eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
209 ویدیو
51 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔پرسشی را کانال های ضد دین مطرح کرده اند که چرا شیخ کلینی در کافی یک روایت مستقیم از نواب خاص امام مهدی نقل نمی کند در صورتی که بهترین شاهدان و راویان بودند و می توانستند بدون واسطه احادیث مهدی را در زمان غیبت نقل کند ❗️اگر غیبت و نیابت خاصه واقعیت دارد چرا شیخ کلینی از نواب خاصه روایت ندارد در حالی که در عصر آنها بوده❕ 💠💠 👌شیخ کلینی از بزرگترین علمای شیعه امامیه است که نجاشی رجالی معروف در شرح حال او می نویسد ؛ « شیخ و وجه اصحاب ما در ری بوده است و از موثق ترین افراد در حدیث تلقی می شده است که صاحب کتاب کبیر کافی است » 📚رجال نجاشی ص 290 رقم 1027 ❕شيخ كلينى، با سفر به شهرها و روستاهاى سرزمين‏هاى اسلامى و ارتباط با روات احاديث و دست‏يابى به اصول چهارصدگانه شيعه كه توسط ياران ائمه علیهم السلام نگاشته شده ‏اند ، مجموعه ‏اى ارزش‏مند و اثرى گران‏بها و كتابى معتبر و جامع به نگارش درآورده است .كتاب كافى شامل بيش از 16 هزار روايت است كه اين تعداد روايت از تمام روايات صحاح سته نيز بيشتر است‏ ، شیخ کلینی قائل به صحت روایات موجود در کافی بوده آنجا که در مقدمه کافی می گوید ؛ « برادرم! گفته بودى دوست دارى كتابى داشته باشى كه شامل تمام علوم و معارف دين باشد و دانشجو و دانشمند نيز بتوانند به آن مراجعه نمايند و از آن، علم دين را فراگرفته و به آن عمل نمايند و آن گرفته شده از روايات از ائمه علیهم السلام و سنت‏هاى پابرجايى باشد كه به آنها عمل مى ‏شود و واجبات الهى و سنت پيامبر به وسيله آنها عمل مى ‏شود و گفته بودى كه اميدوارى به يارى و توفيق خداوند اين كتاب وسيله‏ اى گردد براى مراجعه ديگر برادران و پيروان اهل بيت عصمت و طهارت و موجب راهنمايى آنها گردد... و خدا را شكر كه نگارش كتابى را كه درخواست نموده بوديد آسان ساخت و اميدوارم كه همان‏گونه باشد كه انتظار داشتيد » 📚مقدمه الکافی 👌اشکال کننده می گوید که چرا شیخ کلینی از نواب خاصه امام مهدی علیه السلام روایتی نقل نکرده است با این که از معاصرین آنها بوده و سال وفاتش در سال 329 قمری همزمان با سال پایان غیبت صغری بوده است ؟ 👌ما در پاسخ می گوییم ؛ 1⃣با توجه به مقدمه ای که از کتاب کافی گذشت ، غرض شیخ کلینی جمع آوری روایات ائمه علیهم السلام با اعتماد به اصول اربعماه بوده است . 📚فهرس الثراث ج 1 ص 373 👌اصول اربعماه به آن دسته روایاتی گفته می شود که اصحاب امامان از زمان علی علیه السلام تا زمان امام عسکری علیه السلام ، مستقیما از امامان شنیده بودند و به خاطر این که این روایات از بین نرود آن را نوشته و ثبت و ضبط می کردند ، اکثر ، این اصول برگرفته از روایات امام باقر و امام صادق علیهما السلام بوده است چرا که آن دو بزرگوار فرصت بیشتری برای نشر معارف الهی به دست آورند . 👌شیخ بهایی می نویسد ؛ « رویه اصحاب اصول بر آن بود که وقتی حدیثی از ائمه می شنیدند ، اقدام به ثبت آن در اصولشان می کردند تا در طول زمان برخی یا تمام آن نقلها مورد نسیان واقع نشود » 📚الذریعه ج 2 ص 128 👌شیخ مفید می نویسد ؛ « امامیه از عهد امیر مومنان تا عهد امام عسکری چهارصد اصل از روایاتشان را تالیف کردند » 📚معالم العلماء ص 3 ❕علامه طهرانی نیز می نویسد ؛ « تاریخ تالیف بیشتر این اصول در عصر اصحاب امام صادق علیه السلام بوده و آن عصر پایانی دولت بنی امیه و آغازین دولت بنی العباس است ( که درگیریهای آنان فرصت برای نشر معارف را پدید آورد )» 📚الذریعه ج 2 ص 131 👌با توجه به آنکه شیخ کلینی در عصر نزدیک به ائمه زندگی می کرده است ، برای آنکه اصول مذکور که به دست اصحاب ائمه تالیف شده بود از بین نرود ، طی مدت بیست سال با زحمات طاقت فرسا به اصول مذکور دسترسی پیدا کرد و آنها را با باب بندی خودش ، در کتاب کافی شریف گرد آورد ؛ 📚روضه المتقین ج 14 ص 40 👌بنابراین دیگر جای این اشکال نیست که چرا شیخ کلینی مستقیما از نواب خاصه روایت از امام مهدی علیه السلام را نقل نکرده است ، چرا که اساسا بنای شیخ کلینی در کافی نقل روایت مستقیم از امام مهدی علیه السلام نبوده است ، بلکه بنای ایشان جمع آوری اصول اربعماه بوده که از زمان امام علی علیه السلام تا زمان امام عسکری به دست اصحاب ائمه تالیف شده بود. 👌بعد از شیخ کلینی ، علمای دیگری چون شیخ طوسی در کتاب الغیبه ، طبرسی در احتجاج ، صدوق در کمال الدین ، راوندی در خرائج، و ... اقدام به جمع آوری روایات مستقیم امام مهدی علیه السلام در عصر غیبت صغری کردند که آنچه توسط آنان جمع شد در باب مخصوصی در کتاب شریف بحار الانوار گرد آوری شده است ؛ 📚بحار الانوار ج 53 ص 150 باب 31 🔸ادامه👇
🔸ادامه👇 2⃣شیخ کلینی به صورت غیر مستقیم از نواب خاصه روایت نقل کرده است ، مثلا در روایاتی که از امام صادق علیه السلام نقل می کند ، عثمان بن سعید ، نائب اول امام مهدی علیه السلام در سلسله سند ایشان قرار دارد ؛ 📚الکافی ج 2 ص 318 _ ج 5 ص 548 ❕یا در نقل هایی که از امام هادی علیه السلام می آورد ، عثمان بن سعید در سند آن قرار دارد ؛ 📚الکافی ج 5 ص 94 _ ج 6 ص 450 3⃣جو تقیه و فشاری که در عصر غیبت صغری حاکم بود ، اجازه نمی داد که شیخ کلینی مستقیما از نواب خاص و امام مهدی علیه السلام روایت نقل کند ، چرا که در این صورت وضعیت نواب خاص به مخاطره می افتاد و دشمنان عباسی آنان را شناخته و از بین می بردند و سعی می کردند که توسط آنان به مکان امام مهدی علیه السلام دسترسی پیدا کنند . 👌خود شیخ کلینی نقلی را می آورد که نشان می دهد وکلاء با واسطه امام مهدی علیه السلام چگونه تحت فشار دستگاه عباسی بودند . ❕ایشان در كتاب كافى از حسين بن حسن علوى نقل مى ‏كند كه گفت ؛ «مردى از نديمان «روزحسنى» و شخص ديگرى كه همراه او بود به وى گفتند: اين همان كسى است كه اموال را برايش جمع مى‏ كنند و داراى وكيلانى است. سپس نام همه وكيلان امام زمان را در شهرهاى مختلف برشمرد اين مطلب به گوش وزير، عبيدالله بن سليمان رسيده او قصد دستگيرى آنان را نمود خليفه گفت: بگرديد و ببينيد اين مرد كجا است؟ چرا كه اين مسأله بسيار مهم است عبيداللَّه بن سليمان پاسخ داد: آيا همه وكلا را دستگير كنيم؟ خليفه پاسخ داد: نه اما گروهى ناشناس را با مقدارى پول به نزد آن‏ها مى‏ فرستيم، هر كس از اين افراد پول گرفت او را دستگير مى‏ كنيم راوى گويد در همان روزها نامه‏اى از وجود مقدس امام زمان عليه السلام به همه وكيلان صادر گرديد كه از آن تاريخ از هيچ كس پولى دريافت نكرده، از قبول آن امتناع كنند و وكالت آن حضرت را انكار كنند. راوى گويد: آنان مردى را به نزد محمد بن احمد فرستادند كه او را نمى‏ شناخت. آن مرد با وى خلوت كرد و به او گفت من مالى دارم كه مى‏ خواهم به دست صاحب الزمان برسانم، محمد به او گفت: اشتباه آمده ‏اى من در اين رابطه هيچ چيز نمى‏ دانم، آن مرد دائم در صدد دلجويى و ايجاد روابط دوستانه با محمد بن احمد بود، اما محمد همواره خود را به نادانى مى ‏زد. آنان، جاسوسان خود را در ميان همه وكلا پراكنده ساختند اما همه وكيلان از گرفتن پول‏هايى كه برايشان مى ‏آمد خوددارى مى‏ كردند» 📚الکافی ج 1 ص 525 👌و به خاطر همین جو تقیه و خفقان آن عصر بوده است که نام بردن از اسم خاص امام مهدی علیه السلام یعنی محمد ممنوع بود تا مبادا دشمنان از این طریق به مکان امام علیه السلام دسترسی پیدا کنند ، چنان که خود امام مهدی علیه السلام فرمود ؛ « کسانی که از اسم من می پرسند باید بدانند اگر سکوت کنند بهشت و اگر حرفی بزنند جهنم ( در انتظار آنان ) است » 📚الغیبه طوسی ص 222 ❕ در گذشته مفصلا بیشتر پیرامون این قضیه توضیح داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/10475 ❕و به خاطر همین جو تقیه و اختناق بود که حسین بن روح به عنوان نائب خاص سوم امام مهدی علیه السلام برگزیده شد و مثلا ابوسهل نوبختی برگزیده نشد ، چنان که وقتی از ابوسهل پرسیدند که چرا تو به این سمت انتخاب نشدی و حسین بن روح برگزیده شد ؟ پاسخ داد ؛ « آنان که او را به این مقام برگزیدند ، خود داناترند ، کار من برخورد و مناظره با مخالفان و دشمنان است ، اگر من همانند حسین بن روح مکان امام را می دانستم ، شاید اگر در فشار قرار می گرفتم محل او را نشان می دادم ، ولی اگر امام زیر عبای حسین بن روح پنهان شود ، چنانچه او را قطعه قطعه هم کنند ، هرگز لباس خود را کنار نمی زند » 📚الغیبه طوسی ص 240 👌بنابراین جو تقیه و خفقان عصر غیبت صغری ، اجازه نمی داد که شیخ کلینی مستقیما از نواب خاصه به نقل از امام مهدی علیه السلام ، روایتی را نقل کند ، اما پس از عصر غیبت صغری در زمان شیخ صدوق و طوسی و ... این جو تقیه و خفقان از بین رفت ، و آنان نقلها و توقیعات امام مهدی علیه السلام را با سلسله سندی که منتهی به نواب خاصه می شد در کتبشان روایت کردند . . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند را که مدعی است پیامبر اسلام ملاک تمیز مسلمان از کافر را کوچکی آلت می داند و این را برای مسلمین کرامت دانسته است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1691 ipasookh.ir
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند را که مدعی است علی علیه السلام به یک زن توهین و فحاشی کرده است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1768 ipasookh.ir
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند را که مدعی است پیامبر گرامی زنان را « ناقصات العقول » معرفی کرده است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1954 ipasookh.ir
💠پرسش و پاسخ های مرتبط با عید سعید فطر و پایان ماه مبارک رمضان ؛ 1⃣مسلمانان ميگويند ماه رمضان ماه خداست پس چرا وقتى اين مهمانى تمام ميشود جشن ميگيرند و ميكنند❕معمولا انسانها پايان غم و رسيدن شادى را جشن ميگيرند، يعنى مهمان خدا بودن اينقدر آزار دهنده است كه اتمامش را ميگيرند ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/177 2⃣فلسفه خواندن نماز فطر چیست❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/178 3⃣فلسفه پرداخت زکات چیست ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/176 4⃣علت اختلاف مراجع در رویت هلال ماه در چیست چه اختلاف در آغاز ماه و چه در پایان ماه ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2745 5⃣نظرتان درباره این سخن در مورد هلال ماه چیست ❕اگر در همه دنیا یک جا ماه دیده شد، برای کل مردم زمین اول ماه است/ چند اول ماه، خلاف واقعیت و قرآن کریم است آیت‌الله‌‌‌‌‌‌‌ نوری همدانی: بر اساس بیان قرآن، ماه یک موجود است که مبدا، مسافت و مقصد آن معلوم است و یک بدر بیشتر نداریم. این نوع اختلافات را باید از روی قرآن حل کنیم؛ قرآن فرموده که تعداد ماه‌ها در سال ۱۲ عدد بیشتر نیست و ملاک هم ماه است. در همه دنیا در یک جا اگر ماه دیده شد برای کل مردم زمین اول ماه است، زیرا ماه موجود مشخص است. آیت‌الله بروجردی و امام به وحدت افق قائل بودند؛ لذا اگر ما بخواهیم با قرآن ارتباط بیشتری داشته باشیم خیلی از مسائل فقهی را می‌توانیم حل کنیم. متاسفانه در یک شهر نیز این اختلاف را می‌بینیم که نمونه آن در قم هم رخ داده است و در سال جاری با اینکه جمعه، عید فطراعلام شده بود برخی شنبه را عید می‌دانستند. 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2746 6⃣این اختلاف مراجع در باب رویت هلال و اعلام عید فطر چه توجیهی دارد ❗️چرا همه بر یک نظر واحد جمع نمی شوند ❕چرا دو دستگی بین مردم ایجاد می کنند ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2156 . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔این اختلاف مراجع در باب رویت هلال و اعلام عید فطر چه توجیهی دارد ❗️چرا همه بر یک نظر واحد جمع نمی شوند ❕چرا دو دستگی بین مردم ایجاد می کنند ❕❕ 💠💠 👌در روایات آمده است که معیار می باشد . 🔷 علیه السلام فرمود: « زمانی که ماه را دیدی بگیر و زمانی که هلال ماه را دیدی کن» 📚 ج4 ص76 _ ج4 ص156 _ ج2 ص123 🔶 علیه السلام فرمود: « با رویت ، روزه بگیرید و با رویت ، افطار کنید» 📚 ج4 ص166 _ الشیعه ج10 ص253 👌 علیه السلام فرمود: « با رویت هلال ، بگیر و با رویت ، کن و از شک و ظن تبعیت نکن ، اگر هلال بر شما بود ، ماه اول را سی روز محسوب کنید» 📚 ج4 ص158 _ ج2 ص64 ❗️این در متعدد دیگری نیز آمده است. 📚 ج10 ص252 باب 3 👌عده ای از مراجع می گویند در این روایات سخن از رویت هلال به میان آمده است و فرقی نمی کند که شما با چشم عادی ماه را ببینید یا با چشم مسلح وتلسکوپ ، چنان که آیت الله خامنه ای فتوا می دهد ؛ « رؤيت با وسيله ، فرقى با رؤيت به طريق عادى ندارد و معتبر است . ملاك آن است كه عنوان رؤيت محفوظ باشد . پس رؤيت با چشم و با عينك و با تلسكوپ محكوم به حكم واحدند » 📚اجوبه الاستفتاءات س 835 ❕گروه دیگری از فقهاء می گویند ؛ 👌متعارف از ماه که در روایات بیان شده است ، دیدن با چشم عادی و غیر مسلح است که موضوع روایات است و در تمام ابواب فقه را منصرف به افراد می دانند ، مثلا؛ 1⃣در باب مقدار که آن را به تعیین می کنند ، مدار وجب های است و آنچه خارج از متعارف است از نظر فقها معیار نیست . 2⃣در باب مقدار هایی که در فقه با تعیین می شود ، مدار بر قدم متعارف است . 3⃣در نماز و روزه در مناطق ، مدار را بر مناطق متعارف می گذارند . 4⃣در مساله حد ، تصریح می کنند که معیار ، چشم های متوسط و گوش های است ، برای دیدن دیوارهای شهر و اذان شهر 5⃣در مورد حدودی که با اجرا می شود ، می گویند شلاق باید به نحو باشد نه شلاق های سنگین و پر فشار و غیر متعارف 6⃣در ابواب می گویند اگر جرم نجاست مانند خون ظاهرا زائل شود ، ولی رنگ یا بوی آن بماند پاک است حال معمولا با ذرات کوچک خون مشاهده می شود .چون این مشاهده خارج از متعارف است مدار نیست . 7⃣هر گاه ماده نجاست مانند خون در آب کر شود ، همه می گویند پاک است با این که با می توان ذرات خون را در آب مشاهده کرد . ❕علاوه بر این موارد ، موارد فراوان دیگری نیز در سراسر ابواب فقهی وجود دارد که کلام شارع و لسان آیه و روایت است و فقها آن را منصرف به « » می دانند . 👌به یقین در مورد هلال که در روایات متواتر وارد شده نیز معیار رویت متعارف است یعنی چشم غیر مسلح و های از متعارف خارج است و مقبول نیست . 👌ما نمی توانیم همه جا در فقه ، در ادله به سراغ افراد متعارف برویم ، ولی در رویت هلال ، فرد کاملا غیر متعارفی را حکم قرار دهیم . ❗️توجه به این نکته نیز لازم است که تولد ماه در واقع که با تلسکوپ مشاهده میشود معیار آثار نیست بلکه معیار رویت ماه با غیر مسلح است . 👌 یعنی ممکن است شما با تلسکوپ ماه رمضان را مشاهده کنید ، این دیدن معیار نیست و آثار ماه رمضان بر این دیدن مترتب نمی شود ، بلکه زمانی آن آثار مترتب می شود که با چشم مسلح ماه رویت شود . ❕اگر بودن ماه در آسمان معیار ترتب آثار باشد ، باید بگوییم هیچگاه پیامبر و ائمه و سایر مسلمین از آغاز اسلام ، برکات ماه رمضان و شب قدر را درک نکردند و به دلیل نداشتن تلسکوپ ، هیچگاه اول ماه و شب های قدر را درک نکردند و روز عید را روزه می گرفتند . 🔷بنابراین ، قابلیت رویت ماه با چشم عادی دارد و ملاک ترتب آثار است و از ظاهر روایات نیز همین موضوع استفاده می شود و به عکس آنچه گفته شد ، ما می گوییم ، استفاده از برای رویت ماه سبب می شود که مردم از آغاز و پایان ماه و شب های قدر محروم باشند زیرا معیار واقعی چشم غیر مسلح است. » 📚 نکته مهم درباره رویت هلال، مکارم شیرازی، ص10 🔸ادامه👇
🔸ادامه 👇 👌مرحوم امام خمینی (ره) هم معتقد به رویت با چشم عادی بودند ، آنجا که فتوا دادند ؛ « رؤيت هلال با وسايل مستحدثه اعتبار ندارد؛ پس اگر با بعضى از وسايل بزرگ ‏كننده يا نزديك‏ آورنده مانند تلسكوپ مثلًا ببيند، ولى بدون وسيله، هلال، قابل رؤيت نباشد، حكم به اول ماه نمى ‏شود. پس معيار رؤيت با چشم، بدون وسيله نزديك‏ آورنده يا بزرگ‏ كننده است. البته اگر باوسيله‏ اى آن را ببيند و جاى آن را بداند سپس با چشم- بدون وسيله- آن را رؤيت نمايد، حكم به اول ماه مى ‏شود. » 📚ترجمه تحریر الوسیله ج 2 ص 675 👌آیت الله سیستانی ، مکارم شیرازی و دسته دیگری از فقهاء هم قائل به رویت با چشم عادی و غیر مسلح هستند ؛ 📚رساله دانشجویی ، ص 155 👌برخی می گویند که مراجع در مبانی اصولی و رجالی و فقهی ، اختلافاتی دارند و همین اختلافات موجب تعدد فتاوای آنان شده که نمونه آن در مساله رویت هلال است ، هر کس موظف است که مطابق نظر مرجع تقلید خودش عمل کند . ❕این پاسخ در نظر ما موجه نیست ، اگر مبانی یک مرجع تقلید مبتنی بر دلائل قابل قبول است ، باید در شورای فقهی که متشکل از سایر مراجع است مطرح کند ، اگر آن دلائل مطابق واقع باشد همه باید بپذیرند و اگر مطابق واقع نباشد ، باید با مشورت و تبادل آراء به نظر واحدی برسند چه در بحث هلال ماه یا در سایر مباحث مورد اختلاف ، چرا که یا یک نظریه صحیح است یا نیست ، اگر صحیح است سایرین هم قاعدتا باید قبول کنند ، یا صحیح نیست که در این صورت باید با تبادل آراء به یک نظریه صحیح برسند ، چرا که مسلم است هیچ مرجعی در یک نظریه که اتخاذ کرده است ، لجاجت یا تعصب ندارد که وقتی بطلان آن نظریه روشن شد ، باز بر آن نظریه پافشاری کند . ❕به يقين حضرت ولى عصر (ارواحنا فداه) راضى نيست كه پيروان او در يك چنين امر مهمّى چون هلال ماه یا در سایر مسائل گرفتار تشتّت و تفرقه شوند و قدرت و قوّت آنها به ضعف گرايد و در برابر دشمنان سر شكسته گردند. 👌هنگامى كه ائمّه اهل بيت عليهم السّلام براى حفظ شوكت مسلمين اجازه مى‏ دهند پيروان آنها در نماز جماعت اهل سنّت شركت جويند، با اين كه اختلافاتى در بسيارى از فروع نماز با آنها دارند، چگونه راضى مى‏ شوند مسأله رؤيت هلال موجب آن همه تشتّت گردد؟ آن هم در جهان امروز كه اخبار به سرعت از نقطه ‏اى به نقاط ديگر منتقل مى‏ گردد. ❕متاسفانه با عدم تشکیل شورای فقهی توسط مراجع و نرسیدن به یک نظریه واحد ، اختلاف اسفناكى است كه بارها در طىّ سال‏هاى اخير، در امر «رؤيت هلال شوّال» رخ می دهد و شهد شيرين عيد را در كام همه تلخ می کند. 👌گروهى امروز نماز عيد مى‏ خواندند و مى‏ گفتند «أسألك بحق هذا اليوم الذي جعلته للمسلمين عيدا ...» و فردا گروه ديگرى در همان شهر و گاه در همان مسجد، عين همين عبارت را مى‏ گویند و معلوم نبود منظور از «المسلمين» در اين عبارات كيست؟! ❕عدّه‏ اى به هم تبريك عيد مى‏ گویند و جماعتى در حال روزه بودند و دعاى يا على يا عظيم ... و هذا شهر عظمته و كرمته ... و هو شهر رمضان ... مى‏ خواندند و گاه در يك لحظه و حتّى يك خانه اين اختلاف جايگاه ديده مى شود ، در حالى كه اسلام دين «توحيد» در تمام زمينه ‏هاست و اهل بیت علیهم السلام ، شیعیان را توصیه و تاکید به وحدت در تمام زمینه ها کرده اند و از افتراق آراء و جدا شدن از یکدیگر نهی کرده اند ؛ 📚بحار الانوار ج 2 ص 261 باب 32 _ میزان الحکمه ج 2 ص 235 به بعد 👌عمل کردن به دستور فوق ، مستلزم تشکیل شورایی فقهی از مراجع تقلید است که چه در مساله رویت هلال و چه در سایر مسائل به نظریه واحدی برسند و همان نظریه را برای عمل کردن به مردم فتوا دهند تا هم جماعت و وحدت میان شیعیان حفظ شود و هم بهانه به دست مخالفان داده نشود که شیعیان در مسائل خودشان گرفتار تشتت و دو گانگی اند . 🔸ادامه👇
🔸ادامه👇 👌نظریه شورای فقهی ، سالها قبل مورد پیشنهاد متفکر شهید ، مرتضی مطهری قرار گرفته بود ، آنجا که گفت ؛ « در دنيا در عين اينكه رشته ‏هاى تخصصى در همه علمها پيدا شده و موجب پيشرفتها و ترقيات محيّرالعقول شده، يك امر ديگر نيز عملى شده كه آن هم به نوبه خود يك عامل مهمى براى ترقى و پيشرفت بوده و هست و آن موضوع همكارى و همفكرى بين دانشمندان طراز اول و صاحب نظران هر رشته است. در دنياى امروز ديگر فكر فرد و عمل فرد ارزش ندارد، از تك روى كارى ساخته نيست، علما و دانشمندان هر رشته دائماً مشغول تبادل نظر با يكديگرند، محصول فكر و انديشه خود را در اختيار ساير اهل نظر قرار مى‏ دهند. حتى علماى قاره ‏اى با علماى قاره ديگر همفكرى و همكارى مى‏ كنند. در نتيجه اين همكاريها و همفكريها و تبادل نظرها بين طراز اول‏ها، اگر نظريه مفيد و صحيحى پيدا شود زودتر منتشر مى‏ شود و جا باز مى ‏كند و اگر نظريه باطلى پيدا شود زودتر بطلانش روشن مى ‏شود و محو مى گردد، ديگر سالهاشاگردان آن صاحب نظر در اشتباه باقى نمى ‏مانند. 👌متأسفانه در ميان ما هنوز نه تقسيم كار و تخصص پيدا شده، نه همكارى و نه همفكرى، و بديهى است كه با اين وضع انتظار ترقى و حل مشكلات نمى‏ توان داشت. راجع به مشاوره علمى و تبادل نظر هرچند به قدرى واضح است كه احتياج به استدلال ندارد، اما براى اينكه دانسته شود در خود اسلام اين پيش بينى‏ ها و دستورهاى مترقيانه هست به آيه‏ اى از قرآن و به جمله‏ هايى از نهج البلاغه اشاره مى ‏كنم. ❕در خود قرآن در سوره مباركه شورى‏ مى ‏فرمايد: «وَالَّذينَ اسْتَجابوا لِرَبِّهِمْ وَ اقامُوا الصَّلوةَ وَ امْرُهُمْ شُورى‏ بَيْنَهُمْ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقونَ » ( شوری 38) 👌اين آيه كريمه مؤمنين و پيروان اسلام را اين‏طور وصف مى‏ كند: دعوت حق را اجابت مى ‏كنند، نماز را بپا مى‏ دارند، كار خود را با شَور و همفكرى انجام مى ‏دهند و از آنچه به آنها عنايت كرده‏ ايم انفاق مى‏ كنند. پس، از نظر اسلام همفكرى و تبادل نظر يكى از اصول زندگى اهل ايمان و پيروان اسلام است. ❕در نهج البلاغه مى ‏فرمايد ؛ « بدانيد كه آن دسته از بندگان خدا كه علم خدا به آنها سپرده شده، سرّ خدا را نگه مى‏دارند و چشمه ‏هاى او را جارى مى‏ سازند (يعنى چشمه ‏هاى علم را به روى مردم باز مى ‏كنند)، با يكديگر رابطه دوستى و عواطف محبت آميز دارند، با گرمى و بشاشت و محبت با يكديگر ملاقات مى‏ کنند و يكديگر را از جام اندوخته ‏هاى علمى و فكرى خود سيراب مى‏ نمايند، اين يكى از جام اندوخته ‏هاى فكر خود و نظر خود به آن يكى مى ‏دهد و آن يكى به اين يكى، در نتيجه همه سيراب و ارضاء شده بيرون مى‏ آيند. » 💠نهج البلاغه، خطبه 212 👌اگر شوراى علمى در فقاهت پيدا شود و اصل تبادل نظر به‏ طور كامل جامه عمل بپوشد، گذشته از ترقى و تكامل كه در فقه پيدا مى ‏شود بسيارى از اختلاف فتواها از بين مى ‏رود. ❕چاره ‏اى نيست، اگر مدعى هستيم كه فقه ما نيز يكى از علوم واقعى دنياست بايد از اسلوبهايى كه در ساير علوم پيروى مى‏ شود پيروى كنيم. اگر پيروى نكنيم معنايش اين است كه از رديف علوم خارج است‏ .» 📚مجموعه آثار ج 20 ص 184 . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌متاسفانه اهل سنت زاهدان ، بدون توجه به کرونا و لزوم فاصله اجتماعی ، با چنین جمعیتی ، نماز عید فطر خواندند ، در حالی که استان سیستان و بلوچستان در وضعیت قرمز شیوع بیماری قرار دارند . ❕ اهل سنت بلوچستان بر پایه راهنمایی های بزرگ علمای منطقه ، یعنی محمد عمر سربازی و انحراف او در تفسیر توحید در خالقیت ، معتقدند که اساسا بیماری مسری در عالم وجود ندارد ، لذا خودشان را ملزم به رعایت اقدامات پیشگیرانه نمی کنند ، چنان که از محمد عمر سربازی سوال کردند ؛ « فلانی مرض سیل داشت و با همین مرض فوت کرد ، وارثان می گویند که بستر و پول و خانه و لباس او استعمال کرده نشوند برای این که مرض به شما هم سرایت می کند ، این چه صورت است ؟ » ❕پاسخ ؛ « این عقیده فاسد و شرک است ، مرض هیچ کس به دیگری سرایت نمی کند ، بلکه مرض هرکس از جانب خداوند کریم تعیین می شود و استعمال آنها ( یعنی اشیاء فرد متوفی ) بر هر کس رواست ، چرا که پیامبر فرموده لا عدوی ( بیماری سرایت کننده وجود ندارد ) » 📚فتاوی منبع العلوم محمد عمر سربازی ج 1 ص 82 😞به زودی آثار این بی مبالاتی دامان شیعیان منطقه را می گیرد .😔 . @Rahnamye_Behesht
🤔 ▪️علامه امينی صاحب كتاب معروف الغدير، حكم به خباثت علامه مجلسی ميدهد علامه امينی يكى از علماى بسيار نامدار شيعه و صاحب كتاب معروف الغدير، زمانى كه به حديث ردالشمس ميرسد ميگوید این حديث را جمعی از محدثين نقل كرده و اهل فن در حديث آن را تصحيح كرده اند اما يك عده كه دارای روح خبيث اموی هستند مانند ابن حزم و ابن الجوزی و ابن تيميه و ابن كثير اين حديث را تضعيف كردند. كسانى كه علامه امينى در اينجا از آنها نام برده است همه از علماى بزرگ اهل سنت ميباشند كه شامل اين حكم خباثت شده اند. كتاب الغدير نوشته علامه امينى ج ٣ ص ١٢٦ خوب تا اينجا ديديم كه علامه امينى، حكم به خبيث بودن و اموى بودن علمایی داد كه حديث ردالشمس را تضعيف كرده اند و نام آنها را آورد، اما بگذاريد ببينيم كه آيا از علماى بزرگ شيعه هم كسى اين حديث را تضعيف كرده است كه شامل حكم خباثت علامه امينی شود! بله در ميان علماى نامدار شيعه نيز هستند كسانى كه اين روايت را تضعيف كرده اند. ▪️علامه مجلسی كه يكى از ستونهاى فكرى شيعيان امروزى است، در كتاب مرآةالعقول اين حديث را تضعيف كرده است و به اين هم بسنده نكرده است بلكه گفته ضعيف علی المشهور، يعنى اين حديث در ضعيف بودن شهره(تابلو) است. : ﻣﺮﺁﺓ ﺍﻟﻌﻘﻮﻝ ﻓﻲ ﺷﺮﺡ ﺃﺧﺒﺎﺭ ﺁﻝ ﺍﻟﺮﺳﻮﻝ، ﺝ ١٨ صفحه ٢٧٦ ‏ ﺍﻟﺤﺪﻳﺚ ﺍﻟﺴﺎﺑﻊ ‏: ﺿﻌﻴﻒ ﻋﻠﻰ ﺍﻟﻤﺸﻬﻮﺭ : ايشان با اوردن روايت، و با بررسى آن در زيرش نوشته است كه اين روايت ضعيف و بطريقه تابلوئى ضعيف است. خوب با اين حساب و از ديد علامه امينى، علامه مجلسى كه يكى از بزرگترين علماى تاريخ شيعه ميباشد يك انسان خبيث و از سلاله امويان ميباشد. 💠💠 👌متاسفانه این چنین نقدها از روی انصاف و جوانمردی نیست ، بلکه نقدی است آمیخته با انواع دروغ ها و تهمت ها به این بیان ؛ 1⃣در رابطه با واقعه رد الشمس و کیفیت و اسناد آن از منابع شیعه و اهل سنت ، پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1671 2⃣علامه امینی نگفتند که هرکس حدیث رد الشمس را انکار کند ، خیبث است ، بلکه می گوید ، چهار تن از علمای مخالفین ، یعنی ابن حزم ، ابن جوزی ، ابن تیمیه و ابن کثیر که بدون دلیل حدیث مذکور را تضعیف کرده اند ، دارای روحیه امویه خبیث هستند . کلام علامه امینی چنین است ؛ « إنَّ حديث ردّ الشمس أخرجه جمع من الحفّاظ الأثبات بأسانيد جمّة، صحّح جمع من مهرة الفنِّ بعضها، و حكم آخرون بحسن آخر، و شدّد جمع منهم النكير على من غمز فيه و ضعّفه، و هم الأبناء الأربعة حملة الروح الأمويّة الخبيثة، ألا و هم: ابن حزم، ابن الجوزي، ابن تيميّة، ابن كثير » « حديث «رد الشمس» را، گروهى از حافظان موثق به اسناد فراوانى نقل كرده ‏اند كه گروهى از كارشناسان حديث پاره ‏اى از آن اسناد را «صحيح» تلقى مى ‏كنند و پاره‏ اى ديگر آن را «حسن» تعبير كرده ‏اند و بر كسانى كه بر آن ايراد گرفته و اسنادش را ضعيف مى ‏دانند، سخت به انكار و مخالفت بر خاسته‏ اند. اين منكران صحت‏ حديث که حاملان روحیه خبیث امویه هستند عبارتند از: «ابن حزم»، «ابن جوزى»، «ابن تيميه» و «ابن كثير» » 📚الغدیر ج 3 ص 184 👌می بینیم که علامه امینی نگفت هرکس منکر صحت حدیث رد الشمس است ، خیبث و اموی مسلک است ، بلکه می گوید چهار تن مذکور اند که چنین روحیه ای دارند . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 3⃣معاند می گوید علامه مجلسی در کتاب « مراه العقول » که شرح کتاب « الکافی » شیخ کلینی است ، حدیث رد الشمس را ضعیف دانسته است . 👌اما متاسفانه توجه ندارد که طبق مبنای علامه مجلسی تمام روایاتی که در کتب اربعه و کافی شریف است ، معتبرند و بحث سندی در باره آنها فقط از این جنبه است که در هنگام تعارض ، روایتی که سند قوی تری دارد ، مقدم شود ، به خاطر همین علامه مجلسی در مراه العقول ، در مورد سند روایات کافی اظهار نظر کرده است ، چنان که خود علامه در مراه العقول می گوید ؛ « وجود خبر در این اصول معتبره ( کتب اربعه که کافی هم جزء آن است ) موجب جواز عمل به آن خبر می شود ، ولیکن رجوع به اسناد روایت هم نیاز است تا در هنگام تعارض اخبار ، برخی از روایات بر برخی دیگر مقدم شود ( روایاتی که اسناد قوی تری دارند ) چرا که این که تمام روایات اصول معتبره (کتب اربعه و الکافی ) معتبر است منافاتی ندارد که برخی از آنها قوی تر باشد ...با توجه به آنکه کافی در زمان غیبت صغری قائم علیه السلام نوشته شده است ، و قائم در آن مدت آن را انکار نکرده است ، موجب ظن همطراز علم است که اهل بیت ( و قائم ) علیهم السلام راضی به آن بوده اند که همین مجوز عمل به روایات آن می باشد » « أنّ وجود الخبر في أمثال تلك الأصول المعتبرة ممّا يورث جواز العمل به، لكن لا بدّ من الرجوع إلى الأسانيد لترجيح بعضها على بعض عند التعارض، فانّ كون جميعها معتبرا لا ينافي كون بعضها أقوى، و أمّا جزم بعض المجازفين بكون جميع الكافي معروضا على القائم عليه السّلام لكونه في بلدة السفراء فلا يخفى ما فيه على ذى لبّ، نعم عدم إنكار القائم و آبائه صلوات اللّه عليه و عليهم، عليه و على أمثاله في تأليفاتهم و رواياتهم ممّا يورث الظنّ المتاخم للعلم بكونهم عليهم السّلام راضين بفعلهم و مجوزّين للعمل بأخبارهم » 📚مراه العقول ج 1 ص 22 👌بنابراین ، این که علامه مجلسی مثلا روایت حدیث رد الشمس را در کافی ضعیف دانسته است ، گواه بر آن نیست که آن را غیر معتبر می داند ، بلکه او تمام روایات کافی را معتبر دانسته و به آن اعتقاد داشته است . 4⃣نکته بعدی آنکه علامه مجلسی نگفت روایت مذکور در مورد « رد الشمس » نزد من ضعیف است ، بلکه گفت « ضعیف علی المشهور » 📚مراه العقول ج 18 ص 276 👌و آن هم به خاطر وجود « سهل بن زیاد » در سند روایت است که مشهور و اکثر علماء او را ضعیف می دانند ، و علامه می گوید طبق مبنای اکثر علماء ، روایتی که سهل در سند آن باشد ضعیف است ، اما نظر خود علامه مجلسی در مورد سهل بن زیاد آن است که چون از مشایخ اجازه است ، عمل به روایاتش بی اشکال است ، چنان که علامه مجلسی در کتاب رجالش پیرامون سهل می نویسد ؛ « نزد من ضعف سهل بن زیاد بی اشکال است چرا که او از مشایخ اجازه است ( و می توان به روایاتش عمل کرد )» 📚الوجیزه فی الرجال ، ص 91 👌بنابراین طبق مبنای سندی هم علامه مجلسی معتقد است که روایت مذکور از کتاب کافی صحیح است و ضعفش تنها بر طبق مبنای مشهور به خاطر وجود سهل است و نزد علامه روایت مذکور بی اشکال است . 5⃣علامه مجلسی منکر حدیث رد الشمس نبوده است ، بلکه ایشان در کتاب فارسی خود به نام « حیاه القلوب » این فضیلت را برای علی علیه السلام ثابت می داند ، چنان که می نویسد ؛ « احاديث بسيار دلالت مى‏ كند بر ردّ شمس بر سليمان عليه السّلام، و بنابر آنكه مكرّر مذكور شد كه آنچه در امم سابقه واقع شده است در اين امّت نيز مثل آن واقع مى‏ شود، همچنانكه در بنى اسرائيل دو مرتبه آفتاب برگشت يك مرتبه از براى يوشع وصىّ موسى عليه السّلام و يك مرتبه براى حضرت سليمان عليه السّلام همچنين در اين امّت دو مرتبه آفتاب برگشت از براى حضرت امير المؤمنين عليه السّلام يك مرتبه در حيات حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در مدينه در مسجد فضيح، و يك مرتبه بعد از وفات آن حضرت در حلّه در مسجد شمس، چنانچه در ابواب معجزات آن حضرت مذكور خواهد شد ان شاء اللّه تعالى عامه و خاصه از عبد اللّه بن عباس روايت كرده ‏اند كه: آفتاب برنگشت مگر از براى سه كس: يوشع و سليمان و على بن ابى طالب عليهم السّلام » 📚حیاه القلوب ج 2 ص 981 ❕ایشان در کتاب شریف بحار الانوار هم بابی گشوده اند در ذکر این فضیلت برای علی علیه السلام و مفصلا به شبهات مخالفان در این رابطه پاسخ می دهند ، عنوان باب ایشان چنین است ؛ « بازگشت خورشید برای او ( علی علیه السلام ) و تکلم و سخن گفتن خورشید با او » 📚بحار الانوار ج 41 ص 166 باب 109 « رد الشمس له و تکلم الشمس معه ع » . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد یک شبهه مطرح در فضای مجازی تحت عنوان ؛ « بررسی افسانه صد و بیست و چهار هزار پیامبر » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1708 ipasookh.ir
❕پاسخ به معاند در مورد سخنان یکی از مولوی های اهل سنت پیرامون لواط ؛ 👌لواط در اسلام و مذهب تشیع از گناهان بزرگ و نابخشودنی است تا جایی که معصوم علیه السلام فرمود ؛ « زمانی که عمل قوم لوط ( لواط ) صورت بگیرد ، زمین ناله و شکوه و گریه می کند به گونه ای که این ناله و شکوه به آسمان می رسد و آسمان نیز و شکوه و گریه می کند به گونه ای که تا عرش الهی می رسد » (المحاسن ص 110 ) 👌توضیح بیشتر در این رابطه را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2747 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2748 ❕اما متاسفانه در مذهب اهل سنت ، لواط آن قبح قابل توجه را ندارد و بزرگان آنان فتاوی مبنی بر جواز آن دارند تا جایی که ابن کثیر می نویسد ؛ « بیشتر پادشاهان ، امیران ، تاجران ، توده مردم ، کاتبان ، فقیهان و قاضیان ما ، گرفتار عمل قوم لوط هستند» (البدایه و النهایه ج9 ص162 ) ❕توضیح بیشتر را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2749 ipasookh.ir
🤔 ❕ادعاى عدالت على توسط شيعيان يك ادعاى مضحك و احمقانه است در كتاب فروع كافي جلد ٧ صفحه ٣٠٣ روايتى هست بدين عنوان: عن أبي جعفر عليه السلام قال: قضى أمير المؤمنين عليه السلام في امرأة قطعت ثدي وليدتها أنها حرة لا سبيل لمولاتها عليها : محمد باقر روايت ميكند كه علی بن ابی طالب درمورد زنی که پستان کنیز خود را بریده بود، چنين داوری کرد که کنیز آزاد است و صاحبش(زنى كه پستان كنيز را بريده بود) هیچ حقی بر گردن او ندارد. علی بن ابيطالب شخصى كه پستان یک كنيز را بريده است را نه اينكه قصاص نميكند بلكه لطف ميكند و ميگويد ايشان هيچ حقى بر گردن آن كنيز بيچاره ندارد ❗️❗️ 💠💠 1⃣عدالت علی علیه السلام چیزی نیست که تنها مورد تاکید شیعه باشد ، بلکه اهل سنت هم در روایات متعددی ، علی علیه السلام را به این ویژگی ستوده اند . ❕نقل می کنند که عمر همواره می گفت ؛ « علی از همه ما به داوری و قضاوت ( الهی ) آشناتر است » 📚صحیح بخاری ، ج 7 ص 116 _ مستدرک علی الصحیحین ، ج 3 ص 305 _ مسند احمد ج 5 ص 113 ❕و باز علمای اهل سنت از پیامبر گرامی نقل می کنند ؛ « علی بن ابی طالب آگاه ترین شخص به امر قضاوت است » 📚سنن ابن ماجه ، ج 1 ص 161 🔸از ابن مسعود نقل می کنند ؛ « علی از همه مردم مدینه به امور قضاوت آشناتر بود » 📚استیعاب ج 2 ص 461_ فتح الباری ج 9 ص 236 ❕ابونعیم در حلیه الاولیاء نقل می کند که پیامبر گرامی خطاب به علی علیه السلام می فرمود ؛ « تو از همه بهتر عدالت را میان مردم رعایت می کنی » 📚حلیه الاولیاء ج 1 ص 65 _ الریاض النضره ج 2 ص 198 ❕در نقل دیگر فرمود ؛ « تو ازهمه بهتر به رعیت مهربان هستی » 📚حلیه الاولیاء ج 1 ص 66 ❕هیثمی نقل می کند که پیامبر گرامی خطاب به فاطمه زهرا سلام الله علیهما می فرمود ؛ « تو را به همسری مردی در آوردم که مهربانیش به مردم از همه زیادتر است و در میان همه آنها عدالت را به بهترین وجه اجرا می کند و داوری او از همه بهتر است » 📚مجمع الزوائد ج 9 ص 165 🔸در روایات فراوانی از نقل های شیعه نیز علی علیه السلام به عدالت و مهربانی با مردم ستوده شده است ؛ 📚بحار الانوار ج 41 ص 102 باب 107 2⃣متاسفانه معاند اشکال کننده روایت را خوب ترجمه نمی کند تا روشن شود که روایت مذکور نیز گواه بر عدالت گری علی علیه السلام است ‌. ❕روایت چنین است که امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « امیر المومنین در مورد زنی که پستان های کنیزش را بریده بود حکم داد که آن کنیز آزاد است و دیگر راه و تسلطی برای مولایش بر آن کنیز نیست و در مورد کسی که به مملوک و برده اش آسیب وارد می کرد حکم می کرد که آن مملوک و برده آزاد است و به سوی هرکس که دوست دارد می تواند برود ( و زندگی جدید تشکیل دهد )» 📚الکافی ج 7 ص 303 ❕بنابراین اولین تنبیه علی علیه السلام آن بود که اگر ارباب به برده آسیبی وارد می کرد ، بلافاصله حکم به آزادی برده می داد ، و دیگر ارباب بر آن برده هیچ گونه مالکیتی نداشت ، چنان که علامه مجلسی می گوید ؛ « از این روایت استفاده می شود که آسیب وارد کردن ارباب به برده موجب عتق و آزادی برده است » 📚مراه العقول ج 24 ص 69 3⃣علی علیه السلام در کنار آنکه در موارد فوق ، برده را از مالکیت مالک خارج می کرد ، مالک را هم تنبیه شدید و مجازات می کرد ، چنان که امام حسین علیه السلام فرمود ؛ « مردی بینی برده خود را بریده بود ، علی علیه السلام آن برده را آزاد کرد و آن مرد را تعزیر و تنبیه نمود » 📚مستدرک الوسائل ج 15 ص 463 👌و در نقل دیگری امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « مردی گوش برده خود را بریده بود ، علی علیه السلام برده را آزاد کرد و آن مرد را مجازات و معاقبه نمود » 📚همان منبع ❕و در نقل دیگر فرمود ؛ « مردی برده خود را اخته کرده بود ، علی برده را آزاد کرد و آن مرد را مجازات نمود و فرمود کسی که به اعضای بدن برده اش آسیب رساند ، برده را آزاد می کنیم و ارباب را مجازات شدید می کنیم » 📚همان منبع 👌و فرمود ؛ « اگر ارباب بنده را مثله کند به همان نحو مجازات می شود و بنده آزاد می شود » 📚دعائم الاسلام ج 2 ص 409 . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌ما معتقدیم که سه طلاق در یک مجلس واقع نمی شود و اگر کسی همسرش را در یک مجلس « سه طلاقه» کند آن طلاق « یک طلاق» محسوب می شود و همسرش می تواند دو مرتبه رجوع کند و بر این مساله ، از روایات اهل سنت دلیل و مستند داریم که می توانید در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2750 ❕اهل سنت می گویند سه طلاق در یک مجلس واقع می شود ، حتی اگر شوهر در حال مستی و بی توجهی همسرش را طلاق دهد ، چنان که از مفتیان دار العلوم زاهدان سوال کردند ؛ « شخصی در حالت مستی و نشه بر اثر استفاده مواد مخدر یا مشروبات الکلی زنش را سه طلاق دهد آیا طلاق واقع می گردد یا خیر ؟ ❕جواب ؛ « در صورت های مذکور بر خانم این شخص طلاق واقع می گردد » 📚فتاوی دار العلوم زاهدان ( محمود الفتاوی )زیر نظر مولانا عبدالحمید ، ج 3 ص 39 👌متاسفانه اینان به راحتی احکام اسلام را به سخریه گرفته اند و در هر صورت حکم سه طلاقه را جاری می کنند و این مساله را در فضای مجازی هم تبلیغ می کنند ، زیرا پس از سه طلاقه شدن زن ، نیاز به محلل است و طبق شنیده ها ، مولوی های هر منطقه باید محلل باشند ❕ ipasookh.ir
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند را که می گوید حکم اسلام خلاف عدالت است که می گوید اگر کافری مسلمان را کشت قصاص می شود ، اما اگر مسلمانی کافر را کشت قصاص نمی شود را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1139 ipasookh.ir
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند را که مدعی است علی علیه السلام مهمان عمر بن خطاب بود و در همان شب خواهر عمر را به ازدواج موقت درآورد و پس از این جریان بود که عمر ازدواج موقت را تحریم نمود را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2751 ipasookh.ir
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند در مورد حکم سنگسار در اسلام و چرایی و فلسفه آن را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2752 ipasookh.ir
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند در مورد تنبیه بدنی کودکان قبل از بلوغ آن هم برای اصلاح و تربیت را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2753 ipasookh.ir
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند که معاذ الله مدعی است پیامبر گرامی عاشق زینب همسر زید شد و مقدمات طلاق او را فراهم ساخت تا با زینب ازدواج کند را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/894 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1937 ipasookh.ir
🤔 ❔لطفا در مورد قتل دختر سیزده ساله توسط پدرش توضیح دهید و بگویید نظر اسلام درباره قصاص پدری که فرزندش را کشته چیست وچرا لطفا با سند بیان فرمایید ❗️❗️ 💠💠 1⃣در این شکی نیست که قتل نفس گناهی بس بزرگ است تا جایی که می توان گفت در آيات قرآن و روايات اسلامى تعبيراتى که درباره ريختن خون بى ‏گناهان آمده ، شبيه آن در هيچ موضوع ديگرى ديده نمى‏ شود . ❕از جمله در آيه 32 سوره مائده آمده است: «به همين جهت بر بنى‏ اسرائيل مقرر داشتيم كه هر كس، انسانى را بدون ارتكاب قتل يا فساد در روى زمين بكشد، چنان است كه گويى همه انسان‏ها را كشته است». 👌در آيه 93 سوره نساء آمده است ؛ « هركس فرد با ايمانى را از روى عمد به قتل برساند مجازات او دوزخ است در حالى كه جاودانه در آن خواهد بود و خداوند بر او غضب مى‏ كند و او را از رحمتش دور مى ‏سازد و مجازات بزرگى براى او آماده ساخته است» 👌از تعبير به «خلود و جاودانگى در آتش» چنين بر مى‏ آيد كه قاتلِ عمد ، باايمان از دنيا نخواهد رفت، زيرا مى‏ دانيم هيچ فرد باايمانى خلود و جاودانگى در آتش ندارد. ❕در حديثى از پيامبر گرامی نقل شده است ؛ «تمام دنيا ويران شود در پيشگاه خداوند آسان‏تر از اين است كه خونى به ناحق ريخته شود» 📚میزان الحکمه ج 9 ص 289 2⃣قبح قتل عمد آنجایی شدیدتر می شود که در قبال فرزند ، آن هم فرزند دختر صورت گیرد ، در حالی که وظیفه رسیدگی انسان در برابر فرزند دختر به مراتب سنگین تر است ‌. ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « خداوند تبارك و تعالى به زنان مهربانتر از مردان است. هيچ مردى نيست كه زنى از محارم خود را خوشحال‏ سازد، مگر اينكه خداوند متعال در روز قيامت او را شادمان گرداند. » 📚الکافی ج 6 ص 6 👌و فرمود ؛ « هر كس كه برايش دختر به دنيا آيد و او را اذيّت نكند و حقيرش نشمارد و فرزندان- يعنى پسران- خود را بر او ترجيح ندهد، خداوند به واسطه آن دختر او را به بهشت مى ‏برد. » 📚میزان الحکمه ج 13 ص 484 3⃣جریان کشته شدن دختر سیزده ساله به ما فهماند که آزادی ارتباط دختر و پسر و دوستی های بی اساس خیابانی می تواند چه پیامدهای شوم و خطرناکی برای افراد و اجتماع داشته باشد ، به خاطر همین مفاسد و پیامدها است که چنین ارتباطاتی در اسلام ممنوع است ، چنان که خداوند در وصف زنانی که شایسته ازدواج هستند می گوید ؛ « مُحْصَناتٍ غَيْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدان‏ » « مشروط بر اينكه پاكدامن باشند نه مرتكب زنا بطور آشكار شوند و نه دوست پنهانى بگيرند » ( نساء 25) ❕امام باقر عليه السلام درباره آيه «به كارهاى زشت چه آشکار و چه پنهان نزديك نشويد ( انعام 151) فرمود ؛ زشتى آشكار، زناست و زشتى پنهان، داشتن رابطه دوستانه [با نامحرم‏] » 📚مجمع البیان ج 4 ص 590 ❕در کتاب المحجه البیضاء مرحوم فیض کاشانی هم چنین آمده است ؛ « آورده ‏اند كه عابدِ دوره‏ گرد ازدى، در اثناى گردش خويش، به الياس عليه السلام برخورد. الياس عليه السلام، او را به ازدواج كردن فرمان داد و از ترك ازدواج، نهيَش كرد و سپس فرمود: «با چهار طايفه از زنان، ازدواج مكن: مُختلعه، مُباريه، عاهِره، و ناشِزه». مختلعه، زنى است كه هر دم، بى جهت، تقاضاى [طلاقِ‏] خُلع مى‏كند. مباريه، زنى است كه با مال و منال دنيا، بر ديگر زنان، مباهات و فخرفروشى مى‏ كند. عاهره، ( زنی است که با دیگران رابطه دوستی پنهانی می گیرد ) خداوند متعال فرموده است: «نه زنانى كه [پنهانى‏] دوستِ مرد مى‏ گيرند»، و ناشزه، زنى است كه در كردار و گفتار، بر شوى خويش بلندى مى‏ كند » 📚المحجه البیضاء ج 3 ص 86 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 4⃣همینطور از جریان مذکور استفاده می شود که نباید در تزویج دختران تاخیر کرد ، اگر آنان به سن درک و رشد لازم برای ازدواج رسیدند ، نباید در ازدواج آنان مانع ایجاد کرد ، و الا مفاسد خطرناکی دامنگیر فرد و اجتماع می شود ، چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛ « جبرئیل از سوی خدای لطیف آگاه نزد من آمد و فرمود دوشیزگان به سان میوه ای بر درخت هستند که هر گاه میوه اش برسد و چیده نشود آفتاب آن را تباه می گرداند و بادها پراکنده اش می سازند ،دوشیزگان نیز چنین هستند هرگاه به مرحله ای رسیدند که زنان می رسند برایشان دارویی جز شوهر کردن وجود ندارد و گرنه از فساد در امان نیستند چرا که آنان هم بشرند » 📚الکافی ج5 ص337 ❕ به این مضمون روایات دیگری نیز وارد شده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج20 ص61 باب 23 5⃣نکته پایانی اینکه در روایات و فتاوای فقهای ما به این نکته تصریح شده است که پدر در صورت کشتن فرزند قصاص نمی شود ، اگر چه بدون تنبیه هم باقی نمی ماند ، بلکه باید کفاره قتل را بپردازد ، و دیه فرزند را هم به مادر پرداخت کند و توسط حاکم شرع هم مورد تعزیر شدید واقع می شود ؛ 📚جواهر الکلام ج 42 ص 169 ❕امام باقر علیه السلام در مورد مردی که فرزندش را کشته بود فرمود ؛ « پدر کشته نمی شود و لیکن ( از باب تعزیر ) مورد ضرب شدیدی قرار می گیرد » 📚وسائل الشیعه ج 29 ص 79 ❕فلسفه عدم قصاص پدر در صورت قتل فرزند تا حدودی روشن است و نیاز به توضیح زیادی ندارد . ❕یکی از اهداف قصاص دور کردن جامعه از تکرار چنین عملی است و در فرض قتل فرزند توسط پدر چنین جنایتی کمتر قابل تکرار است زیرا به ندرت اتفاق می افتد پدری که منشا پیدایش فرزند بوده و با زحمات طاقت فرسا او را رشد و پرورش داده است بیاید فرزندش را بکشد و از سوی دیگر به نقش اقتصادی و حمایتی پدر برای حیات یک خانواده نیز باید توجه داشت زیرا مجازات و قصاص او سبب محرومیت خواهران و برادران و سایر اعضای خانواده از تامین معیشت می شود . 👌بنابراین در این مساله ، باید به نقش اقتصادى، عاطفى، حمايتى و اجتماعى پدر براى حيات يك خانواده توجه داشت. در اينكه پدر قاتل مستحق مجازات است هيچ بحثى نيست اما مجازات او نبايد مصيبت مضاعفى بر ديگر اعضاى خانواده تحميل كند. اگر چه ممكن است قصاص پدر به طور موقت باعث تسلى خاطر برخى افراد خانواده گردد ولى بى شك تاثيرات منفى عدم وجود پدر خود مصيبت بزرگى براى خانواده است. با قصاص پدر خانواده نيز مجازات شده و بار ديگر بر مصائب آنها افزوده مى شود. ويژگى پدر آن است كه در انعقاد نطفه فرزند و هستى بخشى به فرزند نقش اساسى دارد لذا از پدر به عنوان «ولى» فرزند و صاحب فرزند تعبير مى شود. از اين رو تخفيف مجازات او در دنيا بى دليل نيست ، هم از این جهت که او نقش هستی بخشی به فرزند را ایفاء می کند و هم از این جهت که او دارای جایگاه اقتصادی و عاطفی و حمایتی در خانواده است و نبودن او بر مصائب و مشکلات خانواده می افزاید ، البته چنان که گذشت ، پدری که فرزند خود را بکشد ، بدون مجازات نمی ماند ، بلکه پرداخت دیه سنگین و تعزیر شدیدی که حاکم شرع بر او مقرر می کند می تواند مجازات قابل قبولی در برابر جرمی باشد که مرتکب شده است و مجازات شدیدتر هم روز قیامت در انتظار او خواهد بود . . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ معاند را که مدعی است روایات ما زبان مردمان اهل دوزخ را فارسی معرفی می کند را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/963 ipasookh.ir