eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔اینکه میگن وقتی عزرائیل میخواست جون حضرت موسی رو بگیره چند بار مخالفت کرد ❕آیا نیست و منافات با عصمت نداره❕❕ 💠💠 👌حضرت موسی علیه السلام از مردن و به دیار باقی شتافتن هراسی نداشت ، و بلکه شدیدا لقای پرودگار را دوست می داشت چنان که امام باقر علیه السلام فرمود ؛ «موسى نبا خداوند چنین مناجات می کرد و می گفت پروردگارا ، من به آنچه قضا كرده‏ اى و مقدّر نموده ‏اى، آيا بزرگ را مى ‏ميرانى و كودك خرد را مى‏ گذارى؟ حق تعالى فرمود: اى موسى! آيا راضى نيستى كه من روزى ده و متكفّل احوال ايشان باشم؟حضرت موسى عليه السّلام گفت: بلى پروردگارا راضيم تو نيكو وكيلى و نيكو كفيلى‏» 📚امالی صدوق ص165 👌البته در نقلی آمده است که موسی علیه السلام از خداوند در قبض روحش خواست تا وصی و جانشین خود را معرفی کند چنان که از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود ؛ « چون مدت عمر موسى به آخر رسيد، ملك موت به نزد آن حضرت آمد و گفت: السلام عليك اى كليم خدا موسى عليه السّلام گفت: و عليك السلام كيستى تو؟ گفت: من ملك موتم. موسى گفت: براى چه آمده ‏اى؟ گفت: آمده ‏ام كه قبض روح تو بكنم.موسى عليه السّلام گفت: از كجا قبض روح من مى ‏كنى؟گفت: از دهان تو. موسى عليه السّلام گفت: چگونه از دهان من قبض روح مى‏ كنى و حال آنكه به اين دهان با پروردگار خود سخن گفته‏ ام؟گفت: پس از دستهاى تو قبض روح تو مى‏ كنم. موسى عليه السّلام گفت: چگونه از دستهاى من قبض روح من مى ‏كنى و به اين دستها تورات را برداشته ‏ام؟گفت: پس از پاهاى تو. موسى عليه السّلام گفت: به اين پاها به كوه طور رفته ‏ام و با خدا مناجات كرده ‏ام.گفت: پس از ديده ‏هاى تو. موسى عليه السّلام گفت: به اين ديده ‏ها پيوسته با اميد بسوى رحمت پروردگار خود نظر كرده ‏ام. گفت: پس از گوشهاى تو. موسى عليه السّلام گفت: به اين گوشها كلام پروردگار خود را شنيده ‏ام. ❕پس حق تعالى به ملك موت وحى نمود كه روح او مكن تا خود اراده كند. ملك موت بيرون آمد. موسى عليه السّلام بعد از آن مدتى زنده ماند، پس روزى يوشع عليه السّلام را طلبيد و به او وصيت نمود، او را وصىّ خود گردانيد و امر كرد يوشع را كه وصيت را يا امر رفتن موسى عليه السّلام را پنهان دارد و امر كرد كه يوشع بعد از انقضاى عمر خود به ديگرى كه خدا بفرمايد وصيت كند. و از قوم خود غايب شد و در ايّام غيبت خود به مردى رسيد كه قبرى مى‏ كند، موسى عليه السّلام گفت: مى‏ خواهى كه تو را يارى كنم بر كندن اين قبر؟ گفت: بلى. پس اعانت او كرد تا قبر را كندند و لحد را درست كردند.پس آن مرد اراده كرد كه برود و در بخوابد تا ببيند كه درست كنده شده است،موسى عليه السّلام گفت: باش كه من مى ‏روم كه ملاحظه كنم. چون حضرت موسى رفت در قبر خوابيد خدا پرده از پيش چشم او برداشت تا جاى خود را در بهشت ديد، پس گفت: پروردگارا! مرا بسوى خود قبض كن. پس ملك موت در همانجا قبض روح مطهر او نمود و در همان قبر او را دفن كرد و خاك بر روى او ريخت. آن مردى كه قبر را مى ‏كند ملكى بود در صورت آدمى، و موت آن حضرت در مدت تيه بود.» 📚کمال الدین ج1 ص153 👌چنان که در روایت بالا آمد ، موسی علیه السلام برای قبض روحش از این جهت بود که وصی و جانشین خود را تعیین کند و پس از آن با تقاضای خود ایشان ، قبض روحش صورت گرفت . ❕با این وجود در روایات و از کتب اهل سنت آمده است که موسی علیه السلام از قبض روح امتناع می کرد تا آنجایی که با زدن یک سیلی به ملک الموت ، چشم او را کور کرد ، چنان که مسلم از ابوهریره نقل می کنند ؛ « وقتى ملك الموت به خدمت موسى رسيد، به محض اين‏كه از او خواست تا دعوت پروردگار را اجابت كند، موسى چنان سيلى به چشم ملك الموت زد كه چشمش كور شد. پس ملك الموت به سوى پروردگار برگشت و گفت: مرا به سوى بنده ‏اى فرستادى كه مردن ندارد و چشم مرا كور نمود. 👌آنگاه خداوند چشم ملك الموت را سالم نمود و به او فرمود به سوى بنده‏ ام برگرد و بگو اگر طالب زندگى دنيا هستى، دست خود را بر پشت گاوى بگذار، هر چه مو به دستت آمد به همان مقدار بر سالهاى زندگانى تو اضافه خواهد شد» 📚صحیح مسلم ج4 ص1842 📚مسند احمد ج13 ص506 ❔براستی این افسانه ها و می تواند عمل یک پیامبر مقرب و اولوالعزم و برگزیده الهی محسوب شود ❗️ https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که فرشتگان دردوران کودکی پیامبر و پس از آن آمدند سینه پیامبر را و گناهان و شیطان را از قلب او دور کردند و قلب او را تطهیر کردند ❗️آیا این عقیده با پیامبر منافات ندارد ❕❕ 💠💠 👌جریانی است که مورد نقل اکثر علمای اهل سنت قرار گرفته است که مضمون آن چنین است . ❕« ابو هريره از رسول خدا پرسيد اولين چيزى كه از امر نبوت ديدى چه بود؟ رسول خدا خود را جمع و جور كرد و نشست، و فرمود: اى ابو هريره (خوب) سؤالى كردى، من در صحرا بودم در حالى كه بيست سال و چند ماه از عمرم گذشته بود، ناگهان از بالاى سرم سخنى شنيدم، به بالا نظر كردم مردى را ديدم كه از مردى ديگر مى ‏پرسيد، آيا اين همان است؟ آن گاه هر دو به طرفم آمدند، با چهره‏ هايى كه نظير آن را هرگز در خلق نديده بودم، و ارواحى كه در خلق هيچ چنين چيزهايى نديده بودم، و نيز جامه‏ هايى كه در خلق بر تن احدى نديده بودم، آن دو نفر نزديك من مى ‏آمدند، و آن قدر جلو آمدند كه هر كدام يك بازوى مرا گرفت، ولى من احساس تماس دست آنها با بازويم را نمى ‏كردم. ❕در اين حال يكى به ديگرى گفت بخوابانش و او بدون فشار و يا كشيدن مرا خوابانيد، پس يكى به ديگرى گفت: سينه ‏اش را بشكاف، پس آن ديگرى سينه ‏ام را گرفت آن را ، و تا آنجا كه خودم مى‏ ديدم خونى و دردى مشاهده نكردم، پس آن ديگرى به وى گفت كينه و حسد را در آور، و او چيزى بشكل لخته خون در آورده بيرون انداخت، باز آن ديگرى گفت رافت و رحمت را در جاى آن بگذار، و او چيزى به شكل نقره در همانجاى دلم گذاشت، آن گاه انگشت ابهام دست راستم را تكان داد و گفت برو به سلامت. من برگشتم در حالى كه احساس كردم كه نسبت به اطفال رقت، و نسبت به بزرگسالان رحمت داشتم » 📚الدر المنثور ج6 ص363 👌در نقل دیگری آمده است ؛ « جبرئیل قلب مرا گرفتند و علقه ای از آن خارج کرد و گفت این بهره از تو بود » 📚صحیح مسلم ج1 ص147 📚مسند احمد ج19 ص489 ❕در نقل های دیگری آمده است که این جریان و پاکسازی در شب هم صورت گرفت ؛ 📚صحیح بخاری ج1 ص245 👌این روایات و اعتقاد به آن از نظر ما باطل و بی اساس است ، زیرا چگونه ممکن است شیطان و رذائل اخلاقی در وجود پیامبر گرامی باشد در حالی که علیه السلام می فرماید ؛ «خداوند از آن زمان که رسول خدا از باز گرفته شد بزرگترین فرشته اش را قرین وی ساخت، تا شب و روز او را به راههای مکارم، و طرق اخلاق نیک سوق دهد.» 📚نهج البلاغه خطبه 192 ❕پیامبر گرامی قبل از آن که به رسالت مبعوث شوند ، نبی و برگزیده الهی بودند و امکان ندارد تحت نفوذ قرار گرفته باشند چنان که امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « پیامبر اسلام اسباب نبوت را مشاهده می کرد تا آنکه جبرئیل حکم را برای او آورد » 📚الکافی ج1 ص176 ❕از پیامبر گرامی نیز نقل شده است که فرمود ؛ « من نبی بودم حتی آن زمانی که آدم میان و جسد بود » 📚مستدرک الصحیحین ج2 ص609 📚بحار الانوار ج18 ص278 👌آیات قرآن هم تصریح دارد که شیطان را به برگزیدگان الهی راه و نفوذی نیست ؛ « تو هرگز سلطه ‏اى بر من پيدا نخواهى كرد» ( اسراء 65) ❕و از زبان شیطان نقل می کند ؛ «به عزتت سوگند كه همه آنها را جز بندگان را گمراه خواهم كرد» (سوره ص آیه 83). ❔اساسا جای این سوال است که تطهیر و پاکسازی روح و جان از نفوذ شیطان و رذائل اخلاقی چه ارتباطی با قلب دارد که فرشتگان بیایند سینه پیامبر را بشکافند و قلب مادی او را شستشو و تطهیر کنند ❗️ 👌مرحوم طبرسی می نویسد ؛ « آنچه در مورد شکافته شدن سینه پیامبر و شستشوی قلب ایشان آمده است قابل پذیرش نیست زیرا پیامبر طاهر و مطهر از هر بدی و عیبی بوده است ، بنابراین چگونه فرض شستشوی قلب او قابل پذیرش است » 📚به نقل از بحار الانوار ج18 ص283 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔خداوند در سوره مریم آیه ۸۳ می گوید که ما شیاطین را به سوی کفار می فرستیم تا آنان را کنند ❗️آیا این نوعی بی عدالتی نیست ❕چرا خدا در عوض کفار آنها را گمراه می کند ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « آيا نديدى ( ادراک نکردی ) كه ما شياطين را به سوى كافران فرستاديم تا آنها را شديدا كنند » ( مریم 83) ❕در این که مراد از ارسال شیاطین به سوی کافران چیست ، دو احتمال است و در هر دو صورت ، اشکالی به خداوند وارد نمی شود . 1⃣مراد از فرستادن شيطان‏ها از سوى خدا، رها كردن آنها باشد؛ مثلًا كسى كه سگ خود را نبندد و مانعش نشود مى‏ گويند خود را فرستاد. 📚تفسیر نور ، ج5 ص308 👌خداوند شیطان را پس از عصیان و مخالفتش مهلت و ادامه حیات داد چنان که قرآن سخن را چنین نقل می کند ؛ « گفت پرودگارا مرا تا روز مهلت بده ( و زنده بگذار ) .( خداوند ) فرمود تو از یافتگانی ( اما نه تا روز رستاخیز بلکه ) تا روز وقت » 🔶 36 تا 38 ❕امام علیه السلام فرمود : « ابلیس خداوند را در آسمان چهارم هزار سال عبادت کرد و خداوند به خاطر همین عباداتش او را تا زمان « وقت معلوم » داد » 📚 ج2 ص241 ❕در گذشته بیشتر در مورد مهلت دادن خداوند به شیطان و آزاد گذاشتن او در گمراه کردن بندگان بحث کرده ایم ؛ 🌿 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2575 ❕در تفسیر چنین آمده است ؛ 👌اين خطاب به پيامبر گرامى اسلام است. يعنى آيا نديدى كه ما ايشان را به شيطان‏ها ، تا آنها را وسوسه كنند و به گمراهى فرا خوانند و هيچ حايلى ميان ايشان و شيطان‏ها قرار نداديم؟ شيطان‏ها آنها را از راه طاعت به راه معصيت مى‏ كشانند. اينكه مى‏ گويد شيطان‏ها را ارسال مى‏ داريم، تعبير مجازى است یعنی شیاطین را رها کرده ایم . 📚ترجمه مجمع البیان ج15 ص206 ❕البته روشن است که تسلط بر انسانها يك تسلط اجبارى و ناآگاه نيست، بلكه اين انسان است كه به شياطين اجازه ورود به درون قلب و جان خود مى‏ دهد، بند بندگى آنها را بر گردن مى ‏نهد و اطاعتشان را مى‏ شود، همانگونه كه قرآن در آيه 100 سوره نحل مى‏گويد: إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ:" تسلط شيطان تنها بر كسانى است كه ولايت او را پذيرا گشته، و او را بت و معبود خود ساخته ‏اند» 📚تفسیر نمونه ج13 ص132 2⃣احتمال دوم آن است که ارسال به سوی کفار ، اعم از کفار اعتقادی و عملی ، مستقیم فعل خداوند باشد و روشن است که این اقدام برای و بیشتر کفار به خاطر تن ندادن به دستورات خداوند است . ❕در تفسیر چنین آمده است ؛ « اگر در آيه شريفه ارسال شيطانها را به خدا نسبت داده، از آنجايى كه از باب مجازات است هيچ ندارد، چون مشركين به حق كفر ورزيدند، و خدا هم از در مجازات شيطانها را فرستاد تا كفر و گمراهيشان را زيادتر كنند، شاهد اين معنا هم جمله" عَلَى الْكافِرِينَ" است، زيرا اگر از باب نبود، و فرستادن شيطانها به منظور گمراهى ابتدايى آنها بود، مى ‏فرمود" عليهم" نه اينكه به جاى ضمير اسم ظاهر" كافرين" را بياورد » 📚ترجمه تفسیر المیزان ج14 ص149 ❕در تفسير نیز آمده است ؛ « آيه‏ ى «أَرْسَلْنَا الشَّياطِينَ» درباره ‏ى كسانى نازل شده كه خمس و زكات خود را نمى ‏پردازند، خداوند بر اينان سلطان يا را مى‏ فرستد تا آن مقدار از مالى كه از بابت خمس و زكات پرداخت نكرده ‏اند، در غير راه خداوند مصرف نمايند » 📚تفسیر قمی ج2 ص53 @Rahnamaye_Behesht
🤔 ❔چرا اسلام دین توحش است؟ بی هیچ سخنی شما را به خواندن آیه ۵ سوره‌ی توبه و تفسیر آن از علامه طباطبایی دعوت می‌کنیم: ▪️توبه-آیه۵ ترجمه: و چون ماههاى حرام به سرآمد، آنگاه مشركان را هرجا كه يافتيد بكشيد و به اسارت بگيريدشان و محاصره‏شان كنيد و همه جا در كمينشان بنشينيد، آنگاه اگر توبه كردند و نماز برپا داشتند و زكات پرداختند، آزادشان بگذاريد كه خداوند آمرزگار مهربان است‏ ▪️تفسیر آیه‌ی ۵ توبه (آیه‌ سیف) در قرآن: جمله «فَاقْتُلُوا الْمُشرِکِینَ حَیْث وَجَدتُّمُوهُمْ» نشان دهنده برائت و بیزارى از مشرکین است و مى خواهد احترام را از جانهاى کفار برداشته و خونهایشان را هدر سازد...و تشریع این حکم براى این بوده که کفار را در معرض فنا و انقراض قرار داده و به تدریج صفحه زمین را از لوث وجودشان پاک کند، و مردم را از خطرهاى معاشرت و مخالطت با آنان نجات دهد ❗️❗️ 💠💠 👌چنان که بارها گفته ایم ، جهاد در اسلام دفاعی است ، بعنی جنگ و نبرد تنها با کسانی است که به مخالفت علنی بر ضد مسلمین برخیزند و به آنها حمله کنند و با فراهم کردن زمینه ها ، قصد نابودی مسلمین را داشته باشند ، جهاد تنها با چنین کسانی است ، چنان که امام صادق علیه السلام به لزوم جهاد با دشمنان حربی تصریح کردند و فرمودند ؛ « جهاد با عدو و دشمن بر جمیع امت فرض و واجب است به نحوی که اگر جهاد را ترک کنند ، گرفتار عذاب می شوند » 📚الکافی ج 5 ص 9 ❕اما کسانی که بر علیه مسلمین نبرد و دسیسه ای نمی کنند ، اسلام دستور به حسن معاشرت با آنها را می دهد ، چنان که می فرماید ؛ «خدا شما را از نيكى كردن و رعايت عدالت نسبت به كسانى كه در امر دين با شما پيكار نكردند و از خانه و ديارتان بيرون نراندند، نهى نمى ‏كند چرا كه خداوند عدالت پيشگان را دوست دارد . تنها شما را از دوستى و رابطه با كسانى نهى مى ‏كند؛ كه در امر دين با شما پيكار كردند و شما را از خانه هايتان بيرون راندند، (و كسانى كه) به بيرون راندن شما كمك كردند، و هر كس با آنها رابطه دوستى داشته باشد ستمگر است.» ( ممتحنه 8_9) ❕با توجه به شأن نزول هايى كه درباره اين دو آيه و آيات قبل از آن در سوره ممتحنه آمده است، و نيز با توجّه به قرائن موجود در خود آيات، كاملًا واضح است كه آيات ناظر به مشركان و بت پرستان است و آنها را به دو گروه تقسيم مى‏ كند ؛ ❕ گروهى كه با مسلمانان سر جنگ داشتند و مؤمنان را آزار مى‏ دادند و از هيچ گونه كارشكنى ابا نداشتند و گروهى كه حاضر به زندگى مسالمت ‏آميز با مسلمين بودند. در اين آيات از پيوند و دوستى و محبّت با گروه اوّل منع شده و نسبت به گروه دوّم اجازه داده شده است، و كسانى كه با گروه اوّل پيوند دوستى برقرار سازند جزء ظالمان شمرده شده، ولى دوستى كنندگان با گروه دوّم را جزء عدالت پيشگان. 📚پیام قرآن ج 10 ص 346 ❕بعضى از مفسّران در مورد اين آيه روايت كرده‏ اند كه همسر مطلّقه ابوبكر براى دخترش‏ اسماء هدايايى از مكّه آورد، و از آنجا كه مادرش هنوز جزء مشركان بود، اسماء از پذيرفتن آن اجتناب كرد و حتّى اجازه ورود را به مادرش نداد، آيه فوق نازل شد، و پيامبر به او دستور داد كه مادرش را بپذيرد و هديه‏ اش را قبول كند و او را احترام نمايد. 📚روح البیان ج 9 ص 481 ❕به هر حال از اين آيات يك اصل كلّى و عمومى در مورد چگونگى رابطه مسلمانان با غير مسلمانان استفاده مى ‏شود كه محدود به زمان و مكان خاصّى نيست، و آن اين كه مسلمين موظّف‏ اند كه در برابر هر فرد يا گروه و جمعيّت و هر كشورى كه موضع خصمانه با آنها نداشته باشد و بر ضدّ اسلام و مسلمين قيام نكند و دشمنان اسلام را يارى ندهد، راه مسالمت پيش گيرند، خواه از مشركان باشد يا اهل كتاب ، حتّى اگر جمعيّت يا كشورى در صف دشمنان باشند و تغيير موضع دهند مسلمانان بايد آنها را بپذيرند و با آنها دشمنى نكنند، و معيار، وضع فعلى آنها است. 👌شاهد دیگر بر این مساله کلام علی علیه السلام در فرمان معروف به مالك اشتر است که مى ‏فرمايد ؛ ❕ «قلب خود را نسبت به ملّت خويش، سرشار از رحمت و محبّت و لطف كن و همچون حيوان درّنده ‏اى مباش كه خوردن آنان را غنيمت بدانى؛ زيرا آنها دو گروه ‏اند یا برادر دينى تواند يا انسانى همانند تو»! 📚نهج البلاغه نامه 53 👌 تعبيرى از اين گوياتر و رساتر درباره همزيستى محبّت‏ آميز نسبت به غيرمسلمانان اعم از اهل کتاب یا مشرکین پيدا نمى‏ شود و با توجّه به اينكه على عليه السلام در اين فرمان اين محبّت و مدارا و رحمت و لطف را وظيفه رئيس حكومت اسلامى مى‏ شناسد، تكليف افراد يك جامعه در مقابل يكديگر كاملًا روشن مى‏ شود. 🔸ادامه👇
🔸ادامه👇 ❕آیاتی هم که مورد استناد معاند قرار گرفت ، مربوط به مشركان پيمان شكنى است كه به دشمنى و مخالفت علنى با مسلمين برخاسته بودند ، شاهد این سخن آن است که در ادامه آیات مذکور ، حکم قتال با مشرکینی که پیمان شکنی نکردند و به مخالفت علنی و نبرد با مسلمین اقدام نکردند ، برداشته شده و تصریح شده است که حکم مذکور در مورد پیمان شکنان آنان است و می فرماید ؛ « چگونه براى مشركان پيمانى نزد خدا و رسول او خواهد بود (در حالى كه آنها همواره آماده شكستن پيمانشان هستند) مگر كسانى كه با آنها نزد مسجد الحرام پيمان بستيد (اين گروه كه پيمان خود را محترم شمردند) ما دام كه در برابر شما وفادار باشند شما نيز وفادارى كنيد كه خداوند پرهيزكاران را دوست دارد - چگونه (پيمانشان ارزش دارد) در حالى كه اگر بر شما غالب شوند نه ملاحظه خويشاوندى با شما را مى ‏كنند و نه پيمان را، شما را با زبان خود خشنود مى‏ كنند ولى دلهاى آنها ابا دارد و اكثر آنها نافرمانبردارند- آنها آيات خدا را به بهاى كمى فروختند و (مردم را) از راه او باز داشتند، آنها اعمال بدى انجام مى‏ دادند.- (نه تنها در باره شما) در باره هيچ فرد با ايمانى رعايت خويشاوندى و پيمان را نمى ‏كنند و آنها تجاوز كارانند. و اگر پيمانهاى خود را پس از عهد خويش بشكنند و آئين شما را مورد طعن قرار دهند با پيشوايان كفر پيكار كنيد چرا كه آنها پيمانى ندارند، شايد دست بردارند. - آيا با گروهى كه پيمانهاى خود را شكستند و تصميم به اخراج پيامبر گرفتند پيكار نمى‏ كنيد؟ در حالى كه آنها نخستين بار (پيكار با شما را) آغاز كردند آيا از آنها مى ‏ترسيد؟ با اينكه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسيد اگر مؤمن هستيد - با آنها پيكار كنيد كه خداوند آنان را به دست شما مجازات مى‏ كند و آنها را رسوا مى ‏سازد و سينه گروهى از مؤمنان را شفا مى‏بخشد (و بر قلب آنها مرهم مى ‏نهد) ( توبه 7 تا 14) ❕یا در آیه چهارم همان سوره توبه می فرماید ؛ « مگر كسانى از مشركان كه با آنها عهد بستيد و چيزى از آن فروگذار نكردند و احدى را بر ضد شما تقويت ننمودند، پيمان آنها را تا پايان مدتشان محترم بشمريد، زيرا خداوند پرهيزكاران را دوست دارد » ❕بنابراین مخاطب آیه پنجم سوره توبه ، آن مشرکین پیمان شکنی اند که پیمان خود را شکسته بودند و در صدد نابود سازی مسلمین بودند ، نه سایر مشرکینی که به عهد و پیمان خود پایبند بودند و از طریق مسالمت خارج نشده بودند و این که علامه طباطبایی از آیه مذکور مطلق نابود سازی شرک و مشرکین از صفحه زمین را برداشت کرده است ، چه مشرکینی که در حال نبرد با مسلمین اند و چه آنانی که مشغول نبرد نیستند ، چنین برداشتی صحیح نیست و با سایر آیات قرآن و روایات همخوانی ندارد و ایشان در این رابطه دچار اشتباه و خطای در برداشت شده اند . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔ چرا پیامبر اکرم خیلی زودتر ازمرگشان جانشین خودرا اعلام نکردن تا تفرقه میان مسلمین بیفتد ❗️❗️ 💠💠 👌پیامبر گرامی بارها و بارها حتی در آغازین روزهای دعوت علنی خود ، علی علیه السلام را به عنوان خلیفه و خود اعلام نمودند . ❕پیامبر گرامی در آغازین روزهای دعوت خود خطاب به حاضرین در مجلس خود فرمودند ؛ « اي بني عبدالمطلب! به خدا سوگند! من جواني را در عرب نمي شناسم كه براي قومش چيزي بهتر از آنچه من آورده‌ام آورده باشد، من براي شما خير دنيا و آخرت را آورده‌ام و خداوند مرا امر كرده است كه شما را به آن نمايم. كدام يك از شما است كه مرا به اين امر كمك كند تا برادر و وصي و جانشين من در ميان شما باشد؟ همگي نسبت به اين درخواست پيامبر سكوت كردند. » 👌علی علیه السلام می گوید ؛ «ولي من در حالي كه سنّم از همه كمتر بود و... عرض كردم: اي پيامبر خدا! من وزير شما بر اين امر مي‌شوم. پيامبر دست بر گردن من گذارد و فرمود: «انّ هذا اخي و وصيي وخليفتي فيكم، فاسمعوا و اطيعوا»؛ «همانا اين شخص برادر و وصّي و من در ميان شما است. پس به دستورات او گوش فرا داده و او را اطاعت كنيد». حضرت مي‌فرمايد: آن قوم در حالي كه مي‌خنديدند از جاي برخاسته و به ابوطالب گفتند: محمّد تو را امر كرده تا به دستور فرزندت گوش فرا داده و او را اطاعت كني». 📚تاریخ طبری ج 2 ص 62_ کنزالعمال ج 6 ص 392 ❕و یا علمای اهل سنت در نقل دیگری از عبد الله بن مسعود می آورند ؛ « در شبی، رسول خدا مرا در رديف خود سوار بر مركب كرد تا به بالاترين مكان مكه رفتيم، در آنجا خطى براى من ترسيم نمود تا آنجا كه پيغمبر اكرم فرمود: به من وعده داده شده است كه جن و انس به من ايمان مى ‏آوردند. بديهى است كه آدميان به من ايمان آوردند و جنيان را هم ديده ‏ام كه به من ايمان آورده‏ اند و سپس فرمود: چنان مى‏ پندارم كه مرگ من نزديك است! عرض كردم: اگر ارتحال شما فرا رسيده است، آيا «ابو بكر» را به پس از خود معين نمى‏ فرمائى؟ پيغمبر اكرم از پاسخ دادن به من اعراض نمود و با پيشنهاد من موافقت نكرد. گفتم: آيا «عمر» را به جانشينى خود بر نمى ‏گزينى؟باز هم پيغمبر صورتش را از من برگردانيد و با پيشنهاد من موافقت ننمود ،پ رسيدم: آيا «عثمان» را به جانشينى خود انتخاب نمى ‏فرمائى؟ اين بار هم پيغمبر اكرم از پاسخ دادن به من اعراض كرد و اظهار موافقتى نفرمود. پرسيدم: آيا على عليه السّلام را به جانشينى خود برنمى‏گزينى؟ در پاسخ فرمود سوگند به خدائى كه جز او خدائى نيست على، وصى و خليفه پس از من است اگر با او بيعت كنيد و از فرمان او سرپيچى ننمائيد، همگى شما را به بهشت خواهم برد. » 📚مجمع الزوائد هیثمی ج 8 ص 314 👌و فرمود ؛ « اگر علی را ولی و سرپرست قرار دهید ، اگر چه می بینم که نمی کنید ، او را هدایت کننده و هدایت شده می یابید که شما را می گیرد و در صراط قرار می دهد » 📚مسند احمد بن حنبل ج1 ص108 _ انساب الاشراف ج1 ص235 _ اسد الغابه ج4 ص121 _ المستدرک علی الصحیحین ، ج3 ص153 ❕و یا نقل می کنند که فرمود ؛ « كسى كه بر سر با على عليه السّلام پيكار نمايد، او را بكشيد، هر كس كه مى‏ خواهد باشد » 📚کنوزالحقائق ، مناوی ، ص 145 🔸و فرمود ؛ « از على چه مى‏ خواهيد؟ از على چه مى‏ خواهيد؟ از على چه مى‏ خواهيد؟ على از من است و من از على و او پس از من، همه مؤمنان است.» 📚صحیح ترمذی ج 2 ص 297_ مسند احمد ج 4 ص 437 ❕و فرمود ؛ « كسى كه از من اطاعت كند، از خدا اطاعت كرده است، و كسى كه از فرمان من سرپيچى نمايد، از فرمان خدا سرپيچى كرده است؛ و كسى كه از على اطاعت نمايد، از من اطاعت كرده است؛ و كسى كه از فرمان على نمايد، از من سرپيچى كرده است.» 📚مستدرک حاکم ج 3 ص 121_ الریاض النضره ج 2 ص 167 🔸و فرمود ؛ « از راه وحى چنان دريافته ‏ام كه على عليه السّلام داراى سه خصلت است: 1- سيّد مسلمانان است 2- پرهيزگاران است 3- راهبر سپيد چهرگان است.» 📚مستدرک حاکم ج 3 ص 137_ کنزالعمال ج 6 ص 157 ❕این نصوص و صدها و هزاران نصوص و صدها آیه قرآن ، گواه بر خلافت و جانشینی علی علیه السلام می باشد اما متاسفانه عده ای با چشم پوشی از این نصوص خلافت ایشان را غصب و عده ای دیگر پیوسته در طول تاریخ کورکورانه دنباله روی آنان را کردند . @Rahnamaye_Behesht
33.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❗️ذکری که خوب است در روز عید بزرگ غدیر بگوییم : " الْحَمْدُ للَّهِ الَّذى‏ جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّكينَ بِوِلايَةِ اميرِالْمُؤْمِنينَ وَالْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلام _ الْحَمْدُ للَّهِ الَّذى‏ اكْرَمَنا بِهذَا الْيَوْمِ، وَجَعَلَنا مِنَ الْمُؤْمِنينَ، وَجَعَلَنا مِنَ الْمُوفينَ بِعَهْدِهِ الَيْنا، وَميثاقِهِ الَّذى‏ واثَقَنا بِهِ، مِنْ وِلايَةِ وُلاةِ امْرِهِ، وَالْقُوَّامِ بِقِسْطِهِ، وَلَمْ يَجْعَلْنا مِنَ الْجاحِدينَ وَالْمُكَذِّبينَ بِيَوْمِ الدّين‏ "
🤔پرسش ❓خداوند در آیه 38 یس صحبت از گردش و حرکت خورشید می کند در صورتی که علم کشف کرده است که این زمین است که به دور خورشید می چرخد و خورشید حرکتی ندارد❕❕آیا این آیه منافات با علم روز ندارد❗️❗️ 💠پاسخ💠 🔶خداوند می فرماید: « و خورشید ( نیز برای آنها نشانه ای است ) که پیوسته به سوی قرار گاهش در حرکت است .این تقدیر خداوند قادر و دانا است» 🔶یس38 👌صحیح است که خورشید به دور زمین نمی چرخد و این زمین است که به دور خورشید می چرخد اما حرکت تنها منحصر به همین مورد نیست. ❗️امروزه ثابت شده است که خورشید یک حرکت وضعی به دور خودش دارد و بر گرد محور خود می چرخد و مدت این حرکت در یک دور کامل معادل 25 روز و نیم ذکر کرده اند .ممکن است آیه اشاره به همین حرکت داشته باشد که در این صورت « لام » در « لمستقرها» به معنای « فی » خواهد بود .یعنی خورشید در قرار گاهش حرکت دارد. 👌یا بگوییم منظور حرکت هایی است که این اواخر دانشمندان برای خورشید کشف کرده اند . ❕در یک حرکت ؛ خورشید با مجموعه منظومه شمسی در دوران کهکشان ما به سوی یکی از صورت های فلکی به نام « صورت الجاثی» که نسبت به خورشید در سمت شمال واقع شده است حرکت می کند . ✍حرکت دیگر حرکتی است که منظومه شمسی همراه بقیه کهکشان به دور مرکز اصلی این کهکشانها که ما متعلق به آن هستیم می چرخد و سرعت سیر این حرکت معادل نهصد هزار کیلومتر در ساعت محاسبه کرده اند. 📚از جهان های دور ص293 📚تسخیر ستارگان ص392 🔶طبق این تفسیر منظور از « مستقر» همان قرار گاهی است که در پایان جهان و آستانه قیامت خورشید به آن می رسد و در آنجا خورشید بی فروغ می شود و نظامش متلاشی می گردد. 🔶اخیرا نیز دانشمندان کشف کرده اند که خورشید با مجموعه منظومه شمسی در وسط کهکشان ما به سوی یک سمت معین و ستاره دور دستی که « وگا» نام دارد در حرکت است . ✍این معانی منافاتی با هم ندارد و ممکن است جمله « تجری» اشاره به تمام این حرکت ها و حرکتهای دیگری که تاکنون علم و دانش ما به آن نرسیده و شاید در آینده کشف شود بوده باشد. 📚پیام قرآن ج2 ص193 ❗️در تفسیر نمونه چنین آمده است؛ 🔶« با پیشرفت علم در این اواخر چند نوع حرکت برای خورشید ثابت شد: 1⃣حرکت وضعی خورشید به دور خودش 2⃣حرکت طولی آن همراه منظومه شمسی به سوی نقطه مشخصی از آسمان . 3⃣حرکت دورانی آن همراه مجموعه کهکشانی که جزئی از آن است . 🔶 به این ترتیب یک معجزه دیگر علمی قرآن به ثبوت رسید. 👌برای روشنتر شدن این مساله قسمتی از بحثی را که در یکی از دائرة المعارفها پیرامون حرکت خورشید آمده است در اینجا می آوریم : 🗯« خورشید دارای حرکات ظاهری «حرکت یومی و حرکت سالیانه »و «حرکات واقعی »است 🔶خورشید در حرکت یومی و حرکت ظاهری کره آسمان شرکت دارد در نیمکره ما از مشرق طلوع می کند، در طرف جنوب از نصف النهار محل می گذرد و در مغرب غروب میکند، عبور آن از نصف النهار ظهر حقیقی را مشخص می سازد. ❗️خورشید، حرکت ظاهری سالیانه ای به دور زمین نیز دارد که هر روز آن را قریب یک درجه از مغرب به طرف مشرق میبرد، در این حرکت، خورشید سالی یکبار از مقابل برجها میگذرد، مدار این حرکت در صفحه «دائرة البروج » واقع است، این حرکت در تاریخ نجوم اهمیت فراوان داشته است، «اعتدالین » و «انقلاب » و «میل کلی »مربوط به آن، و سال شمسی مبتنی بر آن است . ❕علاوه بر این حرکات ظاهری حرکت دورانی کهکشان، خورشید را با سرعت حدود یک میلیون و یکصد و سی هزار کیلومتر در ساعت در فضا میگرداند، اما در داخل کهکشان هم خورشید ثابت نیست، بلکه با سرعتی قریب هفتاد و دو هزار و چهارصد کیلومتر در ساعت به جانب صورت فلکی «جاثی علی رکبتیه » حرکت می کند. ❗️((جاثی علی رکبتیه) مجموعه ای از ستارگان است که یک صورت فلکی را تشکیل می دهد و شبیه کسی است که بر سر زانو نشسته و آماده برخاستن است و این تعبیر از همین معنی گرفته شده است) 👌و اینکه ما از این حرکت سریع خورشید در فضا بی خبریم به سبب دوری اجرام فلکی است که ماخذ تشخیص این حرکت وضعی خاص نیز هست . 💠دوره حرکت وضعی خورشید در استوای آن حدود بیست و پنج شبانه روز می باشد(یعنی خورشید در بیست و پنج شبانه روز ما یکبار به دور خود می گردد این مساله را دانشمندان از مطالعه روی کلفها (لکه های سطحی) خورشید به دست آورده اند زیرا دیده اند این کلفها جابجا می شود و بعد از بیست و پنج روز کاملا به جای خود باز می گردد 📚نقل از دائرة المعارف (دهخدا) ماده خورشید(جلد 22) 🔴تفسیر نمونه ج18 ص388 📝پرسمان اعتقادی @Rahnamaye_Behesht
🤔 ❔آیا نشر روایات و معارف معصومین علیهم السلام از سوی فردی که گاه و بی گاه لغزشها و گناه های آشکار و پنهانی انجام میدهد و خود ممکن است علیرغم میلش، به بعضی از آن احادیث نکند پسندیده است یا اول باید به اصلاح کامل خود بپردازد؟ لطفا اگر روایاتی در این باب ارائه فرمایید ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که نشر معارف اهل بیت علیهم السلام فضیلتی بس بی نظیر و پاداشی بزرگ به همراه دارد ، چنان که خداوند می فرماید ؛ «و كيست خوش ‏گفتارتر از آن كس كه به سوى خدا نمايد و كار نيك كند و گويد: «من [در برابر خدا] از تسليم شدگانم» ( فصلت 33) 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « هر كس به امّت من حديثى برساند كه به سبب آن سنّتى برپا شود، يا بدعتى از ميان برود، [جايش‏] در است » 📚میزان الحکمه ج 2 ص 517 ❕و فرمود ؛ «خدايا، جانشينان مرا رحمت كن!». عرض شد: اى رسول خدا! جانشينان شما چه كسانى هستند؟». فرمود: «آنان كه بعد از من مى‏ آيند و حديث و سنّت مرا روايت مى ‏كنند». 📚الفقیه ج 4 ص 420 👌 امام صادق عليه السلام فرمود ؛ « كسى كه ما را روايت كند و در ميان مردم نشر دهد، و دلهاى شيعيان ما را [با آن‏] استوار گرداند، از هزار عابد برتر است » 📚بحار الانوار ج 2 ص 145 ❕در زیارت جامعه کبیره نیز می خوانیم ؛ « خداوند مرا از کسانی قرار دهد که آثار شما را می کند و از شما پیروی می کند » 📚مفاتیح نوین ص 545 ❕بنابراین نقل اخبار و آثار اهل بیت علیهم السلام بسیار با ارزش و با اهمیت است ، اما باید توجه داشت که ناقل روایات ، باید سعی و تلاش بر عمل کردن به مقتضای آن روایات و اهل بیت علیهم السلام را داشته باشد و الا مصداق عالم بی عمل می گردد که روایات متعددی بر چنین فردی وارد شده است . 🔸خداوند می فرماید ؛ «اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! چرا چيزى مى‏ گوييد كه انجام نمى‏ دهيد؟ نزد خدا سختْ است كه چيزى را بگوييد و انجام ندهيد». ( صف 2_3) 👌پيامبر خدا به ابن مسعود فرمود ؛ « اى پسر مسعود! از كسانى نباش كه مردم را به نيكى هدايت مى‏ كنند و آنان را به نيكى فرمان مى‏ دهند، امّا خود از آن غافل‏ اند. خداوند متعال مى ‏فرمايد: «آيا مردم را به نيكى فرمان مى‏ دهيد و خود را فراموش مى‏ كنيد؟!». 📚مکارم الاخلاق ج 2 ص 360 👌و فرمود ؛ « دانشمند و دانش و عمل، در بهشت‏ اند. چون به آنچه مى‏ داند، عمل نكند، دانش و عمل به بهشت مى ‏روند و دانشمند، در دوزخ مى‏ افتد.» 📚فردوس الاخبار ج 3 ص 102 👌و فرمود ؛ « دانشمندان، دو گونه ‏اند: مردى دانا كه به دانش خود، عمل مى ‏كند و اين، نجات يافته است و دانشمندى كه دانش خود را وا نهاده و اين، هلاك شده است، و دوزخيان از بوى دانشمندِ وا گذارنده دانش خود، اذيّت مى‏ شوند و پشيمان‏ ترين و پرحسرت‏ ترينِ ساكنان جهنّم، مردى است كه بنده ‏اى را به سوى خدا فرا خوانده و او پاسخ مثبت داده و از وى پذيرفته و اطاعت خدا را كرده و خدا هم او را به بهشت برده است؛ ولى آن دعوت كننده را به سبب وا گذاردن دانشش و پيروى از هوسش و درازىِ آرزويش، به دوزخ افكنده است. پيروى هوس، از حق باز مى‏ دارد و درازىِ آرزو، آخرت را از ياد مى ‏برد. » 📚الکافی ج 1 ص 44 👌بنابراین نقل روایت و عمل باید با هم باشد ، اگر فقط نقل روایت باشد بدون عمل ، مصداق عالم بی عمل تحقق پیدا می کند و اگر فقط عمل و عبادت باشد نه نشر معارف اهل بیت ، این اگر چه خوب است اما مقام عالم عامل از عامل تنها به مراتب بالاتر است Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht https://sapp.ir/poorseman
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
پاسخ معاند👇
❕ما گفتیم روایاتی که سخن از تسلیم شدن امام حسین علیه السلام در برابر یزید به میان می آورد ، خلاف قرآن است ، زیرا قرآن اطاعت از حاکم را در صورتی که خطر نابودی دین با حکومت سلطان جائر باشد اجازه نمی دهد ، لذا امام حسین ع در برابر یزید قیام کرد ❗️ 🌿https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2771 ❕معاند مفلوک می گوید ، اگر چنین است پس چرا امام حسن علیه السلام در ازای دریافت پول با معاویه بیعت کرد و حکومت را به او واگذار کرد ❗️ 👌معاند توجه ندارد که صلح امام حسن ع با معاویه از سر ناچاری و نبود یار و برای حفظ جان شیعیان بوده است ، چنان که در ذیل توضیح دادیم ؛ 🌿https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2149 👌و گفتیم صلح و سازش با حاکم در صورتی که خطر نابودی اسلام باشد ، جایز نیست ، معاویه نیز اگر چه فردی لاابالی بود ، اما برای حفظ حکومتش ، مجبور بود ظواهر اسلام را رعایت کند و چون حکومت معاویه ژست دینی داشت ، امام حسین ع در زمان او قیام نکرد چرا که خطر نابودی اسلام آن طور که در زمان یزید بود ، در زمان معاویه نبود ، چنان که در ذیل توضیح دادیم ؛ 🌿https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/511 🌿https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/526 👌و در ذیل توضیح دادیم ، سازش با حکومت جائر تا زمانی که خطر نابودی اسلام نیست از روی تقیه و نداشتن قدرت جایز است ؛ 🌿https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1573 ❕به خاطر همین امام حسن علیه السلام از سر ناچاری با معاویه ای که حکومتش ژست دینی داشت ، سازش کرد . 👌در مورد ادعای ملحد که امام حسن ع در ازای دریافت پول با معاویه صلح کرد ، پاسخ گذشته ما را بخوانید ؛ 🌿https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3277
توضیحی در مورد ارتباط نسبی علی اکبر ع با ابوسفیان 🤔 ❓علی اکبر شهیدی از دودمان رسول اللهﷺَ و امام‌ الطلقاء ابوسفیان رضی‌الله‌عنه: ▶️ایشان عمه‌زاده امیر یزید بن معاویه بود و وجود ایشان دلیل محکمی هست از اینکه یزید و امویان در شهادت او و پدرش دستی نداشتند زیرا عرب در تعصب به عشیره و فامیل دوستی شهره هستند ❗️❗️ 💠💠 👌ليلى، مادر على‏اكبر، يكى ديگر از همسران امام حسين عليه السلام است. پدر او، ابو مُرّه صحابه پيامبر و مادرش ميمونه، دختر ابو سفيان است. ❕به همين جهت، بر پايه گزارشى، معاويه، او را شايسته‏ترين فرد براى خلافت مى‏دانست و او را چنين توصيف كرد: " شايسته‏ترين فرد براى اين كار (خلافت)، على بن الحسين بن على عليهما السلام است. جدّش پيامبر خدا است و دليرى بنى هاشم، سخاوت بنى اميّه و فخر ثقيف را دارد. " 📚مقاتل الطالبيّين: ص 86 ❕جای سوال است که اگر معاویه لعنه الله علیه , علی اکبر ع را شایسته خلافت می دید , چرا خلافت را به فرزندش یزید واگذار کرد , مگر اهلسنت روایت ندارند که پیامبر گرامی فرمود : «هر کس شخصی را بر ده نفر بگمارد، در حالی که می‌داند در میان آن ده نفر برتر از او وجود دارد، خدا و رسول و جماعتی از مسلمین را فریب داده است». 📚کنزالعمال ج ٦ ص ١٩ ح ١٤٦٥٣ ❕ ارتباط نَسَبى علی اکبر ع با ابو سفيان از ناحيه مادر، سبب شد كه طبق نقلى، در روز عاشورا، امويان به وى امان دهند، كه وى با آن، مخالفت ورزيد , چنان که نقل می کنند : " مردى از شاميان، على اكبر، فرزند حسين عليه السلام را كه مادرش آمنه، دختر ابو مُرّة بن عُروة بن مسعود ثقفى بود، و مادر آمنه نيز دختر ابو سفيان بن حَرب (جدّ يزيد) بود، فرا خواند و گفت: تو با امير مؤمنان [يزيد]، خويشاوندى دارى و به او نزديكى. اگر بخواهى، ما به تو امان مى‏دهيم و به هر كجا كه دوست داشتى، برو! على اكبر گفت: «بدان كه به خدا سوگند رعايتِ خويشاوندىِ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله، لازم‏تر از رعايت خويشاوندى ابو سفيان است!». 📚الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج 1 ص 470، نسب قريش: ص 57 ❕می بینیم علی اکبر ع با صراحت تصریح می کند که ارتباط نسبی که با ابوسفیان دارد , هیچ ارزش و بهایی ندارد و قابل احترام نیست , این سخن ردیه روشنی است بر کلام وهابی که در صدد بود از این ارتباط نسبی , برای ابوسفیان فضیلت تراشی کند . 👌وهابی مدعی شد که چون علی اکبر ع با ابوسفیان و امویان ارتباط نسبی دارد , لذا هیچگاه یزید فرمان به قتل امام حسین ع نمی داده است زیرا عرب در تعصب به عشیره و فامیل دوستی شهره است❗️ ❕در رد این سخن نیز گفتنی است که مگر پیامبر اسلام ص با قریش ارتباط نسبی نداشت و از قوم و عشیره آنان نبود , پس چگونه قریش شدیدترین جنگ ها را بر علیه پیامبر طراحی کرد و بارها قصد کشتن پیامبر ص را داشتند که خداوند مانع شد ❗️❗️❗️ ❕علمای اهلسنت نقل می کنند که پیامبر خطاب به کشته شدگان جنگ بدر که از قریش و اقوام پیامبر بودند , چنین فرمود : " بد قوم و فامیل و عشیره ای برای من پیامبرتان بودید , مرا تکذیب کردید در حالی که دیگر مردم تصدیقم کردند و مرا از شهرم اخراج کردید در حالی که دیگر مردم به من پناه دادند و با من به جنگ و نبرد برخاستید در حالی که دیگر مردم مرا یاری کردند " 📚تاریخ طبری ج ٢ ص ١٥٦ _ الکامل فی التاریخ ج ٢ ص ١٢٩ @Rahnamaye_Behesht
قیام امام حسین ع برای احیای سنت خلفای اهلسنت ❗️❗️❗️ 🤔 ❓امام حسین رضی الله عنه قیام کرد تا به سیره خلفای اهل سنت عمل کند : ❗️من برای خوشگذرانی و خودخواهی و خودرأیی و ایجاد ظلم و فساد از خارج نشدم فقط برای نجات و صلاح امت جدم محمد خارج شدم. می خواهم که امر به معروف و نهی از منکر کنم و به شیوه جدم محمد و پدرم علی بن ابی طالب و خلفای هدایت شده راشدین که خداوند از آنها راضی باشد حرکت کنم. 📚منابع شیعی: موسوعة الامام‌الحسين(۱/۲۹۹) _ بحارالأنوار(۴۴/۴۱۳) بنابراین اهل سنت و جماعت همان پیروان حقیقی اهل بیت و سیدنا حسین رضی الله عنه هستند ، که پیروی از قرآن و سنت و خلفای راشدین مهدیین میکنند و حقیقتا که سیدنا حسین رضی الله تعالی عنه یک سنی مذهب بودند و مشتی محکم بر دهان یاوه گویان شیعه . ❗️❗️ 💠💠 👌مقصود از " خلفاء راشدین " یا " ائمه راشدین " ( خلفاء و ائمه هدایت یافته ) , در بیانات پیامبر گرامی و امامان ع , امامان دوازده گانه و هدایت یافته شیعه اند که متاسفانه اهلسنت این تعبیر زیبا را مصادره به خلفای نابکار و منحرف خود کرده اند ❗️❗️ ❕پیامبر گرامی فرمود : " بر شما باد به آنچه از سنت من می شناسید , عمل کنید و سنت " خلفاء راشدین " از اهلبیتم " "فَعَلَيْكُمْ بِمَا عَرَفْتُمُ مِنْ سُنَّتِي بَعْدِي وَ سُنَّةِ الْخُلَفَاءِ الرَّاشِدِينَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي‏ " 📚إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، ج‏1، ص: 37 👌و فرمود : " تمسک کنید بعد از من به اهلبیتم و ائمه راشدین از ذریه ام , چرا که شما در این صورت گمراه نمی شوید " . سوال کردند امامان پس از شما چند نفرند ? پیامبر پاسخ داد : " دوازده نفر از اهلبیتم " " فَتَمَسَّكُوا بِأَهْلِ بَيْتِي بَعْدِي وَ الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِينَ مِنْ ذُرِّيَّتِي فَإِنَّكُمْ لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ كَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ فَقَالَ اثْنَا عَشَرَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي أَوْ قَالَ مِنْ عِتْرَتِي. " 📚کفایه الاثر ص ٣٤ _ اثباه الهداه ج ٢ ص ١٥٣ ❗️بنابراین مقصود امام حسین ع از عمل به سیره خلفای راشدین , سیره امامان و حجج الهی در زمین است که امام علی ع و امام حسن ع قبل از امام حسین ع مصداق آن هستند و پس از امام حسین ع هم سایر امامان مصداق آن می باشند . ❕چگونه می توان گفت امام حسین ع طرفدار سیره و عملکرد ابوبکر و عمر بوده است , در حالی که مطابق نصوص اهلسنت , پدر بزرگوارش , امام علی ع در روز شوری از سیره آن دو برائت جست و راضی نشد که مطابق سیره آن دو عمل کند تا حاکم اسلام شود . 👌یعقوبی نقل می کند که علی ع از پذیرفتن عمل به سیره ابوبکر و عمر سرباز زد و خطاب به عبدالرحمان عوف فرمود : «بى‏گمان، با بودن كتاب‏خدا وسنّت پيامبرش، به سيره كس ديگرى نياز نيست. تو مى‏كوشى كه خلافت را از من دور كنى!». 📚تاريخ اليعقوبي: ج 2 ص 162 ❕طبری نقل می کند : " على برخاست و پايين منبر ايستاد. عبد الرحمنْ دست او را گرفت و گفت: آيا تو با من، بر اساس كتاب خدا وسنّت پيامبرش‏ و راه و روش ابو بكر و عمر، بيعت مى‏كنى؟ على فرمود: "خدا گواه است كه نه‏ " " فَقامَ إلَيهِ عَلِيٌّ فَوَقَفَ تَحتَ المِنبَرِ، فَأَخَذَ عَبدُ الرَّحمنِ بِيَدِهِ فَقالَ: هَل أنتَ مُبايِعي عَلى كِتابِ اللّهِ وسُنَّةِ نَبِيِّهِ وفِعلِ أبي بَكرٍ وعُمَرَ؟ قالَ: اللّهُمَّ لا " 📚تاريخ الطبري: ج 4 ص 238، تاريخ الإسلام للذهبي: ج 3 ص 305، البداية والنهاية: ج 7 ص 146 ❕یا علمای اهلسنت نقل می کنند که امام حسین ع به این صورت از ابوبکر و عمر برائت می جست . 👌عبد الرحمن اصفهانى می گوید : " حسين بن على به نزد ابوبكر كه بر منبر پيامبر نشسته بود آمد و فرمود: «از جايگاه پدرم، پايين بيا». [ابو بكر] گفت: راست گفتى. اين، جايگاه پدرت است! و سپس او را در دامان خود نشاند و گريست. على فرمود: «به خدا سوگند، اين، به فرمان من نبود». ابو بكر گفت: راست گفتى. به خدا سوگند، من تو را متّهم نمى‏كنم‏ " " جاءَ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ إلى أبي بَكرٍ وهُوَ عَلى مِنبَرِ رَسولِ اللّهِ فَقالَ: انزِل عَن مَجلِسِ أبي! ... " 📚تاريخ دمشق: ج 30 ص 307. ❗️امام حسین ع این سخن را خطاب به عمر هم زمانی که بر منبر بود ایراد کرد : 📚الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج 1 ص 394 الرقم 363 ❕امام حسین ع این برائت جویی را به فرزندان خود نیز آموزش می داد , چنان که از فاطمه دختر ایشان نقل است : " او بغض ابوبکر و عمر را داشت " " عَنْ فَاطِمَةَ ابْنَةِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلَامُ: أَنَّهَا كَانَتْ تُبْغِضُ أَبَا بَكْرٍ وَ عُمَرَ ... " 📚تقریب المعارف ص ٢٥٤ _ بحار الانوار ج ٣٠ ص ٣٨٩ @Rahnamaye_Behesht
پاسخی به معاند پیرامون دعوت کنندگان امام حسین ع به کوفه 🤔 ❓اثبات شيعه بودن قاتلان حسين در كربلا آيت الله خوئى از بزرگترين علماى تاريخ تشيع در كتاب معجم الرجال الحديث خود در مورد شبث بن ربعى مينويسد: او جزء نويسندگان نامه به حسين بود، كه از او خواستند به كوفه بيايد، اما خلاف آن عمل كرد و يكى از جنگجويان بر عليه حسين بود. حسين در روز عاشورا او را صدا زد و گفت: ای شيث بن ربعى، و اى حجار بن ابجر، و ای قیس بن اشعث و ای یزید بن حارث، مگر شما به من نامه ننوشتيد که میوه ها رسیده و سبز شده اند و ... در ادامه خوئى ميگويد: شيخ مفيد نيز اين مطلب را در كتاب الارشاد خود ذكر كرده است حال از آخوندهاى شياد شيعه سئوال ميكنيم: آيا حسين نمی دانست كه اين همه راه با اهل و عيالش راه بيفتد بيايد فقط به خاطر اينكه يك عده غير شيعى برايش نامه نوشته و او را دعوت كرده اند؟؟ اگر آنها شيعه نبودند و حسين آنها را نميشناخت چطور در كربلا آنها را به نام صدا زد و از آنها و رفتارشان شكايت كرد؟ ❗️❗️ 💠💠 👌به طور رسمى تشیع در کوفه از قرن دوم و سوم شروع شد و تشيّع كنونى كوفه نيز از آن زمان است و در قرن نخست، کوفه وضعیت کنونی را نداشته است . ❕علی ع با صراحت به این نکته تصریح کرده و می فرماید : " براى حكومت من، جز كوفه كه آن را جمع مى‏كنم و يا مى‏گشايم، باقى نمانده. اى كوفه! اگر تنها تو (سرمايه من در برابر دشمن) باشى، آن هم با اين همه طوفان‏ها كه دارى، چهره‏ات زشت باد (و اى كاش تو هم نبودى)! سپس امام عليه السّلام به گفته شاعر تمثّل جست كه مى‏گويد: " به جان پدر نيكو كارت- اى عمرو!- سوگند! كه من، تنها، سهم اندكى از آن پيمانه دارم. " ❕اين كلام، اشاره به اين دارد كه بر اثر نافرمانى و عصيان مردم كوفه و عراق، توان من در حكومت و مبارزه با دشمن، كاهش يافته است. 📚نهج البلاغه خطبه ٢٥ _ پیام امام امیر المومنین ج ٢ ص ٧٨ ❗️نافرمانی و بی اعتقادی کوفیان در نقل دیگری چنین مورد اشاره علی ع قرار می گیرد : " به خدا سوگند كه من به مردم فرمان دادم در ماه رمضان همان نماز فريضه را به جماعت بخوانند، و به آنها اعلان داشتم كه جماعت در نماز نافله، بدعت است و دستور خدا نيست ولى فرياد گروهى از سربازانم كه همراه من با دشمن مى‏ جنگيدند بلند شد. آنها فرياد مى ‏زدند كه: اى مسلمانان سنّت عمر دگرگون شد، على ما را از نماز نافله ماه رمضان باز مى‏دارد. و من ترسيدم كه مبادا در بخشى از سپاهم جنجالى بپا شود . " 📚الکافی ج 8 ص 59 _ بحار الانوار ج 34 ص 173 ❕بنابراین تمام کوفیان از شیعیان خالص نبودند و اقلیتی از آنان شیعه بودند , دیگران از سایر مسلمین بودند که امام ع را به کوفه دعوت کردند و در نامه ارسالی به سوی امام حسین ع صراحتا تصریح کرده اند که این نامه دعوت از سوی شیعیان امام ع و سایر مسلمین است که همگان از خلافت یزید بیزار بودند , در نامه آنان چنين آمد : «به نام خداوند بخشنده مهربان. به حسين بن على، از: سليمان بن صُرَد، مُسَيَّب بن نَجَبه، رِفاعة بن شدّاد، حبيب بن مظاهر، 👈 و شيعيان او از مؤمنان و مسلمانان كوفه.👉 📚تاريخ الطبري: ج 5 ص 352 ❕مردم کوفه از فرق مختلف مسلمین نمی خواستند که یزید حاکم اسلامی باشند و به امام حسین ع نامه نوشتند که بیایند و حکومت را بگیرد . 👌کسانی چون شبث بن ربعی و حجار بن ابجر و قیس بن الاشعث و یزید بن الحارث که جزء دعوت کنندگان امام ع بودند , از شیعیان و پیروان امام حسین ع نبودند , شبث بن ربعی از خوارج بود : " رجع الی الخوارج " و سایرین هم از پیروان و شیعیان امام حسین ع نبودند و احیانا برخی از آنها در لشگر معاویه هم شمشیر زده اند : 📚رجال طوسی ص ٦٨ _ المقالات و الرسالات ج ٣٠ ص ٣٥ _ مستدرکات رجال الحدیث ج ٦ ص ٢٨٤ _ و ج ٨ ص ٢٤٨ ❕اینان اگر چه شیعه نبودند , اما در جامعه اسلامی مورد شناخت بودند و امام حسین ع هم آنان را می شناخت و خطابشان قرار داد . ❕از شیعیان خالصی که امام حسین ع را دعوت کردند , برخی توسط ابن زیاد کشته شدند و برخی دیگر دستگیر و روانه زندان شدند . 👌کشته شدگان کسانی چون : ميثم تمّار _ عبيداللَّه بن عمرو بن عزيز كندى‏ _ عبيداللَّه بن حارث بن نوفل هَمْدانى‏ _ عبدالأعلى بن يزيد كلبى عليمى‏ _ عبّاس بن جعده جدلى‏ _عمارة بن صلخب أزدى‏ و ... بودند : 📚تاريخ الكوفه: ص ٣٣٢ _ ٣٣٥ ❕در ميان زندانيان افرادى چون مختار، حارث اعور همدانى و ... بودند , چنان که طبرى مى‏نويسد: " ابن زياد در نامه‏اى به يزيد نوشت: " وما تركت لكم ذا ظنّة أخافه عليكم إلّاوهو في سجنكم؛ " " كسى را كه احتمال مى‏دادم بر ضدّ شما حركتى بكند و قيامى صورت دهد، باقى نگذاشتم، مگر اين‏كه در زندان شما به سر مى‏برد. " 📚تاريخ الطبري: ج ٤ ص ٣٨٧ _ الكامل فى التاريخ: ج ٤ ص ١٣١ @Rahnamaye_Behesht
اصحاب پیامبر اسلام ص قاتلین امام حسین ع بودند . 🤔 ❓این که عده ای می گوید در کربلا صحابه پیامبر بر علیه امام حسین بودند چقدر مستند است ❗️❗️❗️ 💠💠 👌اهلسنت معتقدند که اصحاب پیامبر همگی عادل و بهشتی و برگزیدگان الهی و برترین مخلوقین بعد از پیامبرانند و همگی از اولیاء الهی اند , چنان که قرطبی از بزرگان اهلسنت می گوید : " تمام صحابه عادلند و از اولیاء الهی و برگزیدگان او و برگزیدگان خداوند از میان خلقش بعد از انبیاء و رسولانند و این است مذهب اهلسنت و اجماع ائمه این امت " " فالصحابة كلهم عدول، أولياء الله تعالى و- أصفياؤه، و- خيرته من خلقه بعد أنبيائه و- رسله. هذا مذهب أهل السنة، و- الذي عليه الجماعة من أئمة هذه الامة. " 📚الجامع لاحکام القرآن ج ١٦ ص ٢٩٩ ❕حال همین صحابه بهشتی و اولیاء الهی و تالی تلو پیامبران , قاتلین امام حسین علیه السلام در کربلا بودند که به برخی از آنان اشاره می کنیم : 1⃣عبدالرحمان بن ابی سبره جعفی : ❕نام وی در کتابهای اهلسنت که به منظور بیان اسامی صحابه نوشته شده آمده است : " اسم او عزیر بود و پیامبر او را عبدالرحمان نامید " ... فسماه رسول الله عبد الرحمان " 📚الاستیعاب ج ٢ ص ٨٣٤ ❕کتابهای تاریخی به مشارکت او در واقعه کربلا شهادت داده اند . 📚 تاريخ الطبري: ج 5 ص 422، الكامل في التاريخ: ج 2 ص 560 2⃣عزره بن قیس احمسی : ❕ابن حجر او را به عنوان صحابی معرفی کرده است : 📚الاصابه ج ٥ ص ١٢٥ رقم " ٦٤٣١ " ❕او در لشکر دشمن امام حسین ع بود و سعی داشت تا یاران امام حسین ع را از دفاع باز دارد . 📚تاريخ الطبري: ج 5 ص 416، أنساب الأشراف: ج 3 ص 391 ❕همینطور در مورد او نوشته اند که فرماندهی سواره نظام لشکر عمر بن سعد را به عهده داشت : 📚انساب الاشراف ج ١ ص ٤١٩ 3⃣اسماء بن خارجه : ابن حجر او را نیز به عنوان صحابی می آورد : 📚الاصابه ج ١ ص ٣٣٩ شماره ٤٥٠ ❕او از سران فرماندهان لشکر عمر سعد بود که پس از واقعه کربلا زنده بود و از دست مختار فرار کرد و مخفی شد : 📚انساب الاشراف ج ١ ص ٤١٦ 4⃣حجار بن ابجر : ابن حجر او را نیز در زمره صحابی پیامبر می آورد : 📚الاصابه ج ٢ ص ١٦٧ شماره ١٩٥٧ ❕او نیز از فرماندهان لشگر عبیدالله و عمر سعد بود : 📚انساب الاشراف ج ١ ص ٤١٦ 5⃣عبد الله بن حصن بن سهل : 👌او نیز از صحابیان بود : 📚الاصابه ج ٤ ص ٦١ رقم ٤٦٣٠ ❕او در لشکر عمر سعد با زخم زبان امام حسین ع را مورد شماتت قرار می داد : 📚تاريخ الطبري: ج 5 ص 412، أنساب الأشراف: ج 3 ص 389 6⃣شبث بن ربعی : او نیز از صحابه بود که در لشگر عمر سعد بود : 📚الاصابه ج ٣ ص ٣٠٣ شماره ٣٩٧٤ _ تاريخ الطبري: ج 5 ص 436، الكامل في التاريخ: ج 2 ص 566 7⃣کثیر بن شهاب حارثی : ❕نام او نیز به عنوان صحابی ضبط شده است : 📚الاصابه ج ٥ ص ٤٢٧ شماره ٧٣٩٣ ❕او نیز در لشکر عبیدالله و عمر سعد بود : 📚انساب الاشراف ج ٣ ص ٣٨٦ 8⃣عمرو بن حجاج زبیدی ; او نیز از صحابه بود : 📚اسد الغابه ج ٣ ص ٧٠٩ شماره ٣٨٩٥ ❕او نیز از فرماندهان لشکر عمر سعد بود : 📚مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 1 ص 244، الفتوح: ج 5 ص 91 9⃣محمد بن الاشعث بن قیس : 👌او نیز از صاحبیان بود که در لشکر عمر سعد بود : 📚اسد الغابه ج ٤ ص ٣٠٤ شماره ٤٦٩٧ _مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 1 ص 249؛ ❕از آنچه گذشت نکاتی روشن می شود : 1⃣شبهه پوشالی وهابیت نقش بر آب می شود که شیعیان بودند امام حسین ع را کشتند , در حالی که دیدیم اصحاب پیامبر که اهلسنت آنان را برترین انسانها می دانند , امام حسین ع را شهید کردند . 2⃣تمام اصحاب پیامبر بهشتی و اولیاء الهی نیستند , زیرا قاتلین امام حسین ع مبغوض و مطرود درگاه الهی اند و مانند کسانی اند که با پیامبر ص نبرد کرده اند . ❕مطابق نقل علمای اهلسنت پيامبر خدا ص به على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام فرمود: «من با هر كه با شما سرِ جنگ داشته باشد، سرِ جنگ دارم و با هر كه با شما در صلح باشد، در صلحم». " عن رسول اللّه لِعَلِيٍّ وفاطِمَةَ وَالحَسَنِ وَالحُسَينِ : أنَا حَربٌ لِمَن حارَبتُم، وسِلمٌ لِمَن سالَمتُم. " 📚سنن الترمذي: ج 5 ص 699 ح 3870 @Rahnamaye_Behesht
شیعه بودن قاتلین امام حسین علیه السلام !!!! 🤔 : ❓تمامى قاتلين حسين در كربلا شيعه بودند . از علماى بزرگ شيعه اهل نجف در كتاب معروف خود به نام مجالس عاشورا به صراحت شيعيان امام على را قاتلان حسين و خانواده اش معرفى ميكند و اعتراف ميكند كه حتى يك نفر غير شيعه در ميان قاتلان امام حسين وجود نداشته است. ❗️❗️ 💠💠 ❕ شیخ علی آل محسن می‌گوید: «این که برخی می‌گویند: شیعیان قاتلان حسین اند در کلامشان تناقض آشکار است؛ زیرا شیعه امام حسین علیه السلام به کسی اطلاق می‌شود که از یاران و متابعین و دوستداران او باشد، چگونه ممکن است بین این معنا و جنگ و کشتن جمع شود؟ آیا شیعه امام کش می‌شود؟" 📚 للَّهِ و للحقیقة، ص ۹۷ ❕خیل عظیمی از شیعیان واقعی در عراق مورد قلع و قمع معاویه واقع شده بودند , چنان که ابن ابی الحدید از ابوالحسن مداینی روایت می‌کند: «معاویه در نامه خود به والیانش چنین نوشت: من ذمّه خود را از هر کس که روایتی در فضیلت ابوتراب و اهل بیتش نقل نماید، بری کردم. بعد از این دستور در هر منطقه بر بالای منابر شروع به سبّ و لعن علیّ علیه السلام و تبری از او و اهل بیتش نمودند. شدیدترین مردم در بلا و مصیبت، اهل کوفه بودند؛ زیرا در آن هنگام تعداد زیادی از شیعیان در آن شهر وجود داشتند. و معاویه، زیاد را والی بصره و کوفه نمود. او شیعیان را خوب می‌شناخت به همین جهت به دستور معاویه هر جا که شیعیان را پیدا می‌کرد به قتل میرسانید، و یا این که آنان را ترسانده، دست و پایشان را قطع می‌نمود، و چشمان آنان را از حدقه درآورده، به دار آویزان می‌کرد. و عده ای را از عراق تبعید نمود. لذا هیچ شیعه معروفی در عراق باقی نماند». 📚 شرح ابن ابی الحدید، ج ۱۱، ص ۴۴ ❕امام حسین علیه السلام لشکریان عمر بن سعد را به لقب شیعیان و پیروان ابو سفیان خطاب کرده می‌فرماید: «وای بر شما ای پیروان آل ابو سفیان! اگر دین ندارید و از معاد و روز بازپسین نمی هراسید در دنیای تان آزاد باشید. » 📚مقتل الحسین , خوارزمی ج ٢ ص ٣٨ _ لهوف ص ٤٥ 👌برخی از لشکریان عمر بن سعد در جواب سؤال حضرت که چرا ریختن خون مرا بر خود حلال کرده اید، گفتند: ما با تو می‌جنگیم به جهت دشمنی که با پدر تو داریم. " " نقتلک بغضا لابیک " 📚ینابیع الموده ج ٣ ص ٨٠ ❕یا مگر برخی از آن‌ها به امام حسین علیه السلام نسبت کذّاب پسر کذاب را ندادند؟ " یا کذاب ابن الکذاب " 📚تاریخ طبری ج ٣ ص ٣٢٤ _ الکامل فی التاریخ ج ٣ ص ٤٢٣ ❓ آیا برخی دیگر او را چنین خطاب نکردند که ای حسین! بشارت باد تو را به آتش جهنم؟ " یا حسین ابشر بالنار " 📚تاریخ طبری ج ٣ ص ٣٢٢ _ الکامل فی التاریخ ج ٣ ص ٤٢٥ ❓ آیا به امام حسین علیه السلام و اصحابش نگفتند: ای حسین! نماز از تو قبول نخواهد شد. " انها لا تقبل " 📚تاریخ طبری ج ٣ ص ٣٢٦ _ الکامل فی التاریخ ج ٣ ص ٤٢٥ ❕این چه شیعه ای است که چنین عبارات زشتی از زبانش نسبت به ساحت قدس مقتدا و رهبرش بیرون می‌شود؟ این تعبیرات همگی ناشی از حقد و کینه آن‌ها نسبت به اهل بیت پیامبرعلیهم السلام بوده است. ❕اگر در کلام برخی هم آمده است که شیعیان امام حسین ع را کشتند , قاعدتا مقصودشان شیعه به معنای امروزی نبوده است . 👌 براى واژه شيعه و تشيّع دو اصطلاح وجود داشته است : 🔸1. در اصطلاح نخست شيعه كسى است كه علی ع بر عثمان برتر بداند و در عين حال به خلافت شيخين یعنی ابوبکر و عمر نيز اعتقاد دارد. 🔸2. در اصطلاح دوم كه همه ما برآنيم و اصطلاح معروف و امروزی نيز همين است، شيعه عبارت از كسى است كه به جانشينى اميرالمؤمنين عليه السلام پس از رسول خدا ص و امامت اهل بيت پيامبر عليهم السلام كه دوازده امام بعد از پيامبر هستند، اعتقاد داشته باشد. ❕تشيع در قرن يكم مطابق با اصطلاح نخست رايج بوده است. شاهد اين مطلب مسيب بن نجبه است. او از دعوت كنندگان حضرت سيّدالشهداء عليه السلام به كوفه است. در شرح حال او مى‏نويسند كه وى شيعى بوده است. 👌راوى مى‏گويد: " من بيست سال با مسيّب و شيعيان زيادى در همين مسجد همنشين بودم و نديدم كه شيعيان كوفه نسبت به صحابه‏اى از اصحاب رسول خدا جز خير سخنى بگويند، مگر درباره على و عثمان. " 📚تاریخ مدینه دمشق ج ٥٨ ص ١٩٨ ❕یعنی اگر شيعيان آن وقتِ كوفه سخنى درباره صحابه مى‏گفتند، از حقّانيّت و برترى على عليه السلام نسبت به عثمان بوده است و درباره خلافت و جانشينى شيخين هيچ اشكال و سخنى نداشته‏اند. ❓آيا اينان شيعيان راستين بودند؟ هرگز اين طور نيست. اينان شيعه نبودند و اگر به آنان شيعه گفته مى‏شود، بنا بر همان اصطلاح نخست است و اگر کسی نیز سخن از تشیع قاتلین امام حسین ع سخن به میان آورد , قاعدتا مقصودش شیعه به همان معنای نخست است که مورد منازعه نیست . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
حضور فاطمه صدیقه سلام الله علیها در کربلا ???? 🤔 ❓شما در پاسخی گفته بودید برای حضور حضرت فاطمه س در کربلا در روز عاشورا مستندی ندیده اید , در حالی که یکی از مراجع بر خلاف سخن شما گفته است ❓ آیا حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها در کربلا حضور داشتند؟ ✔️ 39. حضور حضرت فاطمه (عليها السلام) در شهادتگاه امام حسين (عليه السلام) ⚠️س. نظر شما در مورد روايات رسيده كه از حضور حضرت پيامبر و حضرت زهرا (عليها السلام) در كنار بدن نازنين امام حسين (عليه السلام) پس از شهادتش سخن مى‌گويد، چيست؟ 🖌🖍ج: باسمه جلت اسمائه 📝در اين مورد اگر تنها يك روايت ضعيف هم مى‌بود و دلالت مى‌نمود، من بر حضور آنان كنار آن نازنين بدن، يقين داشتم تا چه رسد به اين همه روايت كه در اين مورد رسيده است. 📓📔فضائل و مصائب حضرت زهرا عليها السلام- نویسنده :آیت الله العظمی سید محمد صادق روحانی ناشر :مهر أمیر المؤمنین علیه السلام محل نشر:قم سال نشر:١٣٩٠- ص 66 ❗️❗️ 💠💠 👌باید توجه داشت آنچه که مورد سوال واقع شده است , در رابطه زیارت قبر امام حسین ع پس از شهادتشان توسط پیامبر گرامی و فاطمه سلام الله علیهما است , این مطلبی است صحیح که مورد مناقشه نیست به این که ارواح مطهر آن عزیزان در شهادتگاه امام حسین ع و در کربلا برای زیارت قبر امام حسین ع و استغفار برای زائرین قبر امام حسین ع حاضر می شوند . ❕امام صادق ع فرمود : " فرشتگان، پيامبران و اوصيا، به سوى او ( امام حسین ) فرود مى‏آيد؛ و محمّد، برترينِ پيامبران است و ما برترينِ اوصيا هستيم». 📚مصباح المتهجّد: ص 279 ❕و در نقل دیگر فرمود : "فاطمه عليها السلام دختر محمّد نزد زائران قبر فرزندش حسين ، حضور مى‏يابد و براى گناهانشان آمرزش مى‏طلبد. " 📚كامل الزيارات: ص 231 ح 343 👌آنچه مورد مناقشه است حضور جسمانی و مادی آن بزرگواران در روز عاشورا است که دیگران آنان را در بیداری ببینند , چنین قضیه ای مستندی ندارد . ❕البته اعتقاد ما بر آن است که اهلبیت ع اگر بخواهند , می توانند پس از مرگشان در دنیا حضوری مادی داشته باشند به نحوی که دیگران آنان را در بیداری ببینند . 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « ( پس از وفات پیامبر ) علی علیه السلام ابوبکر را ملاقات کرد و با او در امر خلافت احتجاج کرد ، و گفت آیا راضی می شوی که در این مساله پیامبر بین من و تو قضاوت کند ؟ علی علیه السلام دست ابوبکر را گرفت و به مسجد قبا برد که به ناگاه پیامبر در آنجا بود که بر علیه ابوبکر حکم داد ، ابوبکر ترسان بازگشت و عمر را مطلع کرد ، عمر گفت این سحر بنی هاشم است » 📚بصائر الدرجات ج 1 ص 274 ❕در روز عاشورا نیز آن بزرگواران می توانستند حضوری داشته باشند که دیگران در بیداری آنان را ببینند , اما در این که آیا چنین امری در روز عاشورا واقع شده است , مستندی موجود نیست , آنچه که است مشاهده آن بزرگواران در روز عاشورا در عالم رویا و خواب است نه بیداری . 👌در نقلی آمده است : " مردى كه دست و پا نداشت و كور بود مى‏گفت: پروردگارا! مرا از آتش نجات بده! به وى گفته شد: تو (به علت اينكه دست و پا ندارى) عقوبتى نخواهى داشت. با اين حال باز هم دعا ميكنى از آتش نجات پيدا كنى!؟ او گفت: من در كربلاء با آن افرادى بودم كه امام حسين را كشتند. موقعى كه امام حسين شهيد شد و مردم لباسهاى او را بتاراج بردند من يك شلوار و بند شلوار نيكوئى به پاى آن حضرت ديدم. تصميم گرفتم: بند شلوار او را غارت كنم. ناگاه ديدم آن حضرت دست راست خود را بلند كرد و روى آن بند شلوار نهاد، چون من نتوانستم دست او را رد كنم لذا آن را قطع كردم و در نظر گرفتم آن بند شلوار را باز كنم. ناگاه ديدم دست چپ خود را روى آن نهاد. من نيز دست چپ وى را قطع نمودم. سپس تصميم گرفتم: آن بند شلوار را از شلوار سرقت كنم، ناگاه صداى زلزله‏اى شنيدم و خائف شدم و آن را واگذار كردم. 👈خدا خواب را بر من مسلط نمود و در ميان کشتگان خوابيدم. در عالم خواب ديدم: گويا: حضرت محمّد در حالى آمد كه حضرت على و فاطمه با آن بزرگوار بودند. آنان سر مقدس امام حسين را برداشتند و آن را بوسيد و فرمود: يا ولدى قتلوك، قتلهم اللَّه! " اى پسر عزيزم ترا كشتند، خدا آنان را بكشد! " چه كسى اين عمل را با تو انجام داده است؟ امام حسين ميفرمود: شمر مرا شهيد نموده است. و اين شخصى كه خواب است دستهاى مرا قطع كرده است. و بمن اشاره كرد. زهرا به من فرمود: خدا دستهاى تو را قطع كند و چشم تو را كور نمايد و تو را داخل جهنم كند. من در حالى بيدار شدم كه چيزى را نميبينم و دست و پاهاى من سقوط كرده‏اند تنها نفرينى كه از زهراء باقى مانده اين است كه داخل جهنم گردم. " 📚بحار الانوار ج ٤٥ ص ٣١١ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕سخنی با مخاطبین گرامی 👌به حول و قوه الهی بر آن شدیم تا همانطور که در تلگرام نفس معاندین را به شماره انداخته ایم , وارد اینستاگرام شده و در آنجا نیز معاندین را راحت نگذاریم . ❕با همکاری برخی از دوستان انشاء الله پاسخ های کانال به صورت عکس نوشته و کلیپ تصویری در خواهد آمد و در پیج اینستاگرام قرار داده خواهد شد . 👌برای موفقیت در این هدف نیازمند حضور شما عزیزان در آن صفحه و معرفی پیج به سایرین هستیم , لطفا هم خود عضو شوید و هم دیگران را نیز به عضویت دعوت کنید . ❕آدرس پیج ما در اینستاگرام : https://instagram.com/porsemane_eteghadi
توضیحی در مورد دیدگاه اسلام پیرامون واکسن زدن و واکسن کرونا 🤔 ❓ حکم کسی که با وجود سلامتی غالب، واکسن می زند یا دارویی مصرف می کند و در اثر آن می میرد یا دچار مشکلات تازه می شود چیست؟ ✅پاسخ : به روایات زیر توجه فرمایید : 📚 الخصال ص۲۶ امام صادق صلوات اللَّه علیه فرمود : کسی که صحت و سلامتی او بر بیماری غلبه داشته باشد، پس با خودش را معالجه کند و در نتیجه بمیرد، پس من به درگاه الهی از او بیزارم! ✅ با توجه به روایات فوق و غیره، معالجه و درمان و چاره جویی کردن با دارو، قبل از ایجاد یا غلبه بیماری مورد نهی و مذمت شدید اهل بیت علیهم السلام قرار گرفته است و اگر کسی در نتیجه این معالجات و چاره جویی ها بمیرد، اهل بیت علیهم السلام به درگاه الهی از او بیزار و برئ هستند. نعوذ بِاللَّهِ منها! ✅ شیعیان و محبین اهل بیت علیهم السلام باید مواظب باشند که با تزریقات بی دلیل و مشکوک بر علیه سلامتی و جان خود کاری نکنند، که اگر نعوذ بالله اتفاقی افتاد، ائمه معصومین علیهم السلام از ما برئ و بیزار هستند ❗️❗️ 💠💠 👌مورد روایات مورد استناد او در معالجه است , نه چاره جویی و پیش گیری به این که تا انسان نیاز به درمان پیدا نکرده که مثلا اصلا بیمار نیست یا بیماری خفیفی دارد که بدون دارو خوب می شود , در همچنین مواردی , از دارو استفاده نکند و خود را با دارو معالجه نکند , لذا می بینیم که حدیث شناس بزرگ , شیخ حر عاملی که نو اخباریون معاصر , خاک پای او هم محسوب نمی شوند , روایات مورد استناد معاند را در بابی گرد می آورد که به آن اشاره کردیم : " باب در استحباب ترک مداواه و معالجه در صورتی که امکان صبر بوده و خطری انسان را از عدم معالجه تهدید نمی کند " 📚وسائل الشیعه ج ٢ ص ٤٠٨ باب ٤ ❕بنابراین روایات فوق ارتباطی با واکسن ندارد , این روایات ناظر به معالجه است , اما واکسن برای معالجه نیست , بلکه برای پیش گیری است و ادله ای از آیات و روایت بر لزوم واکسن زدن دلالت می کند . ❕خداوند می فرماید ؛ « خود را با دست خود به هلاکت نیفکنید » ( بقره 195 ) ❕ امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « هر آنچه در آن فساد نهفته شده و مایه ضرر برای جسم و نفس است حرام شمرده شده است» 📚بحار الانوار : ج 100 ص 51 ❕امروز پزشکان متعهد , معتقدند که اگر واکسن زده نشود , در صورت ابتلاء به کرونا خطر مرگ یا بیماری شدید است که مطابق آیه و روایت فوق ما موظیفیم که خود را از هلاکت و مرگ و ضرر و زیان شدید به جسم حفظ بداریم , مصداق عمل به این آیه و روایت در زمان کنونی , علاوه بر مراقبت های بهداشتی , واکسن زدن است . 👌اهلبیت علیهم السلام پیروانشان را به مراقبت در جهت عدم ابتلا به بیماری های مسری توصیه و دعوت می کردند . ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ «اى على ، خداوند براى امّت من، اين را خوش ندارد ... كه كسى با جذاميان ( که بیماری مسری دارند ) سخن گويد، مگر اين كه ميانشان به اندازه يك ذراع، فاصله باشد». همچنين فرمود: «از جذامى بگريز، چنان كه از شيرى مى‏ گريزى». " " ... فِرَّ مِنَ الْمَجْذُومِ كَفِرَارِكَ مِنَ الْأَسَد " 📚الفقیه : ج 4 ص 357 ❕بنابراین مراقبت کردن برای عدم ابتلاء به بیماری مسری , مورد تاکید اهلبیت علیهم السلام بوده است که یکی از مصادیق این مراقبت کردن در زمان کنونی , واکسن زدن است . 👌رهبر معظم انقلاب که امین جامعه اسلامی است و دهها پزشک متخصص و متعهد به عنوان مشاور در نزد خود دارد , هم خود واکسن می زند و هم دیگران را تشویق به واکسن زدن می کند , با این استدلال که واکسن زدن از بحران و خطر و مرگ و میر کم می کند , اگر واکسن زدن موجب مرگ یا عوارض شدید می شد , رهبری , جامعه اسلامی را به آن توصیه نمی کردند . ❕ رهبری چنین فرمود : " خوشبختانه با تولید واکسن در داخل مسیر واردات خارجی آن نیز هموار شد، در حالی که تا قبل از آن با وجود پرداخت بهای واکسن، فروشندگان خارجی بدعهدی می‌کردند. واکسن چه از راه واردات و چه با تولید داخلی باید با تلاش مضاعف و به هر شکل ممکن تأمین شود و در اختیار همه مردم قرار بگیرد. ان‌شاءالله با همت دست‌اندرکاران، تا چند ماه دیگر واکسن به بهترین وجه در اختیار مردم قرار می‌گیرد و پس از آن، حتی با وجود بیماری، بحران و خطر مرگ‌ومیر و مصیبت‌زده شدن خانواده‌ها کاهش خواهد یافت. " https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=48455 ❕این سخنان رهبری بر پایه تحقیقات و مستندات دهها و صدها پزشک متعهدی است که به رهبری مشاوره داده و نتیجه تحقیقات خود را ارائه داده اند . 👌بنابراین با این بیان , واکسن زدن مورد توصیه آیات و روایات و نزدن واکسن مورد نهی است . @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane_eteghadi ipasookh.ir
❕توضیحی در مورد ترس از کرونا : 👌ترس و رعب و وحشت از امری , موجب می شود که بدن تحت تاثیر آن ترس قرار گیرد و کارایی و عملکرد طبیعی بدن با اختلال روبرو شود . ❕خداوند یکی از الطاف خود بر پیامبر گرامی را القاء ترس و رعب و وحشت در دل دشمنان پیامبر میداند تا آنان با این ترس و وحشت عملکردشان دچار اختلال شود و نتوانند در برابر پیامبر گرامی صف آرائی کنند . 👌خداوند می فرماید : " سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِما أَشْرَكُوا بِاللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً وَ مَأْواهُمُ النَّارُ وَ بِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِين‏ " " به زودى در دلهاى كافران به خاطر اينكه بدون دليل چيزهايى را براى خدا شريك قرار دادند، رعب و ترس مى‏افكنيم و جايگاه آنها آتش است و چه بد جايگاهى است جايگاه ستمكاران. " ( آل عمران آیه ٥١ ) ❕در حديثى از رسول خدا ص مى‏خوانيم كه فرمود: " نصرت بالرعب مسيرة شهر! " " من از جانب خدا به وسيله ترس و وحشت دشمنان يارى شده‏ام به فاصله يك ماه " 📚 مجمع البيان جلد 2 صفحه 519 (ذيل آيه 151 آل عمران). ❕يعنى نه تنها كسانى كه در ميدان نبرد با من رو برو مى‏شوند وحشت دارند بلكه در نقاطى كه دشمن از من يك ماه راه فاصله دارد وحشت و اضطراب حاكم است! 👌 در مورد لشكريان حضرت مهدى (عج) نيز مى‏خوانيم كه سه لشكر او را يارى مى‏كنند: الملائكة، و المؤمنون، و الرعب!:" فرشتگان و مؤمنان و ترس و وحشت"! 📚 اثبات الهداة جلد 7 صفحه 124 👌از این آیات و روایات در مورد دشمنان جبهه حق استفاده می شود که دشمنان در حقيقت سعى مى‏كنند از برون ضربه نخورند اما خداوند از درون آنها را متلاشى مى‏كند، و مى‏دانيم ضربه درونى جانكاهتر و جبران ناپذير است، چرا كه اگر تمام سلاحها و ارتشهاى دنيا در اختيار كسى باشد ولى روحيه نبرد نداشته باشد محكوم به شكست و نابودى است. 📚تفسیر نمونه ج ٢٣ ص ٤٩٩ ❕بنابراین ترس و وحشت از امری موجب شکست و نابودی می گردد , چنان که در نقلهایی آمده است که وقتی دشمنان علی ع در میدان نبرد , متوجه می شدند ضربتی که به آنها خورده است از جانب علی ع بوده است , از شدت ترس و هول و هراس در جا جان میدادند و هلاک می شدند : "فَيُقَالُ مَنْ جَرَحَكَ فَيَقُولُ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ فَإِذَا قَالَهَا مَاتَ. " 📚الفصول المختاره ص ٢٩٥ _ مناقب آل ابی طالب ج ٢ ص ٢٤١ 👌در رابطه با کرونا هم ترس و وحشت موجب اختلال در عملکرد بدن و تضعیف مقاومت می گردد که نتیجه آن شکست در برابر کرونا و مرگ است ❗️❗️ ❕مرحوم شبر می نویسد : " وهم و ترس مضر است , و چه بسا موجب مرگ شخص شوند , پس اگر شهری به جهت ورود طاعون بترسند و توهم بیخود کنند و فال بد زنند , کم کم دچار آسیب می شوند زیرا که ترس از طاعون از خود طاعون نیز کشنده تر است .... ❕گروهی از حکماء گفته اند چه بسا ماری , شخصی را بگزد اما خودش مار را نبیند و به او بگویند نیش زنبور است پس او باور کند و زنده می ماند , و چه بسا بر عکسش اتفاق می افتد و شخص می میرد . 👌گویند وجهش این است که اگر باور کند , که نیش زنبور , مار گزیدگی است , قلب هراسان و منقبض می شود و بدن سست می گردد و منافذ به سوی قلب باز می شود تا این که سم سریعا به قلب می رسد و اگر سم زنبور به قلب برسد برای مرگ شخص کافی است , و چنان چه به این باور برسد که مار گزیدگی نیش زنبور است , قلب قوی می شود و به قوت قلب بدن قوی می گردد , پس استخوان ها و گوشت محکم و منافذ مسدود می شود و سم به قلب نمی رسد " 📚مصابیح الانوار ج ١ ص ٦١١ 👌 در موضوع کرونا هم نباید ترس و وحشت داشت و با توکل به خداوند و تکیه به لطف او می توان بر ترس و وحشت از کرونا غلبه کرد , چنان که در ذیل توضیح مفصل داده ایم : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11606 ❕رئیس خانه روان شناسان می گوید : " بیشترین آمار مرگ و میر تحت تاثیر کرونا هراسی است؛ وی می گوید: خیلی ها کرونا می گیرند و عادی رفتار می کنند بعد هم خوب می شوند، اما عده ای تا کرونا می گیرند حتی کمتر از یک هفته می میرند، با مقایسه این ۲ دسته مشاهده می شود که عامل کرونا هراسی در گروهی که فوت کرده اند، بیشتر بوده است به عبارتی نگرش افراد نسبت به کرونا یکی از عوامل مهم بیماری است. " 🌐https://b2n.ir/b64219 ❕بنابراین نباید از کرونا ترسید , بلکه باید در عین رعایت مراقبتها و زدن واکسن , با تکیه بر لطف و فیض الهی , با کرونا مواجه شد . @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane_eteghadi ipasookh.ir
❕والده عزیزتر از جانم بد حال شده و در آی سی یو به سر می برد , لطفا برای شفایش حمد شفاء خوانده و دعا فرمایید 🙏🙏🙏🙏
🤔 ❔آیا عرفان مورد ائمه معصومین علیهم السلام بوده برخی از شیعیان را نقد و عرفا را کافر میدانند ❗️❗️ 💠💠 👌بی شک عرفان برخاسته از آیات نورانی قرآنی و روایات اهل بیت علیهم السلام نه تنها مورد نیست ، بلکه شایسته است تمام مومنین در مسیر آن گام بردارند . ❕عرفان در لغت به معنای علم و آگاهی و در اصطلاح به شناخت خداوند و جمال و جلال او اطلاق می شود . این واژه بارها در آیات و روایات به کار رفته است که در تمام موارد به معنای آگاهی از حق و نعمت های خداوند و آگاهی از نشانه های او در آفاق و انفس استعمال شده است . ❕علمای عرفان ، عرفان را به دو تقسیم کرده اند ؛ 1⃣عرفان نظری 2⃣عرفان عملی ؛ 👌منظور از عرفان نظری شناخت خداوند و صفات جمال و کمال او از طریق دلایل و و و شهودی است . 👌منظور از عرفان آن است که انسان در مسیر معرفت خداوند از طریق خود سازی و زدودن زنگار گناه و انجام واجبات و ترک محرمات به جایی برسد که انوار الله در قلب او بنشیند و چهره یار را در آیینه دل ببیند . 📚عرفان اسلامی ، مکارم شیرازی ج1 ص53 ❕بی شک طی کردن مسیر عرفان و رسیدن به حد اعلی از عرفان نظری و عملی جز با عمل کردن به تعالیم و حاصل نمی شود ، این ساده ترین راه است که ما متون قرآنی و احادیث نبوی و علوی را برای شناخت خداوند و به اخلاق حسنه چراغ راه خود قرار داده و در این مسیر قدم برداریم . 📚همان مدرک ص65 👌برای شناخت خداوند و صفات جمال و کمال او آیات را سیر کنیم و مجلدات سوم و چهارم و پنجم از کتاب شریف بحار الانوار مورد مطالعه قرار دهیم و بیگانه از کتاب توحید شیخ صدوق نباشیم . ❕برای سیر کردن در مسیر عرفان عملی ابواب جهاد النفس وسائل الشیعه ( ج15به بعد ) و ابواب الایمان و الکفر بحارالانوار ( ج64 به بعد ) را از نظر گذرانده و خود را متخلق به اهل بیت علیهم السلام کنیم . 👌بعد از طی این مراحل است که مصداق آیه شریفه می شویم که می فرماید ؛ « آيا كسى كه بود سپس او را زنده كرديم و نورى بر او قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود همانند كسى است كه در ظلمتها باشد و از آن خارج نگرد »( انعام 122) و می فرماید ؛ « اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد از خدا بپرهيزيد، و به رسولش ايمان، بياوريد، تا دو از رحمتش به شما ببخشد، و براى شما نورى قرار دهد كه با آن (در ميان مردم و در مسير زندگى خود) راه برويد، و گناهان شما را ببخشد، و خداوند غفور و رحيم است » ( حدید 28) . ❕و همینطور بنده با عمل کردن به تعالیم فوق الذکر مصداق این حدیث می شود که می فرماید ؛ « بنده ‏اى به من با بهتر از انجام دادن واجباتش تقرّب نجسته است و او با انجام دادن مستحب به من، تقرّب مى‏ جويد تا دوستدارش شوم و چون دوستدارش مى‏ شوم، گوشِ او و ديده ديدن او و زبانِ گفتن و دستِ فعّاليت او مى‏ گردم. اگر مرا بخوانَد، اجابتش مى‏ كنم و اگر از من بخواهد، عطايش مى ‏نمايم» 📚الکافی ج2 ص352 ❕آری عرفانی که برخاسته از تعالیم اهلبیت باشد بی شک مستحسن و قابل تحمید و تمجید است ، اما متاسفانه بسیاری از افراد در این مسیر دچار می شود و قدم در مسیر عرفان های کاذب ویا تعالیم افراد می گذارند و عمر را صرف شرح زدن بر فصوص ها و فتوحات ها و مثنوی ها و تلمذ از قیصری ها و ابن عربی ها ، بسطامی ها و ...می کنند و توجه ندارند که اهل بیت علیهم السلام فرموده اند ؛ « هر آنچه برگرفته از مکتب ما اهل بیت نباشد است » (بحار الانوار ج2 ص94) و فرموده اند ؛ « مردم بدون تعالیم ما نمی شوند » ( همان مدرک ج23 ص99) ❕خلاصه کلام آنکه عرفان برگرفته از مکتب اهلبیت ممدوح و مورد قبول است و لا غیر ، و عرفان عرفانی است که از غیر آنان گرفته شده باشد . بی شک کتاب عرفان اسلامی فقیه بزرگوار که تا کنون دو جلد آن به چاپ رسیده است ، کتابی مورد اعتماد برای پیمودن این مسیر و آگاهی از عرفان های است . @Rahnamaye_Behesht
🤔 ❔آیا راست است که عمر پس از شهادت پیامبر گرامی منکر ایشون بود و می گفت پیامبر نمرده است ❗️انگیزه اش از این کار چی بوده ❕❕ 💠💠 👌علمای اهل سنت نقل می کنند ؛ ❕« پس از وفات پیامبر عمر می گفت پیامبر خدا وفات نکرده است بلکه روحش عروج کرده است ، همان گونه که روح موسی عروج کرد و به خدا سوگند پیامبر نمی میرد تا آن که دست و زبان کسانی را ببرد ، عمر همچنان این سخن را می گفت تا آنکه دهانش از تهدید و سخن گفتن کف کرد ، عباس برخاست و گفت بی گمان پیامبر وفات یافته است و او نیز انسان است و همانند دیگر انسان ها دگرگونی و زوال می پذیرد ...مغیره نیز می گفت به خدا سوگند پیامبر خدا وفات کرده است ، عمر گفت دروغ می گویی پیامبر خدا وفات نیافته است بلکه تو در پی فتنه ای پیامبر خدا وفات نمی کند تا آنکه منافقان را نابود کند ، ابوبکر که مدینه نبود خودش را به مدینه رساند و دید عمر همچنان برای مردم سخن می راند ، ابوبکر به او گفت سکوت اختیار کن ، عمر ساکت شد و ابوبکر آیه خواند ؛ « بی گمان تو ( ای پیامبر ) می میری و آنان نیز می میرند » و نیز این آیه را « محمد جز پیامبری نیست که پیش از او هم پیامبرانی بوده اند ، آیا اگر بمیرد یا کشته شود از دین او باز می گردید » خواند ، سپس گفت هر کس محمد را می پرستید بداند که محمد درگذشته است و هرکس خدا را می پرستد پس خدا زنده است و نمی میرد ، عمر گفت آیا این آیه در کتاب خدا است ، ابوبکر گفت آری ، عمر گفت ای مردم این ابوبکر و ریش سفید مسلمانان است پس با او بیعت کنید ...» 📚سنن دارمی ج1 ص42 📚الطبقات الکبری ج2 ص267 📚مسند احمد بن حنبل ج10 ص44 📚صحیح بخاری ج3 ص1341 👌پیامبر گرامی با به شهادت می رسد ، مدینه تکان می خورد و خبر شهادت پیامبر همه جا منتشر می شود ، تنها کسی که خبر را قاطعانه تکذیب می کند و تلاش دارد با تهدید از گسترش آن جلوگیری کند ، عمر بن خطاب است ، عباس با عمر سخن می گوید اما قانع نمی شود ، مغیره میگوید پیامبر درگذشته است ولی عمر او را دروغگو می خواند و به فتنه انگیزی متهم می کند ، ابوبکر که در و بیرون مدینه قرار دارد با خبر وفات پیامبر خود را به مدینه می رساند ، عمر با سخنان ابوبکر قانع می شود که پیامبر درگذشته است ، آیا واقعا عمر نمی دانست که پیامبر درگذشته است و عمری ابدی ندارد ❕ 💠موضع عمر حرکتی مدارانه در جهت زمینه سازی همان چیزی بود که پیش تر او و ابوبکر به خاطر آن بر خلاف فرمان صریح پیامبر از رفتن با سپاه اسامه سرباز زدند ، و از کتابت وصیت پیامبر خود داری کردند . ❗️ابن ابی الحدید عالم مذهب می گوید ؛ « ما می گوییم شان عمر بالاتر از این است که به آنچه در این واقعه بیان داشته یعنی انکار وفات پیامبر ، باور داشته باشد ، لیکن چون عمر دانست که پیامبر خدا وفات یافته است ترسید در کار پیشوایی امت فتنه درگیرد و مردم از انصار گرفته تا دیگران از آنها روی گردانند ، پس چنین مصلحت دید که با ادعای وفات نیافتن پیامبر مردم را آرام نگه دارد تا ابوبکر که غائب بود بیاید و چون با ابوبکر همراه شد اضطرابش پایان یافت و پشت گرم شد و تمایل مردم به او و اطاعت از او فزونی گرفت و در این هنگام از خود دست کشید » 📚شرح نهج البلاغه ج2 ص42 @Rahnamaye_Behesht
🤔 ❔چرا پیامبر در منزلشان دفن شدند ❗️آیا فلسفه خاصی داشت ❕❕ 💠💠 👌شیخ مفید و مرحوم طبرسی نقل می کنند ؛ « چون امیر مومنان از غسل دادن پیامبر فارغ شد ، پیش ایستاد و به تنهایی بر آن حضرت نماز خواند ، و مردم در مسجد جمع شده بودند و گفتگو می کردند که چه کسی را در نماز بر پیامبر مقدم کنند و پیامبر را در کجا دفن کنند ، علی علیه السلام بیرون آمد و فرمود پیامبر گرامی امام و پیشوای ما است در حال حیات و بعد از ممات ، پس دسته دسته مردم بیایند بر آن حضرت نماز کنند بدون تقدم امامی و پس از آن بروند و به درستی که خداوند پیامبرانش را روح نمی کند مگر در مکانی که آن مکان را برای قبر پیامبرش پسندیده است و من پیامبر را در حجره ای که در آن وفات کرد دفن می کنم ، مردم نیز تسلیم امر علی علیه السلام شدند » 📚الارشاد ج1 ص170 📚اعلام الوری ج1 ص263 👌مرحوم شیخ طوسی و ابن شهر آشوب و دیگران نقل می کند که علی علیه السلام فرمود ؛ « خداوند پیامبرش را در بهترین مکان های زمین قبض می کند ، بنا براین شایسته است که پیامبر در مکانی دفن شود که در آنجا قبض روح شده است » 📚تهذیب الاحکام ج6 ص3 📚مناقب آل ابی طالب ج1 ص240 👌شیخ کلینی نقل می کند که امام علیه السلام فرمود ؛ « عباس به نزد امیر مومنان آمد و گفت مردم اجتماع کرده اند که پیامبر را در بقیع دفن کنند و یکی از خود را به عنوان امام برای نماز بر پیامبر برگزینند ، علی علیه السلام به سوی مردم خارج شد و فرمود رسول خدا در حال حیات و ممات امام است ( و کسی بر او مقدم نمی شود ) و من پیامبر را در مکانی که قبض روح شده است دفن می کنم ، سپس بر دم درب ایستاد و بر پیامبر نماز گزارد و مردم را امر کرد ده نفر ده نفر بیایند نماز بخوانند و بروند » 📚الکافی ج2 ص469 @Rahnamaye_Behesht