرت صادق عليه السّلام و گفتم: يا بن رسول اللّه! به من رسيده كه شما فرموده ‏ايد در حقّ من كه من بر چيزى نيستم و حال آن كه من كردم عمرم را در محبّت شما و هجو كردم مردم را به جهت شما. ❕امام فرمود: آيا تو نگفتى در حقّ محمّد بن حنفيّه که تا كى و تا چند مدّت اى پسر وصى پيغمبر تو زنده باشى و روزى‏ بخورى و اقامت طولانى فرموده باشى در كوه رضوى و پيوسته در آنجا باشى و ديده نشوى و حال آن كه از ذوق و عشق تو ديوانه باشيم؟ آيا قايل نشده‏ اى كه محمّد بن حنفيّه قائم است در شعب رضوى و شيرى از راست و شيرى از چپش است و صبح و روزيش مى‏ رسد؟ واى بر تو، رسول خدا و على و حسن و حسين عليهم السّلام بهتر از محمّد بن حنفيّه بودند و مرگ را چشيدند. ❔اسماعيل حميرى گفت: آيا براى اين دليلى هست؟ 🔹فرمود: بلى، بدرستى كه پدرم مرا خبر داد كه او نماز خواند بر جنازه محمّد و حاضر بود در دفنش و من مى ‏نمايانم تو را آيتى بر اين، پس گرفت دست او را و برد به سوى قبرى و دست خود را بر آن زد و دعايى خواند در حال قبر شكافته شد و مردى كه موى سر و ريشش سفيد بود از قبر بيرون آمد و خاك از سر و صورتش مى‏ ريخت و مى‏ گفت: اى ابو هاشم! مرا ‏شناسى؟ سيّد حميرى گفت: نه. گفت: من محمّد بن حنفيّه ‏ام، همانا امام بعد از حسين عليه السّلام، علىّ بن الحسين است و بعد از او محمّد بن علىّ و بعد از او اين است ( امام صادق ) پس داخل كرد سرش را در قبر و قبر به هم آمد » 📚الثاقب فی المناقب ص 395_ اعلام الوری ج 1 ص 539 3⃣جميل بن دراج می گوید خدمت امام ششم عليه السّلام بودم ، زنى داخل شده گفت بچه‏ ام را در لحاف مرده‏ گذاشتم و خدمت شما آمدم. فرمود شايد نمرده باشد برگرد برو بخانه غسل كن و دو نماز بخوان بگو «اى خدائى كه بچه را از هيچ بمن دادى اكنون دو مرتبه او را به زندگاني برگردان » بعد او را تكان بده ولى به هيچ كس جريان را نگو. آن زن رفت برگشت گفت بچه را حركت داد شروع كرد به گريه كردن. 📚مستدرک الوسائل ج 6 ص 318 4⃣داود بن كثير رقى می گوید ؛ « يكى از دوستان ما براى انجام حج به مكه رفت خدمت حضرت صادق علیه السلام رسيد. عرض كرد آقا پدر و مادرم فدايت شوند زنم فوت شد تنها مانده‏ ام. فرمود دوستش داشتى. عرض كرد بلى فدايت شوم. فرمود وقتى برگردى بمنزل خود او مشغول غذا است گفت از مكه برگشتم وارد منزل شدم ديدم نشسته غذا ميخورد.» 📚دلائل الامامه ص 279 _ مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 239 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔جمیل بن دراج گوید: از امام صادق (ع) از کشتن یا آزار رساندن پرستو در حرم خدا سؤال کردم؟ حضرت پاسخ داد: آنان را نکشید! من با پدر بزرگم امام سجاد (ع) بودم که ایشان مرا دید که پرندگان را اذیت می کنم! به من فرمود: پسرم آنها را نکش و اذیت نکن؛ زیرا آنان به چیزی آسیب نمی رسانند.  منبع: 3] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 6، ص 224، ح 3، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 هـ ش. ❔انجام‌این عمل (اذیت پرندگان)در کودکی توسط امام ع با مقام عصمت ندارد؟توضیح دهید ❗️❗️ 💠💠 👌امامان گرامی ما علیهم السلام از همان دوران طفولیت و کودکی تحت تربیت و الهی قرار داشتند و قلوب آنها به نور حکمت و عصمت نورانی و روشن بود چنان که خداوند در مورد پیامبرانی مانند یحیی و عیسی علیهما السلام می فرماید ؛ 👌« اى یحیى کتاب را با تمام قدرت بگیر، ما فرمان را درکودکى به او دادیم» ( مریم12 ) 👌و در مورد سخن گفتن و برگزیده شدن عیسی علیه السلام در می فرماید؛ « (ناگهان عیسى زبان به سخن گشود و] گفت: «من بنده خدایم او کتاب [آسمانى] به من داده و مرا پیامبر قرار داده است و مرا هر جا که باشم وجودى پربرکت قرار داده و تا زمانى که زنده ام مرا به نماز و زکات توصیه کرده است و مرا نسبت به مادرم قرار داده و جبّار و شقى قرار نداده است» ( مریم30- 32 ) ❕امام علیه السلام فرمود ؛ « زمانی که امام علیه السلام به دنیا می آید ، به او حکمت داده می شود و با علم و وقار زینت داده می شود و لباس هیبت و بزرگی بر او پوشانده می شود و خداوند چراغی از نور برای او قرار می دهد که درون و نهان افراد را می شناسد و اعمال را می بیند » 📚بحار الانوار ج 25 ص 39 👌امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « پس از من فرزندم جواد امام است » ، راوی سوال کرد چگونه چنین چیزی ممکن است در حالی که او سه سالش است ؟ امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « این مساله ایجاد نمی کند ، عیسی نیز ( پس از نبوت ) در سه سالگی فرمان رسالت گرفت » 📚الارشاد ج 2 ص 276 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « خداوند لحظه ای ما را ( از بدو تولد ) به حال خود رها نکرده است که اگر رها می کرد ما هم همانند بعضی از مردم ( غیر معصوم ) بودیم » 📚تاویل الایات الظاهره ص 519_ البرهان فی تفسیر القرآن ج 4 ص 767 👌حال آنچه مورد سوال قرار گرفته است آن است که اگر امامان از بدو تولد معصوم و مورد الهی هستند ، چگونه در روایتی آمده است که امام باقر ، پرستوهای حرم خانه خدا را اذیت می کرد و امام سجاد علیهما السلام او را از این کار منع کرد ؛ 📚الکافی ج 6 ص 224 👌پاسخ آن است که اذیتی که مورد اشاره روایت قرار گرفته است به معنای آزار رساندن به حیوان بیگناه و زبان بسته ای چون نیست ، چرا که چنین اذیت رساندنی از شان امام بر اساس ادله فوق حتی در سنین کودکی به دور است . ❕بلکه آن است که پرستوها در منزل و مکان امام آشیانه کرده بودند و بر سر ایشان فضله می انداختند ، امام صادق علیه السلام آنها را دور کردند تا جای دیگری بسازند که امام سجاد فرمودند همین دور کردن هم بهتر است صورت نگیرد . 👌و یا اساسا ممکن است جریان فوق از روی تقیه صادر شده باشد ، زیرا کم نبودند کسانی که بر اساس روایات فوق بر مقام امام علیه السلام در کودکی ، نسبت به آنها غلو می کردند و احیانا شوون ربوبیت را به امام نسبت می دادند ، امام از روی تقیه و به جهت دفع این عقیده چنین سخنانی را از روی تقیه صادر کردند . 👌طبق هر دو احتمال ،جریان فوق تنافی با عصمت و برگزیده بودن امامان علیهم السلام در کودکی ندارد . ❕مرحوم محمد تقی اول در توضیح روایت فوق می نویسد ؛ « حضرت امام ( صادق ) صلوات اللَّه عليه كه فرمودند كه من با پدرم بودم در حرم و مرا ديدند كه آزار مى ‏دادم پرستكها را و دور نيست كه در حالت طفوليت باشد و در خانه حضرت آشيانه كرده باشند و بر سر ايشان فضله كنند آنها را دور كرده باشند كه آشيانه را جاى ديگر برند، يا آن كه اراده داشتم كه دفع كنم حضرت فرمودند كه ايشان را مكش و آزار مده كه آزار اينها به كسى نمى‏رسد و قطع نظر از حرم كشتن اينها نيز مكروهست و ممكن است كه فرموده باشند در اين نقل از جهة جمعى كه هميشه ميل به غلو داشته‏ اند يا غالى بوده ‏اند و امثال اينها را م ى‏فرموده باشد و از جهة رفع غلو ايشان » 📚لوامع صاحبقرانی ج 7 ص 281 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔شبهه ای را یکی از کانال های ضد دین مطرح کرده است اگر امامان از غیب داشتند پس چرا در موارد متعددی آگاهی خود را از غیب انکار می‌کردند مانند این حدیث ؛ «چهار نفر از اصحاب امام صادق در مجلس آن حضرت بودند که آن حضرت با حال خشم نزد آنها آمده و فرمود: تعجب است از آنان که خیال می‌کنند ما غیب می‌دانیم با این که جز خدا هیچ کس غیب نمی داند من می‌خواستم کنیز خود را تنبیه کنم فرار کرد و ندانستم که در کدام اطاق از خانه است». ( الکافی ۱ ص۲۵۷) 💠💠 👌این قبیل روایات در صدد رد اعتقاد کسانی است که آگاهی امامان از غیب را «ذاتی» و بدون الهی می‌دانند وحضرت با این بیان می‌خواهند به مردم بفهمانند که اگر خدا آنها را از غیب آگاه نکند، از پیش خود آگاه نیستند چنان که در دیگر چنین آمده است: ❕«انّ عالمنا لا یعلم الغیب ولو وکل اللّه عالمنا إلی نفسه کان کبعضکم ولکن یحدث إلیه ساعة بعد ساعة... ». 👌«عالم ما اهل بیت دارای علم غیب (ذاتی) نیست و باید خدا به او کند و اگر خدا او را به خود واگذارد و چیزی به او تعلیم نکند او هم مانند یکی از مردم عادی خواهد بود ولی خداوند همیشه به او علم می‌آموزد». 📚 بصائر الدرجات، ص ۹۴، چاپ سنگی. 👌و نیز در روایت دیگر از امام علیه السلام این طور نقل شده است ؛ «من بیزارم از کسانی که بگویند ما اهل بیت علم غیب داریم و یا در ملک و قدرت، با خدا هستیم ما شریک علم و قدرت خدا نیستیم». 📚 احتجاج طبرسی، ص ۲۶۵، چاپ سنگی نجف. 👌واضح است که این روایت در صدد رد اعتقاد آنان است که می‌خواهند امام را مانند خدا ذاتاً آگاه از بدانند و گرنه کسی که امام را به تعلیم الهی از غیب آگاه بداند او را شریک علم خدا قرار نداده است. ❕گواه روشن این مطلب ذیل همان روایتی است که در سؤال ذکر شده است. 👌زیرا راوی آن روایت می‌گوید ؛ پس از تمام شدن مجلس، که حضرت صادق (علیه السلام) داخل خانه خود شدند با دو نفر دیگر خدمت امام رسیدیم و گفتیم: فدایت شویم ما گفتار شما را راجع به این که دنبال کنیزتان می‌گشتید و نمی دانستید در کدام اطاق خانه است، شنیدیم ولی ما می‌دانیم که شما از علم گسترده ای برخوردار هستید و در عین حال شما را با جمله «عالم به غیب» توصیف نمی کنیم. ❕حضرت در پاسخ آنها، راجع به این که « » نزد امامان است شرحی دادند و در حقیقت گفتار آنان را تصدیق کردند. 👌از این بیان روشن می‌شود که امام صادق (علیه السلام) از این که جمله «عالم به غیب» درباره آنها گفته شود بودند چون همانطور که در گذشته گفته ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2128 👌 در آن زمانها علم به معنای علم غیب ذاتی و بدون تعلیم استعمال می‌شده است و از همین جهت اصحاب امام صادق (علیه السلام) به آن حضرت می‌گویند ما شما را به علم غیب نسبت نمی دهیم. 📚منشور جاوید ، سبحانی ،ج 10 ص 138 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا می دانستید معیار و مقیاس و آبرو از دید امام صادق پول است؟علمای بزرگ همچون شیخ کلینی با سند صحیح چنین نقل کرده اند : أبو علي الأشعري، عن محمد بن عبد الجبار، عن الحجال قال: قلت لجميل ابن دراج: قال رسول الله (صلى الله عليه وآله): إذا أتاكم شريف قوم فأكرموه، قال: نعم، قلت له: وما الشريف؟ قال: قد سألت أبا عبد الله (عليه السلام) عن ذلك فقال: 👈الشريف من كان له مال👉 [قال:] قلت: فما  الحسيب؟ قال: الذي يفعل الأفعال الحسنة بماله وغير ماله قلت: فما الكرم قال: التقوى. 📗الروضة من الكافي نویسنده : الشيخ الكليني  جلد : ۸  صفحه : ۲۲۰ ✍ : حجّال می گوید : به جَميل بن دَرّاج گفتم: «رسول الله گفته است: هر گاه قومى به سوی شما وارد شد ، او را گرامی بدارید، جمیل گفت: 《بله》 گفتم:👈 «آبرومند یا شریف كيست؟» گفت: «در اين باره ، از امام صادق سؤال كردم، ایشان گفت : منظور از آبرومند یا شریف آدم است»👉.گفتم: «نژاده و با گوهر كيست؟» گفت: «آن كس كه با مال و غير مال خويش ، كار نيكو كند» . گفتم: «كرامت چيست؟» گفت: «تقوا» . 💠💠 👌چگونه صرف پولداری و جمع در دنیا می تواند سبب شرافت و آبرومندی گردد ، در حالی که خداوند می فرماید ؛ «آنها را كه طلا و نقره را گنجينه (و ذخيره و پنهان) مى‏ سازند، و در راه خدا انفاق نمى‏ كنند، به دردناك بشارت ده در آن روز كه آنها را در آتش جهنم گرم و سوزان كرده و با آن صورتها و پهلوها و پشتهايشان را داغ مى ‏كنند (و به آنها مى‏ گويند) كه اين همان چيز است كه براى خود گنجينه ساختيد پس بچشيد چيزى را كه براى خود اندوختيد» 🔰توبه 34_35 👌امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « برای انسان جمع نمی شود مگر به خاطر بخل شدید یا آرزوهای طولانی یا حرص غالب و یا قطع رحم و برگزیدن دنیا بر آخرت » 📚عیون الاخبار ج1 ص276 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « درهم و دینار امت های قبل شما را نابود کرد و سبب شما نیز میشود » 📚الخصال ج1 ص23 ❔چگونه می توان گفت اسلام دستور به احترام و اکرام پولداران به خاطر پولداری آنها داده است در حالی گرامی فرمود ؛ « کسی که به نزد فرد ثروتمندی برود و به خاطر مالش او را خشوع و احترام کند دو سوم دینش را از دست می دهد » 📚بحار الانوار ج70 ص169 👌آری چنان که روایت مورد استناد حکایت از آن دارد ، اسلام می گوید مایه شرافت است ، اما نه هر ثروتمندی ، بلکه روایات دیگری که مفسر روایت مورد اشکال است ، می گوید ثروتمندانی که اهل اکرام و بخشش هستند ، انسانهای محسوب می شوند و شایسته اکرام و احترام هستند . 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « زمانی که و کریم قومی به نزد شما آمد او را اکرام و احترام کنید» 📚الکافی ج2 ص659 ❕در نقل دیگری آمده است که راوی در مورد این روایت پیامبر که فرمود ترین شما در جاهلیت ، در اسلام هم شریف ترین مردم هستند سوال کرد . 👌امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « منظور این روایت آنچه برخی از آن فهمیده اند ( ) نیست بلکه منظور از شریف ترین در جاهلیت کسانی هستند که در جاهلیت ( در عین ثروتمندی ) و دارای حسن خلق و حسن جوار بوده اند می باشد ،آنها کسانی هستند که وقتی می آورند ، اسلام هم بر خیر و خوبی آنها می افزاید » 📚عیون الاخبار ج1 ص318 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔فردی برایم این اشکال را فرستاده و تقاضای پاسخ را دارد ❕ ❔جواز خودارضایی توسط امام صادق با سند معتبر ✍امام صادق می گوید:کسی که باخودش استمنا می کند، بر او نیست(اشکالی ندارد) 📗کتاب کافی ج۵ص۳۲۵ 💠💠 👌در این شکی نیست که استمناء و خود ارضایی از جمله گناهانی است که مورد خداوند است . ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « کسی که خود ارضایی می کند ، است » 📚مستدرک الوسائل ج14 ص355 ❕و فرمود ؛ « آگاه باشيد كه مورد لعن خدا، ملائكه و همه مردم خواهد بود كسى كه با دستمالى خود، خويش را مى‏ كند و كسى كه با كسى از مردان، لواط مى‏ کند » 📚کنزالعمال ج16 ص99 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « از جمله كسانى كه خدا با آنها در روز قيامت سخن نمى ‏گويد و نظر رحمت به آنها ندارد و عذاب دردناكى، آنها را فرامى‏ گيرد، كسى است كه مى ‏كند.» 📚وسائل الشیعه ج20 ص353 👌و فرمود ؛ « استمنا، گناه بزرگى است كه خداى متعال در قرآن، از آن نهى كرده است. انجام دهنده اين گناه، همانند كسى است كه با خودش آميزش مى‏ كند. اگر بدانم كسى اين كار را مى‏ كند، هرگز با او نمى ‏خورم‏...» ❕از امام سوال شد از نظر شدّت گناه، زنا بزرگ‏تر است يا استمناء؟ كه امام اين‏گونه پاسخ داد ؛ «اين عمل (استمنا) گناه بزرگى است. بعضى‏ ها مى‏ گويند كه برخى گناهان، از برخى ديگر از گناهان سبك‏ترند، درحالى‏ كه همه گناهان نزد خداوند، بزرگ هستند؛ چراكه معصيت هستند و خداوند، ارتكاب گناه از بندگان خود را دوست ندارد.خداوند، ما را از گناهان نهى كرده؛ چراكه معصيت، عملى شيطانى است و فرموده است: (شيطان را عبادت نكنيد؛ به درستى كه شيطان، شماست. پس او را دشمن خود بدانيد، چراكه او پيروان خود را به آتش دعوت مى‏ كند). 📚بحار الانوار ج101 ص30 👌از امام عليه السّلام در مورد آميزش با حيوان و استمنا سوال شد ، ایشان پاسخ دادند ؛ «هرچيزى كه مانند اين دو، باعث منى مرد مى‏ شود، از مصاديق زنا محسوب مى‏ شود.» 📚الکافی ج5 ص541 ❕در نقل دیگری فرمود ؛ « مردی را به نزد امیر مومنان آوردند که با دست خود استمناء کرده بود ، علی علیه السلام ( از باب تعزیر ) بر دست او زد و از بیت المال برای او زن گرفت » 📚الکافی ج7 ص265 👌جهت آگاهی از خود ارضایی نمایه زیر را مطالعه فرمایید ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/992 ❕حال آنچه مورد اشکال قرار گرفته است روایت زیر است . 👌در حديثى از امام صادق عليه السّلام از مالش آلت، از سوى خود فرد سؤال شد، امام فرمود: ناكح نفسه لا شى‏ء عليه. « او با خودش كرده چیزی بر او نیست » 📚وسائل الشیعه ج20 ص353 ❕علامه در توضیح روایت می گوید ؛ « چیزی بر او نیست ، یعنی حدی بر او نیست چرا که خودارضایی مشخصی ندارد ، بلکه صاحب آن تعزیر می شود ، بنابراین جمله مذکور با گناه بودن استمناء و صاحب آن منافاتی ندارد » 📚مراه العقول ج20 ص385 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔چرا امام صادق كردها را نسلى از جن خطاب كرده است؟ پاسخ بسيار منطقى و قانع كننده يكى از اساتيد مجرب حوزه به نقل از دانشمندانى چون مجلسى: امام صادق اصحابش را از معامله و معاشرت با كردها برحذر داشت بدليل اينكه كردها حيله گر و شياد هستند. حالا سئوال اينجاست كه: حيله گرى و شيادى چه ارتباطى با جن دارد؟ مگر جن نماد حيله گرى و شيادى است؟ كجاى روايت گفته است كه مانند جنها حيله گر هستند؟ درصورتى كه گفته است خودشان جن هستند! در كدام سند تاريخى معتبر نوشته است تمامى كردها حيله گر و شياد هستند؟ آيا اين توهين به يك جمعيت ٧٠ ميليونى با تاريخ و فرهنگ كهن نيست؟ آيا بهانه و پاسخ احمقانه تر ازين در عمرتان ديده بوديد؟ كدام نادانى اين پاسخ ابلهانه را قبول ميكند ❗️❗️ 💠💠 👌روایت مورد بحث از ابی الربیع الشامی است که خطاب به امام صادق علیه السلام عرضه داشت ؛ « در نزد ما گروهی از وجود دارند که به نزد ما می آید و می شوند و ما با آن ها معامله می کنیم . 🔶امام علیه السلام ؛ « با آنان مختلط نشوید ، زیرا گروهی از اجنه هستند که خداوند از آن ها پرده برداری کرده است پس با آنان نشوید » 📚 ج5 ص158 _ ج7 ص11 _ ج3 ص164 _ علل الشرایع ج 2 ص 527 👌در رابطه با این روایت ، لازم دیدیم که پاسخ گذشته خود را تکمیل کرده و می گوییم ؛ 1⃣سند روایت ضعیف است ، چرا که در سند آن ارسال بوده و تمام راویان آن ذکر نشده است . در سند روایت در تمام کتبی که روایت را ذکر کرده اند تعبیر « عمن حدثه » است که گواه بر ارسال روایت است . شیخ صدوق هم در « الفقیه » برای روایت اصلا سندی ارائه نمی دهد . لذا علامه مجلسی ذیل روایت می نویسد ؛ « این روایت مرسل است » 📚مراه العقول ج 19 ص 145 👌از سوی دیگر راوی روایت فردی به نام « ابو الربیع شامی » است که بزرگان رجالی ما توثیقی برای او ارائه نداده اند ، لذا از نظر وثاقت مجهول و ضعیف است . 📚رجال نجاشی ص 455_ رجال علامه حلی ص 270_ زبده الاقوال ص 432_ رجال حر عاملی ص 268 👌بنابراین هم در سند روایت ارسال است و هم راوی روایت مجهول است ، بنابراین روایت مذکور سندا « ضعیف » و «غیر قابل اعتماد است » ، مولف« ملاذ الاخیار » هم در ذیل روایت می نویسد ؛ « این روایت مجهول است » 📚ملاذ الاخیار ج 10 ص 474 2⃣این روایت با قرآن و سنت پیامبر گرامی اسلام همخوانی ندارد . قرآن و روایات ملاک برتری و را تنها ایمان و تقوا می شمرند و تصریح می کنند که مختلف نقشی در برتری و فضیلت ندارد. ❕ می فرماید: « ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ولی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شما است» 🔶 13 🔷پیامبر فرمود: « خدای شما یکی است و پدرتان یکی ، نه عرب بر عجم برتری دارد و نه عجم بر عرب ، نه سیاه پوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سیاه پوست مگر به » 📚 نمونه ج22 ص201 _ قرطبی ج9 ص6162 ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « حکم روایتی را که موافق قرآن و سنت بود را بگیر و ترک کن حکم روایتی را که مخالف با کتاب و سنت است » 📚الکافی ج 1 ص 67 👌و فرمود ؛ « روایتی که از ما نقل می شود ، اما موافق کتاب خداوند و سنت پیامبرش نیست را تصدیق نکن » 📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123 👌روایت فوق چون مخالف با کتاب و سنت است ، مردود و غیر قابل اعتماد است . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 3⃣جن بودن به خودی خود ، دلیل بر بد بودن نیست ، زیرا همه اجنه بد نیستند و اجنه خوب و مومن هم می باشند . قرآن نقل می کند که گروهی از آنها مؤمن صالح و گروهی کافرند (و انا منا الصالحون و منا دون ذلک ) (جن 11) . 👌مومنین اجنه تحت امر امامان علیهم السلام بوده اند ، علامه گرامی مجلسی در کتاب شریف بحار الانوار بابی را می گشاید تحت این عنوان: « اجنه خدام و نوکران امامان هستند و برای امامان ظاهر شده و سوالات دینی خود را از آنها می پرسیدند» 📚بحار الانوار ج27 ص13 باب 11 👌بنابراین جن بودن به خودی ، خود دلیل بر بد بودن نیست اما در روایت مذکور از معاشرت با کردها نهی شده چون منسوب به جن هستند . این نحو از بیان گواه بر ضعف و جعلی بودن روایت مذکور است . 4⃣در پایان بنا بر صحت روایت مذکور ، و نادیده گرفتن اشکالات گفته شده ، گفتنی است که با توجه به آنکه در روایت تعبیر « الاکراد » آمده است و « ال » الاکراد ، برای عهد است ، یعنی کردهایی مورد سوال قرار گرفته که معهود و شناخته شده بوده و در آن مناطق زندگی می کرده اند و مطلق کردها منظور نیستند ، آنان افرادی بودند که به جهت دوری از اسلامی و اخلاق اهل بیت اهل غارت و حیله و بودند . 👌امام علیه السلام اصحاب خود را از معامله با این افراد بر حذر داشتند و آنان را به سبب بازی و حیله گری به اجنه حیله گر می کنند اگر چه از ادات تشبیه استفاده نمی شود ، یعنی مستقیما می گوید کردها جن هستند و نمی گوید مانند جن هستند . ( قابل توجه معاند بی سواد : حذف ادات تشبیه از فنون بلاغی بوده و به عنوان « استعاره » شناخته می شود : ترجمه و شرح جواهر البلاغه ج 2 ص 139) 👌تا افراد در معامله و همنشینی با آنها جوانب احتیاط را رعایت کنند ، چنان که در محاورات عرفی نیز افرادی به جن تشبیه می شوند که قرینه است منظور اجنه حیله گر و مضر است . 🗯این پاسخ در بیان علامه مورد اشاره قرار گرفته است و می نویسد؛ ❕« از طایفه جن دانستن آنان ( کرد های آن زمان ) به جهت اخلاق و بسیار گر بودنشان است » 📚 العقول ج19 ص145 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
🤔 ❔ببخشید خالدون در آیات قرآن معنی ابدی هست یا زماندار هست ❗️❗️ 💠💠 👌خلود در اصل لغت به معنى بقاى طولانى و هم به معنى ابديت آمده است، ولى در بسيارى از آيات قرآن با قيودى ذكر شده است كه از آن به وضوح مفهوم فهميده مى ‏شود، مثلا در آيات 100 توبه 11 طلاق و 9 تغابن در مورد بهشتيان تعبير به خالِدِينَ فِيها أَبَداً مى ‏كند، كه اين تعبير مفهومش ابديت بهشت براى اين گروه‏ ها است، و در آيات ديگرى مانند 169 نساء و 23 جن در باره گروهى از دوزخيان همين تعبير خالِدِينَ فِيها أَبَداً ديده مى‏ شود كه دليل بر جاودانگى عذاب آنها است. 🔸تعبيرات ديگرى مانند ماكثين فيها ابدا در آيه 3 كهف لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلًا (كهف- 108) و مانند اينها نشان مى ‏دهد كه بطور قطع از بهشتيان و دوزخيان جاودانه در نعمت يا در عذاب خواهند ماند. 🔹بعضى كه نتوانسته ‏اند اشكالات خلود و جاودانگى مجازات را به نظر خود حل كنند ناچار دست به دامن معنى لغوى آن زده و آن را به معنى مدت طولانى گرفته‏ اند، در حالى كه تعبيراتى نظير آيات فوق چنين تفسيرى را ندارد. 📚تفسیر نمونه ج 9 ص 238 ❕شيخ مفيد در «اوائل المقالات» مى ‏فرمايد ؛ «تمام علماى اماميّه اتفاق نظر دارند كه تهديد به خلود در آتش مخصوص كفّار است، و كسانى را كه داراى ايمان به خدا و اقرار به فرائض او دارند از اهل نماز، هرگاه مرتكب گناهى بشوند شامل نمى ‏شود و تمام «مرجئه» و محدّثان بر اين امر متفقند، در حالى معتزله اتفاق برخلاف اين قول كرده‏ اند، و چنين مى‏ پندارند كه تهديد به خلود در آتش همه كفّار و همه فاسقان را شامل مى‏ شود» 📚اوائل المقالات ص 53 👌بنا براین آنچه مسلم است خلود کفار و افراد بی ایمان در دوزخ می باشد اما درباره معصیت کاران این معنا مسلم نیست مگر انکه و گناه انچنان عظیم و گسترده باشد که انسان را به کفر و ترک ایمان بکشاند یا بی ایمان از دنیا برود 📚پیام قران ج 6 ص 371‌ 🔸امام کاظم علیه السلام فرمود ؛ «تنها اهل کفر وجحود واهل ضلالت و شرک در تا ابد باقی خواهند ماند» 📚التوحید صدوق ص407 ❔مهمترين اشكالى كه در مسأله خلود مطرح مى‏ شود و در حقيقت اشكال اصلى است مسأله عدم‏ تناسب «گناه» و «» است، گفته مى‏ شود چگونه مى‏ توان پذيرفت كه انسانى تمام عمر خود را كه حدّاكثر صد سال بوده است، كار بد كرده، و در كفر و گناه غوطه ‏ور بوده، ولى در برابر يكصد سال گناه هزاران ميليون سال كيفر ببيند؟!. 👌البته اين مسأله در مورد نعمت‏هاى جاودان بهشتى مشكلى ايجاد نمى‏ كند، چرا كه تفضّل و پاداش بيشتر از بخشنده مهربانى كه رحمتش عالم هستى را فرا گرفته جاى تعجّب نيست، ولى در مجازات و كيفر، جرم و جنايت حتماً لازم است، و اگر اين تعادل به هم خورد، با عدل الهى سازگار نخواهد بود، خلاصه يكصد سال كفر و گناه در خورد يك صد سال مجازات است، نه بيشتر. 🔸پيچيدگى اين اشكال سبب شده كه گروه‏هايى به فكر توجيه آيات خلود بيفتند و آن را به معناى مدت طولانى يا خلود نوعى و نه شخصى، يا پيدا شدن نوعى سازش با محيط، و امثال آن كه توجيه كنند، ولى اين بسيار ضعيف و غير قابل قبول است، و هرگز با آيات خلود سازگار نيست. 👌آنها كه اين ايراد را مطرح مى ‏كنند از يك نكته اساسى غافلند و آن فرق ميان مجازات‏هاى قراردادى و ‏هاى تكوينى است كه نتيجه طبيعى اعمال و يا زندگى كردن در كنار خود اعمال است. 🔸توضيح اينكه ؛ گاهى قانونگذار قانونى وضع مى‏ كند كه هركس مرتكب فلان خلاف شود بايد فلان مقدار جريمه مالى بدهد، تا فلان مدت در زندان بماند، مسلماً در چنين جايى بايد تناسب «جرم» و «جريمه» در نظر گرفته شود، هرگز براى يك كار كوچك مجازات اعدام يا حبس ابد نمى‏ توان قرار داد، و به عكس براى كار مهمى همچون قتل نفس يك روز زندان بى‏ معناست، حكمت و عدالت ايجاب مى‏ کند كه اين دو با هم كاملًا باشد. 👌ولى كيفرهايى كه در حقيقت اثر طبيعى عمل است و خاصيت تكوينى آن محسوب مى ‏شود، و يا نتيجه حضور خود عمل در برابر انسان است اين گفتگوها را نمى‏ پذيرد، خواه در مورد آثار در اين جهان باشد يا در جهان ديگر. 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
🔸 👇 👌مثلًا اگر گفته شود كسى كه از مقررات رانندگى تخلف كند و با سرعت غير مجاز و سبقت بى‏ دليل و عبور از مناطق ممنوع كند ممكن است به خاطر همين چند لحظه تخلف چنان تصادفى كند كه دست و پاى او بشكند و يك عمر زمين گير شود، در اينجا كسى نمى‏ گويد، اين نتيجه تلخ براى آن تخلف كوچك عادلانه نيست، زيرا مسلم است كه اين از قبيل جريمه‏ هاى قراردادى اداره راهنمايى نيست كه در آن مسأله تناسب و هماهنگى جرم و جريمه در نظر گرفته شود، اين اثر طبيعى عمل است كه انسان به سراغ آن رفته، و خود را گرفتار آن كرده است. 🔸همچنين اگر گفته شود سراغ مشروبات الكلى يا مواد مخدر نرويد، چرا كه در مدت كوتاهى قلب و معده و مغز و اعصاب شما را تباه مى ‏كند، حال اگر كسى رفت و گرفتار ضعف شديد اعصاب، و بيمارى قلب و عروق و زخم معده شده، در برابر چند روز هوسبازى تا پايان در عذاب اليم و رنج شديد بود، هيچكس ايراد عدم تناسب جرم و جريمه را در اينجا مطرح نمى‏ كند. ❕حال فرض كنيد چنين انسانى به جاى يكصد سال، هزار سال عمر كند و يا يك ميليون سال در دنيا بماند، مسلماً بايد تحمل آن و عذاب را در اين مدت طولانى به خاطر مثلًا چند روزى هوسبازى بنمايد. 👌در مورد عذاب‏ها و كيفرهاى اخروى مسأله از اين فراتر است، آثار تكوينى اعمال و نتائج مرگبار آن ممكن است براى هميشه دامان انسان را بگيرد، بلكه خود اعمال، در برابر انسان مجسم مى‏ شود، و چون آن جهان جاويدان است اعمال نيك و بد جاودانه با انسان خواهند بود، و او را نوازش يا مى‏ دهد. 🔸مجازات‏ها و كيفرهاى رستاخيز بيشتر جنبه اثر تكوينى و خاصيت عمل دارد، همان‏گونه كه قرآن مجيد مى ‏گويد «اعمال بدشان در برابر آنان آشكار مى ‏شود و آنچه را به باد مسخره مى‏ گرفتند بر آنها وارد مى ‏گردد»! (جاثيه 33). 🔸و در آيه 54 سوره يس مى‏ خوانيم ؛ «جز اعمال خود شما براى شما نيست». ❕با اين حال، جايى براى اين سؤال باقى نمى‏ ماند كه چرا تناسب ميان «جريمه» و «جرم» در نظر گرفته نشده است؟. 👌انسان بايد با دو بال «ايمان» و «عمل صالح»، بر فراز آسمان سعادت پرواز كند و از نعمت‏هاى ابدى بهشت و لذّت قرب خدا بهره ‏مند شود، حال اگر بر اثر هوسبازى در يك لحظه با يك عمر صد ساله دو بال خود را درهم بشكند بايد براى هميشه در ذلّت و بدبختى بماند، اينجا مسأله زمان و مكان و مقدار جرم مطرح نيست، بلكه مسأله علّت و معلول و آثار كوتاه مدت و دراز آن مطرح است، يك كبريت كوچك ممكن است شهرى را به آتش بكشد، و يك گرم بذر خار مغيلان ممكن است بعد از مدّتى يك صحراى وسيع خار به وجود آورد كه دائماً مزاحم انسان باشد، همان‏گونه كه چند گرم بذر گل ممكن است با گذشتن چند سال، صحرايى از زيباترين و معطّرترين گلها به وجود آورد كه عطر آن مشام جان را معطّر و ديده و دل را نوازش دهد. 👌حال اگر كسى بگويد يك كبريت چه با آتش گرفتن يك شهر دارد و چند بذر كوچك چه تناسبى با يك صحراى خار يا گل مى‏تواند داشته باشد؟ آيا اين سؤال منطقى است؟ مسلّماً نه. ❕اعمال نيك و بد ما نيز همين‏گونه هستند و ممكن است آثار جاودانى بسيار گسترده‏ اى از خود به يادگار بگذارند (دقت كنيد). 👌مسأله مهم اينجاست كه رهبران الهى و پيامبران بزرگ و اوصياى آنها اين هشدار را پى در پى به ما دادند كه نتيجه چنان گناهانى، عذاب جاودان است، و نتيجه چنين اعمال صالحى، نعمت مخلّد و ابدى است، درست مثل اينكه باغبان آگاه و بيدارى اثر وسيع آن بذر خار و گل را براى ما قبلًا بيان كرده باشد، و ما آگاهانه راه خودمان را در اين مسير انتخاب كنيم. در اينجا به چه مى ‏توانيم ايراد كنيم، و بر چه چيز خرده بگيريم و به كدام قانون اعتراض نماييم، جز به خودمان . 📚پیام قرآن ج 6 ص 379 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔سوالی ذهنم را مشغول کرده است ❕مگر در قیامت آسمان ها و زمین نابود نمیشوند ❔ پس چرا خداوند در سوره آیه 107 می فرمایند تا آسمانها و زمین پا برجاست جهنمیان در دوزخ هستند ، آسمان و زمین که قبل قیامت از بین می روند ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « آنها که شقاوتمند شدند در آتش اند و برای آنها زفیر و شهیق است .جاودانه در آنها خواهند ماند تا آسمان و زمین بر پاست ، ....آنها که سعادتمند شدند در بهشت جاودانه خواهند بود ، مادام که آسمان و زمین بر پاست» 🔶هود 105 _108 👌بعضی از مفسران از نظر اینکه در اینجا مقید به مادام که آسمانها و زمین بر پاست ، شده است خواسته اند چنین نتیجه بگیرند که خلود در این مورد خاص به معنی جاودانگی نیست، زیرا آسمانها و زمینها، ندارند و طبق صریح قرآن زمانی فرا می رسد که آسمانها در هم پیچیده می شود و این زمین ویران می گردد و تبدیل به زمین دیگری می گردد. 🔶آیه 48 ابراهیم و آیه 104 انبیاء ❕ولی با توجه به اینکه اینگونه تعبیرات در ادبیات عرب معمولا از ابدیت و جاودانگی است، آیات مورد بحث نیز خلود را به معنی بیان می کند. 💠مثلا عرب می گوید این وضع بر قرار خواهد بود « ما لاح کوکب» «ما دام که ای می درخشد» یا « ما لاح الجدیدان » «ما دام که شب و روز وجود دارد» یا «ما اضاء فجر » «ما دام که صبح می درخشد» یا «ما اختلف اللیل و النهار » «ما دام که و روز پی در پی فرا می رسد» و مانند اینها که همه کنایه از جاودانگی است . 🔶در کلام امام امیر مؤمنان علی در نهج البلاغه می خوانیم : ❕هنگامی که بعضی از خرده گیران ناآگاه به امام ایراد کردند که چرا در تقسیم بیت المال رعایت مساوات می کند و بعضی را برای تحکیم پایه های حکومت به دیگران ترجیح نمی دهد، امام ناراحت شد و فرمود:« أ تامرونی ان اطلب النصر بالجور فیمن ولیت علیه و الله لا اطور به ما سمر سمیر و ما ام فی السماء نجما» 💠 «آیا به من می گوئید برای پیروزی دست به ستم نسبت به کسانی که تحت حکومت منند بزنم بخدا نزدیک این کار نمی روم ما دام که مردم شبها به بحث می نشینند و ما دام که ستارگان آسمان یکی پشت سر دیگری طلوع و غروب دارد. 📚نهج البلاغه صبحی صالح خطبه 126 👌در اشعار دعبل در قصیده معروفی که در حضور امام علی بن موسی الرضا خواند این شعر آمده است ؛ «سابکیهم ما ذر فی الافق شارق و نادی مناد الخیر فی الصلوات» «من بر شهیدان خاندان پیامبر گریه می کنم تا آن زمان که خورشید بر افق مشرق نور می پاشد و تا آن زمان که بانگ اذان برای دعوت به نماز بر منارهها سر می دهد.» 📚نورالابصار صفحه 140 👌البته این مخصوص به ادبیات عرب نیست، در زبانهای دیگر نیز کم و بیش وجود دارد و به هر حال دلالت آیه بر ابدیت نباید جای گفتگو باشد و به این ترتیب نیازی به گفتار کسانی که می گویند آسمان و زمین در اینجا آسمان و زمین قیامت است، که جاودانی می باشد نخواهد بود. 📚تفسیر نمونه ج9 ص245 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA