eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
220 ویدیو
52 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔أفسانه غضب فاطمه بر ابوبکر ◾️ایا در روایات صحیح اهل سنت امده که فاطمه از ابوبکر غضبناک شد؟در مورد روایتی که در صحیح بخاری امده <<فغضبت فاطمه>>جواب أهل سنت چیست؟ 📘پــــاســـــخ اهل سنت ؛ أهل سنت این عبارت را جزو أصل روایت نمیدانند بلکه انرا از ادراج راوی می دانند حال ادراج راوی چیست؟ ▫️ادراج یعنی اینکه راوی، فهم و توضیح خودش را به اصل روایت،اضافه میکند به عنوان شرح آن روایت مثل اینکه شما سخن شخصی را نقل کنید و بعضی توضیحات را در پرانتز به سخن آن شخص اضافه کنید. ایا انچه که در پرانتز ذکر کرده اید سخن ان شخص است؟خیر بلکه سخن شماست ادراج شماست. ▫️ در این حدیث، ادراج از سوی ابن شهاب زهری است که این سخنش هم مرسلی از جانب خودش است ومرسلات زُهری نزد علما قابل قبول نیستند ... 💠💠 👌روایتی است در صحیح بخاری که خواب را از چشم مولوی های اهلسنت زدوده است و آنان در آخرین دست و پا زدن های خود ، مدعی شده اند که غضب فاطمه سلام الله علیها بر ابوبکر ، از ساخته های ذهنی ابن شهاب زهری است و کذب و دروغ است ، آنان با این دروغ پردازی درصدد توجیه عوام خود هستند ، غافل از آنکه ما در کمین دروغگویی های آنان برای رسوا سازیشان هستیم. ❕روایت مذکور را بخاری از عایشه نقل می کند و تمام آنچه در روایت آمده است ، عین سخن عایشه است که وهابی به دروغ مدعی شده است که ادراج و کم فهمی ابن شهاب است ، نه عایشه . بخاری نقل می کند که عایشه می گوید ؛ « إنّ فاطمة بنت النبي أرسلت إلى أبي بكر تسأله ميراثها من رسول اللَّه ممّا أفاء اللَّه عليه بالمدينة وفدك وما بقي عن خمس خيبر، فقال أبوبكر: إنّ رسول اللَّه قال: «لا نورث ما تركناه صدقة»، إنّما يأكل آل محمّد في هذا المال، وإنّي واللَّه لا أُغيّر شيئاً من صدقة رسول اللَّه عن حالها الّتي كان عليها في عهد رسول اللَّه، ولأعلمنّ فيها بما عمل به رسول اللَّه. فأبى أبو بكر أن يدفع إلى فاطمة منها شيئاً، فوجدت فاطمة على أبي بكر فهجرته، فلم تكلّمه حتّى‏ توفّيت، وعاشت بعد النبي ستّة أشهر، فلمّا توفّيت دفنها زوجها علي ليلًا ولم يؤذن بها أبا بكر وصلّى عليها ... » « فاطمه دختر پيامبر براى ابوبكر پيغام فرستاد و ارث خود را از رسول خدا از آن چيزهايى كه خداوند در مدينه به ايشان بخشيده بود و نيز باقى مانده خمس خيبر، مطالبه نمود. ابوبكر به او گفت: رسول خدا گفته است: «ما چيزى به ارث نمى‏ گذاريم، آن چه از ما مى ‏ماند صدقه است». آل محمّد فقط مى‏ توانند از آن مال استفاده كنند. به خدا سوگند! من صدقه رسول خدا را از همان حال كه در زمان حياتش بوده هيچ تغيير نخواهم داد و درباره آن همان كارى را خواهم كرد كه رسول خدا انجام مى‏ داد. بدين وسيله ابوبكر از دادن حتى بخشى از آن‏ها به فاطمه خوددارى كرد، و👈 فاطمه نيز بر ابوبكر خشم گرفت و او را طرد كرد و با وى سخن نگفت تا از دنيا رفت.👉 فاطمه بعد از وفات پيامبر شش ماه زندگى كرد و هنگامى كه فوت نمود، همسرش على او را شبانه دفن كرد و به ابوبكر خبر نداد و خود بر او نماز خواند، و تا وقتى فاطمه در قيد حيات بود على در بين مردم وجهه‏ اى داشت، و چون از دنيا رفت مردم از او روى برگرداندند. » 📚صحیح بخاری ج 5 ص 82 _ صحیح مسلم ج 5 ص 153 👌می بینیم ، تمام آنچه در این نقل آمده است ، روایت عایشه است نه ادراج و کم فهمی ابن شهاب که او به نقل از عروه و او از عایشه این روایت را می آورد . ❕ وهابیان با وقاحت تمام در حال دروغگویی هستند تا بتوانند جوابی در برابر عوام خود داشته باشند ، حال دو مطلب اضافی ؛ 1⃣وهابی با دروغگویی می خواهد از اعتبار روایات ابن شهاب زهری و جایگاه رفیع او در نزد بزرگان اهلسنت بکاهد و او را فردی معرفی کند که برداشت خود را در روایت جعل می کرده است و علما به روایات او اعتماد ندارند ، در حالی که این سخنش کذب و دروغ است و بزرگان اهل سنت برای ابن شهاب زهری و روایاتی که نقل می کند ، ارزش و اهمیت زیادی قائل هستند و روایات او را حجت می دانند . ❕ ابن حبّان در مورد زهری می گوید ؛ «ابوبكر، محمّد بن مسلم بن عبيداللَّه بن عبداللَّه بن شهاب بن عبداللَّه بن حرب بن زهرة بن كلاب زهرى قرشى، ده تن از اصحاب رسول خدا را ديده است. او از داناترين و آشناترين مردمان به متون اخبار و نيكو شكل ‏ترين ايشان در ثبت آنهاست. وى فقيه و فاضل بود. افراد پر شمارى از وى حديث نقل كرده ‏اند. » 📚کتاب الثقات ج 5 ص 349 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕ يافعى در مورد او می گوید ؛ « امام ابوبكر، محمّد بن مسلم بن عبيداللَّه بن عبداللَّه بن شهاب زهرى، از فقها و محدّثان و تابعان سرشناس است. وى دانش فقهاى هفتگانه را حفظ كرد و از ده تن از صحابه- رضي اللَّه عنهم- روايت نمود. او از سهل بن سعد و انس بن مالك و افرادى ديگر حديث شنيده است. گروهى از پيشوايان، همچون مالك بن انس، سفيان ثورى و سفيان بن عُيَيْنَه از وى روايت كرده ‏اند. ابن مدينى مى ‏گويد: زهرى را نزديك به دوهزار حديث است. وى دانش فقهاى هفتگانه را فراگرفته و حفظ كرده است. عمر بن عبدالعزيز گفته است: هيچ كس داناتر از زهرى به سنّت گذشته، باقى نمانده است. مكحول نيز چنين گفتارى دارد. ليث گفته است: ابن شهاب گفت: دانشى را در دلم به وديعه نسپردم كه فراموشش كنم. » 📚مرات الجنان ، حوادث سال 124 ❕ابن حجر می گوید ؛ « محمّد بن مسلم ... فقيه، حافظ، كسى كه بزرگى و اتقانش مورد قبول همگان است. وى از سران طبقه چهارم [راويان حديث‏] است .... » 📚تقریب التهذیب ج 2 ص 207 ❕ سيوطى می گوید ؛ « زهرى‏ از بزرگان است. ... ليث گفته است: هيچ دانشمندى را جامع‏تر و عالم‏تر از ابن شهاب نديدم‏ » 📚اسعاف المبطا برجال الموطا ص 7 ( این کتاب همراه با تنویر الحوالک چاپ شده است ) 2⃣وهابی با دروغ گویی در صدد است که روایت بخاری را از اعتبار بیندازد و بگوید در این روایات اشتباهاتی توسط زهری صورت گرفته است و این روایت مطابق واقع نیست و دروغ است ، در حالی که بخاری و بزرگان اهلسنت معتقد بودند که هر چه در کتاب صحیح بخاری است ، همه مطابق واقع است و هیچ اشتباهی از جانب هیچ راوی رخ نداده است و کسی که غیر این سخن بگوید ، از اجماع اهل سنت خارج شده است و بدعت گذارده است ، آنان صراحتا می گویند ؛ « کتاب بخاری و مسلم صحیح ترین کتاب پس از قرآن کریم است » 📚مقدمه ابن الصلاح ( علوم الحدیث ) ، ج 1 ص 18 _ هدی الساری ج 1 ص 10 ❕« كتاب صحیح بخاری بزرگترین و با منزلت ترین کتاب، پس از قرآن کریم است » 📚تاریخ الاسلام ، ذهبی ، ج 19 ص 242 👌و می گویند ؛ « هر راوی که در کتاب بخاری و مسلم از او روایت نقل شود ، از پل وثوق و اعتبار ، عبور کرده است » 📚هدی الساری ج 1 ص 384 ❕همچون نووی شارح كتاب مسلم برای سخن زیر، ادعای اجماع نموده و می نویسد ؛ « اگر کسی سوگند یاد کند که آنچه در دو کتاب بخاری و مسلم آمده سخنان پیامبر می باشد و در غیر این صورت همسرم بر من طلاق است ، به اجماع علمای اسلام سخن صحیحی گفته و کفاره شکستن سوگند بر او نیست » 📚صحیح مسلم بشرح النووی ج 1 ص 19 👌أمام الحرمین گوید ؛ « اگر کسی به دو کتاب صحیح بخاری و مسلم سوگند یاد کند که هر آنچه در این دو کتاب آمده کلام رسول خداست باید همسر خود را طلاق دهد. چرا که همه مسلمانان بر صحت روایات آن اجماع دارند » 📚قواعد التحدیث ج 1 ص 58 ❕یعنی اگر کسی سوگند بخورد به صحت تمام روایات بخاری و مسلم چنین سوگندی برای طلاق همسر صحیح است. 👌یا فرزند محمد بن اسماعیل بخاری برای تمجید از کتاب پدرش از ابوزید مروزی نقل می کند ؛ « بین رکن و مقام خوابیده بودم که رسول خدا را در خواب دیدم. حضرت به من فرمود: اى ابا زید تا کی می خواهی کتاب شافعی را بخوانی و كاب مرا نخوانی؟ عرض کردم: کتاب شما کدام است؟ حضرت فرمود: كتاب صحيح محمد بن اسماعیل بخاری » 📚هدی الساری ج 1 ص 489 ❕در مقدمه فتح الباری، معروف ترین شرح كتاب بخاری از ابن حجر عسقلانی برای اعتبار بخشی به کتاب بخاری چنین آمده ؛ « مشکلی برایم پیش نیامد، مگر آن که با خواندن صحیح بخاری، بر طرف شد و هیچ سوار بر کشتی را ندیدم که کتاب بخاری را همراه داشته باشد و کشتی اش غرق شود؟ » 📚هدی الساری ج 1 ص 13 ❕به خاطر همین است که این کتاب در بین اهل سنت به «أخ القرآن؛ برادر قرآن» شهرت دارد و به همین رو، در برخی مناطق، همه ساله برای این کتاب همچون قرآن کریم، همایش و مراسم ختم صحیح بخاری برگزار کرده و قداستی همچون قرآن برای این کتاب قائلند. @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند را که مدعی است امام باقر ع با امام سجاد ع ، مخالفت امر الزامی کرده است و عصمت ایشان زیر سوال رفته و امام باقر ع به خاطر قیافه زشت همسرش از او روی گردانده است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1449
🤔 ❔در کتب شیعه آمده است که الله متعال سوار شتر می شود ( العیاذ بالله ) ❗️❗️ 💠💠 👌روایت مورد استناد وهابی ، این نقل است که در کتاب « الاصول السته عشر » ، به نقل از اصل « زید نرسی » آمده است که مطابق آن ، امام صادق علیه السلام فرموده است ؛ «خداوند در روز عرفه در اول ظهر ، بر شتری که در سرش شکاف است ، قرار می گیرد ، اهل عرفات از جانب راست و چپ ، دو طرف رانش را می گیرند تا مغرب می شود و مردم از دور او پراکنده می شوند ... دو فرشته می گوید خداوندا سلامت بدار ، سلامت بدار ، خداوند به آسمان ( دنیا ) می آید و می گوید استجابت کن ، استجابت کن یا رب العالمین .... » « إِنَّ اللَّهَ يَنْزِلُ فِي يَوْمِ عَرَفَةَ فِي أَوَّلِ الزَّوَالِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى جَمَلٍ أَفْرَقَ يُصَالُ بِفَخِذَيْهِ أَهْلُ عَرَفَاتٍ يَمِيناً وَ شِمَالًا وَ لَا يَزَالُ كَذَلِكَ حَتَّى إِذَا كَانَ عِنْدَ الْمَغْرِبِ وَ نَفَرَ النَّاسُ وَكَّلَ اللَّهُ ملکین... ینادین يَا رَبِّ سَلِّمْ سَلِّمْ وَ الرَّبُّ يَصْعَدُ إِلَى السَّمَاءِ وَ يَقُولُ- جَلَّ جَلَالُهُ-: آمِينَ آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِين‏ ... » 📚الاصول السته عشر ، ص 204 ❕این روایت از چند جهت قابل بررسی است ؛ 1⃣این روایت خلاف قرآن است ، و ما ماموریم روایتی را که خلاف قرآن است را نپذیریم ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « روایتی که از ما نقل می شود را تصدیق نکنید مگر زمانی که موافق با کتاب خدا باشد » 📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123 ❕قرآن صراحتا تصریح می کند که خداوند جسم نیست و مکانی را اشغال نمیکند و بر چیزی فرود نمی آید . 👌زيرا از منظر قرآن، خدا محيط بر همه چيز است ( فصلت 54 ) و همه جا هست ( حدید 4) ، و از اين گذشته اگر خداوند جسم باشد شبيه و مانند دارد، و مى ‏دانيم در آيات متعدّدى از قرآن هرگونه شبيه و مانند از خدا نفى شده است‏ (لیس کمثله شی ء ) ( شوری 11 ) ❕از نظر عقلى نيز موجودى كه از جايى به جاى ديگر منتقل مى‏ شود، نمى‏ تواند واجب الوجود باشد. بنا بر اين روایت مذکور به حکم قرآن و عقل باطل است . 2⃣ما ماموریم که روایتی را که بر خلاف روایات مشهور اهل بیت علیهم السلام است را طرد کنیم ، چنان که راوی می گوید ؛ « از امام باقر ع پرسيدم ؛دو خبر يا حديث متعارض از شما نقل مى‏ شود.كدام‏يك را بپذيريم؟ فرمود: آن را كه بين اصحاب تو مشهور است و شاذّ نادر را رها كن » 📚بحار الانوار ج 2 ص 246 ❕روایات مشهور اهلبیت ع ، تصریح دارد که خداوند دارای حرکت و انتقال نیست و مکانی را اشغال نمی کند و اساسا خداوند جسم نیست . 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « کسی که عقیده به جسمیت خدا داشت ، پشت سرش نماز نخوانید و به او زکات ندهید » 📚بحار الانوار ج 3 ص 303 ❕امام کاظم علیه السلام فرمود ؛ « خداوند از ازل وجود داشته بدون زمان و مکانی و الان نیز همان گونه است هیچ مکانی از او خالی نیست در عین حال هیچ مکانی را اشغال نمی کند و در هیچ مکانی حلول نمی کند » 📚توحید صدوق ، ص 310 ❕ عبد العظيم حسنی میگوید ، ابراهيم بن ابى محمود گفت: به امام رضا عليه السلام گفتم: در باره حديثى كه از رسول خدا روايت مى‏ كنند كه «خداوند- تبارك و تعالى- هر شب به آسمان دنيا فرود مى‏ آيد»، چه مى ‏فرمايى؟ ❕فرمود: «خداوند از رحمت و آمرزش خود دور سازد كسانى را كه كلمات و گفتارها را از جاى خود تغيير مى‏ دهند. به خدا سوگند، پيامبر خدا چنين نفرموده است ... » 📚توحید صدوق ، ص 176 ❕در روایت دیگری آمده است ؛ « در نزد امام کاظم ع ، گروهى مذكور شد که گمان ميكنند كه خداى تبارك و تعالى بسوى آسمان دنيا فرود مى ‏آيد امام ع فرمود ؛ « خداى تبارك و تعالى فرود نمي آيد و احتياج به این ندارد كه فرود آيد جز اين نيست كه منظر و نظرگاهش از نزديك و دور برابر است نزديكى از او دور نباشد و هيچ دورى به او نزديك نباشد و احتياج ندارد بلكه به او احتياج باشد و او است خداوند افزونى و نيست خدائى مگر او كه عزيزيست حكيم كه آنچه گويد و انجام دهد ، درست باشد اما قول وصف ‏كنندگان كه خداى تبارك و تعالى فرود مى‏ آيد جز اين نيست كه اين را كسى ميگويد كه او را بسوى نقصان يا زياده نسبت ميدهد و هر متحركى محتاج است بكسى كه او را حركت دهد يا به آن حركت كند پس گمانهاى بد را بخدا گمان كرده و هلاك شده پس در صفاتش حذر كنيد از آنكه بر حدى بايستيد كه او را به نقصان يا زياده يا حركت يا زوال يا برخاستن يا نشستن اندازه كنيد چه خدا جليل و بزرگتر است از وصف آنها كه او را وصف ميكنند » 📚الکافی ج 1 ص 125 _ الاحتجاج ج 2 ص 386 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 3⃣این روایت موافق با روایات اهل سنت است و ما ماموریم که چنین روایتی را طرد کنیم ، زیرا اهل سنت معتقدند که خداوند به آسمان دنیا فرود می آید و نقل می کنند که بر حیوانات سوار می شود . ❕راوی از امام صادق علیه السلام سوال کرد که ؛ « دو خبر از شما می بینیم که یکی از آنها موافق اهل سنت و دیگری مخالف عقیده اهل سنت است ، کدام خبر را اخذ کنیم ؟ امام علیه السلام فرمود آن خبری را که با اهل سنت مخالف است ، آن را اخذ کنید چرا که رشد و هدایت در آن است » 📚 الکافی ج 1 ص 68 👌احمد بن حنبل از بزرگان اهل سنت روایت می کند که پیامبر فرمود ؛ «در یک سوم آخر شب خداوند به آسمان دنیا فرود می آید و ابواب آسمان باز می شود و خداوند دستش را باز می کند و می گوید آیا سوال کننده ای است که من اجابتش کنم» 📚مسند احمد ج1 ص 388 ❕ابی رزین می گوید ؛ « پیامبر فرمود ، من خداوند را در منی دیدم، آن زمانی که از طرف منی به طرف مکه کوچ می کردند که روی شتری با رنگ های سیاه و سفید داشت و بر دوش خداوند، یک پیراهن بلندی بود. » « رایت ربی بمنی عند النفر علی جمل اورق ، علیه جبه » 📚تاریخ مدینه دمشق ج 27 ص 396 ❕ابن تیمیه می گوید ؛ « اگر خداوند بخواهد می تواند با قدرت خویش بر پشت پشه ای هم سوار شود حال چرا نتواند بر روی عرش استقرار یابد» 📚التاسیس فی رد اسس التقدیس ، ج 1 ص 568 👌باز ابن تیمیه می گوید ؛ « خداوند عز و جل هر شب از آسمان به زمین می ٱید کسی که منکر این سخن گردیده و یا آن را توجیه کند بدعت گذار و گمراه است» 📚کتب و رسائل و فتاوی ابن تیمیه ( مجموع الفتاوی ) ج 5 ص 61 4⃣چنان که گفتیم ، روایت مذکور به نقل از « اصل زید النرسی » بوده است ، شیخ صدوق و استادش ابن الولید معتقد بودند که اصل زید نرسی مورد جعل و تحریف جاعلان حدیث قرار گرفته است و اعتباری ندارد ؛ 📚الفهرست ، طوسی ، ص 202 ❕اگر هم نگوییم که تمام « اصل زید النرسی » مورد جعل و تحریف قرار گرفته است ، حداقل روشن است که روایت مذکور مورد جعل و تحریف واقع شده است ، زیرا هم مخالف قرآن و سنت است و هم موافق روایات اهلسنت . 👌در زمان ائمه ع ، جاعلانی بودند که در کتب اصحاب ائمه ع ، تحریفات و جعلیاتی را وارد می کردند ، مانند « مغیره بن سعید » که امام صادق ع در مورد او می فرمود ؛ «او در کتب اصحاب پدرم ، احادیثی وارد کرد که پدرم نگفته بود ، پس از خدا بترسید و روایتی را که از ما نقل می شود و با سخن خداوند و سنت محمد مخالف است ، نپذیرید » 📚بحار الانوار ج 2 ص 250 ❕بنابراین اگر بپذیریم که اصل زید النرسی ، به تمامه تحریف نشده است ، یقینی است که روایت مذکور توسط جاعلان حدیث ، در اصل او وارد شده است ، تا بگویند شیعه نیز عقیده اهلسنت در نزول خداوند به دنیا و سوار شدن بر حیوانات را دارد ، اما حاشا و کلا که شیعه چنین اعتقادی داشته باشد ، محقق کتاب تنقیح المقال متذکر همین نکته می شود ؛ 📚تنقیح المقال ج 29 ص 179 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔آخرش امام صادق ع از لیست امامان معصوم  و علما پاک میشود چون باز هم مخالف عقیده شیعه سخن میگوید حدثنا أبي ، ومحمد بن الحسن بن أحمد بن الوليد ـ رضي‌الله‌عنهما ـ قالا : حدثنا عبد الله بن جعفر الحميري ، عن محمد بن الحسين بن أبي الخطاب ، قال : حدثنا النضر بن شعيب ، عن عبد الغفار الجازي ، عن أبي عبد الله عليه‌السلام في قول الله عزوجل : « إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا [١] » قال :👈الرجس هو الشك http://lib.eshia.ir/15257/1/138/ نام کتاب : معاني الأخبار نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1 صفحه : 138 در ایه تطهیر منظور از رجس و پلیدی 👈معصوم شدن و پاک شدن از گناهان نیست بلکه منظور از رجس و پلیدی 👈تردید و شک هست ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً » «خداوند مى ‏خواهد پليدى و گناه را، فقط از شما اهل بيت دور كند و كاملًا شما را پاك سازد » ( سوره احزاب، آيه 33 ) 1⃣رجس به معناى پليدى است؛ گاه بر پليديهاى ظاهرى مادّى اطلاق مى‏ شود و گاه در پليدي هاى معنوى استعمال مى‏ شود و گاه در هر دو به كار مى‏ رود، همانگونه كه راغب در مفردات به اين مطلب تصريح كرده است. 📚مفردات الفاظ القرآن ج 1 ص 342 ❕براى هر كدام از موارد سه‏ گانه فوق، يك آيه از قرآن مجيد شاهد مى‏ آوريم ؛ 🔸الف ؛ پليدى معنوى ؛ در آيه 125 سوره توبه مى‏ خوانيم ؛ « وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ‏ و امّا آنها كه در دلهايشان بيمارى است، پليدى بر پليديشان افزوده؛ و از دنيا رفتند در حالى كه كافر بودند. » 👌 «رجس» در اين آيه شريفه به معناى پليدى معنوى است، زيرا نفاق نوعى پليدى معنوى محسوب مى‏ شود نه پليدى و آلودگى ظاهرى. 🔸ب ؛ پليدى ظاهرى ؛ در آيه 145 سوره انعام مى‏ خوانيم ؛ « قُلْ لا أَجِدُ فِي ما أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّماً عَلى‏ طاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَماً مَسْفُوحاً أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ ... » « (اى پيامبر ما!) بگو: «در آنچه بر من وحى شده، هيچ غذاى حرامى نمى‏ يابم، به جز اين كه مردار باشد، يا خونى كه (از بدن حيوان) بيرون ريخته، يا گوشت خوك باشد، كه اينها همه پليد هستند ... » ❕روشن است كه رجس در اين آيه شريفه به معناى پليدى ظاهرى است. 🔸ج ؛ پليدى معنوى و ظاهرى ؛ رجس در آيه 90 سوره مائده در هر دو معنى به كار رفته است؛ در اين آيه مى‏ خوانيم ؛ « يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ‏ » « اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! شراب و قمار و بتها و از لام (/ نوعى بخت‏ آزمايى) پليد و از عمل شيطان است، از آنها دورى كنيد تا رستگار شويد » 👌 «رجس» در اين آيه شريفه هم به معناى پليدى ظاهرى است و هم پليدى معنوى؛ زيرا شراب پليدى و آلودگى ظاهرى دارد، ولى قمار و ازلام داراى پليدى ظاهرى نمى‏باشند، امّا پليدى معنوى دارند. ❕نتيجه اين كه، رجس در آيات قرآن مجيد معناى عامى دارد و شامل هرگونه پليدى، ظاهرى و معنوى و اخلاقى و عقيدتى و جسمى و روحى و روانى مى‏ شود. 👌بنابراين، خداوند متعال در آيه تطهير به اراده تكوينيّه هرگونه پليدى (با تمام وسعت معناى آن) را از اهل البيت عليهم السلام دور كرده و آنها را تطهير نموده است. ❕دليل ما بر اين كه رجس در اين آيه شريفه شامل پليدي هاى مادّى و معنوى هر دو مى‏ شود، اطلاق اين كلمه است؛ يعنى چون كلمه «الرجس» مقيّد به قيد و مشروط به شرطى نشده، و با ( ال جنس آمده ) و بطور مطلق و بدون قيد و شرط بيان شده، شامل هر نوع پليدى مى ‏گردد. 📚آیات ولایت در قرآن ، ص 153 ❕به بیان دیگر ؛ 👌بعضى براى «رجس» مصاديق يا معانى زيادى ذكر كرده ‏اند مانند: گناه و شرك و حسد و بخل، ناپاك، نجس، مخلوط، چركين، صداى شديد خارج از حد اعتدال، شك، كفر، لعنت، بوى بد، و مانند آن. ❕اما «رجس» در آيه فوق به خاطر مطلق بودن معناى وسيع و گسترده‏ اى دارد، و هرگونه گناه و شرك و بخل و حسد و آلودگى‏ هاى ظاهرى و باطنى و حالات و اخلاق نفرت‏ انگيز را شامل مى‏ شود، در واقع اهل‏بيت پيامبر از همه اين امور به اراده پروردگار پاك بوده ‏اند ، زيرا اراده خداوند تخلف ‏ناپذير است، وقتى او اراده كرده، پليدى را از اين خاندان دور كند مفهومش «تضمين عصمت» آنها است، زيرا مسلّماً شرك و گناه در هر شكل و هر صورت از واضح‏ترين مصاديق رجس و پليدى است، و نفى رجس و پليدى به طور مطلق، مسلّماً شامل گناهان مى‏ شود. 📚پیام قرآن ج 7 ص 89 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕لذا در تفسیر نمونه می خوانیم ؛ « واژه « رجس » به معنى شى‏ء ناپاك است خواه ناپاك از نظر طبع آدمى باشد يا به حكم عقل يا شرع و يا همه اينها و اينكه: در بعضى از كلمات، « رجس » به معنى" گناه" يا" شرك" يا" بخل و حسد" و يا" اعتقاد باطل" و مانند آن تفسير شده، در حقيقت بيان مصداقهايى از آن است، و گرنه مفهوم اين كلمه، مفهومى عام و فراگير است، و همه انواع پليديها را به حكم اينكه الف و لام در اينجا به اصطلاح" الف و لام جنس" است شامل مى ‏شود. 📚تفسیر نمونه ج 7 ص 89 2⃣و در این که مخاطب آیه شریفه پنج تن آل عبا و سایر امامان علیهم السلام هستند ، شک و تردیدی نیست . 👌امام صادق علیه السلام با صراحت فرمودند ؛ « مقصود از آیه شریفه امامان ع هستند » « یعنی الائمه » 📚الکافی ج 1 ص 423 ❕در روایت دیگر پیامبر گرامی ص ، خطاب به علی ع ، فرمود ؛ « این آیه در شان تو و دو نوه من ( حسن و حسین ) و ائمه از فرزندان تو نازل شده است » . پیامبر گرامی در ادامه نام یک یک امامان را بردند و خطاب به علی ع فرمودند ؛ «آنان امامان بعد از تو هستند ،👈 مطهر و معصوم هستند و دشمنانشان ملعونین هستند »👉 📚کفایه الاثر ، ص 155 _ البرهان فی تفسیر القرآن ، ج 4 ص 444 _ بحار الانوار ج 36 ص 336 3⃣بنابراین مخاطب آیه امامان علیهم السلام هستند و در حدیث فوق الذکر دیدیم که تصریح کردند که مقصود از « رجس » مطلق گناهان است و آن بزرگواران از همه گناهان پاک هستند ، چنان که در حدیث دیگر ، علی ع به این نکته تصریح کرده و فرمودند ؛ « خداوند عز و جل ما اهل بیت را برتری داده است و چگونه چنین نباشد ، در حالی که خداوند می گوید ؛ « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا » ، 👈به تحقیق خداوند ما از از تمام فواحش و زشتی ها ، پاکیزه ساخته است ، چه زشتی های ظاهری و چه باطنی 👉و ما بر طریق و مسیر حق هستیم ؛ « طهرنا الله من الفواحش ما ظهر منها و ما بطن فنحن علی منهاج الحق » 📚تاویل الایات ، ص 450 _ المسترشد فی الامامه ص 400 ❕بنابراین مقصود از رجس ، مطلق گناهان است و اگر در روایتی مقصود از رجس ، شک و تردید دانسته شده است ، تنها بیان یک مصداق از مصادیق رجس بوده است ، چنان که در روایتی به صراحت به این نکته تصریح شده است . 👌پیامبر گرامی خطاب به سلمان فرمود ؛ « این آیه ( آیه تطهیر ) ، در مورد من و برادرم علی و دخترم فاطمه و اوصیاء ( پس از من ) ، یکی پس از دیگری نازل شده است ، فرزندان من و برادرم ( علی ) ، ای سلمان آیا می دانی « رجس چیست » ، ... رجس شک است ، پس اهل بیت هیچ شکی در آنچه از جانب خدا نازل شده است نمی کنند ، 👈در طینت و ولادت مطهرند و مطهر و معصوم هستند از هر بدی » 👉« مطهرون معصومون من کل سوء » 📚کتاب سلیم بن قیس ، ج 2 ص 909 ❕یا امام حسن ع فرمود ؛ « پلیدی را از ما دور کرد و پاک و پاکیزه مان کرد ، رجس شک است ، هرگز شک در پرودگار و دین او نداریم و👈 از هر بد اندیشی و گمراهی پاکمان نمود👉 » « طهرنا من کل افن و غیه » 📚امالی طوسی ص 562 _ حلیه الابرار ج 2 ص 72 ❕بنابراین ، خود آن بزرگواران شک را به عنوان یک مصداق از مصادیق رجس بیان کرده اند و در ادامه تصریح کرده اند که مقصود از آیه تطهیر ، مطلق گناهان و عصمت و پاکیزگی اهل بیت علیهم السلام است . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 4⃣اگر از این بیان هم کوتاه بیاییم ، باز هم می گوییم که اگر مقصود از رجس ، تنها شک هم باشد ، این بیان نه تنها با عصمت اهل بیت ع منافات ندارد ، بلکه دلیل اثباتی بر عصمت آنان می باشد . 👌مثلا امام باقر ع فرمود ؛ « مقصود از رجس ، شک است و ما هیچ گاه در دینمان شک نمی کنیم » 📚بصائر الدرجات ج 1 ص 206 _ تفسیر العیاشی ، ج 1 ص 251 ❕یا مطابق روایات فوق تصریح شد که آنان در خداوند ، و حقانیت خداوند شکی ندارند . 👌نقطه مقابل شک ، یقین است ، در روایات فوق تصریح شد ، هیچ شکی در وجود اهل بیت ع نیست یعنی آنان در درجه عالی یقین هستند . کسی که دارای یقین محض است ، یعنی دارای عصمت است ، و معصیت خداوند را نمی کند ، زیرا در روایات دیگری ، تصریح شده است که یقین بالاترین چیز است و حتی از تقوا و پرهیزکاری و ایمان نیز برتر و بالاتر است . ❕امام رضا ع در پاسخ به سؤال از ايمان و اسلام فرمود ؛ « ابو جعفر (حضرت باقر) عليه السلام فرمود ؛ دين همان اسلام است و ايمان يك درجه بالاتر از آن است و تقوا يك درجه بالاتر از ايمان و 👈يقين يك درجه بالاتر از تقواست 👉و ميان مردم چيزى به اندكى يقين تقسيم نشده است. » 📚الکافی ج 2 ص 52 👌و فرمود ؛ « ايمان يك درجه بالاتر از اسلام است و تقوا يك درجه بالاتر از ايمان و👈 يقين يك درجه بالاتر از تقوا👉 و ميان مردم چيزى به كمى يقين تقسيم نشده است. » 📚الکافی ج 2 ص 52 ❕بنابراین کسی که یقین محض دارد ، یعنی اسلام و ایمان و تقوا را با هم دارد و چنین کسی همان معصوم است ، لذا علامه مجلسی می گوید ؛ « کسی که در درجه ( بالای ) یقین به خدا و آخرت است ،👈 هیچ معصیتی از او صادر نمی شود » 👉 📚مراه العقول ج 3 ص 248 ❕بر همین اساس ،خداوند می گوید که اهل یقین جهنم را با چشم خود می بینند ، که در نتیجه ، هیچ گاه به جهنم نزدیک نمی شوند و معصیت نمی کنند ؛ « كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ _ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ _ ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَيْنَ الْيَقِين‏ » « چنان نيست كه شما خيال مى‏ كنيد اگر شما علم اليقين داشتيد ، شما قطعا جهنم را خواهيد ديد ، سپس آن را به عين اليقين مشاهده خواهيد كرد. » ( تکاثر 5 _ 6 _ 7 ) @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ✍نافرمانی علی ع در برابر سخن پیامبر ص در کتب شیعه نام کتاب : تأويل الآيات (الأسترآبادي النجفي، السيد شرف الدين) ، جلد : 2 ، صفحه : 679 http://lib.eshia.ir/12004/2/679/ ترجمه على عليه السلام ، نزد فاطمه عليهاالسلام بود . فاطمه عليهاالسلام به او فرمود: «اى على! نزد پدرم برو و از او چيزى براى ما درخواست كن». على عليه السلام فرمود: «باشد» . پس نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله رفت . 👈👈پيامبر صلى الله عليه و آله ، يك دينار به او داد و فرمود : «اى على! برو و با اين دينار ، غذايى براى خانواده ات خريدارى كن» 👌. على عليه السلام از نزد پيامبر صلى الله عليه و آله بيرون رفت. در راه، به مقداد بن اسود برخورد و مدّتى با هم [به سخن] ايستادند . مقداد ، حاجتش را به او گفت . 👈👈على عليه السلام ، دينار را به او داد و به مسجد رفت و سرش را گذاشت و خوابيد 😳. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، منتظر او ماند ؛ امّا نيامد . باز انتظار كشيد ؛ امّا از على عليه السلام خبرى نشد . لذا بيرون رفت و در مسجد مى گشت كه ديد على عليه السلام در آن جا خوابيده است . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، او را تكان داد . على عليه السلام [بيدار شد و ]نشست. پيامبر صلى الله عليه و آله به او فرمود : «اى على! چه كردى؟» . فرمود: «اى پيامبر خدا! از نزد شما كه رفتم ، به مقداد بن اسود برخوردم و او، آنچه را خدا خواست بگويد، به من گفت (و اظهار حاجت كرد) و من ، آن دينار را به او دادم». پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : «همانا جبرئيل عليه السلام ، اين مطلب را به من خبر داد ، و خداوند ، درباره تو اين آيه را فرو فرستاد : «و [ديگران را] بر خويشتن ، مقدّم مى دارند ، هر چند، خودشان نيازمند باشند . و آنها كه از آزمندىِ نفس خويش ، مصون بمانند ، آنان ، همان رستگاران اند » ❗️❗️ 💠💠 👌روایت مذکور ، اگر چه از نظر سندی ضعیف است ، زیرا در سند آن ، احمد بن محمد بن عیسی وجود دارد که مجهول است ؛ 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 1 ص 464 ❕اما مفهوم روشنی دارد و آن لزوم مقدم داشتن دیگران بر خود ، حتی در صورتی که خود انسان محتاج و نیازمند است ، و به مال علاقه دارد ، چنان که خداوند می فرماید ؛ « و براى كسانى كه در دار الهجرة (سرزمين مدينه) و در خانه ايمان، قبل از مهاجران، مسكن گزيدند، آنها كسانى را كه به سويشان هجرت كنند دوست مى‏ دارند و در دل خود نيازى به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمى‏ كنند، و آنها را بر خود مقدم مى ‏دارند هر چند شديدا فقير باشند، كسانى كه خداوند آنها را از بخل و حرص نفس خويش بازداشته رستگارند. » ( حشر 9 ) ❕و می فرماید ؛ « ( نیکوکاران ) ، مال (خود) را با علاقه‏ اى كه به آن دارند به خويشاوندان و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان انفاق مى ‏كنند » ( بقره 177 ) 👌پیامبر گرامی نیز همگان را دعوت به ایثار و مقدم داشتن دیگران بر خود می کردند ، و خود نیز چنین عمل می کردند ، چنان که در روایت آمده است که فرمود ؛ « هر كه ديگران را بر خود مقدّم بدارد، خداوند در روز قيامت، در ورود به بهشت، او را مقدّم مى‏ دارد». 📚مجمع البیان ج 2 ص 792 ❕امام صادق ع فرمود ؛ « شبى كه پيامبر به آسمان برده شد، به ايشان گفته شد: «خداوند- تبارك و تعالى- تو را در سه چيز مى‏ آزمايد تا بنگرد كه شكيبايىِ تو چگونه است». ❕پيامبر گفت: تسليم فرمان تو ام، اى پروردگار من! و مرا توانى بر شكيبايى نيست، مگر به كمك تو. آن سه كدام ‏اند؟ 👌گفته شد: «نخستينِ آنها، گرسنگى كشيدن و مقدّم داشتن نيازمندان بر خود و بر خانواده‏ ات است». پيامبر فرمود: پروردگارا! پذيرفتم و راضى و تسليم هستم و توفيق و صبر دادن، از توست .... » 📚کامل الزیارات ص 548 ❕عایشه می گوید ؛ « پيامبر خدا، تا زمانى كه از دنيا رفت، هرگز سه روز پياپى، غذاى سير نخورد. البتّه اگر مى ‏خواست، مى‏توانست سير بخورد؛ امّا او ديگران را بر خود، مقدّم مى ‏داشت. » 📚تنبیه الخواطر ج 1 ص 172 👌بنابراین خداوند و پیامبر گرامی ، خودشان دیگران از جمله علی ع را دعوت به ایثار و مقدم داشتن دیگران می کردند ، و این که مطابق روایت مورد استناد ،علی ع ، مقداد را مقدم داشت ، آن هم مطابق امر خداوند و رسولش بوده است ، لذا در ادامه روایت می گوید که پس از این عملکرد علی ع ، خداوند در مدح او آیه نازل کرد ، در حالی که اگر عمل علی ع نافرمانی بود ، مورد مدح و ستایش قرار نمی گرفت . 🔸 👇
🔸ادامه 👇 ❕به بیان دیگر ؛ 👌پیامبر به علی ع دینار را داد تا مواد غذایی تهیه کند ، اما از گذشته و قبل از این جریان به صورت کلی ، همگان و علی ع را دعوت به ایثار و مقدم داشتن دیگران بر خود کرده بود ، بنابراین دو امر به علی ع از جانب پیامبر رسیده بود ؛ 1⃣تهیه مواد غذایی 2⃣ایثار و مقدم داشتن دیگران 👌علی ع با توجه به نیاز مقداد ، به امر دوم پیامبر در مورد ایثار و از خود گذشتگی عمل کرد ، نه آنکه خلاف امر پیامبر رفتار کرده باشد ، زیرا ایشان هیچگاه بر خلاف امر پیامبر رفتار نمی کردند ، خود ایشان می فرمود ؛ « اصحاب و یاران راز دار محمد به خوبی می دانند که من هرگز لحظه ای مخالفت خدا و پیامبرش را نکردم » 📚نهج البلاغه خطبه 197 ❕پیامبر گرامی نیز بارها در مورد علی علیه السلام فرمود که او با است و حق با او است و لحظه ای این دو از یکدیگر جدا نمی شوند و یا علی با قرآن است و قرآن با علی است و این دو با هم ندارند . 📚مستدرک ج3 ص119 _ تاریخ ج14 ص321 _ الزوائد ج7 ص234 ❔چگونه ممکن است علی علیه السلام که لحظه ای از حق و قرآن جدا نمی شود ، خلاف حق و قرآن رفتار کرده باشد و امر پیامبر را کرده باشد ❗️ ❕همواره سخن حضرت علی علیه السلام این بود ؛ « من بنده ای از محمد هستم » 📚 الانوار ج3 ص283 _ توحید ص174 👌و می فرمود ؛ « من و پیرو محمد هستم » 📚تاریخ طبری ج3 ص291 ❔بنابراین چگونه قابل قبول است که علی ع لحظه ای پیامبر گرامی ص و مولای خود را عصیان کند❕ ❕آری آن کس که پیامبر را عصیان و مخالفت می کرد ، عمر بن خطاب بود نه علی ع ، که نمونه بارز آن ، عصیان عمر در قضیه حدیبیه است ، آنجایی که پیامبر گرامی به امر خداوند با مشرکین صلح کرد ، اما این صلح خوشایند عمر نبود ❗️❗️ 👌علمای اهل سنت نقل می کنند ؛ « عمر بن خطّاب- كه غيرتش تحريك شده بود- از جا پريد و در حالى كه آثار خشم و نفرت در سرش هويدا بود نزد ابو بكر آمد و گفت: ابو بكر! مگر اين مرد پيغمبر خدا نيست؟ ابو بكر گفت: چرا هست. عمر گفت: مگر ما مسلمان نيستيم؟ ابو بكر گفت: چرا هستيم...پس چرا بايد در امر دين خود در برابر آنها پستى نشان دهيم؟ ❕ابو بكر گفت: اى مرد! او پيغمبر خداست و بر خلاف فرمان خدا عمل نمى‏ كند. خدا هم ياور اوست. او تا لحظه مرگ، خود را مطيع خدا مى ‏داند. من هم گواهى مى ‏دهم كه او پيغمبر خداست ... » 📚السیره الحلبیه ج 2 ص 706 _ صحیح بخاری ج 3 ص 182 ❕مسلم در باب صلح حديبيه روايت مى‏ كند ؛ « عمر به پيغمبر گفت: مگر ما بر حق و آنها بر باطل نيستند؟ پيغمبر فرمود: چرا. گفت: جز اين است كه كشتگان ما در بهشت و مقتولين آنها در دوزخ هستند؟ فرمود: چرا همينطور است. گفت: پس چرا بايد در امر دين خود در مقابل آنها پستى نشان دهيم و برگرديم، تا ببينيم خداوند ميان ما و ايشان چه حكم مى ‏كند؟ پيغمبر فرمود: «اى پسر خطّاب! من پيغمبر خدا هستم، خدا هرگز مرا ضايع نمى‏ کند». عمر هم به راه افتاد و بلادرنگ در حالى كه سخت خشمگين بود ابو بكر را ملاقات كرد و گفت: ابو بكر! مگر ما بر حقّ و آنها بر باطل نيستند؟ ابو بكر گفت: چرا. عمر گفت: مگر ما عقيده نداريم كه كشتگان ما در بهشت و كشتگان آنها در جهنّم است؟ ابو بكر گفت: چرا همينطور است. گفت: پس چرا بايد در دين خود پستى نشان دهيم و برگرديم و ببينيم خدا ميان ما و ايشان چه حكم مى‏كند؟ ابو بكر گفت: اى پسر خطّاب! او پيغمبر خداست و خدا هرگز و هيچ‏گاه او را ضايع نمى ‏گرداند ... » 📚صحیح مسلم ج 3 ص 1412 ❕در روایت دیگر عمر گفت ؛ « من بخاطر جلوگيرى از صلح، كارهايى كردم » 📚صحیح بخاری ج 3 ص 182 ❕وقتى پيغمبر به اصحاب خود و عمر فرمود شتران خود را به منظور قربانى نحر كنيد، اعتنا نكردند تا حضرت سه بار به آنها امر فرمود ، چنان که نقل می کنند ؛ « صلح، فراغت يافت به اصحاب فرمود: برخيزيد و شتران خود را نحر كنيد، سپس سرهاى خود را بتراشيد. به خدا هيچ‏كس از جا برنخاست، تا اينكه سه بار آن را تكرار فرمود وقتى ديد كسى از جا برنخاست، وارد خيمه خود شد، سپس بيرون آمد و با هيچ‏كدام از آنها سخن نگفت تا اينكه با دست خود، قربانى خود را نحر كرد. آنگاه دلّاك خود را خواست و سر تراشيد. وقتى اصحاب پيغمبر چنين ديدند، برخاستند و شتران خود را نحر كردند و سر يكديگر را تراشيدند. و چيزى نمانده بود كه يكديگر را بكشند. » 📚مسند احمد ج 6 ص 491 ❕این مخالفت عمر با پیامبر در حدیبیه تا جایی بود که به نبوت پیامبر مشکوک شده بود و می گفت به اندازه ای که در حدیبیه در نبوت پیامبر شک کردم ، موارد دیگر شک نکرده بودم ؛ « ارتبت ارتیابا لم ارتبه منذ اسلمت الا یومئذ » 📚السیره النبویه ج 3 ص 331 _ کنزالعمال ج 10 ص 316 _ تاریخ طبری ج 2 ص634 _ المغازی واقدی ، ج 2 ص 607 و ... @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
⚫️ویژه نامه به مناسبت سالروز وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ؛ ❕نامش فاطمه دختر حزام بن خالد بن ربيعة بن عامر، معروف به وحيد بن كلاب بن عامر بن صعصعه، و مادرش ليلى دختر مالك بن جعفر بن كلاب، و عمويش لبيد شاعر است. فرزندانش عبارت بودند از عباس، جعفر، عبد الله و عثمان كه همگى با امام حسين عليه السّلام در كربلا شهيد شدند.ام النبين در سال 70 قمری رحلت كرد. 📚تاريخ طبرى ج 3، ص 162 و 262 و 343 _ بحار الانوار ج 42 ص 91 ❕روايت شده است كه امير المؤمنين عليه السّلام به برادرش عقيل كه انساب عرب را خوب مى‏ دانست و از احوال خانوادگى آنها آگاه بود فرمود ؛ « مى‏ خواهم زنى برايم خواستگارى نمايى كه از خاندان شجاعت و شيردلان باشد تا فرزند سواركار شجاعى به دنيا آورد. عقيل، فاطمه كلابيه (ام البنين) را به ايشان معرفى نمود و گفت: در ميان عربها خاندانى شجاعتر از خانواده وى سراغ ندارم. على بن ابى طالب عليه السّلام با وى ازدواج كرد و عباس، عبد الله، جعفر و عثمان به دنيا آمدند. اين مادر پسرانش را چنان تربيت كرد كه همه شيفته برادر بزرگوارشان امام حسين عليه السّلام بودند و در ركاب آن حضرت شهيد شدند. » 📚تنقیح المقال ، مامقانی ، ج 3 ص 70 ❕ام البنين در واقعه كربلا حضور نداشت و هنگامى كه بشير به مدينه بازگشت و ام البنين را ملاقات كرد، خواست تا خبر شهادت فرزندانش را به وى دهد ام البنين گفت ، درباره ابو عبد الله، حسين عليه السّلام برايم بگو. بشير قتل فرزندانش را يكايك به او خبر داد. ام البنين گفت ؛ رگ قلبم را پاره كردى. بچه‏ هايم و آنچه زير آسمان است فداى ابا عبد اللّه عليه السّلام. از حسين برايم بگو. ام البنين براى عزادارى هرروز همراه عبيد الله (فرزندزاده عباس عليه السّلام) به بقيع مى‏ رفت و نوحه مى‏ خواند و گريه مى‏ كرد و اين اشعار را مى‏ سرود ؛ ❕« اى آنكه عباس را ديدى، درحالى ‏كه بر دشمن حمله مى‏ كرد و دنبال او از فرزندان حيدر (على عليه السّلام) جنگاورانى بودند، كه هريك داراى يال و كوپالى بودند ، خبردار شدم كه بر سر پسرم آسيبى وارد شده، درحالى‏ كه دستش بريده شده بود ، واى بر من كه ضربه عمود (ميله) سرش را خم كرد ؛ اگر شمشيرت در دستت بود، هرگز كسى به او (تو) نزديك نمى ‏شد. » 📚اعيان الشيعه ج 7 ص 429 و ج 8 ص 389 ❕و می خواند ؛ « اى زنان مدينه ديگر مرا ام البنين نخوانيد و مادر شيران شكارى ندانيد مرا فرزندانى بود كه بسبب آنها مرا ام البنين مى ‏گفته‏ اند و اكنون صبح كردم كه ديگر براى من فرزندي نيست چهار باز شكارى داشتم كه آنها را نشانه تير كردند و رگ و تين آنها را قطع نمودند و دشمنان با نيزه‏ هاى خود ابدان طيبه آنها را از هم متلاشى كردند و و شام كردند در حالى كه همه آنها بروى خاك با جسد چاك‏چاك افتادند اى ‏كاش مى‏دانستم آيا چنين است كه مرا خبر دادند به اينكه دستهاى فرزندت قمر بنى هاشم را از تن جدا كردند » 📚مقاتل الطالبيين، ص 85؛ ادب الطف، ج 1، ص 71 ❕مامقانى پس از نقل حال ام البنين هنگام ورود بشير مى ‏گويد ؛ «علاقه و ارادتش به حسين عليه السّلام به سبب امر امامت بود (حسين امام و پيشوايش بود) و اينكه به شرط سلامت حسين، مرگ چهار فرزندش را بر خود آسان گرفت؛ نشان درجه عالى ايمان اوست، من او را از نيكان (حسن) به حساب مى‏ آورم. » 📚تنقیح المقال ج 3 ص 70 ❕در نقلی از امام صادق علیه السلام آمده است ؛ « ام البنين همه‏ روزه در بقيع مى ‏رفت و مرثيه مى‏ خواند و مردم گردش جمع می شدند به نوعى كه مروان ( با آن قساوت قلب ) وقتی مرثیه او را می شنید ، گریه می کرد » 📚مقاتل الطالبین ص 56_ قاموس الرجال ج 12 ص 196 @Rahnamye_Behesht
👌در رابطه با این که آیا واقعیت دارد که شمر و ام البنین سلام الله علیها با هم برادر و خواهر بودند ، در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم ؛ 💠https://b2n.ir/899658
🤔 ❔افرادی شبهه می کنند اگر قران کتابی است که از طرف خدا بر پیامبر نازل شده پس چرا از خرس حرفی نزده تا ما بدونیم که خرس قطبی چه حکمی داره حلال هست یا حرام ، یا چرا از برف در قرآن سخن به میان نیامده است ❗️❗️ 💠💠 👌قرآن کتاب هدایت است و هر آنچه که برای هدایت بشر نیاز بوده ، در آن آمده است ، لذا در آیات فراوانی ، هدف از نزول قرآن ، انسان سازی و هدایت جهانیان به سوی سعادت دنیوی و اخروی و زندگی سعادتمند بیان شده است ؛ 💠بقره 2 - انعام 155-157- اعراف 52- 203- یونس 57- نحل 64- لقمان 2 _ 3 و ... ❕قرآن یک دایره المعارف در تمام موضوعات نیست که جزئی ترین مسائل در آن آمده باشد ، بلکه قرآن یک کتاب تربیت و انسانسازی است که برای تکامل فرد و جامعه در همه جنبه های معنوی و مادی نازل شده است ، بنابراین منظور از اینکه همه چیز که در قرآن آمده است ، تمام اموری است که برای پیمودن این راه لازم است، نه اینکه قرآن یک دائرة المعارف بزرگ است که تمام جزئیات علوم ریاضی و جغرافیائی و شیمی و فیزیک و گیاه شناسی و مانند آن در آن آمده است ، لذا نباید توقع داشت که از تمام حیوانات مانند خرس ، یا پدیده های هستی مانند برف ، در قرآن سخن به میان آمده باشد ، در ذیل بیشتر توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3368 ❕خود قرآن تصریح می کند که کتاب کلیات است و سنت قرار است که قضایا را به صورت تفصیلی تر بیان کند ، لذا می فرماید ؛ «قرآن را بر تو فرستادیم تا آنچه برای مردم نازل شده است، برای آنها بیان کنی و آشکارسازی، شاید آنان بیندیشند» ( نحل 44 ) ❕اتفاقا در سنت و روایات معصومین از خرس با عنوان « الدب » یاد شده است و تصریح شده است که چون خرس از حیوانات مسخ شده است ، خوردن گوشت آن ، حرام است ؛ « الدب و ما کان من المسوخ _ المسوخ من بنی آدم ... الدب » 📚الکافی ج 6 ص 242 _ علل الشرایع ج 2 ص 483 _ الکافی ج 6 ص 246 _ وسائل الشیعه ج 24 ص 104 باب 2 ❕در گذشته در مورد حیوانات مسخ شده ، توضیحات مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/317 ❕همینطور در روایات متعددی تصریح شده است که گوشت حیوانات درنده حرام است که این روایات با اطلاقی که دارد ، شامل گوشت خرس هم می شود ؛ « کل ذی ناب من السباع ... حرام _ اما لحوم السباع و السباع من الطیر و الدواب فانا نکرهه و .....» 📚الکافی ج 6 ص 244 _ التهذیب ج 9 ص 79 ❕امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « تمام پرندگان درنده و حيوانات وحشى درنده حرام هستند زيرا مردار و گوشت انسانها و قاذورات و فضولات و اشباه اينها را مى‏ خورند لذا خداوند عزّ و جل نشانه ‏هايى را جهت امتياز حيوانات وحشى از حلال گوشت و پرندگان حلال از حرام گوشت آنها قرار داده چنانچه پدرم عليه السّلام در همين باره فرموده ؛👈 هر حيوان درنده ‏اى كه صاحب دندان نيش بوده 👉و هر پرنده ‏اى كه چنگال داشته باشد حرام گوشت است چنانچه هر پرنده ‏اى كه سنگدان دارد گوشتش حلال مى‏ باشد. » 📚عیون الاخبار ج 2 ص 93 _ علل الشرایع ج 2 ص 482 ❕همینطور در سنت و روایات معصومین نیز از برف با عنوان « الثلج » یاد شده است و در مورد برخی از پدیده ها , تعبیر شده است که سفید تر از برف یا سردتر از برف هستند ؛ « ابرد من الثلج » ، « ابیض من الثلج » . 📚بصائر الدرجات ج 1 ص 445 _ امالی صدوق ص 184 _ الخصال ج 2 ص 362 _ الاختصاص ص 66 _ دلائل الامامه ص 108 _ الکافی ج 2 ص 173 _ اعلام الوری ص 341 _ وسائل الشیعه ج 12 ص 204 ❕مثلا پیامبر گرامی فرمود ؛ « روز قيامت فرا نمى ‏رسد، مگر اين كه قائم ما قيام بحق نمايد، و اين موقعى است كه خداوند عز و جل بوى فرمان قيام دهد. هر كس از وى پيروى كند رستگار و آن كس كه سرپيچى نمايد به هلاكت رسد. بندگان خدا! بسوى وى بشتابيد👈 هر چند با راه رفتن از روى برف باشد. 👉چه كه وى سفير الهى و جانشين من است. » « لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يَقُومَ قَائِمٌ لِلْحَق‏ مِنَّا وَ ذَلِكَ حِينَ يَأْذَنُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ وَ مَنْ تَبِعَهُ نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ هَلَكَ اللَّهَ اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ فَأْتُوهُ وَ لَوْ عَلَى الثَّلْجِ فَإِنَّهُ خَلِيفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَلِيفَتِي » 📚عیون الاخبار ج 2 ص 60 _ کفایه الاثر ص 107 ❕یا در معجزات علی ع نقل شده است که ؛ 👌« ابو الجاريه گفت ، برف در بلاد ما فراوان است ولى در اينجا بدان دسترسى نداريم؟ عمّار گفت علی علیه السلام ، دست دراز كرد از بالاى منبر كوفه و برگردانيد و👈 ناگاه در آن تيكه برفى بود كه از آن آب ميچكيد👉 ... ؛» 📚بحار الانوار ج 59 ص 168 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔در آیه78 سوره نحل تصریح شده است که انسان ها در هنگام تولّد هیچ دانشی ندارند؛ از سوی دیگر بیان می‌شود که "امامان در شکم مادر نیز علم داشتند!" جمع این دو چگونه ممکن است ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که امامان گرامی ما ، از همان زمانی که در شکم مادر هستند و پس از آن ، یعنی وقتی که به دنیا می آیند ، مورد عنایت الهی هستند . ❕امام صادق ع فرمود ؛ « نطفه امام از بهشت است وقتى از مادر متولد شود روى زمين قرار ميگيرد ، دست بر زمين ميگذارد و سر به آسمان بلند ميكند. راوی می گوید ، عرض كردم فدايت شوم: چرا چنين ميكند امام ع فرمود ؛ ❕زيرا يك منادى از آسمان از عرش و افق اعلى فرياد ميزند فلان پسر فلانى پايدار باش تو برگزيده ‏ى من از ميان خلقى و گنجينه ‏ى دانشم هستی ، رحمت خود را براى تو و كسى كه ترا دوست داشته باشد لازم گردانيم و بهشت را بخشيدم ... به عزت و جلالم سوگند هر كه ترا دشمن بدارد گرفتار بدترين عذاب خود ميكنم گر چه در دنيا از نظر رزق و توشه بر آنها وسعت دهم فرمود وقتى صداى منادى پايان مى ‏يابد امام او را چنين جواب ميدهد « شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ وقتى اين كلمات را بگويد » ، خداوند به او علم اول و علم آخر عنايت ميكند و شايسته افزايش روح ميگردد در شب قدر » 📚بصائر الدرجات ج 1 ص 223 _ مدینه معاجز الائمه ج 4 ص 237 ❕در روایت دیگر فرمود ؛ « امام در شكم مادر صدا ميشنود وقتى بر زمين قرار گرفت مناره‏ اى از نور برايش بلند مى ‏شود كه اعمال بندگان را مى‏ بيند وقتى به حركت در آمد و شروع به رشد كرد بر بازوى راست او نوشته مى ‏شود « وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلًا لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ » 📚بصائر الدرجات ج 1 ص 431 _ بحار الانوار ج 25 ص 38 ❕در مورد تولد امام زمان ع می خوانیم که نسیم و ماریه گفتند ؛ « هنگامى كه صاحب الزمان از دل مادرش بيرون آمد، بر زانوانش نشست و دو انگشت اشاره‏ اش را راست گرفت و سپس عطسه كرد و فرمود ؛ «ستايش، ويژه خداى جهانيان است. خدايا! بر سَرورمان محمّد و خاندان او درود فرست! بنده ‏اى ياد كننده خدا نه مغرور و نه متكبّر» و سپس فرمود: «ستمكاران پنداشتند كه حجّت خدا از ميان رفته است. اگر به ما اجازه سخن داده مى‏ شد، ترديد از ميان مى‏ رفت». 📚کمال الدین یک جلدی ص 430_ الغیبه طوسی ص 244_ اعلام الوری ج 2 ص 217 ❕در روایت دیگری به نقل از محمد بن عثمان عمری آمده است ؛ « هنگامى كه مهدى، جانشين [امام عسكرى عليه السلام‏]، متولّد شد، نورى از بالاى سرش تا بلنداى آسمان درخشيد. سپس با رو به زمين افتاد و براى خداى سجده كرد و آن گاه در حالى كه مى‏ گفت: «خداوند يكتا كه به عدالت برخاسته، گواهى مى ‏دهد كه خداوندى جز او نيست و نيز فرشتگان و دانشمندان [گواهى مى ‏دهند]. جز او نيست؛ پيروز هميشگى و فرزانه دين نزد خداوند، اسلام است» سرش را بلند كرد، و روز تولّدش، جمعه بود » 📚کمال الدین ص 433_ دلائل الامامه ص 500_ الغیبه طوسی ص 236 👌در روایت دیگری به نقل از ابراهيم بن محمّد نسيم، خادم امام عسكرى عليه السلام آمده است ؛ « يك شب پس از تولّد صاحب الزمان عليه السلام بر او وارد شدم. نزدش عطسه كردم، به من گفت: خدايت رحمت كند ، از اين سخن خوش‏حال شدم. به من فرمود: «آيا بشارتى در باره عطسه به تو ندهم؟».گفتم: چرا، مولاى من فرمود: «آن تا سه روز، امان از مرگ است» 📚الثاقب فی المناقب ص 203 _ بحار الانوار ج 52 ص 30_ الغیبه طوسی ص 232 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌توهم شده است که این روایات با آیه شریفه ذیل در تضاد است که می فرماید ؛ «وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون‏ » « و خداوند شما را از شكم مادران خارج نمود در حالى كه هيچ نمى ‏دانستيد، اما براى شما گوش و چشم و عقل قرار داد، تا شكر نعمت او را بجا آوريد. » ( نحل 78 ) ❕در حالی که روشن است که این آیه ، اشاره به نوع انسانها است که چون برگزیده الهی نبوده و مورد عنایت الهی قرار نگرفته اند ، لذا علم و آگاهی آنها از طریق مجرای طبیعی و به تدریج ظهور و بروز می کند ، اما پیامبران و امامان که برگزیده الهی اند ، از همان ابتدای تولد مورد عنایت خداوند قرار می گیرند ، چنان که خداوند در مورد مسیح ع می گوید ؛ « وَ يُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلاً وَ مِنَ الصَّالِحِينَ » « و با مردم، در گهواره و در حالت كهولت (و ميان سال شدن) سخن خواهد گفت، و از شايستگان است » ( آل عمران 46 ) 👌و جریان سخن گفتن او را در بدو تولد ، چنین به تصویر می کشد ؛ « (مريم) اشاره به او كرد، گفتند ما چگونه با كودكى كه در گهواره است سخن بگوئيم؟! _ (ناگهان عيسى زبان به سخن گشود) گفت من بنده خدايم به من كتاب (آسمانى) داده و مرا پيامبر قرار داده است- و مرا وجودى پر بركت قرار داده در هر كجا باشم، و مرا توصيه به نماز و زكات ما دام كه زنده‏ ام كرده است- و مرا نسبت به مادرم نيكوكار قرار داده، و جبار و شقى قرار نداده است- و سلام (خدا) بر من آن روز كه متولد شدم و آن روز كه ميميرم و آن روز كه زنده برانگيخته مى‏ شوم. » ( مریم 29 _ 33 ) ❕یا در مورد یحیی می گوید که در خردسالی به او حکم نبوت و فهم و دانش عطا شد ؛ « يا يَحْيى‏ خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا » « اى يحيى! كتاب (خدا) را با قوت بگير، و ما فرمان نبوت (و عقل كافى) در كودكى به او داديم. » ( مریم 12 ) ❕علمای اهلسنت نقل می کنند که یحیی در سه سالگی به نبوت دست یافت و به او فهم و دانش ، داده شد ؛ 📚الدر المنثور ج 4 ص 261 ❕شاهد جریان یوسف ع نیز کودکی در گهواره بود که با عنایت الهی به سخن آمد ، چنان که خداوند می فرماید ؛ « شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ أَهْلِها إِنْ كانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَ هُوَ مِنَ الْكاذِبِينَ وَ إِنْ كانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ فَكَذَبَتْ وَ هُوَ مِنَ الصَّادِقِينَ » « در اين هنگام شاهدى از خانواده آن زن شهادت داد كه اگر پيراهن او از پيش رو پاره شده آن زن راست مى‏ گويد و او از دروغگويان است- و اگر پيراهنش از پشت سر پاره شده آن زن دروغ مى‏ گويد و او از راستگويان است » ( یوسف 26 _ 27 ) ❕در رواياتى كه از طرق اهل بيت و اهل تسنن وارد شده به اين تفسير اشاره شده است از جمله ابن عباس از پيامبر ص چنين نقل مى ‏كند كه فرمود ؛ « چهار نفر در طفوليت سخن گفتند ، فرزند آرايشگر فرعون، و شاهد يوسف، و صاحب جريج و عيسى بن مريم » 📚مسند احمد ج 1 ص 310 _ المستدرک علی الصحیحین ، ج 2 ص 497 ❕در تفسير على بن ابراهيم نيز از امام صادق ع نقل شده كه شهادت دهنده كودكى در گهواره بود . 📚تفسیر قمی ج 1 ص 343 _ بحار الانوار ج 12 ص 226 ❕لذا در تفسیر نمونه میخوانیم ؛ « ناگفته پيدا است كه طبق روال عادى هيچ نوزادى در ساعات يا روزهاى نخستين تولد سخن نمى ‏گويد، سخن گفتن نياز به نمو كافى مغز و سپس ورزيدگى عضلات زبان و حنجره و هماهنگى دستگاه هاى مختلف بدن با يكديگر دارد، و اين امور عادتا بايد ماهها بگذرد تا تدريجا در كودكان فراهم گردد ، ولى هيچ دليل علمى هم بر محال بودن اين امر نداريم تنها اين يك خارق عادت است و همه معجزات چنين هستند يعنى همه خارق عادتند نه محال عقلى » 📚تفسير نمونه، ج‏13، ص 59 ❕بنابراین حکم آیه شریفه مورد اشکال ، ناظر به نوع انسانها است که برگزیده الهی نیستند و شامل انسانهای خاص نمی گردد . 👌از این گذشته ، آیه شریفه ناظر به علوم اکتسابی است که برای انسان از طریق گوش و چشم و عقل حاصل می شود ، اما علم امام علیه السلام ، اکتسابی و از جانب خودش نیست ، بلکه موهبت الهی است ، لذا با آیه شریفه تضادی ندارد ، زیرا آیه تنها در بیان طریقه ایجاد علوم اکتسابی است ، لذا روی سه ابزار گوش و چشم و عقل تکیه می کند ، بر این اساس علم امام چون موهبتی است ، نه اکتسابی ، شامل حکم آیه نمی شود . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❕امام صادق و دستور به خوردن خاک کربلا برای درمان بیماری! سخنان این آخوند، دقیقاً برگرفته از سخنان همان پیامبر و ائمه‌ است اما گویا متوجه نبودند خاک پر از باکتری و سایر عوامل بیماری‌زاست! ↓↓↓ امام صادق: در تربت قبر حسين درمان هر دردى است و آن بزرگترين داروهاست! 📚 ترجمه من لا یحضره الفقیه ٫ ج۳ ٫ ص۵۲۵ بعبارتی ایشان معتقد است در خاک کربلا میکروب و عوامل بیماری‌زا وجود ندارد ❗️❗️ 💠💠 👌ما معتقدیم که خوردن خاک و گل به خاطر مفاسد و ضررهایی که دارد ، ممنوع و حرام است ، چنان که امام باقر علیه السلام فرمود ؛ «خوردن خاك كردارى ناهنجار بوده و بيشترين مورد دام شيطان محسوب مى ‏شود، خوردن خاك باعث پيدايش بيمارى در جسد بوده و مهيّج مرض مى‏ باشد، كسى كه خاك بخورد نيروى قبل از خاك خوردنش ضعيف و از عملى كه انجام مى ‏دهد ناتوان مى‏ گردد و بر آنچه از او در بين ضعف و قوّتش صادر شده محاسبه شده و عذاب مى ‏گردد. » 📚تهذیب الاحکام ج 9 ص 89 _ علل الشرایع ، ج 2 ص 533 ❕اما از این حکم ، خوردن تربت پاک امام حسین علیه السلام ، آن هم تنها به اندازه یک نخود استثناء شده است ، چنان که در نقلی فرمود ؛ «خداى متعال، آدم عليه السلام را از گِل آفريد و گِل را بر فرزندان او حرام كرد». ❕راوی می گوید ؛ « پس در باره گِل قبر حسين ، چه مى ‏گويى؟ ❕فرمود: «بر مردم، خوردن گوشت يكديگر، حرام است؛ ولى خوردن گوشت ما(خاك قبر ما) بر ايشان حلال است؟! امّا اندكى از آن، به اندازه يك نخود [، اشكالى ندارد]». 📚تهذیب الاحکام ج 6 ص 74 ❕در نقل دیگر ، امام کاظم ع فرمود ؛ «خوردن گِل، مانند مُرده و خون و گوشت خوك، حرام است، مگر گِل قبر حسين كه شفاى هر دردى و ايمنى از هر ترسى در آن است». 📚الكافي ج 6 ص 266 ❕و در نقل دیگر فرمود ؛ « بيشتر از يك نخود آن را استفاده نمى‏ كنى، كه هر كس بيشتر از اين، از آن استفاده كند، گويى از گوشت‏ها و خون‏هاى ما خورده است » 📚المزار ، مفید ، ص 147 ❕ما به حسب این روایات که از مخبرین صادق به ما رسیده است ، معتقدیم که خوردن تنها به اندازه یک نخود از تربت پاک امام حسین ع ، نه تنها ضرری ندارد ، بلکه شفاء دهنده هم است ، و افراد بسیاری هم بوده اند که در طول تاریخ از این طریق شفاء گرفته اند ؛ 📚دانش نامه امام حسین ج 12 ص 459 ❕ که دو نمونه از مواردی که در دوره معاصر ما اتفاق افتاده است و افراد با استشفاء به تربت امام حسین شفاء گرفته اند را می توانید در ذیل بخوانید ؛ 🌐https://b2n.ir/251434 🌐https://b2n.ir/323842 👌این که علوم تجربی ، از مجرای طبیعی خود ، هنوز نتوانسته است که چگونگی شفاء دهنده بودن تربت کربلا را تشخیص دهد و کشف کند ، اشکالی به اعتقاد ما وارد نمی کند ، زیرا بسیاری از مسائل است که هنوز آنان به آن نرسیده اند و خودشان تصریح می کنند که علم و آگاهی و دانستنی های ما در برابر آنچه نمی دانیم ، بسیار بسیار زیاد است ، حتی آنان از شناخت دقیق بدن خودشان عاجزند ، تا چه برسد به شناخت دقیق و تفصیلی اشیاء پیرامون . 👌الكسيس كارل- دانشمند بزرگ فرانسوى- در كتاب انسان موجود ناشناخته مى‏ گويد ؛ «انسان در واقع يك مجموعه سرا پا راز و ابهام است كه نمى‏ توان او را به سادگى درك كرد.» و در جاى ديگر مى‏ گويد: «در واقع جهل ما از خود، زياد و هنوز نواحى وسيعى از دنياى درونى ما ناشناخته مانده است و بيشتر پرسش هايى كه محقّقين و مطالعه كنندگان زندگى انسان، طرح مى‏ كنند بدون پاسخ مى‏ ماند». 📚خدا را چگونه بشناسیم ، ص 218 ❕ممکن است برخی از مومنین بگویند که ما تربت کربلا را استعمال کردیم ، اما شفاء نگرفتیم ، در حالی که روایات فوق می گوید که در تربت کربلا شفاء است ❗️ 👌پاسخ روشن است . شفاء دهنده اصلی خداوند است و تربت کربلا تنها اقتضای شفاء دهندگی را به اذن الهی دارد ، لذا در روایات متعددی تصریح شده است که شفاء تنها به دست خداست و این موارد که به عنوان شفاء دهنده بودن از آنها یاد شده است ، تنها اقتضای شفاء را دارد ، نه آنکه علت تامه در شفاء باشد ؛ « انما الشفاء بید الله » _ « فاشرب و سم الله تعالی » _ « فان الشفاء منی » 📚بحار الانوار ج 59 ص 65 _ 66 ❕و در مواردی فرد در مسیر درمان قدم بر می داشت ، اما نتیجه نمی گرفت و می مرد ، امامان ع می فرمود زیرا تقدیر او در مرگ بوده است و خداوند مصلحت ندانست که او را شفاء دهد ؛ « کان اجله فیما فعلت » 📚الکافی ج 6 ص 53 ❕خداوند در مواردی ، مرض و بلاء را از مومنین دفع نمی کند و آنان را شفاء نمی دهد تا از این طریق و سختی که آنان می کشند ، بر درجات و مقامات آنان افزوده شود ، چنان که علی ع فرمود ؛ « بلاها براى ظالم تاديب است، و براى مؤمنان امتحان، و براى پيامبران درجه، و براى اولياء كرامت و مقام است » 📚بحار الانوار ج 81 ص 198 @Rahnamye_Behesh ipasookh.ir
🤔 ❔تجاوز امام سجاد از پشت به کنیز حامله👇 نقد عصمت ، جایگاه زن نزد امامان شیعه در کتاب فروع کافی جلد ۵ صفحه ۴۹۳ و ۴۹۴ امده : ۷-زراره می گوید : محمد باقر گفت : 👈امام سجاد کنیزی را که حامله بود در صورتی که آن را وطی ( نزدیکی کرده ) فرموده بود پس نمی داد بلکه به قدر عیبش از بهایش کم می گرد👉 ❗️❗️ 💠💠 👌ملحد جاهل با عدم فهم مفهوم لغوی کلمات ، در صدد شبهه پراکنی است ، آنچه که در روایت مورد استناد او آمده است ، این تعبیر است ؛ « اذا وطئها » . ❕وطئ در این گونه موارد به معنای جماع و آمیزش است ، نه نزدیکی از پشت ، چنان که در کتاب لغت معجم الوسیط می خوانیم ؛ « وطئ المراء » ، یعنی با آن زن در آمیخت و آمیزش کرد » 📚ترجمه معجم الوسیط ج 2 ص 2215 ❕اربابان لغت نیز تصریح به این نکته کرده اند ، مثلا راغب می نویسد ؛ « وطئ امراته ، کنایه عن الجماع » « وطئ با همسر ، کنایه از جماع و نزدیکی است » 📚مفردات الفاظ القرآن ج 1 ص 874 ❕ابن منظور می نویسد ؛ «وطئ المراه یطؤها : نکحها » « وطء با همسر ، یعنی نکاح و آمیزش با همسر » 📚لسان العرب ج 1 ص 197 👌امام سجاد ع نیز وقتی کنیزی را می خرید و به همسری بر می گزید ، با او وطئ کرد ، یعنی با او آمیزش و همبستری صورت داد ، نه آنکه از پشت با او رابطه برقرار می کرد ، زیرا آن بزرگواران آمیزش از پشت را ناپسند می دانستند و می فرمودند ؛ « ما اهل بیت هیچگاه از دبر و پشت با همسرانمان نزدیکی نمی کنیم » 📚التهذیب ج 7 ص 415 ❔برای برخی از کاربران سوال ایجاد شده که چرا امام سجاد ع ، کنیز را پس نمی داد . 👌مورد روایت آنجایی است که فردی کنیزی را می خرد ( و به همسری بر می گزیند ) ، پس از جماع و همبستری با او متوجه می شود که عیبی در او است ، در این صورت ، چون با کنیز همبستری صورت گرفته است ، نمی تواند به بهانه وجود یک عیب ، کنیز را از همسری خود خارج کند و به فروشنده اش پس دهد ، زیرا این عملکرد ، سوء استفاده از کنیز است ، بلکه تنها می تواند ، تفاوت قیمت کنیز سالم و معیوب را از فروشنده کنیز معیوب بگیرد ؛ 📚شرایع الاسلام ، محقق حلی ، ج 2 ص 291 👌در روایتی از امام باقر یا صادق علیهما السلام آمده است ؛ « گر كسى كنيزى بخرد و با او همبستر شود، سپس در او عيبى مشاهده نمايد. تكليف او چيست؟ امام ع فرمود ؛ « خريدار نمى‏ تواند كنيز را به فروشنده باز پس بدهد، ولى بايد تفاوت قيمت را معين كنند و به خريدار بدهند. پناه بر خدا كه معامله را برگردانند و براى كاميابى با کنیز ، اجرتى منظور نمايند. » 📚الکافی ج 5 ص 215 ❕و فرمود ؛ « مردى كنيزى خريدارى كرد و با او همبستر شد، سپس در او عيب جسمانى مشاهده كرد و مى ‏خواست، كنيز را به فروشنده بازگرداند. جدم امير المؤمنين داورى كرد كه بايد كنيز را با فرض سلامت قيمت بگذارند و مجددا همان كنيز را با عيب جسمانى موجود، قيمت بگذارند و فروشنده تفاوت قيمت را به مشترى پس بدهد » 📚التهذیب ج 7 ، ص 61 _ وسائل الشیعه ج 18 ص 102 ❕بر همین اساس امام باقر ع در مورد امام سجاد ع فرمود ؛ « ایشان کنیزی را که دارای عیبی غیر حاملگی بود ، و با او همبستر شده بود ، باز نمی گرداند ، بلکه تفاوت قیمت سالم و معیوب را برای فروشنده معین می کرد ؛ « کان علی بن الحسین لا یرد التی لیست بحبلی اذا وطئها و کان یضع له من ثمنها بقدر عیبها » 📚الکافی ج 5 ص 215 👌ملحد دروغگو در این بخش نیز دروغ گفته است و حامله نبودن کنیز را به حامله بودن ، ترجمه کرده است . 👌در گذشته ، ذیل پاسخی در مورد امام کاظم ع ، در رابطه با چرایی خریداری بردگان توسط امامان علیهم السلام ، توضیحات مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2086 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir