eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
173 ویدیو
37 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman سایت ipasookh.ir تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔مگر پوشش سیاه مکروه نیست چگونه در عزاداری امام حسین سیاه پوش می شویم ❗️آیا این تضاد و تناقض شما نمی باشد ❕❕ 💠💠 👌ما در گذشته مشروعیت پوشش سیاه در مصیبت اهلبیت ، خصوصا امام حسین علیهم السلام را ثابت کرده ایم ، 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1267 ❕هم اینک اضافه می کنیم ؛ 👌استاد گرامی ، مکارم شیرازی در مواضع متعددی از کتابهای خویش بر مشروعیت پوشش سیاه در عزای امام حسین علیه السلام چنین استدلال می کنند ؛ ❕« تصادفاً هم اكنون كه اين سطور را مى ‏نويسيم روز عاشورا (دهم محرم الحرام) سال 1417 هجرى قمرى است؛ به راستى شور عظيمى سراسر جهان تشيّع را فرا گرفته است. ❕جوانان و نوجوانان و بزرگسالان همه 👈لباس سياه پوشيده 👉يكپارچه در مراسم سوگوارى امام حسين عليه السلام و شهداى كربلا شركت كرده ‏اند؛ چنان تحوّلى در فكر و جان همه نمايان است كه اگر از آنها براى مبارزه بادشمنان اسلام دعوت شود همه اسلحه به دست گرفته وارد ميدان مى ‏شوند، از هر گونه ايثار و فداكارى ابا ندارند، گويى خون شهادت در عروق همه جارى شده و در همين لحظه و همين ساعت حسين و يارانش را در كربلا در ميدان جانبازى در راه اسلام در برابر خود مى ‏بينند. » 📚اعتقاد ما ص 111 ❕مرسوم و معمول ميان مردم آن است كه در غم مرگ عزيزان، لباس سياه بر تن مى‏كنند و اين رنگ لباس را، علامت ماتم و عزا مى‏ دانند. بنابراين، يكى از راه‏ها و شيوه ‏هاى مطلوب عزادارى براى خامس آل عبا، پوشيدن لباس سياه در سالروز شهادت آن حضرت يا ايّام محرّم است. 👌در تاريخ مى‏ خوانيم ؛ « هنگامى كه حسين بن على عليه السلام به شهادت رسيد، زنان بنى‏ هاشمى لباس‏هاى سياه و خشن پوشيدند. » 📚بحار الانوار ج 45 ص 188 ❕در برخى از روايات نيز آمده است ؛ « هنگامى كه (بر اثر خطابه‏ ها و افشاگرى‏ هاى امام سجّاد عليه السلام و حضرت زينب عليها السلام) يزيد به خاندان هاشمى اجازه داد در دمشق عزادارى كنند، زنان هاشمى و قرشى لباس سياه بر تن پوشيدند و به مدّت هفت روز براى امام حسين عليه السلام و شهداى كربلا عزادارى كردند » « فَلَمْ تَبْقَ هاشِمَيَّةٌ وَ لا قُرَشِيَّةٌ إِلَّا وَ لَبِسَتِ السَّوادُ عَلَى الْحُسَيْنِ عليه السلام وَ نَدَبُوهُ عَلى ما نُقِلَ سَبْعَةُ أَيَّامٍ » 📚مستدرك الوسائل، ج 3، ص 327 ❕لازم به يادآورى است كه هر چند فقها بر اساس روايات به كراهت لباس سياه به خصوص در نماز فتوا داده ‏اند، ولى پوشيدن آن براى عزاى امام حسين عليه السلام كراهتى ندارد و شايد رجحان نيز داشته باشد، زيرا جنبه تعظيم شعائر بر آن غلبه دارد. 📚عاشوراء ، ریشه ها ، انگیزه ها ، رویدادها ، پیامدها ؛ مکارم شیرازی ، ص 81 ❕به بیان دیگر ؛ 👌مطابق آنچه در روایات ما آمده است ، پوشش سیاه خصوصا در نماز مکروه است ، زیرا این پوشش لباس اهل دوزخ و نیز لباس و شعار دشمنان دین خدا یعنی عباسیان بوده و معرفی شده است ؛ 📚الفقیه ج 1 ص 251 _ 252 _ وسائل الشیعه ج 4 ص 384 ❕با این وجود از کراهت پوشش سیاه ، مواردی استثناء شده است ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « پوشش سیاه مکروه است ، مگر در عمامه و چکمه و کساء » 📚الکافی ج 6 ص 415 ❕کساء به پوششی گفته می شود که تقریبا تمام بدن را می پوشاند مانند عبا و چادر ؛ 📚التحقیق فی کلمات القرآن ج 10 ص 67 👌یکی دیگر از موارد استثناء پوشش سیاه ، سیاه پوشی در مصیبت امام حسین علیه السلام است . ❕ما ماموریم که در مصائب اهلبیت و امام حسین علیهم السلام ، محزون و غمناک باشیم چنان که علی علیه السلام فرمود ؛ « خداوند از میان زمینیان شیعیان ما را برگزیده است که ما را یاری می کنند و در شادی ما شاد و در مصیبت ما ، مصیبت زده و محزون هستند » 📚الخصال ج 2 ص 635 👌امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « اگر می خواهی در روز قیامت هم درجه ما باشی با حزن و مصیبت ما ، محزون و مصیبت زده و با فرح و شادی ما ، شاد باش » 📚وسائل الشیعه ج14 ص501 ❕و فرمود ؛ « پدرم امام کاظم زمانی که ماه محرم می شد دیگر خندان دیده نمی شد و پیوسته در غم و اندوه به سر می برد تا روز دهم محرم می شد که دیگر آن روز ، روز مصیبت و گریه و حزنش بود » 📚امالی صدوق ص 111 👌محزون بودن در مصائب آن بزرگواران مصادیق متعددی دارد که یکی از مصادیق آن ، پوشش سیاه است ، زیرا پوشش سیاه در عرف به عنوان لباس حزن و اندوه شناخته می شود ، بنابراین روایات بالا به عنوان استثنای دیگری محسوب می شود که حکم کراهت را از پوشش سیاه برطرف می کند ، چنان که می بینیم مرحوم بحرانی می نویسد ؛ « بعید نیست پوشیدن لباس سیاه در عزای امام حسین علیه السلام را به خاطر روایات مستفیضه در امر به اظهار حزن ، از این اخبار استثناء کرده و قائل به عدم کراهت شویم » 📚الحدائق الناضره ج 7 ص 116 🔸ادامه 👇
❕ادامه 👇 👌شاهد این سخن روایات دیگری نیز است که امر به پوشش لباس حزن در مصیبت امام حسین علیه السلام می کند که روشن است مصداق لباس حزن در عرف ، پوشش سیاه است و بر اساس آن برخی از امامان و اطرافیان آنها در مصائب ، لباس سیاه می پوشیدند که ما این روایات را در نمایه آدرس داده شده در ابتدای کلام و آنچه که از استاد مکارم شیرازی آوردیم ، نقل کردیم . هم اینک مواردی دیگر ؛ ❕برقی به سندش از فرزند امام زین العابدین علیه السلام نقل می‌کند که فرمود ؛ «چون جدم حسین علیه السلام کشته شد، زنان بنی هاشم در ماتم او 👈لباس سیاه پوشیدند👉 و آن را در گرما و سرما تغییر ندادند. و پدرم علی بن الحسین علیهما السلام برای آنان در هنگام عزاداری غذا آماده می‌کرد. » 📚محاسن برقی ص 420 _ وسائل الشیعه ج 3 ص 238 ❕در نقل دیگری آمده است که سکینه دختر امام حسین علیه السلام خطاب به یزید فرمود ؛ « دیشب در رویا پنج زن را خواب دیدم که خداوند خلقت آنان را عظیم کرده و بر نور آنان افزوده بود و یکی از آنان بانویی بود ... که👈 لباس سیاه به تن داشت👉 و در دستش پیراهنی بود که با خون آغشته شده بود ، او فاطمه زهراء بود » 📚مستدرک الوسائل ج 3 ص 327 ❕ ابن قولویه به سندش نقل می کند ؛ «فرشته ای از فرشته‌های فردوس بر دریا فرود آمد و بال‌های خود را بر آن گستراند. آن گاه صیحه ای زد و گفت: ای اهل دریاها! 👈 لباس‌های حزن به تن کنید؛ 👉زیرا فرزند رسول خدا ذبح شده است. آن گاه قدری از تربت او را بر بال‌های خود گذارده و به سوی آسمان‌ها برد. و هیچ فرشته ای را ملاقات نکرد جز آن که آن را استشمام نمود و اثری از آن نزد او ماند » 📚کامل الزیارات ص 67 _ 68 _ بحارالأنوار ج 45 ص 221 ❕ابن ابی الحدید از مدائنی نقل می‌کند ؛ «چون علی علیه السلام وفات یافت، عبداللَّه بن عباس بن عبدالمطلب نزد مردم آمد و گفت: همانا امیرالمؤمنین علیه السلام وفات یافت، او کسی را به عنوان جانشین خود قرار داده است، اگر دوست دارید نزد شما می‌آید و اگر کراهت دارید کسی بر دیگری اصراری ندارد؟ مردم گریستند و گفتند: بلکه به سوی ما بیاید. حسن علیه السلام در حالی که 👈 لباس مشکی به تن داشت 👉نزد آنان آمد و خطبه ای ایراد فرمود... ». 📚شرح ابن ابی الحدید ج 16 ص 22 ❕ابی مخنف روایت کرده که «نعمان بن بشیر خبر شهادت امام حسین علیه السلام را به اهل مدینه ابلاغ نمود... در مدینه زنی نبود جز آن که از پشت پرده بیرون آمد و👈 لباس مشکی پوشیده 👉 مشغول عزاداری شد. » 📚مقتل ابی مخنف، ص 222 ❕عمادالدین ادریس قرشی از ابی نعیم اصفهانی به سندش از امّ سلمه نقل کرده که ؛ «چون خبر کشته شدن امام حسین علیه السلام به او رسید خیمه ای سیاه در مسجد رسول خدا زد و 👈 لباس مشکی 👉به تن نمود. » 📚عیون الاخبار و فنون الآثار ص 109 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔آیا یزید و حسین پسر پسرعموی هم بودند علی و معاویه پسرعمو بودند؛ کربلا هم جنگ خانوادگی و قبیله‌ای سر قدرت بود! نام: یزید، شهرت: بنی امیه، نام پدر: معاویه، نام پدربزرگ: ابوسفیان، نام جد بزرگ: عبدالمطلب نام: حسین، شهرت: بنی هاشم، نام پدر: علی، نام پدربزرگ: محمد و ابوطالب، نام جد بزرگ: عبدالمطلب نتیجه گیری: رابطه ی امام حسین و یزید: پسر پسرعمو، رابطه ی امام علی و معاویه : پسرعمو، رابطه ی معاویه و محمد: پسرعمو، رابطه ی ابوسفیان و ابوطالب: برادر، رابطه ی محمد و ابوسفیان: ابوسفیان عموی محمد، رابطه ی ابوسفیان و امام علی: ابوسفیان عموی امام علی، علت اختلاف : دعواي خانوادگي بر سر قدرت. 💠💠 👌مطلب فوق از چند جهت مخدوش است ؛ 1⃣مطابق آنچه که در نسب یزید و معاویه و امام حسین و امام علی علیهما السلام نوشته اند ، هیچ گونه رابطه نسبی بین آنها نیست . ❕نسب مشهور یزید چنین است ؛ 👌یزید بن معاویه بن ابی سفیان بن حرب بن امیه بن عبد شمس بن عبد مناف 📚الاستیعاب ج 4 ص 1575 👌نسب امام حسین علیه السلام چنین است ؛ ❕حسین بن ، علی بن ابی طالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف 📚 الاستیعاب ج 1 ص 393 _ اسد الغابه ج 1 ص 495 👌شبهه افکن مدعی شد که جد بزرگ یزید و امام حسین علیه السلام عبد المطلب است در حالی که جد بزرگ یزید ، حرب و جد بزرگ امام حسین علیه السلام عبد المطلب است و هیچ گونه رابطه نسبی بین یزید و امام حسین و بین امام علی علیهماالسلام و معاویه وجود ندارد . ❕تنها وجه اشتراک این است که هر دو ، از قبیله بزرگ قریش هستند و قریشیان منتهی به عبد مناف ، بزرگ قریش میشدند . ❕بنابراین امام حسین و یزید ، پسر پسر عمو نیستند و علی علیه السلام و معاویه نیز پسر عمو نیستند و پیامبر و معاویه نیز پسر عمو نیستند و ابوسفیان و ابوطالب هم برادر نیستند و ابوسفیان نیز عموی علی علیه السلام نیست . اینها همه دروغگویی های شبهه افکن است . 2⃣آنچه گفتیم که خاندان اموی یعنی یزید و معاویه و ابوسفیان و ... از قبیله قریش بودند و از فرزندان عبد مناف و تنها اشتراک آنها با بنی هاشم در همین اشتراک قبیلگی است ، مطابق آنچه ظاهر قضیه است بیان نمودیم . ❕ اما اگر دقیق تر نگاه کنیم ، اساسا خاندان اموی از قریش نیستند ، و هیچ گونه اشتراک قبیلگی با بنی هاشم و خاندان امام حسین علیه السلام ندارند ، چرا که امیه که بنی امیه منسوب به او هستند غلام رومی عبد شمس بوده است ، نه فرزند او و عبد شمس او را به عنوان فرزند خوانده خود پذیرفت . ❕ شاهد این سخن ، کلام علی علیه السلام است که خطاب به معاویه فرمود ؛ « اما اينكه گفته ‏اى ما همه فرزندان عبد مناف هستيم (بنابراين همه در شرافت و استحقاق‏ حكومت و پيشوايى مردم يكسانيم) من هم قبول دارم (كه همه از نسل عبد مناف هستيم ) ولى اميّه هرگز همانند هاشم و حرب همچون عبدالمطلب و ابوسفيان چون ابوطالب نبودند و نيز هرگز مهاجران چون اسيران آزاد شده نيستند و نه فرزندان صحيح النسب همانند منسوبان مشكوك » « وَ لَا الصَّرِيحُ كَاللَّصِيق‏ » 📚نهج البلاغه نامه 17 ❕«صريح» به كسى گفته مى‏ شود كه نسب او خالص و روشن باشد. «لصيق» نقطه مقابل صريح است و به معناى كسى است كه نسب او روشن نيست و او را به شخص يا قبيله‏ اى نسبت مى ‏دهند. 📚لسان العرب ج 10 ص 329 ❕علّامه مجلسى مى ‏نويسد ؛ « كلمه «لصيق» به حسب ظاهر اشاره به نسب بنى‏ اميّه دارد و ابن ابى الحديد براى حفظ آبروى معاويه خود را به نادانى زده است، حتّى برخى از دانشمندان تصريح كرده‏ اند كه «اميّه» از نسل عبد شمس نبوده، بلكه وى غلام رومى بوده است كه عبد شمس او را فرزند خوانده خود قرار داد، و در زمان جاهليّت هرگاه كسى مى‏ خواست غلامى را به خود نسبت دهد وى را آزاد كرده و دخترى از عرب را به همسرى وى درآورده و بدين ترتيب آن غلام به نسب وى ملحق مى‏ گشت. » ❕آنگاه علّامه مجلسى نتيجه مى ‏گيرد و مى‏ گويد ؛ « بنابراين، بنى‏ اميّه اساساً از قريش نيستند، بلكه منسوب به قريش مى‏ باشند » 📚بحارالانوار، ج 33، ص 107 ❕این نکته مورد بیان دیگران از علماء هم قرار گرفته است ؛ 📚منهاج البراعه ج 18 ص 276 _ الزام النواصب ص 179 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 3⃣به فرض هم که امیه و حرب و ابوسفیان از قریش محسوب شوند ، در نسب معاویه تردید است که از ابوسفیان و فرزندان امیه باشد و گفتیم تعبیر علی علیه السلام که به معاویه « لصیق » گفتند ، به مشکوک النسب هم گفته می شود . ❕یعنی علی علیه السلام می گوید نسب ما روشن است ولى درباره نسب تو بسيار گفتگوست؛ گروهى تو را فرزند ابوسفيان نمى‏ دانند، بلكه فرزند نامشروع مسافر بن ابى عمرو كه از بردگان ابوسفيان بود مى‏ شناسند البته اين سخن منافات با آنچه امام عليه السلام درباره پدر معاويه يعنى ابوسفيان فرموده است ندارد، زيرا آن جمله بر حسب ظاهر بيان شده و اين جمله اشاره به اين است كه اگر در نسب تو دقت شود جاى گفتگو وجود دارد. » 📚پیام امام امیر المومنین ج 9 ص 218 ❕امام حسن علیه السلام خطاب به معاویه فرمود ؛ « مى‏ دانى كه در كدام بستر به دنيا آمده ‏اى؟ » 📚تذکره الخواص ص 200 _ شرح ابن ابی الحدید ج 6 ص 288 _ جمهره خطب العرب ج 2 ص 22 ❕سبط بن جوزی می نویسد ؛ « اصمعى و كلبى در كتاب «مثالب» مى ‏گويند: معنى سخن حسن به معاويه كه مى‏ دانى در كدام بستر به دنيا آمده‏ اى، اين است كه در باره معاويه گفته مى‏ شد او از يكى از اين چهار تن است ؛ « عمارة بن وليد بن مغيره مخزومى، مسافر بن ابى عمرو، ابو سفيان، عباس بن عبد المطلب. »و اينها همنشينان ابو سفيان بودند و بعضى از آنها متهم به داشتن رابطه با «هند» بود. عمارة بن وليد از زيباترين مردان قبيله قريش بود. در باره مسافر بن ابى عمرو، كلبى مى ‏گويد: عقيده عمومى مردم اين است كه معاويه از او است، زيرا بيش از همه مردم به «هند» عشق مى ‏ورزيده است و وقتى «هند» آبستن گشته و معاويه را در شكم داشته مسافر ترسيده كه بگويد از او است و به همين جهت گريخته و پيش پادشاه حيره رفته و مقيم گشته است‏ » 📚تذکره الخواص ص 202 ❕زمخشرى نیز در «ربيع الابرار» مى‏ نويسد ؛ «معاويه منسوب به چهار مرد بود: ابو عمرو بن مسافر، عمارة بن وليد، عباس بن عبد المطلب، صباح- آوازه خوان سياه پوستى كه برده عمار بود » 📚ربیع الابرار ج 3 ص 551 ❕زياد بن ابيه در نامه ‏اى در جواب معاويه كه به او طعنه زده و از مادرش سميه ياد كرده بود مى‏ نويسد ؛ «اين كه با اشاره به مادرم سميه به من طعنه زده ‏اى، اگر من فرزند سميه ‏ام تو فرزند عده‏ اى هستى» 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 16 ص 183 4⃣در نسب یزید نیز شک و تردید است که فرزند واقعی معاویه باشد ، چرا که در مورد مادرش گفته شده است که با غلام پدرش همبستر شده و یزید را حامله شده است ، بنابراین یزید فرزند غلام پدر ، مادرش است نه فرزند معاویه . ❕ابن رشد می نویسد ؛ « روایت شده است که مادر یزید ، دختر بجدل کلبیه ، با غلام پدرش همبستر شد و به یزید حامله شد » 📚الزام الناصب ص 169 ❕علامه مجلسی نیز می آورد ؛ « میسون دختر بجدل کلبیه با غلام پدرش زنا کرد و به یزید که لعنت خدا بر او باد حامله شد » 📚بحار الانوار ج 44 ص 309 ❕لذا می بینیم که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « انبیاء و فرزندان انبیاء را جز افراد زنازاده نمی کشند » 📚علل الشرایع ج 1 ص 58 ❕نتیجه گیری ؛ 1⃣اگر یزید و معاویه را از فرزندان امیه بدانیم و امیه را نیز فرزند عبد شمس و از قریش بدانیم ، باز هم هیچ گونه رابطه نسبی بین پیامبر گرامی و علی و حسین علیهم السلام با ابوسفیان و معاویه و یزید نمی باشد . 2⃣اصلا انتساب بنی امیه به قبیله قریش مشکل است و گفته اند که امیه غلام رومی و فرزند خوانده عبد شمس بوده است نه فرزند حقیقی او . 3⃣اگر هم بگوییم بنی امیه از قریش هستند ، باز هم ثابت نیست که معاویه و یزید از بنی امیه هستند چرا که هر دو را به فرزند زنا بودن نسبت داده اند و در نسبشان تردید است . ❕علت قیام امام حسین علیه السلام هم اختلافات شخصی و خانوادگی نبوده است ، در ذیل مفصل در رابطه با چرایی قیام امام حسین علیه السلام توضیح داده ایم ؛ 🌿https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1276 🌿https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/526 ⚫️https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/511 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌معاند جیره خوار برای قطع نشدن جیره اش اقدام به باز نشر مطالب تکراری کرده است ، در ذیل در مورد بودن شمر در سپاه علی علیه السلام در نبرد صفین بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2543 ❕جناب معاند جیره خوار ؛ ☺️
👌در رابطه با وجود تاریخی حضرت رقیه سلام الله علیها ، پاسخ گذشته ما را بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2085 ❕در رابطه با این که گاها دیده می شود برخی از افراد نظریاتی متفاوت با عقاید مسلم شیعه ابراز می کنند نیز ، پاسخ گذشته ما را بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2082
❕پاسخ کانال وهابی را که برخی مدعی اند تحت نظارت دارالعلوم زاهدان می باشد و مدعی وجود اختلاف و درگیری میان علمای شیعه است را در ذیل بخوانید ؛ 👇
🤔 ❔درگیری علماى شيعه با يکدیگر عالم شيعه علامه محمد كاظم طريحى ميگوید : علماى شيعه اصولى و شيعه اخبارى بر عليه همديگر فتواى تكفير صادر كردند و اختلاف شديدى بين شيعيان رخ داد 📗 كتاب النجف الاشرف مدينة العلم والعمران ص104 💠💠 👌از قدیم گفته اند ؛ « کسی که خانه اش از شیشه است ، به خانه دیگری سنگ نمیزند » این ضرب المثل حکایت وهابیان شده اند که مدعی نزاع میان علمای شیعه هستند در حالی که بزرگان اهلسنت با یکدیگر نزاع و دشمنی داشته اند و علمای مذاهب اربعه اهلسنت ، یکدیگر را تکفیر کرده اند . ❕اسماعیل بن بشر می گوید ؛ « از عبدالرحمان بن مهدی شنیدم که می گفت پس از فتنه دجال در اسلام ، فتنه ای بزرگتر از فتنه ابوحنیفه سراغ ندارم » 📚تاریخ بغداد ج 13 ص 416 ❕مالک بن انس می گفت ؛ « ابوحنیفه با فتاوایش در دین فریب کاری می کرد و کسی که در دین فریب کاری کند ، دین ندارد » 📚تاریخ بغداد ج 13 ص 422 ❕سفیان ثوری می گفت ؛ « ابوحنیفه را دو مرتبه از کفر توبه دادند » 📚المعرفه و التاریخ ج 3 ص 96 ❕مالک بن انس به ولید بن مسلم گفت ؛ « آیا در شهر شما از فتاوای ابوحنیفه گفته می شود ، ولید گفت آری . مالک گفت پس چنین شهری ارزش سکونت ندارد » 📚الکامل فی ضعفاء الرجال ج 7 ص 6 ❕« راوی می گوید به احمد بن حنبل گفتم آدمی از بغض و کینه نسبت به ابوحنیفه و اصحابش ثواب می برد ؟ او در پاسخ گفت آری به خدا سوگند چنین است » 📚کتاب السنه ج 1 ص 180 ❕سفیان ثوری می گفت ؛ « در اسلام مخلوقی شوم تر از ابوحنیفه متولد نشده است » 📚تاریخ الصغیر ، بخاری ج 2 ص 93 ❕ابوداود سجستانی می گفت ؛ « مالک و اصحابش و شافعی و اصحابش و اوزاعی و اصحابش ...و احمد بن حنبل و اصحابش ، همگان بر گمراهی ابوحنیفه اتفاق دارند » 📚تاریخ بغداد ج 13 ص 394 ❕حافظ ابوبکر خطیب می گفت ؛ « جماعتی از اهل علم در زمان مالک بر مالک عیب می گرفتند » 📚تهذیب الکمال ج 24 ص 415 ❕عبدالله بن نافع می گوید ؛ « ابن ابی ذئب و عبدالعزیز بن ماشجون و ابن ابی حازم و محمد بن اسحاق در مورد مالک تکلم می کردند و از او بد می گفتند » 📚تهذیب الکمال ج 24 ص 415 ❕احمد بن حنبل در مورد مالک بن انس می گفت ؛ « ضعیف الرای است » 📚تاریخ بغداد ج 13 ص 418 ❕ابن معین در مورد شافعی می گفت ؛ « او ثقه نیست » 📚سیر اعلام النبلاء ج 10 ص 47 ❕ابن معین می گفت ؛ « هرکس که من در مذمت او چیزی بگویم کذاب است که اگر غیر این باشد ، خدا مرا نبخشد » 📚تهذیب الاسماء و اللغات ج 2 ص 157 ❕بنابراین شافعی در نزد ابن معین که از بزرگان اهلسنت است کذاب محسوب می شود . ❕همینطور حنبلی ها سایر فرق اهلسنت را تکفیر می کردند و می گفتند ؛ « هرکس حنبلی نباشد ، مسلمان نیست » 📚تاریخ الاسلام ، ذهبی ج 29 ص 303 ❕باز برخی از اشعریان می گفتند ؛ « احمد بن حنبل کافر نیست ، ولی پیروان او کافرند » 📚الکامل فی التاریخ ج 8 ص 428 ❕ابوحامد طوسی حنبلی ها را کافر می دانست و می گفت ؛ « اگر قدرت داشتم بر حنبلی ها جزیه وضع می کردم » 📚العبر فی خبر من غبر ، ذهبی ، ج 4 ص 200 ❕باز برخی از بزرگان حنفی می گفتند ؛ « اگر قدرت داشتم از شافعی ها جزیه می گرفتم » 📚تاریخ التراجم فی طبقات الحنفیه ج 1 ص 350 ❕ملا علی قاری می گوید ؛ « در بین حنفی ها مشهور است که اگر حنفی مذهب ، شافعی شود ، تعزیر می گردد » 📚ارشاد النقاد ج 1 ص 147 ❕یا نقل می کنند ؛ « حنبلی ها ، مسجدی ساختند که به وسیله شافعی ها مسجد ضرار نام گرفت و میگفتند سزاوارترین ساختمانی است که باید نابود شود و آثارش از بین برود » 📚نشوار المحاضره ج 1 ص 330 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕همینطور بزرگان اهلسنت ، ابن تیمیه رهبر وهابیت را مورد ملامت قرار داده اند . ❕ابن حجر عسقلانی درمورد ابن تیمیه چنین می آورد ؛ « برخی از علما ابن تیمیه را به سبب مخالفت‌های او در توسل واستغاثه به پیامبر که تنقیص مقام نبوت به شمار میرود زندیق( بی دین) وگروهی دیگر او را منافق دانسته اند » 📚الدرر الکامنه،ج1 ص181 🔹شمس الدین ذهبی در نامه ای خطاب به ابن تیمیه چنین می نویسد ؛ « ای بیچاره ، آنان که از تو متابعت می کنند در پرتگاه زندقه، کفر و نابودی قرار دارند . مگر نه این است که عمده پیروان تو عقب مانده ، گوشه گیر ، سبک عقل ، عوام ، دروغ گو ، کودن ، بیگانه ، فرو مایه ، مکار ، خشک ، ظاهر الصلاح وفاقد فهم هستند؟ اگر سخنان مرا قبول نداری آنان را امتحان کن » 📚الاعلان بالتوبیخ،سخاوی،ص77 _ تکمله السیف الصقیل،شیخ محمد زاهد کوثری،ص218 👌موارد بیشتر را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9130 ❕در مورد محمد بن عبدالوهاب رهبر دوم وهابیان نیز گفتنی است که علمای بسیاری از اهلسنت بر او و تفکراتش ردیه و کتاب نوشته اند و او را گمراه و منحرف خوانده اند که در کتاب « الملل و النحل ، سبحانی ، ج 4 ص 571 » از چهل تن از علمای اهلسنت به همراه کتابهایشان سخن به میان آمده است . ❕میان علمای اخباری و اصولی شیعه نیز اگر چه اختلافات جزئی است ، اما همگان معتقد به عقائد حقه امامیه هستند و کسی دیگری را تکفیر نکرده است ، و آنچه که وهابی از کتابی نقل کرد که هم کتاب و هم صاحب کتاب ، شهرتی در نزد شیعه ندارند ، مطلبی است که هیچ گونه مستندی برای آن نیست . ❕از بزرگان مکتب اخباری گری ، شیخ حر عاملی صاحب وسائل الشیعه و علامه مجلسی صاحب بحار الانوار هستند . 👌کدام عالم اصولی را دیده اید که این دو را تکفیر کنند ❕بلکه به عکس اگر وسائل الشیعه و بحار الانوار نبود ، هیچ عالم اصولی نمی توانست حکمی را اجتهاد کند و تمام علمای اصولی صبح و شام با کتب این بزرگواران مانوس هستند . ❕نزاع و مباحث علمی میان شیخ یوسف بحرانی از علمای اخباری با مرحوم وحید بهبهانی از علمای اصولی مشهور است ، اما می بینیم وقتی که شیخ بحرانی از دنیا رفت ،مرحوم بهبهانی بر او نماز خواند و جمعیت فراوانی او را تشییع کردند و در رواق امام حسین علیه السلام پایین پای حضرت به خاک سپردند ؛ 📚منتهی المقال ج 7 ص 79 👌پس بهتر است وهابیان قبل از آنکه در مورد اختلافات علمای شیعه بحث کنند ، فکری به حال مذاهب اربعه و مکتب ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب کنند که بزرگان آنان یکدیگر را تکفیر کرده اند . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ به پرسشهای وهابی در مورد عزاداری ؛ 1⃣امامان اهلبیت علیهم السلام ما را امر به عزاداری برای امام حسین علیه السلام کرده اند ، در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1346 2⃣طبق روایات اهلسنت پیامبر گرامی برای امام حسین علیه السلام گریه و عزاداری می کردند ، در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2114 3⃣عزاداری کردن و ابراز حزن و اندوه برای درگذشتگان ، طبق روایات اهلسنت ، سیره پیامبر اسلام بوده است ، در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1350
👌پاسخ شبهه پراکنی وهابی در مورد حدیث شریف کساء را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1604
👌پاسخ وهابی را که مدعی است سوم و هفتم و چهلم گرفتن برای اموات و صدقه دادن به جای میت ، بدعت و حرام است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3266 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3267
🤔 ❔ به كل شيعيان تحدى ميكنم، چرا در عزادارى و نوحه از: عمر بن حسين ابوبكر بن حسن عمر بن على عثمان بن على عمر بن حسن ابوبكر بن حسن نام نميبريد و برايشان عزادارى نميكنيد ❗️❗️ 💠💠 👌یکی از فرزندان علی علیه السلام که در میدان کربلا به شهادت رسید ، ابوبکر بن علی می باشد ‌. ❕ابوبکر کنیه این بزرگوار تلقی می شده است ، او از همسر حضرت علی به نام لیلا می باشد . 👌شیخ مفید نام او را محمد اصغر با کنیه ابوبکر می داند که همراه برادرش در واقعه کربلا شهید شد ؛ 📚الارشاد ج1 ص354 _ اعلام الوری ج1 ص396 👌نام او در زیارت رجبیه چنین آمده است ؛ « سلام بر ابوبکر پسر امیر مومنان » 📚المزار ، شهید اول ، ص 149 ❕در رابطه با کیفیت شهادت او می نویسند ؛ « سپس برادران حسين عليه السلام، پيش آمدند و تصميم داشتند كه در راه او، كشته شوند.نخستين كس از آنان كه پيش آمد، ابو بكر بن على بود كه نامش عبد اللّه بود و مادرش ليلا، دختر مسعود بن خالد بن رِبعى بن مُسلم بن جَندَل بن نَهشَل بن دارِم تميمى بود. او به ميدان در آمد و چنين مى‏ خواند ؛پدرم، علىِ پُرافتخار و والاست‏ _ از نسل هاشمِ درستْ‏ كردارِ بزرگوار و بخشنده. اين، حسين است، فرزند پيامبرِ فرستاده شده _ ما با شمشير بُرّان، از او دفاع مى‏ كنيم.جانم فداى اين برادر بزرگوار!پروردگارا! پاداشى بزرگ، به من عطا فرما. ❕زَحر بن قيس نَخَعى به او حمله بُرد و او را كُشت. نيز گفته شده كه عبد اللّه بن عُقْبه غَنَوى به سوى وى تير انداخت و او را كُشت.» 📚مقتل الحسين عليه السلام خوارزمي ج 2 ص 28، الفتوح ج 5 ص 112؛ المناقب لابن شهرآشوب ج 4 ص 107 ، بحار الأنوار ، ج 45 ص 36 ❕نام یکی دیگر از شهدای کربلا ، عثمان بن علی می باشد . ❕علی علیه السلام به جهت علاقه ای که به عثمان بن مظعون صحابی بزرگ پیامبر خدا داشت ، نام یکی از فرزندانش از ام البنین را عثمان نامید و فرمود ؛ « همانا او را به نام برادرم عثمان بن مظعون قرار دادم» 📚مقاتل الطالبیین ص89 _ بحار الانوار ج45 ص37 👌خولی بن یزید اصبحی او را هدف تیر قرار داد و بر زمین افتاد و مردی از بنی ابان سرش را از تنش جدا کرد؛ 📚مناقب ابن شهر آشوب ،ج4 ص107 ❕گفتنى است كه الفتوح ابن اعثَم و به پيروى از او، برخى منابع ديگر، عمر بن على را از شهيدان كربلا معرّفى كرده ‏اند و رَجَزى هم براى او نقل نموده‏ اند . 📚الفتوح ج 5 ص 112، مقتل الحسين عليه السلام خوارزمي ، ج 2 ص 28؛ المناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 107 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕يكى ديگر از فرزندان امام حسن عليه السلام كه در كربلا شهيد شد، ابو بكر نام داشت. سنّ او را 35 سال گفته‏ اند. 👌 در «زيارت ناحيّه مقدسه»، در باره وى آمده است ؛ « سلام بر ابو بكر، فرزند حسن بن على پاك و ولى! آن تيرخورده با تير كُشنده! خداوند، قاتلش عبد اللّه بن عُقْبه غَنَوى را لعنت كند » 📚الاقبال بالاعمال ج 3 ص 75 ❕شیخ مفید می نویسد ؛ « عبد اللّه بن عُقْبه غَنَوى، تيرى به سوى ابو بكر بن حسن بن على بن ابى طالب انداخت و او را كُشت» 📚الإرشاد ج 2 ص 109، مثير الأحزان: ص 68، إعلام الورى: ج 1 ص 466؛ ❕در رابطه با نامگذاری های صورت گرفته به نام اسامی خلفاء ، پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3109 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2034 👌می بینید که ما از این شهداء نام می بریم و کیفیت شهادت و مظلومیت آنان را در کتب تاریخی و مقاتلی خود بیان می کنیم . ❕در جلسات عزاداری هم اگر موضوع منبر و سخنرانی ، شهدای کربلا باشد ، از این شهداء و کیفیت شهادت آنان سخن به میان می آوریم . 👌طبیعی است معاندین جیره خواری که در سوله های منافقین در آلبانی مشغول شبهه پراکنی هستند ، در مجالس عزاداری ما حضور ندارند تا شاهد ذکر مصیبت ما در مورد شهدای فوق الذکر باشند . ❕ممکن است آنچه برای معاند موجب شبهه شده است ، نامگذاری شب و روز هر یک از ایام ابتدایی محرم به موضوع و مناسبتی است که عرفا و به تدریج توسط مداحان صورت گرفته است که در هر روزی از یک واقعه مهم و شهید شاخصی یاد می کنند و ذکر مصیبت می خوانند . ✔️شب و روز اول  روضه مسلم بن عقیل ، شب و روز دوم: ورود به کربلا ، شب و روز سوم ، روضه رقیه دختر امام حسین علیه السلام ، شب و روز چهارم ، فرزندان حضرت زینب ، یا حر بن یزید ریاحی، یا طفلان مسلم یا برخی از اصحاب معروف مثل حبیب بن مظاهر، زهیر و...شب و روز پنجم: عبدالله بن حسن ، شب وروز ششم: قاسم بن حسن ، شب و روز هفتم: علی اصغر و در برخی مناطق حضرت ابوالفضل شب و روز هشتم: علی اکبر ، شب و روز نهم: روز نهم تاسوعا است و روضه حضرت ابوالفضل (عباس بن علی) خوانده می‌شود. شب و روز دهم: روز دهم روز عاشورا که روضه‌های مربوط به شخص امام حسین خوانده می‌شود.شام روز دهم: شام غریبان، روضه حضرت زینب.  🌐https://b2n.ir/944146 ❕این تقسیم بندی را ذاکرین به نام شهدای شاخص صورت داده اند و بر طبق آن محور روضه های خود را حول آن شهید قرار داده اند ، اما این دلیل بر آن نیست که از سایر شهداء کربلا سخنی به میان نمی آید و برایشان عزاداری نمی شود . 👌ما برای دیگر شهداء کربلا را نیز عزاداری کرده و از مقتل و کیفیت شهادت آنان چه در کتب و چه در مجالس، سخن به میان می آوریم ، اما معاندین چون سر سفره اربابان آمریکایی و اسرائیلی خویش هستند ، از مجالس ما اطلاع ندارند . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕معاند دلقک سه تحدی پیرامون واقعه کربلا را مطرح کرده است ❗️ 👌پاسخش را در ذیل بخوانید 👇
❕معاند دلقک برای قطع نشدن جیره و مستمری اش نخواسته است که در این ایام محرم بیکار باشد و سه سوال مطرح کرده است ؛ 1⃣اثبات وجود تاریخی رقیه سلام الله علیها 2⃣روایت در مورد اینکه یزید به کشتن امام حسین علیه السلام فرمان داده است 3⃣چرا از شهدایی که همنام خلفاء بوده اند نام نمی بریم ❗️ 1⃣در مورد حضرت رقیه سلام الله علیها در گذشته توضیحات کافی داده شده است ، هم اینک اضافه می کنیم ؛ ❕نسب ‏شناس معروف قرن ششم، ابن فُندُق بيهقى (م 565 ق) است در لباب الأنساب‏ مى‏ نويسد ؛ « از فرزندان امام حسين عليه السلام ( بعد از عاشوراء ) جز زين العابدين عليه السلام، فاطمه، سَكينه و رُقيّه، باقى نماند » 📚لباب الانساب ج 1 ص 355 ❕مرحوم سيد بن طاووس در حوادث عصر تاسوعا آنجا كه نقل مى ‏كند حسين عليه السلام زنان را دلدارى مى‏ دهد، از رقيه نام مى‏ برد و مى‏ نويسد ؛ « امام حسين عليه السلام امّ كلثوم، زينب، رقيه، فاطمه و رباب را مورد خطاب قرار داد و آنها را به صبر و بردبارى دعوت كرد » 📚الملهوف ص 141 ❕این جریان مورد نقل دیگران نیز قرار گرفته است ؛ 📚احقاق الحق ج 11 ص 633 _ ینابیع الموده ، قندوزی حنفی ، ج 3 ص 79 👌مرحوم علامه سيد محسن امين در اعيان الشيعه از رقيه بنت الحسين ياد مى‏ كند و مى ‏گويد در دمشق قبرى است كه منسوب به اوست . 📚اعیان الشیعه ج 7 ص 34 ❕در رياحين الشريعه نيز نام آن‏ دختر رقيه آمده است‏ . 📚ریاحین الشریعه ج 3 ص 309 👌شیخ عباس قمی نیز قضیه دخترک خردسال امام حسین علیه السلام و شهادت او را در خرابه شام نقل می کند ؛ 📚نفس المهموم ص 259 👌و ما در ذیل از علماء و محدثین بزرگ و ثقه و مورد اعتمادی آوردیم که آنان قضیه شهادت رقیه دختر امام حسین علیه السلام در شام را نقل کرده اند ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2085 👌اینان از علمای بزرگ و مورد اطمینان هستند که جریان مذکور را نقل کرده اند و ما حق شک و تردید در آنچه که جمعی از محدثین مورد اعتماد شیعه آن را نقل کرده اند ، نداریم و نقل آنان برای ما حجت است ، چرا که آنان ثقه بوده اند و حتما مبتنی بر منابع متقدم نقل کرده اند ، چنان که امام عصر علیه السلام فرمود ؛ « برای هیچ کس از شیعیان ما عذری نیست که تشکیک کنند در آنچه که ثقات ما ( یعنی محدثین مورد وثوق ) از ما برایشان نقل می کنند » 📚رجال کشی ج 2 ص 535 _ وسائل الشیعه ج 27 ص 150 2⃣در مورد دستور یزید به قتل امام حسین علیه السلام نیز معاند سخن ابلهانه ای مطرح کرده است ، از نظر شیعه این قضیه مسلم و قطعی است و بالغ بر صدها روایت و نص قطعی از کتب معتبر و مورد استناد در این رابطه داریم که می توانید با مطالعه ابواب متعدد کتاب شریف بحار الانوار ، این روایات را ببینید ؛ 📚بحار الانوار ج 44 ص 310 _ باب 37 _ ج 45 ص 1 بقیه الباب 37 _ ص 107 باب 39 _ ص 300 باب 46 _ ص 323 باب 47 ❕نصوص مسلم و قطعی اهلسنت نیز گواه بر آن است که یزید ، دستور قتل امام حسین علیه السلام را صادر کرده است که در ذیل می توانید بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1293 ❕آلوسی از بزرگان اهل سنت می گوید ؛ « برای یزید مانندی در میان فاسقان یافت نمی شود و ظاهر آن است که توبه نکرده است ، چنان که در حکم او هستند افرادی مانند ابن زیاد ، عمر سعد ، و دیگر همراهان آنها ، پس تا روز قیامت و هرگاه قطره اشکی برای حسین ریخته می شود ، لعنت خدا بر همه اینان و یاران و پیروانشان و هر که ارادتی به آنان دارد » 📚روح المعانی ج26 ص73 3⃣در رابطه با پرسش سوم او ، پاسخ ساعات گذشته ما را بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2673 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ معاند را که می گوید چرا امام حسین علیه السلام خانواده خود را به همراه خویش به کربلا برد و آنان را در معرض کشته شدن قرار داد را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3192
👌در رابطه با اشکال معاند که براستی واقعیت دارد که انسان هر جنایتی بکند ، آن وقت با یک اشک ریختن بر امام حسین علیه السلام تمام گناهانش بخشیده شود ، پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1646
👌بخش اندکی از پیامهای پر مهر شما عزیزان که قوت قلب ما جهت ادامه فعالیت در مسیر آگاهی سازی و شبهه زدایی می باشد 🌸
🤔 ❔عزادارى شيعيان، مخالف رفتار امامان ❕در ادامه روايات علماى شيعه در نهى عزادارى توسط پيامبر اسلام و ائمه شيعه، دو روايت را از معتبرترين كتب اين علما خدمتتان مينويسم. : ابن بابويه(شيخ صدوق) به سند معتبر از حبيب بن عمر روايت كرده است كه او گفت : به خدمت رفتم در مرضى كه آن حضرت از آن مرض از دنيا مفارقت نمود، پس جراحت سر خود را گشود، من گفتم: يا اميرالمؤمنين جراحت تو چيزى نيست و بر تو اين جراحت باكى نيست، حبيب گفت: من به گريه افتادم و ام كلثوم دختر حضرت گريان شد نزديك حضرت نشسته بود، فرمود: چرا گريه ميكنى اى دختر ؟ ام كلثوم گفت : چون گريه نكنم ؟ تو ما را خبر ميدهى در اين ساعت از ما مفارقت مينمائى، ايشان فرمود : اى دختر گرامى گريه مكن، بخدا سوگند كه اگر بينى آنچه پدر تو مى بيند هر آينه گريه نخواهى كرد. امالی صدوق ص ۳۹۶ ٨) روايت بعدی از كتاب از شيخ صدوق: خلاصه : لا تبک یا أصبغ، فإنّها واللَّه‏ الجنة : علی بن ابيطالب در هنگام ضربت خوردن به اصبغ از اصحاب خود دستور میدهد گریه نکند: در قسمتی از روایتی طولانى از قول امام على چنین امده است: ای اصبغ، گریه نکن، به خدا قسم راه بهشت را می‏پیمایم. اين روايت در منابع زير نيز آمده است: ١). الامالی؛ شیخ طائفه؛ صفحه ۱۲۳ 💠💠 ❕قلب انسان كانون عواطف است و اين عواطف مخصوصا هنگامى كه شديد باشد، در همه وجود انسان اثر مى ‏گذارد. هنگامى كه عزيزى از دست رود، قلب متلاطم مى ‏گردد و اشك جارى مى ‏شود، بغض گلوى انسان را مى‏ گيرد و زبان به اظهار اشتياق به عزيز از دست رفته مى‏ پردازد. اينها هيچ‏كدام ممنوع نيست، بلكه ممدوح است . ❕در حديثى مى‏ خوانيم ؛ «هنگامى كه خبر وفات جعفر بن ابى طالب و زيد بن حارثه (در جنگ موته) به پيغمبر رسيد، هنگامى كه وارد خانه مى‏ شد شديدا براى آنها گريه مى ‏كرد و مى ‏گفت: آنها براى من سخن مى‏ گفتند و با آنها انس مى‏ گرفتم، هردو باهم رفتند». 📚الفقیه ج 1 ص 177 ❕و نيز در داستان جنگ احد مى ‏خوانيم ؛ «هنگامى كه پيغمبر به مدينه بازگشت از هر خانه ‏اى صداى گريه و زارى براى شهيدى به گوش آن حضرت رسيد كه بازماندگان بر شهيدانشان مى‏ گريستند جز خانه عمويش حمزه، پيغمبر بسيار ناراحت شد و گفت: ولى حمزه گريه كنندگانى ندارد. اهل مدينه كه از اين سخن‏ باخبر شدند قسم ياد كردند كه هرگز بر عزيز از دست رفته‏ اى گريه نكنند مگر اينكه نخست براى حمزه نوحه‏ گرى كنند و بگريند» و اين سنّت همچنان تا امروز (زمانى كه امام باقر عليه السّلام اين حديث را بيان مى‏ فرمود ادامه دارد). 📚همان ص 183 ❕حديث معروف پيامبر گرامی كه به هنگام وفات فرزندش ابراهيم در كتب مختلف نقل شده نيز اشاره به همين معناست؛ هنگامى كه خبر وفات فرزند به او رسيد اشك در چشمان حضرت حلقه زد و سرازير شد. شايد بعضى به آن حضرت ايراد كردند، فرمود ؛ « چشم مى ‏گريد و قلب محزون مى ‏شود اما چيزى كه موجب خشم خدا شود نمى‏ گويم» 📚الکافی ج 3 ص 262 🔸امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « گریه کردن بر فراق عزیزان موجب تسکین و آرامش انسان می شود » 📚الفقیه ج 1 ص 187 👌در نقل دیگری آمده است ؛ « فاطمه عليها السلام براى پدر خود نوحه كرد و رسول خدا دستور داد براى حمزه نوحه‏ گرى كنند. » 📚بحار الانوار ج 82 ص 84 ❕در نقل دیگری آمده است ؛ « امام باقر به امام صادق علیهما السلام سفارش كرد که از مالم فلان مقدار را اختصاص بده تا نوحه گران برایم ( بعد از مرگم ) تا ده سال در منی و در ایام منی ، نوحه گری و عزاداری کنند ( تا آل پیامبر فراموش نشوند )» 📚الکافی ج 5 ص 117 _ الفقیه ج 1 ص 182 ❕در نقل دیگری آمده است ؛ « دخترى از امام صادق عليه السلام درگذشت، حضرت، يك سال بر او گريست، سپس فرزند ديگر او از دنيا رفت، باز حضرت يك سال نوحه‏ گرى كرد، آنگاه كه اسماعيل فوت كرد، ناله او شدت يافت، برخى به امام صادق عليه السلام گفتند ؛ چرا از خانه تو، صداى ناله شنيده مى‏ شود؟ در پاسخ فرمود ؛ « آنگاه كه حمزه درگذشت، پيامبر دستور داد زنان مدينه بر او نوحه سرايى كنند، چون او نوحه ‏گرى ندارد.» 📚کمال الدین ج 1 ص 73 _ وسائل الشیعه ج 3 ص 241 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕يكى از غلامان امام زين العابدين عليه السلام نقل می کند ؛ « امام سجاد عليه السلام روزى به بيابان رفت و من هم دنبال ايشان رفتم. ديدم روى سنگ سختى به سجده افتاد. ايستادم و شيون و گريه‏ اش را مى‏ شنيدم و شمردم كه هزار بار فرمود: «لا إله إلّااللَّه حقّاً حقّا، لا إله إلّااللَّه تعبّداً و رِقّا، لا إله إلّااللَّه إيماناً و تصديقا!». آن گاه سرش را از سجده برداشت، در حالى كه محاسن و صورتش را اشك، فرا گرفته بود. گفتم: اى مولاى من! آيا وقتِ آن نرسيده كه غمت پايان يابد و گريه‏ ات كمتر گردد؟به من فرمود ؛ «واى بر تو! يعقوب بن اسحاق بن ابراهيم، پيامبر بود و پسر پيامبر. او دوازده پسر داشت. خداوند سبحان، يكى از آنان را ناپديد كرد و موى سر او از اندوه، سفيد شد و از غم و غصّه، كمرش خميد و چشمش از فرط گريه نابينا گشت، در حالى كه پسرش زنده بود؛ ولى من ديدم كه پدر و برادر و هفده تن از خانواده‏ ام، كُشته بر خاك افتاده ‏اند. پس چگونه غصّه ‏ام به پايان برسد و از گريه‏ ام كاسته شود؟!» 📚الملهوف ص 88 _ وسائل الشیعه ج 3 ص 282 ❕در نقل دیگر آمده است ؛ « على بن الحسين (زين العابدين) عليه السلام بيست سال يا چهل سال بر حسين عليه السلام گريست و هيچ گاه غذايى در برابرش گذاشته نشد، مگر اين كه گريست. يكى از غلامانش به ايشان گفت: اى پسر پيامبر خدا! جانم به فدايت! من مى ‏ترسم كه تو از بين بروى. فرمود: «من غصه و اندوهم راى به خدا شكوه مى ‏كنم و از خدا چيزى راى مى ‏دانم كه شما بى‏ اطلاعيد». من، هيچگاه قتلگاه فرزندان فاطمه را به ياد نمى‏ آورم، جز اين كه گريه، راه گلويم را مى‏ گيرد». 📚کامل الزیارات ص 213 _ مکارم الاخلاق ج 2 ص 93 ❕در نقل های متعدد تاریخی آمده است که پیامبر گرامی در فراق عزیزان هم خود گریه می کردند و هم دیگران را توصیه به گریه کردن می کردند و اهلبیت علیهم السلام هم دستور به گریه و عزاداری برای امام حسین علیه السلام میدادند که تفصیل سخن را در ذیل بخوانید ؛ ⚫️https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3089 ⚫️https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3086 👌دو نقلی هم که معاند بر ممنوعیت گریه کردن به آن استناد کرد ، نمی تواند ادعای او را ثابت کند زیرا ؛ 1⃣هر دو نقل از جهت سند مخدوش است ، در سند روایت اول عمرو بن شمر وجود دارد که نجاشی در مورد او می گوید به جد ضعیف است و در احادیث جعل می کرده است ؛ 📚رجال نجاشی ص 287 ❕در سند روایت دوم نیز ، دو راوی به نامهای « محمد بن سلیمان المقری و عبدالصمد بن علی النوفلی » وجود دارند که هر دو مجهول هستند ؛ 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 4 ص 436 _ ج 7 ص 120 2⃣اگر بگوییم دو روایت مذکور صحیح هم هستند باز هم روشن است که نهی علی علیه السلام نهی ارشادی بوده است نه تحریمی . ❕علی علیه السلام فرزند خود ام کلثوم یا برخی از صحابه خویش را از گریه و بی تابی کردن نهی کرد و به آنان دلداری داد تا مبادا آنان پس از شهادت علی علیه السلام همواره مشغول گریه و ناله و سوگواری باشند و از حمایت امام حسن علیه السلام غفلت کنند تا معاویه از این فرصت استفاده کرده و خلافت را از دستان امام حسن علیه السلام برباید ، چرا که معاویه در صدد بود که پس از شهادت علی علیه السلام کار خلافت خویش را یکسره کند و بر این امر برنامه ریزی نیز کرده بود ، چنان که می نویسند ؛ « چون خبر شهادت امير المؤمنين عليه السّلام و بيعت كردن مردم با حضرت امام حسن عليه السّلام به معاويه رسيد دو جاسوس فرستاد، يكى از مردم بنى القين به سوى بصره و ديگر از قبيله حمير به سوى كوفه كه آنچه واقع شود به او بنويسند و امر خلافت را بر امام حسن عليه السّلام فاسد گردانند. چون امام حسن عليه السّلام بر اين امر مطّلع شد جاسوس حميرى را طلبيد و گردن زد، و مكتوبى فرستاد به بصره كه آن جاسوس قينى را نيز پيدا نموده گردن زنند و نامه به معاويه نوشت و در آن نامه درج فرمود كه جواسيس مى‏ فرستى و مكرها و حيله ‏ها بر مى ‏انگيزى گمان دارم كه اراده جنگ دارى اگر چنين است من نيز مهيّاى آن هستم. چون نامه به معاويه رسيد جوابهاى ناملايم نوشت و به خدمت حضرت فرستاد، و پيوسته بين آن حضرت و معاويه كار به مكاتبه و مراسله مى‏ گذشت تا اینکه معاويه لشكر گرانى برداشت و متوجّه عراق شد ... » 📚الارشاد، مفید ج 2، ص 9 و 10 _ منتهی الامال ج 1 ص 537 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir