🔸ادامه 👇
❕يكى ديگر از فرزندان امام حسن عليه السلام كه در كربلا شهيد شد، ابو بكر نام داشت. سنّ او را 35 سال گفته اند.
👌 در «زيارت ناحيّه مقدسه»، در باره وى آمده است ؛
« سلام بر ابو بكر، فرزند حسن بن على پاك و ولى! آن تيرخورده با تير كُشنده! خداوند، قاتلش عبد اللّه بن عُقْبه غَنَوى را لعنت كند »
📚الاقبال بالاعمال ج 3 ص 75
❕شیخ مفید می نویسد ؛
« عبد اللّه بن عُقْبه غَنَوى، تيرى به سوى ابو بكر بن حسن بن على بن ابى طالب انداخت و او را كُشت»
📚الإرشاد ج 2 ص 109، مثير الأحزان: ص 68، إعلام الورى: ج 1 ص 466؛
❕در رابطه با نامگذاری های صورت گرفته به نام اسامی خلفاء ، پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3109
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2034
👌می بینید که ما از این شهداء نام می بریم و کیفیت شهادت و مظلومیت آنان را در کتب تاریخی و مقاتلی خود بیان می کنیم .
❕در جلسات عزاداری هم اگر موضوع منبر و سخنرانی ، شهدای کربلا باشد ، از این شهداء و کیفیت شهادت آنان سخن به میان می آوریم .
👌طبیعی است معاندین جیره خواری که در سوله های منافقین در آلبانی مشغول شبهه پراکنی هستند ، در مجالس عزاداری ما حضور ندارند تا شاهد ذکر مصیبت ما در مورد شهدای فوق الذکر باشند .
❕ممکن است آنچه برای معاند موجب شبهه شده است ، نامگذاری شب و روز هر یک از ایام ابتدایی محرم به موضوع و مناسبتی است که عرفا و به تدریج توسط مداحان صورت گرفته است که در هر روزی از یک واقعه مهم و شهید شاخصی یاد می کنند و ذکر مصیبت می خوانند .
✔️شب و روز اول روضه مسلم بن عقیل ، شب و روز دوم: ورود به کربلا ، شب و روز سوم ، روضه رقیه دختر امام حسین علیه السلام ، شب و روز چهارم ، فرزندان حضرت زینب ، یا حر بن یزید ریاحی، یا طفلان مسلم یا برخی از اصحاب معروف مثل حبیب بن مظاهر، زهیر و...شب و روز پنجم: عبدالله بن حسن ، شب وروز ششم: قاسم بن حسن ، شب و روز هفتم: علی اصغر و در برخی مناطق حضرت ابوالفضل شب و روز هشتم: علی اکبر ، شب و روز نهم: روز نهم تاسوعا است و روضه حضرت ابوالفضل (عباس بن علی) خوانده میشود. شب و روز دهم: روز دهم روز عاشورا که روضههای مربوط به شخص امام حسین خوانده میشود.شام روز دهم: شام غریبان، روضه حضرت زینب.
🌐https://b2n.ir/944146
❕این تقسیم بندی را ذاکرین به نام شهدای شاخص صورت داده اند و بر طبق آن محور روضه های خود را حول آن شهید قرار داده اند ، اما این دلیل بر آن نیست که از سایر شهداء کربلا سخنی به میان نمی آید و برایشان عزاداری نمی شود .
👌ما برای دیگر شهداء کربلا را نیز عزاداری کرده و از مقتل و کیفیت شهادت آنان چه در کتب و چه در مجالس، سخن به میان می آوریم ، اما معاندین چون سر سفره اربابان آمریکایی و اسرائیلی خویش هستند ، از مجالس ما اطلاع ندارند .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
شیعه پاسخ
❕معاند دلقک سه تحدی پیرامون واقعه کربلا را مطرح کرده است ❗️ 👌پاسخش را در ذیل بخوانید 👇
❕معاند دلقک برای قطع نشدن جیره و مستمری اش نخواسته است که در این ایام محرم بیکار باشد و سه سوال مطرح کرده است ؛
1⃣اثبات وجود تاریخی رقیه سلام الله علیها 2⃣روایت در مورد اینکه یزید به کشتن امام حسین علیه السلام فرمان داده است 3⃣چرا از شهدایی که همنام خلفاء بوده اند نام نمی بریم ❗️
1⃣در مورد حضرت رقیه سلام الله علیها در گذشته توضیحات کافی داده شده است ، هم اینک اضافه می کنیم ؛
❕نسب شناس معروف قرن ششم، ابن فُندُق بيهقى (م 565 ق) است در لباب الأنساب مى نويسد ؛
« از فرزندان امام حسين عليه السلام ( بعد از عاشوراء ) جز زين العابدين عليه السلام، فاطمه، سَكينه و رُقيّه، باقى نماند »
📚لباب الانساب ج 1 ص 355
❕مرحوم سيد بن طاووس در حوادث عصر تاسوعا آنجا كه نقل مى كند حسين عليه السلام زنان را دلدارى مى دهد، از رقيه نام مى برد و مى نويسد ؛
« امام حسين عليه السلام امّ كلثوم، زينب، رقيه، فاطمه و رباب را مورد خطاب قرار داد و آنها را به صبر و بردبارى دعوت كرد »
📚الملهوف ص 141
❕این جریان مورد نقل دیگران نیز قرار گرفته است ؛
📚احقاق الحق ج 11 ص 633 _ ینابیع الموده ، قندوزی حنفی ، ج 3 ص 79
👌مرحوم علامه سيد محسن امين در اعيان الشيعه از رقيه بنت الحسين ياد مى كند و مى گويد در دمشق قبرى است كه منسوب به اوست .
📚اعیان الشیعه ج 7 ص 34
❕در رياحين الشريعه نيز نام آن دختر رقيه آمده است .
📚ریاحین الشریعه ج 3 ص 309
👌شیخ عباس قمی نیز قضیه دخترک خردسال امام حسین علیه السلام و شهادت او را در خرابه شام نقل می کند ؛
📚نفس المهموم ص 259
👌و ما در ذیل از علماء و محدثین بزرگ و ثقه و مورد اعتمادی آوردیم که آنان قضیه شهادت رقیه دختر امام حسین علیه السلام در شام را نقل کرده اند ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2085
👌اینان از علمای بزرگ و مورد اطمینان هستند که جریان مذکور را نقل کرده اند و ما حق شک و تردید در آنچه که جمعی از محدثین مورد اعتماد شیعه آن را نقل کرده اند ، نداریم و نقل آنان برای ما حجت است ، چرا که آنان ثقه بوده اند و حتما مبتنی بر منابع متقدم نقل کرده اند ، چنان که امام عصر علیه السلام فرمود ؛
« برای هیچ کس از شیعیان ما عذری نیست که تشکیک کنند در آنچه که ثقات ما ( یعنی محدثین مورد وثوق ) از ما برایشان نقل می کنند »
📚رجال کشی ج 2 ص 535 _ وسائل الشیعه ج 27 ص 150
2⃣در مورد دستور یزید به قتل امام حسین علیه السلام نیز معاند سخن ابلهانه ای مطرح کرده است ، از نظر شیعه این قضیه مسلم و قطعی است و بالغ بر صدها روایت و نص قطعی از کتب معتبر و مورد استناد در این رابطه داریم که می توانید با مطالعه ابواب متعدد کتاب شریف بحار الانوار ، این روایات را ببینید ؛
📚بحار الانوار ج 44 ص 310 _ باب 37 _ ج 45 ص 1 بقیه الباب 37 _ ص 107 باب 39 _ ص 300 باب 46 _ ص 323 باب 47
❕نصوص مسلم و قطعی اهلسنت نیز گواه بر آن است که یزید ، دستور قتل امام حسین علیه السلام را صادر کرده است که در ذیل می توانید بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1293
❕آلوسی از بزرگان اهل سنت می گوید ؛
« برای یزید مانندی در میان فاسقان یافت نمی شود و ظاهر آن است که توبه نکرده است ، چنان که در حکم او هستند افرادی مانند ابن زیاد ، عمر سعد ، و دیگر همراهان آنها ، پس تا روز قیامت و هرگاه قطره اشکی برای حسین ریخته می شود ، لعنت خدا بر همه اینان و یاران و پیروانشان و هر که ارادتی به آنان دارد »
📚روح المعانی ج26 ص73
3⃣در رابطه با پرسش سوم او ، پاسخ ساعات گذشته ما را بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2673
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌پاسخ معاند را که می گوید چرا امام حسین علیه السلام خانواده خود را به همراه خویش به کربلا برد و آنان را در معرض کشته شدن قرار داد را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3192
👌در رابطه با اشکال معاند که براستی واقعیت دارد که انسان هر جنایتی بکند ، آن وقت با یک اشک ریختن بر امام حسین علیه السلام تمام گناهانش بخشیده شود ، پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1646
👌بخش اندکی از پیامهای پر مهر شما عزیزان که قوت قلب ما جهت ادامه فعالیت در مسیر آگاهی سازی و شبهه زدایی می باشد 🌸
#نهی_علی_علیه_السلام_از_گریه_کردن
🤔#پرسش
❔عزادارى شيعيان، مخالف رفتار امامان
❕در ادامه روايات علماى شيعه در نهى عزادارى توسط پيامبر اسلام و ائمه شيعه،
دو روايت را از معتبرترين كتب اين علما خدمتتان مينويسم.
#ترجمه_روايت: ابن بابويه(شيخ صدوق) به سند معتبر از حبيب بن عمر روايت كرده است كه او گفت : به خدمت #اميرالمؤمنين رفتم در مرضى كه آن حضرت از آن مرض از دنيا مفارقت نمود، پس جراحت سر خود را گشود، من گفتم: يا اميرالمؤمنين جراحت تو چيزى نيست و بر تو اين جراحت باكى نيست، حبيب گفت: من به گريه افتادم و ام كلثوم دختر حضرت گريان شد نزديك حضرت نشسته بود، #على فرمود: چرا گريه ميكنى اى دختر ؟ ام كلثوم گفت : چون گريه نكنم ؟ تو ما را خبر ميدهى در اين ساعت از ما مفارقت مينمائى، ايشان فرمود : اى دختر گرامى گريه مكن، بخدا سوگند كه اگر بينى آنچه پدر تو مى بيند هر آينه گريه نخواهى كرد.
امالی صدوق ص ۳۹۶
٨) روايت بعدی از كتاب #امالى از شيخ صدوق:
خلاصه #متن_عربى: لا تبک یا أصبغ، فإنّها واللَّه الجنة
#ترجمه: علی بن ابيطالب در هنگام ضربت خوردن به اصبغ از اصحاب خود دستور میدهد گریه نکند:
در قسمتی از روایتی طولانى از قول امام على چنین امده است: ای اصبغ، گریه نکن، به خدا قسم راه بهشت را میپیمایم.
اين روايت در منابع زير نيز آمده است:
١). الامالی؛ شیخ طائفه؛ صفحه ۱۲۳
💠#پاسخ💠
❕قلب انسان كانون عواطف است و اين عواطف مخصوصا هنگامى كه شديد باشد، در همه وجود انسان اثر مى گذارد. هنگامى كه عزيزى از دست رود، قلب متلاطم مى گردد و اشك جارى مى شود، بغض گلوى انسان را مى گيرد و زبان به اظهار اشتياق به عزيز از دست رفته مى پردازد. اينها هيچكدام ممنوع نيست، بلكه ممدوح است .
❕در حديثى مى خوانيم ؛ «هنگامى كه خبر وفات جعفر بن ابى طالب و زيد بن حارثه (در جنگ موته) به پيغمبر رسيد، هنگامى كه وارد خانه مى شد شديدا براى آنها گريه مى كرد و مى گفت: آنها براى من سخن مى گفتند و با آنها انس مى گرفتم، هردو باهم رفتند».
📚الفقیه ج 1 ص 177
❕و نيز در داستان جنگ احد مى خوانيم ؛ «هنگامى كه پيغمبر به مدينه بازگشت از هر خانه اى صداى گريه و زارى براى شهيدى به گوش آن حضرت رسيد كه بازماندگان بر شهيدانشان مى گريستند جز خانه عمويش حمزه، پيغمبر بسيار ناراحت شد و گفت: ولى حمزه گريه كنندگانى ندارد. اهل مدينه كه از اين سخن
باخبر شدند قسم ياد كردند كه هرگز بر عزيز از دست رفته اى گريه نكنند مگر اينكه نخست براى حمزه نوحه گرى كنند و بگريند» و اين سنّت همچنان تا امروز (زمانى كه امام باقر عليه السّلام اين حديث را بيان مى فرمود ادامه دارد).
📚همان ص 183
❕حديث معروف پيامبر گرامی كه به هنگام وفات فرزندش ابراهيم در كتب مختلف نقل شده نيز اشاره به همين معناست؛ هنگامى كه خبر وفات فرزند به او رسيد اشك در چشمان حضرت حلقه زد و سرازير شد. شايد بعضى به آن حضرت ايراد كردند، فرمود ؛ « چشم مى گريد و قلب محزون مى شود اما چيزى كه موجب خشم خدا شود نمى گويم»
📚الکافی ج 3 ص 262
🔸امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« گریه کردن بر فراق عزیزان موجب تسکین و آرامش انسان می شود »
📚الفقیه ج 1 ص 187
👌در نقل دیگری آمده است ؛
« فاطمه عليها السلام براى پدر خود نوحه كرد و رسول خدا دستور داد براى حمزه نوحه گرى كنند. »
📚بحار الانوار ج 82 ص 84
❕در نقل دیگری آمده است ؛
« امام باقر به امام صادق علیهما السلام سفارش كرد که از مالم فلان مقدار را اختصاص بده تا نوحه گران برایم ( بعد از مرگم ) تا ده سال در منی و در ایام منی ، نوحه گری و عزاداری کنند ( تا آل پیامبر فراموش نشوند )»
📚الکافی ج 5 ص 117 _ الفقیه ج 1 ص 182
❕در نقل دیگری آمده است ؛
« دخترى از امام صادق عليه السلام درگذشت، حضرت، يك سال بر او گريست، سپس فرزند ديگر او از دنيا رفت، باز حضرت يك سال نوحه گرى كرد، آنگاه كه اسماعيل فوت كرد، ناله او شدت يافت، برخى به امام صادق عليه السلام گفتند ؛ چرا از خانه تو، صداى ناله شنيده مى شود؟ در پاسخ فرمود ؛ « آنگاه كه حمزه درگذشت، پيامبر دستور داد زنان مدينه بر او نوحه سرايى كنند، چون او نوحه گرى ندارد.»
📚کمال الدین ج 1 ص 73 _ وسائل الشیعه ج 3 ص 241
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕يكى از غلامان امام زين العابدين عليه السلام نقل می کند ؛
« امام سجاد عليه السلام روزى به بيابان رفت و من هم دنبال ايشان رفتم. ديدم روى سنگ سختى به سجده افتاد. ايستادم و شيون و گريه اش را مى شنيدم و شمردم كه هزار بار فرمود: «لا إله إلّااللَّه حقّاً حقّا، لا إله إلّااللَّه تعبّداً و رِقّا، لا إله إلّااللَّه إيماناً و تصديقا!». آن گاه سرش را از سجده برداشت، در حالى كه محاسن و صورتش را اشك، فرا گرفته بود. گفتم: اى مولاى من! آيا وقتِ آن نرسيده كه غمت پايان يابد و گريه ات كمتر گردد؟به من فرمود ؛
«واى بر تو! يعقوب بن اسحاق بن ابراهيم، پيامبر بود و پسر پيامبر. او دوازده پسر داشت. خداوند سبحان، يكى از آنان را ناپديد كرد و موى سر او از اندوه، سفيد شد و از غم و غصّه، كمرش خميد و چشمش از فرط گريه نابينا گشت، در حالى كه پسرش زنده بود؛ ولى من ديدم كه پدر و برادر و هفده تن از خانواده ام، كُشته بر خاك افتاده اند. پس چگونه غصّه ام به پايان برسد و از گريه ام كاسته شود؟!»
📚الملهوف ص 88 _ وسائل الشیعه ج 3 ص 282
❕در نقل دیگر آمده است ؛
« على بن الحسين (زين العابدين) عليه السلام بيست سال يا چهل سال بر حسين عليه السلام گريست و هيچ گاه غذايى در برابرش گذاشته نشد، مگر اين كه گريست. يكى از غلامانش به ايشان گفت: اى پسر پيامبر خدا! جانم به فدايت! من مى ترسم كه تو از بين بروى. فرمود: «من غصه و اندوهم راى به خدا شكوه مى كنم و از خدا چيزى راى مى دانم كه شما بى اطلاعيد». من، هيچگاه قتلگاه فرزندان فاطمه را به ياد نمى آورم، جز اين كه گريه، راه گلويم را مى گيرد».
📚کامل الزیارات ص 213 _ مکارم الاخلاق ج 2 ص 93
❕در نقل های متعدد تاریخی آمده است که پیامبر گرامی در فراق عزیزان هم خود گریه می کردند و هم دیگران را توصیه به گریه کردن می کردند و اهلبیت علیهم السلام هم دستور به گریه و عزاداری برای امام حسین علیه السلام میدادند که تفصیل سخن را در ذیل بخوانید ؛
⚫️https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3089
⚫️https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3086
👌دو نقلی هم که معاند بر ممنوعیت گریه کردن به آن استناد کرد ، نمی تواند ادعای او را ثابت کند زیرا ؛
1⃣هر دو نقل از جهت سند مخدوش است ، در سند روایت اول عمرو بن شمر وجود دارد که نجاشی در مورد او می گوید به جد ضعیف است و در احادیث جعل می کرده است ؛
📚رجال نجاشی ص 287
❕در سند روایت دوم نیز ، دو راوی به نامهای « محمد بن سلیمان المقری و عبدالصمد بن علی النوفلی » وجود دارند که هر دو مجهول هستند ؛
📚مستدرکات رجال الحدیث ج 4 ص 436 _ ج 7 ص 120
2⃣اگر بگوییم دو روایت مذکور صحیح هم هستند باز هم روشن است که نهی علی علیه السلام نهی ارشادی بوده است نه تحریمی .
❕علی علیه السلام فرزند خود ام کلثوم یا برخی از صحابه خویش را از گریه و بی تابی کردن نهی کرد و به آنان دلداری داد تا مبادا آنان پس از شهادت علی علیه السلام همواره مشغول گریه و ناله و سوگواری باشند و از حمایت امام حسن علیه السلام غفلت کنند تا معاویه از این فرصت استفاده کرده و خلافت را از دستان امام حسن علیه السلام برباید ، چرا که معاویه در صدد بود که پس از شهادت علی علیه السلام کار خلافت خویش را یکسره کند و بر این امر برنامه ریزی نیز کرده بود ، چنان که می نویسند ؛
« چون خبر شهادت امير المؤمنين عليه السّلام و بيعت كردن مردم با حضرت امام حسن عليه السّلام به معاويه رسيد دو جاسوس فرستاد، يكى از مردم بنى القين به سوى بصره و ديگر از قبيله حمير به سوى كوفه كه آنچه واقع شود به او بنويسند و امر خلافت را بر امام حسن عليه السّلام فاسد گردانند. چون امام حسن عليه السّلام بر اين امر مطّلع شد جاسوس حميرى را طلبيد و گردن زد، و مكتوبى فرستاد به بصره كه آن جاسوس قينى را نيز پيدا نموده گردن زنند و نامه به معاويه نوشت و در آن نامه درج فرمود كه جواسيس مى فرستى و مكرها و حيله ها بر مى انگيزى گمان دارم كه اراده جنگ دارى اگر چنين است من نيز مهيّاى آن هستم. چون نامه به معاويه رسيد جوابهاى ناملايم نوشت و به خدمت حضرت فرستاد، و پيوسته بين آن حضرت و معاويه كار به مكاتبه و مراسله مى گذشت تا اینکه معاويه لشكر گرانى برداشت و متوجّه عراق شد ... »
📚الارشاد، مفید ج 2، ص 9 و 10 _ منتهی الامال ج 1 ص 537
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir